ایستگاه اندیشه
تبهای اولیه
[="darkslateblue"]هر کس حسن های خود را ببیند،
به دیدن بدی های مردم دچار می شود و
هرکه عیب خود را ببیند از دیدن
عیبهای مردم برکنار می ماند.
«محفوظ بن محمود»
[/]
[="black"]
[="purple"]
فیلی را آوردندبر سر چشمه ای که آب خورد. خود را در آب می دید و می رمید.
او می پنداشت که از دیگری می رمد، نمی دانست که از خود می رمد.
[="black"]همه اخلاق بد،از ظلم و کین و حسد و حرص و بی رحمی و کبر چون در توست نمی رنجی، چون آنرا در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.[/]
[="black"]« مولوی، فیه ما فیه »[/]
:hamdel: قال امیرالمومنین علیه السلام : :hamdel:
طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس
خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوبش ، او را از پرداختن به عیوب دیگران بازدارد .
[="darkslateblue"]در تو آن مردی نمی بینم که کافر بشکنی
بشکن اَر مردی هوای نفس کافر کیش را
«سعدی»[/]
[="purple"]مدتی از مجلس شیخ ابوسعید به سبب، غایب ماندم و عظیم تأسف داشتم از آنکه آن فواید از من فوت شد.
چون در میمنه (شهری قدیمی در سر راه بلخ) به محضر شیخ رسیدم، گفت:
« ای عبدالصمد، متأسف مباش که اگر ده سال از ما غایب گردی جز یک حرف نگوییم و آن سخن این است:
نفست را بکش و دیگر هیچ.»[/]
[="black"]« شیخ عبدالصمد صوفی سرخسی »[/]
[="darkslateblue"]هنر آن نیست که از مصر به بغداد روی
بر سر نَفس نشستن هنر مردان است.[/]
گفت: چگونه؟
گفتندند: با هرکس که کشتی گیرد او را بیفکند و با همه کس برآید.
رسول گفت:« قوی و مردانه آن باشد که بر خشم خویش برآید نه آنکه کسی را بیفکند.»[/]
[="black"]«محمد غزالی، نصیحه الملوک»[/]