تورو خدا کمکم کنید! ازدواج بدون اذن پدر ؛ آري يا خير؟

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تورو خدا کمکم کنید! ازدواج بدون اذن پدر ؛ آري يا خير؟

سلام
دختری هستم 20 ساله و مقلد آقای خامنه ای هستم.
3سال است که آقا پسری را می شناسم و به تازگی به ایشان علاقه مند شده ام.به طرق مختلف در مورد ایشون تحقیق کرده ام و به نظر خودم برای ازدواج مناسب هستند.
اما به علت شرایط خانوادگی من حداقل تا 1 سال دیگر قادر نیستم ازدواج کنم.
خاطر نشان کنم که فرد مورد علاقه ی من شدیدا اصرار دارد که به خواستگاری من بیاید و من با خانواده ام این موضوع را مطرح کنم.اما متاسقانه من نمی توانم.(من دختر کوچک خانواده ام و خواهر بزرگتر از من هنوز ازدواج نکرده.در ضمن نمی توانم به خانواده ام بگویم که کسی را دوست دارم.چون خانواده ای به شدت مذهبی دارم و می ترسم اگر این مطلب را با آن ها در میان بگذارم طرز فکرشان نسبت به من تغییر کند.)
چون مقلد آیت الله خامنه ای هستم و ایشان عقد موقت بدون اذن پدر را باطل نمی دانند،
ما برای هم صیغه محرمیت خوانده ایم.تا در صورت صحبت کردن با یکدیگر گناه نکرده باشیم
و تا الان حتی دست همدیگر رو هم نگرفته ایم.!!!:Ghamgin:
می خواستم کمکم کنید و بگید که آیا این صیغه ای که ما خوانده ایم صحیح است؟
اگر با هم حرف های عاشقانه بزنیم گناه کرده ایم؟
اگر دست اورا بگیرم گناه کرده ام؟

تورا به خدا جوابم رابدهید و مرا از سردرگمی در بیاورید.

سلام
قبل از پاسخ يك سئوال؟
تصور كنيد شما با هم محرم شديد دست هم را گرفتيد و با هم صحبت بيشتر و بيشتر كرديد و به هم بيشتر وابسته شديد ولي بعدا خانواده اين ازدواج را نپذيرفت چه مي كنيد؟

با سلام و آرزوی عاقبت به خیری و خوشبختی برای شما خواهر گرامی
بنده اهل سنتم و شاید حرفهایم برای شما مهم نباشد ولی چند نکته رو خواستم به شما بگم:
1. شما الان در سنی هستید که اوج احساسات جوانی است و اگردر تصمیم گیری اشتباه کنید بدون شک اثر آن تا آخر عمر بر روان و وجود شما خواهد ماند. پس سعی کنید در کنار احساسات، تعقل و منطق رو هم از یاد نبرید. چون مطمئنا چند سال بعد از اینکه فقط براساس احساس تصمیم گرفته باشید پشیمان خواهید شد.
2. شما و اون آقا هنوز هیچ تعهدی نسبت به هم ندارید. به نظر من صحبت کردن در مورد ازدواج اشکالی نداره ولی صحبت عاشقانه کردن وقتی که هنوز هیچ تعهدی نسبت به هم ندارید از چندین لحاظ مضر است مثلا همانطور که گفتم شما الان در اوج احساسات جوانی هستید و صحبتهای عاشقانه هم باعث میشه این احساس شدت صدچندان پیدا کنه و آن وقت است که جایی برای تعقل و منطق باقی نخواهد ماند (مخصوصا که شدت این احساس در جنس زن بسی بالاتر از مرد هست).

3. قرار نیست شما منتظر بمانید که افراد بزرگتر از شما ازدواج کنند بعدش نوبت شما برسه. خوشبختی مگر باید به نوبت باشد؟ یعنی خانواده این را درک نمیکند که وقتی یک شخص مناسب که میتواند همراه و یار خوبی برای فرزندشان باشد پیدا شده است نباید فرصت این همراهی خداپسندانه را از فرزندشان بگیرند؟ در حقیقت من فکر میکنم مشکل، خود شما هستید نه خانواده ی شما. چرا؟ چون به خاطر مثلا مذهبی بودن دیگر به خودتون اجازه نمیدهید که با پدر و مادر حرف بزنید و مشکل و مسئله را مطرح کنید.

4. همین که بدون اطلاع پدر و مادر با یکنفر رابطه دارید و صحبتهایی میکنید که ممکن است روحیه شما را متاثر کند اشتباه کوجکی نیست. جلوی اشتباه را هر چه زودتر بگیرید به نفع تر است. به پدر مادر بگویید که مثلا فلان آقا را دوست دارم به این دلیل و این دلیل. و از اونها کمک بخواهید تا راه رسیدن منطقی به او را به شما نشان دهند وگرنه اگر از همین الان مخفی کاری را شروع کنید دیگر چند روز دیگر کارهای دیگر را مخفی خواهید کرد و الی آخر.

5. از این حرف من ناراحت نشوید ولی شاید سعادت شما در نرسیدن به اون آقا باشد شاید هم نه. البته من دعا میکنم هر چه باعث سربلندی شما و اون آقاست برای شما دو نفر پیش بیاید.

sargardoon;82137 نوشت:
می خواستم کمکم کنید و بگید که آیا این صیغه ای که ما خوانده ایم صحیح است؟ اگر با هم حرف های عاشقانه بزنیم گناه کرده ایم؟ اگر دست اورا بگیرم گناه کرده ام؟

اینها نشان دهنده احساسات بدون تعقل است اگر این این شخص شما را از این امر منع نمی کنند بدانید گزینه مناسبی برای زندگی مشترک نیست

[="RoyalBlue"]باید بگم که تا همین الان هم وابسته شدم (متاسفانه):geryeh:
حرف هاتون کاملا درسته اما نمی دونم چطور به خانواده ام بگم. چون اون آقا پسر سال اول دانشگاهه و من می بینم مادر و پدرم چه انتظاراتی از خواستگار های خواهرم دارند،(موقعیت مالی خوب،تحصیلات خیلی بالا {مینیمم فوق لیسانس} و...)ترس به دلم افتاده که نکنه بخاطر اینکه اون آقا پسر تحصیلاتش تموم نشده قبولش نکنند.:Ghamgin:
وگرنه از لحاظ ایمان و اخلاقش هیچ ترسی ندارم. می دونم اگه خانوادم تحقیق کنن مورد تاییدشونه
حالا به نظر شما چی به خانوادم بگم؟[/]
:please:

سلام سرگردان محترم
خیلی خوش اومدین به اسک دین :Gol:

چقدر سخته ، کاملا درکت می کنم

امیدوارم هر چه زودتر از این تشویش و نگرانی و سرگردانی دربیای عزیزم

راه حل دادن رو واگذار می کنم به کارشناسان مجرب ولی حتماً برات دعا می کنم که مشکلت هر چه زودتر حل بشه :hamdel:

موفق باشید

sargardoon;82137 نوشت:
چون مقلد آیت الله خامنه ای هستم و ایشان عقد موقت بدون اذن پدر را باطل نمی دانند،

سلام
لطف ميكنيد منبع اين فتوي رو بفرماييد؟
در اجوبه الاستفتائات كه اين طوري نوشته:
[=times new roman, times, serif]شرايط ازدواج موقت

س: ازدواج موقت چه شرايطى دارد و آيا در ازدواج موقت اطلاع و رضايت پدر نيز لازم است؟
ج) عقد ازدواج موقت همچون ازدواج دائم نياز به خواندن صيغه ايجاب (از طرف زن يا وكيل او) و قبول (از طرف مرد يا وكيل او) دارد و جز در پاره اى موارد (مانند: عدم وجوب پرداخت نفقه از طرف مرد، لزوم تعيين مدت، ارث نبردن زن و مرد از يكديگر و نبودن طلاق در ازدواج موقت و...) در بقيه احكام مانند ازدواج دائم است و فرقى ندارد.
در ازدواج (موقت يا دائم) شرط است كه زن، شوهر نداشته باشد و در عدّه كسى ديگر هم نباشد و اگر دختر باكره است بايد بنابر احتیاط واجب از ولى (پدر يا جد پدرى) وى اذن گرفته شود.
منبع:http://leader.ir/tree/index.php?catid=5

محمد;82207 نوشت:
سلام
لطف ميكنيد منبع اين فتوي رو بفرماييد؟
در اجوبه الاستفتائات كه اين طوري نوشته:
[=times new roman, times, serif]شرايط ازدواج موقت

س: ازدواج موقت چه شرايطى دارد و آيا در ازدواج موقت اطلاع و رضايت پدر نيز لازم است؟
ج) عقد ازدواج موقت همچون ازدواج دائم نياز به خواندن صيغه ايجاب (از طرف زن يا وكيل او) و قبول (از طرف مرد يا وكيل او) دارد و جز در پاره اى موارد (مانند: عدم وجوب پرداخت نفقه از طرف مرد، لزوم تعيين مدت، ارث نبردن زن و مرد از يكديگر و نبودن طلاق در ازدواج موقت و...) در بقيه احكام مانند ازدواج دائم است و فرقى ندارد.
در ازدواج (موقت يا دائم) شرط است كه زن، شوهر نداشته باشد و در عدّه كسى ديگر هم نباشد و اگر دختر باكره است بايد بنابر احتیاط واجب از ولى (پدر يا جد پدرى) وى اذن گرفته شود.
منبع:http://leader.ir/tree/index.php?catid=5

این هم منبع

http://moteh.persianblog.ir/post/5

http://moarefe.com/ahkam/

در فتوای آیت الله خامنه ای آمده که بنابر احتیاط واجب اذن پدر لازمه.
یعنی واجب نیست.
من هم نمی خواهم از این مساله سوء استفاده کنم. فقط می خواهم در صورت حرف زدن گناه نکرده باشم. همین...:Gig:

sargardoon;82215 نوشت:
در فتوای آیت الله خامنه ای آمده که بنابر احتیاط واجب اذن پدر لازمه. یعنی واجب نیست.

لازم در اينجا همان حكم وجوب را دارد تنها فرقي كه در احتياط واجب وجود دارد اين است كه شما مي توانيد به مجتهد همطراز رجوع كنيد(درصورتي كه مجتهد همطراز مثلادر اين مساله، حكم به عدم لزوم اذن پدر بكند)

سلام و درود :Gol:

و خوش آمد به دوست خوبم sargardoon

خب در سایت [="Red"]حافظون[/] که لینکش را گذاشتید گفته:

آیت الله سید علی خامنه ای
در ازدواج (موقت يا دائم) شرط است كه زن، شوهر نداشته باشد و در عدّه كسى ديگر هم نباشد و اگر دختر باكره است بايد بنابر ا[="Red"]حتیاط واجب[/] از ولى (پدر يا جد پدرى) وى اذن گرفته شود.

دعای خیر اسک دینی ها بدرقه ی راهتان
و
علی یارتان :Gol:

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
دوست عزیز راهی که شما انتخاب کردی غلط است برای درست کردن کار چند اشتباه دیگر نیز مرتکب شده ای
من به شما چند مشاور معرفی می کنم حتما مراجعه کنید یک سری راه کار هم دارم که قدم به قدم جلو بروید یک سری اطلاعات هم هست که باید مطالعه کنید فقط الان فقط ندارم تا بعد از ظهر صبر کنید تا خدمت برسم
با تشکر
موفق و پیروز باشید

دوست عزیز سلام

خوب دوستان نظرات متفاوتی دادند که هر کدوم در حکم ایجاد شبهه بیشتر یا نفی این کار بود اما هیچکی جلوی پای این بنده خدا یه راه نذاشت .

به هر حال من نظرمو میگم .

اولا ترس از اینکه خانواده شما پسری رو نپذیرن ، دلیلی بر این نمیشه که اون نیاد خواستگاری ، چه بسا خدا خواست و پسندیدند .
راه حل : بگید خانوادش با خانوادت تماس بگیرن و بگن ما برای امر خیر مزاحم میشیم .

دوما دلیل نداره که تا ازدواج کردید برید سر خونه و زندگی که . یه عقد و بعدش در دوران عقد انشااله خواهرتون هم اگه خدا خواست ازدواج می کنن .
راه حل : خانواده اون بنده خدا ذکر کنن که فقط برای آشنایی میان فعلا و اگه خدا خواست برای مسائل بعدی هم بعدا مزاحم میشن (:Nishkhand:)

سوما شما یا باید ازدواج کنی بعد عاشق شی یا عاشق شی بعد ازدواج کنی . معمولا میگن نوع اول بهتر و پایدار تره اما از اونجا که نوع دوم رو هم نمیشه رد کرد ، بهترین کار اینه که بعد از این که اونا اومدن ، از بزرگ تر ها بخوای تحقیق کنن چون اونا زیرو بم کارو بهتر می دونن .
راه حل : در دل سوما گفته شد .

در نهایت تنها راه حل اینه که شما توکل کن به خدا . به این بنده خدا ها هم بگو تماس بگیرن بیان ( البته طوری که انگار خودت خبر نداری ) . بعد هم طبق مراحل بالا کارو پیش ببر .

راستی درمورد ارتباطتون هم من فکر می کنم که تا حالا کار بدی نکردید ، به قول خودتون حتی حرف عاشقانه هم به هم نزدید . اما برای از حالا به بعد کلا عقل و دلتون رو کنار هم بزارید ، بعدش رابطه اشکالی نداره . باز هم به نظر من نه لزومی داره در شرایط شما خیلی با اون بنده خدا خشک رفتار کنید و نه لزومی داره خیلی علاقه نشون بدید معمولی در حد حرف زدن عادی . داخل پرانتز هم اون دوستی که گفت اون که شمارو منع کرده و گفته پس معلومه ...... ، نه ، معلوم نیست و ربطی نداره . هر کی که عاشق شد که مشکل دار نیست که . اون آقا هم بالاخره عقل داره ، شعور داره ، برای خودش اعتقاداتی داره .

من هم مثل بقیه دوستان برای شما عاقبت خیری و خوشبختی رو از خدای بزرگمون طلب می کنم .

seven7777777;82234 نوشت:
دوست عزیز سلام

خوب دوستان نظرات متفاوتی دادند که هر کدوم در حکم ایجاد شبهه بیشتر یا نفی این کار بود اما هیچکی جلوی پای این بنده خدا یه راه نذاشت .

به هر حال من نظرمو میگم .

اولا ترس از اینکه خانواده شما پسری رو نپذیرن ، دلیلی بر این نمیشه که اون نیاد خواستگاری ، چه بسا خدا خواست و پسندیدند .
راه حل : بگید خانوادش با خانوادت تماس بگیرن و بگن ما برای امر خیر مزاحم میشیم .

دوما دلیل نداره که تا ازدواج کردید برید سر خونه و زندگی که . یه عقد و بعدش در دوران عقد انشااله خواهرتون هم اگه خدا خواست ازدواج می کنن .
راه حل : خانواده اون بنده خدا ذکر کنن که فقط برای آشنایی میان فعلا و اگه خدا خواست برای مسائل بعدی هم بعدا مزاحم میشن (:Nishkhand:)

سوما شما یا باید ازدواج کنی بعد عاشق شی یا عاشق شی بعد ازدواج کنی . معمولا میگن نوع اول بهتر و پایدار تره اما از اونجا که نوع دوم رو هم نمیشه رد کرد ، بهترین کار اینه که بعد از این که اونا اومدن ، از بزرگ تر ها بخوای تحقیق کنن چون اونا زیرو بم کارو بهتر می دونن .
راه حل : در دل سوما گفته شد .

در نهایت تنها راه حل اینه کهشما توکل کن به خدا . به این بنده خدا ها هم بگو تماس بگیرن بیان ( البته طوری که انگار خودت خبر نداری ) . بعد هم طبق مراحل بالا کارو پیش ببر .

من هم مثل بقیه دوستان برای شما عاقبت خیری و خوشبختی رو از خدای بزرگمون طلب می کنم .

خیلی ممنون از راهنمایی هات
خدا خیرت بده:Gol:

sargardoon;82137 نوشت:
به طرق مختلف در مورد ایشون تحقیق کرده ام و به نظر خودم برای ازدواج مناسب هستند.
سلام.
تحقیق شما ، دلالت قطعی بر خوب بودن ایشان ندارد. چه بسا به علت جوانی و کمی تجربه و عدم اشراف کافی به جوانب مختلف قضیه ، در امر تحقیق درست عمل نکرده باشید یا بر اساس پیش فرضهای ذهنی تان عمل کرده باشید. در این قضیه، شما شخص بی طرفی نیستید. چه بسا دوستی آن شخص ، بدی هایش را در چشم شما کوچک و خوبی هایش را بزرگ جلوه داده باشد. ( . امام علی میفرمایند: حب الشی یعمی و یصم. یعنی:دوست داشتن چیزی، انسان را نسبت به آن کر و کور میکند). تحقیق در ازدواج ، کار بزرگترهاست.

sargardoon;82137 نوشت:
ما برای هم صیغه محرمیت خوانده ایم.

بنده نمیدانم عقد محرمیت نیاز به اجازه ولی دارد یا نه.
همین قدر میدانم که هر گونه اقدامی از سوی دختر در زمینه ازدواج ، بدون اطلاع و موافقت خانواده اش، درست نیست. شما پدرتان را دور زده اید. به عبارت سیاسی اش، شما از ولایت و سرپرستی پدرتان عبور کرده اید. و این کار شرعاً و عقلاً و عرفاً درست نیست و یک امتیاز منفی بزرگ برای شما محسوب می شود.

خود صیغه محرمیت اشکالی ندارد اما مشروط به اینکه با اطلاع و اجازه بزرگترها باشد. ( اگر اجازه از نظر شرع لازم نباشد ، از نظر عرف که حتماً باید باشد. یعنی: احترام پدر بسیار لازم است. تا جائیکه اگر ایشان ناراضی باشند ، بهتر است نظر ایشان را رعایت کنید و کارهایی را که مشروع هم هستند انجام ندهید).

مواظب باشید: کارهایی که خلاف دین و عقل است ، قطعاً ارزش شما را در چشم آن فرد پائین می آورد گر چه به خاطر احساسات طوفانی فعلی اش ، به این مسأله توجه نکند. اما بعد از ازدواج که آتش عشق اولیه فروکش کرد و متعادل شد، قطعاً این مسأله را به عنوان« ضد ارزشی » برای شما محسوب می کند و یادآوری این مسأله از سوی او، شما را بسیار ناراحت خواهد کرد.
دلیلش هم روشن است: فرض کنید شما با هم ازدواج کرده اید و دختری دارید که دقیقاً در موقعیت الان شماست. آیا شما به عنوان مادر و ایشان به عنوان پدر ، راضی هستند دخترشان خودسرانه چنین اقدامی انجام بدهد؟

sargardoon;82137 نوشت:
می خواستم کمکم کنید و بگید که آیا این صیغه ای که ما خوانده ایم صحیح است؟ اگر با هم حرف های عاشقانه بزنیم گناه کرده ایم؟ اگر دست اورا بگیرم گناه کرده ام؟

چرا کاری را که از صحیح بودنش مطمئن نیستید ، انجام می دهید؟ آنهم در این زمینه های بسیار حساس که با دین و ایمان و آبروی شما سر و کار دارد.

sargardoon;82137 نوشت:
اما به علت شرایط خانوادگی من حداقل تا 1 سال دیگر قادر نیستم ازدواج کنم.

قرآن کریم می فرماید:
عسی ان تکرهوا شيئا و هو خير لکم و عسی ان تحبوا شيئا و هو شر لکم .و الله يعلم و انتم لا تعلمون بقره ٢١٦
« چه بسا چیزی ناخوشایند شما باشد اما همان چیز به نفع شما باشد و چه بسا چیزی را دوست بدارید در حالیکه آن چیز برای شما شر است. خداوند اینها را می داند اما شما نمی دانید».

شما از کجا مطمئن هستید که شخصی بهتر از این فرد ، وجود ندارد یا امکان ندارد نصیبتان بشود؟ شاید اگر صبر کنید، خداوند موردی به مراتب بهتر از این شخص ، نصیب شما گرداند. شما وظیفه تان را انجام بدهید و نتیجه را به خدا بسپارید. وظیفه شما این است که از مدار عقل و دین خارج نشوید. باقی کارها با خدا. توکل برای همچون موقع هایی است.

شاید شما فکر می کنید عمل کردن به وظیفه دینی و عقلی ممکن است باعث از دست دادن فرصتها و نهایتاً محرومیت شما از برخی خیرها بشود؟ خداوند می فرماید: انا لا نضيع اجر من احسن عملا ( سوره كهف آيه 31 ) یعنی: ما پاداش کسی را که کار نیکویی انجام داده است ، ضایع نمی گردانیم.
مطمئن باشید خداوند آن بالا بیکار ننشته است. قرآن کریم می فرماید:
يسئله من فى السموات و الارض كل يوم هو فى‏شان (الرحمن ،29) یعنی: تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند از او تقاضا دارند، و او در هر روز مشغول كارى ‏نو است.
انما امره اذا اراد شیئاْ ان یقول له کن فیکون (یس 82) یعنی: همانا فرمان خدا اين است كه وقتى اراده خلقت چيزى را بكند تا بگويد « بشو» ، مى شود.

sargardoon;82137 نوشت:
خاطر نشان کنم که فرد مورد علاقه ی من شدیدا اصرار دارد که به خواستگاری من بیاید و من با خانواده ام این موضوع را مطرح کنم.اما متاسقانه من نمی توانم.(من دختر کوچک خانواده ام و خواهر بزرگتر از من هنوز ازدواج نکرده.در ضمن نمی توانم به خانواده ام بگویم که کسی را دوست دارم.چون خانواده ای به شدت مذهبی دارم و می ترسم اگر این مطلب را با آن ها در میان بگذارم طرز فکرشان نسبت به من تغییر کند.)

مشکل اصلی این قضیه ، این است که شما نمی توانید با خانواده خودتان ارتباط درستی برقرار کنید. لذا بهتر است تمام نیرو و تلاشتان را روی این مسأله (برقراری ارتباط درست با والدین) متمرکز کنید.
مذهبی بودن خانواده ، دلیل بر این احتمالاتی که شما داده اید نمی شود. این به فرهنگ خانواده بستگی دارد نه دیانت آن. خانواده های مذهبی متعددی را سراغ دارم که با وجود دختر بزرگتر ، دختر کوچکتر را به خانه بخت فرستاده اند. الان دیگر مثل سابق نیست و خانواده ها روی این مسأله آن حساسیت سابق را ندارند.

به هر حال صحبتهایی که جناب seven7777777 بیان کردند ، بسیار مفید است. همان فرمولها را عملیاتی کنید.

این لینک هم جهت پرسیدن سئوالاتتان مفید است:

یاقوت احمر;82248 نوشت:
در این قضیه، شما شخص بی طرفی نیستید. چه بسا دوستی آن شخص ، بدی هایش را در چشم شما کوچک و خوبی هایش را بزرگ جلوه داده باشد. ( . امام علی میفرمایند: حب الشی یعمی و یصم. یعنی:دوست داشتن چیزی، انسان را نسبت به آن کر و کور میکند). تحقیق در ازدواج ، کار بزرگترهاست.

با سلام و تشکر از جناب یاقوت احمر و تذکرات شون

با این نوشته به یاد هشدارهای جناب حامی در تاپیک هشدار برای کبری؛ دختران و زنان افتادم :

حامی;13825 نوشت:
هشدارشماره5

و خداوند مهر استاندارد اذن پدر برای دختر را آفرید تا دختر گرفتار خفاشان شب نشوند (و مرد مرد را می شناسد)

با تشکر :Gol:

سوالي از کارشناسان محترم دارم و آن اينکه :

* واژگاني چون رشيده و قدرت تشخيص مصلحت که براي دختر مطرح شده دقيقا به چه افرادي گفته مي شود؟

بر فرض من دختري هستم 16 - 17 ساله و بنابر تشخيص خودم من قدرت تشخيص خير و صلاح را دارم.از کجا بدانم تشخيص من درست است؟؟؟

چون اگر فردي به درجه کامل بلوغ عقلي و فکري نرسيده باشد ،در اينکه «آيا قدرت تشخيص صلاح و غير صلاح را دارد يا نه» هم اشتباه خواهد کرد:Gig:

پس ملاک چيست؟؟؟

[="Indigo"]سلام بر شما دوست گرامی :Gol:[/]

sargardoon;82137 نوشت:
می خواستم کمکم کنید و بگید که آیا این صیغه ای که ما خوانده ایم صحیح است؟
اگر با هم حرف های عاشقانه بزنیم گناه کرده ایم؟
اگر دست اورا بگیرم گناه کرده ام؟

[="Indigo"]شما در مورد حکم شرعی محرمیت و .. سوال کردید ولی آیا اگر فرضا ایراد شرعی هم وجود نداشته باشه میخواهید از خطرات و مشکلاتی که ممکنه براتون به وجود بیاره چشم پوشی کنید ؟! [/]

[="DarkOrchid"]من فکر میکنم بهتره همه جانبه به قضیه نگاه کنید و بهترین راه اون پاسخ به سوال کارشناس محترم سایته[/]

حامی;82140 نوشت:
تصور كنيد شما با هم محرم شديد دست هم را گرفتيد و با هم صحبت بيشتر و بيشتر كرديد و به هم بيشتر وابسته شديد ولي بعدا خانواده اين ازدواج را نپذيرفت چه مي كنيد؟

[="DarkOrchid"] تا قدم به قدم جوانب کار سنجیده بشه و بهترین راه انتخاب بشه باید همه احتمالاتو بررسی کنید و با توجه به اونها اقدام کنید [/]

[="Indigo"]امیدوارم با یاری گرفتن از خداوند و بررسی همه جوانب کار بهترین اقدام را انجام دهید :Gol:[/]

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
از همه دوستانی که در بحث شرکت کردند و راه حل پیشنهاد دادند صمیمانه تشکر می کنم
یک تشکر ویژه از دوست جدیدمان سون گرامی و جناب یاقوت احمر عزیز
دوست گرامی من چند مرکز مشاوره معرفی می کنم حتما مراجعه کنید اینترنی و رایگان است در سایت خودمان هم بیشتر از جناب استاد حامی استفاده کنید در محل سکونت خودتان هم اگر به یک مشاور خوب مراجعه کنید خوب است
مرکز مشاوره تبیان
مرکز مشاوره سامانه ساج
سایت همدردی
دوست گرامی سال پیش در چنین روز هایی سازمان ملی جوانان اقدام به تاسیس سازمان آموزش ازدواج کرد با نام ساج یک دوره اینترنی خیلی خوب برگزار می کند که به همه دوستان مجرد پیشنهاد می کنم یک سر بزنند و ثبت نام کنند خیلی مفید است این هم آدرس saj.ir
یک نکته را خوب دقت کن اکثر پسر هایی که در این سن و این شرایط به دختری دلبسته می شوند و ازدواج می کنند در آینده نزدیک پشیمان می شوند و دختر را مانع پیشرفت خود می دانند بنابراین قبل از هر تصمیمی خوب به عواقب آن فکر کن برای بهتر فکر کردن و تصیم گرفتن لازم است اول از شر وابستگی خلاص بشوی و بعد دور از احساسات تصمیم بگیری
با تشکر
موفق و پیروز باشید

گل ليلا;82264 نوشت:
واژگاني چون رشيده و قدرت تشخيص مصلحت که براي دختر مطرح شده دقيقا به چه افرادي گفته مي شود؟

با سلام خدمت مدير زحمتكش نشريات الكترونيك جناب گل ليلا
رشيده يعني
اگر وصلت اين دو نفر را به عرف(ادم واقعاً رشيد(30 ساله ويا غيره)) اطلاع بدهند بگويد اين ازدواجش به صلاحش بوده است ودر اين ازدواج راههايي كه بايدبرود را طي كرده است

گل ليلا;82264 نوشت:
بر فرض من دختري هستم 16 - 17 ساله و بنابر تشخيص خودم من قدرت تشخيص خير و صلاح را دارم.از کجا بدانم تشخيص من درست است؟؟؟

تشخيص شخص شما در سن مذكور ،ملاك نيست بلكه تشخيص حقيقي موضوع مورد نظر ، ملاك است چرا كه تشخيص هر چيزي به حسب خودش است كه معمولا در اين سنين (16 سالگي)امر خطيري مثل ازدواج را نمي توانند حقيقتش را تشخيص بدهند وتمام جوانب كار را بسنجند.
به عبارت ديگر گرچه به نسبت سن 16 سالگي اين تشخيص صحيح هست ولي ممكن است تشخيص ياد شده نسبت به حقيقت موضوعِ مورد نظر
(جايگاه حقيقي اش ) مثل ازدواج اشتباه باشد وفكر ناپخته نسبت به حقيقت موضوع باشد(چرا كه 16 ساله نمي تواند بيش از اين را تشخيص دهد يعني صلاح حقيقي موضوع مورد نظر را نتواند تشخيص بدهد)

با سلام

گل ليلا;82264 نوشت:
واژگاني چون رشيده و قدرت تشخيص مصلحت که براي دختر مطرح شده دقيقا به چه افرادي گفته مي شود؟

منظور از رشیده دقیقاً چه کسی است؟
معمولاً دخترهای بالای سی سال در مسائل ازدواج رشیده هستند.

منبع

نمیدانم جواب جناب اسراء با این جواب فرقی دارد یا نه ولی به نظر من دارد :Gig:

این سوال هم به نظرم بد نیومد گفتم بگذارم :دی

در رساله جنابعالى آمده: «ا[="Red"]گر دختر عاقله بالغه رشیده نیاز به شوهر داشته باشد، و پدر او را از ازدواج با مردى که شرعاً و عرفاً کفو او است منع کند، اجازه پدر در این جا شرط نیست[/].» آیا منظور، ازدواج دائم است یا شامل موقّت هم مى شود؟ اگر شامل ازدواج موقّت مى شود، هم کفو بودن در آن به چه معنایى است؟
تفاوتى نمى کند; ولى معمولا ازدواج موقّت به مصلحت دختران باکره نیست، و مخالفت پدر بجاست.

منبع

sargardoon;82137 نوشت:
چون مقلد آیت الله خامنه ای هستم و ایشان عقد موقت بدون اذن پدر را باطل نمی دانند، ما برای هم صیغه محرمیت خوانده ایم.تا در صورت صحبت کردن با یکدیگر گناه نکرده باشیم و تا الان حتی دست همدیگر رو هم نگرفته ایم.!


sargardoon;82215 نوشت:
در فتوای آیت الله خامنه ای آمده که بنابر احتیاط واجب اذن پدر لازمه. یعنی واجب نیست. من هم نمی خواهم از این مساله سوء استفاده کنم. فقط می خواهم در صورت حرف زدن گناه نکرده باشم. همین

با سلام خدمت كاربر محترم
احتياط واجب معنايش اين است كه بايد به اين احتياط مثل فتوا عمل كنيد وفقط فرقش با فتوا اين است كه در احتياط مي توانيد به اعلم بعد از مرجع خودت رجوع كنيد وطبق نظر مجع اعلم بعدي عمل كنيد.

براي توضيح بيشتر به لينك زير رجوع كنيد.مثلاپست13و24و26
http://www.askdin.com/showthread.php?t=248&page=2

farzadd123;82338 نوشت:
منظور از رشیده دقیقاً چه کسی است؟ معمولاً دخترهای بالای سی سال در مسائل ازدواج رشیده هستند. منبع نمیدانم جواب جناب اسراء با این جواب فرقی دارد یا نه ولی به نظر من دارد

با سلام خدمت جناب farzadd123 بزرگوار

پاسخ استاد اسراء ناظر به معنای واژه رشیده است اما مطلب حضرتعالی ، فتوای آیت الله مکارم شیرازی راجع به سن رشیده می باشد و چون پاسخ ها از دو منظر هستند ، متفاوت به نظر می رسند .

پیروز و موفق باشید

sargardoon;82137 نوشت:
می خواستم کمکم کنید و بگید که آیا این صیغه ای که ما خوانده ایم صحیح است؟

صیغه ای که با این شرایط یعنی بدون اذن ولی شرعی دختر خوانده شده صحیح نمی باشد و سبب محرمیت نمی گردد صیغه محرمیت باید در مراحل انتهایی اجرا شود نه در ابتدای کار حتی قبل از اطلاع خانواده ها !!
پس از ادامه دادن رابطه دست نگه دارید و با راهنمایی خوب دوستان راه درست و منطقی را در پیش بگیرید

از همه ی دوستان ممنون
خیلی بهم کمک کردید

امید وارم که راه را دوستان به شما نشان داده باشند.
در پناه حق:Gol:

سلام دوستان
با دختری برای ازدواج آشنا شدم،قصد ازدواج داشتیم که با مطرح کردن موضوع با مخالفت خانواده ها و همچنین پدرش رو به رو شدیم،الان می خواهم صیغه ازدواج موقت را بخوانم آیا با وجود مخالفت پدرش باز به اجازه او نیازمندیم؟در مورد ازدواج دائم چطور؟ضمن اینکه هر دو بالای 18 سال هستیم

پستهای همین تاپیک پاسخگوی شماست که:
برای ازدواج اعم از دائم و موقت نیاز به اذن پدر و یا جد پدری است و بدون اذن پدر صیغه عقد اعم از موقت و دائم باطل است.
اگر بر فرض مثال پدر و یا جد پدری بدون دلیل مخلفت میکنند میتوان با اجازه ی حاکم شرع و پس از طی مراحلی که مقامات ذی صلاح طی میکنند بدون اذن پدر به عقد یکدیگر در بیایید.
برای ازدواج بحث سن بالای 18 سال نیست و مباحث رشیده بودن مطرح میشود که در پستهای قبلی توضیح داده شده است.

mohammad2;142577 نوشت:
سلام دوستان با دختری برای ازدواج آشنا شدم،قصد ازدواج داشتیم که با مطرح کردن موضوع با مخالفت خانواده ها و همچنین پدرش رو به رو شدیم،الان می خواهم صیغه ازدواج موقت را بخوانم آیا با وجود مخالفت پدرش باز به اجازه او نیازمندیم؟در مورد ازدواج دائم چطور؟ضمن اینکه هر دو بالای 18 سال هستیم

[=times new roman]با سلام و خوش آمدگویی خدمت شما
همانطور که اطلاع دارید یکی از شرایط صحت عقد(موقت یا دائم) این است که [=&quot][/][=&quot] [/][=&quot]دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخصیص می دهد، اگر بخواند شوهر کند، چنانچه باکره باشد[/][=&quot][/][=&quot]، باید[/][=&quot][/][=&quot][/][=&quot]از پدر یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد، بنابراین بدون اجازه پدر دختر نمی توانید صیغه موقت یا دائم بخوانید.
رساله مراجع،م2376
بهتر است برای رفع موانع ازدواج و برطرف شدن مخالفت پدر دختر خانم از مشاورین سایت کمک بگیرید.
[/]
[/]

مسیحا;142585 نوشت:

میتوان با اجازه ی حاکم شرع و پس از طی مراحلی که مقامات ذی صلاح طی میکنند بدون اذن پدر به عقد یکدیگر در بیایید.

به نام خدا
با سلام

مسخره ترین حکم اینه، که پای پدرت رو باز کنی به دادگاه که میخوای شوهر کنی
آدم شک میکنه کسی که این قانون رو گذاشته به قوانین اسلامی و جایگاه پدر و مادر در اون آشنا باشه

با این وضع اصلا میشه روی چنین شخصی برای زندگی آینده حساب کرد

off topic

در پناه حق

mohammad2;142577 نوشت:
سلام دوستان
<br />
با دختری برای ازدواج آشنا شدم،قصد ازدواج داشتیم که با مطرح کردن موضوع با مخالفت خانواده ها و همچنین پدرش رو به رو شدیم،الان می خواهم صیغه ازدواج موقت را بخوانم آیا با وجود مخالفت پدرش باز به اجازه او نیازمندیم؟در مورد ازدواج دائم چطور؟ضمن اینکه هر دو بالای 18 سال هستیم</blockquote></div></p>
<p>سلام ، ببخشید در مسائل خصوصیتون دخالت می کنم ، ولی طبق تجربه دریافتم که ازدواجی که همراه با مخالفت خانواده ها باشه ، بدتر از زهرماره! پس یا بیخیال ازدواج بشید و یا اینکه مخالفتها را به موافقت تبدیل کنید.</p>
</p>

سلام راسته ک ازدواج بدون رضایت خانواده ها ینی ی گودال ته ته جهنم.خوددانیذ
موفق و خوشبخت باشید

موضوع قفل شده است