مهمترین عوامل گسترش اسلام
تبهای اولیه
با سلام
عوامل حقیقی گسترش اسلام را به طور اجمال میتوان چنین بیان کرد: :Sham:
1- موقعیت جزیره العرب و تاثیر آن در گسترش اسلام
مناسبات ویژهای که در جزیرة العرب در بُعد اجتماعی و سیاسی میان مردم وجود داشت از جهاتی میتوانست ناخواسته محیط را برای توسعهی اسلام آماده سازد. این مطلب را میتوان در چند بند توضیح داد:1
الف) وضعیّت سیاسی جزیرة العرب
وضعیّت سیاسی جزیرة العرب، عبارت بود از زندگی قبایل مختلفی که تحت سلطه هیچ گونه حاکمیّت سیاسی واحدی نبودند، و هر قبیله برای خود حاکمیّت مستقل از سایر قبایل داشت. از اینرو قدرت آنان پراکنده و فاقد رهبری واحد بود2 و این وضعیّت زمینه را برای پذیرش و گسترش اسلام آماده میکرد.
ب) فقدان سلطهی خارجی در جزیرة العرب
غیر از یمن، عراق و شام که تحت نفوذ حبشه یا یکی از دو قدرت بزرگ ایران و روم بودند، بخشهای اصلی جزیرةالعرب جزو مناطق آزاد به حساب میآمد.3 فقدان سلطهی خارجی به منزلهی نبود مانع برای گسترش اسلام بود.
ج) خلاء حقوقی
در زندگی عرب جاهلی، هیچ قانون و ضابطهای که قادر به ایجاد محدودیّت در اعمال آنها باشد، وجود نداشت.
بر اثر عدم وجود قانون، حرج و مرج سیاسی همه جا را فرا گرفته و هر آن، احتمال وقوع جنگی ویرانگر، که هر خانواده را به نیستی تهدید میکرد وجود داشت.
در چنین محیط آشفتهای مردم آماده بودند تا قوانینی را پذیرا شوند؛ قوانینی که ضمن برخورداری از مبانی انسانی و منطقی، آسایش و آرامش را برای ایشان به ارمغان آورد4 و اسلام این خلاء را پر کرد.
د) خلاء اخلاقی
وفور اصول غیر اخلاقی در جامعه عربستان آن روز بنیادهای آن جامعه را تحت تاثیر قرار داده، چهره زشتی از عربستان را به تصویر کشیده بود. از این رو چون توده اعراب با مکتب اسلام و اصول اخلاقی آن مواجه شدند، خود را نیازمند به آن یافتند.5
ه) مرکزیّت مکّه
تقدّس مکّه نزد اعراب، مرکزیّت مکّه برای تجارت، حرم بودن مکّه و موقعیّت جغرافیایی آن نسبت به جهان آن روز، از ویژگیهایی است که سبب شد تا مکّه هم از لحاظ خبری و هم عملی نقش مهمّی را در گسترش اسلام ایفاء کند.6
2- مدینه و تاثیر آن در گسترش اسلام
الف) فتح مدینه با قرآن
طلوع اقتدار اسلام در مدینه و با تلاوت قرآن بوده است. تأثیر همه جانبه قرآن در ساکنان مدینه تا به آنجا بود که رسول خدا(ص) فرمود:
ب) اختلافات قبیلهای مدینه
وضعیت بحرانی یثرب [مدینه] به لحاظ قبیلهای با ظهور اسلام و مطرح شدن آن در مدینه به پایان رسید.8
ج) وجود افکار توحیدی
وجود افکار توحیدی در مدینه که ادامه گرایش حنیف مکی است، زمینه مناسبی برای ترویج اسلام فراهم کرده بود.9
د) بنیان سست بتپرستی در مدینه
سست بودن بنیان بتپرستی [در مدینه]، عامل دیگری در عدم مقاومت مشرکان در برابر اسلام بود.10
ه) عدم اشرافیگری در مدینه
یکی از نکاتی که مانع از اسلام آوردن مکّه بود، وجود اشرافیّت مالی در آن شهر بود، که اسلام را مخالف با موجودیّت خود تلقی میکرد. ولی چنین اشرافیّتی با آن حجم در مدینه وجود نداشت.11 3- نقش قرآن در توسعهی اسلام
قرآن در دو شکل «محتوایی» و «شکلی» تأثیرگذار بوده است. پیامهای قرآنی در بعد محتوایی، مشرکان را در برابر دعوت به اسلام خلع سلاح کرد، و عامل صوری، یعنی نظم آهنگین قرآن، زیبایی و شور انگیزی، ادبیات قوی و شیوایی آن بر جذابیّت پیامهای قرآن میافزود.12
"سوید بن صامت" که او را شاعری زبردست میخواندند،در مقابل چارهجویی مشرکان از نفوذ قرآن، گفت: «محمّد نه ساحر است، نه شاعر و نه کاهن. به خدا قسم کلام او شیرینی خاصی دارد. ریشههای کلامش پر برکت و شاخههای آن پر میوه است، سخنی بالاتر از آن نیست.»13
ابوسفیان، ابوجهل و افرادی دیگر از مشرکان، به صورت پنهانی و شب هنگام در اطراف منزل پیامبر مخفی میشدند و تا صبح هنگام به تلاوت آن حضرت گوش میدادند و از زیبایی عبارت قرآن و تلاوت آورنده آن لذت میبردند اما در مقابل با تعصبی خاص بدون اینکه محتوای قرآن را پذیرا شوند دیگران را از شنیدن آن منع میکردند تا تحت تأثیر قرآن قرار نگیرند و این همه تنها برخی از موارد تأثیر و نفوذ و گسترش قرآن کریم است که در اینجا اشاره کردیم.14
4[=Verdana]- سیره پیامبر اکرم(ص)[=Verdana]
[=Verdana]شخصیت رسول اکرم، خلق و خو و سیره و طرز رفتار وی، نوع مدیریت و رهبری رسول اکرم، عامل دیگر نفوذ و توسعه اسلام است.15 [=Verdana]
[=Verdana]در اینجا تنها به بعد اخلاقی و نوع طرز معاشرت ایشان اشاره میکنیم که عامل مهم نفوذ و گسترش اسلام بوده است.[=Verdana]
خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) چنین میفرماید: [=Verdana]:Sham:
[=Verdana]آری، خداوند اخلاق پیامبر را، یکی از عوامل مهم جذب مردم معرفی میکند، و همین خود، علت مهم توسعه و گسترش اسلام بود.
هر کس که بر پیامبر وارد میشد مورد احترام ایشان قرار میگرفت، بسا پیامبر لباس خود را زیر او میگسترد و شخص تازه وارد را بر خود ترجیح میداد و با بردگان غذا میخورد.17[=Verdana]
سیزده سال ترویج اسلام بدون شمشیر [=Verdana]:Sham:
[=Verdana]حق این است که پیامبر اکرم(ص) در طول سیزده سال بعثت خود در مکّه، به نشر و تبلیغ زبانی آیین خود پرداخت و مردم فراوانی از مکه و مدینه و طائف و دیگر مناطق عربستان را از اسلام مطلع نمود. از آن زمان که تبلیغ مسالمتآمیز پیامبر علنی شد ایشان و مسلمانان آماج آزارها و اذیّتهای مشرکین قرار گرفتند بدون اینکه مقاومتی از خود نشان دهند تا آنجا که عدهای از مسلمانان به امر پیامبر از شهر و دیار خود کوچ کردند.18 [=Verdana]
[=Verdana]پیامبر در ایّام حج که مردم از قبیلههای مختلف برای زیارت خانه خدا، جمع میشدند، با گفتار خویش آنان را به سوی خدا و اسلام دعوت میکرد و اسلام را به آنان عرضه میفرمود.19[=Verdana]
[=Verdana]پیامبر(ص) در طول ده سال تبلیغ علنی در مکه،20 موظّف بود هیچ عمل نظامی علیه مشرکین انجام ندهد و یاران او نیز میبایست چنین میکردند.21
چگونه اسلام را متهم میکند که بدون اعلام آموزههای اسلام و بیاطلاعی اعراب از آن به جنگ با آنها پرداخته است؟ [=Verdana]
[=Verdana]تاریخ گواه است که در حقیقت، اکراه و اجبار و خشونت از سوی مشرکین صورت میگرفت نه از سوی مسلمانان. مشرکان، تازه مسلمانان را سه سال به شِعب ابوطالب تبعید و محاصره کردند و فشار و سختگیری را به حدّی رساندند که نالهی جگر خراش فرزندان بنیهاشم به گوش سنگدلان مکّه میرسید ولی در دل آنها هیچ شعله عطوفتی بر نمیانگیخت.22[=Verdana]
نتیجهگیری [=Verdana]:Sham:
[=Verdana]مسلمانسازی به وسیلهی «خشونت» هیچ جایگاهی در اسلام ندارد و محال است که «خشونت» زمینهی ایمان قلبی قرار گیرد. اسلام نه تنها ایمان اجباری را سعادت نمیداند، بلکه آن را با اختیار و آزادی انسان که حق تکوینی اوست، مخالف میبیند.
پیشرفت اسلام، نه تنها مدیون عقلهای قدرت مدار نبوده بلکه آنان همیشه مانع بزرگ در برابر پیشرفت اسلام بودهاند.
بنابراین گسترش اسلام را باید در محتوای خود اسلام و همچنین در عوامل دیگر مانند قرآن و موقعیت فرهنگی- سیاسی مکه و مدینه و اخلاق عرب جاهلی و مانند آن جستجو نمود.[=Verdana]:Sham:
1. تاریخ سیاسی اسلام (سیرهی رسول خدا)، ج 1، ص 309.
2. همان، ص 309 و 310.
3. تاریخ اسلام، ص 108.
4. تاریخ سیاسی اسلام (سیرهی رسول خدا)، ج 1، ص 317.
5. همان، ص 317 و 318.
6. همان، ص 318 و 319.
7. تاریخ سیاسی اسلام (سیرهی رسول)، ج 1، ص 395، به نقل از فتوح البلدان ص 21.
8. همان، ج 1، ص 395.
9. همان، ص 397.
10. همان، ص 399.
11. همان، ص 399 و 400.
12. تاریخ اسلام، ص 124 و 125.
13. سیرهی ابن هشام، ج 1، ص 288 و 289.
14. همان، ج 1، ص 338.
15. مجموعه آثار مطهری، ج 16، ص 173.
16. آل عمران: آیه 159.
17. سننالنبی، ص49، به نقل از ارشاد القلوب، ص 115.
18. تاریخ کامل، ج 2، ص 896.
19. تاریخ طبری، ج 2، ص 431.
20. دوره تبلیغی پیامبر در مکه 13 سال بوده است که سه سال آن به صورت مخفیانه و دور از چشم مشرکان و ده سال آن به صورت علنی انجام پذیرفت.
21.همان، ص 131.
22. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 149.