نظر اسلام درباره جبر و اختيار چيست؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظر اسلام درباره جبر و اختيار چيست؟

فعل انسان مانند ديگر پديده هاى جهان بستگى كامل به علّت دارد، و نظر به اين كه انسان جزء جهان آفرينش است و با اجزاى ديگر جهان ارتباط وجودى دارد، اجزاى ديگر را نمى توان در فعل وى بى تأثير دانست; مثلا لقمه نانى كه انسان مى خورد ، براى انجام دادن آن، همچنان كه وجود دست، پا، دهان، علم، قدرت و اراده انسانى ، وجود نان در خارج و در دسترس بودن و عدم وجود مانع و شرايط ديگر زمانى و مكانى لازم است، با فقدان يكى از آن ها انجام دادن فعل ناممكن مى شود و با تحقق همه شرايط ياد شده ، تحقق فعل ضرورت پيدا مى كند . البته وجود اراده و اختيار ، يكى از شرايط تحقق فعل است كه از بحث انگيزترين مباحث فكرى ميان متفكران جهان بوده است . اين مسئله كه با عنوان جبر و اختيار معروف است ، يكى از اساسى ترين مباحثى است كه تقريباً در همه مكاتب و اديان جهان مورد گفتگو است. درك ساده و بى آلايش انسان ، وجود اراده و اختيار را در افعال انسانى اجمالا تأييد مى كند; به قول مولانا :
اين كه گويى اين كنم يا آن كنم *** خود دليل اختيار است اى صنم
همه انسان ها با فطرت خدادادى خود، ميان امورى چون خوردن، نوشيدن و آمدن و رفتن، و ميان امور ديگرى چون صحت و مرض ، بزرگى و كوچكى و بلندى قامت فرق مى گذارند و قسم نخست را كه با خواست و اراده انسان ارتباط مستقيم دارد ، در اختيار خود مى دانند و مورد امر و نهى و ستايش و نكوهش قرار مى دهند، و اين مطلب مبناى تمامى الزام هايى است كه در قوانين دنيايى وجود دارد و در صورت تخلّف ، كيفر و مجازات براى آن قرار داده شده است; بر خلاف قسم دوم كه در آنها انسان تكليفى ندارد.
ديدگاه متكلمان پيرامون جبر و اختيار
در ميان مذاهب اسلامى، درباره مسئله جبر و اختيار مى توان سه نظريه را برشمرد:
1. ديدگاه اشاعره[1]
همه افعال و كردار انسان را مخلوق خداوند دانسته، و نقش انسان تنها كسب مى باشد. ابوالحسن اشعرى ، پيشواى مكتب كلامى اشاعره در اين زمينه مى گويد: «و امروا ، اى اهل السنه و اهل الحديث ،انه لا خالق الا الله وان سيئات العباد يخلقها الله وان اعمال العباد يخلقها الله عزوجل و عن العباد لا يقدرون ان يخلقوا منها شيئا»; «خالقى جز خدا نيست و گناهان بندگان را خداوند به وجود مى آورد و اعمال بندگان مخلوق خداست و آنان توانايى بر انجام هيچ يك از افعال خود را ندارند».[2]
آنگاه ادله عقلى و نقلى براى عقيده خود اقامه مى كند. البته اشعرى، ميان حركات اضطراريه (غير ارادى ) و حركات اكتسابيه فرق مى گذارد و مواردى را كه ممكن است تفسير به اختيارى بودن انسان شود ، اكتسابى مى نامد و معتقد است كه انسان در اين گونه اعمال تنها آن را «كسب» مى كند و كسب نيز به اين معناست كه همزمان با تحقق فعل ا زسوى انسان، بى آن كه در فعل، تأثيرى از جانب انسان به وجود آورد، يك نوع اراده در انسان به وجود مى آيد كه نام آن كسب است، و تنها نقش آن، محل قرار گرفتن براى وجود فعل است. [3] چنين است كه مى گويند: «ان الله تعالى خالق و العبد كاسب»; «خداوند خالق افعال و بنده كاسب آن است».[4] به نظر مى رسد موضوع كسب حتى براى خود قايلان آن نيز به طور دقيق روشن نيست به همين جهت بسيارى از سران اشاعره كوشيده اند با تفسير و شرح بيشتر به اصطلاح آن را روشن كنند گرچه بر ابهامات افزوده اند. اين نظريه با همه تعديل هايى كه از سوى برخى علماى اشعرى در آن داده شده است، مستلزم جبر و عدم اختيار انسان است.
2. ديدگاه معتزله;
نظريه دوم مربوط به معتزله است كه قائل به آزادى مطلق انسان در كارهاى خود هستند. [5] اين نظريه را تفوض مى نامند.
3. ديدگاه اماميه;
به حسب تعاليم اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) كه با ظاهر قرآن نيز مطابقت دارد ، انسان با اين كه در فعل خود مختار است ، اما مستقل نيست; بلكه خداى متعال از راه اختيار و با اراده انسان تحقق فعل را خواسته است . هر فعلى كه با دخالت انسان، جامه تحقق به خود مى پوشد ، خداى متعال تحقق آن را از راه مجموع اجزاى علت تامه كه يك جزء آن اراده و اختيار انسان است ، اراده كرده است . در نتيجه اين گونه خواستن خداوند ، در عين اين كه انسان در انجام فعل مختار است، تحقق فعل بسته به وجود شرايطى ديگر نيز مى باشد كه بسيارى از آن ها در حيطه اراده و اختيار انسان نيست . افزون بر اين كه هيچ موجودى و از جمله انسان در عالم هستى وجود استقلالى ندارد و همه موجودات محتاج و نيازمند به وجود خداوند مى باشند.
امام صادق(عليه السلام) فرمود :«نه جبر است و نه تفويض ، بلكه امرى است ميان اين دو امر».[6] مضمون همين حديث شريف از دير باز به شعار شيعه تبديل شده است.
در روايتى ديگر از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود :«خدا، كريم تر از آن است كه مردم را به چيزى كه قدرت بر آن ندارند ، تكليف كند و عزيزتر از آن است كه در ملك او امرى تحقق يابد كه وى نمى خواهد».[7] اين حديث شريف بر بطلان دو نظريه سابق (جبر وتفويض) دلالت دارد.
پاورقي
[1] اشاعره: بنيان گذار اين مسلك شخصى به نام ابوالحسن بصرى مى باشد. طرفداران اين انديشه بر اين باورند كه صفات خداوند متعال، ازلى و قائم بالذات هستند. در مقابل اين گروه، معتزله بر اين باورند كه بر خدا واجب است كه شايسته ترين انسان را امام قرار دهد، اوامر و نواهى خداوند تابع مصالح و مفاسد مى باشد.
[2] مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، اشعرى، ج 1، ص 321، به نقل از ملل و نحل، نوشته استاد جعفر سبحانى، ج 2، ص 116، مركز مديريت حوزه علميه قم.
[3] شرح عقائد نسفيه، ص 115 به نقل از ملل و نحل، ص 132.
[4] شرح تجريد، فاضل قوشجى، ص 445 به نقل از ملل و نحل ص 133.
[5] ملل و نحل شهرستانى ج 1، ص 46.
[6] بحارالانوار، ج 3، ص 5.
[7] همان، ص 15.

سوال: آیا آفرینش فقط به همین کهکشانها و آسمان و زمین و جهنم و بهشت است و آیا چون خالق است باید بیافریند. چرا انسان ضعیف و ناقص آفریده شده است.
پاسخ : دوست عزیز انسان را خداوند کامل و بدون نیاز و نقص خلق کرده است در ذات خداوند آفرینش هیچ موجودی را با کوچکترین نقص یا سعی خطایی نیافریده و نمی آفریند و آفرینش خداوند به این کهکشان ها و دنیای بی نهایت محدود نشده است و این آفرینش و کهکشانها و آسمان و زمین و جهنم و بهشت و فقط درپاسخ به دعای اهل عالم ذر بود و فقط برای پاسخ به آنها آفریده شده است و بعد آزمون فقط بهشت مانداگار خواهد و جهنم هم ماندگار نیست چون در ذات خداوند عذاب و اذیت وجود ندارد و ازل و ابد عوالم از درک انسان خارج است خداوند آفریده و می آفریند و اینکه او چون خالق است و می آفریند است و این سخن سخیف و گناه است اما بسیاری آن را بکار می برند بدون اینکه بر بدانند این یک گناه و سخن اشتباه است و از روی سطحی نگری و ضعف شدید در شناخت خداوند است. لیکن برخی عالم بی عمل یا سطحی نگران با توجیه ها و سخنها و نوشتار نادرست؛ و از طرفی انسان خود با فراموش نمودن هدفی که در آمدن به این عالم و انجام تعهدی که باخدا داشته خود را پر عیب و نقص و عالم را بی خود می داند. دوست عزیز خداوند انسان را مانند تمام مخلوقات نادیده و ناشناخته و عوالم و دنیاهای نادیده و ناشناخته دیگر که از درک انسانها و مخلوقات، خارج است؛ کامل و بدون نقص آفرید و هر چه نیاز او بوده در اختیار انسان قرار داده و بسیار بیشتر از نیاز و احتیاج انسان در اختیارش قرار داده است.

سوال : انسان قبل از آمدن به این عالم کجا بوده است و چگونه می زیسته و چه می کرده است؟
پاسخ : عالم ذر عالمی است از عوالم نامحدود خداوند که در حد و مرز و زمان و مکان نمی گنجد از ازل بوده و ابد خواهد بود و در عالم ذر نامحدود از مخلوقات متعدد و گوناگون وجود دارند و در ناز و نعمت و لذات زندگی نموده به عبادت و درک خدا مشغول بودند و در این بین فرزندان آدم نیز مثل نامحدود آفریدهای دیگر خداوند در عالم ذر به عبادت و درک خدا مشغولند و هیچ نقص و عیب و مشکلی نداشته و حیاتی ازلی و ابدی و زیبا و خوب و با انواع لذتها و خوشی دارند و به عبادت و تقرب خداوند مشغولند و در عبادت خداوند از هم سبقت می گیرند در این بین یکی از فرزندان آدم بنام محمد (ص) و خاندانش در عبادت و بندگی خداوند بحدی از کمال و تقرب رسید که برکت وجود بنام محمد (ص) و خاندانش عالم ذر را برکت فرا گرفت و مراتب عالم ذر در درگاه خداوند افزون شد و موجودات و مخلوقات و ملایکی که در عالم ذر بود اطاعت و احترام به آدم و خاندانش نمودند که چنین فرزندی را پرورانده و کرسی سروری و بزرگی عالم ذر را به او دادند. همه ملایک و موجودات و مخلوقات دیگر درعالم ذر بر آدم احترام تکریم نموده اند و در این بین شیطان و فرزندانش از خداوند خواستند که خود به عین الیقین در سروری و بزرگی آدم و فرزندانش برسند پس خداوند از آنجا که عدالت و رحمت در ذات اوست شیطان را از روی رحمت و رفعت فرصت داد تا خود بیازمایید و به عین الیقین برسد و این نکته که خداوند چون شیطان اطاعت فرمان ننمود و خداوند بر او خشم گرفت و را راند و از شیطان ناراحت و خشمگین و غضبناک شد و خواست انتقام بگیرد او را عذاب دهد نیز سخن نادرست و ناصحیح است که از برداشت ها و تفاسیر نادرست از کلام وحی گرفته شده است چرا که خشم و غضب و انتقام و عذاب از صفات مخلوق و موجودات ضعیف است نه قدرت مطلق و قهار؛ و خداوند جز رحمت و رفعت و مهربانی بر مخلوقاتش عرضه نمی کند و نسبت دادن صفاتی که مختص موجودات و مخلوقات و چون خشم و غضب و عذاب و اذیت بر خداوند قدرت قهار گناه کبیره است و متاسفانه این برداشت و تفسیری بسیار اشتباه از جریان شیطان است که در اکثر کتب و نوشتار و گفتارها دیده و شنیده می شود. و موجب انحراف و سردرگمی و گمراهی بسیاری می شود. و این اشتباهی بزرگ و محض است که بسیاری عنوان می کنند.

پاسخ سوال: چرا انسان به این دنیا آمده و هدف از آمدنش چه بوده است آیا بالاجبار آمده و خداوند خواسته به این عالم بیاید یا خود انسان؟
پاسخ : مقام و مرتبه و تقرب محمد (ص) و خاندانش به اندازه ای بود که عالم ذر از وجودش پر شده بود و چنان شد که تمام مخلوقات نامحدود عالم ذر از خداوند خواستند تا آنها را هم به مقام مرتبه محمد (ص) خاندانش برسند و از خداوند درخواست نمودند آنان را در آزمونی قرار دهد تا بندگی خود را به اثباب رسانند و خداوند از روی رفعت و رحمت به این خواست و دعای اهل عالم ذر و بخصوص فرزندان آدم پاسخ مثبت داد و در زمانی برابر شش شب و روز؛ عالم فعلی و یعنی کهکشانها و منظومه شمسی و زمین و جهنم و بهشت را آفرید و روز هفتم را تمام مخلوقات عالم ذر به دیدن محل آزمون رهنمود نموده و تمام مخلوقات عالم ذر از جزییات آفرینش اعم از کهکشاشانها و زمین و آسمان و جهنم و بهشت و هرچه در آن بود با جزیی ترین ها را دیده و درک نمودند سه نکته مهم : یکی اینکه تمام مخلوقات عالم ذر این آفرینش را درک کرده اند درک کردن با دیدن و شیندن و لمس کردن غیر قابل مقایسه است درک یعنی شدن خود آن چیز؛ و با تمام ذرات آن را حس کردن درک بمعنی این است که هرگز از ذهن و جان و خاطر و حس بدر نمی رود. نکته دوم اینکه بنا بر همین اساس است که انسانها بیاد آن روز جمعه را دید و باز و گردش در طبیعت خدا می روند که این کار پسندیده ایست. اما برخی کتب و گفتارها نوشته اند خدا شش روز زمین آسمان را آفرید و روز هفتم استراحت نمود که این نیز یکی از خرافات و دورغ و گناهان است و نکته سوم اینکه در بسیاری روایات و احادیث است که آفرینش عالم و از کهکشانها و زمین و آسمان و جهنم و بهشت از برکت وجود محمد(ص) و خاندانشان است احادیث کاملا درست و صحیح است و این آفرینش از برکت وجود محمد (ص) و خاندانش است؛ نکته چهارم اینکه انسنها و سایر مخلوقات با اختیار تام و به درخواست خود و درک و معرفت از هدفی مشخص و روشن پا به این عالم نهاده اند.

سوال: آیا ما انسانها خود تقدیر و سرنوشت خود را تعیین نموده ایم ؟ اختیار به چه معنی است وقتی هیچ چیز در اختیار ما نیست ؟ آیا جهنم و بهشت پایان کار است و آیا جهنم و بهشت ماندگار اند و آیا این کهکشانها محو می شوند یا همواره خواهند بود؟
پاسخ : سپس خداوند از روی رحمت و رفعت، فرزندان آدم و سایر مخلوقات در عالم ذر را اختیار داد که هر که می خواهد مقام و مرتبه محمد(ص) و خاندانش را بیابد با اختیار تام در آفرینش جدید رود و میزان بندگی و حقانیت خود را بیازماید و هر که از این همه آرزوها و آمال و ثروت و مقام و هر آنچه در زمین و عالم آفرینش بهره ببرد و خود را بیازماید هر آنکس که در زمین همچنان یاد خدا بود و چشم از آرزو ها و شهوات و امیال و منصب و هر چیز وسوس کننده در زمین چشم پوشیده پاداش بهشت برین و خطا کاران اینجا فضای کافی برای درج تمام مطلب وجود ندارد پاسخ کامل با منابع معتبر را می توانید در این آدرس ها مشاهده کنید توصیه می کنم حتما بخوانید بسیار کامل و جامع است.

http://k105h5.iranblog.com
http://kh105b5.loxblog.com /
http://kh105b5.blogsky.com /

weareiran;196481 نوشت:
سوال: آیا آفرینش فقط به همین کهکشانها و آسمان و زمین و جهنم و بهشت است و آیا چون خالق است باید بیافریند. چرا انسان ضعیف و ناقص آفریده شده است.
پاسخ : دوست عزیز انسان را خداوند کامل و بدون نیاز و نقص خلق کرده است در ذات خداوند آفرینش هیچ موجودی را با کوچکترین نقص یا سعی خطایی نیافریده و نمی آفریند و آفرینش خداوند به این کهکشان ها و دنیای بی نهایت محدود نشده است و این آفرینش و کهکشانها و آسمان و زمین و جهنم و بهشت و فقط درپاسخ به دعای اهل عالم ذر بود و فقط برای پاسخ به آنها آفریده شده است و بعد آزمون فقط بهشت مانداگار خواهد و جهنم هم ماندگار نیست چون در ذات خداوند عذاب و اذیت وجود ندارد و ازل و ابد عوالم از درک انسان خارج است خداوند آفریده و می آفریند و اینکه او چون خالق است و می آفریند است و این سخن سخیف و گناه است اما بسیاری آن را بکار می برند بدون اینکه بر بدانند این یک گناه و سخن اشتباه است و از روی سطحی نگری و ضعف شدید در شناخت خداوند است. لیکن برخی عالم بی عمل یا سطحی نگران با توجیه ها و سخنها و نوشتار نادرست؛ و از طرفی انسان خود با فراموش نمودن هدفی که در آمدن به این عالم و انجام تعهدی که باخدا داشته خود را پر عیب و نقص و عالم را بی خود می داند. دوست عزیز خداوند انسان را مانند تمام مخلوقات نادیده و ناشناخته و عوالم و دنیاهای نادیده و ناشناخته دیگر که از درک انسانها و مخلوقات، خارج است؛ کامل و بدون نقص آفرید و هر چه نیاز او بوده در اختیار انسان قرار داده و بسیار بیشتر از نیاز و احتیاج انسان در اختیارش قرار داده است.

سوال : انسان قبل از آمدن به این عالم کجا بوده است و چگونه می زیسته و چه می کرده است؟
پاسخ : عالم ذر عالمی است از عوالم نامحدود خداوند که در حد و مرز و زمان و مکان نمی گنجد از ازل بوده و ابد خواهد بود و در عالم ذر نامحدود از مخلوقات متعدد و گوناگون وجود دارند و در ناز و نعمت و لذات زندگی نموده به عبادت و درک خدا مشغول بودند و در این بین فرزندان آدم نیز مثل نامحدود آفریدهای دیگر خداوند در عالم ذر به عبادت و درک خدا مشغولند و هیچ نقص و عیب و مشکلی نداشته و حیاتی ازلی و ابدی و زیبا و خوب و با انواع لذتها و خوشی دارند و به عبادت و تقرب خداوند مشغولند و در عبادت خداوند از هم سبقت می گیرند در این بین یکی از فرزندان آدم بنام محمد (ص) و خاندانش در عبادت و بندگی خداوند بحدی از کمال و تقرب رسید که برکت وجود بنام محمد (ص) و خاندانش عالم ذر را برکت فرا گرفت و مراتب عالم ذر در درگاه خداوند افزون شد و موجودات و مخلوقات و ملایکی که در عالم ذر بود اطاعت و احترام به آدم و خاندانش نمودند که چنین فرزندی را پرورانده و کرسی سروری و بزرگی عالم ذر را به او دادند. همه ملایک و موجودات و مخلوقات دیگر درعالم ذر بر آدم احترام تکریم نموده اند و در این بین شیطان و فرزندانش از خداوند خواستند که خود به عین الیقین در سروری و بزرگی آدم و فرزندانش برسند پس خداوند از آنجا که عدالت و رحمت در ذات اوست شیطان را از روی رحمت و رفعت فرصت داد تا خود بیازمایید و به عین الیقین برسد و این نکته که خداوند چون شیطان اطاعت فرمان ننمود و خداوند بر او خشم گرفت و را راند و از شیطان ناراحت و خشمگین و غضبناک شد و خواست انتقام بگیرد او را عذاب دهد نیز سخن نادرست و ناصحیح است که از برداشت ها و تفاسیر نادرست از کلام وحی گرفته شده است چرا که خشم و غضب و انتقام و عذاب از صفات مخلوق و موجودات ضعیف است نه قدرت مطلق و قهار؛ و خداوند جز رحمت و رفعت و مهربانی بر مخلوقاتش عرضه نمی کند و نسبت دادن صفاتی که مختص موجودات و مخلوقات و چون خشم و غضب و عذاب و اذیت بر خداوند قدرت قهار گناه کبیره است و متاسفانه این برداشت و تفسیری بسیار اشتباه از جریان شیطان است که در اکثر کتب و نوشتار و گفتارها دیده و شنیده می شود. و موجب انحراف و سردرگمی و گمراهی بسیاری می شود. و این اشتباهی بزرگ و محض است که بسیاری عنوان می کنند.

پاسخ سوال: چرا انسان به این دنیا آمده و هدف از آمدنش چه بوده است آیا بالاجبار آمده و خداوند خواسته به این عالم بیاید یا خود انسان؟
پاسخ : مقام و مرتبه و تقرب محمد (ص) و خاندانش به اندازه ای بود که عالم ذر از وجودش پر شده بود و چنان شد که تمام مخلوقات نامحدود عالم ذر از خداوند خواستند تا آنها را هم به مقام مرتبه محمد (ص) خاندانش برسند و از خداوند درخواست نمودند آنان را در آزمونی قرار دهد تا بندگی خود را به اثباب رسانند و خداوند از روی رفعت و رحمت به این خواست و دعای اهل عالم ذر و بخصوص فرزندان آدم پاسخ مثبت داد و در زمانی برابر شش شب و روز؛ عالم فعلی و یعنی کهکشانها و منظومه شمسی و زمین و جهنم و بهشت را آفرید و روز هفتم را تمام مخلوقات عالم ذر به دیدن محل آزمون رهنمود نموده و تمام مخلوقات عالم ذر از جزییات آفرینش اعم از کهکشاشانها و زمین و آسمان و جهنم و بهشت و هرچه در آن بود با جزیی ترین ها را دیده و درک نمودند سه نکته مهم : یکی اینکه تمام مخلوقات عالم ذر این آفرینش را درک کرده اند درک کردن با دیدن و شیندن و لمس کردن غیر قابل مقایسه است درک یعنی شدن خود آن چیز؛ و با تمام ذرات آن را حس کردن درک بمعنی این است که هرگز از ذهن و جان و خاطر و حس بدر نمی رود. نکته دوم اینکه بنا بر همین اساس است که انسانها بیاد آن روز جمعه را دید و باز و گردش در طبیعت خدا می روند که این کار پسندیده ایست. اما برخی کتب و گفتارها نوشته اند خدا شش روز زمین آسمان را آفرید و روز هفتم استراحت نمود که این نیز یکی از خرافات و دورغ و گناهان است و نکته سوم اینکه در بسیاری روایات و احادیث است که آفرینش عالم و از کهکشانها و زمین و آسمان و جهنم و بهشت از برکت وجود محمد(ص) و خاندانشان است احادیث کاملا درست و صحیح است و این آفرینش از برکت وجود محمد (ص) و خاندانش است؛ نکته چهارم اینکه انسنها و سایر مخلوقات با اختیار تام و به درخواست خود و درک و معرفت از هدفی مشخص و روشن پا به این عالم نهاده اند.

سوال: آیا ما انسانها خود تقدیر و سرنوشت خود را تعیین نموده ایم ؟ اختیار به چه معنی است وقتی هیچ چیز در اختیار ما نیست ؟ آیا جهنم و بهشت پایان کار است و آیا جهنم و بهشت ماندگار اند و آیا این کهکشانها محو می شوند یا همواره خواهند بود؟
پاسخ : سپس خداوند از روی رحمت و رفعت، فرزندان آدم و سایر مخلوقات در عالم ذر را اختیار داد که هر که می خواهد مقام و مرتبه محمد(ص) و خاندانش را بیابد با اختیار تام در آفرینش جدید رود و میزان بندگی و حقانیت خود را بیازماید و هر که از این همه آرزوها و آمال و ثروت و مقام و هر آنچه در زمین و عالم آفرینش بهره ببرد و خود را بیازماید هر آنکس که در زمین همچنان یاد خدا بود و چشم از آرزو ها و شهوات و امیال و منصب و هر چیز وسوس کننده در زمین چشم پوشیده پاداش بهشت برین و خطا کاران اینجا فضای کافی برای درج تمام مطلب وجود ندارد پاسخ کامل با منابع معتبر را می توانید در این آدرس ها مشاهده کنید توصیه می کنم حتما بخوانید بسیار کامل و جامع است.

http://k105h5.iranblog.com
http://kh105b5.loxblog.com /
http://kh105b5.blogsky.com /


[="blue"]با عرض سلام و تشکر از مطالب شما، این نکته لازم به ذکر است که عالم ذر اولا: با عقل قابل اثبات نیست، ثانیا: توسط روایاتی بیان شده که نوعا ضعیف هستند و خیلی نمی توان به آنها اعتماد کرد؛ لذا بسیاری از علما آنها را نپذیرفته اند. در نتیجه این مطالب شما قابل اثبات نیست.[/]
موضوع قفل شده است