چـرا كعبـه را، كعبـه ناميـدنـد؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چـرا كعبـه را، كعبـه ناميـدنـد؟

با سلام



در علت نامگذاري «كعبه» بدين اسم، دو وجه ذكر شده است:

1 ـ چون كعبه داراي ارتفاع و بلندي از سطح زمين مي باشد، همچنانكه كعبه در لغت نيز به معناي ارتفاع آمده است.
2 ـ زيرا خانه خدا به شكل مربّع است و عرب اين اسم را به هر خانه اي كه چهار گوش باشد اطلاق مي كند. وليكن با كثرت استعمال (وضع تعيّني) براي خانه خدا عَلَم گرديد. بنابراين هر گاه اسم كعبه برده مى شود، به خانه خدا انصراف دارد.
البته «واژه كعبه» در قرآن در بعضي موارد به تنهايي، و در بخشي از آيات، همراه با كلمه «البيت الحرام» آمده است.
مانند: «يا ايهاالذين آمنوا لا تقتلوا الصيد و انتم حرمٌ... هدياً بالغ الكعبة».
«يعني اي كساني كه ايمان آورده ايد، هرگاه در احرام باشيد شكار را مكشيد، هركه صيد را به عمد بكشد، جزاي او قرباني كردن حيواني است همانند آنچه كشته است، بشرط آنكه دو عادل به آن گواهي دهند و قرباني را به كعبه رساند»1.
و در آيه ديگر چنين مي فرمايد: «جعل الله الكعبة البيت الحرام قياماً للناس...»
«خدا، كعبه بيت الحرام را، با ماه حرام و قرباني بي قلاده و با قلاده، قوام كار مردم گردانيد.»2



1 - ـ مائده: 95 .
2 - ـ همان: 97 .

ادامه دارد...

[=Century Gothic]در بسياري از آيات، اسم بيت بر كعبه اطلاق شده است:

[=Century Gothic]الف ـ «ما كان صلاتهم عندالبيت اِلاّ مكاءً و تصدية.»1
[=Century Gothic]«و دعايشان در نزد خانه كعبه جز صفير كشيدن و دست زدن، هيچ نبود».
[=Century Gothic]ب ـ «فَلْيعبدوا ربّ هذاالبَيْت.»2
[=Century Gothic]«پس بايد پروردگار اين خانه را بپرستد».
[=Century Gothic]ج ـ «اِنّ الصفا و المروة من شعائرالله فَمن حج البيت...»3
[=Century Gothic]«صفا و مروه از شعائر خداست، پس كساني كه حج خانه خدا بجاي مي آورند يا عمرهمي گذارند، اگر بر آن دو كوه طواف كنند مرتكب گناهي نشده اند».
[=Century Gothic]صفا و مروه اسم دو كوهي است كه بين آنها فاصله اي وجود دارد و سعي ميان آن دو از اركان حج است. در عصر جاهلي بر كوه صفا بتي بنام «اساف»، و بر كوه مروه بت ديگري بنام «نائله» بود.
[=Century Gothic] مسلمانان از سعي ميان آن دو كوه كه زيارتگاه مشركين بوده بيم داشتند وليكن در اين آيه سعي ميان اين دو كوه از شعائر خداي يكتا خوانده شده تا ديگر بيمي بر جاي نماند.
[=Century Gothic]د ـ «و اذ جعلنا البيت مثابة للناس و امناً...»4
[=Century Gothic]«و كعبه را جايگاه اجتماع و مكان امن مردم ساختيم. مقام ابراهيم را نمازگاه خويش گيريد...»
[=Century Gothic]هـ ـ «و اذ بوّ أنا لابراهيم مكان البيت...»5
[=Century Gothic]«و مكان خانه را براي ابراهيم آشكار كرديم و گفتيم: هيچ چيز را شريك من مساز و خانه مرا براي طواف كنندگان و برپاي ايستادگان و راكعان و ساجادان پاكيزه بدار».
[=Century Gothic]و ـ «و اذ يرفع ابراهيم القواعدمن البيت...»6
[=Century Gothic]«هنگامي كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاي خانه را بالا بالا بردند. گفتند: اي پروردگار ما، از ما بپذير كه تو شنوان و دانا هستي».
[=Century Gothic]ز ـ «ولله علي الناس حج البيت مَن استطاع اليه سبيلاً...»7
[=Century Gothic]«و خدا راست بر مردم حج خانه، آن كس كه بتواند به سويش راهي بيابد و هر آن كس كه كفر ورزد، همانا خدا از جهانيان بي نياز است».
[=Century Gothic]ح ـ «اِنّ اوّل بيت وضع للناس...»8
[=Century Gothic]«نخستين خانه اي كه براي مردم (و عبادت خداوند) بنا شده است.»
[=Century Gothic]ط ـ «... و عَهِدنا اِلي ابراهيم واسماعيل اَنْ طهرّا بيتي.»9
[=Century Gothic]«... ما ابراهيم و اسماعيل را فرمان داديم: خانه مرا براي طواف كنندگان و مقيمان و راكعان و ساجدان پاكيزه داريد.»
[=Century Gothic]و در جاي ديگر چنين آمده است
[=Century Gothic]ي ـ «و اذبوّأنا لاب10
[=Century Gothic]«و بياد آور اي رسول كه ما ابراهيم را در آن بيت الحرام تمكين داديم كه با من چيزي شريك نگيرد و بر او وحي كرديم كه خانه مرا براي طواف كنندگان و نمازگزاران و ركوع و سجود كنندگان پاكيزه نمايد.»

1 - ـ انفال: 35 .
2 - ـ قريش: 3 .
3 - ـ بقره: 158 .
4 - ـ همان: 125 .
5 - ـ حج: 26 .
6 - ـ بقره: 127 .
7 - ـ آل عمران: 97 .
8 - ـ همان: 96 .
9 - ـ بقره: 125 .
10 - ـ حج: 25 .

ادامه دارد...

[=Century Gothic]به كعبه، مسجدالحرام نيـز گفتـه شـده است

[=Century Gothic]الف ـ «و من حيث خَرجت فَوَلّ وجهك شَطرالمسجدالحرام...»1

[=Century Gothic]«و هرگاه (يا هرجا) بيرون شدي، روي خود را به جانب مسجدالحرام برگردان.»
[=Century Gothic]ب ـ «ولا تقاتلوهم عندالمسجدالحرام...»2
[=Century Gothic]«و در مسجدالحرام با آنها (كافران) جنگ مكن، مگر آنكه با شما بجنگند و چون با شما جنگيدند بكشيدشان، كه اين است پاداش كافران.»
[=Century Gothic]ج ـ «ولا يجر منّكم شنئان قوم اَنْ صدّوكم عن المسجدالحرام.»3
[=Century Gothic]«و دشمني با قومي كه مي خواهند شما را از مسجدالحرام باز دارند، وادارتان نسازد كه از حدّ خويش تجاوز كنيد.»
[=Century Gothic]د ـ «و كيف يكون للمشركين عهدٌ عندالله و عند رسوله اِلاّ الذين عاهدتم عندالمسجدالحرام...»4
[=Century Gothic]«چگونه مشركان را با خدا و پيامبر او پيماني باشد؟ مگر آناني كه نزد مسجدالحرام با ايشان پيمان بستيد.»
[=Century Gothic]هـ ـ «و مالهم اَلاّ يعذّبهم الله و هم يصدون عن المسجدالحرام...»5
[=Century Gothic]«و چرا خدا عذابشان نكند، حال آنكه مردم را از مسجدالحرام باز مي دارند و صاحبان آن نيستند.»
[=Century Gothic]و ـ «سبحان الذي اسري بعبده ليلاً من المسجدالحرام...»6
[=Century Gothic]«منزّه است آن خدايي كه بنده خود را شبي از مسجدالحرام به مسجدالاقصي، كه گرداگردش را بركت داده ايم، سير داد.»
[=Century Gothic]ز ـ «اِنّ الذين كفروا و يصدون عن سبيل الله و المسجدالحرام الذي جعلناه للناس...»7
[=Century Gothic]«آنهايي كه كافر شدند و مردم را از راه خدا و مسجدالحرام (كه براي مردم چه مقيم و چه غريب يكسان است) باز مي دارند...»
[=Century Gothic]ح ـ «هم الّذين كفروا و صدوكم عن المسجدالحرام...»8
[=Century Gothic]«ايشان همانهايي هستند كه كفر ورزيدند، و شما را از مسجدالحرام باز داشتند، و مانع شدند كه قرباني به قربانگاهش برسد.»
[=Century Gothic]و آيات ديگري كه در سورهاي بقره و توبه وجود دارد، همين مطلب را اثبات مي كند.

1- ـ بقره: 150 .
2 - ـ همان: 191 .
3 - ـ مائده: 2 .
4 - ـ توبه: 7 .
5 - ـ انفال: 34 .
6 - ـ اسراء: 1 .
7 - ـ حج: 25 .
8 - ـ فتح: 25
ادامه دارد...

بسم الله الرحمن الرحیم
سوال شما را از امام صادق علیه السلام میپرسیم


روی عن الصادق علیه السلام : انّه سئل لم سمّیت الکعبه ؟ قال لانّها مربّعة .فقیل له : و لم صارت مربّعة؟ قال لانّها بحذاء بیت المعمور،و هو مربّع . قیل له: و لم صار بیت المعمور مربّعا؟ قال : لانّه بحذاءالعرش و هو مربّع . فقیل له و لم صار العرش مربّعا؟ قال : لانّ الکلمات التی بنی علیه الاسلام اربع :سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر. بحار الانوار ،ج 96،ص 57.


از امام صادق علیه السلام پرسیده شد: به چه دلیل کعبه را کعبه نامیدند؟ فرمود به دلیل اینکه کعبه مربع است .و گفته شد : چرا کعبه مربع قرار داده شد؟ فرمود: به دلیل اینکه کعبه به حذاء بیت المعمور و آن نیز مربع است. گفته شد : چرا بیت المعمور مربع است ؟ فرمود: به دلیل اینکه بیت المعمور به حذاء عرش الهی است که ان نیز مربع است. باز پرسیده شد: چرا عرش الهی مربع است؟ فرمود: به دلیل اینکه کلماتی که اسلام بر آن بنا شده است 4 چیز است: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر.


بنابراین اگر چه کعبه از سنگهایی ظاهری همانند سایر سنگها ساخته شد لیکن از انجا که محاذی عرش الهی است و چهار دیوار ان بر نقشه تسبیحات اربعه یعنی حقیقت تسبیح،تحمید،تهلیل و تکبیر که همگی به توحید باز میگردد ،بنا شده است از سلطه همه ابر سلطانها عتیق و آزاد است .


صهبای حج ،ایةالله جوادی املی،ص 88.

توصيف بيت به اوصاف گوناگون.

الف: با وصف حرام: «يا ايهاالذين آمنوا لا تحلّوا شعائرَالله... ولا آمّين البيت الحرام.» 1

«اي كساني كه ايمان آورده ايد شعائر خدا و ماه حرام و قرباني را، چه بدون قلاده و چه با قلاده، حرمت مشكنيد... و آزار آنان را كه به طلب روزي و خشنودي پروردگارشان آهنگ بيت الحرام كرده اند، روا مداريد...»
ب: با وصف عتيق: «لكم فيها منافع اِلي اجل مسمّي ثمّ محلها اِليَ البيت العتيق.»2
«از آن شتران قرباني تا زماني معين سود ببريد، سپس (بدانيد كه) جاي قربانيشان در آن خانه كهنسال است.»
و در آيه ديگر فرمود: «وَ ليْطوّفوا بالبَيْت العتيق.»3
ج: با وصف معمور: «والبيت المعمور.»4
«قسم به بيت معمور.»
د: با وصف محرّم: «ربّنا انّي اسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرّم...»5
«اي پروردگار ما! برخي از فرزندانم را بهبياباني بي هيچ كِشته اي، نزديك خانه گرامي تو جاي دادم.»

1 - ـ مائده: 2 .
2 - ـ حج: 33 .
3 - ـ همان: 29 .
4 - ـ طور: 4 .
5 - ـ ابراهيم: 37 .

علت نامگذاري مكّه بدين اسم چيست؟

لغت شناسان در وجه تسميه مكّه به اين اسم، نكاتي را ذكر كرده اند، كه به آنها اشاره مي كنيم:

«ابن منظور» در لسان العرب مي گويد: از آنجا كه آبِ آن سرزمين، قليل است و مردم براي رفع احتياجات خود، آب را از زير زمين استخراج مي كردند، آن را مكّه ناميدند. (انّما سميّت بذلك لِقلّه ماءِها حيث كانوا يمتكّون الماء فيها اَي يستخرجونها.)
عبدالله بن زبير مي گويد: «انّما سميّت بذلك لقّلة مائها» و اين اسم از ضرب المثل معروف عرب گرفته شده است كه مي گويند: (مكّ الفصيل و امتكَّ) يعني: «كودك هر آنچه شير كه در پستان مادر بود، مكيد.»
و باز در همان كتاب آمده است: «مِن انّها كانت تُمكُّ مَن ظَلَم فيها و اَلْحدَ اَي تهلكُه» يعني: «هر كس در آن مكان ظلم كند و يا الحاد و بي ديني را رواج دهد، هلاك مي شود.»
و ياقوت حموي در معجم البلدان، در علّت تسميه مكّه به اين نام چنين مي گويد: چون اعراب جاهلي گمان مي كردند، حجّشان باطل است، با اين گمان به نزد كعبه مي آمدند و در حين طواف فرياد مي كشيدند و دستهاي خود را به هم مي زدند (كف مي زدند) و بعيد نيست كه آيه 35 سوره انفال اشاره به همين داستان داشته باشد. «و ما كان صلوتهم عندالبيت اِلاّ مكاء و تصدية...»


ادامه دارد...

چرا مکّه را «بکّه» نامیدند؟

برای روشن شدن جواب، باید به اهل خبره رجوع کرد، و بر این اساس ناگزیریم نظر لغت شناسان را ملاحظه کنیم:
«ابن منظور» در لسان العرب می گوید: «اینکه مکّه را بکّه نامیدند، چون هر ظالمی قصد تعدی و تجاوز به آن را داشته باشد، گردنش قطع خواهد شد «لانّها کانت تبکّ اعناق الجبارة اذااَلحدوا فیها بظلمٍ.»
و همین نظر را نیز اسماعیل بن حمّاد جوهری در کتاب صحاح اللغة جلد 4 صفحه 1576 ، ابراز کرده است. «عبداللّه زبیر نیز به همین معنی نظر داده است.»
و از برخی علّت آن چنین نقل شده: چون مردم به هنگام طواف خانه خدا، مزاحم یکدیگر می شوند.
ولی اسماعیل بن حماد جوهری در «صحاح اللغة» و در همان جلد، نظریه دیگری مطرح کرده و می گوید: «مِنْ انّ بکّة اسم بطن مکّه و انّما سمیت بذلک لازدحام الناس فیها.»
یعنی بکّه اسمِ خودِ مکّه است، لیکن علتّ نامگذاری آن به این اسم آن است که: مردم زیادی در آن مکان اجتماع و ازدحام می کنند.
در جای دیگری آمده است:
«اَنَّ مکّة للبلد و بکّة اسمٌ لارض البیت سمّی بذلک لانّ الناس یتباکوّن فیه ای یزاحمون فیالصلاة و الذّهاب.»
یعنی: «مکّه، اسم شهر مکه می باشد و بکّة اسم است برای زمینی که بیت اللّه ، در آن واقع شده، و علّت نامگذاری آن به این اسم آن است که: مردم در رفت و آمد و به هنگام نماز مزاحم یکدیگر می شوند.»
بهر حال با توجه به اینهمه تفصیلات، باید بدانیم که اسم بکة، در قرآن مجید نیز آمده است. آنجا که می فرماید:
«اِنّ اوّل بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکاً
و هدیً للعالمین.»1
«همانا اولین خانه ای که برای مردم بنا نهاده شد همان است که در مکّه واقع شده، و برای عالمیان مایه برکت و هدایت است.»

1- آل عمران: 96 .

ادامه دارد...

علت نامگذاری مکّه به «امّ القری»

الف: فخر رازی در تفسیر خود چنین می گوید: «انّما سمیّت بذلک اجلالاً لًها لانّ فیها البیت و مقام ابراهیم(ع) و العرب تسمیّ اصل کلّ شئ اُمُّه.»
یعنی: «علت نامگذاری مکّه بدین اسم، در واقع نوعی تجلیل از مکّه مکرّمه است، زیرا خانه خدا و مقام ابراهیم(ع) در آن قرار دارد و عرب نیز ریشه هر چیزی را «امّ» می گوید.»
ب: ابن منظور در لسان العرب می نویسد: «انّما سمیّت بامّ القری لانّها قبلة جمیع الناس یؤموّنها.»
یعنی: «از آنجا که مکّه قبله همه مردم است و بدان سو نماز می گذارند، «امّ القری» نامیده شد.
و خداوند متعال نیز از مکّه به امّ القری تعبیر نموده است.
«و کذلک اَوْحینا الیک قرآناً عربیّاً لِتنذرَ امّ القری و من حولها...»1
«و نیز قرآن را به زبان عربی بر تو نازل کردیم تا ام القری (مکّه) و ساکنان اطرافش را بیم دهی.»
و در آیه دیگر: «...لتنذر ام القری و من حولها...»2
«... تا با آن مردم امّ القری و مردم اطرافش را بیم دهی...»

(1) - ـ شوري: 7 .
(2) - ـ انعام: 92
ادامه دارد...

در بعضي از آيات از مكّه به لفظ «بَلَد»، تعبير شده است.

«لا اقسم بهذاالبلد و انت حلّ بهذاالبلد»1

«قسم به اين شهر، و تو در اين شهر سكونت گزيده اي.»
«والتين و الزيتون و طور سينين و هذاالبلد الامين.»2
«سوگند به انجير و زيتون، سوگند به طور مبارك، سوگند به اين شهر ايمن.»
«در آيات 126 بقره، 35 ابراهيم نيز از مكّه به بَلَد تعبير شده است.»


در بخشي از آيات از مكّه به «بلدة» تعبير شده است

«انما امرت اَن اعبد ربّ هذه البلدة الّذي حرّمها...»3

«جز اين نيست كه به من فرمان داده اند كه پروردگار اين شهر را كه خدا حرمتش نهاده، و همه چيز از آن اوست پرستش كنم.»


1- ـ بلد: 3 ـ 1 .
2- ـ تين: 1 .
3- ـ نمل: 91
.

ادامه دارد...

تعبيـر از مكّـه به «حـرم امن»

«اَوَلم نمكّن لهم حرماً آمناً يجبي اليه ثمراتُ كلّ شي رزقاً منْ لدُنّا.»1

«آيا آنها را در حرمي امن جاي نداده ايم كه هرگونه ثمرات در آن فراهم مي شود و اين رزقي است از جانب ما...»
«اَوَلَمْ يَروْا انّا جعلنا حرماً آمناً...»2
«آيا ندانسته اند كه حرم امن را جاي مردم قرار داديم، و حال آنكه مردم در اطرافشان، به اسارت ربوده مي شوند.»

1- ـ قصص: 57 .
2- ـ عنكبوت: 67 .

موضوع قفل شده است