آيا عباس عموي پيامبر فردي ربا خوار بود؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
آيا عباس عموي پيامبر فردي ربا خوار بود؟

آيا عباس عموي پيامبر فردي ربا خوار بود. علت اينكه پيامبر از او حمايت كرد و بين او و ديگر اسيران جنگي فرق گذاشت چه بود و آيا اين نوعي پارتي بازي در حكومت پيامبر نيست؟


نمایش پاسخ ...
در جواب اين سؤال مقدمتاً و به طور خلاصه بايد گفت:
اولاً: اگر ربائي در مورد عباس عموي پيامبر مطرح باشد، مربوط به زمان جاهليت است و يا مربوط به زماني است كه هنوز حكم حرمت ربا نازل نشده بود.
ثانياً: پيامبر در مورد عباس، عموي خويش پارتي بازي نكرد بلكه او را همانند ساير اسيران كه با پرداخت فديه آزاد مي شدند، آزاد كرد.
ثالثاً: اگر عنايتي ويژه به عباس صورت گرفته بود به خاطر اسلام او مي توانست باشد، چرا كه عباس عموي پيامبر در اين زمان مسلمان شده بود. ولي اسلام خود را مخفي مي نمود.
«يعقوبي» خطبه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را در حجة الوداع بيان كرده است. در قسمتي از اين خطبه آمده است:«و هر ربايي كه در جاهليت بود، زير پاي من نهاده است و نخستين ربايي كه فرو مي نهم رباي عباس بن عبدالمطلب است.»[1] اين عبارت نشان دهنده اين است كه اگر ربا در مورد عموي پيامبر مطرح بوده اين مربوط به زمان جاهليت بوده است و اصولاً تحريم ربا در اسلام، و آن هم در طي 4 مرحله صورت گرفت. در اين رابطه«مجتهد شبستري» مي نويسد:«تحريم ربا در اسلام در چهار مرحله مختلف انجام شده است. اولين بار در آيه 39 سورة«روم» كه ربا خواري را در پيشگاه الهي امري ناپسند و غير مقبول مي داند. دومين مرحله در آية 161 سورة«نساء» كه از عادات ربا خواري يهوديان به شدت انتقاد مي كند.
در سومين مرحله ربا حرام شد[2]، اما مخصوص نوعي خاص از آن، يعني رباي فاحش بود.
در مرحله چهارم با يك فرمان اكيد الهي هر گونه ربا خواري تحريم گرديده[3] است.» در تاريخ طبري آمده است: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حجة الوداع فرمود:«.... رباها از ميان رفت فقط به سرمايه خود حق داريد، رباي عباس بن عبدالمطلب هم از ميان رفت.»[4] اين نكته نيز نشان دهنده اين است كه ربا در اسلام تحريم شده و رباي عباس نيز ديگر وجود ندارد.
از اين نكته كه بگذريم اصولاً بايد گفت، پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مورد عموي خويش عباس اصلاً پارتي بازي نكرده است بلكه چون قرار بر اين شد كه در جنگ بدر از اسرا فديه بگيرند، لذا از عباس هم فديه گرفتند و او را آزاد كردند.«پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ راي گرفتن فديه و آزاد كردن اسراي بدر را پذيرفت.»[5]
«طبري» مي نويسد:«وقتي عباس بن عبدالمطلب به مدينه رسيد، پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به او گفت: تو كه مالداري، فديه خودت و دو برادر زاده ات را بپرداز ..... ظاهر كار تو بر ضد ما بوده است و بايد فديه خويش را بپردازي .... آنگاه فديه خويش و دو برادر زاده و هم پيمان خود را بداد.»[6]
«يعقوبي» مي نويسد: بيشتر اسيران بدر سربها (فديه) دادند و آزاد شدند از جمله عباس بن عبدالمطلب عموي رسول خدابود ..... سرب هاي خود و دو برادر زاده و هم پيمان خود را پرداخت و آزاد شد.»[7]
اين نكته را بايد خاطر نشان كرد كه اگر بالفرض به عباس عنايت خاصي صورت مي گرفت و او بدون فديه آزاد مي شد، باز هم نمي توانستيم بر پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ايراد بگيريم كه پارتي بازي كرده چرا كه عباس عموي پيامبر مسلمان بود و اسلام خويش را مخفي مي داشته و لذا اين فديه اي هم كه از او گرفته شد به واسطه ظاهر كار او بوده طبق نقل طبري كه ظاهراً به جنگ با پيامبر اسلام آمده بود.[8]
عباس قبل از هجرت اسلام آورد اما اسلام خود را مخفي نگه داشته بود و اخبار قريش را براي برادر زاده اش در مدينه فرستاد. در زمان هجرت خواست با ديگر مسلمانان به مدينه هجرت كند، اما رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: ماندن تو در مكه بهتر است.»[9] عباس مسلمان بود اما به جهت مصالحي اسلام خويش را مخفي كرد. حال اين مخفي كردن به جهت آن بود كه طبق بعضي از نقل ها، اخبار مكّه را مخفيانه به پيامبر برساند، از جمله نقل ابن اثير ذكر شده و يا به جهت اين بود كه اموال خويش را كه در مكه بود حفظ كند. طبري از قول«ابو رافع» غلام عباس بن عبدالمطلب مي نويسد: من غلام عباس بن عبدالمطلب بودم. و اسلام به خانه ما رسيده بود و ام الفضل مسلمان شده بود. من نيز مسلمان شدم. و عباس از قوم خويش بيم داشت و نمي خواست خلاف آنان رفتار كند و اسلام خويش را نهان مي داشت. از آن رو كه مال بسيار داشت كه ميان كسان پراكنده بود[10]
«جعفر سبحاني» مي نويسد:«عباس عموي پيامبر از صميم قلب خواهان اسلام بود.»[11] «او به برادر زاده اش ايمان قطعي داشت. ولي مصالح روز اقتضا مي كرد كه ايمان خود را پنهان دارد و از اين طريق رسول خدا را كمك كند چنانكه در جنگ احد نيز! اين كار را انجام داد.»[12] پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ از عباس راضي بود و اين رضايت نشان دهنده اين است كه اولاً او مسلمان بوده و ثانياً برخلاف مصالح اسلام عمل نكرده است.
دكتر آيتي بعد از اينكه جريان فتح مكه را در سال 8 هـ بيان مي كند مي نويسد:«عباس عموي پيامبر تا اين تاريخ همچنان در مكه مي زيست و منصب سقايت را در عهده داشت و رسول خدا هم از وي راضي بود.»[13]
نتيجه:
عباس عموي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مسلمان بود و اسلام خويش را مخفي مي داشت ربا خواري او در اسلام ثابت نيست. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از ايشان راضي بوده است و در جنگ بدر هم كه اسير شد پيامبر با او همانند ساير اسرا رفتار كرد يعني با گرفتن فديه او را آزاد ساخت.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ پيامبر اسلام، دكتر آيتي.
2. فروغ ابديت، جعفر سبحاني.
3. تاريخ طبري، طبري، ج3و4.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . يعقوبي، تاريخ يعقوبي، ترجمه محمد ابراهيم آيتي، تهران، مركز انتشارات علمي و فرهنگي، 1362، ج1، ص 505.
[2]. آل عمران/130.
[3] آل عمران/130 و بقره/278 و 279 و: طباطبائي، الميزان، ج اول، تفسير آيات فوق.
[4] . محمد بن جريري طبري، الرسل و الملوك، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، انتشارات بنياد فرهنگ ايران، 1352، ج4، ص 1377.
[5] . همان، ج3، ص 912.
[6] . همان، ج3، ص 983.
[7] . آيتي، محمد ابراهيم، تاريخ پيامبر اسلام، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1366، ص 281.
[8] . طبري،‌ پيشين، ج3، ص 983.
[9] . ابن اثير، اسدالغابه، تهران، انتشارات كتابفروشي اسلاميه، ج2، ص545.
[10] . طبري، پيشين، ج3، ص 979.
[11] . سبحاني، جعفر، فروع ابديت، تهران، دارالتبليغ اسلامي، 1351، ج1، ص420.
[12] . همان، ج 1، ص 227.
[13] . آيتي، محمدابراهيم، پيشين، ص 555.