اسلام از نظر اصول و فروع و تاريخ با حكومت آميخته است

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
اسلام از نظر اصول و فروع و تاريخ با حكومت آميخته است

شاهد اين سخن قبل از هر چيز تاريخ اسلام است، نخستين كاري كه پيامبر اسلام بعد از هجرت به مدينه انجام داد

تشكيل حكومت اسلامي بود، او به خوبي مي‏دانست اهداف نبوّت و بعثت انبياء؛ يعني تعليم و تربيت و اقامة قسط و عدل و سعادت و تعالي انسان، بدون تشكيل حكومت ممكن نيست

به همين دليل در نخستين فرصت ممكن به فرمان خداوند پايه‏هاي حكومت را بنا نهاد.

ارتشي تشكيل داد كه مهاجران وانصار در آن شركت داشتند و هر كس در هر سنّ و سال و در هر شرايط ( بجز زنان و كودكان و بيماران وا زكارافتاده‎گان) ملزم به شركت در آن بود

تهيّه سلاح و مركب و آذوقة اين ارتش كوچك و ساده، قسمتي بر عهدة خود مردم بود و قسمتي بر عهدة حكومت اسلامي و هر قدر دامنة غزوات و پيكار با دشمنان سرسخت گسترده‏تر مي‏شد

تشكيلات ارتش اسلام وسيعتر و منظّم تر مي‏گشت.

حكم زكات نازل شد وبراي نخستين بار بيت المال اسلامي براي تأمين هزينه‏هاي جهاد و تأمين نيازهاي محرومان تشكيل گرديد.

احكام قضائي و مجازاتهاي جرائم و تخلّفات، يكي پس از ديگري نازل شد و حكومت اسلامي وارد مراحل تازه‏اي گشت.

اگر اسلام حكومتي نداشته و ندارد، تشكيل ارتش و بيت‏‏المال و دستگاه قضائي و مجازات متخّلفان چه معني مي‏تواند داشته باشد.

اين وضع بعد از پيامبر اسلام (ص) در دوران خلفاي نخستين و حتّي در زمان خلفاي بني اميّه و بني عباس همچنان ادامه يافت

وآنها به نام خليفة رسول الله بر مردم حكومت كردند،

هر چند حكومت آنها غالباً ظالمانه و خارج از چارچوب قوانين اسلامي بود، ولي هر چه بود، نشان مي‏داد كه تشكيل حكومت يكي از مسائل ابتدايي و بنيادي اسلام است.

فشارهايي كه بر ائمّه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ وارد مي‏شد جنگ های حضرت علی(ع) قيام امام حسين (ع) همه به خوبي نشان مي‏دهد كه امامان شیعه تشكيل حكومت عدل الهي را از وظايف حتمي خود مي‏شمردند

و از هر فرصتي براي آن استفاده مي‏كردند و دشمنان آنها نيز به خوبي بر اين امر واقف بودند.

اگر اسلام مانند مسيحيّت كنوني محدود به يك سلسله احكام اخلاقي بود، اين پديده‏ها در تاريخ اسلام مفهومي نداشت، هيچكس با يك معلّم سادة اخلاق يا زاهد گوشه‏گير و پيشوايي كه تنها به اقامة نماز جماعت قناعت مي‏كند معارضه‏اي ندارد.