آماری هولناک از طلاق «فاصله ناچیز ایران تا کسب رتبه چهارم طلاق دنیا»

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آماری هولناک از طلاق «فاصله ناچیز ایران تا کسب رتبه چهارم طلاق دنیا»

[="darkorchid"]به این آمار توجه کنید لطفا(برگرفته از سازمان ثبت احوال)[/]
در سال 88 میزان وقوع طلاق 13/8 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته در سال 87هم در هر ساعت 14 واقعه طلاق رخ داده است
سال گذشته در هر ماه 10هزارو479 واقعه طلاق یا در هر شبانه روز تعداد345 واقعه طلاق به ثبت رسیده
این در حالیست که در سال 88 حدود 53درصد از کل طلاق های صورت گرفته مربوط به پنج سال اول زندگی و حدود 15 درصد مربوط به زوجینی است که مدت ازدواج انها کمتر از یکسال است!!!
امارهای سال 88 حاکی است که استان یزد با 36 درصد و چهارمحال بختیاری با 32درصد بیشترین رشد طلاق را داشته اند
سال 89
امارهای سایت سازمان ثبت احوال حاکی از آنست که:در سه ماه اول سال 89 شاهد رشد 8 درصدی طلاق بوده ایم
مقایسه شش ماه اول سال 88 با سال 89 نشان میدهد که طلاق 6/2 درصد رشد داشته است
[="magenta"]این امار نشان دهنده ی اینست که:از هر چهار ازدواج در سال 89 یکی به طلاق ختم میشود[/]
واقعا چراااااا؟؟؟؟؟؟؟
بشنوید حکاینی دیگر از همسر کشی
اگر شما بخواید درباره همسرکشی در گوگل سرچ کنید فقط یازده خبر در خبرگزاری ایسنا میاد و سه خبر در خبر گزاری فارس درحالیکه حقیقت بیش از اینهاست و ما از گفتنش یا شرم داریم یا واهمه
کم نیستند امثال سکینه آشتیانی ها
در سال 81 دو استاد بزرگوار استاد آشوری و خانم دکتر معظمی درباره همسرکشی در 15 استان ایران تحقیق کردند
در این تحقیق امده است که:زنان به ندرت خود مرتکب قتل شده و بیشتر به جهت دادن وعده های نفر سوم به ارتکاب جنایت هدایت میشوند
در بررسی همسرکشی 15 استان 32درصد زنان خود مباشر قتل شوهرانشان بوده اندو 22درصد به صورت مشارکتی در قتل شوهر نقش داشتند(از گفتن آمار استانها خودداری میکنم)
[="darkorchid"]اما دوستان واقعا چراااا؟؟طلاق و همسرکشی؟؟؟؟[/]

راستش من خودم قصد نداشتم در این رابطه صحبت کنم و میخواستم این تحلیل رو بذارم به عهده دوستان اما دلم نیومد ی چنتا نکته رو نگم

[="indigo"]اگر بخوایم به آمار طلاق نگاه کنیم از نوع ریشه ای(همونطور که اشاره شد بیشتر طلاق های این چند سال در سالهای اول زندگی بوده)برمیگرده به نوع آشنایی های قبل از ازدواج و انتخاب های غلط که از نظر من به دو دسته تقسیم میشه:
[/]
[="purple"]یکی افرادی که فک میکنن قبل از ازدواج باید عاشق شد که خب طبیعتا میطلبه قبلش رفاقت و عشقای اتشین باشه،و واقعا هیچ دوومی نداره و اکثرا هم به خونواده ها تحمیل میشه
دومین دسته هم ازدواج های کاملا سنتی که با دو جلسه سروتهشو هم میارن و ی تحقیقات کاملا کلی هم انجام میشه و..!!![/]

[="darkorchid"]شاید این سوال پیش بیاد که در زمان قدیم مثلا دوره پدر و مادرهای ما یا ی کم قبلتر ازدواج سنتی بوده و جواب هم داده(یعنی امار طلاق خیلی کمتر بوده) ولی باید بگم کاملا متفاوته خانم های قدیم با خانم های امروزی کاملا متفاوتن،چراااا؟؟؟؟؟؟[/]

[="magenta"]زیرا اون موقع خبری از رسانه و ماهواره و انجمنهای فمینیستی و شست و شوی مغزی اینا نبووده که در واقع در اون زمان به قول شاعر همچین نگاهی حاکم بوده که:کوفت باشه مفت باشه=شوور باشه حالا هرچی شد شد دیگه
[/]
[="plum"]اما الان با این هجمه تبلیغات(حتی فیلمهای داخلی ما چه تلفیزیون و چه سینما تبلیغ سو میکنن از عدم تفاهم فکری تا هر چیز دیگه تنها چاره اش طلاقه توی هرسنی که باشی وهرچنتا بچه هم که داشته باشی هیچ اهمیتی نداره مهم اینه که خودتو آزاد کنی!!!!)
[/]
اینکه ضمانت ازدواج ما مهریه سنگین باشه درسته؟؟؟اگرنه رفاقت قبل از ازدواج خوبه نه ازدواج سنتی دو جلسه ای پس درستش چیه؟؟؟؟
درین رابطه سه تا سخنرانی از اساتید بزرگوار استاد دانشمند و ماندگاری و منتظرین میذارم تا فردا ایشالله

اما درباره آمار همسرکشی متاسفانه که حتی از گفتنش هم شرم داریم واقعا چرااااااااااا؟؟؟تبلیغات خیلی تاثیر داره دوستان میلیاردها دلار هزینه میشه از طرف کشورهای خارجی تا فقط همین رو تبلیغ کنن امثال شبکه های فارسی وان و فیلمهایی مثل سالوادور چه حرفی واس گفتن داره؟؟جز خیانت و همسر کشی
نقش اول این فیلمها افرادی هستن که همسشونو میکشن واخرشم خوشبخت میشن

[="blue"]همین تبلیغات باعث شده خانمی بیاد بگه داشتن معشوقه ای غیر از شوهرم برام درونی شده

مادری دوتا فرزند شیش ساله و چهار سالشو به همراه همسرش با قارچ سمی بکشه که به معشوقه خیابونیش برسه!!![/]

[="deepskyblue"]اما به غیر ازین مساله دوستان در تاپیک های دیگه اشاره ای داشتن مثل روابط دو جنس مخالف در محیطهای به اصطلاح کنترل شده!!!امروز اکثر خانمهای ما سرکار رفتن رو ی افتخار میدونن و بعدشم آشنایی با همکاران مرد و ...[/]

[="royalblue"]یکی از اشنایان ما داشت درددل میکرد میگفت تو دانشگاهمون از یکی خواستگاری کردم بعد فهمیدم متاهله!!!!متاسفانه الان که دیگه هیچ تفاوتی از نظر ظاهری بین خانمهای مجرد و متاهل نیس اما نکته بدش اینجاس که حتی از نظر رفتاری هم این تفاوتها داره از بین میره و متقابلا سو استفاه خیلی ها رو دربر داره
[/]
[="cyan"]بی غیرتی مردان ما که بی قیدی زنان رو به همراه داره شاید ی علت دیگش باشه شاید اون مرد صرفا قصدش این باشه که بگه ببینید زن من چه خوشگله!!!!!ولی نمیدونه که خیلی ها به اون زن پیشنهاد میدن که اخه حیف خوشگلی تو نیس با این مردی بیا با من باش و...[/]

بیاید باور کنیم کم نیستن امثال سکینه اشتیانی ها،عزیزی تو ی تاپیک دیگه گفته بود که ای کاش روابط خونوادگی هم محدودتر بشه ودر برخورد با نامحرم هایی که تو خونواده هستن دقت نظر بیشتری بشه انشالله

سلام علیکم....
از سخن گفتن زیاد پرهیز میکنم.
ممنون از آماری که در اینجا برای تمام خوانندگان چه از کاربر سایت چه از میهمانان گرامی قرار دادید.
این آمار که به نظر من نیمی از آمار واقعی است به دلیل اینکه این طلاقها ثبت شده است ما در جامعه طلاقهای ثبت نشده بسیار داریم
به گونه ای که شاید جسمها پیش هم باشد اما روح آنها.....
این یک طرف ماجراست که زوجین طلاق می گیرند و طرف دیگر ازدواج نکردن مجردهاست.
که آن نیز دلایل مختلفی دارد.
اما به طور کلی باید بگویم روزی یک جای کار لنگ می زد.امروز همه جای کار لنگ می زند.
امیدوارم آموخته های دینمان را کاربردی کنیم.
نمی دانم چرا در این باره دست به نوشتن بردم اما احتمالا به خاطر این است که پرتگاه عظیمی را در جلوی این ملت میبینم که وسوسه کنندگان به نزدیک شدن مردم، خود سالیان دراز در آن مرداب دست و پا میزنند.
ای کاش کمی به حقایق وجود انسان پی میبردیم تا می فهمیدیم هر که باشیم جز بود ابتدایی خود در عالم ماده نخواهیم شد.
و هر چه هست در پس پرده و در گروی انسانیت ما در این عالم است.
خیلی سخت است روزی که به روز حسرت معروف است چیزی در دست نداشته باشیم که کمی آرام مان کند.
همین جا با جملات گداخته از نظر معنی و فریادی به عظمت غرش آسمان به تمام جوانان وبزرگ سالان عرض می کنم خیلی زود دیر می شود .
به چیزی چنگ بزنید که در طوفان پیش رو محافظ شما باشد.
در میان کوره ای هستیم که اینجا عیارمان نمایان خواهد شد.
بکن دل از آنچه می کند دل از او
یا علی....

سلام
این آمار طلاق و صد البته طبق گفته دوستمون بعلاوه طلاق های ثبت نشده بسیاری که امروز چهره این سنت پاک الهی(ازدواج) را در نظر جوانان مخدوش کرده حاصل 1-عدم آگاهی واقعی از فرمایشات دین. به عنوان نمونه بنده در یک منبع دینی خواندم که مهریه وجهی بوده که خانواده داماد به خانواده عروس میدادند برای تهیه جهیزیه. اما امروز چه شده؟یا اینکه ما در فرمایشات دینی میدانیم که اصل انتخاب همسر پاکدامنی و نجابت اوست که اگر آن درست باشد بقیش هم خداوند درست میکند. اما امروز ملاک ها چه شده؟
2.عدم اطلاع رسانی دقیق: تازمانی که به طور کامل درد شناخته نشه قطعا هیچ کس نمیتونه برای اون دارویی تجویز کنه یا کسانی که بهش مبتلا نشدن نمیتونن پیشگیری کنند. متاسفانه اکثر رسانه های ما با بیان آمار های دروغین و خوب جلوه دادن بعضی از مواضع مخرب جامعه خواسته یا ناخواسته باعث میشوند که مردم به راه اشتباهشان ادامه دهند و از مقصدی که در انتظار آهاست بی اطلاع باشند.

سلامممممممم،اینم فایل سخنرانی که قولشو داده بودم
اولیش سخنرانی استاد منتظرین هست

http://www.askdin.com/attachment.php?attachmentid=9314&stc=1&d=1296073575
http://www.askdin.com/attachment.php?attachmentid=9315&stc=1&d=1296073575
http://www.askdin.com/attachment.php?attachmentid=9316&stc=1&d=1296073575

و اینهم سخنرانی استاد دانشمند

http://www.askdin.com/attachment.php?attachmentid=9317&stc=1&d=1296074109
http://www.askdin.com/attachment.php?attachmentid=9318&stc=1&d=1296074109

امیدوارم که تاثیر گذار و مثمر ثمر باشد(اووووه چه های کلاس)

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از دوست گرامی به دلیل ایجاد این تاپیک که مجالی خواهد بود برای بررسی درد اجتماعی طلاق !!!

ابتدا بررسی لغوی طلاق :

طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود ...

طلاق از منظر دین :

طلاق در اسلام منفورترین حلال نامیده شده‌است و از این واقعه عرش الهی می‌لرزد. قرآن به مردان مسلمان سفارش می‌کند که از طلاق همسرانشان خودداری کنند

طلاق از منظر سیر تاریخی :

قبل از قدیم ترها مادرها به دخترانشان از کودکی می آموختند که دختر با لباس سقید به خانه ی بخت می رود و با کفن سفید از آن خانه خارج می شود !!!

به همین دلیل آمار طلاق شاید یک پنجاهم امروز هم نبوده !!!

کمی جلوتر از آن به زمان ما : یعنی در قدیم ترها پدر ها وخانواده ها در تصمیم گیری به دختران وپسرانشان کمک می کردند واین کمک در طول زندگی زناشویی امتداد داشت . یعنی هروقت زوجین دچار اختلاف می شدند با حمایت های فکری خانواده ها روبرو میشدند که فرمان آتش بس را صادر می کردند و زوجین با این دستور بزرگترها دست از خصومت می کشیدند و موضوع معمولا" به خیر می گذشت .

به همین دلیل آمار طلاق شاید یک چهلم امروز هم نبوده !!!

کمی جلوتر از آن به زمان ما یعنی قدیمها خانواده ها در انتخابها ی دختران وپسرانشان نظر می دادند . به همین دلیل خود را مسئول تداوم این زندگی که در انتخابش سهیم بودند می دانستند و این احساس مسئولیت به این نتیجه می رسید که طلاق در شأن خانواده ی منسجم ما نیست وبا سازشهای پشت پرده هرکدام وانمود می کردند که از فرزند خود حمایت می کنند اما در آخر باهم به تفاهم می رسیدند وزوجین را آشتی می دادند .

به همین دلیل آمار طلاق شاید یک سی ام امروزهم نبوده !!!

کمی جلوتر از آن به زمان ما یعنی نسل ماقبل که هنوز مهد کودک و پانسیون و مدارس شبانه روزی و... دایر نشده بود و مادرها وپدرها اولویت اولشان فرزندانشان بودند ومادرها به خاطر اینکه دل خواهر شوهر و مادر شوهر و جاری خنک نشود وانها سرپرست فرزندانشان نشوند به اصطلاح به پای فرزندان می سوختند!!! و خیلی زود از در آشتی در می آمدند .

به همین دلیل آمار طلاق شاید یک بیستم امروز هم نبوده !!!

خوب دیر وقت است و این رشته سر دراز دارد ادامه انشاءالله فردا .....

........................................................................... حق یارتان :roz:...........................................................................

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

کمی جلوتر از آن به زمان ما: یعنی در نسل قبل از ما رسم بود که میگفتند ای بابا مهریه را کی داده وکی گرفته تازه اگر هم می گرفتند در قبال حج و خرج عروسی برای پسر و .... بود وخانم به فکرش هم نمی رسید که ماهی یک سکه بگیرد و مثل یک کارمند دولت بقیه ی عمرش را در تأمین نسبی بگذراند . تازه بعد از ازدواج وجدا شدن سایه ی حکم پدر را هم از سرش بردارد . وبه بهانه ی این که دوست ندارم سربار شما باشم خودش هم به سر کار برود . ویاشاید هم پدر تأمین مخارج اورا به عهده بگیرد واین خانم به دلیل پیامدهای طلاق(افسردگی - تلنگر فکری -روانی - فراموش کردن ضربه ی روحی و...)تصمیم به تحصیل مجدد بگیرد !!!

و به همین دلیل آمار طلاق شاید یک دهم امروز هم نبوده !!!

امروز ؛ همین نسل حاضر : رسم است که خانمها کلی حق وحقوق از دست رفته دارند وباید که احقاق حق کنند حتی گاهی خود را نماینده ی نسل های سوخته ی قبلی هم می داند که وظیفه دارند حق آنها را هم (احقاق) کنند . واین را به دخترانشان هم می آموزند تا اگر یک وقتی در زمان خودشان این امر میسر نشد آنها به نمایندگی این کار را دنبال کنند .

وبه همین دلیل آمار طلاق شاید همین است که آمار اداره ی ثبت میگوید !!!

فردا وقتی این دختر بزرگ شدتمام ذهنش پر است از اینکه چه نیازی به ازدواج که بعدش هم طلاق بگیرم وکلی ضربه ی روحی بخورم؟؟؟!!!!
خودم هم مردم وهم زن !!!!
خرج خودم را که در می آورم . پدر هم که تمام وقتش صرف چند جا کار کردن است تا مخارج را فراهم کند . مادر هم که خودش طلاق گرفته و مستقل است!!! خلاءعاطفی را هم که با دوستان پسرم جبران میکنم :!!!:مگر هر دوستی میان دختر وپسر حتما" به فساد می انجامد :!!: در مورد بقای نسل هم که حتما" میگویند شبیه سازی میکنیم :!!!:

خواهش میکنم اجازه بدهید توضیح بدهم!!!:gun::makhfi: باور کنید قصدم توهین وتحقیر بانوان محترم نیست اینها حقایق است که در مورد آنها کلی زحمت کشیدم ! چشم در پست بعدی آن طرف قضیه را هم بررسی میکنیم .

........................................................ حق یارتان :roz:...........................................................

••ostad••;79956 نوشت:
امروز ؛ همین نسل حاضر : رسم است که خانمها کلی حق وحقوق از دست رفته دارند وباید که احقاق حق کنند حتی گاهی خود را نماینده ینسل های سوخته ی قبلی هم میداند که وظیفه دارند حق آنها را هم (احقاق) کنند . واین را به دخترانشان هم میآموزند تا اگر یک وقتی در زمان خودشان این امر میسر نشد آنها به نمایندگی این کار را دنبال کنند .

وبه همین دلیل آمار طلاق شاید همین است که آمار میگوید !!!

فردا وقتی این دختر بزرگ شدتمام ذهنش پر است از اینکه چه نیازی به ازدواج که بعدش هم طلاق بگیرم وکلی ضربه یروحی بخورم؟؟؟!!!!
خودم هم مردم وهم زن !!!!
خرج خودم را که در میآورم . پدر هم که تمام وقتش صرف چند جا کار کردن است تا مخارج را فراهم کند . مادر هم که خودش طلاق گرفته و مستقل است!!! خلاءعاطفی را هم که با دوستان پسرم جبران میکنم :!!!:مگر هر دوستی میان دختر وپسر به فساد میانجامد :!!: در مورد بقای نسل هم حتما" میگویند شبیه سازی میکنیم :!!!:

خواهش میکنم اجازه بدهید توضیح بدهم:gun::makhfi: باور کنید قصدم توهین وتحقیر بانوان محترم نیست اینها حقایق است که در مورد آنها کلی زحمت کشیدم ! چشم در پست بعدی آن طرف قضیه را هم بررسی میکنیم .

سلام استاد عزیز

واقعا ممنونم خصوصاً از اینکه جسارت به خرج دادین و پرده از گوشه ای از حقایق کنار زدین لذت بردم :Kaf:

بسیار زیبا نوشتید، چون عین حقیقت بود و هست که الان در جامعه شاهد هستیم . :Mohabbat:

ادامه بدین :ok:

با تشکر :Gol:

سلاممممم به دوستان عزیزی که تا اینجای بحث مشارکت کردند و تشکررررررررررر
جناب استاد من هم منتظر شنیدن همچین حرفایی بودم چون حقیقته و دلیلی نداره که به کسی بربخوره
و البت منتظر ادامه مبحث از اون زاویه هم هستم
بازم تشکررررررر از همه دوستان

سلام علیکم....
این تحلیل کلی از استاد گرامی یک پیش زمینه ای از نزول استحکام خانواده حکایت دارد.
اما اینکه طلاق منفورترین حلال خداست جای بحث دارد در ادامه.
با قبول بد بودن طلاق از خوب بودن احتمالیش نیز نمی توان چشم پوشی کرد.
اما در اکثریت و با قبول شرایط فعلی و جوانان گلخانه ای !!!!!این امر را کاملا درست می دانم.
اما با تحلیل جزء به جزء این شرایط از گذشته تا به حال یک نمره قابل قبول به هیچ یک از این دوره ها نمی توان داد.
در دوره ای از نظر کمی کم بود از نظر کیفی زیاد و در حال حاضر هم از نظر کمی زیاد و از نظر کیفی زیاد ....
حال باید دید ایده آلی که در رویای تمام جوانان ما وجود دارد چیست....
ببخشید اما تمامی جوانان ما از جمله شخص خودم در خوابی عمیق و به دور از واقعیت به سر میبریم.
نمی خواهم مسیر بحث را عوض کنم اما به خدا این اصل موضوع است.
اگر از مرز نامی بودن اسلاممان بگذریم و دستورات الهی را پیاده ساز ی کنیم نه در جامعه نه در شهر و منطقه خود بلکه در خود خودمان همه چیز درست خواهد شد.
در این برزخی که هر روز پا در آن می گذاریم جز توشه اشک و آه برای نیمه شب چیزی برایمان نمی ماند.
نمی دانم چگونه وقتی خود غایبیم ،حاضری را دعوت می کنیم.
این جمله من که در میان متنی روزگاری نه چندان دور به برگ سپید دوخته شد اصل این ماجراست.
چشمها در میان سر، سروری میکنند......
آرامش جسم در عرش ذهن و روح را کشته ایم..
ما نمی توانیم کمبودهای انسانیت را از یک نقطه وارد بحث کنیم..
باید انسان را از بود ابتدایی وارد بحث نموده و گام به گام با نوزادی و خردسالی و .....پیش ببریم و یک تحلیل کلی را بر خود تحمیل کنیم و در این تحلیل 3 بعد را در نظر بگیریم....
1.بودن به تنهایی
2.داشته ها به تنهایی
3.با تحلیل آن 2 و با یک مهندسی پیشرفته انسانیت که شامل شناخت انسانیت ،روانشناسی ،دین و حدودالهی یک شخصیت کامل از این 2 اصل که به صورت مکمل هم می باشد برای خود پیاده سازی کنیم.
تا وقتی به موضوعی به نام انتخاب همسر میرسیم با چشمانی باز و شناخت کامل و با مهر تاییدی به نام توکل این عمل که یک سنت است را انجام دهیم.
آن زمان اگر با همه این پیش زمینه ها و با توجه به وسعت عظیم شناخت انسانیت و روحیات دیگران اگر هم اشتباهی رخ داده بود در انتخاب همسرو در آخرین راهکار باز با توکل به خداوند به حدود الهی عمل کنیم که به حمد الهی از میان برزخی که درونش هستیم و موجب فرو ریختن مومن از درون می شود خارج شویم.
این موضوع پازلی است که ما هیچ یک از ترتیب ها را رعایت نکرده و به جایی به نام ازدواج می رسیم و همانند کودکان زود جوش با یک تلنگر که تشعش آن تا عرش می رسد آن پازل را برای اینکه اشتباه است به هم می ریزیم.
در صورتی که اگر واقع بین بودیم و قصد تلنگر زدن به آن را داشتیم از دانه اول شروع به زدن تلنگر می شدیم تا روزی که به ان قسمت رسید با یک حرکت ساده تکه اصلی را جایگزین کنیم.
آمارهای ثبت شده مشتی است نشان دهنده خروار.
قطره ای است از دریای بی کران.
اینها همه نسیمی است از نزدیکی بهار ولی برای روییدن باید زمستان را بادلی زنده به پایان رساند.
.................... انشاالله
یا علی....

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

خوب این طرف قضیه :

طلاق از نظر سیر تاریخی در نزد افراد ذکور !!!

خیلی قدیمها پسر بیچاره تا می اومد بفهمه چرا خانمها باید حجاب داشته باشند میدید که بابا ومامان و عمه وخاله ... دستش رو گرفتند و کشان کشان به پای سفره ی عقد میبرندش . تازه بعد از خواندن خطبه ی عقد بود
که دختری را که اطرافین برایش انتخاب کرده بودند را با هزار حیا وشرم و
سرخ وسفید شدن میدید . وچون تا اون زمان دختر دیگه ای رو ندیده بود وهنوز طعم مراوده با نامحرم را نچشیده بود دنیا برایش رنگ عوض میکرد .
وخودش را یکباره در دنیای جدید با واقعیتهایی روبرو میدید که جایی برای خیال پردازی و رویا برایش نمیگذاشت .
معمولا" تا مدتی را در کنار عیال خوش بود . اما همینکه میدید خیر حقوق دیگری هم در شرع و اجتماع برای او پیش بینی شده خوب این بار با دست باز تر به فکر تجدید فراش میافتاد و....
خوب خیالش هم راحت بود که خانمها وبچه ها در امور متداول زندگی میشوند رعیت و ایشان رئیس مقتدر !!!
این بود که بعد از مدتی دوباره به فکر تجدید یک فراش مجدد میافتاد و.....
خوب این میان آنقدر اوضاع شلوغ و درهم میشد که نه وقتی برای طلاق میماند و نه دلیلی!!!مرد مقتدرانه ریاست بر همه ی امور را داشت وکسی هم جرأت نداشت دست از پا خطا کند چون از حدود سن پانزده یا شانزده سالگی این او بوده که ریاست را در دست داشته وتجربه ی کافی هم ضمیمه ی این ریاست شده .
اما خوب از آنجا که تسلسل علل باطل است این تسلسل تجدید فراشها کار دستش داد و بالاخره در دور بعدی ........

............................................................................ حق یارتان :roz:....................................................................................


به حق که مرد هم مرد قدیم:khaneh:

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

واما کمی قدیم تر (نزدیکتر به زمان ما) کم کم نظام ارباب ورعیتی در خانواده کمرنگ شد ومردها آهسته آهسته
به مشاغل دولتی رو آوردند و به اصطلاح فکلی وشاپویی شدند و خود را یک «جنتلمن» فرض کردند آن هم به اجبار رسم زمانه !!!

اگر از آنها می پرسیدی پدر جان جنتلمن یعنی چه ؟ تعابیری را ارایه میدادند خدمتتان که شاخ از زیر شاپوها سر میزد !
در این زمان دو دستگی میان مردها در اجتماع رخ داد !!!

عده ای متجدد طلب شدند وعده ای هم پایبند همان عقاید گذشته!
و هر دو قشر هم در ادعاهای خود پافشاری میکردند .
این دو دستگی اجتماعی سبب بروز تحولاتی در نظام اجتماعی ازدواج وطلاق شد .

بعضی که به هر دلیل با همسر موافق اعتقادشان ازدواج نکرده بودند به فکر رهایی از این بند شدند و همسر مخالف با تجدد گرایی را به طلاق محکوم کردند .
این بود که آمار طلاق کمی در نمودار خود افزایش پیدا کرد .

فرزندان این گروه که شاهد این تراژدی بودند اولین تجربیات خود را در باره ی طلاق( به اصطلاح آبکی) را در ذهن خود ثبت کردند .

گزارش این مطالب ثبت شده این طور بایگانی شده :
طلاق بر سر مسایل اجتماعی از نوع تجدد گرایی (نفی ارزشها ) (پوچ) (الکی) ( آبکی ) و.....

این بود که استارت پوچ گرایی و تقلب اعتقادی آنهم از راه نفوذ غرب زده شد آنهم در مقدس ترین امر زندگی یعنی ازدواج و تجربه های تلخ طلاق وآمار رو به صعود این امر !!!

............................................................................ حق یارتان :roz:...........................................................................................

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

قدیمها یعنی زمان نزدیکتر به ما مردها کلی تجدد گرا شده بودند !!!
اصلا" وفاداری به خانواده وهمسر حتی در چارچوب شرع اسلام ؛ وچند همسری (که خود این مطلب هم به منزله ی حق مساوی برای همسران یک مرد در چار چوب قوانین و شرع بود) خود را موظف به رعایت حقوق خانواده نمی دانست .
روابط نامشروع سایه ی خود را بر اجتماع گسترانید .
حضور تا نیمه شبهای آقایان در مراکز فساد وشرب خمر و ..... عواقب خود را به داخل خانه ها کشانید .واولین تجربه های تلخ بی عفتی و بند وباری ورفتار وگفتار رکیک به جمع خانواده ها نفوذ کرد .

فرزندان این خانواده ها درس بی عفتی را در اجتماع کوچک خانواده «تجربه » می کردند و مانند یک معلم با برداشتهای شخصی خودشان در مدارس به طبقه ی نجیب تر انتقال میدانند .

نفوذ این فرهنگ ( برهنگی اعتقادی ) آن هم در جامعه ای که حتی رشد عقلی از آداب اجتماعی متجدد !!! را نداشت گاه تهوع آور بود .

افراد با سواد پایین ودرک فوق وگاهی دون سطحی (معلق در سطح و هوا) ادعای رفتار امروزی داشتند و..... حتی از خود مبتکران این هرج ومرج اعتقادی جلو میزدند در بی بندو باری ؛ روی آنها را سفید وگاهی حتی کم میکردند .

همسر فقط تبدیل شده بود به یک ماشین ظرفشویی ورختشویی و تولید نسل !!!

تمام فکر وذکر افراد خانواده شده بود مقابله ویا کنار آمدن با این وضعیت !!!

وتنها چیزی که ارزش خود را از دست داده بود وظایف افراد خانواده نسبت به یکدیگر بود .از جمله ارزش مهم تربیت فرزندان :Ghamgin:

کم کم این خانمها به فکر این افتادند که چرا ما از آقایان عقب بمانیم ؟؟؟
این بود که فکر تجدد گرایی به مخیله ی آنها هم نفوذ کرد !

همزمان آقایان به واسطه ی کج روی ها آهسته اهسته اقتدار خود بر خانواده را از دست دادند .

ونتیجه: آمار طلاق از نسل قبلی بیشتر شد .

................................................................................ حق یارتان :roz:......................................................................................

تشکر ویژه از استارتر تاپیک Smile موضوع خیلی مهمی رو اشاره فرمودید.

ای کاش علت هرچیزی رو از متخصص اون بخوایم Smile کمی بیش تر به صحبت های روان شناسان عزیز توجه کنیم. جدا از تبلیغاتی که برای فروش محصولات می کنن، نظر متخصصین این زمینه، بیان گر اینه که بیش تر طلاق های این دوره، چند علت اصلی داره. بنده خودم تا جایی که خاطرم هست اشاره می کنم.
1. علل فرهنگی: آشنا نبودن طرفین با هم قبل ازدواج به خاطر رفت و آمد کم و محدودیت هایی که خانواده از سر غیرت یا مذهب بیجا ایجاد می کنن؛ دوستی قبل از ازدواج و نتیجه این که یکی از طرفین میگه تو همون جوری که با من دوست شدی با بقیه پسرا (یا دخترا!) هم دوست بودی و موارد دیگه.
2. ناآشنایی با مسائل ز.ن.ا.ش.و.ی.ی و ج.ن.س.ی .
در مورد ز.ن.ا.ش.و.ی.ی>> متأسفانه آموزش های قبل ازدواج اون طوری و اون مقداری که باید باشه صورت نمیگیره و باعث میشه که حتی مرد شناخت کافی نسبت به مسائل عاطفی مربوط به زن و رفتار صحیح با همسرش رو ندونه! مثلا نمیدونه اگر خانومش گله کرد گفت مامانم به من این طوری گفت، منتظر پاسخ منطقی نیست! صرفا برای درد دل میگه! و انتظار هم دردی و محبت داره! ولی مرده منطقی برخورد میکنه و مثلا میگه حالا مادرت بگه این طوری مگه چی میشه و... این مثال چون زیاد پیش اومده عرض کردم!

درمورد ج.ن.س.ی.>> یه نمونش که بنده اطلاعات در موردش دارم، مازوخ.یسم و ساد.یسم که حتی قاضی های مملکت هم ظاهرا نمیدونن اصلاً چیه!! نمونه قضاوت های نااگاهانه شون رو تو اخبار حوادث کم ندیدم!
طبق آمار بیش از 60 درصد بانوان تهرانی پس از رابطه ی ج.ن.س.ی به ارامش که نمیرسند هیچ، حالت عصبی هم گاها پیدا می کنن! علتش رو هم البته گفتن که توضیحش طولانیه. منظور این که لطفا نگین به خاطر اینه که تهران فساد زیاده و زن ها فلانن و .... علتش رو از متخصص باید پرسید که این یکی از دلایل کم رنگش هست! و دلیل اصلیش اینه که تو مملکت ما با مسائل ج.ن.س.ی مثل تابو برخورد میشه و آموزش درست حسابی و مطابق علم روز وجود نداره!

منابع کامل تری در مورد آمار 60 درصد که عرض کردم وجود داره، منتها به جهت سند بودن، این لینک رو قرار میدم>>
http://www.khabaronline.ir/news-686.aspx

امیدوارم پست بنده صحبت های حاشیه ایجاد نکنه. هرکسی میتونه خودش قضاوت کنه لطفا بحث تاپیک رو منحرف نکنید.


مردان تهرانی کمترین تمایل را به تشکیل خانواده دارند!

عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه نسبت طلاق به ازدواج بسیار کاهش پیدا کرده که زنگ خطری برای جامعه است گفت: مردان تهرانی کمترین تمایل را به تشکیل خانواده دارند.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر افسانه توسلی عضو گروه مطالعات زنان دانشگاه الزهرا در نشست تخصصی راهکارهای افزایش ارتباط عاطفی درون خانواده و کاهش طلاق عاطفی با اشاره به سیر تحولات خانواده از خانواده کلان به خانواده گسترده زن سالار گفت: پس از خانواده گسترده زن سالار که مدیریت آن برعهده زنان بود مدیریت خانواده به سمت خانواده گسترده مردسالار سپس خانواده هسته ای و در حال حاضر به سوی خانواده های تک والد می رود.

وی ادامه داد: در حال حاضر خانواده های تک والد در کشوری مانند فرانسه بسیار دیده می شوند که یک زن و یک فرزند و یا یک مرد و فرزندش به زندگی ادامه می دهد.

وی زندگی پساهسته ای را شکل دیگری از خانواده های معاصر دانست که در این شکل زندگی مدت کوتاهی ازدواج، سپس طلاق و دوباره شکل گیری زندگی متاهلی است که اگر عمر آدمی اجازه می داد طلاق دوباره در این چرخه اتفاق می افتاد.

توسلی با بیان اینکه میزان طلاق در جوامع سیر صعودی داشته و در چهار دهه گذشته بیش از حد انفجار بوده است، گفت: بالاترین میزان طلاق را کشور آمریکا دارد سپس کشور روسیه، انگلیس و اسپانیا مقام چهارم طلاق را دارند.

وی ادامه داد: افزایش نگران کننده تعداد طلاق در ایران سبب شده به زودی رتبه چهار جهان به ایران اختصاص یابد. سال گذشته در اسپانیا 140 هزار طلاق رخ داد که این میزان در ایران 137 هزار مورد بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا اضافه کرد: این تعداد طلاق به دلیل جمعیت بالای کشور ماست. همچنین میزان ازدواج ها نیز در کشور ما آمار قابل توجهی دارد و نباید به این مقام بدبینانه نگاه کرد.


ادامه دارد...

توسلی با بیان اینکه در سال گذشته میزان طلاق در ایران در حد انفجار بود، ما در سال 85 ، 94 هزار و 39 مورد طلاق و 778 هزار و 291 مورد ازدواج داشتیم و این میزان در سال 89 به 137 هزار و 200 مورد طلاق و 891 هزار و 627 ازدواج رسیده است.
آنچه در این آمار نگران کننده است نسبت ازدواج به طلاق است که ما مشاهده می کنیم در سال 75 ، این رقم برابر 12.6 است و در سال 89 به 6.5 کاهش پیدا می کند که زنگ خطری برای جامعه است زیرا نسبت طلاق به ازدواج بسیار کاهش پیدا کرده و مطمئنا این عدد بیش از این نیز کاهش پیدا خواهد کرد.

وی استانهای تهران، کردستان، کرمانشاه، مرکزی و بوشهر را پرطلاق ترین استانهای کشور دانست و گفت: استانهای ایلام، یزد، چهار محال و بختیاری، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی نیز دارای کم طلاق ترین استانهای کشور بوده اند.همچنین بیشترین رشد طلاق در یزد است که همچنان در ردیف استان های کم طلاق قرار دارد.

توسلی با بیان اینکه تمایل به آغاز زندگی مشترک در مردان یزدی، خراسان جنوبی و گلستان بالاست، گفت: زنان زنجانی، سیستان و بلوچستان و همدانی نیز بیشترین تمایل آغاز به زندگی مشترک را دارند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا ادامه داد: کمترین تمایل ازدواج به مردان تهرانی،کرمانشاهی و ایلام است.

ادامه دارد...


وی در ادامه با اشاره به آمارهای طلاق عاطفی در کشور گفت: منابع گوناگون آمارهای مختلفی ارائه می دهند که نمی توان به هیچ کدام از این آمارها اطمینان کامل داشت زیرا طلاق عاطفی به صورت آماری و رسمی سنجیده نشده است اما در برخی منابع گفته می شود طلاق عاطفی دو برابر طلاق قانونی است و برخی منابع دیگر اعلام کرده اند 50 درصد ازدواج ها در تهران به طلاق عاطفی ختم می شود و در برخی از کتب آمده است 53 درصد ازدواجهای کل کشور است.

توسلی با اشاره به تحقیقی که در میان معلمان ورامینی در خصوص طلاق عاطفی شده است، گفت: 40 درصد این معلمان زندگی شان به طلاق عاطفی ختم شده بود در حالیکه این افراد شاغل و دارای درآمد بودند و می توانستند طلاق رسمی بگیرند بنابراین این آمارها چندان نیز دور از حقیقت نیست.

وی ادامه داد: طلاق رسمی و عاطفی همپای هم افزایش می یابد تا زمانی که انفجار در طلاق رسمی رخ دهد. در آن زمان سیر طلاق عاطفی نزولی می شود زیرا در این جامعه سنت ها از بین رفته و قوانین تسهیلات کننده طلاق است و تابوها نیز شکسته شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا با اشاره به اینکه ویژگی طلاق عاطفی تدریجی بودن آن است، گفت: طلاق عاطفی یکی دو سال بعد از آغاز زندگی و بیشتر بعد از گذشت 5 تا 7 سال از زندگی مشترک رخ می دهد.

توسلی عدم تشابه عادت واره ها را دلیل به وجود آمدن طلاق عاطفی در یک خانواده می داند.

منبع: خبرگذاری مهر

با سلام با شما موافقم-فرمود فمن اعرض عن ذکری فله معیشه ضنکا-همه اش محصول غفلت از خداست موفق باشید:Gol::Gol:

طه;79948 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

و این رشته سر دراز دارد.........

ايا اين مشکل با مهريه کم حل مي شود
-نه به خدا -
مشکل اينجاست که خيلي از افراد معناي واقعي وهدف از ازدواج را نمي فهمند
-اين افراد با نيم سکه قادر به ادامه نيستند وبالعکس براي خانمها-
شعور زندگي مشترک با يد درست شودوالا....
.-ياد ان عزيز به خير بعد ازخواندن خطبه به طرفين ميگفت
=حالا بريد با ياد خدا با هم بسازيد=موفق باشي

آذر بانو;190177 نوشت:

این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا ادامه داد: کمترین تمایل ازدواج به مردان تهرانی،کرمانشاهی و ایلام است.

[/QUOE] بله اولی ها به دلیل زیادی حال وبعدی ها به دلیل زیادی کار وبار:khaneh:

گل گیسو;79853 نوشت:
آماری هولناک از طلاق «فاصله ناچیز ایران تا کسب رتبه چهارم طلاق دنیا»

با مساعدت دستگاه های اجرایی مقام اول هم کسب میکنیم...
صدا و سیمای عزیز و کوشا خوب بلده توی سریال ها نشون بده زن و مرد توی روی هم وایسن،سر هم داد بزنن...
کجایی پدر سالار....

یه زمانی توی فامیل ما طلاق ننگ بود،هر کی میگفت طلاق انگار کفر گفته،اما الان....
همه اینا بخاطر اینه که نه اینوری هستیم نه اونوری،غربی نیستیم اما کارای اونا رو میکنیم،مردامون غیرت دارن اما زن هامون کارای زن های غربی رو میکنن..
میدونید چرا زیاد داره میشه؟چون نه مردها مرد هستن و نه زن ها...
اولین ملاک یه خانم وقتی میری خواستگاریش:
ببین من میخوام درس بخونم و کار کنم ها.....!!!!اینا شده ارزش!!!
تفکر مادر بودن و همسر خوب بودن مرده...شوهر داری؟؟؟اینا فحش و توهین شده برای بعضی ها!!!
این شونه به شونه با فرهنگ دینی و ایرانی ما سازگار نیست...و بعد از یه مدت که میبینن مایه آرامش همدیگه نیستن طلاق میگیرن...
توی یزد تا زمانی که آمار زنان شاغلش کم بود طلاق هم کمترین حدش بود
تو رو خدا جبهه نگیرید برید مثل من تحقیق کنید،از وقتی آمار زنان شاغل یزد رفت بالا این طلاق ها هم رفت بالا....
مرد وقتی ازدواج میکنه زن میخواد و نه همکار...
امان از این چشم و هم چشمی ها و امان از این که زن ها باید برن بیرون خونه تا سرحال بیان..
اینا همه یکی از ریشه های طلاق هستند و اینطوری که داریم پیش میریم مقام اول رو هم کسب میکنیم..
و این به اینجا ختم نمیشه،آمار زنان بیوه رو هم بگید....آمار بچه های طلاق..بی گناه هایی که فدا میشن..
به خودمون بیایم ....

زن و شوهر ها بیشتر هم خونه هستند و خانه بیشتر شبیه خوابگاه است و نقش مرد در مدیریت و رشد فرهنگی و اسلامی از بین رفته زیرا اکثر زنان تفکرات غربی دارند یعنی مغرور و خود خواه و دنیا پرست شده اند و اخرت برای انها ارزشی ندارد. گرچه ممکن است نماز و روزه و چادر هم در اموراتشان باشد ولی فلسفه انرا درک نکرده ا ند یا نمی خواهند درک کنند.
مردها هم کم کم بی خیال شده اند انهایی که می فهمند غضه می خورند و کاری نمی توانند بکنند در ضمن از تربیت فرزندان صالح نیز نا امید هستند چون زن همراهی ندارد و ساز مخالفت می زند.

به نظر من یکی از این عوامل بالا رفتن سن ازدواجه!
قدیم تر ها که سن ازدواج پایین تر بود زن و شوهر از سنین کم عادت می کردن توی هر شرایطی با خوب و بد هم کنار بیان و هم دیگر را بهتر درک می کردن و به طور کلی توقعات پایین تر بود.
یکی دیگر از این عوامل سخت شدن شرایط ازدواج و بالا بودن مهریه هاست .
به عواملی مثل بالا رفتن توقعات از سوی هر دو طرف می شه اشاره کرد . تا مشکلی پیش میاد اولین راه که به ذهن هاشون میاد طلاقه!تا ۱ دعوا میشه مستقیم میرن سمت طلاق!
اما به نظر من مهم ترین مشکل که هست اینه که هر دو طرف درک و هدف درست و مشخصی از ازدواج ندارن، و بعد یک مدت در مورد ازدواج به پوچی می رسن!
باید خیلی کار کرد تا این موضوع درست بشه!

موضوع قفل شده است