حقیقت عالم ماده؟

..با سلام..

جناب حامد..

اصلا وجود در مراتب خلقی همه مقید به ماهیات می باشند به عبارتی هر چه غیر از ذات و صفات ذات ؛دارای ماهیت وحد هستند و ماهیات حد وجودی مراتب ....نتیجتا جهان مادی خود حد وجودی دارد که خود محدود تر از حد وجودی عالم مثال است وهمینطور الا اخر تا برسد به قله و در ان مرتبه دیگر صرافت و عدم ماهیت حد را بر می دارد نتیجتا وجود بحت می گردد...

تعین خارجی عالم ماده عین قوه واستعداد است که از ان به هیولا نام می برند به عبارتی نازلترین مرتبه وجود چیزی جز پذیرش و استعداد نیست...

این موضوع که اجزاء عالم مادی بینهایت باشد با نظریه عرفا جور در می اید ؛چون اعیان ثابته در تعین ثانی که صورت ذات اسما می باشد ،و هر یک نیز مرتبه ای غیر از مرتبه دیگر دارد ؛در تعین خارجی خود تعینات خارجی را شیئیت می بخشند و از انجا که اعیان ثابته در مقام واحدیت صورتی از اسماست و ظهور اسما نیز چیزی جز علم خدا نیست و از طرفی تعینات ثانی با یکدیگر تمایز دارند ؛چون مقام تفصیلی حضرت علم می باشند ؛انگاه این تعینات، اسما را تحدید کرده و علم حضرت حق را مقید به همین اعیان ثابته می کند ؛...

انوقت در فیض مقدس چیزی جز همین اعیان ثابته ظهور نمی کند ؛...و این می شود همه علم حضرت حق..

یاحق

..با سلام..

جناب حامد..

اینکه چیزی محدود باشد و حد وجودی داشته باشد ؛یک چیز است واینکه این محدود بینهایت باشد یک امر دیگر...

مثلا حرکت بین عدد یک تا دو بینهایت است اصلا شما هیچ وقت به دو نمی رسید ولی همین فاصله مقید است به دو عدد یک ودو ؛به عبارتی حرف حرف افزایش است یعنی شما هی یک مقدار به یک اضافه می کنید و جلو می روید و لی این افزایش همچنان ادامه دارد و شما به دو نزدیک می شوید ولی هیچ وقت به ان نمی رسید ؛عالم مادی نیز همین است در عالم مادی شم مکان را حرکت می دهید ؛البته این قول یک دانشمند مادی است که ایا می شود تا جایی رفت که دست ما بخورد به ته ماده ؛در حالی انیشتاین در جواب این شخص گفته بود ؛این شخص نمی داند که انچه هست مکان است و حتی حرکت دست نیز حرکت مکان است برای همین شما هر چه بروید در اصل دارید مکان را جابجا می کنید و در ان ته نیز چیزی جز حرکت مکان نیست و این یعنی اینکه این امر که به ته برسی به ترکستان می انجامد...

اما ذات را ما از تمام جهات می گوییم که بساطت دارد ؛یعنی اصلا حد افزودنی ننیست که هی افزایش یابد بلکه بحث صرافت است و در صرافت افزایش بی معنی است ....

پس جهان مادی مقید است به حدود وجودی و این خود می رساند که جهان مادی محدود است یعنی جهان مثال و یا عقل در ان نیست در حالی که جهان مثال واجد جهان مادی است و نتیجتا حد وجودی کمتری نسبت به ان دارد...

موفق باشید