سنگسار جنایتی هولناك یا حکمی اسلامی؟

تب‌های اولیه

66 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سنگسار جنایتی هولناك یا حکمی اسلامی؟

نظر کاکه احمد مفتی زاده در مورد حکم سنگسار:

اسلام دین رحمت است!

اسلامی که حتی اجازه آزارحیوانات وحشی وخطرناک را هم نمی دهد!

قانون سنگسارقانون الهی نیست!اززمانهای بسیار دوردربین اقوام مختلف چنین جنایتهائی انجام میگرفت ومخصوصا دربین یهودیان ومسیحیان!ازآنجائی که یهودیان درمدینه ودر کنار مسلمانان زندگی میکردندوبعدها خیلی از آنان وبخصوص علمای یهودی اسلام آوردند!مانند کعب الاخبارها بتدریج قوانین وعقاید منحرف خودرااز طروق مختلف از جمله ساختن احادیث وروایات بنام پیامبر وائمه وسایر صحابه وارد اسلام نمودند!که به این احادیث وروایات اسرائیلیات می گویند!واغلب علمای بزرگ اسلام به این امر معترفند!ومتاسفانه دربین کتب شیعه واهل سنت به وفور یافت میشود!ازآنجائی که دردین قانونگذار فقط خداست وپیامبر تنها نحوه اجرای این قوانین را نشان میدهد(سنت) ودردین هیچکس حتی پیامبر حق وضع قانون ندارد( ان الحکم الا لله ) با اطمینان کامل عرض میکنم تمام احادیث وروایات مربوط به سنگسار که از قول پیامبر وامامان ویاران رسول الله نقل شده همه دروغ وکذب محض است.البته رهبران مذهبی زنا را به دودسته محصنه وغیر محصنه تقسیم کرده اند وبرای زنای محصنه(زن ومرد متاهل)عمل سنگسار راروا میداند! درصورتیکه در آیاتی که بیان خواهد شد خداوند درمورد زنای محصنه یعنی زنان شوهردار صحبت میفرماید.

بران شدیم تا ببینیم خداوند درمورد زنا در کتاب خود چه دستوری داده!وآیا این جنایاتی که بنام او انجام میشود درقرآن هست یا خیر؟!خداوند در آیات 15 و16 سوره نساء میفرماید:

وکسانیکه اززنان شما کارزشتی(زنا)بیاورندپس گواه بگیریدبر ایشان چهار نفر از خودتان پس اگر گواهی دادندآن چهارنفر پس آنانرا در خانه ها نگهدارید تا مرگشان برسد ویا خدا برای ایشان راهی قرار دهد.وآنکه کارزشت را میآورد ازشما پس بیا زاریدشان پس اگرتوبه کرده واصلاح نمود از ایشان اعراض کنید براستیکه خدا توبه پذیر ومهربان است.

ودر سوره نور آیات 2و4و6 میفرماید:

والذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة ولا تقبلوا لهم شهادة ابدا واولئک هم الفاسقون.

والذین یرمون ازواجهم ولم یکن لهم شهداء الا انفسهم فشهادة احدهم اربع شهادات بالله انه لمن الصادقین.>

مردزانی وزن زانیه را برپوست هریک ازاینان صد تازیانه بزنید وشمارا بایشان مهربانی دردین خدا نگیرداگر ایمان بخدا وروز قیامت دارید وباید در عذاب ایشان گروهی از مومنین حاضر وگواه باشند.وآنانکه زنان عفیفه را نسبت ناروا میدهند سپس چهار گواه نمی آورند پس ایشانراهشتاد تازیانه بزنید وگواهی ایشان را هیچوقت نپذیرید وآنان خود فاسقند.وآنانکه زنان خودرا نسبت زنا میدهند وبرای ایشان گواهانی نیست مگر خودشان پس گواهی یکی از ایشان چهار مرتبه گواه وشاهد گرفتن خداست که او از راست گویان است وپنجم گفتن لعنت خدا براو اگر از دروغگویان باشد.

پس ببینید خداوند چگونه حکم خودرا بیان فرموده واز سنگسار واعدام خبری نیست ومجازاتیکه درنظرگرفته باشرایط بسیارسخت وتقریبا غیر ممکن!یعنی داشتن چهارشاهد عادل که خود این عمل زشت را دیده باشند.خوب معلوم است در هیچ کجای دنیا کسانیکه این عمل زشت(زنا) را میخواهندانجام دهنددرمقابل چشم دیگران انجام نمیدهند!پس یافتن چهار شاهد تقریبا منتفی است چرا؟؟؟بااینکارخداوند میخواهد آبروی انسانها ولو خلاف کارباشند حفظ شود وهرکس براحتی نتواند آبرو وحیثیت اشخاص را برباد دهد.وانگهی اگر هم افراد بیشرمی پیدا شوند که شرایط فوق را داشته باشند مجازات آنها صد ضربه تازیانه است نه چیز دیگر

اما بزرگترین دلیل قرآنی بر عدم وجود سنگسار(یااعدام)آیه شریفه ذیل است.

خداوند در سوره نساء آیه 25 میفرماید:

و هركس ازشما توانانی مالی نداشته باشد كه بازنانی آزاد مؤمن ازدواج كند بهتر است باملك یمینهایتان از كنیزان مؤمن تان ازداوج كند وخداوند به ایمان شما داناتر است همه از یكدیگرید پس با اجازه سرپرست شان با آنان ازدواج كنید و مهرهایشان را به وجه پسندیده به ایشان بدهید در حالیكه پاكدامنان غیر پلید كار باشند ودوست گیران نهانی نباشند، آنگاه چون ازدواج كردند اگر مرتكب كار ناشایستی (زنا )شدند مجازات آنان به اندازه نصف مجازاتیست كه بر زنان آزاد مقرر است ،این حكم برای كسی از شما است كه از آلایش گناه بترسد و شكیبایی و پاكدامنی پیشه كردن برایتان بهتر است وخداوند آمرزگار مهربان است .

حال بنده ازشما ورهبران مذهبی سئوال میکنم اگر حکم زنای محصنه سنگسار ویا اعدام است نصف آن که در آیه ذکر شده یعنی چه؟؟؟؟؟!!!!!مگر میشود برای کسی حکم اعدام صادر شود وبرای دیگری نصف آن !!!!!!!

خواهش میکنم دلایل خودرا فقط از قرآن ذکر کنید والا احادیث وروایات مربوط به سنگسار چه در شیعه وچه در سنی همه مخالف قرآن وعقل است!.

آنچه مسلم است آنست كه اسلام برای مردان زن‌دار و زنانِ شوهرداری كه مرتكب عمل منافی عفت شوند، یعنی به همسرانشان خیانت كرده با غیر همسرشان همبستر شوند كیفرهائی درنظر گرفته است. هدف از وضع این كیفرها حفظ نهاد خانواده و روابط خانوادگی و پیوند زناشوئی است نه تخریب نهاد خانواده. در كیفردهی خطاكار همه‌ی جوانب احتیاط را مراعات كرده است تا خانواده از هم نپاشد و به جامعه آسیب نرسد.

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر

همانطور که می دانید دستوراتی که در قرآن به عنوان احکام عملی آمده مانند نماز، روزه، حج و ... بصورت کلی بیان شده و جزئیات آنها در قرآن نیامده و بیان و شرح جزئیات آنها بنا به فرموده قرآن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله واگذار شده است (وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ:آنچه را رسول خدا براى شما آورده است بگيريد، و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده از آن خوددارى نمائيد و تقواى الهى را پيشه كنيد كه خداوند شديد العقاب است)حشر آیه 7
از طرفی پیامبر اکرم
صلی الله علیه و آله در روایت ثقلین «انّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللَّه و عترتى اهل بيتى ما ان تمسكتم بهما لن تضلّوا ابدا ...» که شیعه و سنی به تواتر آن را روایت کرده، کلام و سنت اهل بیت علیهم السلام را حجت دانسته چه اینکه امامت آنها را قبول داشته باشیم یا نه.
اینکه روایات مجعول که از جمله آنها اسراییلات است در منابع شیعی و اهل سنت وارد شده حرفی نیست. اما اگر قرار باشد به خاطر همین مجعولات هیچ روایتی مورد اطمینان نباشد در اینصورت احکام الهی تعطیل می شود و این بر خلاف حکمت خداوند متعال است چرا که حکمت خداوند بر هدایت انسانها به سوی کمال تعلق گرفته و این هدایت با عمل به دستورات او محقق می شود.
قابل ذکر است برای تشخیص روایات صحیح از جعلی مبانی و قواعدی ضبط شده است که مورد قبول عقل و سیره عقلاست.بنابراین نمی شود روایتی را بصرف احتمال جعلی بودن کنار گذاشت و بگوییم تنها باید به سراغ قرآن رفت و بر اساس ظن و گمان خودمان بدون رجوع به قول معصوم علیه السلام حکم را از قرآن استنباط کنیم که این همان تفسیر به رای مذموم است و جایگاه کسی که تفسیر به رای کند بنا بر فرموده پیامبر
صلی الله علیه و آلهدوزخ و جهنم است(من فسّر القران برأيه فليتبوّء مقعده من النار)
برخی دیگر از دستورات دین مانند حکم سنگسار در قرآن بیان نشده است.اما از آنجایی که بیان حکم الهی مخصوص پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام است. کلام آنها حجت است.
عن سماعة عن ابي عبد اللَّه عليه السّلام قال: الحرّ و الحرّة اذا زنيا جلد كلّ واحد منهما مائة جلدة، فأمّا المحصن و المحصنة فعليهما الرّج
الوسائل 18/ 347
سماعه از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده كه فرمود: هر گاه مرد و زن آزاد زنا كنند، به هر كدام يك صد تازيانه مى‏زنند. امّا مرد و زن همسردار بايد سنگسار شوند.
از طرفی دیگر اگر هولناک بودن و و حشیانه بودن عملی ملاک تشخیص حکم الهی باشد بنابراین حکم قطع دست و پای محارب یا اعدام او همچنین قطع دست دزد که صریح آیات قرآن است(إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ/وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما 33 و 38 مائده) را باید حکم خدا ندانیم و این قطعا باطل است.
موفق باشید:Gol:


iman2010;81162 نوشت:
سنگسار جنایتی هولناك وضدبشری كه متاسفانه بنام پاك اسلام انجام میشود!


با سلام

بزرگوار قبل از پرداختن به اصل بحث نكاتي در مورد اسلام است كه ان را ياد اور شده و سپس وارد بحث مي شويم

--

iman2010;81162 نوشت:
اسلام دین رحمت است!

از اين جمله شما مطالب خود را اغاز مي نمايم

فرموده ايد اسلام دين رحمت است و ان را اصل مسلم گرفته و مباحث بعدي خود را روي ان پايه ريزي كرده ايد

اين جمله شما زماني كامل خواهد شد كه اين گونه باشد و الا جمله غلطي است
اسلام دين رحمت است ولي تنها دين رحمت نيست

اسلام دين مهرباني و رافت است ولي در كنار همين رافت و مهرباني شديدترين عذاب ها را براي گناه كاران و سرپيچي كننده گان از دستوران الهي مشخص كرده است

در همين قراني كه جنابعالي ان را تنهاترين منبع مي دانيد كه اشتباه محض است و خواهد امد
سخت ترين عذاب ها براي گناهكاران در جهنم وعده داده شده است

در همين اياتي كه شما بدان اشاره كرديد

الزانیة والزانی فاجلدوا کل واحد منهما مئة جلدة ولا تاخذکم بهما رافة فی دین الله ان کنتم تومنون بالله والیوم الآخر ولیشهد عذابهما طائفة من المومنین..

والذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة ولا تقبلوا لهم شهادة ابدا واولئک هم الفاسقون.

اگر كسي از شما در مقابل اين ادعا بپرسد كه اين چه دين رحمتي است كه در براي زنا كار چنين جزايي مشخص كرده چه جوابي خواهيد داشت ؟؟؟

پس اسلام تنها دين رافت و مهرباني نيست و رحمت و عذاب دين در كنار يك ديگر است و دين شامل هر دو قضيه مي شود

ادامه دارد.....

iman2010;81162 نوشت:
ازآنجائی که یهودیان درمدینه ودر کنار مسلمانان زندگی میکردندوبعدها خیلی از آنان وبخصوص علمای یهودی اسلام آوردند!مانند کعب الاخبارها بتدریج قوانین وعقاید منحرف خودرااز طروق مختلف از جمله ساختن احادیث وروایات بنام پیامبر وائمه وسایر صحابه وارد اسلام نمودند!که به این احادیث وروایات اسرائیلیات می گویند!واغلب علمای بزرگ اسلام به این امر معترفند!

با سلام

و اما اين مطالب شما عزيز

اين بخش از مطالب شما كليت نداشته و شديدا نياز به بررسي در علم رجال و درايه دارد و باز اين مطلب را نمي شود زير بناي مطالب بعدي قرار داد

اين كه برخي از روايات ما جعلي اند و دشمنان اسلام انها را با هزاران روش و نيات پليد وارد روايت ما كرده اند درست
ولي اين دليل نمي شود كه هر رواياتي را كه با مذاقمان سازگار نيست را جعلي و منصوب به يهوديان و مسيحيان بدانيم

شناخت حديث صحيح از غلط كار عالماني است كه صاحب علم اند و دانشمند در مسايل و موضوعات ديني

از طرفي اعتراف دانشمندان ديني هم دليل بر كنار گذاشتن احاديث در برخي موضوعات نمي شود

بله دانشمندان به اختلاط احاديث جعلي با روايات صحيح معترف اند ولي هيچ گاه فله اي احاديث را كنار نمي گذارند كه چون سخت گيرانه است و از رحمت به دور است بايد كنار گذاشت

ادامه دارد.....

با سلام
در تفسیر نمونه در توضیح آیۀ شریفه آمده است:
«وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ1- الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى 2-الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ».

«فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ»:
در اين جمله به تناسب احكامى كه در باره ازدواج با كنيزان و حمايت از حقوق آنها گفته شد بحثى در باره مجازات آنها به هنگام انحراف از جاده عفت به ميان آمده، و آن اينكه اگر آنها در اين حال مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد در باره آنان، جارى مى‏شود يعنى تنها پنجاه تازيانه بايد به آنها زد.
نكته ديگرى كه در اينجا بايد به آن توجه داشت اين است كه قرآن مى‏گويد:
اذا احصن يعنى" اگر آنها محصنه بودند چنين مجازاتى در باره آنها جارى مى‏گردد" در اينكه منظور از" محصنه بودن" در اينجا چيست؟ مفسران احتمالاتى داده‏اند.
بعضى آن را به معنى شوهردار (طبق اصطلاح معروف فقهى و طبق آيه سابق) و بعضى به معنى" مسلمان" گرفته‏اند.
ولى با توجه به اينكه كلمه" محصن" در اين جمله دو بار ذكر شده و بايد هر دو به يك معنى باشد، و از طرفى زنان آزاد شوهردار مجازاتشان سنگسار كردن است نه تازيانه خوردن، روشن مى‏شود كه تفسير اول يعنى محصن بمعنى شوهردار بودن، قابل قبول نيست، همانطور كه تفسير دوم يعنى مسلمان بودن نيز شاهدى ندارد.
حق اين است كه با توجه به اينكه كلمه" محصنات" در قرآن مجيد، غالبا به معنى زنان عفيف و پاكدامن آمده است چنين به نظر مى‏رسد كه آيه فوق نيز اشاره به همين معنى است، يعنى كنيزانى كه بر اثر فشار صاحبان خود تن به خود- فروشى مى‏دادند از مجازات معاف هستند، اما كنيزانى كه تحت چنين فشارى نيستند و مى‏توانند پاكدامن زندگى كنند اگر مرتكب عمل منافى عفت شدند همانند زنان آزاد مجازات مى‏شوند اما مجازات آنها نصف مجازات زنان آزاد است.

علامۀ طباطبایی در توضیح آیۀ شریفه می فرمایند:
«وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ».
و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان ندارند مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگانى با ايمان كه در اختيار داريد ازدواج كنند، خدا آگاه به ايمان شماست، و همگى اعضاى يك پيكريد، و آنها را به اجازه صاحبان آنان ازدواج نمائيد و مهر آنها را به خودشان بدهيد، مشروط بر اينكه پاكدامن باشند نه مرتكب زنا بطور آشكار شوند و نه دوست پنهانى بگيرند، و در صورتى كه" محصنه" باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت، اين اجازه (ازدواج با كنيزان) براى آنها است كه (از نظر غريزه جنسى) شديدا در زحمت باشند و اگر خوددارى كنيد براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده و مهربان است

«فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ»
كلمه (احصن) هم به ضمه همزه قرائت شده تا صيغه مجهول باشد، و هم به فتحه همزه تا صيغه معلومباشد.
بنا بر قرائت اول معنايش اين مى‏شود: هر گاه كنيزان به وسيله شوهران حفظ شوند،
و بنا بر قرائت دوم چنين مى‏شود: (هر گاه كنيزان با اسلام آوردن خود را حفظ كنند) و اين قرائت دوم بهتر است.

احصان در اين آيه اگر به معناى احصان ازدواج باشد جزء شرط قرار دادنش صرفا براى اين بوده كه مورد سخن جايى است كه قبل از ارتكاب فاحشه ازدواج صورت گرفته، چون مساله شرعى چنين است كه كنيز اگر مرتكب فحشا شود، چه شوهر دار باشد و چه نباشد حدش نصف حد زن آزاد است، و احصانش چيزى بر حد او اضافه نمى‏كند.

و اما اگر به معناى احصان اسلام باشد- كه بعضى گفته‏اند- و قرائت با فتحه همزه هم مؤيد آن است، معنايش روشنتر و بى‏نياز از مئونه زائد خواهد بود، و بنا بر اين احتمال معنايش چنين مى‏شود، كنيزان اگر زنا بدهند نصف عذاب آزادگان را دارند، چه شوهر داشته باشند و چه نداشته باشند.

و مراد از عذاب، تنها تازيانه است، نه سنگسار، چون سنگسار نصف نمى‏شود، و همين خود شاهد بر اين است كه مراد (از محصنات) در جمله« فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ ...»زنان آزاد است، نه زنان شوهردار، كه در اول آيه مورد بحث بدان معنا بود، و حرف الف و لام در اين كلمه الف و لام عهد است،- يعنى همان محصناتى كه در اول آيه نامش را برديم. نه محصناتى كه در آيه قبلى ذكر كرديم، چون محصنات در آيه قبلى به معناى زنان آزاد شوهردار بود«ایه/24»، كه مى‏فرمود: ازدواج با آنان حرام است،
و محصنات در آيه مورد بحث«آیه/25» به معناى زنان آزاد بود كه مى‏فرمود: اگر توانايى آن را نداريد كه با زن آزاد ازدواج كنيد با كنيزان ازدواج كنيد .
در نتيجه معناى آيه چنين مى‏شود: كه اگر كنيزان مؤمن مرتكب زنا شدند، نصف عذابى كه زنان آزاد و بى شوهر دارند خواهند داشت، و آن عبارت است از پنجاه تازيانه.
ممكن هم هست بگوئيم مراد از احصان در اينجا احصان عفت باشد، به اين بيان كه در آن ايام كنيزان آزادى عمل نداشتند تا هر كارى كه دلشان مى‏خواست بكنند، چون تابع اوامر مولاى خود بودند، و مخصوصا در مساله فحشا و فسق و فجور- اگر اتفاق مى‏افتاد- به دستور مولايشان بوده كه آن موالى مى‏خواستند از راه ناموس‏فروشى كنيزان خود، عوايدى بدست آورند، و ما اين معنا را از آيه شريفه:« وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً»[1].(و كنيزان خود را مجبور به دادن زنا نكنيد در صورتى كه خودشان مى‏خواهند عفيف باشند) ...، پس مى‏توان در حق چنين كنيزى گفت:" فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ ..." (يعنى اگر كنيزى كه اسلام و ايمان او را داراى عفت كرده، با اينهمه زنا بدهد نصف حد زن آزاد را دارد).

[1].نور/33

با سلام خدمت دوست عزیز.
اولا این مبنای شما که فقط از قرآن جواب می خواهید :

iman2010;81162 نوشت:
خواهش میکنم دلایل خودرا فقط از قرآن ذکر کنید والا احادیث وروایات مربوط به سنگسار چه در شیعه وچه در سنی همه مخالف قرآن وعقل است!.

مخالف خود قرآن است.آیا قرآنی را می گویید که می فرماید:قل اطیعو الله و الرسول و اولی الامر منکم؟(از خدا و رسول و از اولی الامر اطاعت کنید)دقت کنید که هیچ استثنایی در آیه شریفه نیامده که فقط در بعضی موارد اطاعت کنید.بلکه این دستور، عمومیت دارد. یا قرآن دیگری را می گویید؟
آیا قرآنی را می گویید که می فرماید: " و ما آتاکم الرسول فخذوه"(آنچه را پیغمبر تشریع کرد بپذیرید)،آیا قرآنی را می گویید که می فرماید:"و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی"(پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمی گوید بلکه هر چه هست وحی الهی است) و آیا قرآنی را می گویید که می فرماید" و من یعص الله و رسوله یدخله نارا خالدا فیها"(هر کس از خدا و رسولش سرپیچی کند خداوند او را وارد آتشی می کند که در آن جاودان خواهد بود).ثانیا انحراف از دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم است که در حدیث صحیح مورد اتفاق شیعه و سنی مسلمین را ارجاع به کتاب و "عترت" و در حدیثی دیگر به کتاب و "سنت" دادند.
پس هیچگاه با قرآن به تنهایی نمی توان استدلال کرد.
iman2010;81162 نوشت:
دردین هیچکس حتی پیامبر حق وضع قانون ندارد( ان الحکم الا لله )

این آیه شریفه که شما آورده اید(ان الحکم الا لله)،مرا یاد حرف خوارج انداخت که در مخالفت با حکومت امیرالمونین به این آیه استدلال می کردند.بله دوست عزیز ان الحکم الا لله، اما استقلالا.اما اطاعت از نبی اکرم و عترت او هم مثل حکم خود خدا واجب است اما نه استقلالا بلکه بالتبع.یعنی بخاطر دستور خدا مبنی بر پیروی از رسول و اولی الامر.پس این آیه عامی است که مخصص دارد و مخصصش همان آیاتی است که در بالا آورده ام.
ثالثا مگر همه احکام در قرآن آمده اند؟آیا حکم چگونه نماز خواندن در قرآن آمده است؟آیا حکم کیفیت حج در قرآن آمده است یا خداوند آن را ارجاع به دستور پیامبر داده است.همانگونه که پیامبر فرمودند:صلوا کما رایتمونی اصلی(همانطور که من نماز می خوانم شما هم بخوانید)و در مورد حج هم تعبیر مشابهی دارند.
رابعا فرض را بر این می گیریم که فقط قرآن، حَکَم باشد.
iman2010;81162 نوشت:
خواهش میکنم دلایل خودرا فقط از قرآن ذکر کنید

آنطور که من در کتب شما بوسیله نرم افزار سرچ کردم بیش از 90 مورد این حدیث با مضامین مختلف آورده شده از جمله در مسند احمد بن حنبل،جلد5،ص132و183/سنن دارمی،ج2،ص179،/سنن ابن ماجه،ج2،ص854/مستدرک حاکم،ج2،ص415وج4،ص359/سنن بیهقی،ج8،ص211 و همانطور که عرض کردم در 90 مصدر و مجموعا در 238 مورد.و این حدیث، طبق اقرار علمای خودتان صحیح است.حال این حدیث چیست؟مضمون و خلاصه اش این است که عمر بن الخطاب می گوید "آیه رجم در قرآن وجود داشته و ما آن را می خواندیم و آیه اش این بوده که "الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة نكالا من الله والله عليم حكيم"و رسول خدا به آن عمل می کرد"و همچنین از ابی بن کعب نقل کرده اید که گفته "سوره احزاب در زمان پیامبر به اندازه سوره بقره بود و در ان آیه رجم وجود داشت"
متن سه حدیث از این 90 مورد را خدمتتان می آورم:
1)" عن أبي بن كعب قال كم تقرؤن سورة الأحزاب؟ قال بضعا وسبعين آية قال لقد قرأتها مع رسول الله صلى الله عليه وسلم مثل البقرة أو أكثر منها وان فيها آية الرجم"(مسند احمد،چاپ دارصادر بیروت ج5،ص132)
2)" عن ابن عباس أنه قال سمعت عمر ابن الخطاب يقول الرجم في كتاب الله على من زنى إذا أحصن من الرجال والنساء إذا قامت عليه البينة أو كان الحبل أو الاعتراف . أخبرنا مالك عن يحيى بن سعيد أنه سمع سعيد بن المسيب يقول قال عمر إياكم أن تهلكوا عن آية الرجم أن يقول قائل لا أجد حدين في كتاب الله فقد رجم رسول الله ورجمنا والذي نفسي بيده لولا أن يقول الناس زاد عمر في كتاب الله لكتبتها " الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة " فإنا قد قرأناها . حدثنا الربيع قال أخبرنا الشافعي قال أخبرنا مالك وابن عيينة عن ابن شهاب عن عبيد الله بن عبد الله عن أبي هريرة وزيد بن خالد وزاد سفيان وسئل أن رجلا ذكر أن ابنه زنى بامرأة رجل فقال رسول الله " لأقضين بينكما بكتاب الله " فجلد ابنه مائة وغربه عاما وأمر أنيسا أن يغدو على امرأة الآخر " فان اعترفت فارجمها " فاعترفت فرجمها ( قال الشافعي ) رحمه الله كان ابنه بكرا وامرأة الآخر ثيبا قال فذكر رسول الله عن الله حد البكر والثيب في الزنا فدل ذلك على مثل ما قال عمر من حد الثيب في الزنا ( قال الشافعي ) قال الله جل ثناؤه في الإماء " فإذا أحصن فإن أتين بفاحشة فعليهن نصف ما على المحصنات من العذاب .

iman2010;81162 نوشت:
اگر حکم زنای محصنه سنگسار ویا اعدام است نصف آن که در آیه ذکر شده یعنی چه؟

این هم جواب شما از قول امامتان شافعی:
" فعقلنا عن الله أن على الإماء ضرب خمسين لأنه لا يكون النصف إلا لما يتجزأ فأما الرجم فلا نصف له "(اختلاف الحدیث امام شافعی،ص533)
3)" لقد قرأنا فيها الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة نكالا من الله والله عليم حكيم"(مسند احمد،ج5،ص132)
قابل ذکر است که من به عنوان یک شیعه قول به نقصان و تحریف قرآن را قبول ندارم اما همه این موارد را از کتب خودتان آوردم و همانطور که گفتم حدیث صحیح مثل خود قران حجیت دارد.
والسلام علی من اتبع الهدی.

iman2010;81162 نوشت:
ازآنجائی که دردین قانونگذار فقط خداست وپیامبر تنها نحوه اجرای این قوانین را نشان میدهد(سنت) ودردین هیچکس حتی پیامبر حق وضع قانون ندارد( ان الحکم الا لله ) با اطمینان کامل عرض میکنم تمام احادیث وروایات مربوط به سنگسار که از قول پیامبر وامامان ویاران رسول الله نقل شده همه دروغ وکذب محض است.


با سلام

اين مطلب شما بيانگر اين است كه ما بايد همه قواني اسلام را از قران بدست اوريم؟؟

و اين اشتباهي است علني و اشكار و مخالف قوانين دين

بنده چند سوال واضح از شما دارم:

-- اگر روايات و احاديث را كنار بگذاريد و حكم را فقط در قران بجوييد؟؟ تعداد ركعات نماز را چگونه تعيين خواهيد كرد؟؟؟

-- تعداد طواف هاي دور كعبه را چطور؟؟؟

نوع نماز را ؟؟؟

و هزاران سوال ديگر از اين دست

بزرگوار
نظر فله اي به احاديث و كنار گذاشتن كيلويي روايت با اين شدت و قوت نشان از عدم اشنايي شما به مباني دين و راههاي دريافت معارف اسلام عزيز است

جناب ایمان 2010 قبل از هر چیزی به ما بگویید در کجای قران آمده است که شخصی به خاطر نبستن مغازه و عدم شرکت در نماز جماعت باید جریمه نقدی ، پلم شدن مغازه و در صورت تکرار، خواندن هزار رکعت نماز در برابر قاضی انجام دهد ؟؟؟؟؟؟

این حکمی است از سوی دولت سعودی به اسم اسلام پاک اجرا میکند.

آیه اش را ذکر کنید البته حدیث هم گفتید بد نیست!!!

بد نیست جناب ایمان بدانند این نظر مفتی زاده مخالفت با سنت قطعیّه متواتره عند الفریقین است که احدی منکر آن نشده مگر خوارج لذا ایشان آنچنان هنری ننموده اند،قبل از ایشان خوارج همین نظر را دادند و با مخالفت همۀ مسلمانان مواجه شدند.
تعدادی از فتاوای علمای اهل تسنن را مشاهده بفرمایید:
1-ابن قدامة حنبلی در کتاب مغنی خود می گوید:
الْفَصْلُ الْأَوَّلُ : فِي وُجُوبِ الرَّجْمِ عَلَى الزَّانِي الْمُحْصَنِ، رَجُلًا كَانَ أَوْ امْرَأَةً .
وَهَذَا قَوْلُ عَامَّةِ أَهْلِ الْعِلْمِ مِنْ الصَّحَابَةِ ، وَالتَّابِعِينَ ، وَمَنْ بَعْدَهُمْ مِنْ عُلَمَاءِ الْأَمْصَارِ فِي جَمِيعِ الْأَعْصَارِ ، وَلَا نَعْلَمُ فِيهِ مُخَالِفًا إلَّا الْخَوَارِجَ ، فَإِنَّهُمْ قَالُوا : الْجَلْدُ لِلْبِكْرِ وَالثَّيِّبِ ، لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى : { الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ } .
وَقَالُوا : لَا يَجُوزُ تَرْكُ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى الثَّابِتِ بِطَرِيقِ الْقَطْعِ وَالْيَقِينِ ، لِأَخْبَارِ آحَادٍ يَجُوزُ الْكَذِبُ فِيهَا ، وَلِأَنَّ هَذَا يُفْضِي إلَى نَسْخِ الْكِتَابِ بِالسُّنَّةِ ، وَهُوَ غَيْرُ جَائِزٍ .
وَلَنَا ، أَنَّهُ قَدْ ثَبَتَ الرَّجْمُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِقَوْلِهِ وَفِعْلِهِ ، فِي أَخْبَارٍ تُشْبِهُ الْمُتَوَاتِرَ ، وَأَجْمَعَ عَلَيْهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى مَا سَنَذْكُرُهُ فِي أَثْنَاءِ الْبَابِ فِي مَوَاضِعِهِ ، إنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى [1]،

2- ماوردی شافعی در کتاب الحاوی الکبیر می گوید:
َ«الدَّلِيلُ عَلَى وُجُوبِ الرَّجْمِ : - بِخِلَافِ مَا قَالَهُ الْخَوَارِجُ - مَا قَدَّمْنَاهُ مِنَ الْأَخْبَارِ عَنِ الرَّسُولِ {صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ} قَوْلًا وَفِعْلًا ، وَعَنِ الصَّحَابَةِ نَقْلًا وَعَمَلًا وَاسْتِفَاضَتُهُ فِي النَّاسِ، وَانْعِقَادُ الْإِجْمَاعِ عَلَيْهِ حَتَّى صَارَ حُكْمُهُ مُتَوَاتِرًا».[2]

3-فقه حنفی:
وَإِنْكَارُ الْخَوَارِجِ الرَّجْمَ بَاطِلٌ ؛ لِأَنَّهُمْ إنْ أَنْكَرُوا حُجِّيَّةَ إجْمَاعِ الصَّحَابَةِ فَجَهْلٌ مُرَكَّبٌ بِالدَّلِيلِ بَلْ هُوَ إجْمَاعٌ قَطْعِيٌّ ، وَإِنْ أَنْكَرُوا وُقُوعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِإِنْكَارِهِمْ حُجِّيَّةَ خَبَرِ الْوَاحِدِ فَهُوَ بَعْدَ بُطْلَانِهِ بِالدَّلِيلِ لَيْسَ مِمَّا نَحْنُ فِيهِ ؛ لِأَنَّ ثُبُوتَ الرَّجْمِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مُتَوَاتِرُ الْمَعْنَى كَشَجَاعَةِ عَلِيٍّ وُجُودِ حَاتِمٍ وَالْآحَادُ فِي تَفَاصِيلِ صُوَرِهِ وَخُصُوصِيَّاتِهِ[3]

این قبیل نظریات به اصطلاح روشن فکری که هیچ بار علمی ندارد در نزد علمای اهل فن مردود است.با این حال بنده متحیّرم چگونه ایشان را مقتدای خود قرار داده اید؟


[1].المغنی ،ابن قدامة/باب وجوب الرجم علی الزانی،ج20ص17.

[2].الحاوی الکبیر، العلامة أبو الحسن الماوردى،ج13ص405.

[=&quot][3].فتح القدیر لکمال بن الهمام،ج11ص348.

ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که حکم سنگسار اختصاص به اسلام ندارد و در ادیان سابق هم موجود بوده است.مثل خیلی از احکام دیگر همچون روزه که خداوند درباره اش فرموده "...کما کتب علی الذین من قبلکم"
توجه شما را به این فرازها(آیات) از کتاب مقدس جلب می کنم:

" لکن اگر این سخن راست باشد(منظور تهمت زنا است)،و علامت بکارت ان دختر پیدا نشود(21)آنگاه باید دختر را نزد در خانه پدرش بیرون آورند و اهل شهرش او را با سنگ سنگسار نمایند تا بمیرد چونکه در اسرائیل قباحتی نموده است.پس بدی را از میان خود دور کرده ای(22)اگر مردی یافت شود که با زن شوهر داری همبستر شده باشد پس هر دو کشته شوند.پس بدی را از اسرائیل دور کرده ای(23)اگر دختر باکره ای به مردی نامزد شود و دیگری او را در شهر یافته با او همبستر شود(24)پس هر دو ایشان را نزد دروازه شهر بیرون آورده ایشان را با سنگها سنگسار کنند تا بمیرند پس بدی را از میان خود دور کرده ای(25)
کتاب مقدس ، سِفر تثنیه22، فرازهای21-25


سلام علیکم جمیعا

اگر انسانی عقیده اشتباهی را نشر دهد و پس از آگاهی از اشتباه خود برای جبان آن اقدام نکند انسان نیست.

من هم مانند دیگر انسانها در مورد حکم سنگسار عقیه اشتباهی داشتم و با این طریق از حضور کارشناسان این سایت عذر خواهی میکنم اگر در دفاعیه ام توهینی کردم .

ایمان 2010 گرامی

این عبارات ( ان الحکم الا لله )توسط معاویه و هوادارانش در دوران علی علیه السلام استفاده شد در حالیکه هرگزآنها مسلمان نبودند.

دوما اینکه اگر میدانستید با نشر زنای محسنه - نشر همجنس بازی و زنا پایه های شیطان پرستی در جوامع دینی ایجاد شده و مردم ابتداعا به سمت گناهان و سپس پرستش شیطان کشیده میشوند باز هم این حکم را ناثواب میدانستید؟


دوستان قدیمی و اساتید از مباحث بنده خبر دارند و دیده اند سر همین مطلب با خیلی ها در این سایت و سایت پرسمان قرآنی بحث کرده و تمام گوشه کنار و زوایای این حکم و تاریخچه اش و نحوه اجرایش در هر دو سایت بطور مجموع مطرح گردید و بحث شد.

ولی امروز من از مراجعی که امکان دارد این عبارات به گوششان برسد میخواهم که :
به این دلیل که برای نجات انسان از انحرافات مسموم و خطرناک باید چنین قوانینی وضع گردد تا قبح آن در انظار باقی بماند و مردم برائت کنند از چنین اعمالی بنده پیشنهاد میکنم که جسد زانی نه غسل داده شود و نه در قبرستان اهل کتاب دفن شود.

واگر در دین مجوزی بود تقاضای سوزاندن جسد را میکردم.

یاحق

اين هاي و هوي که ايجاد کرده اند که سنگسار غير انساني است و اعدام غير انساني است و قطع کردن دست دزد غير انساني است و از اين حرفها...

يک سئوال : يک دزد متجاوز به عنف --يک قاتل که حق حيات را از يک انسان ديگر به ناحق مي گيرد ----يک زن شوهر دار که تعهد داده به شوهرش و يک مرد متاهل که تعهد داده به همسرش و اين عهد را مي شکند و گرانمايه ترين گوهرش را که همان عفت است به حراج مي گذارد ------ يک دزد که دستمايه رنج شب و روز ديگران را به يغما مي برد
آيا اينها انسانند؟

اينها همه از القائات شيطان است که مي خواهد حکم الهي را در ابتدا و در انتها بي رنگ کند تا فساد گسترش يابد و شياطين افسار گسيخته تر شوند

و الله متم نوره و لو کره الکافرون

[quote=iman2010;81162]اسلام دین رحمت است! اسلامی که حتی اجازه آزارحیوانات وحشی وخطرناک را هم نمی دهد! قانون سنگسارقانون الهی نیست[/quote]

پاسخ مبنایی!!!

پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه واله دارای 3 منصب بودند .
- منصب تلقی و ابلاغ وحی؛
- منصب تبیین و تفسیر وحی؛
-منصب ریاست عامّه بر امت و اجرای قوانین الهی در سطح
جامعه اسلامی.

پیامبر صلی اله علیه واله تشریعات الهی را دریافت می نمودند . ولی برخی ایات متقن الهی به صورت کلی بیان شده است . بنابر این نیاز است که شخص معصوم آن را تبیین کند و یا تفسیر نماید.پیامبر صلی الله علیه واله نیز در باره چنین آیاتی به تبیین آنها برای امّت اسلامی می پرداختند.و نکته مهم اینکه سیره پیامبر صلی الله علیه واله حجیت قطعی دارد و از صدر اسلام تا کنون هیچ خدشه ای به قطعیت سنت پیامبر صلی اله علیه واله نیست. و در فقه اهل سنت و شیعه این مهم واضح و مبرهن است و هیچ دعوا و مناقشه ای در آن نیست.

در فقه شیعه برای به دست آوردن احکام فقهی به منابع 4 گانه ؛ قرآن ، سنت ،اجماع( که کاشف از قول فعل و تقریر معصوم باشد) و عقل رجوع میکنند.

حال بسیاری از احکام در قران حکمی برایش نیست و حتی حدود و دیات ولی به وسیله سنت قابل به دست آوردن است. من جمله رکعات نماز، حکم مقدار بریدن دست دزد، حد نصاب زکوة و یا چه اقلامی متعلق زکوة و خمس است وووو و از جمله زنای محصنه. اینجا سنت قطعی پیامبر صلی الله علیه واله دست امت را میگیرد و حکم برایشان کشف میشود .
نتیجه اینکه:

سنّت که گفتار پیامبر و اهل بیت معصومین پیامبر صلی الله علیه واله است یکی از منابع استخراج احکام شرعی علاوه بر قرآن به شمار می‏رود و بسیاری از احکام شرعی از روایات پیامبر و اهل بیت(ع) استفاده می‏شود. حکم رجم زناکاری که دارای همسر باشد با تحقق شرایط آن یکی از مسائلی است که با روایات متعدد از پیامبر و ائمه معصومین(ع) ثابت شده است. و محل اتفاق جمیع فقها است بلکه به حد ضرورت و بداهت بین مسلمانان رسیده و جای تأمل و تردید در این حکم وجود ندارد. و در صدر اسلام به دستور پیامبر(ص) انجام گرفته است.
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
جواهر الکلام، محمدحسن نجفی، نشر اسلامیه، چاپ ششم، 1363 ش، ج 41، ص 318 321.[1]

در تفسیر المیزان درباره شأن نزول آیه 19 از سوره مائده روایاتی امده است، مبنی بر اینکه حکم سنگسار قبل از اسلام و از جمله در آیین یهود بوده است. آنچه از این روایات برداشت می شود آنست که یهودیان این حکم (رجم یا سنگسار) را به نادرستی کنار گذاشته و اجرا نمی کردند.[ii][2]

در کتاب در المنثور در ( ذیل آیه 19 مائده) از ابن ضریس و نسایی و ابن جریر و ابی حاتم و حاکم یشابوری از ابن عباس حدیث نقل شده است:

من کفر بالرجم فقد کفر بالقران من حیث لا یحتسب ، قال تعالی (یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم کثیرا مما کنتم تخفون من الکتاب) فکان الرجم مما اخفوا؛

کسی که رجم را کافر شود همانا قران را کافر شده است از آنجایی که گمانش هم نمیکند.هم چنانکه خداوند در قران می فرماید:
(ای اهل کتاب به تحقیق رسول ما به سو ی شما آمد تا بیان کند بسیاری از چیزهایی را که از کتاب مخفی و پنهان میکردید.)رجم همان چیزی است که علما اهل کتاب آن را مخفی کردند.

ر.ک.المیزان ،علامه طباطبایی،ج5،ص289.

با سلام و احترام.
من سعی میکنم تک تک جواب دوستان را بدهم. نقل قول از دوستان را با رنگ آبی مشخص میکنم:
1. سعید:
دستوراتی که در قرآن به عنوان احکام عملی آمده مانند نماز، روزه، حج و ... بصورت کلی بیان شده و جزئیات آنها در قرآن نیامده و بیان و شرح جزئیات آنها بنا به فرموده قرآن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله واگذار شده است

حرف شما درست است. در قرآن آمده نماز بخوانید ولی پیامبر نحوه نماز خواندن را به ما میآموزد ولی در قرآن در مورد زنای محصنه زنان کنیز آمده است که مجازات آنها نصف مجازات زنان آزاد است و واضح است معنی آن این است که مجازات زنان آزاد باید چیزی باشد که قابل نصف کردن باشد. کدام یک از این سه مورد قابل نصف شدن هستند؟ 1. سنگسار 2. اعدام 3. صدضربه شلاق؟ واضح است که فقط مورد سوم. و این مورد آنقدر ساده است که نیاز نیست خودمان را درگیر دنیای روایات کنیم. ممکن است پیامبر چنین حکمی نداده باشد؟

برخی دیگر از دستورات دین مانند حکم سنگسار در قرآن بیان نشده است.اما از آنجایی که بیان حکم الهی مخصوص پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام است. کلام آنها حجت است.

معلومه که چنین حکمی در قرآن نیست. شما به من بگویید آیات حکم مجازات زنای محصنه در قرآن بیان شده یا خیر؟ اگر بیان شده چه نوشته شده است؟ آیا حدیثی که برخلاف قرآن باشد رو شما قبول میکنید؟

از طرفی دیگر اگر هولناک بودن و و حشیانه بودن عملی ملاک تشخیص حکم الهی باشد بنابراین حکم قطع دست و پای محارب یا اعدام او همچنین قطع دست دزد که صریح آیات قرآن است(إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ/وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما 33 و 38 مائده) را باید حکم خدا ندانیم و این قطعا باطل است.

بنده گفتم که این حکم هم ضد انسانی است و هم ضدقرآنی. شما حالا که بحث ضدانسانی بودن را قبول ندارید بهتر است براساس همین قرآن بحث کنیم. این حکم قطع دست کاملا منطقی و عقلانی است. لازم شد در جای خودش توضیح خواهیم داد ولی حکم سنگسار برخلاف قرآن است. لطفا دقت کنید: برخلاف قرآن است.

2. طاها
[=arial]اسلام دين رحمت است ولي تنها دين رحمت نيست
اسلام دين مهرباني و رافت است ولي در كنار همين رافت و مهرباني شديدترين عذاب ها را براي گناه كاران و سرپيچي كننده گان از دستوران الهي مشخص كرده است

حرف شما درسته. ولی خداوند خودش را به چه صفتی معرفی میکنه؟ چرا ما قرآن رو با الرحمن و الرحیم شروع میکنیم مگر خدا قهار و جبار و... هم نیست؟ پس چرا در کنار الرحمن یکی از صفات دیگر خود مثل قهار را ذکر نمیکند بلکه هر دو صفتی را که بیان میکنیم در شروع آیات هر دو صفت ناشی از بخشش و لطف خداست نه غضب خدا نه .....

[=arial] در همين قراني كه جنابعالي ان را تنهاترين منبع مي دانيد كه اشتباه محض است و خواهد امد

بنده در کجا گفتم که قرآن تنهاترین منبع هست؟ لطفا به سرنگاری که در مورد "سنت در نظر مکتب قرآن" زده ام رجوع کنید


جواب سایر دوستان رو سعی میکنم در سرفرصت بدهم.

iman2010;81162 نوشت:
سنگسار جنایتی هولناك وضدبشری كه متاسفانه بنام پاك اسلام انجام میشود! نظر کاکه احمد مفتی زاده در مورد حکم سنگسار

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به همه دوستان
جناب iman2010 در نهایت عذرخواهی و با عرض پوزش فراوان عرض می کنم برایم جالبه بدانم که واکنش حضرتعالی و جناب کاکه... در قبال کسی که :Esteghfar:اگر خدایی نخواسته و دور از جان، برای ناموس حَضَراتتان (معاذ الله) چنین موردی پیش آمد کند با فرد جانی خبیث چه می کنید؟!
آن چه برای خود نمی پسندید برای دیگران....؟!
-آیا پیشگیری بهتر از درمان نیست؟! تا کسی به ذهن خود هم اجازه فکر آن را هم ندهد تا چه رسد به اجرا؟
-افلا تتدبرون القران؟!
-و مطلب دیگر اینکه اگر عذاب سخت و سنگین سنگسار موجب پاک شدن یا لا اقل تخفیف مجازات جنایتکاری در آخرت شود تا گرفتار عذاب سخت دوزخ نشود باز هم شما مخالفتی دارید؟!

با سلام و احترام
جملات آبی نقل قول از دوستان است
3. صدرا
ولى با توجه به اينكه كلمه" محصن" در اين جمله دو بار ذكر شده و بايد هر دو به يك معنى باشد، و از طرفى زنان آزاد شوهردار مجازاتشان سنگسار كردن است نه تازيانه خوردن، روشن مى‏شود كه تفسير اول يعنى محصن بمعنى شوهردار بودن، قابل قبول نيست، همانطور كه تفسير دوم يعنى مسلمان بودن نيز شاهدى ندارد.

جناب صدرا شما با یک پیش فرض شروع به جواب دادن کرده اید و آن پیش فرض این است که الا و بلا حکم زنای محصنه سنگسار است و لذا دنبال جوابی دیگر برای تفسیر این آیه میگردید ولی خودتان هم نتوانستید یک معنی درست و محکم (بجز شوهردار) برای محصنه پیدا کنید. شما میگویید چون حکم زنای زنان شوهردار سنگسار است پس محصنات در اینجا نمیتواند به معنای زن شوهردار باشد! من از شما میپرسم از کجا فهمیدید که حکم زنای زنان شوهردار سنگسار است؟؟؟؟؟؟؟ از حدیث؟
فرض کنید هیچ حدیثی وجود نمیداشت. آنگاه نیز سعی میکردید در تفسیر این آیه هرطوری که شده سعی کنید محصنه را زن شوهر دار تلقی نکنید؟ متاسفانه شما با یک پیش فرض وارد قضیه شده اید و ناگفته نتیجه پیداست.

در نتيجه معناى آيه چنين مى‏شود: كه اگر كنيزان مؤمن مرتكب زنا شدند، نصف عذابى كه زنان آزاد و بى شوهر دارند خواهند داشت، و آن عبارت است از پنجاه تازيانه.

این سخن شما بسیار عجیب است. که شما چنین آیه را دارید معنی میکنید. چطور میشود مجازات یک کنیز شوهردار نصف مجازات یک زن بی شوهر باشد!!! این حتی از لحاظ نسبت و منطق نیز نادرست است!
مگر میتوان یک زن بی شوهر را با زن شوهردار (ولو کنیز) مقایسه کرد که شما در اینجا چنین کردید؟؟؟؟؟؟

4. hadimahani
آیا قرآنی را می گویید که می فرماید:قل اطیعو الله و الرسول و اولی الامر منکم؟(از خدا و رسول و از اولی الامر اطاعت کنید)
آیا قرآنی را می گویید که می فرماید: " و ما آتاکم الرسول فخذوه"(آنچه را پیغمبر تشریع کرد بپذیرید)،آیا قرآنی را می گویید که می فرماید:"و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی"(پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمی گوید بلکه هر چه هست وحی الهی است) و آیا قرآنی را می گویید که می فرماید" و من یعص الله و رسوله یدخله نارا خالدا فیها"(هر کس از خدا و رسولش سرپیچی کند خداوند او را وارد آتشی می کند که در آن جاودان خواهد بود)

بله همین قرآن را میگویم و بنده نیز حرفهایی که زدید را قبول دارم. من مشکلی با اجرای سنت پیامبر ندارم و اتفاقا قرآن بدون سنت نمیتواند راهگشا باشد چرا که روش اجرای دستورات الهی توسط حضرت محمد بیان شده است و خداوند فقط قوانین را وضع کرده است. پس تا اینجا من هم با شما موافقم.

این آیه شریفه که شما آورده اید(ان الحکم الا لله)،مرا یاد حرف خوارج انداخت که در مخالفت با حکومت امیرالمونین به این آیه استدلال می کردند. ثالثا مگر همه احکام در قرآن آمده اند؟آیا حکم چگونه نماز خواندن در قرآن آمده است؟آیا حکم کیفیت حج در قرآن آمده است یا خداوند آن را ارجاع به دستور پیامبر داده است

اجازه دهید مقصودم را اندکی واضحتر بیان کنم تا در مورد من دچار شبهه نشوید. هیچ کس جز خداوند حق قانونگذاری در دین را ندارد. خداوند شارع و رسول او تشریع گر! یعنی خداوند حکم را بیان میکند و رسول او نحوه اجرای حکم را به مردم آموزش میدهد. مثلا خداوند فرموده که نماز بخوانید و پیامبر روش نماز خواندن را به ما آموخته و همینطور در مورد حج و...
و اما در مورد سنگسار، خداوند فرموده که مجازات زنای محصنه فلان چیز است ولی نحوه اجرای آن توسط رسول آموزش داده شده است و شلاق زننده نباید رحم کند و دلسوزی داشته باشد اگر ترس خدا را در دل دارد (آیه قرآن بود که ترجمه کردم). پس توجه کردید؟ حتی رسول نیز حق قانونگذاری ندارد بلکه رسول نحوه اجرای قوانین را توضیح میدهد. امیدوارم منظورم را متوجه شده باشید.

آنطور که من در کتب شما بوسیله نرم افزار سرچ کردم بیش از 90 مورد این حدیث با مضامین مختلف آورده شده از جمله در......

دوست گرامی. لازم نبود این همه زحمت بکشید چرا که من خودم همان اول عرض کردم سنگسار رو هم شیعه و هم سنی از حدیث به اصطلاح صحیح گرفته اند. پس بنده نگفتم حکم سنگسار در حدیث نیست بلکه گفتم احادیث سنگسار برخلاف قرآن هستند و قطعا پیامبر حرف برخلاف قرآن نمیزند.

این هم جواب شما از قول امامتان شافعی:
" فعقلنا عن الله أن على الإماء ضرب خمسين لأنه لا يكون النصف إلا لما يتجزأ فأما الرجم فلا نصف له "(اختلاف الحدیث امام شافعی،ص533)

تشکر از زحمات صادقانه ی شما. ولی امام شافعی (رحمه الله علیه) نیز چون فرض کرده که بر اساس حدیث حکم زنای محصنه سنگسار است چنین توضیحی را نوشته است. در نظر ما هیچ کس معصوم نیست و همه جایزالخطا و متاسفانه این خطای سنگسار کل بلاد مسلمین را فراگرفته است.

ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که حکم سنگسار اختصاص به اسلام ندارد و در ادیان سابق هم موجود بوده است

دوست گرامی بنده هم گفتم که حکم سنگسار حکمی غیراسلامی است که از آیین تحریف شده ی یهود و مسیحیت وارد اسلام شده است.

دوست گرامی سلام.
اشتباه شما از آنجا ناشی می شود که معنای "احصان" را فقط به معنای "شوهرداربودن" گرفته اید.
درحالی که احصان معانی متعددی دارد که یکی از آنها شوهردار بودن است.مثلا یکی از معانی آن حفظ خود و پاکدامنی است.که اینجا هم منظور همین معناست.چون در آن زمان بیشتر ،کنیزان به عمل زنا روی می آوردند و برای زنان ازاد عار بود که این کار را بکنند.ومنظور آیه از محصنات در اینجا زنان پاکدامن آزادی است که شوهر ندارند.
مثلا در مورد حضرت مریم که خدا می فرماید "و التی احصنت فرجها" آیا به این معنی است که حضرت مریم شوهر کرد؟
سعی کنیم اینطور مسائلی که همه مسلمین از صدر اسلام تا کنون روی آن توافق دارند را به این ضرس قاطع رد نکنیم.نمی گویم سوال نکنیم و یا در آن حتی شبهه نکنیم بلکه می گویم با قاطعیت صد در صد رد نکنیم.چون اگر واقعا همانطور که عمر گفته(عمل بذلک رسول الله و عملناه) شما یک در صد هم احتمال بدهی که پیغمبر این کار را کرده است آنوقت شما روز قیامت می توانی به چهره رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نگاه کنی که او را نعوذ بالله جنایتکار ضدبشر خوانده ای؟
قضاوتش با وجدان خودت!

سلامممممم به اسک دینی های روشن دل
چنتا نکته
[="indigo"]اول اینکه واقعا بریدن دست دزد و اعدام کسی که آدم میکشه(قصاص)واقعا با عقل و منطق جور درمیاد و علاوه برین قران هم صریجا بهش اشاره کرده و با چیدن چنتا استدلال عقلی کنار هم دیگه جای بحثی توش نیست و کاملا درسته همونطور که دستورات خداوند هیچوقت ناسازگار با عقل و فطرت نیس(ما حکم بها العقل حکم بها الشرع)[/]

[="purple"]اما نکته دوم اینکه سنگسار یک حکم کلیه حکم جزیی نیس که ما بگیم خداوند در قران فرموده که زنان زناکار محصنه رو بکشید و به قتل برسونید بعد حالا پیامبر بگن که اینجوری بکشید یعنی سنگ بارونش کنید(اعدامش نکنیدا)کجای قران اومده حکم زن زناکار مرگه؟؟؟؟[/]

[="purple"]من با حرف دوستان موافقم که باید جلوی این کار قبیح گرفته بشه درست ،حتی اگه با اعدام باشه،اما دوستان سنگسار واقعا نامعقوله ،مگه پیامبر خدا(ص)نفرمودند که:احادیث ما را با قرآن تطبیق دهید اگر با قران همخوانی نداشت ان را به ما بسته اند؟
[/]
[="darkorchid"]و بعد همون بریدن دست دزدها یازده شرط داره در فقه(به همین خاطر در مملکت ما دست دزدان به راحتی بریده نمیشه البته گاهی اوقات سهل انگاری هم هست)یعنی خداوند به همین راحتی راضی به بریدن دست و.. نیست
و همونطور که دوستمون اشاره کردند خداوند قوانین سختی رو برای اثبات زنا گذاشته که در واقع این قوانین رمز داشتن قبح و شیوع پیدا نکردن این امر در بین مسلمین هست نه اینکه سنگسار چون وحشتناکه مردم طرفش نمیرن اعدام هم وحشتناکه اما مردم ادم نمیکشن؟؟؟(قصاص نفس)[/]
[="darkorchid"]خداوند با گذاشتن این قوانین سخت برای اثبات زنا از این امر منافی عفت جلوگیری کرده است
همونطور که میفرمایند در برابر مسلمین اظهار گناه نکنید و به گناهانتون اعتراف نکنید تا شیوع پیدا نکنه(ما به دنبال اثبات زنا نباشیم که موجب شیوع این امر بشه)
[/]

با سلام به دوستان

دوست عزیزتوجه و مطالعه داستان خالد بن وليد رازهاي نهفته را آشكار مي كند.خود بزگانتون از حکم سنگسار گفته اند.
ولما بلغ الخبر أبا بكر وعمر رضي الله عنهما قال عمر لأبي بكر رضي الله عنه إن خالدا قد زنى فارجمه قال ما كنت لأرجمه فإنه تأول فأخطأ قال فإنه قتل مسلما فاقتله به قال ما كنت لأقتله به إنه تأول فأخطأ قال فاعزله قال ما كنت لأشيم سيفا سله الله عليهم أبدا
وفيات الأعيان ج6 ، ص 15 ، حرف الواو ، ذيل ترجمه وثيمة ابن الفرات رقم 769 ، که در رقم 294 ( ذيل رقم 769 ) داستان مالک بن نويرة را ابن خلکان نقل مي کند .
ابن خلکان نقل مي کند : وقتي كه خبر زناي خالد بن وليد با همسر مالک بن نويرة به ابوبکر و عمر رسيد ، عمر به ابوبکر گفت : خالد زنا کرده است او را سنگسار کن . ابوبکر گفت من او را سنگسار نمي کنم او مجتهدي است که در اجتهادش به خطا رفته است.عمر به ابوبکر گفت: او مسلماني را کشته است،او را بکش (به قتل برسان ، اورا قصاص کن) ، ابوبکر گفت : او را نمي کشم او مجتهدي است که در اجتهادش به خطا رفته است.عمر به ابوبکر گفت : پس او را عزل کن . ابوبکر جواب داد : من شمشيري را که خداوند بر سر آنان از نيام بيرون کشيده است هيچ وقت در غلاف نمي کنم .

. قال أحمد ابن زهير حدثنا عبيد الله بن عمر القواريري حدثنا مؤمل بن إسماعيل حدثنا سفيان الثوري عن يحيى بن سعيد عن سعيد بن المسيب قال كان عمر يتعوذ بالله من معضلة ليس لها أبو الحسن وقال في المجنونة التي أمر برجمها وفى التي وضعت لستة أشهر فأراد عمر رجمها فقال له على إن الله تعالى يقول وحملة وفصاله ثلاثون شهرا الحديث وقال له إن الله رفع القلم عن المجنون الحديث فكان عمر يقول لولا على لهلك عمر. استيعاب ابن عبدالبر ج 3 ص 1103.
و درباره زن ديوانه اي كه عمر امر به سنگسار او كرد و در مورد زني كه شش ماهه بچه اش به دنيا آمده بود پس عمر خواست كه آنها را سنگسار كند پس حضرت علي به او گفت همانا خداي متعال مي گويد : و حمل زن و شير دادنش سي ماه است ... و همچنين به او گفت : هماا خدا تكليف را از ديوانه برداشته است ... پس عمر مي گفت : ‌اگر علي نبود عمر هلاك مي شد.
سند روايت
سعيد بن مسيب (از راويان صحيح بخاري)
و
...

باسلام وصلوات بر محمد وآل برگزیده اش

در باره سنگسار بحثهای اختلافی بسیار است اما از مجموع آیات و روایات چنین حکمی ثابت است اما نکته قابل توجه در این موضوعات توجه شارع به شرایط است .

اگر شما روایات تسامح پیامبر (ص) وتساهل امام علی (ع) قبل از اجرای حکم سنگسار را ببینید خواهید دید که رجم بسان قطع یک عضو سرطانی است که در شرایط اضطراری به تشخیص حاکم و قاضی اعمال میشود و نتیجه مفیدتری عاید فرد وجامعه میگردد.


بنابراین با احساسات نمیتوان فلسفه احکام شرع را مخدوش کرد بلکه مصالح خاص وعام و آشکار وپنهان احکام را نیز باید مد نظر داشت.

iman2010;81660 نوشت:
با سلام و احترام
جملات آبی نقل قول از دوستان است
3. صدرا
ولى با توجه به اينكه كلمه" محصن" در اين جمله دو بار ذكر شده و بايد هر دو به يك معنى باشد، و از طرفى زنان آزاد شوهردار مجازاتشان سنگسار كردن است نه تازيانه خوردن، روشن مى‏شود كه تفسير اول يعنى محصن بمعنى شوهردار بودن، قابل قبول نيست، همانطور كه تفسير دوم يعنى مسلمان بودن نيز شاهدى ندارد.


جناب صدرا شما با یک پیش فرض شروع به جواب دادن کرده اید و آن پیش فرض این است که الا و بلا حکم زنای محصنه سنگسار است و لذا دنبال جوابی دیگر برای تفسیر این آیه میگردید ولی خودتان هم نتوانستید یک معنی درست و محکم (بجز شوهردار) برای محصنه پیدا کنید. شما میگویید چون حکم زنای زنان شوهردار سنگسار است پس محصنات در اینجا نمیتواند به معنای زن شوهردار باشد! من از شما میپرسم از کجا فهمیدید که حکم زنای زنان شوهردار سنگسار است؟؟؟؟؟؟؟ از حدیث؟
فرض کنید هیچ حدیثی وجود نمیداشت. آنگاه نیز سعی میکردید در تفسیر این آیه هرطوری که شده سعی کنید محصنه را زن شوهر دار تلقی نکنید؟ متاسفانه شما با یک پیش فرض وارد قضیه شده اید و ناگفته نتیجه پیداست.

در نتيجه معناى آيه چنين مى‏شود: كه اگر كنيزان مؤمن مرتكب زنا شدند، نصف عذابى كه زنان آزاد و بى شوهر دارند خواهند داشت، و آن عبارت است از پنجاه تازيانه.

این سخن شما بسیار عجیب است. که شما چنین آیه را دارید معنی میکنید. چطور میشود مجازات یک کنیز شوهردار نصف مجازات یک زن بی شوهر باشد!!! این حتی از لحاظ نسبت و منطق نیز نادرست است!
مگر میتوان یک زن بی شوهر را با زن شوهردار (ولو کنیز) مقایسه کرد که شما در اینجا چنین کردید؟؟؟؟؟؟

الحمدلله که همۀ مسلمانان در طول 1400 سال اعم از شیعه و سنی همه بر یک مطلب اجماع نموده اند و آن این است که حکم سنگسار وجود دارد.وبالاتر خلفای محبوب آقایان این حکم را اجرا می نمودند و در تمام کتب فقهی اهل تسنن اتفاق بر آن شده است.آن وقت این اجماع و اتفاق قولی و عملی نادرست است وتنها نظر این آقای متجدد درست است؟!!!!آیا این مخالف اجماع شورایی شما نیست؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
البته گفتیم که اول کسی که با این حکم خالفت نمودند خوارج بودند.همانها که ظاهرشان عابد بود با پیشانی هایی پینه بسته اما امام علی«علیه السلام» را نعوذ بالله خارج از دین دانستند و حضرت را شهید نمودند.
حال آقایی آمده ادعای علم لدنی برای او می کنند ودر توجیه این سخن گزاف می گویند:یعنی او عارف به قرآن و احکام آن است.خوب این آقا با این وسعت نظرات کجا درس خوانده ؟وچه کتبی از ایشان به چاپ رسیده که علما شیفته آن شده اند؟کدام عالم سنی او را تائید نموده؟ملا زاده بی سواد وهابی؟یا دولت عربستان سعودی؟
علیمحمد باب هم در اولین ادعایی که نمود گفت: من دارای مقام ذکریت هستم یعنی عارف به تفسیر قرآنم.بعد گفت من باب امام زمانم،بعد گفت من خود امام زمانم،بعد کتاب بیان را نوشت و مدعی شد افضل انبیاء است،ودست آخر ادعای ربوبیت نمود.
البته کاک ایشان هنرش از باب بیشتر نبوده ولی گمان می رود که در آینده نظر ایشان مفسر قرآن و حاکم بر آن باشد و بر روایات نزدیک به تواتر هم غلبه کند؟واین از عجائب است.
وعجیبتر پیروی از کسی است که هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن نیست بلکه پیروی از مکتبی است که در مقابل آن شیعه و سنی قرار دارند؟یعنی ایشان دم از شوری و اجماع می زند اما عملا با آن مخالفت می کند.
نمی دانم شاید فرقۀ ناجیه همین فرقۀ مکتب قرآن باشد؟!

بحمد الله به حد کافی دوستان پاسخ شما را گفتند ولی متأسفانه شما نه تنها پاسخ سوال ما را نگفتید بلکه بدون دلیل قانع کننده یا با استبعاد و یا با چشم بستن به روی سنت پیغمبر صلی الله علیه واله به راحتی حکم الهی را منکر میشوید. البته این کار عجیبی از سوی شما نیست چرا که چشم فرو بستن بر حقیقت را از بزرگان سلف خود به ارث برده اید.

در آیه 236 بقره(فما استمتعتم به منهنّ فاتو هنّ اجورهنّ) که جمهور مفسرین حکم ازدواج موقت را از این آیه برداشت میکنند و در زمان پیامبر صلی الله علیه واله نیز این حکم الهی انجام میشد و یکی از چیز هایی بود که از سوی خدا حلال شمرده شده بود و تشرع شده بود. ولی خلیفه دوم آن را حرام رد . هم چنانکه خودش اعتراف میکند: (متعتان کانت علی عهد رسول الله صلی الله علیه واله انا احرمّهما و اعاقب عنهما) 1

دو متعه در عهد رسول الله صلی الله علیه واله بود که من ان دو را حرام میکنم و کسی که آن دو را انجام دهد ااعقووبت میکنم. [ ازدواج متعه و حلیت بین عمره و حج تمتع]

مستحضرید پس از اعمال عمره تمتعو قبل از حج تمتع همه چیز بر حاجی حلال میشود حتی تمتع از زن ؛که خلیفه دوم علاوه بر ازدواج موقت این را نیز حرام کرد

درد اینجاست جناب معین 2010 که امت اسلام این بدعت را از سوی کسی که ادعای خلافت را دارد و خود را جانشین پیغمبر صلی الله علیه واله جا میزند ولی در روز روشن با کمال وقاحت و بی هیچ دلیلی حکم پیغمبر صلی الله علیه واله و خدای پیغمبر صلی الله علیه واله را زمین میزند و هیچ کس اعتراضی نمیکند و شک نیز نمیکند ایا او واقعا جانشین پیامبر صلی الله علیه واله است؟ و راحت از کنارش میگذرد.

حال طبق چه چیزی ؟ باید اهل سنت جواب بدهند .چرا حلال خدا را عمربن خطاب حرام کرد ؟ ایا این یک بدعت نهادن در دین نیست. حلالی که عین صریح آیه قران است و سنت نیز پشت سرش است به چه دلیلی حرام شد؟

مطلب دیگر که گفته شد رجم در امم پیشین هم بوده .خب چیز عجیبی نیست و نباید این برداشت را کرد که حکم غیر اسلامی است. مابسیاری از احکام را داریم که در ادیان پیشین بوده اند مثل نماز ،روزه ،قربانی،حج،حجاب، حرمت شراب و زنا و .... ولی اسلام بعضی از آنها را کامل کرد بعضی را بدون تغییر پذیرفت آیا این معنایش این است که حکم غیر اسلامی است ؟؟ خوب معلوم است ریشه ادیان توحیدی و ابراهیمی یکی است همه از سوی خدای عزوجل برای هدایت انسانها طبق زمان هر یک از انبیاء عظام تشریع شده است.تعجبی ندارد که احکام شبیه به هم داشته باشد ولی کامل ترین تشریعات در دین مبین اسلام است.اگر چنین برداشتی شود که این حکم غیر اسلامی است کاملا نظر سخیف و بی پایه و اساس است.

1-کنز العمال،ج8،ص293. البیان و التبیان جاحظ،ج2،ص223.

iman2010;81162 نوشت:
نظر کاکه احمد مفتی زاده در مورد حکم سنگسار:

اسلام دین رحمت است!

اسلامی که حتی اجازه آزارحیوانات وحشی وخطرناک را هم نمی دهد!

قانون سنگسارقانون الهی نیست!

با سلام
و تشکر از اساتید بزرگوار !:Gol:
جناب
iman2010 ما که نمیتوانیم روی هوا حکم کنیم و یا گفتاری خارج از شریعت بگویم

بسیاری از احکام دینی از سنت پیامبر (ص) استنباط می شود نه از قرآن کریم.

مثلاً اینکه سگ نجس است حکمی است که همه فقهاء اسلامی قبول دارند ولی در قرآن بدان اشاره ای نشده است.

حکم رجم هم از همین قبیل است و از سنت پیامبر (ص) استنباط و نقل شده است1.

2)- حکم سنگسار مخصوص کسانی است که در حالی زنا کنند که: اولاً متأهل و دارای همسر باشد و ثانیاً به همسر خود دسترسی داشته باشد و می تواند با او آمیزش جنسی داشته باشد. مثلاً در سفر نباشد و یا دارای عذر دیگر که منافات با مسائل زناشویی باشد نداشته باشد. مانند عادت ماهیانه و یا ناشزه بودن همسر یا عنین بودن مرد و...
بعد از حصول این شرائط اگر این مرد یا زن متأهل برخوردار از همسر حلال و بی مانع، به گناه زنا آلوده شوند و در فضایی کاملاً آزاد چهار بار به این عمل خود اقرار کنند یا چهار شاهد عادل عیناً این عمل زنا را با خصوصیاتش ملاحظه و مشاهده کرده باشند و در محضر حاکم شرع گواهی دادند.

1)- می بینیم که این حکم بگونه ای طراحی شده است که جزدر موارد نادر قابل عمل و اجرا نیست و بسیار نادر اتفاق می افتد که چهار شاهد عادل عملی که معمولاً در خفا واقع می شود و کمتر اتفاق می افتد که یک انسان گنه کار در فضایی کاملاً آزاد و بدون درخواست کسی، خود چهار بار اقرار کند و عواقب عمل را هم بداند و حاکم هر بار او را سفارش کند که اقرار تو ممکن است اشتباه باشد و اگر دیگر اقرار نکنی و به چهار مرحله نرسد از تو دست خواهم کشید ولی در عین حال او خود چهار بار اقرار کرده و خود را برای عقوبت مهیا کند با این توصیف مختصر ،
حال سؤال این است که چرا اسلام چنین حکمی را وضع کرده است.:Sham:
2)- برای فهم بعضی از مسائل دین اسلام چاره ای جز تصویر مجموعه این دین نیست اگر یک چشم زیبا را از بدن جدا کنیم نفرت آور است و اگر یک چشم را در مجموعه بدن ببینم بسیار زیبا و به جا خواهد بود مجموعه تعالیم اسلام مانند یک معما است اگر تأکید اسلام بر عرض و ناموس و حفظ عفت عمومی و امنیت خانوادگی و مسائلی از این قبیل را لحاظ کنیم آنوقت شرائط و مواقف سنگسار را هم ملاحظه کنیم، خواهیم دید که این حکم بسیار حکیمانه و عادلانه است.:Sham:

این قتلی است که به طرز مخصوصی صورت می گیرد تا احدی جرأت تعدی به نوامیس مسلمین را نداشته باشد.:Sham:

هر قدر حفظ کیان خانواده و عفت اجتماع اهمیت دارد، به همان اندازه مجازات تجاوزکنندگان از این حد، شدیدتر خواهد بود.
و غرض از جعل مجازاتی به این شدت عدم تکرار چنین عمل کثیفی است که اگر کمی در مقابل آن کوتاه بیاییم جامعه به فساد کشیده می شود.

1تفسیر نمونه ج : 3 ص : 309

iman2010;81162 نوشت:

ودر سوره نور آیات 2و4و6 میفرماید:

والذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة ولا تقبلوا لهم شهادة ابدا واولئک هم الفاسقون.

والذین یرمون ازواجهم ولم یکن لهم شهداء الا انفسهم فشهادة احدهم اربع شهادات بالله انه لمن الصادقین.>

مردزانی وزن زانیه را برپوست هریک ازاینان صد تازیانه بزنید وشمارا بایشان مهربانی دردین خدا نگیرداگر ایمان بخدا وروز قیامت دارید وباید در عذاب ایشان گروهی از مومنین حاضر وگواه باشند.وآنانکه زنان عفیفه را نسبت ناروا میدهند سپس چهار گواه نمی آورند پس ایشانراهشتاد تازیانه بزنید وگواهی ایشان را هیچوقت نپذیرید وآنان خود فاسقند.وآنانکه زنان خودرا نسبت زنا میدهند وبرای ایشان گواهانی نیست مگر خودشان پس گواهی یکی از ایشان چهار مرتبه گواه وشاهد گرفتن خداست که او از راست گویان است وپنجم گفتن لعنت خدا براو اگر از دروغگویان باشد.

جناب iman2010 سوره مبارکه نور حد مجازات زنا را صد ضربه شلاق معرفی کرده است و این مربوط به زن و مردی است که مجرد هستند و از همسر حلال برخوردار نیستند.
زنان و مردانی که متأهل بوده و از همسر حلال برخوردار هستند و مانعی برای تمتع جنسی ندارند و کاملاً در دسترس هم هستند و زن عذری شرعی برای عدم تمکین ندارد یا در مسافرت نیست و ... مرد هم عنین نیست و در سفر نیست و دیگر شرایط حفظ است اگر احیاناً و نعوذبالله به زنا گرفتار شده و مرتکب این عمل شدند زنای آنان زنای محصنه است.:Sham:
هر گاه در یک دادگاه صالحه اسلامی این زن یا مرد بدون کوچکترین اجبار و الزامی و با زبان خود چهار بار اقرار کردند که این عمل منافی عفت را مرتکب شده اند قاضی و حاکم اسلامی می تواند آنان را مجازات کند و می تواند نکند و ببخشد.:Sham:
و هرگاه چهار شاهد عادل و با حس و چشم خود عمل منافی عفت و زنا را به طور مشهود مشاهده کردند باز حکم الهی در مورد این مرد و زن که محصنه هستند (و محصنه بودن آنان هم اثبات شده باشد و این که مانعی برای تمتع جنسی با همسر در کار نبوده است) اجرا می شود به شرط این که هیچ کدام از این شهود از قول و شهادت خود عدول نکنند و اگر احیاناً یکی از آنان عدول کرد و گفت مثلاً من دقیق ندیدم که عمل زنا صورت گرفته باشد سه نفر دیگر شلاق خواهند خورد که چرا به یک انسان نسبت زنا داده اند.:Sham:
اگر شما این نوع احکام را ملاحظه کنید اولاً پی می برید که چرا عملاً احکام رجم و سنگسار این قدر کم اتفاق می افتد و ممکن است در سال حتی یک بار هم موضوعیت هم نیابد و ثانیاَ اسلام در عین سخت گیری در مسائل ناموسی، راههای اثبات آن را به غایت مشکل کرده است و حتی شاید در تمام تاریخ اسلام یک بار هم اتفاق نیفتاده است که چهار شاهد عادل گواهی بر انجام عمل زنایی داده باشند و تنها اعتراف ( بدون الزام و اجبار) متهمین را ، و اثبات این گناه است .:Sham:
دیگر این که ما باید وقتی در مورد حکمی از احکام اسلام قضاوت می کنیم این نکته را متفطن باشیم که اسلام مجموعة بهم سرشته است و حالت اندام واره ای دارد یک چشم در یک اندام بسیار زیبا است ولی اگر همین چشم را درآورند و در ظرفی گذاشته از مخوف ترین صحنه ها خواهد شد .:Sham:
احکام دینی هم در مجموعه خود معنا و زیبایی دارد و این درست نیست که یک حکم را از پیکره اسلام جدا کرده راجع به آن قضاوت کنیم آن چه که اسلام به آبرو و عرض مردم حرمت نهاده است تجاوز به حریم دیگران را منع کرده است برای انسان هم کرامت ذاتی قائل شده است و او را از ورود در منجلاب فساد بر حذر داشته است اعمال این احکام هم معنا خواهد داشت و اگر عامل بازدارندگی را به کار نگیرند امنیتی باقی نخواهد ماند و با توجه به فرهنگ اسلام فساد و فحشاء گسترش همه جانبه خواهد یافت نکتة دیگر این که باز از ظرافت احکام اسلامی حکایت دارد این است که اگر زن یا مردی که به گناه زنای محصنه گرفتار آمده است و رجم می شود بتواند به شکلی از معرکه فرار کند و خود را نجات دهد دیگر تعقیب نخواهد شد و حکم در مورد او اجرا نخواهد شد.:Sham:

iman2010;81596 نوشت:
حرف شما درست است. در قرآن آمده نماز بخوانید ولی پیامبر نحوه نماز خواندن را به ما میآموزد

با سلام

جناب ايمان

خودتان فرموديد حرف شما درست ولي باز ان قلت كرديد!!!

اين درست بودن نه اين است كه حرف خوبي است بلكه بايد به اين معنا باشد كه شما با يك اصول سرو كار داريد

و ان اصل اين است كه پيامبر در كنار دستورات خداوند تبيين كننده مباني دين است و خيلي از مسايل است كه در قران نيامده است و بايد از سنت-- همان پيامبر و اهل بيت ايشان كه معصوم هستند -- اموخت

اين كه فرموديد درست است بايد در گفتار هم بدان ملتزم شويد بدين معنا كه به دنبال اين نباشيد كه هرچه در قران امده است را بايد قبول كنيد

بايد اين را هم بدانيد كه پيامبر در مدت كم عمر نبوت نتوانست همه مسايل و مباني دين را بيان كند و تبيين و تفسير خيلي از انها را به امامان بعد از خود واگذار كردند

و اين هم كه در قران مثلا در مورد زناي محصنه و خيلي از موضوعات ديگر به تشريح بيان نفرموده بدان خاطر است كه دو ثقل اي كه پيامبر انها را بين مردم به يادگار گذاشتند يكي از انها قران بود و ديگري اهل بيت (ع) بودند كه بايد اين مسايل را تبيين و تفسير نمايند

بسم الله الرحمان الرحیم
سعید:دستوراتی که در قرآن به عنوان احکام عملی آمده مانند نماز، روزه، حج و ... بصورت کلی بیان شده و جزئیات آنها در قرآن نیامده و بیان و شرح جزئیات آنها بنا به فرموده قرآن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله واگذار شده است

iman2010:حرف شما درست است. در قرآن آمده نماز بخوانید ولی پیامبر نحوه نماز خواندن را به ما میآموزد
قاعده ای که شما قبول کردید یک قاعده کلی است که از جمله آن زنای محصنه است. یعنی حکم زنای محصنه را هم باید از پیامبر صلی الله علیه و آله و از کسانی که پیامبر فرموده یعنی اهل بیت علیهم السلام گرفت نه اینکه خودمان با ظن و گمان از قرآن استنباط کنیم. چرا که در اینصورت شما به جای اینکه به حکم خدای متعال برسید به حکم هوی و هوس خود رسیده اید و این کار شبیه به کار مشرکان است که از پیش خود رزقی را حلال و رزق دیگری را حرام می کردند (قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُون‏: به آنها بگو: چرا اين روزيهايى را كه خداوند براى شما نازل كرده است بعضى را حرام و بعضى را حلال قرار داده‏ايد؟ بگو آيا خداوند به شما اجازه داده است چنين قوانينى را وضع كنيد، يا بر خدا افترا مى‏بنديد).

iman2010:ولی در قرآن در مورد زنای محصنه زنان کنیز آمده است که مجازات آنها نصف مجازات زنان آزاد است و واضح است معنی آن این است که مجازات زنان آزاد باید چیزی باشد که قابل نصف کردن باشد. کدام یک از این سه مورد قابل نصف شدن هستند؟ 1. سنگسار 2. اعدام 3. صدضربه شلاق؟ واضح است که فقط مورد سوم. و این مورد آنقدر ساده است که نیاز نیست خودمان را درگیر دنیای روایات کنیم. ممکن است پیامبر چنین حکمی نداده باشد؟
شما چطور معنا را واضح می بینید در حالیکه در مورد آیه «...فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذاب‏ ..» درباره محصنات چند احتمال وجود دارد اگر از باطل بودن احتمال مختار شما(محصنات به معنای زن شوهر دار باشد) چشم پوشی کنیم، با وجود چند احتمال، باز هم استدلال شما به یکی از احتمالات بطور یقینی، باطل است(اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال)
دلیل باطل بودن احتمال مذکور:
در اينكه منظور از" محصنه بودن" در اينجا چيست؟ مفسران احتمالاتى داده ‏اند بعضى آن را به معنى شوهردار (طبق اصطلاح معروف فقهى و طبق آيه سابق) و بعضى به معنى" مسلمان" گرفته‏اند، ولى با توجه به اينكه كلمه" محصن" در اين جمله دو بار ذكر شده و بايد هر دو به يك معنى باشد، و از طرفى زنان آزاد شوهردار مجازاتشان سنگسار كردن است نه تازيانه خوردن، روشن مى‏شود كه تفسير اول يعنى محصن بمعنى شوهردار بودن، قابل قبول نيست، همانطور كه تفسير دوم يعنى مسلمان بودن نيز شاهدى ندارد.
حق اين است كه با توجه به اينكه كلمه" محصنات" در قرآن مجيد، غالبا به معنى زنان عفيف و پاكدامن آمده است چنين به نظر مى‏رسد كه آيه فوق نيز اشاره به همين معنى است. تفسير نمونه، ج‏3، 351
لذا معنای آیه این می شود:
اگر كنيزى كه اسلام و ايمان او را داراى عفت كرده، زنا بدهد نصف حد زن آزاد را دارد.( 50 ضربه شلاق)

بنابراین «محصنات» در آیه شریفه به معنای زن شوهر دار نیست تا شما به نتیجه غلط خود دست پیدا کنید و چون
حکم زنای محصنه در قرآن نیامده ما نیاز به بیان حکم از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام او داریم. و نیاز ما به احادیث صحیح گریز ناپذیر است.

:Gol:



iman2010;81596 نوشت:
حرف شما درسته. ولی خداوند خودش را به چه صفتی معرفی میکنه؟ چرا ما قرآن رو با الرحمن و الرحیم شروع میکنیم مگر خدا قهار و جبار و... هم نیست؟ پس چرا در کنار الرحمن یکی از صفات دیگر خود مثل قهار را ذکر نمیکند بلکه هر دو صفتی را که بیان میکنیم در شروع آیات هر دو صفت ناشی از بخشش و لطف خداست نه غضب خدا نه .....

با سلام

هرچند توضيح اين مطلب بحث را منحرف خواهد كرد ولي چاره اي نيست

ببينيد بزرگوار

رحمت خداوند را اگر مصداقي خدمتتان عرض كنم مي مي شود باران ، افتاب، روز و....... هزاران نعمت خداوند كه با رحمت الهي همراه است

خب عزيز برادر

معلوم است كه رحمت و مهرباني خداوند به غضب و قهاريت الهي غلبه دارد
روي سخن خداوند تمام انسانها هستند
خداوند شروع سخن مي كند و اغاز بحث
تا دين خود را براي هدايت بشر معرفي كند

حال بنده از شما مي پرسم
در چنين شرايطي كه خداوند مي خواهد دين خود را به مردم معرفي كند و مردم را به راه سعادت بخواند بايد باغضب و قهر با انها سخن بگويد يا با رحمت و مهرباني؟؟؟

قران اغاز كلام مي كند و از رحمت الهي و سعادت و خوشبختي انسان سخن مي گويد در صورتي كه از دستورات الهي اطلاعت كند
ولي زماني كه از دستورات خداوند سرپيچي كند غصب و قهر الهي شامل حال انسان خواهد شد

وقتي خداوند راه را نشان داد و دستورات الهي در اختيار انسان قرار گرفت
سوره اي نازل مي شود به نام توبه كه خداوند بدون رحمت الهي اغاز سخن مي كند

بَرَاءَةٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ (توبه-1﴾

رحمت خداوند شامل همه انسانها مي شود و تا انساني از دستور خداوند سرپيچي نكرده است نيازي به غضب الهي نيست

iman2010;81596 نوشت:
بنده در کجا گفتم که قرآن تنهاترین منبع هست؟ لطفا به سرنگاری که در مورد "سنت در نظر مکتب قرآن" زده ام رجوع کنید


باز سلام

اكر منظورتان اين جمله است كه فرمودين

نخير اين جمله را نگفتيد

ولي اين مطالب را فرمودين كه عبارت اخري همان جمله شماست


iman2010;81162 نوشت:
با اطمینان کامل عرض میکنم تمام احادیث وروایات مربوط به سنگسار که از قول پیامبر وامامان ویاران رسول الله نقل شده همه دروغ وکذب محض است

iman2010;81162 نوشت:
مانند کعب الاخبارها بتدریج قوانین وعقاید منحرف خودرااز طروق مختلف از جمله ساختن احادیث وروایات بنام پیامبر وائمه وسایر صحابه وارد اسلام نمودند!که به این احادیث وروایات اسرائیلیات می گویند!واغلب علمای بزرگ اسلام به این امر معترفند!ومتاسفانه دربین کتب شیعه واهل سنت به وفور یافت [/quot

هرچند در مورد اين مطالب تايپك هايي در اوايل بحث گفته شد

نتيجه اين كه:

شيعه در مورد موضوعات دين اسلام فقط قران را مد نظر ندارد و احاديث وروايات پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را هم در كنار قران قبول دارد و اين احايدث را تبيين كننده دستورات الهي در قران مي دانند

این حکم تنها به وسیله معصومین قابل انجام است و به غیر از 14 معصوم هیچ کس حق این کار را ندارد !

تازه جدا از این باید با سنگ های به اندازه گردو با تعداد مشخص زد و اگر فرد نمرد آزاد است

ولی افسوس در حال حاضر از بلوک سیمانی استفاده میشود تا جایی که فرد بمیرد

ali_ign;82117 نوشت:
این حکم تنها به وسیله معصومین قابل انجام است و به غیر از 14 معصوم هیچ کس حق این کار را ندارد !

با سلام

خوش امديد بزرگوار به اسك دين

شايد تازه وارديد و اطلاعي از قوانين اين سايت نداريد

كه بايد مطالب خود را به دلايل و مستدلات قطعي مستند كنيد

ممنون مي شويم اگر دلايل و مستندات خود را ارايه دهيد

ali_ign;82117 نوشت:
این حکم تنها به وسیله معصومین قابل انجام است و به غیر از 14 معصوم هیچ کس حق این کار را ندارد !

منم این را خواندم و تایید میکنم ولی الانه.................
ali_ign;82117 نوشت:
جدا از این باید با سنگ های به اندازه گردو با تعداد مشخص زد و اگر فرد نمرد آزاد است

به تعداد 80 سنگ اگر اشتباه نکنم . هر سنگ از گردو کوچکتر و یا دقاقا اندازه ی گردو
ali_ign;82117 نوشت:
ولی افسوس در حال حاضر از بلوک سیمانی استفاده میشود تا جایی که فرد بمیرد

بلوک سیمانی که چه عرض کنم.کوه.:Ghamgin:

سلام به همه.نمیدونم میدونید یا نه اما بحث قبلی من به دلایلی 2ساعت هم رو سایت نموند.من هم از اون روز تصمیم گرفتم یه موضوع جالب پیدا کنم و بالاخره موضوع سنگسار کردن رو پیدا کردم که توش جای حرف زیاده و خوراک دوستانه اهل بحثه....همونطور که میدونید سنگسار جرم مرد و زنه زنا کاره.خب من چند سایت رو بررسی کردم.یکی از اونها گفته بود در قرآن اصلا حرفی از سنگسار زده نشده و حکم 100 ضربه شلاق رو داده.انصافا هم حرف های درستی بود چون تمام حرفاش رو از قرآن استنباط کرده بود.و چند نمونه ی دیگه هم از آیات قرآن اورده بود مبنی بر اینکه سنگسار کار اشتباهیه.در سایت دیگه ای این مسئله طور دیگه ای بیان شده بود.اون سایت میگفت درسته که در قرآن حرفی از سنگسار زده نشده اما ما میتونیم مشابه این مجازات رو برای مشابه این گناه انتخاب کنیم.و اشاره کرده بود به داستان قوم لوط که همجنس بازی میکردند(گناه) و اینکه از طرف خدا مواجه با باران سنگ شدند(مجازات).البته چند نمونه ی دیگه هم از تشابه این مجازات ها اورده بود که گفتنش ضروری نیست.اما این حرف هم در کل منطقیه.حالا من هنوز بین درست بودن سنگسار و غلط بودنش شک دارم.دوستانی که اطلاعات دارن لطفا منو یاری کنن.یا علی....

با سلام به دوست عزیز
این بحث مفصل در تایپیک «سنگسار جنایتی هولناک»
«http://www.askdin.com/showthread.php?p=81816#post81816»
مورد بررسی قرار گرفته به آنجا مراجعه کنید.
متشکرم

منم جايي خوندم كع حكم سنگسار فقط توسط معصومين قابل اجراست ولي يادم نمياد كجا
؟

ali_ign;82117 نوشت:
ولی افسوس در حال حاضر از بلوک سیمانی استفاده میشود تا جایی که فرد بمیرد

با سلام بر دوستان عزیزم:Gol:
بلوک سیمانی؟؟؟!!!

امیدوارم منظورتان دختر 16 ساله ی عراقی (کردستان عراق) نباشد که توسط خانواده اش سنگسار شد و در آخر بلوک سیمانی را روی سرش انداختند!!!!:Labkhand:
بهتر است اگر موردی را دیده اید که در دادگاه جمهوری اسلامی ایران محکوم به سنگسار با بلوک سیمانی شده است را با سند بگویید!
ایا ما جوابگوی کارهای اشتباه اهل سنت (خانواده ی دختر 16 ساله ی عراقی) باید باشیم؟؟؟؟!!!!!!

حکم سنگسار در قران نیامده است . بلکه اعراب جاهلی ان را از قبل از دوران اسلام اجرا می کردند .

از کلیات بحث دوستانی که مخالف حکم رجم هستند یک مطلب برداشت می شود و آن اینکه برای ایشان جایگاه حدیث در فقه شیعه معلوم نیست
والا یک حدیث از وسائل الشیعه ختم تمام این بحثها است
و حال آنکه در کتب فقهی روائی شیعه یک باب در این زمینه نوشته شده است !

لطفا عزیزان مخالف حکم الهی به دلیل خشن بودن آن !!! یک رساله عملیه جدید بنویسند
مشکل اینجاست که طرف نمی تواند رحمت بودن رجم را درک کند
اگر اینها خشونت است (به قول غربی ها ) حکمهای سارق به مراتب وحشیانه تر است معاذ الله
تمامی حدود الهی رحمت است در احادیث داریم اگر در یک شهر یک حد جاری شود با برکت تر است از 40 روز باران
مشکل اصلی درک نادرست از احکام اسلام است

در ضمن حتما کتابهای عدل الهی و جاذبه دافعه حضرت علی را از شهید مطهری بخوانید تا کمی با رحمت و غضب اسلام آشنا شوید

hedi;102079 نوشت:

با سلام بر دوستان عزیزم:Gol:
بلوک سیمانی؟؟؟!!!

امیدوارم منظورتان دختر 16 ساله ی عراقی (کردستان عراق) نباشد که توسط خانواده اش سنگسار شد و در آخر بلوک سیمانی را روی سرش انداختند!!!!:Labkhand:
بهتر است اگر موردی را دیده اید که در دادگاه جمهوری اسلامی ایران محکوم به سنگسار با بلوک سیمانی شده است را با سند بگویید!
ایا ما جوابگوی کارهای اشتباه اهل سنت (خانواده ی دختر 16 ساله ی عراقی) باید باشیم؟؟؟؟!!!!!!

[=Verdana]
با سلام و تشکر
خداوند لعنت کند این فرقه شیطانی یزیدیه را که اینطور افراد را پرورش میدهد !

[=Century Gothic]گزارشـی از تعصبـات یزیدیـان
[=Century Gothic]در ۷ آوریل ٢۰۰۷ در کردستان عراق جنایتی غیر قابل تصور و وحشیانه اتفاق افتاد. خبر بیست روز بعد از حادثه، زمانی در جهان انعکاس یافت که چند صحنه از فاجعه بصورت فیلمی که با یک تلفن همراه گرفته شده بود پخش شد.

[=Century Gothic]Asuda، سازمان مبارزه با خشونت علیه زنان در بیانیه اش در تاریخ ٢٦ آوریل برای اولین بار خبر را به گوش جهانیان رساند.

[=Century Gothic]WADI هم یک سازمان کمک به کردستان عراق، که مقرش در اطریش است و سازمان عفو بین الملل در ٢٧ آوریل خبر را انتشار دادند. شبکه تلویزیونی ” ‪ “ CNN ‬در دو مرحله اقدام به پخش فیلم این جنایت که توسط تلفن همراه تصویر برداری شده نمود . و سایت یاهو در قسمت کلیپ های ویدویی این جنایت را به نمایش گذاشت .
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، دعا خلیل اسود نوجوان ۱۷ ساله از فرقه ایزدی یا یزیدی، که به جرم دوست داشتن یک پسر عرب سنی از طرف اطرافیان و جوانان متعلق به فرقه یزیدی سنگسار شد . (در این فرقه عاشق جوانی مسلمان شدن گناهی نابخشودنی است.

[=Century Gothic]

[=Century Gothic] جرمی که جز مرگ تاوانی ندارد. ) این واقعه در مرکز شهر موصل و یا شهر بشیقه در کردستان عراق و با حضور عده زیادی از جمله پلیس محلی اتفاق افتاد. گویی در این جامعه نیرو و یا افرادی نبودند که دعای نوجوان را از زیر دست مشتی متعصب و جانی خلاص کنند. در حالی که چندین نفر با تلفن همراه از این واقعه فیلم و عکس می گرفتند٬ تعدادی با سر و صدا و داد و فریاد او را سنگسار کردند.
[=Century Gothic]

[=Century Gothic] اما آنچه اتفاق افتاد سنگسار نبود، بلکه حیوانی ترین عملی بود که می توانست توسط انسان انجام شود.
دعا دختر ۱۷ ساله کرد در وسط میدان به وسیله افرادی با لگد ، سنگ و بتون مورد حمله قرار گرفت متاسفانه خانواده و بستگان دعا در جلوی صف بودند.

[=Century Gothic] جرم این نوجوان ۱۷ ساله فقط عاشقی بود.




“[=Century Gothic]دعا خلیل اسود ” نوجوان ۱۷ ساله کرد عراقی ، به جرم عاشقی و با نام غیرت ، با حیوانی‌ترین شکل به قتل رسید ( گزارش یک جنایت )

دوستان میتواند برای آشنایی با این فرقه ضاله به این تاپیک بروند

http://www.askdin.com/showthread.php?t=7870
.
.

bina88;81273 نوشت:

سلام علیکم جمیعا

اگر انسانی عقیده اشتباهی را نشر دهد و پس از آگاهی از اشتباه خود برای جبان آن اقدام نکند انسان نیست.

من هم مانند دیگر انسانها در مورد حکم سنگسار عقیه اشتباهی داشتم و با این طریق از حضور کارشناسان این سایت عذر خواهی میکنم اگر در دفاعیه ام توهینی کردم .

ایمان 2010 گرامی

این عبارات ( ان الحکم الا لله )توسط معاویه و هوادارانش در دوران علی علیه السلام استفاده شد در حالیکه هرگزآنها مسلمان نبودند.

دوما اینکه اگر میدانستید با نشر زنای محسنه - نشر همجنس بازی و زنا پایه های شیطان پرستی در جوامع دینی ایجاد شده و مردم ابتداعا به سمت گناهان و سپس پرستش شیطان کشیده میشوند باز هم این حکم را ناثواب میدانستید؟

دوستان قدیمی و اساتید از مباحث بنده خبر دارند و دیده اند سر همین مطلب با خیلی ها در این سایت و سایت پرسمان قرآنی بحث کرده و تمام گوشه کنار و زوایای این حکم و تاریخچه اش و نحوه اجرایش در هر دو سایت بطور مجموع مطرح گردید و بحث شد.

ولی امروز من از مراجعی که امکان دارد این عبارات به گوششان برسد میخواهم که :
به این دلیل که برای نجات انسان از انحرافات مسموم و خطرناک باید چنین قوانینی وضع گردد تا قبح آن در انظار باقی بماند و مردم برائت کنند از چنین اعمالی بنده پیشنهاد میکنم که جسد زانی نه غسل داده شود و نه در قبرستان اهل کتاب دفن شود.

واگر در دین مجوزی بود تقاضای سوزاندن جسد را میکردم.

یاحق

با سلام و تشكر از اظهار نظر خردمندانه تان :Gol:

دوست عزيز ، بايد حكم (اعدام ، تازيانه ، سنگسار و...) را با
خود عمل سنجيد تا قياسمان عاقلانه و خردپذير باشد ...

اعدام را اگر به خودي خود در نظر بگيريم زشت است و خشن ...
سنگسار هم چند درجه خشن تر از اعدام است ...

اما حقيقت سنگسار را بايد از نوع رابطه و عمل زشت استخراج كرد ...

بياييد ببينيم كسي كه ممكن است حكم سنگسار برايش
صادر شود چه كرده كه چنين حكمي براي پيشگيري از
رفتارش بريده اند ...

زني كه داراي شوهر است با مردي غريبه
ارتباط جنسي برقرار مي كند ...
اين زن و مرد اين كار را نه مخفيانه و با
علم به قبح آن ...
بلكه وقيحانه در جلوي چشم 4 انسان ديگر كه مي توانند
شهادت دهند انجام دهند و اين 4 نفر رابطه اين دو را
همزمان با هم و با جزئيات كامل ديده اند ...
(يك گروپ س..س در جامعه اسلامي !)
و ضمن اينكه اين 4 نفر يا بيشتر بعد از ديدن اين رابطه
بصورت كامل رفته اند و به دادگاه شكايت كرده اند و
شهادت داده اند (آنهم بطور يكسان)
خوب گرچه روي دادن اين قضيه تقريبا و عملا غير ممكن است ...

ولي كسي كه سنگسار را عملي خشن و ويران كننده
روحيات انسان مي داند ،‌
چطور مي تواند چنين حركتي را از يك زن بپذيرد و او را ببخشد ؟!
نه از لحاظ شرعي بلكه از لحاظ عرف سقوط مطلق اخلاق است...

چند نكته :
1- در اجراي اين حكم به هيچ وجه عمل "تجسس" وجود ندارد
يعني عده اي نمي توانند با كماندو بازي ملت را دستگير كنند و
تقاضاي چنين حكمي را داشته باشند ...
حتي در رواياتي كه از رفتارهاي امام علي (ع) خوانديم
به اين موضوع تجسس بسيار حساس بودند ...

2- در اغلب مواردي كه اين موضوع اجرا شده
خود متهم با علم به اجراي چنين حكمي اعتراف كرده ...

3- دوستاني كه برآورده نشدن احتياجات زن زنا كننده را
توجيهي براي عمل زشتش مي آورند ، بايد دقت كنند
كه اگر فرض را بر بدرفتاري و برآورده نشدن و ارضا نشدن
او در روابط با همسرش هم بگذاريم
باز هم هيچ توجيهي براي ارتباط همزمان يا ارتباط
جلوي ديدگان چند نفر نداريم ...

نتيجه گيري :

در جامعه اسلامي زن بي سرپرست و فقير و مشكل دار
بايد تحت سرپرستي حكومت اسلامي قرار بگيرد
حتي جواني كه استمنا كرده بود در حكومت علي (ع)
برايش كار فراهم شد تا بتواند ازدواج كند و اگر در
جامعه اي شرايط ازدواج و برآورده شدن نيازهاي
جنسي و مادي فراهم باشد ديگر اين موارد را
شاهد نخواهيم بود كه بر سر حكم آن چانه زني كنيم ...

ضمن اين كه بر اساس بسياري از روايات در صورت
فراهم بودن همه امكانات در جامعه ، باز هم براي
اجراي حكم به امام معصوم نياز است كه حكم دهد ...
و يك حكم محلي كه حتي توسط ولي فقيه تاييد نشده است
چقدر مي تواند اعتبار داشته باشد ؟!

ميتونيم بگيم چون اين حكم در قران نيومده قابل اجرا نيست؟چون همه تو حدودش شك دارن

رضا;102173 نوشت:
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، دعا خلیل اسود نوجوان ۱۷ ساله از فرقه ایزدی یا یزیدی، که به جرم دوست داشتن یک پسر عرب سنی از طرف اطرافیان و جوانان متعلق به فرقه یزیدی سنگسار شد . (در این فرقه عاشق جوانی مسلمان شدن گناهی نابخشودنی است.

سلام
هرچند این اقدام خودسرانه را هیچ عالم دینی تایید نمی کند اما می خواستم بدانم استفاده از عنوان "جرم عاشقی" اساسا در این موضوع مبنایی دارد یا تعبیری احساسی از همان زناست ؟
موفق باشید

حامد;135682 نوشت:
سلام
هرچند این اقدام خودسرانه را هیچ عالم دینی تایید نمی کند اما می خواستم بدانم استفاده از عنوان "جرم عاشقی" اساسا در این موضوع مبنایی دارد یا تعبیری احساسی از همان زناست ؟
موفق باشید

[=Century Gothic]با سلام
خیر !تعبیر احساسی از همان زنا نیست
این موضوع, هرچند عده ای گفتند سنگسار !!اما کسانی که فیلم را دیده اند اصلا سنگسار نبود
[=Century Gothic]. لگد سار بود.
حیوانی ترین عملی که توسط انسان ممکن است انجام شود.
[=Century Gothic] دعا، دختر جوان قبیله ای با مذهب ایزدی یا یزیدی، عاشق جوان مسلمانی می‌شود، دختر جوان مثل بسیاری از هم‌سالانش در تمام دنیا، در برابر شور عشق تاب نمی آورد.
اما در این فرقه عاشق جوانی مسلمان شدن گناهی نابخشودنی است. جرمی که جز مرگ تاوانی ندارد.
اما دعا به خاطر عشق به جوان عرب مسلمان می‌شود. حتی به شوق دیدن معشوق از روستا فرار می کند. اما جوان عرب دعا را نمی‌پذیرد.
دعا سرافکنده باز می گردد. اما به کجا؟
دعا جایی را برای رفتن ندارد. می داند که گناه غیر قابل بخششی مرتکب شده و بازگشتش به روستا برایش جز پایانی سیاه نخواهد داشت. ولی دعا باز می گردد. شاید از گناهش بگذرند.

دعا برای نجات جانش به نیروهای پلیس عراق در شهر پناه می برد. تا شاید آنها بتوانند از آتش تعصب کور نجاتش دهند.

اما پلیس به جای حفاظت از جان دعا، او را برای حیوانی‌ترین رسم انسان، به قبیله اش تحویل می‌دهند.
کسی از قبیله‌اش دعا را ۵ روز پناه می‌دهد.
اما مردان قبیله اش مَردند. متعصبند. دعا عاشق جوان عرب شده. مسلمان شده. او را باید سنگسار کرد.
مردان خانواده‌اش دعا را از خانه بیرون می‌کشند.
روز مراسم فرا می رسد. هفتم آوریل ۲۰۰۷، دعا را با لباس گرمکن قرمز روی زمین می‌اندازد.
۹مرد برای سنگ سار.
سنگ سار نه؛ لگد سار آماده اند.
صدها مرد هم برای تماشا ایستاده اند.
دعا روی زمین افتاده است. پایین تنه‌اش را برای تحقیر، برهنه می‌کنند و با سنگ و لگد بر جان نحیفش می‌کوبند.
در حالی مراسم سنگسار دعا انجام می‌شود که سه مرد پلیس عراق با لباس نظامی ایستاده‌اند و این صحنه جنایتکارانه را تماشا می‌کنند.
دعای ۱۷ ساله زیر دست و پای مردان خانواده‌اش لگد مال می شود. با دو دست صورتش را می‌پوشاد تا سنگ و لگد بر صورتش فرود نیاید. نیم ساعت است و هنوز دعا نفس می‌کشد. دستانش تکان می‌خورند.
تا آنکه عمو زاده‌اش بلوک سیمانی را جلوی چشم صدها تماشاگر بر سر دعا می‌کوبد . دعا غرق خون می شود...


iman2010;81162 نوشت:
نظر کاکه احمد مفتی زاده در مورد حکم سنگسار:

اما بزرگترین دلیل قرآنی بر عدم وجود سنگسار(یااعدام)آیه شریفه ذیل است.

سلام ب شما..

سنگسار همان اعدام نیست بلکه سنگسار یک درجه خفیفتر از اعدام است ،نتیجتا حکم سنگسار غیر از حکم اعدام و مرگ است...

شهـاب;102521 نوشت:
دوست عزيز ، بايد حكم (اعدام ، تازيانه ، سنگسار و...) را با خود عمل سنجيد تا قياسمان عاقلانه و خردپذير باشد ...
اعدام را اگر به خودي خود در نظر بگيريم زشت است و خشن ...
سنگسار هم چند درجه خشن تر از اعدام است ...
اما حقيقت سنگسار را بايد از نوع رابطه و عمل زشت استخراج كرد ...
بياييد ببينيم كسي كه ممكن است حكم سنگسار برايش صادر شود چه كرده كه چنين حكمي براي پيشگيري از رفتارش بريده اند ...
زني كه داراي شوهر است با مردي غريبه ارتباط جنسي برقرار مي كند ...
اين زن و مرد اين كار را نه مخفيانه و با علم به قبح آن ... بلكه وقيحانه در جلوي چشم 4 انسان ديگر كه مي توانند شهادت دهند[یعنی از نظر شرعی عادل هستند!] انجام دهند و اين 4 نفر رابطه اين دو را همزمان با هم و با جزئيات كامل ديده اند ... (يك گروپ س..س در جامعه اسلامي !)
و ضمن اينكه اين 4 نفر يا بيشتر بعد از ديدن اين رابطه بصورت كامل رفته اند و به دادگاه شكايت كرده اند و شهادت داده اند (آنهم بطور يكسان)
خوب گرچه روي دادن اين قضيه تقريبا و عملا غير ممكن است ...
ولي كسي كه سنگسار را عملي خشن و ويران كننده روحيات انسان مي داند ،‌
چطور مي تواند چنين حركتي را از يك زن بپذيرد و او را ببخشد ؟! [و خصوصا اثر چنین فحشای آشکاری را بر ترویج این عمل ویرانگر در جامعه نادیده بگیرد]
نه از لحاظ شرعي بلكه از لحاظ عرف سقوط مطلق اخلاق است...
چند نكته :

1- در اجراي اين حكم به هيچ وجه عمل "تجسس" وجود ندارد يعني عده اي نمي توانند با كماندو بازي ملت را دستگير كنند و تقاضاي چنين حكمي را داشته باشند ... حتي در رواياتي كه از رفتارهاي امام علي (ع) خوانديم به اين موضوع تجسس بسيار حساس بودند ...

2- در اغلب مواردي كه اين موضوع اجرا شده خود متهم با علم به اجراي چنين حكمي اعتراف كرده ... [یعنی گمان می کرده که تنها راه پاک شدنش از گناه همین است! که همین هم مورد اعتراض رسول خدا و امیر مومنان واقع شد و به اعتراف کنندگان فرمودند: چرا نرفتید تا بین خود و خدا توبه کنید؟! (با توبه بخشیده می شدید و نیازی نبود نزد ما به گناه اقرار کنید)]

3- دوستاني كه برآورده نشدن احتياجات زن زنا كننده را توجيهي براي عمل زشتش مي آورند ، بايد دقت كنند كه اگر فرض را بر بدرفتاري و برآورده نشدن و ارضا نشدن او در روابط با همسرش هم بگذاريم باز هم هيچ توجيهي براي ارتباط همزمان يا ارتباط جلوي ديدگان چند نفر نداريم ...

نتيجه گيري :

در جامعه اسلامي زن بي سرپرست و فقير و مشكل دار بايد تحت سرپرستي حكومت اسلامي قرار بگيرد حتي جواني كه استمنا كرده بود در حكومت علي (ع) برايش كار فراهم شد تا بتواند ازدواج كند و اگر در جامعه اي شرايط ازدواج و برآورده شدن نيازهاي جنسي و مادي فراهم باشد ديگر اين موارد را شاهد نخواهيم بود كه بر سر حكم آن چانه زني كنيم ... ضمن اين كه بر اساس [بعضی] روايات در صورت فراهم بودن همه امكانات در جامعه ، باز هم براي اجراي حكم به امام معصوم نياز است كه حكم دهد ...

پاسخ متین و حقی بود. قسمتهای داخل کروشه توسط بنده اضافه شد.

طاها;82129 نوشت:
با سلام خوش امديد بزرگوار به اسك دين شايد تازه وارديد و اطلاعي از قوانين اين سايت نداريد كه بايد مطالب خود را به دلايل و مستدلات قطعي مستند كنيد ممنون مي شويم اگر دلايل و مستندات خود را ارايه دهيد

سلام

توی قضاوت های امام علی را نگاه کنید

(نرم افزار سایت)

اگر درست یادم باشه گفته هر کس خودش سزاوار سنگسار است نمی تواند سنگسار کند

درسته؟!:Gol:

ميشه جواب منم بديد؟بعد در سنگسار بايد شخص مورد نظر بميرد يا لازم نيست

موضوع قفل شده است