جمع بندی علت شکست چند شوهری

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت شکست چند شوهری

چرا چند شوهرى مجاز نيست؟

ا- چند شوهری خلاف طبيعت و روحيات زن مى‏باشد.

2- بدين وسيله بهداشت و سلامت نسل به خطر مى‏افتد.

3- شناخت انساب و تميز آنها از بين خواهد رفت.

براى آگاهى بيشتر در اين زمينه ر . ك : 1- نظام حقوق زن در اسلام شهيد مطهرى 2- زن در آيينه جلال و جمال آيت‏اللّه‏ جوادى آملى 3- تفسير الميزان، ج 4 علامه طباطبايى 4- Why Polygamy is Allowed In Islam W.O.F.I.S.P.BO× 2205; Tehran, Iran
چرا تعدد زوجات در موارد خاص اشکال ندارد؟

شكى نيست كه جواز چند همسرى با رعايت شرايط آن، يكى از ضروريات فقه اسلام است و شيعه و سنى بر آن اتفاق نظر دارند. اين امر، پيش از اسلام به طور نامحدود در ميان قبايل مختلف، امر عادى بوده و حتى برخى از بت پرستان به هنگام مسلمان شدن، بيش از ده زن و يا كمتر داشته اند. اسلام در مواجه با آن، به هيچ وجه راه مخالفت و منع را پيش نگرفت، بلكه در صدد اصلاح و تعديل آن برآمد. چه اينكه الزاماتى طبيعى و تكوينى در متن خلقت موجود است؛ كه تشريع و قانون نمى‏تواند صد در صد آنها را به ميل خود تغيير دهد. خداوند متعال مى فرمايد:

A}«وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَعُولُوا»نساء(4)، آيه 3. {V؛ «و اگر مى‏ترسيد كه [به هنگام ازدواج با دختران يتيم ]عدالت را رعايت نكنيد [از ازدواج با آنان چشم پوشى كنيد و] با زنان پاك [ديگر] ازدواج كنيد دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را [در باره همسران متعدد] رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد و يا از زنانى كه مالك آنهاييد، استفاده كنيد. اين كار از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند». بنابراين اسلام نه تعدد را آغاز نمود و نه واجب كرد و نه مستحسن شمرد؛ ولى آن را با شرايط خاصى، مباح ساخت. اين امر حكمت ها و عللى دارد؛ كه با توجه به متون دينى و سيره معصومان‏عليهم السلام و منطق عقل، مى‏توان به مهم‏ترين آن‏ها اشاره نمود: 1. فزونى تعداد زنان آماده ازدواج بر مردان؛ 2. طولانى تر بودن عمر زندگى جنسى مردان در مقايسه با زنان؛ 3. طولانى‏تر بودن عمر توليد نسل در مردان در مقايسه با زنان؛ 4. تمايل شديد مردان به چند همسرى در شرايطى مانند عقيم بودن زن اول، علاقه شديد به داشتن فرزند و تمايلات شديد جنسى؛ 5. سرپرستى و در پناه قرار دادن زنان بيوه و تأمين نيازهاى عاطفى و جنسى زنان. بايد دانست كه گسترده چند همسرى در مورد مردان هيچ گونه مشكل اجتماعى و حقوقى ايجاد نمى كند، در حالى كه اين امر درباره زنان مشكلات فراوانى را به وجود مى آورد. مهم ترين آنان مسأله مجهول بودن نسب فرزند است؛ كه معلوم نيست مربوط به كدام يك از همسران مى باشد.ل الشرايع، ج‏2، ص 504. {Vترديد نيست كه چنين فرزندى مورد حمايت هيچ يك از مردان قرار نخواهد گرفت و توسل به وسايل پيشگيرى از انعقاد نطفه به وسيله قرص و مانند آن هيچ‏گاه اطمينان بخش نيست و نمى تواند دليل قاطعى بر نياوردن فرزند بوده باشد.V}ر.ك: تفسير نمونه، ج‏1، ص‏291؛ تفسير الميزان، ج‏4، ص‏195؛ پرسش ها و پاسخ‏ها دفتر هفتم، ص‏334 و سيد على، كمالى، قرآن و مقام زن، ص 246.{V
بـر فـرض صحت اين بررسى ها, نهايت چيزى كه مى توان گفت اين است كه عمل كردمسلمانان نادرست و نامتناسب بوده است. يعنى آنها شرايطى را كه اسلام براى تعدد زوجات در نظر گرفته است مثلا , رعايت عدالت , وضع اقتصادى مناسب... رعايت نكرده اند. روشن است بهترين قوانين اگر درست اجرا نشود , تأثير نادرست خواهند داشت. اما نمى توان گفت كه قانون بد است . بـلكه بررسى هاى عقلى و تاريخى وجامعه شناختى و انسان شناختى اصل حكم جواز تعدد زوجات را تاييد مى كند. اجراى درست يا نادرست آن مسأله ديگرى است. تفسير الميزان ج 4 ص 190، طباطبائى - سيد محمد حسين به نقل از سايت تبيان

باسلام خدمت دوستان در ادامه بحث بالا لازم به ذکر است که:

اولا، در زمينه تعدد زوجات در سوره نساء آيه 3 بدان تصريح شده است «فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثني و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحده؛ پس به نكاح درآوريد آنچه براي شما پسنديده است از زنان دو و سه و چهار تا، پس اگر بيم داريم به عدالت رفتار نكنيد به يك زن اكتفا كنيد».
ثانيا، اين كه گفته ايد اين حكم آيا در قرآن آمده يا صرفا يك استنباط فقهي است بايد توضيح دهيم كه فقهاء از طرف خود نمي توانند هيچ حكمي را به دين نسبت دهندمگر اين كه در قرآن يا سنت (روايات) بدان پرداخته شده باشد - به تعبير ديگر استنباط فقها بايد از منابع فقهي (كتاب، سنت، عقل، اجماع) باشد كه البته اجماع و عقل نيز به كتاب و سنت برمي گردد.
در مسأله تعدد زوجات فلسفه‏هاي متعددي وجود دارد كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي‏شود و تحقيق بيشتر را با معرفي منابعي به خودتان مي‏گذاريم: فلسفه تعدد زوجات: مسأله تعدد زوجات يكي از احكام بسيار بااهميت و ارزشمند از نظر اجتماعي و نظام خانوادگي دراسلام است.
در قرون پيشين مستشرقين و اسلام‏شناسان غربي اين مسأله را براسلام خرده مي‏گرفتند. اما تحقيقات اخير و واقعيات و رخدادهاي اجتماعي قرن ما اهميت اين حكم را به آنان ثابت كرد به طوري كه انديشمنداني چون برناردشاو جان ديون پورت گوستاو لوبون و ... در اين رابطه از در تحسين آمدند و به حكمت آن گواهي دادند. زيرا:
1- آمارهاي موجود درسطح جهان نشان مي‏دهد ميزان تولد دختر غالبا بيش از پسر مي‏باشد. بنابراين تكيه بر «تك زني» باعث مي‏شود همواره تعدادي از زنان تا آخر عمر از نعمت ازدواج محروم بمانند و درتجرد و عزوبت به سربرند واين ظلمي‏فاحش درحق آنان است.
2- در طول تاريخ همواره براثر حوادث و كوارث اجتماعي - مانند جنگ‏ها - تعداد بيشماري از مردان تلف مي‏شوند و همسران آنان بي‏سرپرست مي‏گردند. طبيعي است كه غالب مردان جوان حاضر به ازدواج با چنين كساني براي اولين بار نيستند. بنابراين اگر از نظر قانون و نظام اجتماعي اينان نتوانند به عنوان همسر دوم گزينش شوند همواره بدون شوهر خواهند ماند و اين نيز ظلم برآنان است و تنها راه‏حل آن جواز چندزني باقيود و شرايط خاص است. جالب است بدانيد كه پس از جنگ جهاني دوم در آلمان چند هزار بيوه زن كه سرپرستان خود را در جنگ از دست داده بودند به تظاهرات پرداخته و از كليسا درخواست كردند كه چند همسري را مجاز گرداند. ولي كليسا در برابر اين خواست سرسختي نشان داد
و همين باعث شد كه پس از آن فساد و بزهكاري در آلمان به شدت رواج يابد.
3- بلوغ جسمي و جنسي دختران معمولا چندين سال پيش از پسران است و درطول زمان همراه با رشد جمعيت بشري باعث مي‏شود كه در جامعه تك همسرگرا همواره انبوه كثيري از زنان كه آمادگي و علايق جنسي دارند در برابر مرداني فاقد شعور و درك جنسي قرارداشته و تمايلات جنسي آنان به نحو مشروع ارضا نگردد.
4- از نظر روان شناسي تفاوتي اساسي بين ساختار رواني و گرايش‏ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. روان‏شناسان معتقدند كه زنان به طور طبيعي «تك شوهرگرا» مي‏باشند وفطرتا از تنوع همسر گريزانند و خواستار پناه يافتن زير چتر حمايت عاطفي و عملي يك مرد مي‏باشند و تنوع گرايي در زنان نوعي بيماري است. ولي مردان ذاتا تنوع گرا و «چند زن‏گرا» مي‏باشند و چنان كه مي‏دانيد احكام اسلام همه متناسب با نيازهاي واقعي و ويژگي‏ها و خصلت‏هاي ذاتي انسان‏ها وضع گرديده است. افزون بر آن زنان در ايام معيني محدوديت عادت ماهانه را دارا مي باشند. اكنون بايد پرسيد در برابر اين حقايق چه بايد كرد؟ در اين جا سه راه وجود دارد:
الف) هميشه تعدادي از زنان درمحروميت كامل جنسي به سربرند.
ب ) راه و روابط نامشروع و كمونيسم جنسي گشوده شود.
ج ) به طور مشروع و قانونمند باقيود و شرايطي عادلانه راه چند همسري گشوده شود. كدام يك؟ دين مبين اسلام راه سوم كه حكيمانه‏ترين و بهترين راه است را گشوده و اجازه چندزني را تنها به مرداني مي‏دهد كه توانايي كشيدن بارسنگين آن را به نحو عادلانه داشته باشند و دستورات اكيدي در اين زمينه براي آنان وضع نموده است و اين نه تنها به ضرر زنان نيست بلكه درواقع بيشتر براي تأمين مصالح و منافع آنان است. در اين جا ممكن است سؤالي ديگر پديد آيد و آن اينكه چرا چند شوهري مجازنيست؟ جواب آن است كه:
(1) چنان كه گفتيم اين خلاف طبيعت و روحيات زن مي‏باشد.
(2) بدين وسيله بهداشت و سلامت نسل به خطر مي‏افتد.
(3) شناخت انساب و تميز آنها از بين خواهد رفت.
در غير اين صورت عواطف خانوادگي از بين خواهد رفت و در نتيجه تمايل به تكثير نسل و زاد و ولد وجود نخواهد داشت، چون به حسب طبع هر كس فرزند خودش را دوست داشته و براي او سرمايه گذاري مي كند، اما در قبال كسي كه انتسابش به وي مشكوك است بلكه اصلا معلوم نيست از كيست؟ بيگانه بوده و تعهدي نسبت به او ندارد و از درون نيز چنين انگيزش و تمايلي وجود ندارد.
راز كاستي عاطفه و احساسات در جوامع غربي و پناه بردن آنان به حيوانات به ابراز محبت به آنان همين است و نه حس قوي عاطفه بشري آنها. آنان كه بشريت را چنان از دم تيغ گذرانده و با وحشيانه ترين راه ها انسان هاي مظلوم را مي كشتند تا ثروت و سرمايه هاي آنان را به يغما ببرند، چه بويي از عاطفه برده اند!
براي آگاهي بيشتر در اين زمينه ر . ك :
1- نظام حقوق زن در اسلام، شهيد مطهري
2- زن در آيينه جلال و جمال، آيه‏الله جوادي آملي
3- تفسير الميزان، ج 4 علامه طباطبايي

موفق باشید.

سلام
اینکه تعدد زوجات در شرایطی لازم است امر کاملا معقولی است.حال اگر آن شرایط نیاز به چند شوهری را اقتضا کند چه؟
اگر قرار باشد دلیل حرمت یا حلیت امری به شرایط حاکم بر آن مربوط باشد پس اگر آن شرایط ساقط شود حکم موضوع نیز تغییر خواهد کرد.مثلا اگر در شرایطی تعداد مردان خیلی بیشتر از زنان شد.یا اگر زنی بود که طبعا به بیش از یک مرد نیاز داشت.ضمنا این رسم چند شوهری در مناطق معدودی از جهان از جمله نپال و تبت اجرا می گردد پس امر محالی نیست.و به نظر من دلایل فوق برای قبول این تبعیض کافی نیست و با وجود تکنو لوژیهای پیشرفته امروزی جهت جلو گیری از ایجاد جنین یا تعییین پدر مادر جنین با استفاده از ژن این دلایل کافی به نظر نمی رسد.توجه بکنید که بدترین تنبیهات در شرع ما برای یک چنین زنی در نظر گرفته شده.و این با توجه به ارزش انسان در اسلام توجیه کاملی به نظر نمی رسد .لطفا نظر دهید

samandr;53767 نوشت:
اینکه تعدد زوجات در شرایطی لازم است امر کاملا معقولی است.حال اگر آن شرایط نیاز به چند شوهری را اقتضا کند چه؟ اگر قرار باشد دلیل حرمت یا حلیت امری به شرایط حاکم بر آن مربوط باشد پس اگر آن شرایط ساقط شود حکم موضوع نیز تغییر خواهد کرد.مثلا اگر در شرایطی تعداد مردان خیلی بیشتر از زنان شد.یا اگر زنی بود که طبعا به بیش از یک مرد نیاز داشت.ضمنا این رسم چند شوهری در مناطق معدودی از جهان از جمله نپال و تبت اجرا می گردد پس امر محالی نیست.و به نظر من دلایل فوق برای قبول این تبعیض کافی نیست و با وجود تکنو لوژیهای پیشرفته امروزی جهت جلو گیری از ایجاد جنین یا تعییین پدر مادر جنین با استفاده از ژن این دلایل کافی به نظر نمی رسد.توجه بکنید که بدترین تنبیهات در شرع ما برای یک چنین زنی در نظر گرفته شده.و این با توجه به ارزش انسان در اسلام توجیه کاملی به نظر نمی رسد .لطفا نظر دهید


با سلام

بزرگوار

قوانين دين با نظر بنده وجناب عالي و ديگران قابل تغيير نيست و نبوده ونخواهد بود.

ما در تعريف دين وقبول ان و انتخاب ديني براي خود ازاد هستيم و اين ازادي به معناي تام كلمه است
ولي وقتي كه ديني را براي خود برگزيديم در اطاعت از قوانين ان مجبوريم و چون و چرايي در انجام ان نداريم

ما براي دين اصولي قايل ايم و ان را متكي به وحي الهي مي دانيم
ما دين را از طرف خدايي مي دانيم كه خالق بشر است و خالق بشر اكاهي بيشتري نسبت به بشر و نيازهاي ان دارد

در طول اين نزول قوانين الهي متكي به عصمت است و اين عصمت تا قيام قيامت در امامت كه نگهبان دين است باقي است.

بزرگوار
اين مطالبي كه در مورد قوانين الهي گفته مي شود تنها فلسفه اصلي دستورات الهي نيست و انچه از ائمه به ما رسيده است را خدمت دوستان ارائه مي شود
صاحب اصلي دين امام است -- و تا ظهور ايشان مسلمين موظف به انجام دستورات الهي اند-- تا با وجود ايشان تمام شبهات از دين زدوده و فلسفه اصلي دين تبيين خواهد شد

نتيجه اين كه :
كشورهاي ديگري چون نپال و ....چه كاري مي كنند به بنده و شمايي كه دين اسلام عزيز را با تمام قوانين متعالي ان داريم حجت نيست

قوانين الهي را با كم و كاست انجام مي دهيم واگر برخي علل ان را دانستيم كه الحمدلله والا نمي توانيم خود نظر داده و دليل براي ان بياوريم

[=&quot]
[/][=&quot]علت شکست چند شوهری این است که نه با طبیعت مرد موافق است و نه با طبیعت زن[/][=&quot].[/][=&quot]
[/][=&quot]اما از نظر مرد برای اینکه اولا با روحیه انحصارطلبی مرد ناسازگار است و ثانیا با اصل اطمینان پدری[/][=&quot] [/][=&quot]مخالف است و علاقه به فرزند ،طبیعی و غریزی بشر است.بشر طبعا می خواهد توالد و تناسل کند و می خواهد رابطه اش با نسل اینده و نسل گذشته مشخص و اطمینان بخش باشد .می خواهد بداند پدر کدام فرزند است و فرزند کدام پدر.چند شوهری زن با این غریزه و طبیعت ادمی ناسازگار بوده است .برخلاف چند زنی مرد که از این نظر نه به مرد لطمه می زند نه به زن[/][=&quot].[/][=&quot]
[/][=&quot]می گویند گروهی از زنان ،در حدود چهل نفر ،گرد امدند به حضور علی ع رسیدند ،گفتند:چرا اسلام به مردان اجازه چند زنی داده اما به زنان اجازه چند شوهری نداده است.ایا این امر ناروا نیست؟[/][=&quot]
[/][=&quot]علی ع دستور داد ظرفهای کوچکی از اب اوردند و هر یک از انها را به دست یکی از زنان داد .سپس دستور داد همه ظرفها را در ظرف بزرگی که وسط مجلس گذاشته بودند خالی کنند.دستور اطاعت شد ،انگاه فرمود اکنون هر یک از شما دو مرتبه ظرف خود را از اب پر کند اما باید هرکدام از شما عین همان ابی که در ظرف خود داشته بردارد .گفتند:این چگونه ممکن است ؟ابی که در ظرف خود داشته ایم برداریم .ابها با هم ممزوج شده اند و تشخیص انها ممکن نیست[/][=&quot] [/]

[=&quot]اگر یک زن چند شوهر داشته باشد خواه ناخواه با همه انها هم بستر و بعد حامله می شود چگونه می توان تشخیص داد که فرزندی که به دنیا امده است از نسل کدام شوهر است .این از نظر مرد[/][=&quot].
[/][=&quot]اما از نظر زن چند شوهری هم با طبیعت زن منافات دارد و هم با منافع وی.زن از مرد فقط عاملی برای ارضاء غریزه جنسی خود نمی خواهد که گفته شود هرچه بیشتر برای زن بهتر .زن از مرد موجودی می خواهد که قلب ان موجود را در اختیار داشته باشد،حامی و مدافع او باشد ،برای او فداکاری کند،زحمت بکشد و پول در اورد و محصول کار و زحمت خود را نثار او نماید ،غمخوار او باشد.پولی که مرد به زن به عنوان یک زن [/][=&quot]... [/][=&quot]می دهد ،همچنین پولی که زن از راه کار و فعالیت به دست اورده و می اورد نه به احتیاجات مالی وسیع زن که چندین برابر احتیاجات مرد است وافی بوده و نه ارزش ان پولی را داشته که مرد به خاطر علاقه و محبت در راه عشق و محبت و در راه عشق به زن می پرداخته[/][=&quot].
[/][=&quot]احتیاجات مالی وسیع زن را همواره به مرد به عنوان یک فداکار تامین کرده است.بهترین و نیرومندترین مشوق مرد به کار و فعالیت نیز کانون خانوادگی او یعنی همسر و فرزندان او بوده است[/]

[=&quot]
[/][=&quot]زن در چند شوهری هرگز نتوانسته حمایت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاری یک مرد را نسبت به خود جلب کند .از این رو چند شوهری نظیر ... همواره مورد تنفر زن بوده است .علهذا چند شوهری نه به تمایلات و خواسته های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته های زن[/][=&quot]

.[/][=&quot]خانم منوچهریان در کتاب انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران صفحه 34 می گوید :قانون مدنی ماده 1049 می گوید./هیچ کس نیا دختر خواهرزن را بگیرد مگر با اجازه زن خود ...زن اگر اجازه دهد شوی وی می تواند دختر برادر یا خواهر او را بگیرد .حالا باید دید که اگر اجازه ندهد چه می شود ؟هیچ .به اصطلاح انکه عوض دارد گله ندارد ،مرد با دیگری ازدواج می کند .خوب حالا اگر قضیه را به عکس کنیم ان وقت چه خواهد شد؟مثلا اگر بگوییم زن نمی تواند با پسر برادر یا پسر خواهر شوهر خود ازدواج کند /در همان حالی که زن این شوهر است/مگر با اجازه شوهر ،از شنیدن این سخن خون رگهای متعصب به جوش می اید و فریاد می زند این پیشنهاد بر خلاف اصول طبع و نهاد زن هم با ان مباینت دارد.در پاسخ باید گفت تنهااین پیشنهاد مخالف با اصل بردگی زن است[/][=&quot].
[/][=&quot]همچنان که یک مال بیش از یک صاحب ندارد و یا اگر هم داشته باشد محصول ان پس از افراز باز به یک مالک بر می گردد .زن هم چون بنا به قوانین صریح و ضمنی کشور ما در حکم اموال است از این رو نباید بیشتر از یک مالک داشته باشد[/]

[=&quot]چنانکه ملاحظه می فرمایید در بیانات فوق هیچ فرقیمیان چند زنی و چند شوهری گذاشضته نشده است جز اینکه مردچون زور داشته است به نفع خود چند زنی را معمول داشته است.می تواند دختر برادر یا دختر خواهرزن را بگیرد مگر با اجازه زن خود ...زن اگر اجازه دهد شوی وی می تواند دختر برادر یا خواهر او را بگیرد .حالا باید دید که اگر اجازه ندهد چه می شود ؟هیچ .به اصطلاح انکه عوض دارد گله ندارد ،مرد با دیگری ازدواج می کند .خوب حالا اگر قضیه را به عکس کنیم ان وقت چه خواهد شد؟مثلا اگر بگوییم زن نمی تواند با پسر برادر یا پسر خواهر شوهر خود ازدواج کند /در همان حالی که زن این شوهر است/مگر با اجازه شوهر ،از شنیدن این سخن خون رگهای متعصب به جوش می اید و فریاد می زند این پیشنهاد بر خلاف اصول طبع و نهاد زن هم با ان مباینت دارد.در پاسخ باید گفت تنهااین پیشنهاد مخالف با اصل بردگی زن است[/][=&quot].
[/][=&quot]همچنان که یک مال بیش از یک صاحب ندارد و یا اگر هم داشته باشد محصول ان پس از افراز باز به یک مالک بر می گردد .زن هم چون بنا به قوانین صریح و ضمنی کشور ما در حکم اموال است از این رو نباید بیشتر از یک مالک داشته باشد.....[/][=&quot] [/][=&quot][/]

[=&quot]در صفحه 73 ان کتاب می گوید/ما می توانیم بگوییم همچنانکه مرد تا چهار زن می تواند داشته باشضد.زن هم چون بشر است و با مرد برابر باید بتواند حقوقی را که او دارد دارا شود.نتیجه این صغری کبری منطقی برای مردان بسیار وحشت اور می شود .اینجاست که خون در رگهای انان به جوش می اید و با چهره ای برافروخته و چشمانی اتشبار فریاد می زنند چکونه زن می تواند بیش از یک شوهر داشته باشد؟ما در پاسخ به ارامی می گویییم مرد می تواند بیش از یک شوهر داشته باشد؟[/][=&quot]
[/][=&quot]ما در اینجا نمی خواهیم ترویج فساد کنیم و نمی خواهیم عفت و پاکدامنی زنان را ناچیز و بیهوده بگیریم ولی می خواهیم به مردان بفهمانیم که در باره زن عقیده انان چنانکه می پندارند بر پایه ای محکم و تزلزل ناپذیر جای ندارد .زن یکی است و مرد یکی و هر دو با هم برابرند .اگر به مردان از لحاظ اینکه مردند حق داده شده است که تا چهار زن بگیرد باید زنان هم همین حق را داشته باشند..اگر فرضا از لحاظ عقل تواناتر از مرد نباشد باید اذعان کرد که تجلی روح و کیفیات نفسانی در زن ضعیف تر از مرد نیست[/][=&quot].
[/][=&quot]چنانکه ملاحظه می فرمایید در بیانات فوق هیچ فرقیمیان چند زنی و چند شوهری گذاشضته نشده است جز اینکه مردچون زور داشته است به نفع خود چند زنی را معمول داشته است[/][=&quot]

[/]

[=&quot]
.[/][=&quot]بر خلاف زن که ازادی نداشته از چند شوهری که تنها اصل مخالف بردگی اوست /دفاع کند.و نیز در بیانات فوق چنین بیان شده است که علت شکست چند شوهری و رواج چند زنی ،مالکیت مرد و مملوکیت زن بوده است .مرد چون مالک زن بوده است می توانسته است زنان متعدد یعنی اموال فراوان داشته باشد.اما زن چون مملوک بوده است و مملوک نمی توانسته است بیش از یک مالک داشته یباشد از موهبت چند شوهری محروم مانده است[/][=&quot].
[/][=&quot]اتفاقا پذیرش نیافتن چند شوهری خود دلیل است که مرد به زن به چشم یک مال نگاه نمی کرد ه است .زیرا شرکت در مال و مالک شدن چند نفر یک مال را و استفاده مشترک از ان یکی اطز قوانین جاری و ساری بشری در اموال است[/][=&quot].
[/][=&quot]اگر مرد به زن به چشم یک مال نگاه می کرد شرکت در ان جایز می شمرد همچنانکه شرکت در مال و استفاده مشترک از انرا جایز شمرده است[/][=&quot].
[/][=&quot]در کجای دنیا معمول است که مال بیشتر از یک مالک نمی تواند داشته باشد تا قانون تک شوهری را ناشی از ان بدانیم[/][=&quot].
[/][=&quot]می گویند چون مرد یکی است زن یکی،باید حقوق برابر داشته باشند .چرا مرد بتواند از حقوق چند زنی بهره مند شود وزن نتواند از حق چند شوهری استفاده نمایند[/][=&quot] [/][=&quot].
[/][=&quot]اشتباه این است که تصور می شود تعدد زوجات جزء حقوق مرد است و تعدد شوهر جزء حقوق زن است ،و تعدد شوهر نه جزء حقوق زن است و نه جزء حقوق مرد .هم بر خلاف منافع و مصالح مرد است و هم بر خلاف منافع زن[/][=&quot] [/][=&quot].
[/][=&quot]قانون تعدد زوجات در اسلام به منظور احیاءو احقاق حقوق زن وضع شده است و اگر بنا بود جانب مرد رعایت شود اسلام همان کاری را می کرد که دنیای غرب کرده است.به مرد حق استفاده و بهره برداری از زنان دیگر جز زن اول می داد ولی هیچ تعهدی برای مرد به نفع زن و فرزندان او به عنوان همسر قانونی قائل نمی شد[/][=&quot].
[/][=&quot]چند شوهری به نفع زن نبوده که حقی از او سلب شده باشد[/][=&quot] [/][=&quot][/]

امیر احمدی;83980 نوشت:
[=&quot]
[=&quot]علت شکست چند شوهری این است که نه با طبیعت مرد موافق است و نه با طبیعت زن[=&quot].[=&quot]
[=&quot]اما از نظر مرد برای اینکه اولا با روحیه انحصارطلبی مرد ناسازگار است و ثانیا با اصل اطمینان پدری[=&quot]مخالف است و علاقه به فرزند ،طبیعی و غریزی بشر است.بشر طبعا می خواهد توالد و تناسل کند و می خواهد رابطه اش با نسل اینده و نسل گذشته مشخص و اطمینان بخش باشد .می خواهد بداند پدر کدام فرزند است و فرزند کدام پدر.چند شوهری زن با این غریزه و طبیعت ادمی ناسازگار بوده است .برخلاف چند زنی مرد که از این نظر نه به مرد لطمه می زند نه به زن[=&quot].[=&quot]
[=&quot]می گویند گروهی از زنان ،در حدود چهل نفر ،گرد امدند به حضور علی ع رسیدند ،گفتند:چرا اسلام به مردان اجازه چند زنی داده اما به زنان اجازه چند شوهری نداده است.ایا این امر ناروا نیست؟[=&quot]
[=&quot]علی ع دستور داد ظرفهای کوچکی از اب اوردند و هر یک از انها را به دست یکی از زنان داد .سپس دستور داد همه ظرفها را در ظرف بزرگی که وسط مجلس گذاشته بودند خالی کنند.دستور اطاعت شد ،انگاه فرمود اکنون هر یک از شما دو مرتبه ظرف خود را از اب پر کند اما باید هرکدام از شما عین همان ابی که در ظرف خود داشته بردارد .گفتند:این چگونه ممکن است ؟ابی که در ظرف خود داشته ایم برداریم .ابها با هم ممزوج شده اند و تشخیص انها ممکن نیست

با سلام و تشکر از مطالب خوبتان برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید موفق باشید.

نقل قول:
[=tahoma][=&quot]علت شکست چند شوهری این است که نه با طبیعت مرد موافق است و نه با طبیعت زن[/][=&quot].[/][=&quot]
[/][=&quot]اما از نظر مرد برای اینکه اولا با روحیه انحصارطلبی مرد ناسازگار است و ثانیا با اصل اطمینان پدری[/][=&quot]مخالف است و علاقه به فرزند ،طبیعی و غریزی بشر است.بشر طبعا می خواهد توالد و تناسل کند و می خواهد رابطه اش با نسل اینده و نسل گذشته مشخص و اطمینان بخش باشد .می خواهد بداند پدر کدام فرزند است و فرزند کدام پدر.چند شوهری زن با این غریزه و طبیعت ادمی ناسازگار بوده است .برخلاف چند زنی مرد که از این نظر نه به مرد لطمه می زند نه به زن[/][=&quot].[/]
[/]
جوابی که مولا علی ع بصورت عملی نسبت به این بحث مشخص شدن پدر دادن مربوط به زمان ایشون و در سطح علم مردم آن زمان بوده اکنون با ازمایشات ژنتیک این سوال حل شده است پس دلیل تامی بر شکست چند شوهری نمی تواند در این زمانه باشد روی موارد بهتری تکیه شود
ضمنا جمله رنگی نیز درست نمیباشد لطمه میزند بسیار هم لطمه میزند چنانچه امارهای واقعی حاکی از آن است اگر اکثریت جامعه را در نظر بگیرید نه زنان تسلیم و .... که فقط وظیفه همسر را تامین نفقه مالی میدانند.چرا از بحث هماهنگی امری با طبیعت انسان فقط در مورد شکست چند شوهری بهره گرفته میشود و در نظریات روانشناسانه حول این موضوع جولان داده میشود همان نظریات روانشناسانه و ترفندهای پیشنهادی مشاوران نیز بر انحصارطلبی زن در تسخیر قلب و دل و محبت مرد نیز سخن می گویند چطور اینجا نظریات روانشناسی محکوم و در حیطه چند شوهری محبوب است؟
تشکر
یا حق

بی دل;93895 نوشت:
جوابی که مولا علی ع بصورت عملی نسبت به این بحث مشخص شدن پدر دادن مربوط به زمان ایشون و در سطح علم مردم آن زمان بوده اکنون با ازمایشات ژنتیک این سوال حل شده است پس دلیل تامی بر شکست چند شوهری نمی تواند در این زمانه باشد روی موارد بهتری تکیه شود
ضمنا جمله رنگی نیز درست نمیباشد لطمه میزند بسیار هم لطمه میزند چنانچه امارهای واقعی حاکی از آن است اگر اکثریت جامعه را در نظر بگیرید نه زنان تسلیم و .... که فقط وظیفه همسر را تامین نفقه مالی میدانند.چرا از بحث هماهنگی امری با طبیعت انسان فقط در مورد شکست چند شوهری بهره گرفته میشود و در نظریات روانشناسانه حول این موضوع جولان داده میشود همان نظریات روانشناسانه و ترفندهای پیشنهادی مشاوران نیز بر انحصارطلبی زن در تسخیر قلب و دل و محبت مرد نیز سخن می گویند چطور اینجا نظریات روانشناسی محکوم و در حیطه چند شوهری محبوب است؟
تشکر
یا حق


سلام
خیر سرکار گرامی سخنان علی (ع) در هر زمان و مکان صادق است!
اگر اشتباهی است از ماست!

ازدواج ازضرورتها ونیازمندیهای اولیه انسان است وبدون شک هدف ازدواج درنگاه دین تنها ارضاء غرائز جنسی نمی باشد بلکه ازدواج تشکیل کانون خانواده است برای رسیدن به آرامش وشکوفائی استعدادها درپرتو تلاش دست جمعی وخانوادگی وتردیدی نیست که تک همسری واختصاص هریک ازهمسران به یکدیگر برتر وایده آل تر است
ولی ضرورتهای اجتماعی وحوادث روزگار نظیر فزونی تعداد زنان برمردان وافزایش مرگ ومیرهای مردان به دلیل جنگها وتصادفات ودیگر حوادث که مردان درآن بیشتر حضور دارند وبالا بودن متوسط سن زنان وجدائیها وطلاقها ودیگر مسائل می طلبد عبور ازتک همسری وگزینش چند همسر را برای ازدواج وسامان یابی گروههای آسیب دیده اجتماعی درغیر اینصورت لازم است بخش قابل توجهی ازجامعه بشری ازنعمت وموهبت کانون گرم خانوادگی محروم گردند برای این چالش اجتماعی می توان سه راه تصور نمود :
1 ـ ممنوعیت ازدواج مجدد 2 ـ جواز چند شوهری برای زنان 3 ـ تعدد زوجات برای مردان
1 ـ درصورت ممنوعیت ازدواج مجدد عده ای تا ابد ازنعمت ازدواج وتشکیل خانواده محروم می شوند وراهی برای ترمیم کانون خانوادگی گروههای آسیب دیده فوق وجود نخواهد داشت وبایدکه آنان بسوزند وبسازند و این توسعه ستم واستبداد درجامعه است .
2 ـ گسترش چند شوهری وعدم محدودیت روابط جنسی (آزادی جنسی )دارای اشکالات فراوان است که برخی ازآنها عبارتند از :
1- 2 ـ چند شوهری باغریزه طبیعی زنان ناسازگار است شاهد آن تنفر زنان ازگرایش به چند شوهری درهمه عصرها و سرزمینها است ودرتاریخ کمتر جامعه هایی دیده شده که گرایش بدان داشته باشند.
2-2 ـ عدم شفافیت نسبها ونسلهای بشری وقطع روابط فرزندان باپدران وگسستن پیوند خانوادگی. -2 ـ ناسازگاری باانتظارات زن ازازدواج باشوهر چه آنکه زن ازشوهر انتظاراتی نظیر کسب آرامش ، حمایت وفداکاری درتأمین امنیت ، اقتصاد وتربیت وارضاء غرایز جنسی ودیگر انتظارات دارد که درصورت چند شوهری بجز مورد اخیر دیگر نیازمندیها وانتظارات بی پاسخ می ماند.
4-2 ـ آلودگی تعداد بیشماری اززنان ومردان به چند همسری
5-2 ـ رواج وگسترش بسیاری ازبیماریهای مقاربتی دراثر روسپیگری
3 ـ جواز تعدد زوجات وازدواج متعدد مردان
که طرح فوق دارای ویژگیهائیست : 1 ـ فاقد اشکالهای نظریه چند شوهریست . 2ـ تنها مردانی مجاز به گزینش چها ر همسراند که شرائط لازم برای اداره چند زندگی ازجنبه های روحی ، روانی ، اقتصادی ومالی ، تربیتی واخلاقی رادارا باشند وازهمه مهمتر دارای ویژگی عدالت اجتماعی باشند.
3 ـ حکم چند همسر گزینی برای مردان برای حل چالشهای اجتماعیست که به برخی از آنها اشاره شد نه گسترش شهوت رانی درجامعه .
استاد شهید مطهری دراین باره فرموده اند :" علت شکست چند شوهری اینست که نه باطبیعت مرد موافق است ونه باطبیعت زن اما ازنظر مرد برای اینکه اولاً باروحیه انحصار طلبی مرد ناسازگار است وثانیاً با اصل اطمینان پدری مخالف است علاقه بفرزند ، طبیعی وغریزی بشر است .بشر طبعاً می خواهد توالد وتناسل کند ومیخوهد رابطه اش بانسل آینده ونسل گذشته مشخص واطمینان بخش باشد میخواهد بداند پدر کدام فرزند است وفرزند کدام پدر است . چند شوهری زن با این غریزه وطبیعت آدمی ناسازگار بوده است .
می گویند گروهی اززنان ، درحدود چهل نفر ، گرد آمدند و به حضور علی بن ابیطالب (ع) رسیدند، گفتند چرا اسلام بمردان اجازه چند زنی داده ، اما به زنان اجازه چند شوهری نداده است آیا این امر یک تبعیض ناروا نیست ؟
علی (ع) دستورداد ظرف های کوچکی ازآب آوردند وهریک ازآنها را بدست یکی ازآن زنان داد . سپس دستور داد همه آن ظرفها را درظرف بزرگی که وسط مجلس گذاشته بود خالی کنند. دستور اطاعت شد، آنگاه فرمود اکنون هریک ازشما دو مرتبه ظرف خود را ازآب پرکنید اما باید هرکدام ازشما عین همان آبی که درظرف خود داشته بردارد گفتنداین چگونه ممکن است ؟آبها بایکدیگر ممزوج شده اند وتشخیص آنها ممکن نیست .
علی (ع) فرمود اگر یک زن چند شوهر داشته باشد خواه ناخواه باهمه آنها هم بستر می شود وبعد آبستن می گردد چگونه میتوان تشخیص داد که فرزندی که بدنیا آمده است ازنسل کدام شوهر است این ازنظر مرد.
اما ازنظر زن ، چندشوهری هم باطبیعت زن منافی است وهم بامنافع وی زن ازمرد فقط عاملی برای ارضاء غریزه جنسی خود نمی خواهد که گفته شود هرچه بیشتر برای زن بهتر. زن از مرد موجودی میخواهد که قلب آن موجود را دراختیار داشته باشد ، حامی ومدافع ا و باشد. برای او فداکاری نماید ، زحمت بکشد وپول درآورد و محصول کار وزحمت خودرانثار اونماید ، غمخوار او باشد....
زن درچند شوهری هرگز نتوانسته است حمایت ومحبت وعواط

بنده حمایتی از چند شوهری نکردم که برش تاکید موکد می کنین و جوری بنده رو خطاب می کنین که انگار نعوذ بالله قدر و منزلت مولا علی ع رو زیر سوال بردم
ضمنا باز هم عرض می کنم هر فرد عالمی هر قدر که چشمه علمش فزونتر باشد به فراخور مخاطبش حل مسئله می کند و این نقص بر فرد عالم محسوب نمیشه بلکه سنجیدگی اوست و نشان کم بودن ظرف مخاطب
سوما
تمام مطالب شما را بارها خوانده ایم (کتاب حقوق زن در اسلام)! در باب حمایت از چند زنی مردان
اگر جمعیت مردان کم امد و هیچ مجردی نماند و زنان بی شوهر مردان مسلمان در این امر مستحب از هم پیشی بجویند بلکه مورد رحمت پروردگار خویش واقع شوند

نقل قول:
زن از مرد موجودی میخواهد که قلب آن موجود را دراختیار داشته باشد ، حامی ومدافع ا و باشد. برای او فداکاری نماید ، زحمت بکشد وپول درآورد و محصول کار وزحمت خودرانثار اونماید ، غمخوار او باشد....
زن درچند شوهری هرگز نتوانسته است حمایت ومحبت وعواط
ایا اینها در چند زنی برای زن بدست امده؟؟؟ قلب همزمان در اختیار چند زن می تواند باشد ؟ چه آنکه در روایات امده و نیز قران عدالت عاطفی میسر نیست و لذا شرط ان نیز برداشته شده پس به استناد به قول جنابعالی در چند زنی ایا زن تواسنته قلب مرد را از ان خود کند؟ انصاف...
پست قبلیه بنده و سوال انتهایی ان به اندازه کافی گویا بوده ولی چه سود همچنان باقی بر طبل خود می کوبند
والسلام

سلام.

بنده اطلاع دینی که ندارم, ولی تکه وار نظرم را در مورد این نوع ازدواج می گویم:

اگر تاثیری مثبت در زندگی ها و جوامع داشت الان چند شوهری داشتیم, در حالی که تقریبا بر چیده شده هست و بر برخی قبایل و روستایی(آن هم اکثرا شرق آسیا ) باقی مانده هست, اگر شکست نمی خورد مطمئنا رفته رفته کاهش پیدا نمی کرد.

امروزه آمار دقیقی از این افراد در دسترس نیست چون, در اغلب جاها غیر قانونی اعلام شده است.

این نکته هم جالب هست که اکثر چند شوهری ها از نوع ازدواج با برادران هست(fraternal polyandry) آن هم به دلیل فقر و مشکلات مالی و کمبود زن و ....

در مستند هایی که از این نوع زندگی ها دیدم:

عملا نقش زن در خانه به نقش مرد تبدیل شده بود + خشونت برای ایجاد آرامش بین همسران و خانه(اکثرا برادران)

خود زن آرامش ندارد چون دائم فکر خانه و زندگی هست, مرد ها هم معمولا حرف گوش کن نمی شوند.(تنها در بعضی جاها مثل تبت که مردان مثل زنان خانه نشین می شوند)

چون زن بایستی نقش مرکزی خانه و محوریت را داشته باشد, مجبور به استفاده از قدرت در خانه هست, و چون قدرت ظاهری ندارد مشکل ایجاد می شد.(با روحیات زن هم سازگار نیست)

در جاهایی که این شکل از ازدواج هست, اکثرا زنان نان آور خانه هستند.(حداقل برنامه ریز و ناظم در خانه!)

چون خرج زندگی سخت هست چند مرد(معمولا برادر) یک زن اشتراکی دارند که بچه و در نتیجه خرج خانه کم شود.

استنباط این افراد این بود: زن واحد یا بیشتر=> خرج بیشتر=> مشکلات مالی => مرگ

چاره چیست: یک زن می گیریم برای ارضا نیاز هامون.( دقیقا استفاده ابزاری از زن)

چند همسری(زن) اهانت به حقوق زن نیست بلکه چند شوهری اهانت به اوست.

اگر چند شوهری را قبول کنیم, ازدواج گروهی (چند زن و چند مرد) هم مجاز می شود,(فلسفه ازدواج از بین می رود) برای همین در آنجا چند همسری(زن) مجاز نیست!!!

ببخشید آشفته گفتم, مسائلی که یادم مانده بود ذکر کردم.

التماس دعا.
تشکر.

نقل قول:
علی (ع) دستورداد ظرف های کوچکی ازآب آوردند وهریک ازآنها را بدست یکی ازآن زنان داد . سپس دستور داد همه آن ظرفها را درظرف بزرگی که وسط مجلس گذاشته بود خالی کنند. دستور اطاعت شد، آنگاه فرمود اکنون هریک ازشما دو مرتبه ظرف خود را ازآب پرکنید اما باید هرکدام ازشما عین همان آبی که درظرف خود داشته بردارد گفتنداین چگونه ممکن است ؟آبها بایکدیگر ممزوج شده اند وتشخیص آنها ممکن نیست .
چقدر خوب به شبهات پاسخ میدادن
الان اگه از یه روحانی بپرسی اکثرا یه جوری جواب میدن که دیگه سراغشون نری
اجازه پرسیدنو از آدم میگیرن،میگن فضولی موقوف!
حالا اگه آدم قانع نشه نباید بهش جواب درست حسابی بدن؟؟

الان که میشه با ازمایش دی ان ای تشخیص داد بچه مال کیه
اگه قانون بذارن که هرزنی روابط آزاد داشته باشه(مثل مردهای صیغه باز) بعد بارداری باید آزمایش بده بچه مال کیه،چی؟:Gig:
رابطه غیرپایدار مثل صیغه اگه منجر به حاملگی بشه، زن احتمال داره بچشو سقط کنه،اون وقت سقط جنین زیاد میشه،پس نباید رابطه با چندنفر داشته باشه چون یعنی به هیچکدومشون دل نبسته
:Gig:
اصلا روابط با چندنفر برای هردو باید ممنوع بشه
خیلی ضرر داره ،قابل کنترل نیست

طاها;53778 نوشت:

[=arial]با سلام
[=arial]بزرگوار

[=arial]قوانين دين با نظر بنده وجناب عالي و ديگران قابل تغيير نيست و نبوده ونخواهد بود.

[=arial]ما در تعريف دين وقبول ان و انتخاب ديني براي خود ازاد هستيم و اين ازادي به معناي تام كلمه است
[=arial]ولي وقتي كه ديني را براي خود برگزيديم در اطاعت از قوانين ان مجبوريم و چون و چرايي در انجام ان نداريم

[=arial]ما براي دين اصولي قايل ايم و ان را متكي به وحي الهي مي دانيم
[=arial]ما دين را از طرف خدايي مي دانيم كه خالق بشر است و خالق بشر اكاهي بيشتري نسبت به بشر و نيازهاي ان دارد

[=arial]در طول اين نزول قوانين الهي متكي به عصمت است و اين عصمت تا قيام قيامت در امامت كه نگهبان دين است باقي است.

[=arial]بزرگوار
[=arial]اين مطالبي كه در مورد قوانين الهي گفته مي شود تنها فلسفه اصلي دستورات الهي نيست و انچه از ائمه به ما رسيده است را خدمت دوستان ارائه مي شود
[=arial]صاحب اصلي دين امام است -- و تا ظهور ايشان مسلمين موظف به انجام دستورات الهي اند-- تا با وجود ايشان تمام شبهات از دين زدوده و فلسفه اصلي دين تبيين خواهد شد

[=arial]نتيجه اين كه :
[=arial]كشورهاي ديگري چون نپال و ....چه كاري مي كنند به بنده و شمايي كه دين اسلام عزيز را با تمام قوانين متعالي ان داريم حجت نيست

[=arial]قوانين الهي را با كم و كاست انجام مي دهيم واگر برخي علل ان را دانستيم كه الحمدلله والا نمي توانيم خود نظر داده و دليل براي ان بياوريم

:Kaf::Kaf::Kaf::Gol::Gol::Gol::Sham::Sham::Gol::Gol::Gol:

samandr;53767 نوشت:
سلام
اینکه تعدد زوجات در شرایطی لازم است امر کاملا معقولی است.حال اگر آن شرایط نیاز به چند شوهری را اقتضا کند چه؟

با سلام من فکر می کنم حرمت چند شوهری حکمی تعبدی است ودارای مصالحی که شاید عقل قادر به کشف ان نیست:Gol:

با سلام خدمت دوستان عزیز و کارشناسان محترم
به نظر من این کار مخالف طبیعت انسان و حتی حیوانات است، مثلا حتی در حیوانات هم هیچکدام راضی به چند شوهری نمیشوند بلکه با یکدیگر می جنگند.
اما حیوانات ماده هیچکدام مانع چند همسری حیوان نر نمی شوند.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

ببخشید چند نکته کوچیک رو عرض کنم:

1. در مورد صیغه تا زن متوجه نشده که از شوهر قبلی حامله است یا خیر هرگز حق ازدواج بعدی رو نداره(حالا زمان قدیم با عده و امروزه با چیزی که یقین حاصل بشه حالا سونو گرافی یا .... یقینی یعنی 1 درصد هم احتمال خلاف داده نشه)

2. مسئله چند شوهری تنها به خاطر مصالح زن و شوهر نیست بلکه به خاطر بچه هم هست. بچه اگه در یه خانواده بزرگ بشه که پدرش چند زن داره کاملا تکلیفش مشخصه که مادرش کی هست و پدرش کیست.
اما در یک خانواده ای که زن چند شوهر داره بچه باید از کی اطاعت کنه؟ کدام مرد؟ مادر تنها مشخص است و پدر شاید از جهت آزمایش مشخص باشد اما از نظر فکر کودک نامشخص است. در حالی که چند زن داشتن رو هرجور که تصور کنید به دلیل ارتباط خاص و عاطفی ای که مادر نسبت به فرزندش داره کاملا مسئله حل شده است.

3. چند زن گرفتن در مواردی واجب و در مواردی راجح است و در مواردی مرجوح و حرام است. در قرآن دو قسمت واجب و حرامش بیان شده و به دو قسمت راجح و مرجوح اشاره ای نشده.

4. اگر زن بین چند مرد شریک باشد تکلیف نفقه چه میشود؟ اگر مرد ماهی 4 میلیون در آمد داشته باشه و نفقه یک زن 1 میلیون باشه بهتره اون مرد 3 زن دیگه رو هم تحت سرپرستی بگیره و این 4 میلیون رو بین 4 زن تقسیم کنه اما اگه خلاف این اتفاق بیفته چطور زن میخواد نفقه بگیره؟ از کی؟ در این صورت هر کدام از مردها موظف میشوند که 1 میلیون به این همسر بدهند اون وقت به جای پخش سرمایه ها و در گردش اجتماع اسلامی قرار گرفتن اونها سرمایه جمع میشه در یک زن!!

دقیقا خلاف حکمت اولی!!

پس چند زن گرفتن باعث میشه که فاصله طبقاتی در اجتماع کم بشه در حالی که چند شوهری برعکس عمل میکنه.

باز هم اگه بحثی باشه خوشحال میشیم که بشنویم.

التماس دعا

مهدی عباس زاده;196967 نوشت:
. مسئله چند شوهری تنها به خاطر مصالح زن و شوهر نیست بلکه به خاطر بچه هم هست. بچه اگه در یه خانواده بزرگ بشه که پدرش چند زن داره کاملا تکلیفش مشخصه که مادرش کی هست و پدرش کیست. اما در یک خانواده ای که زن چند شوهر داره بچه باید از کی اطاعت کنه؟ کدام مرد؟ مادر تنها مشخص است و پدر شاید از جهت آزمایش مشخص باشد اما از نظر فکر کودک نامشخص است. در حالی که چند زن داشتن رو هرجور که تصور کنید به دلیل ارتباط خاص و عاطفی ای که مادر نسبت به فرزندش داره کاملا مسئله حل شده است.

با سلام خدمت شما دوست عزیز
این به نظر من دلیل خوبیه.
به نظر من اگر مرد چند زن داشته باشد از دو حال خارج نیست یا همه شان با هم در یک خانه زندگی می کنند یا در چند خانه. اگر زن ها در یک خانه باشند نسبت به هم بیشتر حسادت می کنند و سعی می کنند به فرزند خود بیشتر برسند.
اگر جدا زندگی کنند بچه در هفته یک یا دو شب از وجود پدر بهره مند میشوند و ممکن است در تربیتشان تاثیر بگذارد.

همچنین در مورد شوهر. اگر چند شوهر در یک خانه زندگی کنند ممکن است آن شوهری که پولدارتر است به فرزند خود بیشتر برسد. و اگر جدا زندگی کنند بچه ها هر چند شب یک بار از وجود مادر بهره مند میشوند.

ممکن است کسی بگوید خوب اگر مردها توافق کنند که پولهایشان را روی هم بگذارند و به همه بچه ها به طور مساوی بدهند. باز هم یک مشکل باقی میماند و آن محبت است چون پول را میتوان به طور مساوی تقسیم کرد اما محبت را نمیتوان چون احساس است.
پس به نظر من مشکل تربیت بچه نیست، چون ممکن است به بچه بگویند فلانی پدر توست و از او پیروی کن و مشکل حل میشود.
اما مشکل محبت سخت است. فرض کنید اگر پدر این بچه بیشتر به فرزندش محبت می کند اما پدر آن یکی بد اخلاق است. در این صورت مشکل پیش می اید.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام مجدد

مشکل محبت هم هست اما در مورد پول که میگید اصلا بحث سر قانونه و قانون هم توافق حالیش نیست به من ربطی نداره که تو میخوای توافق کنی یا نه.(منظور تویی هست که با چند نفر دیگه در یک زن شریکی)

بحث سر اینه که اگه یک شوهر راضی به این توافق نشد چی؟ زن جدا بشه؟ عقد چی میشه؟

اصلا مهر چی میشه لابد مرد باید مهر بگیره نه؟ اگه قراره مرد مهر بده باز هم مشکل اقتصاد و مریضیش پیش میاد اگر هم مهر رو برداریم که مشکل برای تک شوهرها به وجود میاد.

به طور کلی موضوع چند شوهری علاوه بر نساختن با غیرت مرد و ..... با هیچ مسئله اجتماعی هم نمیسازه. و اجتماع رو به فساد قطعی میکشونه.

تنها مشکلی رو که برطرف میکنه مشکل جنسی برای یک عده مرد عزب هست که پیشنهاد ازدواج موقت حلش کرده.

و مطمئنا اگر امر دایر مدار بشود بین استمناء و حتی همجنس بازی و چند شوهری مطمئنا آن دو بر این ارجحیت دارند از جهت فساد و هرج و مرج کمتری که به بار می آورند!!! ولی هرگز در طول تاریخ اتفاق نیفتاده و هرگز هم اتفاق نخواهد افتاد.(یعنی این اضطرار پیش نخواهد آمد)

حالا فرض کنید که یک مرد چند زن داشته باشد و هر کدام از آن زنها چهار شوهر داشته باشند و .... این چه جامعه هرج و مرجی میشود؟؟ اصلا چه سودی در این ازدواج نهفته است که بخواهد حلال شود(جز ارضای جنسی)؟
پس در شرایط عدم ازدواج هم خدا خودش دستور را برای مردان صادر کرده : النور : 33 وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
اگر قرار است مردان در این مضیقه بیفتند چون فسادش بیشتر از صلاحش است خدا دستور استعفاف صادر نموده است تا زمانی که خدا بی نیازشان گرداند از فضلش. اگر هم تا آخر عمرشان نتوانستند ازدواج کنند به دلیل اطاعت امر الهی ماجورند.(البته هرگز در جامعه اسلامی این اتفاق نخواهد افتاد بلکه این در جامعه ای است که اسلام درش رعایت نمیشه و الا اگه اسلام به حق درش رعایت بشه خب پدر اون دختر که داره نفقش رو توی خونه خودش میده میتونه تا زمانی که پسره کار درست درمونی پیدا کنه نفقه ای که قبلا بهش میداده بده به شوهرش! و .... مگر این که واقعا تعداد زنها انقدر کم شود که وقتی همه مردها زنها را به طور تک همسری گرفتند دیگر زنی باقی نماند که این مجردان بگیرند!! که آنوقت هم دستور استعفاف صادر شده است)

التماس دعا

مهدی عباس زاده;196967 نوشت:
اما در یک خانواده ای که زن چند شوهر داره بچه باید از کی اطاعت کنه؟ کدام مرد؟ مادر تنها مشخص است و پدر شاید از جهت آزمایش مشخص باشد اما از نظر فکر کودک نامشخص است.

با سلام مجدد
نه من بیشتر به این مطلب اشاره داشتم که مشکل اساسی در چنین خانواده هایی محبت است. چون ممکن است به بچه بگویند پدرت فلانی است و از او پیروی کند.
مهدی عباس زاده;196984 نوشت:
مشکل محبت هم هست اما در مورد پول که میگید اصلا بحث سر قانونه و قانون هم توافق حالیش نیست به من ربطی نداره که تو میخوای توافق کنی یا نه.(منظور تویی هست که با چند نفر دیگه در یک زن شریکی) بحث سر اینه که اگه یک شوهر راضی به این توافق نشد چی؟ زن جدا بشه؟ عقد چی میشه؟ اصلا مهر چی میشه لابد مرد باید مهر بگیره نه؟ اگه قراره مرد مهر بده باز هم مشکل اقتصاد و مریضیش پیش میاد اگر هم مهر رو برداریم که مشکل برای تک شوهرها به وجود میاد.

البته این اشکالاتی که شما می گویید مربوط به شریعت اسلام است. چون نفقه و مهریه مربوط به اسلام است. اما کسی که تصمیم به ازدواج چند شوهری میگیرد مسلما آن ازدواج را اسلامی نمی داند. پس سعی می کند قوانین دیگری برایش تصویب کند تا مشکلی پیش نیاید.

اما محبت به فرزند در همه ادیان و تفکر ها مشترک است، و این ازدواج چند شوهری سبب از بین رفتن محبت و تربیت مناسب برای فرزندان می شود.
پس به نظرم مهمترین دلیل برای نادرست بودن ازدواج چند شوهری از بین رفتن محبت است.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

muhammad-aga;196989 نوشت:
نه من بیشتر به این مطلب اشاره داشتم که مشکل اساسی در چنین خانواده هایی محبت است. چون ممکن است به بچه بگویند پدرت فلانی است و از او پیروی کند

مشکل بچه با گفتن حل نمیشه برادر و الا همون آزمایش و .. کافی بود کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم.
بچه = بچه نه انسان بزرگ که با گفتن مشکلاتش حل بشه!!

اصلا یه سوال برتر خود زن باید از چه کسی اطاعت بکند لابد از هر چهارتا!! یا این که مردان باید از زنانشان اطاعت بکنند اونوقت اگر مرد هم چهار زن داشته باشد از کدام باید اطاعت بشود؟

muhammad-aga;196989 نوشت:
البته این اشکالاتی که شما می گویید مربوط به شریعت اسلام است. چون نفقه و مهریه مربوط به اسلام است. اما کسی که تصمیم به ازدواج چند شوهری میگیرد مسلما آن ازدواج را اسلامی نمی داند. پس سعی می کند قوانین دیگری برایش تصویب کند تا مشکلی پیش نیاید.

بسم الله یه راه و قانونی بیارید که هدایت برتری توش باشه:القصص : 49 قُلْ فَأْتُوا بِكِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدى‏ مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ

التماس دعا

مهدی عباس زاده;196997 نوشت:
بسم الله یه راه و قانونی بیارید که هدایت برتری توش باشه:القصص : 49 قُلْ فَأْتُوا بِكِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدى‏ مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ

با سلام
به نظرم سوء تفاهمی پیش اومده، من نیومدم اینجا که از چند شوهری دفاع کنم. ایشالله که خدا سر هیچکس نیاره. شما همچین آیه قرآن میخونی انگار من کافرم. البته میدونم چنین قصدی ندارید.

اما شما گفتی مشکل چند شوهری اینه که بچه نمیدونه باید از کی اطاعت بکنه و من جواب دادم که این مشکل قابل حله.
کسی که مسلمونه تکلیفش مشخصه، چون طبق قوانین اسلام چنین ازدواجی به نتیجه نخواهد رسید.

من دارم بحث علمی می کنم و از بحث علمی لذت میبرم. خوب معلومه اکثریت مردم دنیا حتی کافرها هم دوست ندارن چنین ازدواجی بکنند. اما فرض کنید برای کسی که بیخداست آیا میتونه یک همچین ازدواجی داشته باشه و در ازدواجش هم موفق باشه؟ شما میگی نمیتونه، دلیل شما چیست؟
شما تا الان چند دلیل آوردید، 1- گفتید مشکل نفقه وجود دارد. 2- مشکل اطاعت فرزند وجود دارد 3- مشکل اطاعت زن از شوهر وجود داره. این ها همش از قوانین اسلامه.
اگر زن ثروتمند و شاغل بود و احتیاج به پول نداشت، یا اگر زن و مرد در مسائل شخصیشون به طور مستقل تصمیم بگیرند یا در موارد که مربوط به خانوادس رای گیری کنند.
البته من نمیخوام این بحث رو ادامه بدم، چون موضوع جالبی نیست. اما از نظر عقلی اگر کسی معتقد به دین نداشته باشه ممکنه یک همچین ازدواجی داشته باشه و موفق باشه، البته درصد موفقیتش خیلی کمه.
شاید به خاطر همین مسئله است که خداوند متعال اون رو حرام کرده.
و همچنین این کار بر خلاف طبیعت انسان و حیوان است.


سلام علیکم جمیعا

اگر منظور این است که چرا یک زن نمیتواند مثلا دو شوهر داشته باشد .
ابتداعا اینکه
آیات الهی خبر از نظم در خلقتی میدهند از زن و مرد که این دو بنا بر شرایطی در کنار یکدیگر به آرامش میرسند.

در مورد ماهیت زن و خواسته زن یا همان خلقت زن از همان آیات چنین بر می آید که زن ماهیتی متفاوت از مرد دارد چراکه در مورد ازدواج مرد مجاز به ازدواج مجدد است ولی در آیات الهی در مورد زن چنین اشاره ای را ندارد.

خب
آنچه که ما از دید روان شناختی میدانیم و بر ما واضح است خواسته های زن از مرد با خواسته های مرد از زن در هنگام ازدواج با هم تفاوت دارد.

منظور این است که نیاز مرد برای ازدواج
با
نیاز زن برای ازدواج متفاوت است و هر کدام اینها از ازدواج هدفی را دنبال میکنند که یکی از آن دلایل که یک مرد میتواند زن دیگری بگیرد ولی زن نمیتواند چنین کند همین تفاوت در خواسته هاست.

این تفاوت اگر نادیده انگاشته شود بنیان خانواده از بین میرود چراکه مرد از نیاز خود دور نگاه داشته شده و زن نیز به خواسته اش نرسیده .و این امری مشخص است .

تا اینجا از لحاظ خلقت زن و مرد را مقایسه کردیم

در باب دوم بغیر از تحلیل عقلانی این مساله

حکم الهی مبنی بر رد چنین ازدواجی ( یک زن با دو یا چند مرد ) برای برائت کفایت میکند.

ومن الله التوفیق

یاحق

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

muhammad-aga;197125 نوشت:
به نظرم سوء تفاهمی پیش اومده، من نیومدم اینجا که از چند شوهری دفاع کنم. ایشالله که خدا سر هیچکس نیاره. شما همچین آیه قرآن میخونی انگار من کافرم. البته میدونم چنین قصدی ندارید.

بنده هم نگفتم که شما همچین چیزی گفتید که بنده عرضم این است که این قوانین اسلام از همه قوانین جهان بهتر است.

اگر کسی تا به حال خلافش عمل کرده پشیمون شده یا خواهد شد دیر یا زود.

مگر آن که بخواهد بر مردم به دلیل هرج و مرجی حکومت کنه(آب گل آلود و ماهی)

خلاصه......

التماس دعا

پرسش
چرا بر خلاف تعدد زوجات برای مرد، چند شوهری از سوی دین ممنوع شده و حتی در اجرا در برخی جوامع هم با شکست روبرو شده است؟


پاسخ

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول: تفاوت روحیات زن و مرد

زن و مرد در طبیعتشان، و در روحیات و خصوصیات رفتاری تفاوت هایی دارند که طبیعتا با وجود این تفاوت ها، احکام و حقوق نیز تفاوت خواهند کرد.
اگرچه جنس مذکر و مونث در انسان هر دو نیازهای عاطفی و جنسی دارند، اما این نیاز در آنها متفاوت است، یعنی نیازهای جنسی در مردان مقدم بر نیازهای عاطفی آنهاست، و در زنان بالعکس است، یعنی نیازهای عاطفی آنها بر جنسیتشان مقدم است، به همین خاطر اسلام هر کجا که می­خواهد به زنان در مورد شوهرانشان سفارش کند عمدتا سفارش­هایش مربوط به رعایت نیازهای جنسی مرد است، و هر کجا که می­خواهد به مردان در خصوص زن­هایشان سفارش کند، سفارش­ها و توصیه­هایش عمدتا ناظر به نیازهای عاطفی زن است.

بنابراین عموما نگاه مرد به ازدواج برای تأمین نیازهای عاطفی­اش نیست، اما نگاه زن یک نگاه عاطفی است، زن دوست دارد به مرد تکیه کند، و مرد دوست دارد به او تکیه بشود.

تفاوت دیگری که در مرد و زن وجود دارد بحث غیرت است، غیرت در مرد امری است که ذاتیِ جنس مذکر است برخلاف جنس مونث که عارضی است، چند شاهد بر این امر وجود دارد:
اول اینکه ما مطلب مذکور را در طبیعت جنس مذکر و مونث مشاهده می کنیم که همواره جنس مذکر رقیبی برای شریک جنسی­اش تحمل نمی­کند، اما چنین چیزی در مورد جنس مونث نیست.
دوم اینکه در نهاد و فطرت بشر جنس مونث به عنوان «ناموس» مطرح است، یعنی این در پیش فرض عمومی بشر هست مادامی که تحت تأثیر سنت­ها فرهنگها آسیب ندیده باشد، همه امت­ها به زن نگاه ناموسی دارند که این نگاه در مورد مرد وجود ندارد؛ اما غیرت زن نسبت به شوهر مسئله ای عارضی است که تحت تأثیر سنت ها و فرهنگ هاست به همین خاطر در برخی کشورها چنین حساسیتی وجود ندارد، یعنی عمومیتی در کار نیست.

دلیل روشن­تر دلالت روایات بر این مطلب است که برخواسته از یک انسان شناسی معصومانه است، که غیرت مردانه را مدح و غیرت زنانه را نکوهش کرده­اند، همان­طور که امیرالمومنین(ع) می­فرمایند: «غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَان‏»؛ غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان.(1)
بنابراین مسئله تعدد زوجات برای مرد نه با روحیات ذاتی زن تعارض دارد، نه با روحیات ذاتی مرد، برخلاف تعدد همسر برای زن که هم با روحیات خودش تعارض دارد، و هم با روحیات ذاتی مرد.(2)
به همین خاطر مورد توجه جدی از سوی انسان ها قرار نگرفته و در صورت تحقق هم با استقابل پررنگی مواجه نمیشود وفرجام آن شکست خواهد بود.

نکته دوم:
ازدواج یک خواست و ظرفیت اجتماعی
علاوه بر نکته پیشین باید توجه کرد که در خصوص چند همسری برای مردان هم این اصل نیست، بلکه اصل در اسلام بر تک همسری است(3) و حتی برخی فقها به استحباب اکتفا به یک همسر معتقد شده­اند(4) و چند همسری برای مرد هم یک کشش اجتماعی است که خود به خود در جوامعی که تعداد مردان کمتر باشد پدید می آید و اسلام هم آن را اجازه داده است.

توضیح بیشتر اینکه تک همسری یا تعدد زوجات مسئله ای است که مانند عرضه و تقاضا خود به خود در جامعه تنظیم میشود، و اصلا قابل این که به آن توصیه شود یا از آن جلوگیری شود نیست. اگر تعداد مردان به اندازه زنان بوده یا بیشتر باشند طبیعتا هر زنی موقعیت ازدواج تک همسری را خواهد داشت لذا به درخواست های به عنوان همسر دوم پاسخ مثبت نخواهد داد، و جامعه به سمت چند همسری نخواهد رفت، و از آن طرف اگر تعداد زنان بیشتر از مردان باشد به گونه ای که زن احساس کند امکان ازدواج به عنوان همسر اول را نخواهد داشت هم از ایشان به عنوان همسر دوم خواستگاری خواهد شد و هم پاسخ مثبت خواهد داد.

پس تک همسری و چند همسری مسئله ای است که رواج آن به خود جامعه وابسته است، اگر جامعه کشش آن را نداشته باشد اصلا خود به خود به سمت آن نخواهد رفت، چه حکم به جواز باشد و چه نباشد، و اگر جامعه کشش آن را داشته باشد و مرد و زن به آن متمایل باشند به سمت آن خواهد رفت، و نمی توان جامعه را از آن بازداشت.

بنابراین وقتی جامعه کشش چند همسری را داشته باشد اما سنت های غلط سایه سنگین خود را بر آن افکنده باشد این نیاز به جای ارضاء صحیح به لایه های زیرین اجتماع رسوخ پیدا می­کند و به روابط پنهانی و بدون مسئولیت منتهی می­شود، و به تعبیر شهید مطهری اساس تک همسری به خطر می افتد.(5)
این­طور نیست که اگر ما به روی بالا رفتن آمار زنان بی سرپرست چشم فرو بستیم مسئله حل شود، بلکه در این صورت فقط صورت مسئله را پاک کرده­ایم، یعنی تأمین نیازهای زنان را به صورت هنجار­مند، علنی و حلال، به صورت ناهنجار، مخفی، و حرام تبدیل نموده­ایم.

نکته سوم: حکمت های عدم جواز چند همسری برای زن

همانطور که اشاره شد طبیعت زن و مرد و روحیات ایشان با یکدیگر تفاوت دارد طبیعتا این تفاوت منجر به تفاوت در احکام نیز خواهد شد.
بنابراین مبنای هر دو حکم چه جواز تعدد همسر برای مرد، و چه ممنوعیت تعدد همسر برای زن در اسلام مبتنی بر قاعده اهم و مهم است، نه تبعیض بین زن و مرد!

از آنجا که اگر احساسات زنان بی سرپرست برآورده نشود اصل نظام خانواده و تک همسری در جامعه به خطر می افتد، و مفسده اش بیشتر است، اسلام اجازه داده است تا مرد چند همسر برگزیند، ولی در مورد چند همسری زنان وضعیت فرق می کند، اینجا هم اسلام طبق همان قاعده اهم و مهم اتخاذ موضع کرده است، اما اینجا تعدد زوجات برای زن مفسده اش بیشتر از مجرد ماندن برخی از مردان است که در ادامه به برخی از این مفاسد اشاره میشود:

1- اختلاط انساب
در تعدد همسر برای مرد، پدر و مادر بچه ها مشخص است، اما در فرض تعدد شوهر برای یک زن حتی با وجود آزمایش­های dna امروزی، حداقل برای بیش از هزار سال وضعیت پدر فرزندان مشخص نمی بود. و همچنین با پذیرش چنین مسئله­ای برای تعیین فرزند و ارث و مانند آن همواره فهم این مسئله برای خانواده­ها در گرو آزمایشات dnaخواهد بود!

2- غیرت مرد
همان­طور که در تفاوت­های زن و مرد بیان شد غیرت در مردان امری موافق طبیعت، و فطرت آنهاست، و این غیرت در هیچ مردی بر نمیتابد که همسرش گاه اوقات نزد مرد دیگری باشد، مگر آنکه از درون استحاله شده باشد! حتی طبیعت نیز بر این امر شهادت می­دهد که جنس مذکر نمی تواند رقیبی را برای شریک جنسی اش تحمل کند.
بنابراین غیرت مردانه خصوصیتی است که بر خلاف احساسات زنانه که مبتنی بر احساسات و عواطف است، از غریزه و در انسان از عقلانیت نشأت گرفته است و موافق فطرت و طبیعت انسان است.

3- تفاوت در نوع نیاز جنسی و عاطفی
نیازهای جنسی و عاطفی زن و مرد متفاوت است، نیاز جنسی مرد مقدم بر عاطفه اش است، و در زن مسئله خلاف این است، یعنی نیز عاطفی زن مقدم بر نیاز جنسی اوست، به همین خاطر است که زن (بر خلاف مرد) از کسی لذت می برد که نسبت به او محبت و عاطفه داشته باشد، اما مرد اینگونه نیست و برای ارضاء غریزه اش نیاز به محبت و عاطفه ندارد، و اصلا ممکن است این مسئله بعد از ارضاء شدن جنسی حاصل شود.

با این اوصاف روشن میشود که فضای رفع نیاز مردان بسیار بازتر و مهیّاتر از زنان است، یعنی حتی اگر زنان کمتر از مردان باشند بالاخره موردی را برای ازدواج موقت و رفع نیاز جنسی پیدا میکنند، چون او برای رفع نیاز جنسی اش به دلبستگی و تکیه گاه نیاز ندارد، برخلاف زن که نیاز عاطفی اش را باید اول ارضاء کند، نیاز به تکیه گاه دارد، لذا اگر تعداد مردان بیشتر باشد فضای ارضاء جنسی آنها با ازدواج موقت قابل رفع می باشد، برخلاف زنان.

4- سایر نیازهای زن
زن اگر مردی را برای تأمین امنیت و آسایش نداشته باشد بالاجبار خودش باید وارد جامعه شده و برای هزینه های زندگی رقابت کند، یعنی باید با مردان بر سر نان آوری رقابت کند، و این علاوه بر رقابتی نابرابر، موجب بروز زمینه های سوء استفاده از ایشان نیز میشود، گاهی زمینه فساد اجتماعی ایجاد می شود، و...؛ اما اگر مرد زمینه ازدواج نداشته باشد مشکلی از بابت تأمین معیشت و امنیت نخواهد داشت، چون بالاخره چه با ازدواج و چه بدون ازدواج این وظیفه بر عهده اوست، بلکه با داشتن همسر، بار این مسئولیت سنگین تر می شود.
با این اوصاف روشن میشود که عدم تعدد همسر برای زن اهم است نسبت به اینکه برخی از مردان مجرد بمانند، لذا اسلام حتی بر فرض بیشتر بودن مردان چنین اجازه ای نداده است.

5- تفاوت های اجتماعی
علاوه بر نکاتی که گذشت بین زن و مرد تفاوت های دیگری هم وجود دارد، مثل آنکه مرد به خاطر انتخابش از تمام موارد، می تواند در صورت نبود زن هم کفو 80 درصدی، تنزل کرده و با یک زن مسن تر، یا از نظر زیبایی در مرتبه پایین تر ازدواج کند، اما زن فقط باید از بین خواستگارانش انتخاب کند، یا حتی برای مرد این امکان وجود دارد که از آن منطقه بیرون رفته و در جایی که تعداد زنان بیشتر است تقاضای ازدواج کند.
علاوه بر اینکه زن در عرف تابع مرد است، یعنی همواره در منطقه اشتغال و سکونت پیرو مردش است، لذا مرد می تواند از منطقه ای که همسری پیدا نمیکند به منطقه دیگری رفته و با زنی ازدواج کند و او را با خود بیاورد، اما این مسئله برای زن مقدور نیست، که برود مردی با خود بیاورد، نمی گوییم نشدنی است، اما عادتا این امکان برای مرد بسیار بیشتر از زن است.

6- کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی و تربیتی
پیوند عاطفی مادر با کودک روشن و چه در خانواده یک مادر باشد و چه چند مادر این پیوند عاطفی هر فرزند با مادرش پابرجاست، اما در یک خانواده فرضی که زن چند شوهر دارد پیوند عاطفی پدر و فرزند به مشکل برمیخورد! تکیه گاه عاطفی فرزندان این خانواده خصوصا دختران در این خانواده با چند مرد، کدامیک از مردان است؟ حتی اگر با آزمایش ژنتیک پدر بچه مشخص شود اما کودک در فکرش سردرگم است. آن پیوند عاطفی که از بدو تولد با مادر شکل میگیرد با جواب آزمایش شکل نمیگیرد.

از آن طرف نقش تربیتی مادر نیز کمرنگ خواهد شد، یک مرد اگر 4 زن داشته باشد و از هر زن دو بچه بخواهد میشود 8 بچه که تحت سرپرستی 4 مادر هستند، اما اگر 4 مرد هر کدام از زن 2 بچه بخواهند میشود 8 فرزند که فقط یک مادر دارند! مادر خانواده علاوه بر تأمین نیازهای 4 شوهر باید به بچه های متعدد هم رسیدگی شود! یعنی کار بیرون به صورت مستقل بر عهده 4 مرد، و کار داخل منزل چهارخانواده بر عهده یک زن!

7- فروپاشی محوریت خانواده
اسلام با توجه به خصوصیات جسمی و روحی مرد او را محور خانواده قرار داده است که تکیه گاه اقتصادی، امنیتی، و مدیریت خانواده است، از طرفی زن نمیتواند محوریت اقتصادی و مدیریتی را برعهد بگیرد و از طرف دیگر تعدد این محور موجب پراکندگی و همچنین تبعیض در خانواده میشود؛ بچه های یک پدر ممکن است از نظر اقتصادی وضع بهتری از بچه های پدر دیگر داشته باشند، در حالی که در تعدد زن این مشکلات وجود ندارد.

بنابراین بر خلاف تعدد زن که چون محوریت مرد از نظر اقتصادی و مدیریتی وجود دارد موجب همکاری و راحت تر شدن فعالیت های داخلی میشود، از آن طرف تعدد مردان که خواه ناخواه نقش محوری دارند و استقلال خود را در اقتصاد و مدیریت حفظ خواهند کرد فقط زن را دچار مسئولیت مضاعفی میکند و خانواده را دچار تزلزل و شکاف میکند.

پی نوشت ها:
1. شریف رضی، نهج البلاغه(صبحی صالح)، نشر هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق، جملات قصار، ش124.
2. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشرارت صدرا، تهران، ج19، ص311.
3. همان، ج19، ص340و341.
4. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، نشر مرتضوی، تهران، ج6، ص4.
5. مجموعه آثار، ج19، ص341.

موضوع قفل شده است