جمع بندی سرنوشت غیر مسلمانان در آخرت بهشت یا جهنم؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سرنوشت غیر مسلمانان در آخرت بهشت یا جهنم؟

سلام
افراد مذهبی به طور کلی به دو دسته تقسیم میشن!
گروه اول: گروهی که معتقده فقط دین و مذهب و اعتقاد خودشون درسته و دیگران در بهشت جایی ندارن!
گروه دوم: گروهی که معتقده ادیان مثل یه امتحانن که از یک تا بیست نمره میگیرن و مثلا کسی که مذهبش اسلام شیعه باشه، تو بهشت جایگاه بهتری نسبت به مسیحی داره!
گروه اول که بیشتر نماد گروه های افراطی و تندرو فرض میشه و کمتر ازش حمایت میشه!(مثل داعش)
اغلب مردم مذهبی اگه اشتباه نکنم جزو گروه دوم محسوب میشن!
ولی آیا از نظر منطقی کدوم دیدگاه درستتره!؟ بزارید مثالی بزنم! در اسلام یکی از راه های سرراست جهنم، خوردن شرابه!! در مسیحیت، یه مراسم مذهبی هست که داخلش شراب سرو میشه و مطمئنا مراسم مذهبی یعنی مراسم دارای اجر معنوی که نتیجه ش میشه رفتن به بهشت! ایندو دو رفتار مشابه با دو نتیجه کاملا متضادن که فقط بسته به اینکه تو کدوم خانواده بدنیا بیای، نتیجه ش مشخص میشه!! سوالی که پیش میاد اینه که آیا خوردن شراب خوبه یا بد!؟ از دید اسلام بده! پس چطور یه مسیحی با انجام کار بد میتونه بره بهشت!!؟ اگه بگید مرتبه ش متفاوت میشه، سوالی که برام پیش میاد اینه که یعنی اگه مسلمونا هم شراب بخورن، جهنمی نمیشن و یه جایگاه پایینتر تو بهشت صاحب میشن!؟
این فقط یه مثال بود! عقاید و رفتار های متضاد و متفاوت زیادی توی ادیان مختلف هست! طبق نظر گروه دوم، همه ی اونا میتونن به بهشت برن! اگه اینطوره، به این معنی نیست که با هر اعمالی، میشه به بهشت رفت و بطور کلی اومدن دین، کاری بیهوده بوده از اولش!؟ این خودش یه جور تناقضه!
ولی گروه اول که کم طرفداره چطور!؟ مردم همیشه میخوان چیزای خوشآیندشونو قبول کنن و بگن بغیر از اون چیزی وجود نداره!! پس منطقیه که به جای اینکه از این گروه حمایت کنن، برن سراغ گروه خوش بینایی که تخیل قویی دارن و بطور کلی واقعیتو نادیده بگیرن! هر جور که نگاه کنیم، نظر گروه اول منطقی تر و واقعی تر از گروه دومه!

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Arial"][="Blue"]با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی

برای بررسی این سوال باید به مساله حقانیت ادیان و بحث نجات اخروی پیروان ادیان بپردازیم.
این مساله ذیل عنوان پلورالیزم و دو مفهوم مقابل آن یعنی شمول گرایی و انحصار گرایی قابل طرح است.
بنابراین:
اگر کسی دین خود را حق دانسته و تنها راه نجات اخروی را هم معتقد بودن به آن دین بداند، انحصار گرا خواهد بود.
اما اگر دین خود را حق بداند و در عین حال دیگران هم بتوانند در این راه قدم بگذارند(اگر چه به این دین خاص اعتقاد نداشته باشند) و رستگار شوند، شمول گرا خواهد بود.
پلورالیزم هم انواع مختلفی دارد که ما فقط به دو نوع آن یعنی پلورالیزم دینی و پلورالیزم نجات اشاره میکنیم:
پلورالیزم دینی تمام ادیان را حق میداند(به عبارتی هر دین آمیخته ای از حق و باطل است و هیچ کدام حق مطلق نیست) و به تبع این دیدگاه، همه آنها اهل نجات خواهند بود.
اما پلورالیزم نجات با حقانیت یک دین خاص هم قابل جمع است. بطوری که یک دین(اسلام) حق باشد اما اکثر انسانها اهل نجات اخروی باشند. فیلسوفان مسلمانی همچون: ابن سینا، ملاصدرا، علامه طباطبایی، امام خمینی و استاد مطهری رحمهم الله از هواداران این نظریه اند.
ابن سینا در این باره مینویسد:
انسانها به لحاظ حالات نفسانی یا از كمال عقل و اخلاق برخوردارند، یا بهره ای متوسط از عقل و اخلاق دارند و یا هیچ بهره ای از آنها ندارند. گروه اول (در كمال عقل و اخلاق) به سعادت كامل اخروی می رسند و گروه سوم (فاقد كمال عقلی و اخلاقی) جز رنج و اذیت بهره ای از آن جهان ندارند و گروه دوم كه بین آن دو قرار گرفته اند، در زمره اهل سلامت محسوب شده و بهره ای از خیرات حیات اخروی می برند.
هر یك از دو گروه اول و سوم (در كمال عقل و اخلاق یا فاقد آن دو) تعداد كمی دارند اما گروه دوم (بین آن دو) بیشترین افراد را در خود جای داده است.
از انضمام گروه اول و دوم به یكدیگر، گروه اهل نجات و سعادت شكل می گیرد كه واجد بیشترین افراد است و گروه سوم كه اهل شقاوت اند در اقلیت خواهند بود. بنابراین، در جهان آخرت، سعادت و خیر بر شقاوت و شرّ غالب است.(1)
امام خمینی نیز در این رابطه می فرماید:
سبب اینكه عمل [بسیاری از كافران] گناه و عصیان نیست و در نتیجه بر كار خود عقاب نمی شوند، این است كه اكثر آنان جز مقداری كم و اندك نسبت به حقیقت جاهل بوده و در جهل خود مقصر نیستند، بلكه قاصر می باشند.(2)
مرحوم شهید مطهری نیز غالب انسانها را اهل نجات دانسته و می نویسد:
شما اگر به همین مسیحیت تحریف شده نگاه كنید و بروید در دهات و شهرها، آیا هر كشیشی را كه می بینید، آدم فاسد و كثیفی است؟ و اللّه! میان همین ها صدی هفتاد هشتادشان مردمی هستند با یك احساس ایمانی و تقوا و خلوص كه به نام مسیح و مریم علیهما السلام چقدر راستی و تقوا و پاكی به مردم داده اند. تقصیری هم ندارند. آنها به بهشت می روند. كشیش آنها هم به بهشت می رود. پس حساب روحانیت حاكم فاسد مسیحی و پاپها را باید از اكثریت مبلغین و پیروان مسیح علیه السلام جدا كرد.(3)
این مطلب در روایات هم مورد اشاره قرار گرفته است. بطوری که بین مومن و کافر گروهی به عنوان «ضال» مطرح شده که با شرایطی مشمول رحمت واسعه الهی خواهند شد.(4) و در برخی روایات گروه ضال به چهار دسته تقسیم شده اند: مستضعفان، اهل اعراف، مؤمنان گناهکار که: «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً»؛ «کار خوب و بد را به هم آمیختند.» و وانهاده به امر خداوند که: «مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللّهِ»؛ «واگذارشدگان به فرمان خدا.» تقسیم نموده اند.
برخی از روایات تلویحا و برخی دیگر تصریحا، بر بهشتی بودن مستضعفان دلالت دارند؛ البته مشروط بر آنکه در حد امکان و وسع خود از اعمال حرام خودداری کرده و به انجام اعمال صالح پرداخته باشند.(5)

بنابراین نجات اغلب انسانها به معنای حقانیت اعتقاد و اعمال آنها نیست و نجات اکثر انسانها با حق بودن یک دین یا مذهب سازگار و مستدل خواهد بود.

ادامه دارد...


[/HR]1. اشارات و تنبیهات، ج 3، ص 325.
2. مكاسب محرمه، ج 1، ص133.
3. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 3، ص 439.
4. کافی، ج1، ص187.
5. الف) امام صادق(علیه السلام): «کسی که اهل روزه و نماز است و از محرمات خودداری کرده و تقوا پیشه نموده است، اما (ولایت اهل بیت علیهم السلام را) نمی داند و (اهل بیت علیهم السلام را) نمی رنجاند، خداوند چنین فردی را با رحمت خود داخل بهشت می گرداند.
ب) امام علی(علیه السلام) در پاسخ اشعث بن قیس که خطاب به آن حضرت می گوید: «اگر آنچه تو می گویی حق است، پس همه مسلمانان غیر از تو و پیروانت، هلاک خواهند شد.» می فرماید: «قسم به خدا که حق با من است؛ آن چنان که می گویم. و از امت مسلمان جز ناصبان و منکران و معاندان [در حق ما اهل بیت] هلاک نخواهند شد.

[/]

عامل;799784 نوشت:
با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی

برای بررسی این سوال باید به مساله حقانیت ادیان و بحث نجات اخروی پیروان ادیان بپردازیم.
این مساله ذیل عنوان پلورالیزم و دو مفهوم مقابل آن یعنی شمول گرایی و انحصار گرایی قابل طرح است.
بنابراین:
اگر کسی دین خود را حق دانسته و تنها راه نجات اخروی را هم معتقد بودن به آن دین بداند، انحصار گرا خواهد بود.
اما اگر دین خود را حق بداند و در عین حال دیگران هم بتوانند در این راه قدم بگذارند(اگر چه به این دین خاص اعتقاد نداشته باشند) و رستگار شوند، شمول گرا خواهد بود.
پلورالیزم هم انواع مختلفی دارد که ما فقط به دو نوع آن یعنی پلورالیزم دینی و پلورالیزم نجات اشاره میکنیم:
پلورالیزم دینی تمام ادیان را حق میداند(به عبارتی هر دین آمیخته ای از حق و باطل است و هیچ کدام حق مطلق نیست) و به تبع این دیدگاه، همه آنها اهل نجات خواهند بود.
اما پلورالیزم نجات با حقانیت یک دین خاص هم قابل جمع است. بطوری که یک دین(اسلام) حق باشد اما اکثر انسانها اهل نجات اخروی باشند. فیلسوفان مسلمانی همچون: ابن سینا، ملاصدرا، علامه طباطبایی، امام خمینی و استاد مطهری رحمهم الله از هواداران این نظریه اند.
ابن سینا در این باره مینویسد:
انسانها به لحاظ حالات نفسانی یا از كمال عقل و اخلاق برخوردارند، یا بهره ای متوسط از عقل و اخلاق دارند و یا هیچ بهره ای از آنها ندارند. گروه اول (در كمال عقل و اخلاق) به سعادت كامل اخروی می رسند و گروه سوم (فاقد كمال عقلی و اخلاقی) جز رنج و اذیت بهره ای از آن جهان ندارند و گروه دوم كه بین آن دو قرار گرفته اند، در زمره اهل سلامت محسوب شده و بهره ای از خیرات حیات اخروی می برند.
هر یك از دو گروه اول و سوم (در كمال عقل و اخلاق یا فاقد آن دو) تعداد كمی دارند اما گروه دوم (بین آن دو) بیشترین افراد را در خود جای داده است.
از انضمام گروه اول و دوم به یكدیگر، گروه اهل نجات و سعادت شكل می گیرد كه واجد بیشترین افراد است و گروه سوم كه اهل شقاوت اند در اقلیت خواهند بود. بنابراین، در جهان آخرت، سعادت و خیر بر شقاوت و شرّ غالب است.(1)
امام خمینی نیز در این رابطه می فرماید:
سبب اینكه عمل [بسیاری از كافران] گناه و عصیان نیست و در نتیجه بر كار خود عقاب نمی شوند، این است كه اكثر آنان جز مقداری كم و اندك نسبت به حقیقت جاهل بوده و در جهل خود مقصر نیستند، بلكه قاصر می باشند.(2)
مرحوم شهید مطهری نیز غالب انسانها را اهل نجات دانسته و می نویسد:
شما اگر به همین مسیحیت تحریف شده نگاه كنید و بروید در دهات و شهرها، آیا هر كشیشی را كه می بینید، آدم فاسد و كثیفی است؟ و اللّه! میان همین ها صدی هفتاد هشتادشان مردمی هستند با یك احساس ایمانی و تقوا و خلوص كه به نام مسیح و مریم علیهما السلام چقدر راستی و تقوا و پاكی به مردم داده اند. تقصیری هم ندارند. آنها به بهشت می روند. كشیش آنها هم به بهشت می رود. پس حساب روحانیت حاكم فاسد مسیحی و پاپها را باید از اكثریت مبلغین و پیروان مسیح علیه السلام جدا كرد.(3)
این مطلب در روایات هم مورد اشاره قرار گرفته است. بطوری که بین مومن و کافر گروهی به عنوان «ضال» مطرح شده که با شرایطی مشمول رحمت واسعه الهی خواهند شد.(4) و در برخی روایات گروه ضال به چهار دسته تقسیم شده اند: مستضعفان، اهل اعراف، مؤمنان گناهکار که: «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً»؛ «کار خوب و بد را به هم آمیختند.» و وانهاده به امر خداوند که: «مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللّهِ»؛ «واگذارشدگان به فرمان خدا.» تقسیم نموده اند.
برخی از روایات تلویحا و برخی دیگر تصریحا، بر بهشتی بودن مستضعفان دلالت دارند؛ البته مشروط بر آنکه در حد امکان و وسع خود از اعمال حرام خودداری کرده و به انجام اعمال صالح پرداخته باشند.(5)

بنابراین نجات اغلب انسانها به معنای حقانیت اعتقاد و اعمال آنها نیست و نجات اکثر انسانها با حق بودن یک دین یا مذهب سازگار و مستدل خواهد بود.

ادامه دارد...


[/HR]1. اشارات و تنبیهات، ج 3، ص 325.
2. مكاسب محرمه، ج 1، ص133.
3. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 3، ص 439.
4. کافی، ج1، ص187.
5. الف) امام صادق(علیه السلام): «کسی که اهل روزه و نماز است و از محرمات خودداری کرده و تقوا پیشه نموده است، اما (ولایت اهل بیت علیهم السلام را) نمی داند و (اهل بیت علیهم السلام را) نمی رنجاند، خداوند چنین فردی را با رحمت خود داخل بهشت می گرداند.
ب) امام علی(علیه السلام) در پاسخ اشعث بن قیس که خطاب به آن حضرت می گوید: «اگر آنچه تو می گویی حق است، پس همه مسلمانان غیر از تو و پیروانت، هلاک خواهند شد.» می فرماید: «قسم به خدا که حق با من است؛ آن چنان که می گویم. و از امت مسلمان جز ناصبان و منکران و معاندان [در حق ما اهل بیت] هلاک نخواهند شد.


سلام
بحث شما بیشتر درباره ی فهم دیندار و اعمال دینه! منظور من بیشتر روی اعمال دین و رسیدن به خداست! قبلا یه فیلم دیده بودم که تقریبا بیشتر اعمال بیشتر ادیان داخل هندو نشون داده بود! و هندم که تقریبا تمام مذاهبو داره!! اونجا می شد به وضوح دید که این اعمال چقدر در تناقضن! مثلا همون مثال شرابو که زدم!
اگه واقعا اعمال مهم نیستن، چرا تو هیچ دینی نگفته که هر چیزی که فکر می کنید درسته رو انجام بدید!؟ اصلا چه نیازی به دستورات دینی بود، اگه با هر عملی میشه به بهشت رفت!؟ چون نمیشه که یه چیزی برای یه گروه(که شباهتی هم ممکنه به هم نداشته باشن) خوب باشه و برای گروه دیگه بد!؟

منتظر ادامه هم هستم!

[="Arial"][="Blue"]سلام
در ادامه می خواستم به برخی جملات شما پاسخ بدهم:

Masood11;797715 نوشت:
بزارید مثالی بزنم! در اسلام یکی از راه های سرراست جهنم، خوردن شرابه!! در مسیحیت، یه مراسم مذهبی هست که داخلش شراب سرو میشه و مطمئنا مراسم مذهبی یعنی مراسم دارای اجر معنوی که نتیجه ش میشه رفتن به بهشت! ایندو دو رفتار مشابه با دو نتیجه کاملا متضادن که فقط بسته به اینکه تو کدوم خانواده بدنیا بیای، نتیجه ش مشخص میشه!! سوالی که پیش میاد اینه که آیا خوردن شراب خوبه یا بد!؟ از دید اسلام بده! پس چطور یه مسیحی با انجام کار بد میتونه بره بهشت!!؟

شراب در تمام ادیان حرام دانسته شده اما به دلیل تحریف برخی ادیان، این حکم برداشته شده است.
برای این مطلب ر.ک:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=21759&p=260086&viewfull=1#post260086
http://www.askdin.com/showthread.php?t=21759&p=260088&viewfull=1#post260088
http://www.askdin.com/showthread.php?t=21759&p=260089&viewfull=1#post260089
در حالت کلی احکامی که به مسائل اخلاقی بر میگرده در تمام ادیان یکسان است و پشتوانه عقلی هم دارد.
اما احکام عبادی در ادیان متفاوت است، مثلا نماز در ادیان به انحاء مختلف خوانده میشود. البته این اختلاف باعث تناقض و ... نیست چرا که هر دینی سطحی دارد و این تفاوت هم به همین دلیل است.

Masood11;797715 نوشت:
عقاید و رفتار های متضاد و متفاوت زیادی توی ادیان مختلف هست! طبق نظر گروه دوم، همه ی اونا میتونن به بهشت برن! اگه اینطوره، به این معنی نیست که با هر اعمالی، میشه به بهشت رفت و بطور کلی اومدن دین، کاری بیهوده بوده از اولش!؟ این خودش یه جور تناقضه!

پلورالیزم دینی را ما قبول نداریم که شما بفرمایید با عمل به هر دینی میشه به بهشت رفت. وقتی یک دین حق بود و کامل، اصلا عمل به ناحق و غیر کامل جایز نیست تا بگویید به هر حال با عمل به دیگر ادیان میتوان به بهشت رفت.
بنابراین نه امدن ادیان بی فایده است و نه تناقضی وجود دارد.

Masood11;799894 نوشت:
بحث شما بیشتر درباره ی فهم دیندار و اعمال دینه! منظور من بیشتر روی اعمال دین و رسیدن به خداست!

اولا عرض شد که اعمال اخلاقی و اعتقادی در بین ادیان واحد است.
ثانیا اختلاف در عبادات به معنای تناقض نیست بلکه صرفا تفاوتی است که ناشی از سطوح ادیان و شرایط خاص آنها است. به عبارتی اگر تمام اعمال ادیان مثل هم بود، پس امدن دین جدید چه معنایی داشت؟ پس تفاوت اعمال(عبادی) امری اجتناب ناپذیر است.
ثالثا اعمال، فرع بر پذیرش اصل اعتقاد به دین خاص است. بنابراین با نپذیرفتن دین خاص، این سردرگمی بین احکام طبیعی است.

Masood11;799894 نوشت:
اگه واقعا اعمال مهم نیستن، چرا تو هیچ دینی نگفته که هر چیزی که فکر می کنید درسته رو انجام بدید!؟ اصلا چه نیازی به دستورات دینی بود، اگه با هر عملی میشه به بهشت رفت!؟ چون نمیشه که یه چیزی برای یه گروه(که شباهتی هم ممکنه به هم نداشته باشن) خوب باشه و برای گروه دیگه بد!؟

از مطالب گذشته پاسخ این سوال هم روشن میشود.
در پناه حق باشید...[/]

عامل;799911 نوشت:
سلام
در ادامه می خواستم به برخی جملات شما پاسخ بدهم:

شراب در تمام ادیان حرام دانسته شده اما به دلیل تحریف برخی ادیان، این حکم برداشته شده است.
برای این مطلب ر.ک:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=21759&p=260086&viewfull=1#post260086
http://www.askdin.com/showthread.php?t=21759&p=260088&viewfull=1#post260088
http://www.askdin.com/showthread.php?t=21759&p=260089&viewfull=1#post260089
در حالت کلی احکامی که به مسائل اخلاقی بر میگرده در تمام ادیان یکسان است و پشتوانه عقلی هم دارد.
اما احکام عبادی در ادیان متفاوت است، مثلا نماز در ادیان به انحاء مختلف خوانده میشود. البته این اختلاف باعث تناقض و ... نیست چرا که هر دینی سطحی دارد و این تفاوت هم به همین دلیل است.


سلام
این تاپیکی که لینک دادید بیشتر منبعش اسلام بود! قرار نیست که اسلام بگه مردم برید مسیحی بشید! البته بطور کلی اینکه تاریخش چطور بوده تو بحث ما وارد نیست! مسئله اینه که الان نه تنها منع نمیکنه، بلکه شرابو تدهین میکنن و تو روز خاصی تو کلیسا میخورن!

نقل قول:
پلورالیزم دینی را ما قبول نداریم که شما بفرمایید با عمل به هر دینی میشه به بهشت رفت. وقتی یک دین حق بود و کامل، اصلا عمل به ناحق و غیر کامل جایز نیست تا بگویید به هر حال با عمل به دیگر ادیان میتوان به بهشت رفت.
بنابراین امدن ادیان بی فایده است و نه تناقضی وجود دارد.

یعنی شما از گروه دوم هستید تو پست اولم!؟ اگه آره تا بریم تو فاز دوم!

نقل قول:
اولا عرض شد که اعمال اخلاقی و اعتقادی در بین ادیان واحد است.
ثانیا اختلاف در عبادات به معنای تناقض نیست بلکه صرفا تفاوتی است که ناشی از سطوح ادیان و شرایط خاص آنها است. به عبارتی اگر تمام اعمال ادیان مثل هم بود، پس امدن دین جدید چه معنایی داشت؟ پس تفاوت اعمال(عبادی) امری اجتناب ناپذیر است.
ثالثا اعمال، فرع بر پذیرش اصل اعتقاد به دین خاص است. بنابراین با نپذیرفتن دین خاص، این سردرگمی بین احکام طبیعی است.

از مطالب گذشته پاسخ این سوال هم روشن میشود.
در پناه حق باشید...


در واقع اصلا واژه ی تناقض مهم نیست اینجا! مهم اینه که بفهمیم نظر اسلام چیه در این مورد! که آیا بهشت فقط برای مسلمانانه یا نه!

[="Arial"][="Blue"]سلام

Masood11;800129 نوشت:
این تاپیکی که لینک دادید بیشتر منبعش اسلام بود! قرار نیست که اسلام بگه مردم برید مسیحی بشید! البته بطور کلی اینکه تاریخش چطور بوده تو بحث ما وارد نیست! مسئله اینه که الان نه تنها منع نمیکنه، بلکه شرابو تدهین میکنن و تو روز خاصی تو کلیسا میخورن!

اون پستهایی که قرار دادم مربوط به تورات و انجیل بود. همون سه پست مد نظر بود. دوباره مراجعه بفرمایید.
اتفاقا با بررسی تورات و انجیل میتوان به حرمت اولیه و تحریف حرمت شراب پی برد.
بطور کلی چیزهایی که مفسده داشته باشند در تمام ادیان منع شده اند ولی احکام وضعی با هم تفاوت دارند.

Masood11;800129 نوشت:
یعنی شما از گروه دوم هستید تو پست اولم!؟ اگه آره تا بریم تو فاز دوم!

با توضیحاتی که داده شد، باید متوجه شده باشید که دیدگاه اسلامی با هر دو تقسیم بندی شما سازگار نیست.
اولی به تکفیر و دومی به پلورالیزم می انجامد...

Masood11;800129 نوشت:
در واقع اصلا واژه ی تناقض مهم نیست اینجا! مهم اینه که بفهمیم نظر اسلام چیه در این مورد! که آیا بهشت فقط برای مسلمانانه یا نه!

یک بار دیگه پست اول بنده رو مطالعه بفرمایید.[/]

عامل;800153 نوشت:
سلام

اون پستهایی که قرار دادم مربوط به تورات و انجیل بود. همون سه پست مد نظر بود. دوباره مراجعه بفرمایید.
اتفاقا با بررسی تورات و انجیل میتوان به حرمت اولیه و تحریف حرمت شراب پی برد.
بطور کلی چیزهایی که مفسده داشته باشند در تمام ادیان منع شده اند ولی احکام وضعی با هم تفاوت دارند.

با توضیحاتی که داده شد، باید متوجه شده باشید که دیدگاه اسلامی با هر دو تقسیم بندی شما سازگار نیست.
اولی به تکفیر و دومی به پلورالیزم می انجامد...


سلام
تا اونجا که خبر دارم تورات و قران خیلی به هم نزدیکن، پس با اون مشکلی نیست! ولی انجیلو مطمئن نیستم! ممکنه تو یه نسخه از انجیل اینطور باشه ولی فکر نکنم همشونو چنین چیزی رو داشته باشه! البته بطور کلی باز اون مراسم مذهبی با شرابو نمیشه منکر شد!!(کشیشا معتقدن که چون تدهین شده، پاک شده) یعنی میتونه بگه شراب بده ولی اینجوری خوب میشه! پس در کل راه در رو داره!

من دقیق متوجه نشدم! میشه یه توضیح نهایتا دو خطی از نظر اسلام در این باره بگید!

سلام

Masood11;801254 نوشت:
تا اونجا که خبر دارم تورات و قران خیلی به هم نزدیکن، پس با اون مشکلی نیست! ولی انجیلو مطمئن نیستم! ممکنه تو یه نسخه از انجیل اینطور باشه ولی فکر نکنم همشونو چنین چیزی رو داشته باشه! البته بطور کلی باز اون مراسم مذهبی با شرابو نمیشه منکر شد!!(کشیشا معتقدن که چون تدهین شده، پاک شده) یعنی میتونه بگه شراب بده ولی اینجوری خوب میشه! پس در کل راه در رو داره!

در تورات مطلب در مورد حرمت شراب بيشتر است و با اين ضميمه كه خود حضرت مسيح ميفرمايد من مويد شريعت حضرت موسي(ع) هستم، ميشه به اين نتيجه رسيد كه نبايد ناهمگوني بين اين دو دين در احكام حرمت وجود داشته باشه(از طرفي تدريج در بيان حرمت در اينجا راه نداره چون يهوديت قبل از مسيحيت شراب رو حرام كرده و همچنين معقول نيست كه دين سابق(يهود) شراب رو حرام بدونه و دين مسيح(ع) حلالش كنه! بعدا دين لاحق(اسلام) دوباره حرامش كنه!!!)

Masood11;801254 نوشت:
من دقیق متوجه نشدم! میشه یه توضیح نهایتا دو خطی از نظر اسلام در این باره بگید!

دين حق يكي است(رد پلوراليزم ديني)
با اين حال اكثر انسانها اهل نجات اند(اغلب گمراهان جاهل قاصر اند و مشمول لطف پروردگار قرار خواهند گرفت، رد انحصار گراياني چون تكفيريها)

عامل;801504 نوشت:
سلام

در تورات مطلب در مورد حرمت شراب بيشتر است و با اين ضميمه كه خود حضرت مسيح ميفرمايد من مويد شريعت حضرت موسي(ع) هستم، ميشه به اين نتيجه رسيد كه نبايد ناهمگوني بين اين دو دين در احكام حرمت وجود داشته باشه(از طرفي تدريج در بيان حرمت در اينجا راه نداره چون يهوديت قبل از مسيحيت شراب رو حرام كرده و همچنين معقول نيست كه دين سابق(يهود) شراب رو حرام بدونه و دين مسيح(ع) حلالش كنه! بعدا دين لاحق(اسلام) دوباره حرامش كنه!!!)

دين حق يكي است(رد پلوراليزم ديني)
با اين حال اكثر انسانها اهل نجات اند(اغلب گمراهان جاهل قاصر اند و مشمول لطف پروردگار قرار خواهند گرفت، رد انحصار گراياني چون تكفيريها)


سلام

تو این بحث فکر نکنم بررسی تاریخی تاثیری داشته باشه! چون بحث درباره ی الانه!
نظر کلی مسیحیت اینجا نوشته: عشای ربانی که گفته تقریبا در تمام فرقه های مسیحیت هست!
تو مواردی از ناسخ و منسوخ استفاده میکنن! پس از نظر تاریخی هم میشه توجیه ش کرد! و در کل گفته زیادش بده!

همیشه و به خصوص الان(عصر ارتباطات)، زمینه ی تحقیق فراهم بوده! اگه گذشته رو هم نادیده بگیریم، در حال حاضر جاهلی دست خود انسانه! میتونه تحقیق کنه و از جهل به علم برسه! که در نتیجه نمیشه گفت چون تحقیق نکرده، باید بهش جایزه بدیم!! مگه اینکه پیام ادیان این باشه که فکر نکنم چنین ادعایی داشته باشید!

[="Arial"][="Blue"]سلام عليكم

Masood11;801828 نوشت:
تو این بحث فکر نکنم بررسی تاریخی تاثیری داشته باشه! چون بحث درباره ی الانه!

در كل مسائلي كه انسان در دين با ان برخورد ميكند، بايد عقل پذير و داراي سابقه صدور الهي داشته باشد. اگر اين سابقه صدور مبهم و يا موهوم باشد، قابل تمسك نيست. به عبارتي اگر اين سابقه به دست فراموشي سپرده شود ممكن است انسان به خرافاتي هم كه امروزه بين عوام شايع است اعتماد كند و بگويد آنچه مهم است اين است كه امروزه به اين خرافات عمل ميشه!
بحثهايي مانند مراسم روحاني با شراب! تحريف شده بودن مسيحيت را روشن تر ميكند.
در هر حال بحث ما جزئي نبوده و اين مراسم و حليت شراب نزد مسيحيان نيست...
بلكه بحث همانطور كه اشاره كرديد مربوط به حقانيت دين و نجات اخروي است.

Masood11;801828 نوشت:
تو مواردی از ناسخ و منسوخ استفاده میکنن! پس از نظر تاریخی هم میشه توجیه ش کرد! و در کل گفته زیادش بده!

اين مطلب رو مد نظر داشته باشيد كه نسخ به مواردي تعلق ميگيرد كه فايده موقت داشته و بعد از انقضا مدت، آن حكم برداشته ميشود. با اين حال به نظر شما ميتوان براي شراب خواري و زوال عقل فايده موقتي(حدود 600 سال-تا ظهور اسلام-چرا كه دانشمندان اسلامی همگی متفقند که بسیاری از احکام شریعت‌های پیشین به وسیله احکام اسلام، و نیز برخی از احکام شریعت اسلام با احکام متاخر نسخ شده است) در نظر گرفت؟؟!

Masood11;801828 نوشت:
همیشه و به خصوص الان(عصر ارتباطات)، زمینه ی تحقیق فراهم بوده! اگه گذشته رو هم نادیده بگیریم، در حال حاضر جاهلی دست خود انسانه! میتونه تحقیق کنه و از جهل به علم برسه! که در نتیجه نمیشه گفت چون تحقیق نکرده، باید بهش جایزه بدیم!! مگه اینکه پیام ادیان این باشه که فکر نکنم چنین ادعایی داشته باشید!

تا حدودي حق با شماست و هر كس طالب حق باشد به آن ميرسد. اما با اين هجمه اسلام هراسي كه در غرب به راه افتاده و از قديم الايام مرسوم بوده اما امروزه به اوج خود رسيده، شايد بتوان گفت غالب انها حتي احتمال حقانيت اسلام را هم نميدهند چه رسد به تحقيق در باره آن... عبارت شهيد مطهري هم كه مشاهده فرموديد، شاهد اين مدعي است.

در پايان نكته كليدي اينست كه احكام فرع بر اعتقادات اند و تا زماني كه شخص بن ساختمان را نريخته نميتواند سقف و ديواري بنا كند. بحث در مورد حقانيت اديان از روي احكام شرعي و تكليفي آنها هم همينطور است.[/]

سوال:
کدام یک از دو دیدگاه زیر صحیح است؟
1.کسانی که معتقدند فقط دین و مذهب خودشان صحیح بوده و اهل نجات اند. بنابراین دیگر ادیان و مذاهب جایی در بهشت نخواهند داشت.
2.افرادی که معتقدند همه ادیان درجه و مرتبه ای از حقانیت را داشته و همگی اهل نجات اند، با این تفاوت که مراتب آنها در بهشت متفاوت خواهد بود.

پاسخ:
گروه اول انحصارگرا ها هستند؛ یعنی کسانی که دین خود را حق دانسته و تنها راه نجات اخروی را نیز معتقد بودن به آن دین بدانند.
گروه دوم هم قائلین به پلورالیزم دینی اند؛ یعنی افرادی که تمام ادیان را حق میداند(به عبارتی هر دین آمیخته ای از حق و باطل است و هیچ کدام حق مطلق نیست) و به تبع این دیدگاه، همه آنها اهل نجات خواهند بود.

اما از نظر اسلام، دین حق یکی است و با این حال غالب انسانها اهل نجات خواهند بود. به عبارتی پلورالیزم نجات با حقانیت یک دین خاص هم قابل جمع است. بطوری که یک دین(اسلام) حق باشد اما اکثر انسانها اهل نجات اخروی باشند. این مطلب در روایات مورد اشاره قرار گرفته است. بطوری که بین مومن و کافر گروهی به عنوان «ضال» مطرح شده که با شرایطی مشمول رحمت واسعه الهی خواهند شد.(1)
و در برخی روایات گروه ضال به چهار دسته تقسیم شده اند: مستضعفان، اهل اعراف، مؤمنان گناهکار که: «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً»؛ «کار خوب و بد را به هم آمیختند.» و وانهاده به امر خداوند که: «مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللّهِ»؛ «واگذارشدگان به فرمان خدا.» تقسیم نموده اند.

برخی از روایات تلویحا و برخی دیگر تصریحا، بر بهشتی بودن مستضعفان دلالت دارند؛ البته مشروط بر آنکه در حد امکان و وسع خود از اعمال حرام خودداری کرده و به انجام اعمال صالح پرداخته باشند.(2)

از طرفی فیلسوفان مسلمان همچون: ابن سینا، ملاصدرا، علامه طباطبایی، امام خمینی و استاد مطهری (رحمهم الله) از طرفداران این نظریه اند.
ابن سینا در این باره مینویسد:
انسانها به لحاظ حالات نفسانی یا از كمال عقل و اخلاق برخوردارند، یا بهره ای متوسط از عقل و اخلاق دارند و یا هیچ بهره ای از آنها ندارند. گروه اول (در كمال عقل و اخلاق) به سعادت كامل اخروی می رسند و گروه سوم (فاقد كمال عقلی و اخلاقی) جز رنج و اذیت بهره ای از آن جهان ندارند و گروه دوم كه بین آن دو قرار گرفته اند، در زمره اهل سلامت محسوب شده و بهره ای از خیرات حیات اخروی می برند.

هر یك از دو گروه اول و سوم (در كمال عقل و اخلاق یا فاقد آن دو) تعداد كمی دارند اما گروه دوم (بین آن دو) بیشترین افراد را در خود جای داده است.
از انضمام گروه اول و دوم به یكدیگر، گروه اهل نجات و سعادت شكل می گیرد كه واجد بیشترین افراد است و گروه سوم كه اهل شقاوت اند در اقلیت خواهند بود. بنابراین، در جهان آخرت، سعادت و خیر بر شقاوت و شرّ غالب است.(3)

امام خمینی نیز در این رابطه می فرماید:
سبب اینكه عمل [بسیاری از كافران] گناه و عصیان نیست و در نتیجه بر كار خود عقاب نمی شوند، این است كه اكثر آنان جز مقداری كم و اندك نسبت به حقیقت جاهل بوده و در جهل خود مقصر نیستند، بلكه قاصر می باشند.(4)

مرحوم شهید مطهری نیز غالب انسانها را اهل نجات دانسته و می نویسد:
شما اگر به همین مسیحیت تحریف شده نگاه كنید و بروید در دهات و شهرها، آیا هر كشیشی را كه می بینید، آدم فاسد و كثیفی است؟ و اللّه! میان همین ها صدی هفتاد هشتادشان مردمی هستند با یك احساس ایمانی و تقوا و خلوص كه به نام مسیح و مریم علیهما السلام چقدر راستی و تقوا و پاكی به مردم داده اند. تقصیری هم ندارند. آنها به بهشت می روند. كشیش آنها هم به بهشت می رود. پس حساب روحانیت حاكم فاسد مسیحی و پاپها را باید از اكثریت مبلغین و پیروان مسیح علیه السلام جدا كرد.(5)

بنابراین نجات اغلب انسانها به معنای حقانیت اعتقاد و اعمال آنها نیست و نجات اکثر انسانها با حق بودن یک دین یا مذهب سازگار و مستدل خواهد بود.

منابع


[/HR]1. کافی، ج1، ص187.
2. الف) امام صادق(علیه السلام): «کسی که اهل روزه و نماز است و از محرمات خودداری کرده و تقوا پیشه نموده است، اما (ولایت اهل بیت علیهم السلام را) نمی داند و (اهل بیت علیهم السلام را) نمی رنجاند، خداوند چنین فردی را با رحمت خود داخل بهشت می گرداند.
ب) امام علی(علیه السلام) در پاسخ اشعث بن قیس که خطاب به آن حضرت می گوید: «اگر آنچه تو می گویی حق است، پس همه مسلمانان غیر از تو و پیروانت، هلاک خواهند شد.» می فرماید: «قسم به خدا که حق با من است؛ آن چنان که می گویم. و از امت مسلمان جز ناصبان و منکران و معاندان [در حق ما اهل بیت] هلاک نخواهند شد.
3. اشارات و تنبیهات، ج 3، ص 325.
4. مكاسب محرمه، ج 1، ص133.
5. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 3، ص 439.

موضوع قفل شده است