دوران شيرخوارگي و طفوليت و تحت سرپرستي پيامبر مكرم ـ ص

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوران شيرخوارگي و طفوليت و تحت سرپرستي پيامبر مكرم ـ ص

در رابطه با دوران شيرخوارگي و طفوليت و تحت سرپرستي پيامبر مكرم ـ ص ـ اطلاعاتي بيان نماييد؟


نمایش پاسخ ...
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در سال 570 ميلادي 17 ربيع الاوّل روز جمعه از وجود مادري مهربان بنام «آمنه» به دنيا آمد و پدر بزرگوارش عبدالله بود. قبل از به دنيا آمدن پيامبر اسلام عبدالله در سفر تجارتي راه شام را همراه كارواني كه از مكه حركت مي كرد، در پيش گرفت. هنگام مراجعت در شهر يثرت مريض شده و در آنجا از دنيا رفت.[1] بعد از تولّد آن حضرت سرپرستي وي را عبدالمطلب جد بزرگوارش به عهده گرفت. پيامبر اسلام بيش از 3 روز از زمان تولد از شير مادر خود نخورد. و مدت چهار ماه از كنيز ابولهب به نام «ثويبه» كه قبلاً حمزه عموي پيامبر را نيز شير داده بود، شير خورد. رسم اشراف و بزرگان عرب اين بود كه فرزندان خود را به دايه ها مي سپردند و دايگان معمولاً در بيرون شهرها زندگي مي كردند تا كودكان را در هواي سالم صحرا پرورش دهند، و رشد و نمو كامل، و استخوان بندي آنها محكمتر شود. و ضمناً از بيماري «وبا» كه شهر مكّه را گرفته بود و خطر آن براي نوزادان بيشتر بود مصون بمانند. و زبان عربي را در يك منطقه دست نخورده فرا گيرند. در اين قسمت دايگان قبيلة بني سعد مشهور بودند. آنها در موقع معين به مكه مي آمدند و هر كدام نوزادي را گرفته و همراه خود مي بردند. بعد از چهار ماه که از تولّد پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ سپري شده بود دايگان قبيلة بني سعد به مكّه آمدند و آن سال قحط سالي عجيبي بود، از اين نظر به كمك اشراف بيش از حد نيازمند بودند «حليمه» دختر ابي ذويب تنها زني بود از ميان دايگان كه حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ از او شير خورد در اين لحظه سرور و خوشحالي خاندان عبدالمطلب را فرا گرفت. عبدالمطلب رو به حليمه كرد و گفت: از كدام قبيله اي؟ گفت: از بني سعد، گفت: نامت چيست؟ جواب داد: «حليمه»، عبدالمطلب از اسم و نام قبيله او مسرور شد و گفت: آفرين آفرين دو خوي پسنديده و دو خصلت شايسته، يكي سعادت وخوشبختي و ديگري حلم و بردباري در تو وجود دارد؟ حليمه داية مهربان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ پنج سال از وي محافظت كرد، و در تربيت و پرورش او كوشيد در طي اين مدت زبان عربي فصيح را آموخت، كه بعدها آن حضرت به اين افتخار مي كرد. سپس «حليمه» او را به مكه آورد و مدتي نيز آغوش گرم مادر را ديد و مجدداً تحت سرپرستي جد بزرگوارش قرار گرفت[2]، در شش سالگي آن حضرت همراه مادرش در اوّلين سفر راه يثرب را در پيش گرفتند متأسفانه در موقع بازگشت به مكّه مادر عزيز خود را در ميان راه در محلي به نام «أبْواء» از دست داد. هنوز تلخي يتيمي در كام آن حضرت باقي بود و هشت بهار بيشتر از عمر شريفش نگذشته بود كه سرپرست و جد بزرگوارش (عبدالمطلب) را نيز از دست داد. بعد از عبدالمطلب عمويش ابوطالب سرپرستي او را به عهده گرفت. ابوطالب شخصيتي بود معروف به سخاوت و نيكوكاري از اين لحاظ عبدالمطلب او را براي نگاهداري نوة ارجمند خود برگزيده بود و ابوطالب هيچ وقت حمايت ها و دلسوزيهاي خود را از برادر زادة خود دريغ نكرد. به طوري كه هيچ وقت حاضر نبود حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ را غمگين ببيند. از اين رو هنگامي كه بازرگانان «قريش» طبق معمول، هر سال يك بار به سوي شام مي رفتند «ابوطالب» تصميم گرفته بود كه در سفر سالانه قريش شركت كند و مشكل برادر زادة خود را كه آني او را از خود جدا نمي كرد، چنين حل كرد كه او را هم در مكّه بگذارد و عده اي را براي حفاظت او بگمارد ولي موقع حركت كاروان اشك در چشمان حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ حلقه زد و جدايي سرپرست خود را سخت شمرد. سيماي غمگين محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ طوفاني از احساسات در دل ابوطالب پديد آورد به گونه اي كه ناچار شد تن به مشقّت بدهد و حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ را همراه خود ببرد.[3]
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ جعفر سبحاني، فروغ ابديت، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ هشتم.
----------------------------------------
[1] . سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ هشتم، ص154.
[2] . سيرة ابن هشام، بيروت، دارالكتاب العربي، ج1، ص167.
[3] . فروغ ابديت، همان، ص172.
( اندیشه قم )

چند روز پيش در شب ميلاد حضرت رسول صلي الله عليه وآْله وسلم از سخنراني شنيدم که فرمود
ابولهب به خاطر ميلاد پيامبر خوشحال شد و به همين جهت در عذاب روز برزخش تخفيف داده شده است
آيا اين موضوع در جايي گزارش شده است ؟
آيا بر فرض گزارش صحت دارد ؟

پنج تن;187278 نوشت:
چند روز پيش در شب ميلاد حضرت رسول صلي الله عليه وآْله وسلم از سخنراني شنيدم که فرمود ابولهب به خاطر ميلاد پيامبر خوشحال شد و به همين جهت در عذاب روز برزخش تخفيف داده شده است آيا اين موضوع در جايي گزارش شده است ؟

[=tahoma][=&quot]
سلام عليکم
[/][/]
[=tahoma][=&quot]جریان از این قرار است که بعضی نقل نموده اند، هنگام تولد پیامبر ثویبه کنیز ابولهب در خانه عبدالله بود و بعد از تولد به سوی ابولهب رفته و وی را از جریان آگاه ساخت ، ابولهب از خوشحالی ثویبه را آزاد نمود، [/]
[/] [=tahoma][=&quot]بعد از جریان بدر وهلاکت ابولهب ،برادرش عبّاس بعد از يكسال او را در خواب ديد و پرسيد: حالت چطور است؟[/]
[/] [=tahoma][=&quot]ابو لهب گفت: «در آتش دوزخ هستم، ولى در هر شب دوشنبه (يا در هر شب دو بار) بر عذاب من تخفيف داده مى‏شود و از بين دو انگشت (شست و اشاره) دستم آب ميمكم، و اين تخفيف به خاطر آنست كه ثويبه را به مژدگانى اينكه به من بشارت تولّد محمّد (ص) را داد، آزاد كردم، و او آن حضرت را شير داد».(1)[/][/]
اين مطلب در منابع زير آمده است

[=tahoma][=&quot]1.إمتاع الأسماع بما للنبي من الأحوال و الأموال و الحفدة و... ،ج‏1،ص:9 [/]
[/] [=tahoma][=&quot] السيرة النبوية على ضوء القرآن و السنة ،ج‏1،ص:176[/]
[/] [=tahoma][=&quot] الروض الأنف في شرح السيرة النبوية ،ج‏5،ص:192[/][/]
[=tahoma][=&quot] تاريخ الخميس في أحوال أنفس النفيس ،ج‏1،ص:222[/][/]
[=tahoma][=&quot]السيرة لابن كثير ج 1 ص 224. و البداية و النهاية ج 2 ص 273، و تاريخ اليعقوبي ج 2 ص 9 و فتح الباري ج 9 ص 124 و عمدة القاري ج 20 ص 95 و السيرة الحلبية ج 1 ص 84 و 85 و السيرة النبوية لدحلان ج 1 ص 25 و رسالة حسن المقصد للسيوطي، المطبوعة مع: النعمة الكبرى على العالم ص 90 و إرشاد الساري ج 8 ص 31 و جواهر البحار ج 3 ص 338/ 339 و تاريخ الإسلام للذهبي ج 2 ص 19 و الوفاء ج 1 ص 107 و دلائل النبوة للبيهقي ج 1 ص 120 و بهجة المحافل ج 1 ص 41، و طبقات ابن سعد ج 1 قسم 1 ص 67 و 68 و المواهب اللدنية ج 1 ص 27 و تاريخ الخميس ج 1 ص 222 و سيرة مغلطاي ص 8 و صفة الصفوة ج 1 ص 62 و نور الأبصار ص 10 و إسعاف الراغبين بهامشه ص 8 و هو ظاهر صحيح البخاري ج 1 ص 157 ط سنة 1309 ه. ق.[/][/]
[=&quot] بهجة المحافل و بغية الأماثل في تلخيص المعجزات و السير و... ،ج‏1،ص:41[/]

[=tahoma][=&quot]مورّخ معروف، ابن جوزى مى‏گويد: وقتى كه چنين تخفيفى براى ابو لهب كه آيات قرآن در مذمّت او نازل شده داده شود، آيا در آتش است آن كسى كه شب ولادت پيامبر (ص) شاد و خوشحال است، بنابراين در مورد مسلمان يكتا پرستى كه از امّت پيامبر (ص) است و شب و روز ولادت آنحضرت، جشن مى‏گيرد و انفاق مى‏كند و شيرينى و غذا به مردم مى‏دهد بايد پاداشهاى بسيار در نظر گرفت، و همواره مسلمين به زادگاه آنحضرت يعنى مكّه رفت و آمد مى‏كنند، بخصوص در نزد ما در شهر مكه، و چنانكه ديده‏ام در هندوستان بيش از مردم مكّه، به شب و روز ولادت پيامبر (ص) احترام مى‏كنند و براى بزرگداشت آن، اطعام‏هاى متعدد مى‏دهند و به مستمندان كمك مى‏نمايند و با برپائى جشنهاى متعدّد، خوشحالى مى‏كنند و بيش از ساير ايّام به فقرا و نيازمندان انفاق مى‏ نمايند و با گفتار و اشعار، ياد آن روز را گرامى مى‏دارند، و در نتيجه بركات سرشار الهى در زندگى براى آنها آشكار مى‏گردد.(1)[/][/]
[=tahoma][=&quot]و از امورى كه تجربه شده اينكه: شادى كردن و گرامى داشتن شب و روز ولادت پيامبر (ص) موجب بيمه شدن از حوادث تلخ در آن سال مى‏گردد، و مژده‏اى براى بر آمدن آروزها و وصول به اهداف است، خداوند ما و شما را براى انجام كارهاى نيك، موفّق بدارد و براى انجام سنّتهاى نيك يارى كند، كه او ما را كافى بوده و او نيكو نگهبانى است‏(2)[/][/]
1. السيرة النبوية لدحلان ج 1 ص 27 و تاريخ الخميس ج 1 ص 222 و رسالة حسن المقصد للسيوطي المطبوعة مع النعمة الكبرى على العالم ص 90/ 91.
2.سيرت پيامبر اعظم و مهربان ،ص:52

پنج تن;187278 نوشت:
آيا اين موضوع در جايي گزارش شده است ؟ آيا بر فرض گزارش صحت دارد ؟


[=&quot]مورخ بزرگوار علامه سید جعفر مرتضی عاملی بعد از بیان این مطلب به نقد آن می پردازند و می فرمایند:[/]
[=&quot]این سخن اشتباه است وصحیح نمی باشد، برای اینکه تاریخنگاران می گویند: آزادی ثویبه بعد از سالیان متمادی از میلاد پیامبر اتفاق افتاد یعنی بعداز بالغ بر پنجاه سال در هنگام هجرت یا بعد از آن .[/]
[=&quot]حضرت خدیجه سلام الله علیها از ابولهب ثویبه را خرید چون ثویبه پیامبر را شیر داده بود و ابولهب آن را فروخت .[/]
[=&quot]حلبی با اذعان به این مطلب در صدد توجیه برآمده که سید جفعر مرتضی ضمن رد توجیه ایشان بر نظر خود پافشاری می کند.[/]
[=&quot]1.الصحيح من سيرة النبي الأعظم(ط-قديم)سید جعفر مرتضی عاملی ،ج‏2،ص:81[/]

استاد عماد خسته نباشید
لطفا سند این مطلب را هم بگذارید تا ببینیم. چون من خوانده ام که اهل سنت با تولد پیامبر مخالفند. لطفا این سند را حتما بنویسید از کتاب ابن جوزی: مورّخ معروف، ابن جوزى مى‏گويد: وقتى كه چنين تخفيفى براى ابو لهب كه آيات قرآن در مذمّت او نازل شده داده شود، آيا در آتش است آن كسى كه شب ولادت پيامبر (ص) شاد و خوشحال است.
خیلی ممنون



سید مهران;187680 نوشت:
استاد عماد خسته نباشید لطفا سند این مطلب را هم بگذارید تا ببینیم. چون من خوانده ام که اهل سنت با تولد پیامبر مخالفند. لطفا این سند را حتما بنویسید از کتاب ابن جوزی: مورّخ معروف، ابن جوزى مى‏گويد: وقتى كه چنين تخفيفى براى ابو لهب كه آيات قرآن در مذمّت او نازل شده داده شود، آيا در آتش است آن كسى كه شب ولادت پيامبر (ص) شاد و خوشحال است. خیلی ممنون

سلام عليکم
شما هم خسته نباشيد
بنده اين مطلب را به نقل از کتابهاي سيرت پيامبر اعظم و مهربان ،ص:52 و [=tahoma][=&quot]ازهار بستان الناظرين : 320و
[/]
[/] سيماى پرفروغ محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) ترجمه كحل بصر، ص51.
آوردم ام که انشاء الله بزودي از خود کتاب سبط ابن جوزي هم آدرس ارائه خواهم داد
اما آنچه فرموده ايد اهل سنت با جشن ميلاد مخالفند صحيح نمي باشد چون از دير زمان اين جشن بين همه مسلمانان چه سني وچه شيعه مرسوم بده است ، و بدعت وحرمت آن از ابتکارات وهابي ها است

موضوع قفل شده است