سوالی ساده از دوستان شیعه

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالی ساده از دوستان شیعه

با سلام خدمت همه دوستان

ممقصود از آیات زیر در سوره حج چه کسانی است؟

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۴۰﴾ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۴۱﴾

همان كسانى كه بناحق از خانه‏هايشان بيرون رانده شدند [آنها گناهى نداشتند] جز اينكه مى‏گفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمى‏كرد صومعه‏ها و كليساها و كنيسه‏ها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى‏شود سخت ويران مى‏شد و قطعا خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى‏كند يارى مى‏دهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكست‏ناپذير است (۴۰) همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و به كارهاى پسنديده وامى‏دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند و فرجام همه كارها از آن خداست (۴۱)

خداوند در این آیات فرموده است که اگر آنها را به قدرت برسانیم نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و به كارهاى پسنديده وامى‏دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند.

إِنَّ اللَّهَ يدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ(الحج/38)
خداوند از کساني که ايمان آورده‌اند دفاع مي‌کند؛ خداوند هيچ خيانتکار ناسپاسي را دوست ندارد!

أُذِنَ لِلَّذِينَ يقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ(الحج/39)
به کساني که جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند؛ و خدا بر ياري آنها تواناست.

سلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته

مومنین هر دوران که توسط دجالان زمان خود مورد آزار قرار گرفتند خداوند فرمان جهاد به آنها داد و میدهد و به آنها یاری میرساند.
و وعده او صادق - و او برتر و بزرگوار است

یاحق

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر همه دوستان علی الخصوص ایمان گرامی


جناب ایمان عزیز بهتر از بنده میدانند که نمیشود کتاب خدا را محدود به دوره ای خاص از زمان نموده و بگوییم که این آیه مخصوص دوره x یا y یا z خواهدبود !

اما در هر صورت ، هر آیه ای دارای شأن نزول و تأویل یا تأویلاتی است !

هر آیه میتواند مصادیق بسیاری داشته باشد ، اما در بین تمام مصادیق و تأویلات آن ، یکی منحصر به فرد است و اعلی ترین شکل تأویل آن آیه است .

البته غافل نباشیم که در شناسایی تأویل آیات از انتخاب معیار صحیح نمی توان چشم پوشی نمود و چه بسا مهم ترین عامل در شناسایی تأویلات همان است !

با تشکر

با سلام و احترام و تشکر از جوابها
حال آیا اگر بگویم این آیات در شان مهاجرین نازل شده است. قبول میکنید؟

iman2010;81643 نوشت:
حال آیا اگر بگویم این آیات در شان مهاجرین نازل شده است. قبول میکنید؟

سلام علیکم جمیعا

بله این آیات در وصف مهاجرین بطور کل نازل شده .

آیا اگر به شما گفته شود که انسان طبق این آیات

والذین کفروا اولیهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون

تغئیر پذیر است و امکان گمراهیش حتی پس از ایمانش همانند برسیسای عابد و بلعم باعورا وجود دارد شما قبول میکنید ؟

یاحق

سلام
ما جای دیگر هم گفتیم که :
عجیب است برادران اهل سنت که به زور عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله را آنهم خیلی محدود می پذیرند
مدام دنبال تطهیر صحابه رسول الله صلی الله علیه و آله هستند ؟

اساسا این موضوع چه ربطی به موضوع مورد اختلاف شیعه و سنی یعنی مساله امامت دارد ؟
ما نه عمر و ابوبکر را که وضعشان قبل و بعد اسلام روشن است بلکه امثال محمد بن ابوبکر که در اسلام متولد شد و از اصحاب نزدیک علی ع بود یا افراد شاخص دیگری همچون ابوذر و امثالهم را هم شایسته احراز مقام امامت نمی دانیم و این هیچ ربطی به رضایت خدا از آنها ندارد بلکه اصل قضیه در مساله امامت و خلافت روی محور تنصیص و عصمت می گردد که مطمئنا اهل سنت آنرا برای هیچ یک از صحابه قائل نیستند .
موفق در دقت

با سلام به همه دوستان
علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این آیات می فرمایند:

[آيه:" الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ..." ناظر بر عموم مؤمنين است و اذن قتال مختص به مهاجران صدر اسلام نيست‏]
" الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ..."

اين آيه توصيف ديگرى است از مؤمنين كه در اول آيات نامشان را برد البته اين توصيف توصيف مجموع است از جهت مجموعيت و به عبارت ساده‏تر: توصيف نوع مؤمنين است و كار به فرد فرد آنان ندارد چون ممكن است فردى از آنان واجد اين اوصاف نباشد.
و مراد از" تمكين آنان در زمين" اين است كه ايشان را در زمين نيرومند كند، به طورى كه هر كارى را كه بخواهند بتوانند انجام دهند، و هيچ مانعى يا مزاحمى نتواند سد راه آنان شود.

در توصيف آنان مى‏فرمايد: يكى از صفات ايشان اين است كه اگر در زمين تمكنى پيدا كنند و در اختيار هر قسم زندگى كه بخواهند حريتى داده شوند، در ميان همه انواع و انحاء زندگى يك زندگى صالح را اختيار مى‏كنند و جامعه‏اى صالح به وجود مى‏آورند كه در آن جامعه نماز به پا داشته، و زكات داده مى‏شود، امر به معروف و نهى از منكر انجام مى‏گيرد.
و اگر از ميان همه جهات عبادى، نماز و از ميان همه جهات مالى، زكات را نام برد، بدين جهت است كه اين دو در باب خود (عبادات) عمده هستند.
و وقتى صفت مؤمنين مذكور در صدر آيات اين باشد، و مراد از اين صفت نيز آن باشد كه در صورت داشتن قدرت و اختيار، اجتماعى صالح به وجود مى‏آورند، و از سوى ديگر حكم جهاد هم مخصوص به يك طايفه معينى نباشد نتيجه مى‏گيريم كه پس مراد از" مؤمنين"

عموم مؤمنين آن روز، بلكه عامه مسلمين تا روز قيامت است، و اين خصيصه و طبع هر مسلمانى است، هر چند كه قرنها بعد به وجود آيد. پس طبع مسلمان از آن جهت كه مسلمان است صلاح و سداد است هر چند كه احيانا بر خلاف طبعش كارى بر خلاف صلاح انجام دهد.
بنا بر اين، ديگر نبايد توهم كرد كه مراد از اين صفت، صفت خصوص مهاجرين زمان رسول خدا (ص) است، حال چه اين آيات را مكى بدانيم، و چه مدنى گو اينكه مساله اخراج از ديار و مظلوميت، مخصوص آنان است، زيرا مساله اخراج از وطن و مظلوميت، سوژه بحث است، و خلاصه، مورد مخصص نيست، چون مخصص بودن مورد با عموم موصوفين در صدر آيات و عموميت حكم جهاد منافات دارد.

علاوه بر اينكه، جامعه صالحى كه براى اولين بار در مدينه تشكيل شده و سپس تمامى شبه جزيره عربستان را گرفت، عالى‏ترين جامعه‏اى بود كه در تاريخ اسلام تشكيل يافت، جامعه‏اى بود كه در عهد رسول خدا (ص) در آن جامعه نماز به پا مى‏شد، زكات داده مى‏شد، امر به معروف و نهى از منكر مى‏شد، و اين جامعه به طور قطع سمبل و مصداق بارز اين آيه است و حال آنكه مى‏دانيم كه در تشكيل چنين جامعه‏اى انصار عامل مهم بودند نه مهاجرين.

و در تاريخ اسلام در هيچ عهدى سابقه ندارد كه به دست مهاجرين چنين جامعه‏اى تشكيل يافته باشد، به طورى كه انصار هيچ دخالتى در آن نداشته باشند، مگر اينكه كسى بگويد مراد از اين مؤمنين، اشخاص و فرد فرد خلفاء راشدين، و يا فقط على (ع)- بنا به اختلافى كه در آراء شيعه و سنى هست- بوده باشد، كه در اين صورت معناى همه آيات مورد بحث به كلى فاسد خواهد شد.

از اين هم كه بگذريم، تاريخ از افراد مسلمانان صدر اول، و مخصوصا مهاجرين از ايشان، افعال زشتى ضبط كرده كه به هيچ وجه نمى‏توانيم نام آن را احياى حق، و اماته باطل بگذاريم، حال چه اينكه بگوييم مجتهد بوده‏اند، و به رأى خود عمل مى‏كرده‏اند و مجتهد در رأى خود معذور است يا نگوييم. از اينجا مى‏فهميم كه پس توصيف در آيه توصيف از فرد فرد مسلمانان نبوده، بلكه وصف مجموع من حيث المجموع است.
و جمله" وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ" تاكيد وعده نصرتى است كه قبلا داده بود، و نيز چيره كردن مؤمنين است بر دشمنان دين كه به ايشان ظلم كرده بودند.

ترجمه الميزان، ج‏14، ص: 547و546

با سلام فعلا این تفسیر درالمنثور است ببینید تا بعد :

وأخرج عبد بن حميد وابن أبي حاتم وابن مردويه عن عثمان بن عفان قال : فينا نزلت هذه الآية الذين أخرجوا من ديارهم بغير حق والآية بعدها أخرجنا من ديارنا بغير حق ثم مكنا في الأرض فأقمنا الصلاة وآتينا الزكاة وأمرنا بالمعروف ونهينا عن المنكر فهي لي ولأصحابي


عجیب است که عثمان این ایه را در حق خود واصحابش میداند !!!!! عمق طایفه گری ونژادپرستی اعراب را ببینید که بیانگر بسیاری از حقایق است.


وأخرج ابن جرير وابن المنذر وابن أبي حاتم وابن مردويه عن ثابت بن عوسجة الخضيري قال : حدثني سبعة وعشرون من أصحاب علي وعبد الله منهم لاحق بن الاقمر والعيزار بن جرول وعطية القرظي أن عليا قال : إنما نزلت هذه الآية في أصحاب محمد ولولا دفع الله الناس قال : لولا دفع الله بأصحاب محمد عن التابعين لهدمت صوامع

وأخرج ابن أبي شيبة عن محمد بن سيرين قال : أشرف عليهم عثمان من القصر فقال : ائتوني برجل قارىء كتاب الله فأتوه بصعصعة بن صوحان فتكلم بكلام فقال : أذن للذين يقاتلون بأنهم ظلموا وان الله على نصرهم لقدير فقال له عثمان : كذبت ! ليست لك ولا لأصحابك ولكنها لي ولأصحابي !!!!!!!!!

موضوع قفل شده است