جمع بندی آیه 69 سوره عنکبوت می گوید: جاهل قاصر وجود ندارد؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیه 69 سوره عنکبوت می گوید: جاهل قاصر وجود ندارد؟

ایا طبق ایه 69 سوره عنکبوت جاهل قاصر وجود ندارد?

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد یاسین


«وَ الَّذِينَ جَاهَدُواْ فِينَا لَنهَدِيَنهَّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِين»
[1] (و كسانى كه در اقامه دين ما مجاهده مى‏‌كنند ما به سوى راه‏‌هاى خود هدايت‌شان مى‌‏كنيم و خدا همواره با نيكوكاران است ).
منظور از «سبل» در اينجا راه‌هاى مختلفى است كه به سوى خدا منتهى مى‌شود: راه جهاد با نفس، راه مبارزه با دشمنان، راه علم و دانش و فرهنگ، خلاصه جهاد در هر يک از اين راهها سبب هدايت به مسيرى است كه به خدا منتهى مى‌شود.
اين وعده‏ اى است كه خداوند مؤكدا به همه مجاهدان راهش داده، و با انواع تأكيدات (لام تأكيد و نون تأكيد ثقيله) آن را مؤكد ساخته و پيروزى و ترقى و موفقيت را در گرو دو چيز شمرده، «جهاد» و «خلوص نيت».
[2]

مسیر جهت تقرب به درگاه خداوند باز است و هر کس در این راه قدم بردارد، مورد لطف و رحمت و عنایت الهی قرار می‌گیرد و خداوند راه‌های تقرب را به او نشان می‌دهد. اگر کسی از این تقرب باز ماند و در راه خدا تلاش و مجاهده نکند و کوتاهی کند، در حقیقت قصور کرده است.

منابع و مآخذ:
1. عنکبوت،آیه69.
2. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج‏ 16، ص 349.

ا

یاسین;567383 نوشت:
[=Times New Roman][=Timesبew Roman][=Calibri]بسم الله الرحمن الرحیم[="Arial"]
[=Calibri]با سلام و احترام[="Arial"]
[=Calibri]«[=Calibri]وَ الَّذِينَ جَاهَدُواْ فِينَا لَنهَدِيَنهَّمْسُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِين»[1][=Calibri]([=Calibri]و كسانى كه در اقامه دين ما مجاهده مى‏كنند ما به سوى راه‏هاى خود هدايتشانمى‏كنيم و خدا همواره با نيكوكاران است ).[="Arial"]
[=Calibri]منظور از" سبل" در اينجا راههاىمختلفى است كه به سوى خدا منتهى مى‏شود: راه جهاد با نفس، راه مبارزه با دشمنان، راهعلم و دانش و فرهنگ، خلاصه جهاد در هر يك از اين راهها سبب هدايت به مسيرى است كه بهخدا منتهى مى‏شود.[="Arial"]
[=Calibri]اين وعده‏ اى است كه خداوند مؤكدا به همهمجاهدان راهش داده، و با انواع تاكيدات (لام تاكيد و نون تاكيد ثقيله) آن را مؤكد ساختهو پيروزى و ترقى و موفقيت را در گرو دو چيز شمرده،" جهاد" و" خلوص نيت".[2][="Arial"]
[=Calibri]مسیر جهت تقرب به درگاه خداوند باز است و هر کس در این راه قدم برداردمورد لطف و رحمت و عنایت الهی قرار می گیرد و خداوند راه های تقرب را به او نشانمی دهد. اگر کسی از این تقرب باز ماند و در راه خدا تلاش و مجاهده نکند و کوتاهیکند در حقیقت قصور کرده است.

[=Times New Roman]
[/HR]
[1][=Calibri] - سوره عنکبوت،آیه69.

[2][=Calibri] - [=Calibri]ير نمونه، ج‏16، ص: 349.[="Arial"]


پس میشود گفت هرکس در دنیا دین و ایین غلطی را پیروی میکند طبق این ایه مقصر خود اوست وهیچ حجتی در قیامت ندارد?یعنی طبق اين ايه در حال حاضر هر كسي كه شيعه نيست به يقين جهنمي است و به هيچ کس نمیتوان گفت جاهل قاصر???!!و یا مصتضعف فکری وجود خارجی ندارد?!!
حتی کسانی که حرف دین به انها نرسیده و یا ناب و خالص به انها نرسیده?همه مقصر خودشان اند??ایا این مسله با ایه98نسا در تضاد نیست?

هارب;567401 نوشت:
پس میشود گفت هرکس در دنیا دین و ایین غلطی را پیروی میکند طبق این ایه مقصر خود اوست وهیچ حجتی در قیامت ندارد?یعنی طبق اين ايه در حال حاضر هر كسي كه شيعه نيست به يقين جهنمي است و به هيچ کس نمیتوان گفت جاهل قاصر???!!و یا مصتضعف فکری وجود خارجی ندارد?!!
حتی کسانی که حرف دین به انها نرسیده و یا ناب و خالص به انها نرسیده?همه مقصر خودشان اند??ایا این مسله با ایه98نسا در تضاد نیست?

هارب;567401 نوشت:
پس میشود گفت هرکس در دنیا دین و ایین غلطی را پیروی میکند طبق این ایه مقصر خود اوست وهیچ حجتی در قیامت ندارد?یعنی طبق اين ايه در حال حاضر هر كسي كه شيعه نيست به يقين جهنمي است و به هيچ کس نمیتوان گفت جاهل قاصر???!!و یا مصتضعف فکری وجود خارجی ندارد?!!
حتی کسانی که حرف دین به انها نرسیده و یا ناب و خالص به انها نرسیده?همه مقصر خودشان اند??ایا این مسله با ایه98نسا در تضاد نیست?

بسم الله الرحمن الرحیم

هر فردی باید در حد توانش در مسیر تقرب و معرفت خداوند قدم بردارد، اگر انسانی شرایط تحقیق برای او فراهم باشد و تحقیق نکند و دنبال حق نباشد معذور نیست، اما کسانی که به هر دلیل امکان شناخت حق برایشان وجود ندارد و یا در تشخیص حق با وجود حق طلبی نتوانستند به نتیجه مطلوب برسند یا تحقیق شان را به پایان برسانند نزد خداوند معذورند.

إِنَّ الَّذينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي‏ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصيراً إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلاً»[1](كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و چرا با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.» آنها [فرشتگان‏] گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند. مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه براستى تحت فشار قرار گرفته‏ ا ند (و حقيقتاً مستضعفند)؛ نه چاره‏اى دارند، و نه راهى (براى نجات از آن محيط آلوده) مى‏ يابند.)

هيچ انسانى فى نفسه بى نياز از عفو الهى نيست و مستضعف نيز به علت جهلى كه بدان دچار است و به جهت اينكه در صدد تحصيل سعادت بر نيامده است نيازمند عفو الهى است‏.[2]
این دو آیه مربوط به افرادی می باشد که قدرت مهاجرت و رفتن از مکه به مدینه را ندارند.

مردان و زنان و كودكانى كه هيچ راه چاره‏اى براى هجرت و هيچ طريقى براى نجات از آن محيط آلوده نمى‏يابند، از اين حكم مستثنى هستند، زيرا واقعا اين دسته معذورند و خداوند ممكن نيست تكليف ما لا يطاق كند.

در ادامه خداوند می فرماید:« " ممكن است اينها مشمول عفو خداوند شوند و خداوند همواره بخشنده و آمرزنده بوده است".»[3]



[/HR][1] - سوره نساء،آیه97-98.

[2] - ترجمه تفسير الميزان، ج‏5، ص: 81

[3] - سوره نساء،آیه99.


سلام

یاسین;567469 نوشت:
کسانی که به هر دلیل امکان شناخت حق برایشان وجود ندارد و یا در تشخیص حق با وجود حق طلبی نتوانستند به نتیجه مطلوب برسند یا تحقیق شان را به پایان برسانند نزد خداوند معذورند.
من احساس میکنم این بخش صحبتتون با پست قبلی در تضاد است.ممکنه توضیح بدین؟
یاسین;567383 نوشت:
مسیر جهت تقرب به درگاه خداوند باز است و هر کس در این راه قدم بردارد مورد لطف و رحمت و عنایت الهی قرار می گیرد و خداوند راه های تقرب را به او نشانمی دهد. اگر کسی از این تقرب باز ماند و در راه خدا تلاش و مجاهده نکند و کوتاه یکند در حقیقت قصور کرده است.

هارب;567502 نوشت:
سلاممن احساس میکنم این بخش صحبتتون با پست قبلی در تضاد است.ممکنه توضیح بدین؟

سلام.
ببخشید وسط بحث وارد شدم.

فکر میکنم مشکل اینجاست که شما معنای "جاهل" و معنای "مستضعف" را یکی می گیرید.

مستضعف به این معنی است که دین به او اصلا نرسیده، در محیط آلوده بوده، امکان هجرت نداشته، و ...
همچنین عقل ناقص داشتن و .. هم جزء مستضعف حساب می شود.

خب، هرچند تشخیص این امر، از عهده بشر خارج است و فقط خدا میتواند تشخیص دهد که کسی واقعا مستضعف بوده یا نه، اما اگر کسی واقعا مستضعف باشد، مشمول همان آیه 98 نسا هستند. (البته هم عرفا و هم فیلسوفان اسلامی بر این باورند که حتی مستضعفان هم بالاخره یکجا دین و حق و ولایت به آنها عرضه خواهد شد مثلا در برزخ، یا در رجعت و سپس آنها قدرت انتخاب خواهند داشت و بعد از آن تکلیفشان مشخص می شود. )

اما "جاهل" تعریف دیگری دارد. جاهل کسی است که عالم نیست.

برای مثال عرض میکنم (البته مثال کوچک است باید آن را بسط دهید):
مثلا من مسلمان هستم، و شیعه هستم، ولی قرائت نمازم ایراد دارد.. این جهل است و در واقع من جاهل هستم. اما این جهل پذیرفتی نیست.. چرا که کوشش در تصحیح قرائت خود نکرده ام..
نمیتوانم عذر بیاورم که من نمیدانستم، وظیفه این است که تلاش کند تا از جهل در آید (و خدا نیز در این موارد اگر کسی تلاش کند قطعا راهنمایی میکند و فرجی حاصل می شود)
یا نمیتوانم عذر بیاورم که فکر میکردم ولایت فقیه از اسلام نیست، چرا که میگویند چرا تحقیق نکردی و ...
یا نمیتوانم عذر بیاورم که فکر میکردم مسیحیت حق است و اسلام باطل است.. چرا که میگویند چرا تحقیق نکردی آنهم در عصر اینترنت و ... مگر راجع به اسلام نشنیده بودی؟

معنای جهاد هم همان "تلاش بسیار" می باشد.

موفق باشید.

بهشت و جهنم رفتن ربطی شیعه ندارد ربط به تسلیم خدا بودن دارد

هارب;567502 نوشت:
سلاممن احساس میکنم این بخش صحبتتون با پست قبلی در تضاد است.ممکنه توضیح بدین؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض بنده این است که همه انسانها در حد توان و امکان شان موظف شناخت وظایف دینی و معارف الهی هستند اگر کسی در این مسیر جانانه قدم بردارد خداوند راه های هدایت را به او نشان می دهد.

افرادی که به هر دلیل (مثلا استضعاف) امکان تحقیق برایشان وجود نداشته باشد نزد خداوند معذور می باشند. ولی افرادی که بدون دلیل موجه از انجام این وظیفه کوتاهی کنند معذور نیستند.

یاسین;567704 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض بنده این است که همه انسانها در حد توان و امکان شان موظف شناخت وظایف دینی و معارف الهی هستند اگر کسی در این مسیر جانانه قدم بردارد خداوند راه های هدایت را به او نشان می دهد.

افرادی که به هر دلیل (مثلا استضعاف) امکان تحقیق برایشان وجود نداشته باشد نزد خداوند معذور می باشند. ولی افرادی که بدون دلیل موجه از انجام این وظیفه کوتاهی کنند معذور نیستند.


متوجه هستم!!ولی منظو رم اینه که خدا در قرانش وعده ای داده که طالبان حق و هدایت رو به مقصد میرسونه حالا ما میگیم عده ای هستند که طالبند ولی به هدایت نمیرسند و به قولی میشوند مستضعف فکری یا جاهل قاصر یا... هر اسمی که براشون میذارين.به هر حال ادعا میکنیم کسانی هستند که خدا در مودر انها به وعدش عمل نکرده!!!این ممکنه?!!?وعده ای با این صراحت که چند جای دیگه به شکلهای دیگه هم به نظرم دیده میشه توی قران

AmirOmidvar;567521 نوشت:
سلام.
ببخشید وسط بحث وارد شدم.

فکر میکنم مشکل اینجاست که شما معنای "جاهل" و معنای "مستضعف" را یکی می گیرید.

مستضعف به این معنی است که دین به او اصلا نرسیده، در محیط آلوده بوده، امکان هجرت نداشته، و ...
همچنین عقل ناقص داشتن و .. هم جزء مستضعف حساب می شود.

خب، هرچند تشخیص این امر، از عهده بشر خارج است و فقط خدا میتواند تشخیص دهد که کسی واقعا مستضعف بوده یا نه، اما اگر کسی واقعا مستضعف باشد، مشمول همان آیه 98 نسا هستند. (البته هم عرفا و هم فیلسوفان اسلامی بر این باورند که حتی مستضعفان هم بالاخره یکجا دین و حق و ولایت به آنها عرضه خواهد شد مثلا در برزخ، یا در رجعت و سپس آنها قدرت انتخاب خواهند داشت و بعد از آن تکلیفشان مشخص می شود. )

اما "جاهل" تعریف دیگری دارد. جاهل کسی است که عالم نیست.

برای مثال عرض میکنم (البته مثال کوچک است باید آن را بسط دهید):
مثلا من مسلمان هستم، و شیعه هستم، ولی قرائت نمازم ایراد دارد.. این جهل است و در واقع من جاهل هستم. اما این جهل پذیرفتی نیست.. چرا که کوشش در تصحیح قرائت خود نکرده ام..
نمیتوانم عذر بیاورم که من نمیدانستم، وظیفه این است که تلاش کند تا از جهل در آید (و خدا نیز در این موارد اگر کسی تلاش کند قطعا راهنمایی میکند و فرجی حاصل می شود)
یا نمیتوانم عذر بیاورم که فکر میکردم ولایت فقیه از اسلام نیست، چرا که میگویند چرا تحقیق نکردی و ...
یا نمیتوانم عذر بیاورم که فکر میکردم مسیحیت حق است و اسلام باطل است.. چرا که میگویند چرا تحقیق نکردی آنهم در عصر اینترنت و ... مگر راجع به اسلام نشنیده بودی؟

معنای جهاد هم همان "تلاش بسیار" می باشد.

موفق باشید.


جاهل قاصر که مقصود بندست همان مستضعف فکری است.فرقی ندارند.جاهل قاصر رو این طور تعریف میکنند که یا میداند تفکر او غلط است ولی امکان دسترسی به تفکر درست رو ندارد و یا اصلا احتمال به غلط بودن تفکرش هم نمیدهد.این میشود همان مستضعف فکری که اگر وعده ی خدا در قران بخواهد عملی شود نباید وجود داشته باشد!!!

victoryone;567557 نوشت:
بهشت و جهنم رفتن ربطی شیعه ندارد ربط به تسلیم خدا بودن دارد

درسته منم اینو قبول دارم که قاعدتا خدا از هر کسی همونقدری انتظار دارد که میفهمد و خودش هم در قران همین رو میگه اما از ط ف دیگه طبق وعده ی خود قران کسی که غلط بداند ولی طالب راه راست باشد و بهش ن سد وجود ندارد...برای این گیج شدم...

هارب;567863 نوشت:

جاهل قاصر که مقصود بندست همان مستضعف فکری است.فرقی ندارند.جاهل قاصر رو این طور تعریف میکنند که یا میداند تفکر او غلط است ولی امکان دسترسی به تفکر درست رو ندارد و یا اصلا احتمال به غلط بودن تفکرش هم نمیدهد.این میشود همان مستضعف فکری که اگر وعده ی خدا در قران بخواهد عملی شود نباید وجود داشته باشد!!!

سلام مجدد

خلط مبحثی بوجود آمده، و آن ایراد در معانی جاهل است.

جاهل دو معنی دارد، یکی در مقابل عقل، و دیگری در مقابل علم

یکی در مقابل علم است که بنده توضیح دادم. در این خصوص جاهل قاصر وجود ندارد. (علم و جهل)

یکی در مقابل عقل است، که باز بنده بدون اشاره توضیح دادم، اگر نقص عقل داشته باشد مستضعف است و این تشخیصش با خداست (عقل و جهل)

اما گاهی جهلی که در مقابل عقل است، نقص عقل نیست، بلکه زائل کردن عقل است. توجیه است، نفس است، مال دنیاست و ... مثل وهابیت

والله اعلم

موفق باشید.

هارب;567859 نوشت:

متوجه هستم!!ولی منظو رم اینه که خدا در قرانش وعده ای داده که طالبان حق و هدایت رو به مقصد میرسونه حالا ما میگیم عده ای هستند که طالبند ولی به هدایت نمیرسند و به قولی میشوند مستضعف فکری یا جاهل قاصر یا... هر اسمی که براشون میذارين.به هر حال ادعا میکنیم کسانی هستند که خدا در مودر انها به وعدش عمل نکرده!!!این ممکنه?!!?وعده ای با این صراحت که چند جای دیگه به شکلهای دیگه هم به نظرم دیده میشه توی قران

سلام مجدد.

وعده ای که داده و آیه ای که بیان کردید مفهموم و عبارت جهاد (کوشش و تلاش بسیار) در آن است.
یعنی کسی که حقیقتا طالب هدایت باشد و در آن جهت قدم بردارد. یعنی دغدغه هدایت داشته باشد.

اما مستضعف، بدلیل همان مستضعف بودنش، اصلا دغدغه هدایت ندارد، یا عقلش ناقص است، یا امکان جهاد و .. ندارد.

اما با اینحال، در پست اولم هم اشاره کردم، آنها هم به حال خود رها نمیشوند، و خدا ابزار هدایت را برای آنها نیز قطعا قرار میدهد.
مشکل اینجاست که ما فقط دنیا و زمان را میبینیم..
در عالم برزخ، یا شاید رجعت به دنیا یا هرجای دیگر که ما از آن خبر نداریم، بهرحال به مستضعفین نیز حق (دین، ولایت، محبت اهل بیت و ..) بصورت شفاف ارائه خواهد شد، و قدرت انتخاب خواهند داشت و بعد تکلیفشان مشخص می شود.

یک سئوال دیگر که در پست اول شما بود، و آن اینکه تکلیف مثلا مسیحیان و .. (غیر شیعه) چه می شود؟ آیا همه جهنم میروند؟

در جواب باید گفت هم بله و هم خیر!
یعنی محال است کسی بدون پذیرش ولایت اهل بیت (ع) بهشت برود.

اما از سوی دیگر، عوالمی قبل از قیامت وجود دارد. سکرات موت، شب اول قبر، برزخ، مواقف قیامت و ...

یعنی ممکن است بسیاری از مسیحیان، کلیمیان، یهودیان و ... هم بهشت بروند، اما قبل از آن که به بهشت داخل شوند با ولایت آزموده می شوند...

موفق باشید.

AmirOmidvar;567896 نوشت:
سلام مجدد.

وعده ای که داده و آیه ای که بیان کردید مفهموم و عبارت جهاد (کوشش و تلاش بسیار) در آن است.
یعنی کسی که حقیقتا طالب هدایت باشد و در آن جهت قدم بردارد. یعنی دغدغه هدایت داشته باشد.

اما مستضعف، بدلیل همان مستضعف بودنش، اصلا دغدغه هدایت ندارد، یا عقلش ناقص است، یا امکان جهاد و .. ندارد.

اما با اینحال، در پست اولم هم اشاره کردم، آنها هم به حال خود رها نمیشوند، و خدا ابزار هدایت را برای آنها نیز قطعا قرار میدهد.
مشکل اینجاست که ما فقط دنیا و زمان را میبینیم..
در عالم برزخ، یا شاید رجعت به دنیا یا هرجای دیگر که ما از آن خبر نداریم، بهرحال به مستضعفین نیز حق (دین، ولایت، محبت اهل بیت و ..) بصورت شفاف ارائه خواهد شد، و قدرت انتخاب خواهند داشت و بعد تکلیفشان مشخص می شود.

یک سئوال دیگر که در پست اول شما بود، و آن اینکه تکلیف مثلا مسیحیان و .. (غیر شیعه) چه می شود؟ آیا همه جهنم میروند؟

در جواب باید گفت هم بله و هم خیر!
یعنی محال است کسی بدون پذیرش ولایت اهل بیت (ع) بهشت برود.

اما از سوی دیگر، عوالمی قبل از قیامت وجود دارد. سکرات موت، شب اول قبر، برزخ، مواقف قیامت و ...

یعنی ممکن است بسیاری از مسیحیان، کلیمیان، یهودیان و ... هم بهشت بروند، اما قبل از آن که به بهشت داخل شوند با ولایت آزموده می شوند...

موفق باشید.

فکر میکنم روی الفاظ بحث نكنيم بهتر باشه.براي اينكه منظور بنده رو متوجه بشين لطفا همون معنيي كه عرض كردم و البته نقل قول بود از پاسخ یکی از مراجع در مورد معنی جاهل قاصر رو مبنا قرار بدین.
اما این مورد اخر که میگین جاهل قاصر مشمول ایه ی 69 عنکبوت نیست...
اگر جاهل قاصر مصداق بخش اولی باشه که عرض کردم که قطعا هست.اگر بخش دوم باشد هم که مورد بحث شما بود باز هم به نظر من هست چون دلیلی ندارد اگر فردی توهم دارد بر صحت عقیدش و عقیده ی وی باطل است یعنی او طالب حق نبوده... طالب حق بوده و به فرض بودا یا ابن تیمیه یا.... رو حق توهم کرده و شک هم نمیکند که فهمش غلط باشد تلاش هم کرده اما با توجه به تحقیقاتی که کرده به این مطلب رسیده.حالا این ادم اگر به قول بعضی جاهل قاصر باشد سر ان بحث است که چه و چه خواهد شد ووو به قول بعضی خدا در قیامت امکان هدایت فراهم میکندوووو که البته من سر این مسله اشکال دارم ولی به هر حال محل بحثم نیست.بحث سر اين است كه با توجه به وعده ي قران اصلا كار نبايد به انجاها بكشد...

هارب;568020 نوشت:

فکر میکنم روی الفاظ بحث نكنيم بهتر باشه.براي اينكه منظور بنده رو متوجه بشين لطفا همون معنيي كه عرض كردم و البته نقل قول بود از پاسخ یکی از مراجع در مورد معنی جاهل قاصر رو مبنا قرار بدین.
اما این مورد اخر که میگین جاهل قاصر مشمول ایه ی 69 عنکبوت نیست...
اگر جاهل قاصر مصداق بخش اولی باشه که عرض کردم که قطعا هست.اگر بخش دوم باشد هم که مورد بحث شما بود باز هم به نظر من هست چون دلیلی ندارد اگر فردی توهم دارد بر صحت عقیدش و عقیده ی وی باطل است یعنی او طالب حق نبوده... طالب حق بوده و به فرض بودا یا ابن تیمیه یا.... رو حق توهم کرده و شک هم نمیکند که فهمش غلط باشد تلاش هم کرده اما با توجه به تحقیقاتی که کرده به این مطلب رسیده.حالا این ادم اگر به قول بعضی جاهل قاصر باشد سر ان بحث است که چه و چه خواهد شد ووو به قول بعضی خدا در قیامت امکان هدایت فراهم میکندوووو که البته من سر این مسله اشکال دارم ولی به هر حال محل بحثم نیست.بحث سر اين است كه با توجه به وعده ي قران اصلا كار نبايد به انجاها بكشد...

سلام مجدد.

فکر میکنم، همانگونه که شما نیز اشاره کردید، صحبت را ساده تر کنیم بهتر باشد.

احتمالا منظور دقیق شما این است:

1- خدا گفته اگر کسی طالب حق باشد و در این راه کوشش کند، قطعا او را به مسیر حق هدایت میکنم (مثل همان آیه 69 عنکبوت)
2- در عمل میبینیم که خیلی ها طالب حق هستند، اما به راه درست هدایت نشده اند. مثلا نمیتوانیم بگوییم هیچ یک از مسیحیان طالب حق نبودند، و یا هیچ یکی از یهودیان طالب حق نبودند، ولی در عمل میبینیم که در عقیده باطل خود مانده اند و به منزل مقصود نرسیده اند. و این از تعدد مذاهب و ادیان کاملا مشخص است.

من سعی کردم در این دو نکته منظور شما را بصورت واضح و کامل بیان کنم.
آیا دقیقا همین است؟ یا چیز دیگری به آن اضافه می شود؟

موفق باشید.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
در اینکه خداوند فرموده اند ه آها را به راه راست هدایت میکنیم که شکی نیست حالا در مو رد فردی که شما می گویید طالب حق هست و لی هدایت نشده سه مورد ممکن است وجود داشته باشد البته به نظر بنده :
1- فرد طالب حق سعی کافی مبذول نداشته و منتظر معجزه مانده که هدایت بشود . که این شدنی نیست چون خداوند به هرکس به اندازه سعی و تلاشش پاداش می دهد .
2- فرد طالب حق باید اول از خود حرکتی در این راستا نشان بدهد که طالب هدایت است .به اصطلاح از تو حرکت از من برکت .
3- بعضی از افراد هم هستند با اینکه خداوند برای آنها هدایتگری می فرستد باز برای انکه مطابق میل آنها نیست مقاومت می کنند در برابر این آیات و نشانه ها و هرچه می گویی و دلیل می آوری قبول نمی کنند .
چه اینکه طبق فرموده آیت الله بهجت رحمت الله علیه اگر تو کوششت را بکنی و قدم برداری در راه هدایت در و دیوار معلمت می شود . مثلا ممکن است سوالی داشته باشی که پاسخ لازم را نگرفته باشی یهو تو یه سخنرانی یا تو یه بحث یا ...... پاسخ لازم را دریافت می کنی . البته این مضمون است .
خداوند نشانه های هدایت را برای همه یکسان فرستاده ولی طالب حق باید خود بخواهد و کوشش جدی بکند و دنبال قضیه را بگیرد تا به نتیجه برسد
گاهی اوقات سبب هدایت افراد زیادی قبول کردن نصیحت دیگران بوده یا یک اتقاق ساده آنرا زقم زده . مانند سر گذشت جهانگیر خان قشقایی و ....

AmirOmidvar;568040 نوشت:
سلام مجدد.

فکر میکنم، همانگونه که شما نیز اشاره کردید، صحبت را ساده تر کنیم بهتر باشد.

احتمالا منظور دقیق شما این است:

1- خدا گفته اگر کسی طالب حق باشد و در این راه کوشش کند، قطعا او را به مسیر حق هدایت میکنم (مثل همان آیه 69 عنکبوت)
2- در عمل میبینیم که خیلی ها طالب حق هستند، اما به راه درست هدایت نشده اند. مثلا نمیتوانیم بگوییم هیچ یک از مسیحیان طالب حق نبودند، و یا هیچ یکی از یهودیان طالب حق نبودند، ولی در عمل میبینیم که در عقیده باطل خود مانده اند و به منزل مقصود نرسیده اند. و این از تعدد مذاهب و ادیان کاملا مشخص است.

من سعی کردم در این دو نکته منظور شما را بصورت واضح و کامل بیان کنم.
آیا دقیقا همین است؟ یا چیز دیگری به آن اضافه می شود؟

موفق باشید.

باسلام
قطعاکسانی هستندکه خواستارحق هستندامابه هردلیلی حجت برانهاتمام نمیشودوبه همین دلیل قطعابه میزانی که حجت بروی تمام شده واودرهمان مقدارطالب حق بوده اما به حق اصلی نرسیده یقینابه به مسیرحق هدایت شده چون حجت براوکامل نشده واودرهمان مقدارحجت طالب حق بوده پس درمسیرحق است
یاحق

احمد;569322 نوشت:
باسلام
قطعاکسانی هستندکه خواستارحق هستندامابه هردلیلی حجت برانهاتمام نمیشودوبه همین دلیل قطعابه میزانی که حجت بروی تمام شده واودرهمان مقدارطالب حق بوده اما به حق اصلی نرسیده یقینابه به مسیرحق هدایت شده چون حجت براوکامل نشده واودرهمان مقدارحجت طالب حق بوده پس درمسیرحق است
یاحق

سلام، دوست عزیزم.
اگر این پست در جواب بنده بود، من هنوز جوابی نداده ام، سئوالی کردم و برای ادامه صحبتهایم منتظر جواب جناب "هارب" مانده ام. منظورم این است که من صورت مسئله را به زبان خودم گفتم، همین! نه اینکه جوابی به آن داده باشم و اعتقاد من باشد، پناه میبرم به خدا اگر بخواهم بدون علم چیزی به او نسبت دهم.. فقط شبهه و صورت مسئله بود.

اما اگر، در جواب جناب "هارب" است، و در جواب "تاپیک" است و برای رفع شبهه، در هر دو صورت از شما سپاسگزارم.

موفق باشید.

هارب;567859 نوشت:
متوجه هستم!!ولی منظو رم اینه که خدا در قرانش وعده ای داده که طالبان حق و هدایت رو به مقصد میرسونه حالا ما میگیم عده ای هستند که طالبند ولی به هدایت نمیرسند و به قولی میشوند مستضعف فکری یا جاهل قاصر یا... هر اسمی که براشون میذارين.به هر حال ادعا میکنیم کسانی هستند که خدا در مودر انها به وعدش عمل نکرده!!!این ممکنه?!!?

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در قرآن می فرماید«وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ‏ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏»[1]( اين وعده ‏اى است كه خدا كرده؛ و خداوند هرگز از وعده‏ اش تخلّف نمى ‏كند؛ ولى بيشتر مردم نمى ‏دانند).

طالب یک چیز بودن و یک چیزی را خواستن با مجاهده در هر آن خواسته متفاوت است، قطعا خداوند تخلف وعده نمی کند؛ بنابراین اگر فردی خواستار هدایت بود و مورد هدایت ولی به هدایت نرسید حتما در این راه در حد مجاهده تلاش نکرد. بنابراین هیچ خلف وعده ای از جانب خداوند نیست بلکه کوتاهی از جانب شخص بود که به هدایت نرسید.



[/HR][1] - سوره روم،آیه6.


یاسین;570155 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در قرآن می فرماید«وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ‏ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏»[1]( اين وعده ‏اى است كه خدا كرده؛ و خداوند هرگز از وعده‏ اش تخلّف نمى ‏كند؛ ولى بيشتر مردم نمى ‏دانند).

طالب یک چیز بودن و یک چیزی را خواستن با مجاهده در هر آن خواسته متفاوت است، قطعا خداوند تخلف وعده نمی کند؛ بنابراین اگر فردی خواستار هدایت بود و مورد هدایت ولی به هدایت نرسید حتما در این راه در حد مجاهده تلاش نکرد. بنابراین هیچ خلف وعده ای از جانب خداوند نیست بلکه کوتاهی از جانب شخص بود که به هدایت نرسید.



[/HR][1] - سوره روم،آیه6.



خب سوال من هم از اول همینو میخواستم مطمين بشم که درست برداشت کردم یعنی هر کسی که راه حق رو پیدا نکرده خودش مقصر بوده و جاهل قاصر وجود ندارد

AmirOmidvar;568040 نوشت:
سلام مجدد.

فکر میکنم، همانگونه که شما نیز اشاره کردید، صحبت را ساده تر کنیم بهتر باشد.

احتمالا منظور دقیق شما این است:

1- خدا گفته اگر کسی طالب حق باشد و در این راه کوشش کند، قطعا او را به مسیر حق هدایت میکنم (مثل همان آیه 69 عنکبوت)
2- در عمل میبینیم که خیلی ها طالب حق هستند، اما به راه درست هدایت نشده اند. مثلا نمیتوانیم بگوییم هیچ یک از مسیحیان طالب حق نبودند، و یا هیچ یکی از یهودیان طالب حق نبودند، ولی در عمل میبینیم که در عقیده باطل خود مانده اند و به منزل مقصود نرسیده اند. و این از تعدد مذاهب و ادیان کاملا مشخص است.

من سعی کردم در این دو نکته منظور شما را بصورت واضح و کامل بیان کنم.
آیا دقیقا همین است؟ یا چیز دیگری به آن اضافه می شود؟

موفق باشید.


بله همین .
چون وعده خدا تخلف پذیر نیست کسی که هدایت نشده مقصر خود اوست

تاپیک جمع بندی

بسم الله الرحمن الرحیم

ایا طبق ایه 69 سوره عنکبوت جاهل قاصر وجود ندارد؟

«وَ الَّذِينَ جَاهَدُواْ فِينَا لَنهَدِيَنهَّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِين»[1](و كسانى كه در اقامه دين ما مجاهده مى‏ كنند ما به سوى راه‏هاى خود هدايتشان مى ‏كنيم و خدا همواره با نيكوكاران است)

منظور از" سبل" در اينجا راههاى مختلفى است كه به سوى خدا منتهى مى ‏شود: راه جهاد با نفس، راه مبارزه با دشمنان، راه علم و دانش و فرهنگ، خلاصه جهاد در هر يك از اين راهها سبب هدايت به مسيرى است كه به خدا منتهى مى ‏شود.

اين وعده‏ اى است كه خداوند مؤكدا به همه مجاهدان راهش داده، و با انواع تاكيدات (لام تاكيد و نون تاكيد ثقيله) آن را مؤكد ساخته و پيروزى و ترقى و موفقيت را در گرو دو چيز شمرده،" جهاد" و" خلوص نيت".[2]

مسیر جهت تقرب به درگاه خداوند باز است و هر کس در این راه قدم بردارد مورد لطف و رحمت و عنایت الهی قرار می گیرد و خداوند راه های تقرب را به او نشانمی دهد. اگر کسی از این تقرب باز ماند و در راه خدا تلاش و مجاهده نکند و کوتاه یکند در حقیقت قصور کرده است.

از نگاه قرآن کسانی که مستضعف هستند یعنی امکانات و شرایط لازم برای شناخت حق برایشان فراهم نیست و نمی توانند به وظایف دینی شان درست عمل کنند مورد بخشش قرار می گیرند.
اما اگر در میان همین افراد مستضعف فردی باشد که علیرغم مشکلات فراوان و امکانات کم، تلاش و مجاهده زیادی انجام دهد، خداوند او را به هدایت و رشد می رساند.


[/HR][1] - سوره عنکبوت،آیه69.

[2] - تفسیر نمونه، ج‏16، ص: 349.


موضوع قفل شده است