(نقد مسیحیت ) کتاب‌هاي جنگ‌هاي يهوه و ياشَر کجا رفته‌اند؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
(نقد مسیحیت ) کتاب‌هاي جنگ‌هاي يهوه و ياشَر کجا رفته‌اند؟

با سلام
آيا مرد حق دارد دخترش را بفروشد ؟
ظاهرا كتاب مقدس اين حق را به مرد مي دهد .
در سفر خروج باب 21 آيه 7 آمده است :

اما اگر شخصي دختر خود را به كنيزي بفروشد مثل غلالمان بيرون نرود(7 خروج 21)

سلام
دین رسمی ایران چیه ؟؟؟؟؟

کتاب مقدس !!!!!!!!!!!

کتاب‌هاي جنگ‌هاي يهوه و ياشَر کجا رفته‌اند؟

[=Times New Roman]ک[=Times New Roman]تاب‌هاي جنگ‌هاي يهوه و ياشَر کجا رفته‌اند؟ مگر کلام خدا نبوده‌اند پس چرا خبري از آن ها نيست ؟ چگونه از دست رفته اند؟
[=Times New Roman]در سفر اعداد فصل بيست و يک آيه چهارده و پانزده آمده است: از اين جهت در کتاب جنگهاي يهُوَه گفته ميشود: “واهيب در سوفه و واديهاي ارنون و رودخانه واديهايي که بسوي مسکن عار متوجه است و بر حدود موآب تکيه ميزند.”
[=Times New Roman]در سفر يوشع فصل ده آيه سيزده نيز مي‌خوانيم:‌پس آفتاب ايستاد و ماه توقف نمود تا قوم از دشمنان خود انتقام گرفتند. مگر اين در کتاب ياشَر مکتوب نيست که آفتاب در ميان آسمان ايستاد و قريب به تمامي روز به فرو رفتن تعجيل نکرد.
[=Times New Roman]دوم سموئيل فصل يک آيه هجده نيز مي‌نويسد: و امر فرمود که نشيد قوس را به بني‌يهودا تعليم دهند. اينک در سِفر ياشَر مکتوب است: … .

[=Times New Roman]سوال اين است که اگرکتاب هاي مورد اشاره وحي الهي نيستند ، پس چرا کتابي الهي که کامل است به کتابي ناقص و بشري ارجاع مي‌دهد. ممکن است کسي پاسخ دهد که اين کتاب‌ها قبلا بوده ولي اکنون در دسترس ما نيستند. خوب اگر اين گونه است ،‌ چطور خداوند به کلامي از بشر استشهاد مي‌کند در حالي که خودش مي‌داند اين کتاب از دسترسي بشر خارج خواهد شد؟
[=Times New Roman]نويسنده معروف مسيحي جيمز هاکس در قاموس کتاب مقدس ذيل حرف ي در توضيح واژه ياشر(Jasher : ?????? (jâsâr) ) مي‌نويسد:
[=Times New Roman]کتاب مفقودي است که‏ از قرار معلوم مجمع القصائد بوده است و 2دو مرتبه در کتاب مقّدس بدان اشاره رفته‏ [=Times New Roman]است يوش 10:13 2 سمو 10:18

اگر مسيح خداست پس چرا از فرشتگان قدرت مي‌گيرد؟
در انجيل لوقا فصل بيست و دو در وصف قدرت خدايي مسيح ،‏ در آيات زير آمده است :‌
41 و او از ايشان به مسافت پرتاب سنگي دور شده به زانو درآمد و دعا کرده گفت: 42 “اي پدر اگر بخواهي اين پياله را از من بگردان ليکن نه به خواهش من بلکه به ارادة تو.” 43 و فرشته‌اي از آسمان بر او ظاهر شده او را تقويت مي‌نمود. 44 پس به مجاهده افتاده به سعي بليغ‌تر دعا کرد چنانکه عرق او مثل قطرات خون بود که بر زمين مي‌ريخت.
اگر مسيح عليه السلام خداست ، پس چطور است که براي تقويت او بايد از آسمان فرشته نازل شود و خود توان کافي ندارد؟
ممکن است کسي در پاسخ بگويد اين فرشته آمده است تا جنبه انساني مسيح عليه السلام را نيرو ببخشد.
اين پاسخ نيز صحيح نخواهد بود .
چرا که اولا آيه مورد بحث به صورت مطلق آمده است و چنين قيدي در آن نيست. ثانيا مگر مسيح به قول شما دو جنبه ندارد؟
خوب چرا بعد لاهوتي مسيح بعد انساني او را تقويت نمي کند و براي اين تقويت نياز دارد تا فرشته اي بيايد و چنين عملي را انجام دهد؟

تفسير آيه مورد بحث اشاره ، مانند اين است که بگوييم شخص بسيار نيرومندي مي خواهد يک سنگ يک کيلوگرمي را بردارد ولي نمي تواند لذا به يک مورچه نياز دارد تا بيايد و او را تقويت نمايد.

لمس مسيح

لمس كردن مسيح عليه السلام ممنوع بوده است يا جايز ؟
در انجيل يوحنا ابتدا آمده است كه مسيح عليه السلام به مريم مجدليه مي گويد: عيسي بدو گفت مرا لمس مكن زيرا كه هنوز نزد پدر خود بالا نرفته‏ام و ليكن نزد برادران من رفته به ايشان بگو كه نزد پدر خود و پدر شما و خداي خود و خداي شما مي‏روم (17 انجيل يوحنّا 20) مريم مجدليّه آمده شاگردان را خبر داد كه خداوند را ديدم و به من چنين گفت(18 انجيل يوحنّا 20).... و بعد از هشت روز باز شاگردان با توما در خانه جمع بودند و درها بسته بود كه ناگاه عيسي آمد و در ميان ايستاده گفت سلام بر شما باد (26 انجيل يوحنّا 20) پس به توما گفت انگشت خود را به اينجا بياور و دستهاي مرا ببين و دست خود را بياور و بر پهلوي من بگذار و بي‏ايمان مباش بلكه ايمان دار(27 انجيل يوحنّا 20)
بالاخره لمس كردن مسيح عليه السلام ممنوع بوده است يا جايز ؟
تناقض فدا با مباني كتاب مقدس

تناقض فدا با كتاب مقدس
عقيده به فدا علاوه بر اين كه با عقل و منطق سازگار نيست ، با برخي از مباني اساسي و متون اصلي كتاب مقدس كه در دست خود شما دوست مسيحي هست نيز مخالف است . قواعدي كه مي گويد:
1- فرزندان به جاي پدران كشته نمي شوند .
2- هر كسي با گناه خودش مي ميرد.
3- نفسي كه گناه كرده همان مي ميرد نه نفس ديگر .
4- خداوند توبه توبه كنندگان را مي پذيرد.
مي توانيد به آيات مربوط به اين مباني به شرح زير توجه نماييد :
(و در آن ايّام بار ديگر نخواهند گفت كه پدران انگور ترش خوردند و دندان پسران كند گرديد(29 ارمياء نبيّ 31) بلكه هر كس به گناه خود خواهد مرد) ارمياء 31 : 29- 30.
(هر كه گناه كند او خواهد مرد)حزقيال 18) پسر متحمل گناه پدر خود نخواهد بود و پدر متحمل گناه پسرش نخواهد بود)حزقيال 18) عدالت مرد عادل بر خودش خواهد بود و شرارت مرد شرير بر خودش خواهد بود(20 حزقيال 18)) حزقيال 18 : 19-22 .

موضوع قفل شده است