مکر چیست؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مکر چیست؟

با سلام خدمت دوستان عزیز:Gol:
میشه لطفا توضیح بدید مکر چیه و اینکه چطوری میتونیم تشخیص بدیم که این کارمون مکاریست یا خیر؟:Gol:

با سلام به شما بزرگوار
مکر در فارسی به نقشه های شیطانی وزیان بخش اطلاق می شود.اما در ریشه های لغت عرب،مکر هر نوع چاره اندیشی را می گویند که گاهی خوب وگاهی بد است.راغب می گوید:«المکرصرف الغیرعما یقصده بحیله،و ذالک ضربان:مکر محمود و ذلک ان یتحری بذلک فعل جمیل علی ذلک قال:”والله خیر الماکرین“.و مذموم وهو ان یتحری به فعل قبیح قال:”ولا یحیق المکر السییءالا باهله“».مکر آن است که کسی را از منظورش بازدارند.(اعم از اینکه منظورش خوب باشد یا بد.)در قرآن نیزگاهی مکر با کلمه ”خیر“ ذکر شده مانند«والله خیرالماکرین»وگاهی با کلمه”سییء“(بد)مانند«ولایحیق المکر السییءالاباهله».شهید مطهری نیز در تعریف مکر می گوید:«مکر نقشه ای است که هدفش روشن نیست.اگر انسان نقشه ای بکشد که آن نقشه هدف معینی در نظر دارد،اما مردم که می بینند خیال می کنند برای هدف دیگری است.این را می گویند «مکر».خدا هم گاهی حوادث را طوری بوجود می آورد،که انسان نمی دانداین حادثه برای فلان هدف و مقصد است.خیال می کنند برای هدف دیگری است.ولی نتیجه نهاییش چیز دیگری است.این است که خدا هم مکر می کند.یعنی خدا هم حوادثی را بوجود می آورد که ظاهرش یک طور است ولی هدف اصلی چیز دیگری است».

از صفات رذیله متعلقه به قوه عاقله مکر و حیله کردن است برای رسیدن به مطلوبات شهویه و غضبیه، و مراد از آن در این مقام جستن راههای پنهان است برای اذیت رساندن به مردمان. و به کار بردن آن را تلبیس و غش و غدر وخیانت گویند.
و برای مکر، مراتب بی نهایت است و اقسام بی غایت، بعضی از آنها چندان خفائی ندارند و کسی را که اندک شعوری باشد به آن متفطن می شود. ولی بعضی چنان پوشیده و پنهان است که زیرکان به آن بر نمی خورند. گاهی شخصی را بر می انگیزاند که اظهاردوستی و محبت با دیگری کند و آن مسکین را غافل نموده او را هلاک سازد. و زمانی آدمی را بر آن می دارد که اظهار امانت و دیانت کند تا مردم مال خود را به امانت یاشرکت یا معامله به او دهند و او صرف خود نماید. و گاهی کسی را می دارد که اظهارعدالت و تقوی نماید تا مردم او را امام و پیشوای خود کنند و دین و دنیای ایشان رابرباد دهد. و غیر اینها از مکر و حیله.


و مخفی نماند که صفت مکر، از مهلکات عظیمه است، و چگونه چنین نباشد و حال آنکه بالاترین صفات شیطان و بزرگ لشگر آن است. و معصیت آن زیادتر است ازمعصیت اذیت رسانیدن در علانیه و آشکار، زیرا که کسی که مطلع شود بر اینکه دیگری در مقام اذیت اوست احتیاط می کند و خود را محافظت می نماید، و بسا باشدکه دفع اذیت از خود کند. اما غافل بی خبر را احتیاطی از خود نیست، بلکه اغلب آن است که مکار «محیل» (1)خود را به لباس دوستی و صداقت می آراید و در مقام احسان وخیر خواهی برمی آید و مسکین غافل از او شرمسار و خجل و از خباثت باطن او بی خبرو
ذاهل تا به هلاکت رسد.

و از این جهت حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - فرمودند که:
«از ما نیست هر که مکر کند با مسلمی» . (2)

و جناب امیر المؤمنین - علیه السلام - فرمود که:
«اگر نه این بودی که عاقبت مکر و خدعه آتش جهنم است من از همه مردمان مکارتر بودمی(3)و مکرر آن سرور آهی بلند می کشیدند و می فرمودند: واویلاه با من مکر می کنند و می دانند که من مکر ایشان را می فهمم و راههای مکر و حیله را بهتر از ایشان می شناسم، و لیکن چون می دانم که مآل مکر و حیله و خدعه آتش جهنم است بر مکر ایشان صبر می کنم و آنچه را ایشان مرتکب می شوند من مرتکب نمی گردم» . (4)

1. حیله گر.
2. کافی، ج 2، ص 337، ح 3. و بحار الانوار، ج 75، ص 285، ح 8.
3. کافی، ج 2، ص 336.
4. جامع السعادات، ج 1، ص 203

مکر

مکر در لغت به معنای تدبیر برای ضرر رساندن[1] یا حیله­ گری در نهان آمده؛[2] یعنی منصرف کردن غیر، از تصمیم خودش به وسیله­ ی نیرنگ.[3] معادل "مکر" در زبان فارسی فریب، نیرگ و... است.[4]
مکر در اصطلاح علم اخلاق به معنای جستن راه­ های پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیله­ ای از رذائل قوه­ ی عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشت­ ترین رذائل به حساب می­ آید که گناه شدید و بزرگی به شمار می­رود.[5]
ماده ­ی "مکر" در قرآن کریم 43 بار به کار رفته که بیشتر موارد درباره ­ی خداوند مطرح شده؛[6] از این رو برخی برای مکر در قرآن کریم معنای تدبیر و تقدیر را ارائه داده­اند.[7]
در علم لغت واژه­ی مکر مترادف با کلماتی مانند کید و خدعه گرفته شده که در معنای پنهان­کاری مشترک هستند؛[8] اما از وجوهی دیگر با هم تفاوت دارند:
1. کید: به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است.[9][10] این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و 35 مرتبه در قرآن به کار رفته؛ و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است.[11]
2. خدعه: از ماده­ی "خدع" است به معنای وادار كردن ديگرى به كارى که او در صدد آن کار نبوده و آشكار کردن كارى بر خلاف آنچه كه پوشيده است.[12] "خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد،[13] که در قرآن پنج بار به­کار رفته،[14] اما گستره­ی معنایی آن محدودتر از "مکر" است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی می­شود که از شأن آنها ظاهر بودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته­ شده است.[15]
ادامه دارد...

مکر در قرآن

بر اساس معنایی که برای "مکر" ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و می­تواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شر قرار گیرد؛ از این رو مکر هم می­تواند در افعال شر و هم در افعال خیر به کار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر.[16][17] لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شر و مذموم دانسته­اند.[18]البته استعمال لفظ "مکر" بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی؛
در قرآن کریم مسائلی درباره­ی مکر بیان شده که با توجه به آن آیات می­توان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیت­های مذموم و نیت­های خیر به کار می­رود:


«...اسْتِكْبَارًا فىِ الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّیىّ‏ِ وَ لَایحیقُ الْمَكْرُ السَّیئّ‏ُِ إِلَّا بِأَهْلِهِ»[19]



«...اینها همه بخاطر استكبار در زمین و نیرنگ­هاى بدشان بود؛ امّا این نیرنگ­ها تنها دامان صاحبانش را مى‏گیرد


در این آیه و آیات مانند آن (غافر/45 و نحل/45)، مکر با وصف "سیّئه" توصیف شده و این وصف می­رساند كه مكر از منظر قرآنی می­تواند ابزاری برای افعال شر باشد؛ و در مقابل مفهوم مخالفش این است که مکر می­تواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد.[20]
همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه مکر به خدا نسبت داده شده است:

«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ...»[21]



«و (یهود و دشمنان مسیح، براى نابودى او و آیینش،) نقشه كشیدند و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‏جویى كرد...»


انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمی­زند، روشن می­کند که قرآن کریم مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمی­داند؛ بلکه مکر می­تواند در دست کسانی با نیت­های پاک باشد و در افعال خیر به کار رود؛ همچنان­که می­تواند ابزاری در دست صاحبان نیت­های شوم باشد و در افعال شر به کار رود.[22]
انشاالله ادامه دار است

با تشکر از استاد عرفان یک سوال پس نمیتونیم دقیقا مکر رو جز رذایل بدونیم پس بعضی مواقع میتونه جز فضایل باشه درسته ؟

sayehe khorshid;85124 نوشت:
با تشکر از استاد عرفان یک سوال پس نمیتونیم دقیقا مکر رو جز رذایل بدونیم پس بعضی مواقع میتونه جز فضایل باشه درسته ؟

با سلام.
طبق آيه:
و مکرو و مکرالله
و الله خیرالماکرین

در مقابل دشمنان و منافقان و كافرين كه مي خواهند با مكرشان به ما ضربه بزنند مي توانيم مكر داشته باشيم و در اين جا فضيلت است چون براي حفظ دين و اعتقادات است.

[=&quot]مکر خداوند
[=&quot]مکر درباره­ی خدا در آیات بسیاری به کار رفته و کاربرد آن در قرآن کریم مباحث بسیاری را در پی دارد که به برخی از آنها اشاره می­کنیم:
[=&quot]1. معنا و مفهوم مکر خدا[=&quot]:
[=&quot]در معناشناختی مکر خداوند در بیان قرآنی نظریات متفاوتی از سوی مفسران ارائه شده است:
[=&quot]برخی قائلند که مکر درباره­ی خداوند به صورت حقیقی به کار نرفته و اینکه قرآن می­فرماید: «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ...»،[23] کاربرد این نوع مکر به صورت مجازی است؛ البته مجازی بودن به دو صورت توجیه شده است:
[=&quot]اولاً: [=&quot]به­کارگیری مکر خدا در برابر مکر دیگران اشاره به برتر و قدرتمندتر بودن خداوند نسبت به دیگران است که به بدکاران نتیجه مکرشان را می­چشاند، نه اینکه معنای واقعی مکر اراده شده باشد.[24]
[=&quot]ثانیاً: [=&quot] مکر خدا تنها برای هماهنگی و تقارن در کلام است؛ مثل آیه­ی ذیل که می­فرماید:

[=&quot]«...فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَااعْتَدى‏ عَلَيْكُم»[25]


[=&quot]«...و (به طور كلّى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد!»

[=&quot]تعدی به مثل، تجاوز نیست؛ بلکه جزاء تعدی کننده است؛[26] به عبارتی تعدی اولی ظلم است، اما دومی ظلم نیست؛ بلکه عقاب و جزاء تجاوزگران است؛[27] پس "مکر" اگرچه قبیح است، اما چون خداوند به خودش نسبت داده، برای تقارن کلام بوده و مجازاتی است برای مکر کنندگان جهت عقوبت؛ بنابراین مکر حقیقی نیست، بلکه به عنوان مجاز به کار رفته است.[28]
[=&quot]این نوع تفسیر در صورتی با معنای مکر سازگاری دارد که مکر را ذاتاً مذموم فرض کنیم؛ لذا به توجیه آن می­پردازیم. بر اساس همین اندیشه درباره­ی مذموم بودن مکر، برخی انتساب مکر به خداوند را در غیر از مواردی که در قرآن به کار رفته، ناحق می­دانند.[29]

....ادامه
[=&quot]پس از بیان تفاسیر ارائه شده برای آشکار شدن معنای مکر در انتساب به خداوند، به دو نوع کاربرد مکر می­ پردازیم که به خدا نسبت داده شده­ اند و در آیات به دو صورت ابتدایی و ثانوی به کار رفته­ اند و برای هر کدام معنا و مفهوم خاص ارائه شده است:[30][/]
[=&quot]مکر ابتدایی : در برخی از آیات قرآن نسبت مکر به خدای تبارک به صورت ابتدایی بوده و بطور مستقیم از مکر خدا سخن به میان آمده است: [/]

[=&quot]«أَفَأَمِنُوا مَكْرَاللَّهِ فَلایأْمَنُ مَكْرَاللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»[31][/]



[=&quot]«و آیا (آنان) از ترفند خدا ایمن شده‏ اند و [حال آنكه‏] جز گروه زیانكاران از ترفند خدا ایمن نمى‏باشند؟»[/]


[=&quot]مكر ابتدايى یعنی بدون اينكه بنده­ ای مرتکب معصيت و مکری شود، صدورش از ناحیه­ ی خداوند ممتنع است؛ اما اينكه فرمود: «هیچ احدی از عذاب الهی در امان نیست»، وجهش اینست كه ايمن بودن از مكر خدا در حقيقت خود مكرى از ناحیه­ ی خداى تعالى است كه دنبالش عذاب است؛ و اینکه فرمود: «مردم ايمن از مكر خدا فقط زيانكارانند»، چون همان ايمنى‏شان نیز مكر خداست.[32][/]

[=&quot]ادامه راه
[/]
[=&quot]مکر ثانوی : در اکثر آیات مکر خدا در مرتبه ­ی دوم به کار رفته ؛ یعنی اول از مکر دیگران در برابر خداوند و دین خدا یاد شده، سپس در مقابل این مکر از مکر خداوند نیز یاد شده است:[/]

[=&quot]«إِنَّ الْمُنافِقینَ یخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‏ یراؤُنَ النَّاسَ وَ لایذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً»[33][/]



[=&quot]«منافقان مى‏خواهند خدا را فریب دهند؛ درحالى­كه او آنها را فریب مى‏دهد و هنگامى كه به نماز برمى‏خیزند، با كسالت برمى‏خیزند و در برابر مردم ریا مى‏كنند و خدا را جز اندكى یاد نمى‏نمایند!»[/]



[=&quot]"مكر" در اصل به معنای غافل‏گير کردن شخصى و ضرر رساندن به اوست؛ اين عمل از خداوند وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد، و از ناحیه­ای که خود فریبکار از آن غافل است، عذاب نماید؛ و همچنین خداوند سرنوشتى را براى او تنظيم می­كند كه وی با پاى خودش، درحالی­که غافل از سرنوشت خود است، بسوى عذاب الهی برود.[34][/]
[=&quot] بنابراین خدعه­ ی منافقان همان ناتوانی، حیله­ گری، کذب و نفاق است؛ اما خدعه­ ی خداوند همان قدرت لایتناهی است در برابر ناتوانی آنها، صدق در جاری کردن احکام اسلام در برابر کذب شان و جزاء موافق با پنهان کاری و حال منافقان، و در آخرت نیز گرفتار عذاب دردناک می­شوند.[35][/]

ادامه

[=&quot]2. صفات مکر خدا[/][=&quot]:[/]

[=&quot]در قرآن کریم مکر خدا سریع­ ترین و کارآمدترین مکرها و خداوند بهترین و برترین مکاران معرفی شده که در این بخش به بررسی برخی از این صفات می­پردازیم:[/]

[=&quot]«...وَاللَّهُ خَیرُ الْماكِرینَ»[36][/]



[=&quot]«...و خداوند، بهترین چاره‏جویان است.»[/]




[=&quot]مکر خداوند در این آیه به صفت "خیر" یعنی برتر بودن متصف شده که از دو لحاظ می­توان آن را در نظر گرفت؛ هم از لحاظ نظری به این معنا که از جهت حق، صدق، صحت و روابودن كامل‏تر است؛ هم از لحاظ عملی به این معنا که از نظر قوت و قدرت برتر است. پس اینکه مکر خداوند و ماکر بودن او خیر است؛ یعنی از هر دو جنبه برتر از مکرها و ماکرهای غیر اوست.[37][/]
[=&quot]در آیه­ ی دیگر می­فرماید:[/]

[=&quot]«...قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً»[38][/]



[=&quot]«...خداوند سریع­تر از شما مكر [چاره‏جویى‏] مى‏كند»[/]




[=&quot]صفت دیگری که برای مکر خداوند در قرآن کریم بیان شده، سریع­تر بودن است؛ اما خدا چگونه سریع­ترین مکار است و منظور از سرعت در مکر چیست؟ مفسران در این زمینه چنین بیان کرده­اند که خداوند از اعمال و اراده­ ی بندگان خود پیش از همه آگاهی دارد و نمی­توان چیزی را بر خدا مخفی کرد؛ از این رو بندگانی که در رفتار و نیت­های خود خیال می­کنند خداوند از آنها آگاهی ندارد و می­توانند درباره­ ی دین خدا مکری به کار گیرند، در اشتباهند و در حقیقت به خود مکر می­زنند.
بنابراین اضلال خداوند و مکر اوست که پیش از هر مکر به آنها رسیده و اینچنین سریع بودن مکر خدا معنا پیدا می­کند.[39]
[/]

. مكر و حيله با لغاتى مثل خدعه و دهاء مترادف هستند. معناى لغوى اين الفاظ شدت فطانت و زيركى مى باشد.
در اصطلاح فلاسفه معناى اين لغات عبارت است از استنباط بعضى مطالب و موضوعات از مجرايى مخفى كه به نظر نمى آمده آن مجرا ماخذ فهم آن مطلب باشد .
معناى عرفى اين عبارت است از نوع زيركى كه موجب شود به كسى ناراحتى و صدمه و آسيبى وارد گردد. آن هم به طورى كه شخص نفهمد اين ناراحتى و صدمه از كجا و چگونه به او اصابت نموده است .
در اين بحث كه ما به مساله مكر و حيله مى پردازيم منظورمان مكر و حيله به معنى عرفى آن است . يعنى با استفاده از كلك و حقه و با زيركى خاص ، مردم را مورد ايذاء و اذيت قرار دادن به طورى كه آنها منشا صدمات وارده به خودشان را نشناسند. فرق بين مكر و لغات مترادف آن با واژه هايى مثل تدليس ، غش ، غدر، و امثال اينها به اعتبار مخفى بودن مقدمات آنها است و مخفى بودن اعمالى كه بعد از حصول مقدمات انجام مى شود. يعنى در مكر و حيله مقدمات مكر و بعد از مقدمات مكر همه مخفى است ليكن در تدليس و غش و غدر فقط مقدمات مخفى است و ما بعد آن معمولا آشكار است .

مراتب مكر
مكر داراى مراتبى است و درجات زيادى دارد. چون ممكن است مكر ظاهر و ممكن است مخفى باشد. مثلا بعضى از مكرها هستند كه دقت زيادى در مخفى نگاهداشتن آنها نشده و يا اصولا در خود مكر و نوع آن و برنامه ريزى آن دقت زيادى اعمال نگرديده و لذا خفاء است ، به طورى كه نمى شود آن را فهميد. حتى تيز هوشان و هوشمندان هم به اين زودى به آن مكر پى نمى برند. و از طرفى از جهت موارد و مواضع هم مكر داراى انواعى است ، مثلا بعضى از حيله ها موجب ظهور حالت محبت ، صداقت و اطمينان شخص مى شود كه البته شخص حيله گر پس از اين مرحله در صدد سوء استفاده بر مى آيد. و بعضى از مكرها هم موجب مى شود صفات امانت دارى و ديانت در شخص ظاهر شود و در نزد مردم اين صفات در او جلوه كند تا مردم به او اطمينان كنند. مثلا اموال خودشان را روى اين اطمينان به عنوان امانت تحويل او بدهند. و نيز مكر موجب مى شود كه مردم شخصى را كه مكار است به عنوان فردى ورع و متقى و عادل بدانند و از اين زمينه هاى كاذب ، شخص مكار سوء استفاده خواهند نمود.

گناه مكر
مكر از صفات شيطان است و از مهلكات بزرگ مى باشد. معصيت و گناه مكر از معصيت و آزاررسانى علنى به اشخاص بيشتر است . علت اين موضوع هم روشن مى باشد. زيرا كسى كه آگاه باشد كه ديگرى قصد ايذا او را دارد، احتياط مى كند و از خود محافظت مى نمايد و بالاخره آماده براى دفاع مى شود. به خلاف كسى كه با مكر و خدعه به او ضربه اى وارد كنند. يعنى هر ضربه اى را كه اين شخص مى خورد با توجه به عقيده اى كه نسبت به مكار دارد و او را مشفق و مهربان مى داند ضربه ها را محبت مى داند و درصدد دفاع و انتقام بر نمى آيد تا نابود شود. يا اينكه اصولا متوجه نمى شود كه از چه كسى و چگونه ضربه خورده است

برخى روايات در مورد مكر
پيامبر بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمايد: ليس منا من ماكر مسلما كسى كه به مسلمانى خدعه و بزند از ما نيست . حضرت اميرالمؤ منين على عليه السلام نيز فرموده اند: لولا ان المكر و الخديعه فى النار لكنت امكر الناس اگر اين چنين نبود كه مكر و خدعه (جايگاهش ) در آتش است هر آينه من مكارترين مردم بودم .
در روايتى است كه كان امير المومين عليه السلام كثيرا ما يتنفس ‍ الصعداء و يقول واويلاه يمكرون بى و يعلمون انى بمكر هم عالم و اعرف منهم بوجوه المكر و ليكنى اعلم ان المكر و الخديعه فى النار فاصبر على مكر هم و لا ارتكب مثل ما ارتكبوا
حضرت على عليه السلام بسيارى از اوقات ، نفس عميقى مى كشيد و مى فرمود: و اويلا مكر و حيله به كار مى برند و در مورد من حال آنكه مى دانند من كاملا به مكر آنها آگاهم و از آنها به مكر و حيله و انواع آشناترم . ولى من مى دانم مكر و خدعه جايگاهش در آتش است پس صبر مى كنم بر مكر اينها و مثل آنچه را كه آنها مرتكب شده اند مرتكب نمى شوم .

راه معالجه مكر
براى رهايى از گرفتار شدن به مكارى اين راهها توصيه شده است :
1 - انسان در عاقبت به شرى و خاتمه ناگوار و وخامت توالى فاسده مكر، انديشه كند.
2 - به مفاسد اخروى مكر كه همانا مجاورت با شيطان و اشرار در آتش ‍ جهنك است توجه خاص داشته باشد.
3 - توجه كند بالاخره و بال مكر و حيله در دنيا به خود مكار بر مى گردد.
ان احسنتم احسنتم لانفسكم و ان اساتم فلها اگر نيكى كنيد به خودتان نيكى مى كنيد و اگر كار بدى مرتكب شويد درحق خود بدى مى نماييد. در اشعار مختلفى چنين مى خوانيم :
هر چه كنى به خود كنى
گر همه نيك و بد كنى
صد بار بدى كردى و ديدى ثمرش را
خوبى چه بدى داشت كه يك بار نكردى
از مكافات عمل غافل مشو
گندم از گندم برويد جو زجو
4 - در كارهايى كه قصد آنها را دارد تروى داشته باشد (يعنى قبل از انجام كار فكر كند) تا اينكه در كارهايش خدعه و كلك و نيرنگ وارد نشود. اصولا قبل از گفتار يا قبل از اقدام تفكر و انديشه ضرورى است . با تفكر قبل از گفتار يا كردار است كه انسان مى تواند به خوبى و بدى عمل خود و به آثار و نتايجى كه مى تواند در بر داشته باشد پى ببرد. سخن گفتن يا عمل كردن قبل از انديشه پيرامون آن ناشى از كم عقلى يا بيخردى است

[=arial]پرسش:
مکر چیست و چگونه تشخیص دهیم کار ما مکر است یا نه؟

پاسخ:
مکر در فارسی به نقشه های شیطانی وزیان بخش اطلاق می شود.اما در ریشه های لغت عرب،مکر هر نوع چاره اندیشی را می گویند که گاهی خوب وگاهی بد است.راغب می گوید:«المکرصرف الغیرعما یقصده بحیله،و ذالک ضربان:مکر محمود و ذلک ان یتحری بذلک فعل جمیل علی ذلک قال:”والله خیر الماکرین“.و مذموم وهو ان یتحری به فعل قبیح قال:”ولا یحیق المکر السییءالا باهله“».مکر آن است که کسی را از منظورش بازدارند.(اعم از اینکه منظورش خوب باشد یا بد.)در قرآن نیزگاهی مکر با کلمه ”خیر“ ذکر شده مانند«والله خیرالماکرین»وگاهی با کلمه”سییء“(بد)مانند«ولایح یق المکر السییءالاباهله».شهید مطهری نیز در تعریف مکر می گوید:«مکر نقشه ای است که هدفش روشن نیست.اگر انسان نقشه ای بکشد که آن نقشه هدف معینی در نظر دارد،اما مردم که می بینند خیال می کنند برای هدف دیگری است.این را می گویند «مکر».خدا هم گاهی حوادث را طوری بوجود می آورد،که انسان نمی دانداین حادثه برای فلان هدف و مقصد است.خیال می کنند برای هدف دیگری است.ولی نتیجه نهاییش چیز دیگری است.این است که خدا هم مکر می کند.یعنی خدا هم حوادثی را بوجود می آورد که ظاهرش یک طور است ولی هدف اصلی چیز دیگری است».
از صفات رذیله متعلقه به قوه عاقله مکر و حیله کردن است برای رسیدن به مطلوبات شهویه و غضبیه، و مراد از آن در این مقام جستن راههای پنهان است برای اذیت رساندن به مردمان. و به کار بردن آن را تلبیس و غش و غدر وخیانت گویند.لذا اگر این مشخصه باشد کار از روی مکر می شود.

موضوع قفل شده است