مگه می شود در ایام حج کسی را کتک زد؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مگه می شود در ایام حج کسی را کتک زد؟

شنیدم که یکی از یاران پیامبر در ایام حج، شخصی را کتک زده و کارش را تایید کرده اند؟ مگر در ایام حج می توان کسی را زد؟ راستش باورش کمی سخته ولی شنیده ام که یک نفر به زنان نگاه می کرد و یکی از یاران پیامبر او را زد. مگر می شود در ایام حج کسی را زد؟

اصل داستان از این قرار است که در دوران خلیفه دوم در ایام حج به زنان مسلمان نگاه می کرد و شان خانه خدا را رعایت نکرده در حال انجام عمل حرام نگاه به نامحرم بود. حضرت علی علیه السلام که این وضعیت را دید، به سویش رفته یک سیلی به گوشش زد تا از کارش دست بردارد. سپس آن مرد به سراغ عمر رفته و از حضرت علی شکایت می کند. عمر نیز از حضرت علی علت کار را می پرسد و حضرت ماجرا را تعریف می کند. عمر نیز در پاسخ فرد شاکی می گوید: چشم خدا تو را دید و دست خدا تو را زد برود که شکایت تو مورد قبول نیست. سند این روایت هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت وجود دارد.
وَ فِي رِوَايَةِ الْأَصْمَعِيِّ أَنَّهُ قَالَ ع رَأَيْتُهُ يَنْظُرُ فِي حَرَمِ اللَّهِ إِلَى حَرِيمِ اللَّهِ فَقَالَ عُمَرُ اذْهَبْ وَقَعَتْ عَلَيْكَ عَيْنٌ مِنْ عُيُونِ اللَّهِ وَ حِجَابٌ مِنْ حُجُبِ اللَّهِ تِلْكَ يَدُ اللَّهِ الْيُمْنَى يَضَعُهَا حَيْثُ يَشَاء (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ،ج‏39،ص:88؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ،ج‏39،ص:340 ؛بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ،ج‏24،ص:202 ؛بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ،ج‏87،ص:36)

في حديث عمر «أنّ رجلا كان ينظر في الطّواف إلى حرم المسلمين، فلطمه عليّ، فاستعدى عليه عمر، فقال: ضربك بحقّ أصابته عَيْن من عُيُون اللّه» أراد خاصّة من خواصّ اللّه عزّ و جل، و وليّا من أوليائه.( النهاية في غريب الحديث و الأثر ،ابن اثیر جزری،ج‏ 3،ص: 332؛ المناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 272 )

کاوه;83247 نوشت:
حضرت علی علیه السلام که این وضعیت را دید، به سویش رفته یک سیلی به گوشش زد

شما مطمئنی که حضرت علی علیه اسلام این گونه رفتار کرده؟؟؟؟؟؟؟:Moteajeb!:

اری می شود کسی را در کعبه در حالیکه در انجا هم پناه برده باشد ............حتی او را کشت
مدرک :
فتح مکه و فرمان تاريخي پيامبر درباره اهانت کنندگان

رسول اعظم حضرت محمد(ص) پس از فتح مکه، به همه مشرکان قريش علي رغم آن همه رنج و آزاري که از آنان ديده بود، امان داد. اما برخي افراد زشت ترين و پليدترين کارها را نسبت به پيامبر انجام داده بودند؛ از جمله: دادن فحش، ناسزا و دشنام به پيامبر، تبليغ عليه ايشان، هجو حضرت با استفاده از ابزارهاي هنري خويش همانند شعر، و آزار رسول الله با نيش زبان هايشان. رحم به آنان و گذشت از آن جنايتکاران روا نبود. رها کردن آنان آثار زيانباري داشت و ظلم به پيروان رسول الله و خيانت به مؤمنان بود. از اين رو، پيامبر رحمت به حکم خدا گروهي را مهدورالدم دانست و فهرست مردان و زنان فاسد، خائن و جنايتکار را اعلام نمود: «امربقتلهم و ان وجدوا تحت استار الکعبه.» پيامبر به همه فرمان داد آنان را هر جا بيابند، حتي اگر خود را به زير پرده هاي کعبه آويخته باشند بکشند! (ابن هشام، 1412 ق، ج 2، ص 859 / ابن اثير، 1407 ق، ج 21، ص 123 / يعقوبي، 1362، ج 1، ص 419 / آيتي، 1359، ص 524 / مکارم شيرازي، 1424 ق، ج 2، ص 201) جرم سنگين عموم اين افراد سب و شتم و اهانت به پيامبر خدا و رسالت الهي ايشان بود. يکي از آنان عبدالله بن خطل از قبيله تميم بن غالب بود که محکوم به مرگ شد. چون اسلام آورده بود، پيامبر او را براي تبليغ به مکه فرستاد. در راه مردي را که همراهش بود کشت و مرتد شد و با شعر خويش رسول الله را هجو کرد و ايشان را سزاوار فرمانبرداري نشناخت. به دستور پيامبر، سعدبن حريث محزومي و ابو برزه اسلمي او را در حالي که خود را به پرده هاي کعبه آويخته بود کشتند. (ابن هشام، 1412 ق، ج 2، ص 860 / ابن اثير، 1407 ق، ج 2، ص 124-125 / يعقوبي، 1362، ج 1، ص 419 / ابن خلدون، 1363، ج 1، ص 444 / آيتي، 1359، ص 525 / حسني، 1362، ص 599-600). عبدالله بن سعدبن ابي سراح عامري که براي رسول خدا مي نوشت، مرتد شد و به مکه رفت. وي با گفتن سخنان باطل درباره پيامبر، آن حضرت را مسخره مي کرد و مي گفت: من هم چنان که محمد مي گويد مي گويم، محمد پيامبر نيست. او به من گفت: بنويس «عزيز حکيم» و من مي نوشتم «لطيف خبير»، او اگر پيامبر بود مي دانست. پس از فتح مکه به برادر رضاعي اش عثمان پناه آورد. عثمان او را جاي داد و نزد پيامبر آورد و براي او امان خواست و درباره او با پيامبر سخن مي گفت. رسول خدا ساعتي سکوت کرد و خاموش بود و سپس امانش داد و چون بيرون رفت به ياران خود فرمود: چرا او را نکشتيد؟ گفتند: منتظر بوديم اشاره فرمايي. فرمود: هيچ پيامبري را نشايد که با چشم اشاره کند، و پيامبران با اشاره نمي کشند. (ابن هشام، 1412 ق، ج 2، ص 859 / ابن اثير، 1407 ق، ص 2-124 / يعقوبي، 1362، ج 1، ص 419 / ابن خلدون، 1363، ج 1، ص 444 / آيتي، 1359، ص 524 / حسني، 1362، ص 599)
جويرث نقيد بن وهب بن عبيد بن قصي، رسول الله را در مکه آزار مي داد و سخنان زشت مي گفت. وي زماني که عباس بن عبدالمطلب در سفر هجرت به مدينه، دختران رسول خدا (فاطمه(ع) و ام کلثوم) را بر شتري سوار کرده بود تا به مدينه ببرد، شتر را رم داد و آنان از بالاي شتر به زمين افتادند. او همواره رسول الله و اصحاب ايشان را آزار و دشنام مي داد. علي بن ابي طالب(ع) روز فتح مکه او را به کيفر رساند و دستور پيامبر را اجرا نمود. (ابن هشام، 1412 ق، ج 2، ص 861 / ابن اثير، 1407 ق، ج 2، ص 125 / يعقوبي، 1362، ج 1، ص 420 / ابن خلدون 1363، ج 1، ص 444 / آيتي، 1359، ص 525 / حسني، 1362، ص 600) ساره که رسول الله را آزار و دشنام مي داد و در آوازهايش پيامبر را هجو مي کرد و پيش از فتح مکه هم نامه حاطب را براي دشمنان اسلام به مکه مي برد، در روز فتح مکه به دست علي بن ابي طالب(ع) کشته شد. (ابن هشام، 1412 ق، ج 2، ص 860 / ابن اثير، 1407 ق، ج 2، ص 126 / يعقوبي، 1362، ج 1، ص 420 / ابن خلدون، 1363، ج 1، ص 444)
فرثنا و قريبه دو کنيز عبدالله بن خطل بودند که پيامبر را دشنام مي دادند و با شعرهاي خويش در هجو و ناسزاگويي رسول الله آواز مي خواندند. پيامبر دستور دادند آنان همراه با ابن خطل به قتل برسند. (ابن هشام، 1412 ق، ج 2، ص 860-861 / ابن اثير، 1407 ق، ج 2، ص 126 / يعقوبي، 1362، ج 1، ص 420 / آيتي، 1359، ص 525 / نجفي، 1981 م، ج 41، ص 434 / مکارم شيرازي، 1424 ق، ج 2، ص 201-202)
در پرونده اعمال همه افرادي که پيامبر خدا خونشان را هدر اعلام فرمود، اهانت، سب و شتم و آزار پيامبر و برخي بدگويي وناسزاگويي و هجو پيامبر در آوازه خواني و اشعار وجود دارد. دستور تاريخي پيامبر در فتح مکه، از موضوعات قطعي تاريخي صدر اسلام است. پيام هاي اين فرمان تأکيد بر رسميت و اهميت مجازات قتل ساب النبي(ص) است. صاحب جواهر داستان اين حوادث را نصوص تأييد کننده حکم قتل ساب النبي مي داند. (نجفي، 1981 م، ج 41، ص 434) آيت الله مکارم شيرازي نيز اين روايات تاريخي را روايات دلالت کننده بر مقصود در مسئله ساب النبي مي شمارد. (مکارم شيرازي، 1424 ق، ج 2، ص 201

punisher;83289 نوشت:
شما مطمئنی که حضرت علی علیه اسلام این گونه رفتار کرده؟؟؟؟؟؟؟

سلام، اتفاقا همین سوال به ذهن من رسیده بود. چون ظاهر این حدیثه اینه که از حضرت علی تعریف میکنه اما حقیقتش کتک زدن به جوون چشم چروونه.
نمیخوام بگم این حدیث جعلیه، اما جاعلین حدیث خیلی زرنگ بودن، حدیث رو طوری جعل میکردن که ظاهرش آدمو گول بزنه. به نظر من مقام حضرت علی بالاتر از اونه که کنار مسجد الحرام نگاه کنه ببینه کی داره به نامحرم نگاه میکنه. تازه ممکن بود شخص ادعا کنه من با قصد بد نگاه نمیکنم. بدون قصد بد هم میشه به صورت زن نگاه کرد.
خود امامان سفارش میکردند حمل به صحت کنید.
موضوع قفل شده است