نماز.........سوال فقهی........

تب‌های اولیه

30 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نماز.........سوال فقهی........

با سلام
مي خواستم نظر دوستان رو راجع به اينکه چرا ما نمازهاي 5 گانه را 3 گانه مي خوانيم و جدا نمي خوانيم بدانم

mhosein;80538 نوشت:
مي خواستم نظر دوستان رو راجع به اينکه چرا ما نمازهاي 5 گانه را 3 گانه مي خوانيم و جدا نمي خوانيم بدانم

با سلام

بزرگوار

فرقي در اين كه نمازها را به صورت جدا يا باهم بخوانيم نيست و انچه شرع مقدس از انسان خواسته است اقامه نماز است حال چه به صورت جمع و يا اقامه هر كدام از نمازها در وقت مخصوص خود

از طرفي در سيره حضرت رسول (ص) هم ديده شده است كه نماز هايشان به صورت جمع خوانده اند

مراجعه نماييد

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6984

فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى
پس در برابر آنچه مى‏گويند، صبر کن! و پيش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنين (برخى) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبيح گوى؛ باشد که (از الطاف الهى) خشنود شوى!
طه 130
آيا اين خواسته خداوند براي شما ايجاد فرق نمي کند
فرمودند قبل طلوع يعني صبح قبل غروب يعني عصر بعد نماز هاي شبانگاه بيان شده و بعد نماز ظهر يعني نماز عصر حتي در ترتيب بيان آيه بعد از نماز ظهر نيامده بلکه اهميت آن تسبيح و حمد قبل از طلوع و مانند آن قبل از غروب خورشيد بوده اما ما شيعيان عبادت قبل از غروبمان کجاست؟ آيا اين تخلف از خواسته خداوند ايجاد فرق مي نمايد يا نه؟
بله پيامبر اگر هم با هم خوانده اند بايد ديد در چه شرايطي بوده آيا عام رفتار ايشان اين بوده يا نه در شرايط خاصي مثل جنگ، ترس از دشمن يا حيوانات درنده و ... بوده
در هر صورت قرآن بدون هيچ تحريف و با ساده ترين بيان حاوي امر خداوند مي باشد

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
خواندن نمازها به صورت 5 وعده افضل و به صورت 3 وعده جایز است.

يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْر(185- بقره)
خداوند برای شما آسانی را خواسته و سختی را نخواسته

قَالَ ع أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ بِمَا يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ قَالُوا بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الْجَمْعُ بَيْنَ الصَّلَاتَيْنِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ التَّعْقِيبُ بَعْدَ الْغَدَاةِ وَ بَعْدَ الْعَصْرِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ و...

چيزهايى را كه بر روزى مى‏افزايد بگويم؟ گفتند: آرى يا امير المؤمنين، فرمود: جمع كردن ميان دو نماز بر روزى مى‏افزايد، و خواندن تعقيبات پس از نماز صبح و عصر بر روزى مى‏افزايد، و صله رحم بر روزى مى‏افزايد، و جاروب كردن جلو در خانه بر روزى مى‏افزايد، و همراهى با برادر دينى بر روزى مى‏افزايد، و صبح به دنبال روزى رفتن بر روزى مى‏افزايد، و استغفار بر روزى مى‏افزايد، و امانت دارى بر روزى مى‏افزايد، و حقگويى بر روزى مى‏افزايد، و جواب دادن به اذان گو بر روزى مى‏افزايد، سخن نگفتن در مستراح بر روزى مى‏افزايد، و ترك حرص بر روزى مى‏افزايد، و سپاسگزارى از صاحب نعمت بر روزى مى‏افزايد، و پرهيز كردن از سوگند دروغ بر روزى مى‏افزايد، و شستن دست‏ها پيش از غذا بر روزى مى‏افزايد، و خوردن آنچه از سفره مى‏افتد بر روزى مى‏افزايد، و هر كسى هر روز سى بار خداوند را تسبيح گويد، خداوند هفتاد نوع بلا را از او برطرف مى‏كند كه آسان‏ترين آنها فقر است.
الخصال، ج‏2، ص: 505

با سلام
دوست عزیز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم خواندن از زمان پيامبر اسلام(ص) شروع شده و پيامبر اسلام هم بين اين دو نماز جمع مي‏كردند و هم به تفريق مي‏خواندند و هيچ‏گونه ترديدي در اين نيست.
جمع بين ظهر و عصر و جمع بين مغرب و عشاء در روايات شيعه و روايات اهل سنت آمده است.
براي نمونه به چند روايت اشاره مي‏كنم:

روايات شيعه:

1- عبدالله بن سنان از حضرت امام صادق(ع) نقل كرده كه آن حضرت فرمود: پيامبر خدا(ص) بدون اين كه عذري در كار باشد، ظهر و عصر و نيز مغرب و عشاء را با يك اذان و دو اقامه خواندند، (وسائل‏الشيعه، ج 3، ص 160، باب 32، ح1).

2- اسحقاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل مي‏كند كه آن حضرت فرمود: پيامبر خدا بدون اين كه عذري در كار باشد، ظهر و عصر را در يك جا خواندند. عمر به آن حضرت گفت: آيا در نماز چيز تازه‏اي پيدا شده؟ پيامبر اكرم(ص) گفت: نه چيز تازه‏اي درباره نماز نيامده وليخواستم بر امت خودم گشايشي بدهم، (وسايل، ج 3، ص 161، ح 2).

3- عبدالملك قمي مي‏گويد: به امام صادق(ع) گفتم: مي‏توانم بين دو نماز را بدون اين كه عذري داشته باشم جمع بكنم؟ امام در جواب گفت: پيامبر خدا اين كار را انجام داد و خواست كه امت را در آسايش و سبكي قرار دهد، (همان، ح3).

4- سعيد بن جبير از ابن عباس نقل كرده كه او گفت: پيامبر خدا بدون اين كه خطر و سفري در بين باشد، ظهر و عصر را با هم خواند. ابن عباس گفت: پيامبر خواست با اين كارش امت را در آسايش قرار دهد و كسي از امت او به زحمت و مشقت نيفتد، (همان، ح4).

5- عبدالله بن عمر مي‏گويد: پيامبر با اين كه در مدينه بود و مسافر نبود نماز را تمام و با هم خواند، (همان، ح 7).

6-امام باقر(ع) فرمود: پيامبر خدا ظهر و عصر و نيز مغرب و عشاء را با يك اذان و دو اقامه خواندند، (همان، ح 11).

روايات اهل سنت:

1 جابر بن زيد از ابن عباس نقل كرده است كه پيامبر خدا(ص) هفت ركعت مغرب و عشاء را با هم خواند و هشت ركعت ظهر و عصر را با هم خواند و آن حضرت در مدينه بود، (صحيح بخاري، ج 1، ص 201، باب تأخيرالظهر اليالعصر، ح 518، چاپ پنجم، 1993 - 1414، نشر و توزيع دار ابن كثير و اليمامه، دمشق و بيروت).
و نيز مي‏گويد: پيامبر اسلام هفت ركعت را با هم خواند و هشت ركعت را هم با هم خواند، (همان، ص 206، ح 537، باب وقت المغرب).

2- ابن عباس مي‏گويد: پيامبر اسلام در مدينه، بين ظهر و عصر و بين مغرب و عشاء را جمع مي‏كرد، بدون اين كه عذري در كار باشد، (صحيح سنن نسائي، ج 1، ص 200، ح 601، باب الجمع بين الصلوتين فيالحضر).

سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي‏كند: رسول خدا(ص) ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم خواند بدون اين كه خطر و يا سفري در كار باشد، (صحيح مسلم، ج 1، ص 489، ح 49، باب الجمع بين الصلوتين فيالحضر، چاپ اول، دار احياء التراث العربي، 1955، 1374، بيروت).

عبدالله بن شقيق مي‏گويد: روزي ابن عباس پس از نماز عصر، براي ما سخنراني مي‏كرد. سخنراني طولاني شد، آفتاب غروب كرد، هوا تاريك شد، ستارگان در آسمان ظاهر شدند و مردم مي‏گفتند: وقت نماز است. مردي از بني تميم كه هميشه نماز را اول وقت مي‏خواند نزد ابنعباس آمد و گفت: بابا وقت نماز است و سخن را كوتاه كن. ابن عباس به او گفت: اي بي‏مادر! آيا تو به من سنت پيامبر را تعليم مي‏دهي؟! من خودم ديدم كه پيامبر اسلام ظهر و عصر را با هم مي‏خواند و مغرب و عشاء را با هم مي‏خواند. عبدالله بن شقيق مي‏گويد: من به شك افتادم.رفتم نزد ابوهريره و از او پرسيدم. ابوهريره گفت: ابن عباس راست مي‏گويد، (صحيح مسلم، ج 1، ص 491، ح 57 و 58).

سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي‏كند كه گفت: پيامبر اسلام بدون اين كه خطر و يا سفري در كار باشد، ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم مي‏خواندند. سعيد بن جبير از ابن عباس از حكمت جمع كردن پرسيد. او گفت: پيامبر خواست كه امت خود را به مشقت و زحمتنيندازد، (همان، ص 490، ح 54).

عكرمه از ابن عباس نقل مي‏كند كه پيامبر اسلام در مدينه، بدون اين كه مسافر باشد، مغرب و عشاء را و نيز ظهر و عصر را با هم خواند، (مسند احمد بن حنبل، ح 1، ص 221، س 27، چاپ شده در ضمن «موسوعةالسنة» الكتب الستة و شروح‏ها، چاپ دوم).
بر پايه اين روايات، جمع كردن بين نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا، هيچ‏گونه اشكالي ندارد و متهم ساختن شيعه به اين كه خلاف سنت پيامبر عمل مي‏كنند، كار دشمنان اسلام و مسلمين است.

بنده آيه اي از قرآن را آوردم که خيلي واضح و شفاف خواسته بود که قبل از غروب آفتاب ذکر و تسبيح خداوند را به جاي آوريد.
در اينجا ادعاي اثبات من اين است که اين سخن خداوند است آيا شما مي توانيد ادعا کنيد نه اين جعل شده؟
و ادعاي ديگر اين است که ممکن است احاديث شما جعلي باشد هيچ کس نمي تواند ادعا کند که اين احاديث نمي تواند ساخته و پرداخته اذهان نقل کنندگان باشد يا توسط اغراض نقل شده باشد يا نه اصلا باور او بوده و انحرافي نقل شده چنانچه هر کس مي تواند اين درک را از موجود انسان و در خود داشته باشد که مطالب خود را با حال و هواي ديگري بيان مي کند و غير معصوم ممکن است اين را در دل خود راه داده باشد. و شاهد آن علماي مغرضي است که در اين زمان هم مي بينيد که به راحتي شناخته نميشوند در اغراض شوم خود، و عامه آنها را خيلي متقي مي دانند، همچنين يهود بسياري از احاديث جعلي را وارد دين کرده است همانطور که الان دنياي مخالفين اسلام با نفوذ و اداره يهود چرخانده مي شود. و ما مسلمانان تحت اراده و افکار آنها بازي مي خوريم. زماني هم اين احاديث را جعل کردند چون ديدند نمي توانند ما را از نماز خواندن باز دارند لااقل محدود کنند 5 با را به 3 بار در روز، باشد که اين غفلت از ذکر راه گشاي انحراف ايشان باشد.
بله اگر در موردي دستور مستقيم خداوند نباشد يا مشبهه باشد به حديث رجوع کردن درست است با آن روال و استناداتي که دارد اما نه اينکه به حديثي عمل شود که محکمات و دستورات واضح و صريح خداوند را نقض مي کند.
اما آن آيه که ذکر شد در خصوص اينکه خداوند براي شما سختي نمي خواهد اگر اين چنين بخواهيم استدلال کنيم و دستورات خدا را نقض کنيم پس کل دين را مي توان به همين ترتيب عمل کرد و واضح است که غلط است. همچنين آيا اين کار سختي است که در حد 5 دقيقه نماز عصر را جدا بخوانيم؟ اما اثرات آن فوق العاده است.
ضمن اينکه شما گفتيد فصل افضل است و جمع جايز و بعد حديثي را نقل مي کنيد که مي گويد جمع افضل است البته از براي ازدياد روزي که من متوجه نشدم.
در آخر هم پناه مي برم به خدا از اينکه از دشمنان اسلام باشم اين زمان که همه اگر منطقي غير از منطق برخي داشته باشند فورا دشمن اسلام مي شوند و اين کلام خيلي عادي است يکي مي گويد فصل افضل است يکي ميگويد دشمن اسلام فصل مي کند عجبا

با سلام به دوستان محترم
در رابطه با اوقات صلاة دو آیه وجود دارد که صراحت در مواقیت صلاة دارد.
1- «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ‏؛ در دو طرف روز و بخشى از شب نماز را بر پاى دار ...»[1].
تعبير «طرفى النهار» اشاره به نماز صبح است كه در آغاز روز انجام مى‏شود و نماز ظهر و عصر است كه وقت آنها تا غروب ادامه دارد، به عبارت ديگر استمرار وقت نماز ظهر و عصر تا غروب آفتاب به روشنى از اين آيه استفاده مى‏شود.
امّا «زلفاً من الليل» با توجّه به اين كه «زلف»- به گفته «مختار الصحاح» و راغب در كتاب مفردات- جمع «زلفة» است كه به معناى بخشهايى از اوايل شب مى‏باشد، آن هم اشاره به وقت نماز مغرب و عشاست.
بنابراين اگر پيامبر«صلى الله عليه و آله»نماز را معمولا در پنج وقت انجام مى‏داده است حتماً به خاطر رعایت وقت فضيلت بوده كه همه ما به آن معتقديم.

[=&quot][1] . سوره هود، آيه 114.

2- آيه دوّم در سوره اسرااست: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ‏ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً»[1]؛ نماز را ازآغاز زوال ظهر تا تاريكى شب برپا دار، همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را ...
«دلوك» به معناى متمايل شدن است و در اينجا اشاره به تمايل آفتاب از خط نصف النهار يعنى زوال ظهر است.
غسق الليل به معناى تاريكى شب است كه بعضى آن را به اوايل شب تفسير كرده‏اند و بعضى به نصف شب، زيرا همان گونه كه «راغب» در «مفردات» گفته است «غسق» به معناى شدّت تاريكى شب مى‏باشد كه همان نيمه شب است.

بنابراين دلوك شمس اشاره به آغاز وقت نماز و ظهر و غسق الليل اشاره به پايان وقت نماز مغرب و عشاست و قرآن فجر نيز اشاره به نماز صبح است.

و در هر صورت در آيه شريفه تنها سه وقت براى نمازهاى يوميّه بيان شده است نه پنج وقت، و اين دليل بر جواز نماز در سه وقت است.

[=&quot][1] . سوره اسراء، آيه 78.

فخر رازى در تفسير اين آيه مى‏گويد: «إن فسرنا الغسق بظهور أوّل الظلمة- و حكاه عن ابن عبّاس و عطا و النضر بن شميل- كان الغسق عبارة عن أول المغرب و على هذا التقدير يكون المذكور فى الآية ثلاث اوقات وقت الزوال و وقت أول المغرب و وقت الفجر، و هذا يقتضى أن يكون الزوال وقتاً للظهر و العصر فيكون هذا الوقت مشتركاً بين الصلاتين و أن يكون أول المغرب وقتاً للمغرب و العشاء فيكون هذا الوقت مشتركاً أيضاً بين هاتين الصلاتين فهذا يقتضى جواز الجمع بين الظهر و العصر و المغرب و العشاء مطلقاً»[1]؛
فخر رازي در تفسير آيه فوق مي گويد: «اگر چنان چه «غَسَق» را به ظهور اول تاريکي معنا کنيم ـ همان گونه که از ابن عباس و عطا و نضر بن شميل رسيده ـ غسق عبارت است از اول مغرب. لذا طبق اين فرض در آيه، سه وقت بيان شده: زوال، اول مغرب و هنگام فجر. البته اين معنا مستلزم آن است که زوال، وقت ظهر و عصر باشد و وقت مشترک بين نماز ظهر و عصر. هم چنين اول مغرب وقت نماز مغرب و عشا بوده و مشترک بين اين دو گردد. اين بيان اقتضا دارد که مطلقاً جمع بين ظهر و عصر و مغرب و عشا جايز باشد.»
بنابراین ظهور آیه در سه وقت است ونمی توان از این ظهور دست برداشت.

[=&quot][1]. تفسير كبير فخر رازى، جلد 21، صفحه 384.

[=&quot]

از آنچه گفته شد نتيجه مى‏گيريم:
1- قرآن مجاز بودن اوقات سه‏گانه براى پنج نماز را به وضوح بيان كرده است.
2- روايات اسلامى كه در كتب فريقين آمده«که اگر خواستید بیان شود» نشان مى‏دهد كه پيغمبر اكرم «صلى الله عليه و آله»بارها جمع ميان دو نماز كردند، بى آن كه در سفر باشند يا عذر ديگرى وجود داشته باشد، و اين امر را رخصتى براى مسلمين شمردند تا به زحمت نيفتند.
3- گرچه خواندن نماز در پنج وقت، فضيلت است ولى اصرار بر اين فضيلت و جلوگيرى از رخصت، سبب مى‏شود كه بسيارى از مردم- به خصوص نسل جوان- از نماز چشم بپوشند واین نکته را باید بپذیریم كه در دنياى امروز خواندن نماز در پنج وقت براى بسيارى از كارگران، كارمندان، دانش‏آموزان و دانشجويان و قشرهاى ديگر كار بسيار دشوارى است، آيا نبايد از رخصت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) كه براى چنين روزهايى پيش‏بينى شده استفاده كنيم تا جوانان و قشرهاى مختلف تشويق به ترك نماز نشوند؟!
آيا اصرار بر «سنّت» به قيمت ترك «فريضه» صحيح است؟!

به فرض اينها همه درست هر چند در آيه دوم به نظر 2 وقت يا محدوده زماني معين شده اما آيه 130 سوره طه که جزئيات را مشخص کرده چه مي شود؟ آيا اين ها آيه هستند و آن آيه نيست؟ ضمن اينکه در تفسير مجمع البيان هم که من ديدم 130 سوره طه مربوط به نماز است. احتمالا در تفاسير ديگر نيز همين است.
لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا آيا اين تسبيح و مانند اين منظور نماز نيست؟ به تفاسير مراجعه کنيد.
باز هم مي گويم عبادت و ذکر قبل از غروب آفتاب شيعيان کجاست؟ اين شرم آور نيست که اغلب ما اين وقت را مي گذرانيم و تسبيحي نداريم؟ و اين در حالي است که در بسياري موارد وقت عصر تا غروب آفتاب را مانند وقت صبح تا طلوع آفتاب خوانده اند مثلا در هر دو زمان خواب مکروه است بقيه اش را شما در احاديث بيابيد تخصص شماست.
آيا اصرار بر «سنّت» به قيمت ترك «فريضه» صحيح است؟!
معلوم است که صحيح نيست اما آيا شما اگر فزندتان بگويد مي خواهم فلان خلاف را انجام دهم اگر نگذاري فلان خلاف بدتر را انجام مي دهم به او جواز خلاف اول را مي دهي؟ اين خلاف است که شما اصل را کنار گذاري و فرع را عادت هميشه کني آنهم با اين تأکيدات و به قول شما افضل

با سلام
عزیزم دو آیه ای که بیان شد تصریح در اوقات صلاة دارد و این آیه تصریح ندارد بخاطر این مفسرین در آن اختلاف نموده ا ند که آیا مراد ذکر مطلق است یا نماز اصطلاحی«اعم از واجب و مستحب» .
برفرض که مراد اوقات صلاة باشد چگونه باید بین این آیات جمع نمود؟ آیا می توان دست از «اقم الصلاة »که نص در مواقیت نمازهای واجب پنج گانه است بواسطه ایه ای که ظهوری در نمازهای یومیه ندارد برداشت؟
علاوه براینکه سنت پیامبر«صلی الله علیه وآله» واهل بیتش«علیهم السلام» جواز جمع بین صلاتین است .
مگر اینکه شما هم مکتب قرانی باشید که روایات بخاری را هم قبول نکنید.

درمورد عبادت و ذکر شیعیان مگر شما همه را دیده اید که اینگونه قضاوت می کنید؟مگر شما در دل آنهایید که اینگونه سخن می رانید؟
در مورد مطلب آخرتان سخن بی ارتباطی بیان فرمودید.وقتی قرآن می فرماید وقت نماز وسیع است شما می گویید این خلاف است؟!

اولا خدا نکند که من سني باشم چون اهل سنت حقوق اهل بيت را تضييع کرده‌اند و وضع شان به همين دليل يا به دليل تأييد اين دليل خيلي وخيم است. حتي من فکر مي کنم مسيحي اگر معتقد باشد حداقل صرفا به حضرت عيسي يا مريم توسل دارد نه به عمر پس اوضاع و احوالش بهتر است و سني اگر به حضرت رسول (ص) توسل کند آيا دور از ذهن است که به ايشان بگويند برو گمشو تو عمر و علي را يکي مي داني من رو مي خواي با کي يکي قرار بدي (انا و علي من شجره واحده)؟

ثانيا حکم جواز را من هم قبول دارم اما مشکل اين است که اين جواز اصل شده در صورتي که اصل نمازهاي پنج گانه است که خود شما نيز قبول داريد افضل است.

ثالثا شما ببينيد حتي کلماتي که در 2 آيه اي که ذکر فرموديد در آيه 130 سوره طه همان استفاده ميشود طرفي النهار در مقابل اطراف النهار و همينطور اناء اليل
و اگر مقصود از امر خداوند در سوره طه نماز يوميه نباشد اين که با اصل صحبت شما و بقيه دوستان که مي گوييد خداوند براي راحتي جمع نمازها را اراده فرموده تناقض پيدا مي کند چون به هر حال امر شده به قبل غروب پس غير نماز عصر که با ظهر مي خوانيد قبل غروب هم بايد يک تسبيحي چيزي انجام دهيد اينکه سخت تر شد.

در آخر تناقضي هم وجود ندارد چون آن آيه کل موضوع را بيان کرده و حتي آيه بکره و اصيلا کلي تر بيان کرده و در طه جزئيات را امر فرموده.

با سلام به دوست عزیز
صرف نظر از روایات که مفسر این آیات هستند یک بار دیگر به این آیات توجه بفرمائید:
درآیۀ اول سورۀ اسری : «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ‏ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُودا؛وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودً ً»[1]؛ نماز را ازآغاز زوال ظهر تا تاريكى شب برپا دار، همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را و پاسى از شب را از خواب برخيز و قرآن (و نماز) بخوان، اين يك وظيفه اضافى براى تو است، تا پروردگارت تو را به مقامى درخور ستايش برانگيزد.
آیه در مقام بیان اوقات نمازهای پنج گانه است«اقم الصلاة...»ابتدا و انتهای چهار نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را بیان می کند، و قرآن الفجر وقت نماز صبح را یادآور می شود .
اطلاق ابتدایی آیه، اقتضاء می کند که ابتدای وقت این چهار نماز، زوال و انتهای آن ها نصف شب باشد.
فخر رازی به همین امر اشاره می کند ومی گوید:جز اینکه روایت داریم که جمع در حضر جایز نیست.
یعنی در دیدگاه ایشان این آیه اطلاق دارد وآیه ای که شما ذکر نمودید نمی تواند مانع اطلاق این آیه باشد،بلکه روایت مانع اطلاق آن است«فتامل»

[=&quot][1] . سوره اسراء، آيه 78.

2- «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ‏؛ در دو طرف روز و بخشى از شب نماز را بر پاى دار ...»[1].
الف: برخی گفته اند:تعبير «طرفى النهار» اشاره به نماز صبح است كه در آغاز روز انجام مى‏شود و نماز ظهر و عصر است كه وقت آنها تا غروب ادامه دارد، به عبارت ديگر استمرار وقت نماز ظهر و عصر تا غروب آفتاب به روشنى از اين آيه استفاده مى ‏شود.
ب:برخی[2] دیگر گفته اند: دو طرف نهار به معنى صبح و عصر است،و كلمه" زلف" جمع" زلفى" و بطورى كه مى‏ گويند از نظر معنا و ساختمان لفظى شبيه است به" قرب" كه جمع" قربى" است، و اين وصفى است كه به جاى موصوف خودنشسته و تقديرش اين است: و ساعاتى از شب كه نزديك به روز باشد.
يعنى نماز را در صبح و عصر و در ساعاتى از شب كه نزديكتر به روز باشد به پاى دار، و اين ساعات با نماز صبح و عصر كه در يك طرف روز قرار دارد و نماز مغرب و عشاء كه وقتشان ساعتهاى اول شب است تطبيق مى ‏كند، هم چنان كه بعضى از مفسرين نيز گفته‏ اند.
ج:برخی[3] دیگر گفته اند:ظاهر تعبير طرفى النهار (دو طرف روز) اين است كه نماز صبح و مغرب را بيان مى‏كند، كه در دو طرف روز قرار گرفته و" زلف" كه جمع" زلفه" به معنى نزديكى است به قسمتهاى آغاز شب كه نزديك به روز است گفته مى‏ شود بنا بر اين منطبق بر نماز عشا مى ‏گردد.
همين تفسير در روايات ائمه اهل بيت«علیهم السلام» نيز وارد شده كه آيه فوق اشاره به سه نماز (صبح و مغرب و عشا) است.
بنابراین از این آیه نیز نمی توان وجوب افتراق بین دو نماز را فهمید که بتواند ظهور آیه اول را تقیید بزند و این تازه در زمانی خواهد بود که آیه دوم بعد از آیه اول نازل شده باشد تا بتواند مقید آن باشد والا فلا.

[=&quot][1]. سوره هود، آيه 114.

[=&quot][2].تفسیر المیزان ذیل آیه شریفه.

[=&quot][3] .تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه.

3-«فَاصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى‏»«بنا بر اين در برابر آنچه آنها مى‏ گويند صبر كن و قبل از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن و همچنين در اثناء شب و اطراف روز تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور تا خشنود شوی»128-130،طه.

اگر فرض کنیم مراد از تسبیح نماز است.سوالی مطرح می شود وآن این است که «قبل غروبها»به چه معنا است؟چه مقدار از روز قبل از غروب محسوب می شود؟آیا انتهای نماز عصر باید متصل به غروب آفتاب باشد؟در این صورت باید گفت:نماز عصر لازم است به گونه ای خوانده شود که کمی قبل از غروب خاتمه یابد.
و همین امر در مورد قبل طلوع الشمس جاری است.ودر من اناء اللیل هم مشخص نیست اناءاللیل ظرف باشد چون من برسر آن آمده، به هر حال وقت جدایی برای مغرب و عشا از آن استفاده نمی شود.
علاوه بر اینکه تمام این فروض مبتنی بر این است که این آیات بعد از آیۀ سورۀ اسری نازل شده باشد در حالی که:سورۀ اسری بعد از سورۀ هود و طه نازل شده لذا آیۀ سورۀ اسری حاکم بر آنها خواهد بود.

با تشکر از جناب صدرا از اینکه همراهی نمودند و بر اساس قرآن مطالب را بیان داشتند زیرا قرآن وقت نماز را به وضوح بیان نموده و نیازی به مراجعه به احادیث نیست. (البته جسارت نباشد این سخن را به ایشان نسبت نمی دهم)

مجبورم برخی مطالب را مجدد تکرار کنم:

۱ـ خواندن نمازها با هم مجوز دارد اما در جایگاه خودش و واقعا کسی اگر چنین همتی و دقتی ندارد که نماز را به وقت خودش بخواند بله بهتر از اینست که نمازش از دست برود یا خدایی نکرده نخواند. اما این واقعا حداقلی است که در مقابل فرمایش خداوند و دستور صریح او مبنی بر تسبیح قبل از غروب کفایت می کند. مثل اینکه کسی بخواهد مثلا در آشپزی به خانه کمک کند و بگوید من نمک را می ریزم. اگر کسی تحملش کم باشد می گوید شما نمی خواهد نمک را هم بریزی همان بخورین کفایت می نماید.

۲ـ این که می گویم شرم آور است برای شیعیان به دل ایشان ارتباط ندارد چه ممکن است دل کسی برای امام حسین بشکند و یک رکعت نماز هم نخوانده باشد در تمام عمر و عاقبت به خیر شود (قابل توجه برادران قلابی) مسئله عمل است مسئله سعی درخور تا حد توان است. یعنی شیعه باید بگوید ما خواندن نمازها به صورت جدا سختمان است و ممکن است ترک شود آنوقت چنین مسئله مهمی را ترک کند به طور کلی به صورتی که دیگر کسی نتواند حرفش رو هم در این مکتب بزند؟ و یک نفر هم حامی او نباشد مگر نمی گویید افضل است پس چرا هیچ مدافعی ندارد؟ شرم آور است که اینهمه سنی که اکثریت مطلق اسلام ظاهری را تشکیل می دهند سختشان نیست اما شیعه سختشه خوب می دونین شیعه وقت نمی کنه یعنی شما می گی ۵ دقیقه نماز عصر بگو ۵ ثانیه نه ما در هر ثانیه یه اختراع ثبت می کنیم نمیشه دیگه. بله ایناس که باید سرمون رو پایین بندازیم و بگردیم تو احادیث ببینیم رسول اکرم کی جمع خوندن تا پیدا شد دیگه این بشه اصل. ببیند شما اگر یکی مثلا شب قدر رو بیدار باشه خوب این واجب نیست که افضله سعی می کنین ازش تعریف کنین یا نه باطل جلوش بدین یا دشمن اسلام؟ این عمل کمتر از شب قدر افضله؟ وقتی خدا تسبیح قبل غروب رو خواسته انوقت شما بیاین استدلال کنین بهر ترتیبی که نمیشه

۳ـ فرمودین وجوبی استنباط نمیشه خوب قبول کردم یعنی از قبل هم قبول داشتم اما شما جمع بودن را که اثبات نمی کنین فقط اوقات نماز رو بیان می کنین (تازه نه شما اکثر مراجع هم که استفتاء شد فصل را افضل می دانند) ما هم نمی گیم نماز ظهر و عصر را نصفه شب بخونین البته بازهم می گم از بیان مطالب و جمع آوری نظرات متشکرم

۴ـ فرمودین در سوره طه نماز عصر رو باید چسبیده به غروب خوند مثل اطلاق قبل از طلوع خوب مگه شما نماز صبح رو آخر وقت می خونین که در مورد عصر هم بخواین چنین کاری کنین؟ نه، غیر از اونکه سوابق (در شیعه که منقرض شده در سنی) اکثرا حاکی از دو برابر شدن شاخص برای تعیین وقته اگر بخواهیم همانطور که قرآن قبل از غروب و قبل طلوع رو مثل هم بیان کرده عمل کنیم یک سابقه بهتر و نزدیکتر هست و آن هم عقیده حنفیه در تعیین وقته که درست همان زمان فاصله بین طلوع فجر تا طلوع خورشید را به فاصله اول وقت عصر تا غروب آفتاب می دهند. اگر بیان دقیقتر را بخواهین اگر به نحوی که الان در ایران عمل می شود مرکز خورشید در 7/17 – نسبت به افق برای اذان صبح است برای اذان عصر باید 7/17 + باشد. و در مورد عشا نیز، عشا به معنای خفتن است و فلسفه این نماز 4 رکعتی این است که من قبل از خواب که یک مرگ موقت است و خداوند روح را قبض می کند آخرین عبادت و شستشو را انجام دهم و می گویند بعد از این دیگر حتی حرفی نزنید و بخوابید (به شرطی که از نیمه شب رد نشود) حتی من فکر می کردم که خدایا شکرت که این نماز رو طولانی و 4 رکعتی کردی تا با این همه آلودگی وقت بیشتری برای تسبیح و شستشو داشته باشم چه بسیار افرادی که خداوند روح را قبض می کند و دیگر بر نمی گرداند.

5- بازهم توجه اساتید را به این جلب می کنم که چرا خداوند یا سنت اسم نماز را عصر گذاشته یا عشا و هیچ اختلافی در این اسامی وجود ندارد آیا شما به دم ظهر می گویید عصر شده و نماز عصر می خوانید آیا این حرکت اصلا معنی همین اسم این نماز رو هم خراب نمی کنه.
امیدوارم که این بیان باعث هدایت باشه ان شاء الله

با سلام به جناب ...
چرا اینقدر بی دقتی اعمال می فرمایید و مطالب را مطالعه نمی فرمائید.اگر بحث صرف قرآنی دارید در سورۀ طه بحث تسبیح مطرح است که اعم هست.اگر بحث مواقیت مطرح است سورۀ اسری نص در توسعه است.
آیه سوره اسری یعد از ان آیات نازل شده .این بعدیت به چه معنا و مفهومی است؟.
در سخنانتان با کنایه به تشیع بی احترامی می کنید ؟ آیا شما خود حق نماز را به پا داشته اید؟!
بحث جمع بین صلاتین در سیره پیامبر صلی الله علیه وآله آمده که حضرت بدون هیچ خوفی نماز را جمع خوانده اند و در توضیح ان فرمودند:نمی خواهم بر امتم حرجی وارد شود.این توسعه یعنی چه؟

شما هم اگر دقت کنید میبینین که جواب صحیح است. از ادامه بحث معذورم .
ضمنا مدیران سایت از طرف من وکیل اگر در هر نوشتاری از من ایراد و بی احترامیی می بینند حق دارن کلیه پست های من رو پاک کنن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سعي من بر اين است که مطابق قوانين سايت باشم
لذا مطلب زير را چون موضوعات مشابه را ادغام مي کنند در همين جا مي آورم (قبلا در خصوص خاطره از قم اينرا متوجه شدم)

وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا
هنگامى که سفر مى‏کنيد، گناهى بر شما نيست که نماز را کوتاه کنيد اگر از فتنه (و خطر)ِ کافران بترسيد؛ زيرا کافران، براى شما دشمن آشکارى هستند. (نسا آيه 101)

آنچه از اين آيه پيداست و دليل روشن آن نيازي به بحث ها و مسافت ها ندارد
شما فقط از ترس خطر حمله دشمن يا شايد حمله حيوانات درنده در بيابان مي توانيد اگر خواستيد و احساس کرديد لازم است نماز را کوتاه کنيد. يعني در اين شرايط هم اختيار با شماست به نص آيه باکي بر شمانيست چه برسد به اينکه در هتل 5 ستاره برين يا در حرم امام رضا نماز مستحب بخونين اما واجب رو بشکنيد
.

mhosein;81010 نوشت:
ممنون ميشم به پست هاي ديگر من هم در مورد جدا خواندن نمازها که جواب قانع کننده اي نداشت و همينطور شکسته خواندن نمازها نظري بندازين

با سلام و تشکر:Gol:

اگر چه دوستان در تایپیک مربوط به نماز پاسخ های دقیق و کاملی به شما داده اند، اما بنده هم نکاتی رو تقدیم می کنم:

برخی تصور می‌كنند كه جمع بین دو نماز نوعی خواندن نماز در غیر وقت شرعی است، برای روشن شدن موضوع ابتدا نكاتی را یادآور می‌شویم:1

1. همه گروه‌های اسلامی در این مسأله اتفاق نظر دارند كه در «عرفات» می‌توان هر دو نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر، با هم و بدون فاصله ادا كرد، و در «مزدلفه» نیز جایز است نماز مغرب و عشا را در وقت عشا بجا آورد.

2. حنفی‌ها می‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر در یك وقت، و نماز مغرب و عشا در یك وقت، تنها در همان دو مورد «عرفه» و «مزدلفه» جایز است و در سایر موارد، جایز نیست.

3. حنبلی‌ها، مالكی‌ها و شافعی‌ها می‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر و یا جمع میان نماز مغرب و عشا در یك وقت خاص، علاوه بر دو مورد یاد شده، در حال سفر نیز جایز است. برخی از این گروه‌ها، با هم خواندن دو نماز را در موارد اضطراری; مانند زمانی كه باران ببارد و یا نمازگزار بیمار یا در هراس از دشمن باشد، جایز می‌دانند.2

4. شیعه بر آن است كه هر یك از نمازهای ظهر و عصر و نمازهای مغرب و عشا، یك «وقت خاص» دارند و یك «وقت مشترك»;

الف. وقت خاص نماز ظهر، از آغاز ظهر شرعی(وقت زوال) است تا مقدار زمانی كه چهار ركعت نماز خوانده می‌شود، در این مدّت محدود، تنها نماز ظهر را می‌توان بجا آورد.

ب. وقت خاصّ نماز عصر، زمانی است كه از آن لحظه تا وقت غروب، تنها به اندازه مدّت خواندن نماز عصر، فرصت باشد.

ج. وقت مشترك بین دو نماز ظهر و عصر، از انتهای وقت خاص نماز ظهر، تا ابتدای وقت خاص نماز عصر است.

شیعه بر آن است كه هر یك از نمازهای ظهر و عصر و نمازهای مغرب و عشا، یك «وقت خاص» دارند و یك «وقت مشترك»

سخن شیعه آن است كه در تمام این وقت مشترك، می‌توان نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله خواند.

اهل سنت به خاطر دیدگاه خاصی كه در تقسیم وقت (از زوال تا غروب) دارند، هیچ‌گاه به وقت مشترك میان ظهر و عصر مثلاً قائل نیستند، زیرا معتقدند كه از اوّل زوال تا سایه شاخص به اندازه آن گردد، وقت مختص نماز ظهر است و نمی‌توان نماز عصر را در این وقت به جا آورد، از آن به بعد وقت نماز عصر آغاز می‌گردد تا غروب، و مختص به آن می‌باشد با چنین دیدگاهی هرگز نمی‌توان بین دو نماز جمع كرد، زیرا لازمه آن این است كه انجام یكی از آن در غیر وقت خود باشد.

شیعیان معتقدند كه این تقسیم‌بندی، مربوط به وقت فضیلت هر دو نماز است، نه وقت اجزاء، یعنی بهتر است نماز عصر را موقعی خواند كه سایه شاخص به اندازه آن باشد، ولی اگر كسی قبل از آن هم بخواند مجزی است، دقت فرمایید.

از طرف دیگر روایات زیادی حاكی است كه رسول خدا، در سفر و احیاناً در حضر بدون كوچك‌ترین عذر، میان دو نماز جمع نموده است و آنان برای حفظ دیدگاه خود در تقسیم وقت ناچار شدند كه این روایات را به نحو بسیار بعید از واقع توجیه كنند، به تفسیر این روایات از دیدگاه شیعیان و اهل سنت توجه كنید:

الف. شیعه بر آن است كه بر مبنای این روایات، پس از اتمام نماز ظهر، می‌توان نماز عصر را بجا آورد و همچنین پس از خواندن نماز مغرب، می‌توان نماز عشا را ادا نمود و این مسأله به زمان یا مكان یا شرایط خاصّی بستگی ندارد، بلكه در همه جا و همه وقت، جایز است.

ب. دیگران به خاطر نفی وقت مشترك و منحصر كردن وقت به وقت اجزاء می‌گویند: مقصود روایت این است كه نماز ظهر، در آخر وقت آن، و نماز عصر در اوّل وقت آن بجا آورده شود.

دقت در فلسفه جمع بین دو نماز، بی‌پایگی این تفسیر را روشن می‌سازد، زیرا علت تجویز جمع بین الصلاتین، ایجاد سهولت بر امت اسلامی است كه بتوانند در تمام حالات هر دو نماز ظهر و عصر را ـ مثلاً ـ در یك زمان بخوانند و این در صورتی تحقق پیدا می‌كند كه جز به مقدار چهار ركعت از اوّل و چهار ركعت از آخر، بقیه زمان‌ها «وقت مشترك» هر دو نماز باشد.

امّا اگر جمع بین دو نماز را مطابق با نظر اهل سنت تفسیر كنیم و بگوییم پیامبر (ص) ظهر را در وقتی بجا آورد كه با پایان آن، سایه شاخص به اندازه خود آن شود و سپس بلافاصله نماز عصر را بخواند، در این صورت به جای تسهیل، كار را مشكل و پیچیده‌تر كرده‌ایم، زیرا شناخت اول وقت و آخر آن در تمام اعصار، خصوصاً در مناطقی كه ابزار و ادوات دقیق موجود نباشد، بسیار كار مشكلی است.3

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_____________________________________________________
[1] . درباره جمع بین صلاتین رساله‌های ارزنده‌ای نوشته شده است ، مانند: رسائل فقهیه نگارش علامه شرف الدین عاملی، و الجمع بین الصلاتین، نگارش نجم الدین عسكری، و الانصاف فی مسائِلَ دامَ فیها الخلاف، از این قلم.
آنچه در اینجا می‌خوانید عصاره‌ای از تحقیقات گذشتگان، به قلم آقای سید رضا حسینی‌نسب در كتاب «شیعه پاسخ می‌دهد»، است.
[2] . با اقتباس از:«الفقه علی المذاهب الأربعه»، كتاب الصلاة، الجمع بین الصلاتین تقدیماً وتأخیراً.
[3] . بنقل از تحقیقی از آیت الله سبحانی (حفظه الله)


ممنون از جناب صديق که با کمي تاخير اين پست را از بحث خمس به اينجا منتقل نمودند (البته دليل نقل در آنجا پاسخ به سوالي بود که من در آنجا درباره نماز کردم). به هر صورت اينجا تقريبا بحث کاملي از عقايد در اين خصوص وجود دارد و اين پست که با تأخير آمده جوابش در پست هاي قبلي من وجود دارد.
جز اينکه در مورد نظر شيعه بايد بگويم نظرات بسيار متفاوت است و اين نيست که: نقل قول از جناب صديق: "بهتر است نماز عصر را موقعی خواند كه سایه شاخص به اندازه آن باشد" اينرا بنابر استفتاتي که از کليه مراجع کرده ام مي گويم و علاقه اي به آوردن آن ندارم مگر دوستان خودشان لازم بدانند اشاره کنند ضمن اينکه من استفتات را اينترنتي به دست آورده‌ام و برخي مراجع محترم پاسخ هاي تشريحي داده‌اند و ترسم از اين است که راضي هم نباشند که به اين نحو در اينجا ارائه شود.

اما در خصوص عدم جواز شکسته خواندن نماز ها مگر در شرايط آن
آيت الله محمد صادقي تهراني که اجازه اجتهاد از مرحوم بروجردي (اعلي الله مقامه) نيز دارند کتابي با عنوان: "نگرشی جدید بر نماز و روزه مسافران" دارند که در آنجا با يکي ديگر از مراجع مباحثه‌اي هم انجام شده که جالب توجه مي‌باشد. احتمالا اين کتاب در اينترنت هم موجود است اما سايتي نيز از ايشان هست: http://faqihequrani.persianblog.ir
اگر دوستان کتاب را در اينترنت پيدا نکردند من آنرا در اين سايت آپلود خواهم کرد.
بدليل اهميت و روزمره بودن بحث نماز از دوستان تقاضا دارم در اين مورد و در خصوص جداخواندن نمازها يک تأمل بيشتري نمايند. چون مطالب خيلي قطعي نيست که شما با خيال راحت يک عمر را به يک روشي که در عرف شکل گرفته عمل کنيد.

[quote=mhosein;82249]
ممنون از جناب صديق که با کمي تاخير اين پست را از بحث خمس به اينجا منتقل نمودند (البته دليل نقل در آنجا پاسخ به سوالي بود که من در آنجا درباره نماز کردم). به هر صورت اينجا تقريبا بحث کاملي از عقايد در اين خصوص وجود دارد و اين پست که با تأخير آمده جوابش در پست هاي قبلي من وجود دارد.
جز اينکه در مورد نظر شيعه بايد بگويم نظرات بسيار متفاوت است و اين نيست که: نقل قول از جناب صديق: "بهتر است نماز عصر را موقعی خواند كه سایه شاخص به اندازه آن باشد" اينرا بنابر استفتاتي که از کليه مراجع کرده ام مي گويم و علاقه اي به آوردن آن ندارم مگر دوستان خودشان لازم بدانند اشاره کنند ضمن اينکه من استفتات را اينترنتي به دست آورده‌ام و برخي مراجع محترم پاسخ هاي تشريحي داده‌اند و ترسم از اين است که راضي هم نباشند که به اين نحو در اينجا ارائه شود.

با سلام به دوست عزیز
اتفاقا اگر استفتاءات را بیان بفرمائید خیلی خوب است و هیچ اشکالی در بیان آن دیده نمی شود و مراجع هم با این کار ناراحت نخواهند شد مطمئن باشید.به هر حال در جزئیات اختلاف فتوی امری بدیهی است و این مختص به زمان خاص و مذهب خاصی نبوده و خواهد بود.آنچه مهم است این است که: فتوای دهنده فقیهی صاحب مبنا باشد و در فقه ضابطه مند عمل نماید.

mhosein;82258 نوشت:
اما در خصوص عدم جواز شکسته خواندن نماز ها مگر در شرايط آن

mhosein;82258 نوشت:

آيت الله محمد صادقي تهراني که اجازه اجتهاد از مرحوم بروجردي (اعلي الله مقامه) نيز دارند کتابي با عنوان: "نگرشی جدید بر نماز و روزه مسافران" دارند که در آنجا با يکي ديگر از مراجع مباحثه‌اي هم انجام شده که جالب توجه مي‌باشد. احتمالا اين کتاب در اينترنت هم موجود است اما سايتي نيز از ايشان هست: http://faqihequrani.persianblog.ir
اگر دوستان کتاب را در اينترنت پيدا نکردند من آنرا در اين سايت آپلود خواهم کرد.
بدليل اهميت و روزمره بودن بحث نماز از دوستان تقاضا دارم در اين مورد و در خصوص جداخواندن نمازها يک تأمل بيشتري نمايند. چون مطالب خيلي قطعي نيست که شما با خيال راحت يک عمر را به يک روشي که در عرف شکل گرفته عمل کنيد.

با سلام جناب آقای دکتر تهرانی،نظریاتشان دارای مبنای فقهی نیست ودر مواردی نظریاتشان خارج از محدوه قول شاذ است یعنی اصلا قائلی در فقه امامیه ندارد بجز خود ایشان. ودر برخی موارد فتاوای ایشان مخالف ضروریات فقه شیعی است.
در مورد جدا خواندن نمازها حضرتعالی تا به حال می فرمودید: من هم حرفی ندارم که جمع جایز است بلکه می گویم چرا عمل به فضیلت نمی کنید«پست 13» والان اصل آنرا زیر سوال می برید؟
وقتی مواقیت صلاة در قرآن کریم موسع آمده ورسول مکرم اسلام«صلی الله علیه وآله»درمواردی نماز را جمع خوانده اند و علت آنرا عدم حرج برای مردم بیان نموده اند قول آقای تهرانی چه حجیتی می آورد؟!وآیا در این صورت عمل به جمع روشی عرفی است؟!!!!یعنی هیچ منشا فقاهتی ندارد.؟!
جالب این است در همایشها و صحبتهای خصوصی که با برخی از علمای اهل تسنن داشته ایم خود آنها اعتراف نموده اند به جواز آنچه شیعه انجام می دهد و از حرجی که در این مورد وجود دارد سخن گفته اند .و شما این امر را در کشورهای غربی برای مسلمانان به وضوح مشاهده می فرمائید که طبق فقه حنفی که جمع را جایز نمی داند و قائل به جواز جمع صوری است دانشجویان و کارمندان دچار مشکل جدی اند خصوصا در فصل زمستان که این امر موجب قضا شدن نماز آنها می شود.حال به نظر شما کدام بهتر است؟

در مورد شکسته خواندن نماز در سفر این مساله بحثی جدا از مسالۀ جمع بین الصلاتین است .در میان اهل سنت برخی قصر را عزیمت می دانند و برخی رخصت؛گر چه قائلین به رخصت ؛در افضلیت قصر یا تمام اختلاف دارند.
به هر حال به نظر می رسد این بحث جدا مورد بررسی قرار بگیرد تا کاربرانی که در آینده با این تایپیک مراجعه می کنند سر در گم نشوند.
متشکرم.

صدرا;82340 نوشت:
با سلام به دوست عزیز اتفاقا اگر استفتاءات را بیان بفرمائید خیلی خوب است و هیچ اشکالی در بیان آن دیده نمی شود و مراجع هم با این کار ناراحت نخواهند شد مطمئن باشید.به هر حال در جزئیات اختلاف فتوی امری بدیهی است و این مختص به زمان خاص و مذهب خاصی نبوده و خواهد بود.آنچه مهم است این است که: فتوای دهنده فقیهی صاحب مبنا باشد و در فقه ضابطه مند عمل نماید.

من استفتات را به مدير سايت که از همين صلوات‌هايي که گير هر کسي هم نمي‌آيد فرستاده‌اند ايميل مي کنم (اگر خودشان در اينجا اينرا بخواهند) ايشان اگر صلاح ديدند با مسئوليت خودشان ارائه دهند البته نقادي مستقيم نظر مراجع محترم به نظر من که کار درستي نمي باشد آنهم به اين نحو در اين تاپيک

در مورد پست مربوط به آقاي تهراني جناب صدرا من عرض کردم :

mhosein;82258 نوشت:
کتابي با عنوان: "نگرشی جدید بر نماز و روزه مسافران" دارند که در آنجا با يکي ديگر از مراجع مباحثه‌اي هم انجام شده که جالب توجه مي‌باشد.
ضمنا ايشان در مورد مسئله خمس مطالبي را مي‌فرمايند که با بحث‌هاي من مرتبط نيست پس ايشان را به اين بحث‌ها مربوط کامل ندانيد.
ساير مطالب قبلا جواب داده شده و يکي از دلايلي که گفتم از ادامه بحث معذورم همين تکرار هاست و يکي هم اتهام توهين به شيعه اگر مايل بوديد نقل قول‌هاي مربوطه را بياورم.

سلام...
آقای سیستانی در مسئله ای راجع به نماز می گویند که در رکعت اول باید حمد و سوره خوند
حالا اگه در رکعت اول بعد حمد سوره کوثر یا والعصر بخونیم اشکال داره؟

باسلام و عرض ادب

در نمازهاي واجب يوميه ،انسان بايد اول حمد و بعد از ان -بنابر احتياط - يك سوره تمام بخواند وسوره"والضحي "و "الم نشرح "وهمچنين سوره" فيل" و"قريش "در نماز بنابر احتياط يك سوره حساب مي شوند ،بنابر اين هر سوره كامل ديگري از قران( مانند كوثر و والعصر وناس و...)را مي توان به جاي سوره توحيد در نماز خواند.

رساله ايةالله سيستاني /واجبات نماز / م 965.

اگر مهر بچه 2.5ساله ایکه ادای نماز خواندن درمیاورد را در حالی که به رسیدن به نماز جماعت عجله دارید بردارید ونماز را تمام کنید وبچه نارحت شود نماز صحیح است یا باید از نو ادا کرد

با تشکر از سئوال شما کاربر محترم m22845oo بزرگوار
در فرض سئوال نماز صحیح بوده است (1)
پی نوشت:
1. استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم

موضوع قفل شده است