ولایت فقیه و اهل سنت ایران !!!؟؟؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ولایت فقیه و اهل سنت ایران !!!؟؟؟

[="red"]سلام ببخشید نطر اهل سنت ایران در مورد ولایت فقیه و امام خمینی و امام خامنه ای چیست؟[/]

عبدالله معراج;83828 نوشت:
سلام ببخشید نطر اهل سنت ایران در مورد ولایت فقیه و امام خمینی و امام خامنه ای چیست؟

با سلام:Gol:

در پاسخ به این سؤال گفتنی است: هرچند معروف است که اهل سنت حاکمیت هر حاکم و سلطانی را پذیرفته اند اما کتابهای فقهی و عقیدتی آنان خلاف این سخن را ثابت می کند زیرا از منابع اهل سنت به دست می آید که رهبری جامعه را کسانی باید در اختیار بگیرند که از جهت علمی و فقهی اعلم از سایر مردم باشند.

تمام ائمه اتفاق دارند که امامت برای مسلمانان واجب است تا در پرتو آن شعایر دین برپا داشته شود و حق مظلوم از ظالم گرفته شود. چنانکه اتفاق دارند که حاکمان اسلامی باید دارای ویژگی هایی باشد: 1 - مسلمان باشد؛ 2 - مکلف باشد؛ 3 - حر و آزاد باشد؛ 4 - مرد باشد؛ 5 – قرشی باشد؛ 6 - عالم و مجتهد باشد تا مردم را از احکام دین آگاه نماید و نیاز به استفتا از غیر خودش نداشته باشد.

آنچه در خصوص ویژگی های حاکم اسلامی در منابع اهل سنت آمده به خوبی با ولایت فقیه منطبق است و تفاوتی دیده نمی شود. زیرا شیعه معتقد است که در عصر غیبت امام معصوم (ع) حاکم اسلامی باید از مجتهدان و فقهای دارای شرایط رهبری باشند و اجتهاد را از شرایط رهبری می دانند.

پس مسأله ولایت فقیه یا مشروط بودن حاكمیّت سیاسى به فقاهت و اجتهاد، مطلبى نیست كه تنها در فقه شیعه از مسلّمات محسوب شود، بلكه این موضوع از جمله مواردى است كه در مورد آن، میان همه ى مسلمانان، اعم از شیعه و سنّى، وحدت و یك صدایى حاكم است; چرا كه در فقه اهل سنّت نیز مسئله ى مشروط بودن زمام دارى و حاكمیّت سیاسى به فقاهت، ازمسائل ریشه دار مذاهب اربعه ى فقهى آنان به شمار مى رود. شخصیّت هاى برجسته اى از قدماى اهل سنّت، مثل امام الحرمین جوینى، ایجى، ماوردى، قاضى ابى یعلى و غزالى، حاكمیّت و الزام سیاسى را مشروط به مجتهد بودن حاكم دانسته اند.

در عصر حاضر نیز چهره هاى برجسته اى چون: شیخ محمد ابوزهره، استاد محمد مبارك و شیخ شلتوت، همان نظریّه سلف خود را برگزیده و بر این حقیقت تأكید نموده اند كه: حاكم و رئیس دولت اسلامى باید مجتهد باشد.[1]

جزیرى، پدید آورنده اثر معروف الفقه على المذاهب الاربعه، درباره ى اجماعى بودن شرط اجتهاد براى حاكم اسلامى، پس از آن كه شرایط امامت را از دیدگاه مذاهب اربعه ى اهل سنت (حنبلى، شافعى، مالكى و حنفى) شرح مى دهد، در شرط هفتم معتقد است:

"اتفق الائمّه رحمهم الله... ان یكون عالماً مجتهداً لیعرف الاحكام و یَتَفقَّهَ فى الدین فیعلم الناس و لایحتاج الى استفتاء غیره;[2] پیشوایان چهارگانه مذاهب اربعه بر این نظر متّفق اند كه باید امامْ دانشمندى مجتهد باشد تا احكام الهى را بشناسد و در دین تفقّه نماید و آنگاه به مردم آموزش دهد و نیازمند مراجعه به دیگران و درخواست فتوا از آنان نباشد."

با این مقدمه، صرفنظر از اینکه نظر علمای اهل سنت در باب ولایت فقیه و شخصیت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب چیست، آنچه از اهمیت اولیه و بیشتری برخوردار است نظر کلی علمای سلف و متأخر ایشان در خصوص حکومت و شرایط حاکم است که از نظرتان گذشت.

از اینرو بدون شک، نظر علمای اهل سنت ایران نیز در صورت کلی نمی تواند خارج از چارچوب نظرات علمی و فقهی فقه اهل سنت باشد و بطور قطع با حاکمیت ولایت فقیه و در نتیجه با ولایت و حاکمیت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری موافق اند. و در صورتی که مخالفت هایی هم موجود باشد از چند حال خارج نیست:

الف) یا این مخالفت ها، از شیوه عملکرد دولت و نارسائی هایی که در اداره امور کشور دیده می شود ناشی می شود که امری طبیعی است و حتی برخی از علمای شیعه گذشته و امروز نیز انتقاداتی به نوع عملکرد و برخی اقدامات دولتمردان داشته و دارند.

ب) یا این مخالفت ها، از اختلافات رایج بین شیعه و سنی در حوزه اعتقادات ناشی می شود بگونه ای که اگر چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مذهب رسمی مردم، شیعه اثنی عشری ذکر شده، رهبر باید شیعه باشد و همه مردم با هر اعتقاد و مذهب و گرایشی باید به قوانین کشور احترام بگذارند. اما برخی از اینان حتی برخلاف نظرات فقهی خودشان، نمی توانند تعصبات مذهبی خود را پوشیده نگه دارند و به هیچ نحوی به حاکمیت حاکم شیعی رضایت نمی دهند. در این میان ممکن است برخی از این دسته بصورت علنی اعتراض خود را اعلان نکنند اما نسبت به این امر همراهی و تأییدی هم ندارند.

البته ممکن است برخی علیرغم عدم رضایت قلبی به حاکمیت فقیه شیعی، بدلیل انکه ولایت فقیه در ایران، یک امر قانونی است از ان تبعیت نموده و با آن همراهی کنند.

ج) دستۀ دیگر از مخالفت ها، از ناحیۀ کسانی است که پا را از مخالفت با اصول و نظرات فقهی خود و مخالفت قلبی با قوانین جمهوری اسلامی ایران در خصوص رهبری و ولایت فقیه و دیگر امور کشور فراتر گذاشته و بمنظور تضعیف پایه های حکومت شیعی و نظام ولایت فقیه در ایران، با جریانات مخالف نظام در خارج کشور از جمله توطئه های آمریکا و انگلیس همصدا شده و حمایت هائی را نیز به همین منظور دریافت می کنند فلذا از هیچ تلاشی در داخل و خارج برای رسیدن به اغراض نامبارک استکبار دریغ نمی کنند. که بالطبع با چنین افراد و جریاناتی مطابق قانون برخورد خواهد شد.

بی شک خارج از چارچوب مصادیق مخالفتها که در بالا برشمردیم قطعاً در بین علمای اهل سنت ایران در گوشه و کنار این مرز و بوم بسیارند افرادی که برای اصول و نظرات فقهی مذاهب شان و نیز قوانین جمهوری اسلامی ایران در خصوص حاکمیت ولایت فقیه ارزش و احترام قائل هستند، بعلاوه خود را از قید تعصبات اعتقادی و اختلافات مذهبی رهانیده، با اعتقاد راسخ و در مسیر خدمت به مردم و جامعه اسلامی، عزم خود را جزم نموده به هیچ بهائی بر خلاف مصالح نظام، حتی به قدر سر سوزنی با اندیشه ها و توطئه های پلید استکبار و جریانات مخالف نظام، همسو و همصدا نمی شوند.

البته لازم بذکر است مصادیقی که ذکر شد تنها مشمول علمای اهل سنت نمی شود بلکه در بین افراد و جریانات مختلف شیعی از خواص و اندیشمندان و متفکران داخل و خارج کشور امری رایج است.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_______________________________________________
[1]ـ براى آگاهى بیش تر از شرط فقاهت در حاكم و امام المسلمین نزد اهل سنّت ر.ك: محمد سروش محلاتى، دین و دولت در اندیشه ى اسلامى، ص 291 - 294.
[2]ـ الفقه على المذاهب الاربعه، ج 5، ص 416 و 417.

سلام

قبول دارند من در تلویزیون دیدم یکی از علمای اهل سنت ایران گفت ما قبول داریم چون رهبر کشور ما هستند

موضوع قفل شده است