بعثت و اهداف آن

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بعثت و اهداف آن

بعثت و اهداف آن

«بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است. و سزاوار منت‏گذارى خداوند و در بردارنده حكمت و تربیت است. بحث درباره آن گسترده، عمیق و از زوایاى مختلف قابل بررسى است.در این نوشتار به مباحثی از جمله آغاز بعثت، نخستین آیات نازل شده، منت گذاری خدا برای بعثت و فلسفه و اهداف بعثت می پردازیم.

آغاز بعثت

سرآغاز تاریخ اسلام از روزى شروع مى‏شود كه پیامبراسلام صلى الله علیه و آله در خلوت محبوب، در دل غارى كه در دامن كوهى در شمال مكه بود، صدایى شنید:
«یا محمد اقرا» ; اى محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: اى محمد!
«اقرا باسم ربك الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (علق/آیات5-1)
بخوان به نام پروردگارت كه (جهان را) آفرید. همان كه انسان را از خون بسته‏اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، یاد داد. (1)
جبرئیل به حضرت محمد(ص) فرمود:
«ارسلنى الله الیك لیتخذك رسولا» (2)
خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.
حضرت محمد(ص) هرساله مدتى به كوه «حرا» (3)مى‏رفت و به عبادت و راز و نیاز و تفكر مى‏پرداخت تا این كه روزى فرشته‏اى به او گفت: اى محمد! بخوان! محمد(ص) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وى قرائت كرد و پیامبر(ص) نیز آن‏ها را خواند. (4)
آغاز بعثت رسول خدا صلى الله علیه و آله چه زمانى است؟ دیدگاه معروف و مورد اتفاق شیعه امامیه، 27 رجب است. اما در میان دانشمندان اهل‏سنت، در زمان دقیق آن اختلاف زیادى است. برخى از اهل ‏سنت مبعث را در رمضان و برخى دیگر در ربیع الاول دانسته‏اند. در مورد روز مبعث نظرهاى متفاوتى ارائه شده است:
الف) 17 رمضان: طبرى در تاریخ الرسل و الملوك و ابن سعد در طبقات الكبرى(5)به این قول اشاره نموده‏اند.
ب) 18 رمضان: ابن اثیر در الكامل فى التاریخ (6)این دیدگاه را به ابوقلابه عبدالله بن زید جرمى - از محدثان اهل سنت - نسبت داده و طبرى (7)نیز بدان اشاره نموده است.
ج) 19 رمضان: ابن اثیر به این دیدگاه نیز اشاره نموده است. (8)
د)20 رمضان: یعقوبى در تاریخ خود روایت كرده است كه ده روز مانده به آخر رمضان، در روز جمعه پیامبر(ص)مبعوث شد. (9)

نخستین آیات

هماهنگى آغاز بعثت ‏با نازل شدن نخستین آیات قرآن كریم، باعث ‏شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث ‏به بررسى و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر(ص) بپردازند. دیدگاه‏هایى در این باره وجود دارد كه مهم‏ترین آن‏ها عبارتند از:
1- پنج آیه نخست ‏سوره علق.
2- سوره فاتحة الكتاب.(10)
3- سوره مدثر. (11)
دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیدگاه در میان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث مى باشد. از میان مورخان; مسعودى (12)، ابن‏هشام(13)، ابن‏اثیر (14)، طبرى(15)، و یعقوبى در كتاب‏هاى خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع البیان، المیزان، نمونه و از میان مفسران اهل‏سنت; صاحبان تفاسیر: طبرى (كه حدود یازده روایت در این باره ذكر مى‏كند.) ، درالمنثور، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (معروف به تفسیر بیضاوى) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این نظریه هستند.
از میان كتاب‏هاى علوم قرآنى مى‏توان به «الاتقان(16)» ، «التمهید فى‏علوم القرآن(197)» ، «البرهان(18)» ، و... اشاره نمود.
براساس روایات رسیده از امامان معصوم علیهم السلام آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل شده در غار حرا مى‏دانند. امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: «اول ما نزل على رسول الله صلى الله علیه و آله بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربك...» (19); نخستین آیاتی كه بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد، «...اقرا باسم ربك...» بود.
امام هادى علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل به محمد صلى الله علیه و آله گفت:
«اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربك الذى خلق.» (20)
طبرى (21)از علماى اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطى(22)15 روایت نقل مى‏كند، مبنى براین كه در آغاز بعثت نخستین آیات سوره علق بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده است.
طرفداران دیدگاه دوم اندك است. صریح‏ترین كسى كه در این زمینه سخن گفته، «زمخشرى‏» در تفسیر «كشاف‏» (23)است.
دیدگاه سوم روایتى است كه از جابر (24)نقل شده است. اگرچه هركدام از این دو دیدگاه ممكن است طرفداران اندكى نیز داشته باشند، اما در برابر سیل نظریات مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و نیز روایات فراوانى كه به برخى از آن‏ها اشاره شد و نیز ادعاى اجماع امت مسلمانرا به سادگى نمى‏توان رها كرد و از كنار آن گذشت.

بعثت و منت

در نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونى قرار داده شده است كه همگى طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال براى هدایت انسان، بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امكانات متعددى به او عطا كرده است، تا هم بتواند نیروى خود را صرف ارضاى نفسانیات كند و هم با امكانات و نیروى داده شده،بر خواهش‏هاى نفسانىغلبه کند و كشش‏هاى درونى را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز كند; یكى در درون انسان كه عقل است و دیگرى پیامبران الهى كه این راهنما از طریق وحى براى انسان فرستاده مى‏شود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل داراى خطا و نقصان است. برترین هادى، آن است كه داراى مقام عصمت و مرتبط با وحى باشد، تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت‏ بزرگ ترین نعمت ‏خداوند بربشراست و جا دارد كه خداوند براین نعمت منت گذارد و این احسان و نیكویى را به رخ آنان بكشد، چنان كه مى‏فرماید:
«لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبین‏»(آل عمران/ 164)
خداوند برمؤمنان منت نهاد (نعمت ‏بزرگى بخشید)، هنگامى كه درمیان آن‏ها پیامبرى از خودشان برانگیخت كه آیات او را برآن‏ها بخواند و آن‏ها را پاك كند و كتاب و حكمت ‏بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهى آشكار بودند.
خداوند در آیه فوق به خاطر بعثت پیامبراسلام صلى الله علیه و آله برمؤمنان منت مى‏نهد و این نعمت ‏بزرگ و معنوى را به رخ آنان مى‏كشد.
ممكن است كسى تصور كند كه منت گذارى، كار صحیحى نیست، چرا خداوند در این جا منت مى‏گذارد؟ مگر بعثت چه ویژگى هایى دارد و هدف از آن چیست؟
واژه منت از «من‏» به معناى چیزى است كه با آن وزن مى‏كنند (سنگ كیلو) . و نیز به معناى نعمت ‏سنگین و باعظمت نیز به كار مى‏رود. بنابراین هر نعمت ‏سنگین و گرانبهایى را منت گویند. كاربرد این واژه دو گونه است: قولى و فعلى(25).
اگر كسى عملا نعمت ‏بزرگى به دیگرى بدهد، این همان منت عملى است كه بیشتر در مسائل تربیتى و هدایتى و معنوى كاربرد دارد و پسندیده و ارزنده است. كه برخى گفته‏اند: این منت مختص به خداى متعال است. اگر كسى كار كوچك خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیگرى بكشد و آن را بزرگ جلوه دهد، كارى است ‏بسیار زشت، كه این از منت‏هاى بشرى است. در نتیجه، منت‏گذارى بربخشیدن نعمت‏هاى بزرگ كه از جمله آن‏ها نعمت رسالت است، منتى زیباست و «من الله‏» یعنى انعم الله، خداوند نعمت ‏بزرگى بخشید و در اختیار مؤمنان قرار داد. چنان كه در جاى دیگر خداوند به خاطر هدایت كردن انسان‏ها به ایمان، بر آن‏ها منت مى‏گذارد. «بل الله یمن علیكم ان هداكم للایمان‏».(حجرات/17 )
اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشكلات و خسارت‏هاى زیادى متحمل شده‏اند، نباید فراموش كنند كه خداوند بزرگ‏ ترین نعمت را در اختیار آن‏ها گذاشته و پیامبرى مبعوث كرد تا انسان‏ها را تربیت كند و از گمراهى‏ها باز دارد. بنابراین هر اندازه براى حفظ این نعمت ‏بزرگ تلاش و كوشش شود و هر بهایى پرداخته شود، بازهم ناچیز است. (26)

فلسفه و اهداف بعثت

پس از قرن‏ها تحقیق و بررسى درباره مسائل دینى، هنوز پرده از اسرار بسیارى از آن‏ها برداشته نشده است، كه از جمله آن‏ها اسرار نهفته نبوت و بعثت است،اگرچه از ظواهر آیات قرآن مى‏توان استفاده كرد كه بعثت پیامبران الهى، به ویژه پیامبراسلام صلى الله علیه و آله داراى اهدافى مى‏باشد كه بیان خواهد شد و تنها در آیه مورد بحث كه خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهم‏ترین آن‏ها اشاره شده است:
«یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمة‏»
1- تلاوت آیات الهى
«یتلوا» از واژه «تلاوت‏» به معناى پى‏درپى آوردن، پیروى كردن و خواندن با نظم است، (27)كه شامل پیروى كردن در حكم وخواندن منظم آیات الهى همراه باتدبر نیز مى‏شود، گویا تلاوت كننده از آیات پیروى كرده یا حروف و كلمات را در پى یكدیگر قرار داده است. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با خواندن آیات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افكار مردم با این آیات، آن‏ها را آماده تربیت مى‏نماید، كه مقدمه تعلیم و تربیت است.
2- تربیت
یكى از مهم‏ترین برنامه‏هاى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله تربیت انسان‏هاست. تربیت ‏به معناى فراهم كردن زمینه‏ها و عوامل براى به فعلیت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاى انسان در جهت مطلوب است.او باید زمینه‏ها را براى انسان‏ها آماده كند تا از نظر عملى بهترین رابطه را با خداى خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعى (حكومت و سیاسات)، با خانواده خود (حقوق خانوادگى) و با نفس خود (اخلاق و تهذیب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گیرند. پیامبر صلى الله علیه و آله منجى بشریت است. یكى از دانشمندان فرانسوى مى‏گوید: «بزرگ‏ترین قانون اصلاح و تعلیم و تربیت همان حقایقى است كه به نام وحى، قسمت ‏به قسمت ‏بر محمد صلى الله علیه و آله نازل شده و امروز به نام قرآن در بین بشراست.» (28)
پیامبراسلام صلى الله علیه و آله در مدتى كوتاه، انسان هایى بزرگ، مانند على علیه السلام، زهرا علیها السلام، سلمان فارسى، ابوذر، مقداد و... را تربیت كرد. حضرت محمد صلى الله علیه و آله كاشف معدن‏هاى نهفته انسانیت ‏بود. زیرا «الناس معادن كمعادن الذهب و الفضه‏»، مردم مانند معدن‏هاى طلا و نقره هستند.
انسان داراى استعدادهاى نهفته است كه براى بهره ‏ورى صحیحباید آنها را کشف کردتا به ارزش حقیقى خود دست ‏یابند.
كلمه «یزكیهم‏» از ماده «زكوة‏» و زكآء» به معناى رشد و زیادى است (29)، كه در این‏جا به معناى تربیت و پاكسازى است و شامل پاك شدن از آلودگى‏هاى اعتقادى، اخلاقى و رفتارى مى‏باشد. اگرچه واژه تربیت ازماده «ربو» به معناى افزایش و نمو است، اما در قرآن كریم مفهوم تهذیب نفس با واژه تزكیه آمده است:
«قد افلح من زكیها»)شمس/8)
«قد افلح من تزكى‏»(اعلی/14)
«رستگار شد كسى كه خود را تزكیه كرد.»
واژه تربیت در قرآن در جنبه‏هاى جسمانى و مادى به كار رفته است، نظیر:
«الم نربك فینا ولیدا»(شعراء/18)
«آیا در دوران كودكى تو را در میان جمع خود تربیت نكردیم؟»
كه سخن فرعون است كه خود را مربى موسى معرفى مى‏كند، یعنى از نظر جسمانى و امكانات مادى تو را بزرگ كردم. اهمیت اخلاق و تزكیه نفس بركسى پوشیده نیست. جوامع مختلف به آن نیازمندند، زیرا تنها راه نجات از گمراهى‏ها، فسادها، جهل، جنگ و خونریزى‏ها و... در پرتو اخلاق صحیح و آراسته شدن به ارزش‏ها و مكارم اخلاقى است. پیامبراسلام صلى الله علیه وآله‏ هدف از بعثت ‏خود را كامل كردن مكارم اخلاق بیان كرده است:
«بعثت لاتمم مكارم الاخلاق‏» (30)من براى كامل‏كردن فضایل اخلاقى مبعوث شده‏ام.
یكى از دانشمندان فرانسوى مى‏گوید: «اى محمد! اى آورنده قرآن! كجایى؟ بیا و دست ما را بگیر و به باغ و صحرا و چمن و به هر جایى كه خواهى ببر. تو اگر ما را به میان دریا ببرى، خواهیم رفت، زیرا تو عالم به حیات و زندگى ما هستى!» (31)
پى‏نوشت ها:

1- بحارالانوار، ج 18، ص 206.
2- همان، ص 184.
3- «حرا» نام كوهى است كه در شمال مكه قرار دارد. در نقطه شمالى آن غارى است كه ارتفاع آن به قدر یك قامت انسان است. قسمتى از داخل غار با نور خورشید روشن مى‏شود و قسمت‏هاى دیگر آن در تاریكى است. (ر.ك: فرازهایى از تاریخ پیامبراسلام (ص)، ص 92) .
4- تلخیص التمهید، ج 1، ص 62.
5- طبقات الكبرى، ج 1، ص 192/ تاریخ طبرى، ج 2، ص 44/ الكامل فى‏التاریخ، ج 2، ص 30.
6- الكامل فى‏التاریخ، ج 2، ص 30.
7- تاریخ طبرى، ج 2، ص 44.
8- الكامل فى‏التاریخ، ج 2، ص 30.
9- تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 30.
10- مجمع البیان، ج 10، ص 780.
11- همان.
12- مروج الذهب، ج 2، ص 282.
13- سیره نبوى، ج 1، ص 239.
14- الكامل فى‏التاریخ، ج 2، ص 32.
15- تاریخ طبرى، ج 2، ص 45.
16- الاتقان، سیوطى، ج 1، ص 95.
17- تلخیص التمهید، ج 1، ص 84.
18- برهان، بدرالدین زركشى، ج 1، ص 206.
19- اصول كافى، ج 2، ص 628.
20- بحارالانوار، ج 2، ص 206.
21- جامع البیان فى‏تاویل القرآن (تفسیر طبرى)، ابوجعفر محمدبن طبرى، ج 1، ص 646.
22- درالمنثور، سیوطى، ج 5، ص 562.
23- كشاف، زمخشرى، ج 4، ص 775.
24- صحیح مسلم، شرح النووى، ج 2، ص 205.
25- مفردات راغب، واژه «من‏» .
26- مجمع البیان، ج 2، ص 875.
28- در منگهمDermnghem، دانشمند فرانسوى، به نقل از بانك تكبیر (بعثت‏بنوى)، ص 283.
29- مفردات راغب، واژه «زكا» .
30-مجمع البیان،ج1،ص429.
30- بحارالانوار، ج 70، ص 372.
31- ژان ژاك روسو،j.j. Rosseey، دانشمند معروف فرانسوى، به نقل از بانك تكبیر (بعثت نبوى) .

صلوات;124421 نوشت:
هماهنگى آغاز بعثت ‏با نازل شدن نخستین آیات قرآن كریم، باعث ‏شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث ‏به بررسى و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر(ص) بپردازند. دیدگاه‏هایى در این باره وجود دارد كه مهم‏ترین آن‏ها عبارتند از: 1- پنج آیه نخست ‏سوره علق. 2- سوره فاتحة الكتاب.(10)

سلام
جمع بین این دو دیدگاه امکان پذیر است چه اینکه بزرگان قائل به دو نزول برای قرآن هستند . انزال ( نزول دفعی ) تنزیل ( نزول تدریجی ) . لذا می توان گفت در نزول تدریجی که از مبعث رسول اکرم ص آغاز شده است سوره علق نازل شده است اما در انزال ترتیب به همان نحوی است که اکنون در قرآنها مشاهده می کنیم که اولش سوره حمد است .
موفق باشید

خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند.انگاه که در عصر جاهلیت ها بیشتر مردم . پیمان خدا را نادیده انگاشتند. و حق پروردگار را نشناختند .و برابر او به خدایان دروغین روی اوردند. وشیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت. واز پرستش او جدا کرد. خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود. و هر چند گاه متناسب با خواسته های انسان ها . رسولان خود را پی در پی اعزام کرد. تا وفاداری به پیمان فطرت را از انان باز جویند.و نعمت های فراموش شده را به یاد اورند. و با ابلاغ احکام الهی . حجت را بر انها تمام نمایند. و توانمندی های پنهان شده عقل را اشکار سازند. و نشانه های قدرت خدا را معرفی کنند. مانند: سقف بلند پایه اسمان ها بر فراز انسانها . گاهواره گسترده زمین در زیر پای انها .و وسایل و عوامل حیات و زندگی. و راه های مرگ و مردن . و مشکلات و رنج های پیر کننده .و حوادث پی در پی که همواره بر سر راه ادمیان است. خداوند هرگز انسان ها را بدون پیامبر . یا کتابی اسمانی .یا برهانی قاطع . یا راهی استوار رها نساخته است.پیامبرانی که با اندک بودن یاران و فراوانی انکار کنندگان . هرگز در انجام وظیفه خود کوتاهی نکردند. بعضی از پیامبران .بشارت ظهور پیامبر اینده را دادند. و برخی دیگر را پیامبران گذشته معرفی کردند. بدین گونه قرنها پدید امد. و روزگاران سپری شد. پدران رفتند و فرزندان جای انها را گرفتند.
مولا علی علیه السلام . یا حق.