طي الارض چيست؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
طي الارض چيست؟

وقوع طی الأرض، فی الجمله، قابل تشكیك نیست. قرآن كریم چنین چیزی رابه "ذی القرنین" نسبت داده است.«أتبع سببا»(كهف/89)
اما چگونگی آن برای ما به خوبی روشن نیست، كه آیا به كمك موجوداتی مثل أجنه یا فرشتگان انجام می‌شود، یا زمین جمع می‌شود و … ؟!
با این وجود، گاه مراتب طی الارض را به گونه زیر تعریف می كنند.
طی، به معنای پیمودن و درنوردیدن و درهم پیچیدن است. و "طی الأرض" از كارهای خارق العاده و غیر طبیعی ای است، كه از عهده افراد عادی خارج است. كسی كه طی الارض انجام می دهد، با اراده الهیه و ملكوتیه ای كه به او افاضه شده است، در آن واحد خود را در محل مورد نظر احضار و ایجاد می كند.
طی الارض بدین گونه است كه با یك اراده الهیه "كن فیكون" می گردد. فردی كه به آن حد از عرفان و شناخت عالی و كامل رسیده باشد نیازی به صرف وقت و زمینه سازی و مقدمه چینی ندارد، بلكه با یك اراده الهیه و در یك آن و لحظه، طی الارض او انجام می شود و او به مكانی كه در نظرش بوده است منتقل می گردد؛ یعنی بدون پیمودن راه و حركت دادن جسم خود، همان جسم اولی در آن زمان و آن مكان و با همان مشخصات، جسم دومی می گردد و در زمان دیگر و مكان دیگر و مشخصات دیگر حاضر می شود، مانند معجزات و كارهای خارق العاده.
بنابر این:
1- طی الارض اختصاص به نفوس قدسیه الهیه دارد، و تا افراد به معرفت و شناخت نفس كه ملازم با معرفت و شناخت خداوند است نرسیده باشند، نمی توانند طی الارض نمایند.
2- نفس ملكوتی افراد وارسته و صالح به گونه ای است كه گاه قادر هستند اجسامی غیر از خود را در طی الارض به همراه داشته باشند. لذا اگر می بینید كه از برخی افراد كه به آن حد عالی از كمال و معرفت نرسیده اند، ولی با این حال در مورد آنها نقل شده كه طی الارض داشته اند، به خاطر این است كه شخص عارف و وارسته ای همراه آنها بوده و آن عارف وارسته این فرد را در طی الارض به همراه خود برده است. البته، با این حال، همین شخص نیز باید آنقدر از شایستگی و لیاقت و قابلیت برخوردار باشد تا بتواند آن فرد عارف وارسته را همراهی كند.
3- برخی افراد هستند كه طی الارض آنها با تاخیر صورت گرفته و مدت زمانی(مثلا 10 یا 20 دقیقه) طول می كشد تا این شخص بتواند در مكان مورد نظر حاضر شود. این حالت به خاطر این است كه آن شخص به طور كامل به مقام مزبور نرسیده است، و لذا طی الارض او ناقص است؛ و برای همین نیاز به صرف وقت و استفاده از توان و قوه بیشتری دارد.
4- حاصل كلام آن كه قدم اول در انجام طی الارض، پاكی باطن و قلب انسان، به همراه دارا بودن معرفت و شناخت كامل نسبت به خود و خداوند متعال، و بطور كلی رسیدن به درجات عالیه كمال است، كه وجود ذره ای توجه به غیر و خودنمائی مانع از انجام آن می شود.
این مرتبه اعلای طی الارض است كه ـ همچنانكه گذشت ـ خاص به اولیاءالله است. ولی علما و دانشمندان گاه به نوع یا انواع دیگری از طی الارض نیز اشاره دارند. كه اولا تفصیل آن در این مختصر نمی گنجد، و ثانیا وصول به اطمینان در آن مشكل است.
برای مثال، در ذیل همان آیه ای كه در صدر كلام گذشت، روایاتی از شیعه و سنی وارد شده كه طی الارض ذی القرنین را به كمك و سببیت ابرها نسبت داده است.(ر.ك. به تفسیرالبرهان، ج2، ص484 و485 و ترجمه المیزان، ج3، ص513)
برای مطالعه بیشتر می توانید به كتاب "مهر تابان" نوشته علامه محمد حسین تهرانی، كه در احوالات علامه بزرگوار سید محمد حسین طباطبایی(ره) صاحب كتاب المیزان نگارش شده، مراجعه نمایید.
منبع:تبيان

اظهارات خواندنی میچیو کاکو:


غیرممکن ها ممکن می شوند! / آینده بشریت در سه گام

چه کشفی انتظار ما را می کشد؟
- کشفیات زیادی هستند که انتظار ما را می کشند. یکی از آنها با "انتقال از دور" (Teletransport) ارتباط دارد. این کشف، در واقع توانایی ناپدید شدن و دوباره ظاهر شدن در نقطه ای دیگر است. در اتریش، در دانشگاه وین، ذرات مجزای نور، یعنی فوتونها را انتقال از دور کرده اند. درحال حاضر، رکورد این انتقال، 600 متر در طول رودخانه دانوب است. یک روز از این تکنیک برای رفتن به ایستگاه فضایی و رفتن به روی ماه استفاده خواهیم کرد. البته برای رسیدن به این توانایی ما به زمان نیاز خواهیم داشت اما در دهه های آینده امیدواریم که انتقال از دور مولکولها و شاید DNA را آغاز کنیم.

برای دیدن مصاحبه ی خواندنی این دانشمند به لینک زیر مراجعه بفرمایید :

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1270041

سلیم;92676 نوشت:
غیرممکن ها ممکن می شوند! / آینده بشریت در سه گام چه کشفی انتظار ما را می کشد؟ - کشفیات زیادی هستند که انتظار ما را می کشند. یکی از آنها با "انتقال از دور" (teletransport) ارتباط دارد. این کشف، در واقع توانایی ناپدید شدن و دوباره ظاهر شدن در نقطه ای دیگر است. در اتریش، در دانشگاه وین، ذرات مجزای نور، یعنی فوتونها را انتقال از دور کرده اند. درحال حاضر، رکورد این انتقال، 600 متر در طول رودخانه دانوب است. یک روز از این تکنیک برای رفتن به ایستگاه فضایی و رفتن به روی ماه استفاده خواهیم کرد. البته برای رسیدن به این توانایی ما به زمان نیاز خواهیم داشت اما در دهه های آینده امیدواریم که انتقال از دور مولکولها و شاید dna را آغاز کنیم.

سلام
مطلب خوبی است .
نظر علامه طباطبایی در مورد خوارق عادات تسریع زمانی است . یعنی مثلا اگر قرار باشد مجموع سلولهای یک عصا طی چند صد سال به یک مار تبدیل شوند حضرت موسی ع باذن الله آنرا در چند ثانیه انجام میدهد . این با اصول حکمت متعالیه و حتی اصول علمی منافاتی ندارد . حال اگر برسیم به جایی که بتوانیم از راهی عادی و با فناوری روز طی الارض کنیم چه عجب .
اساسا تمام امور خارق العاده معنوی که محل تحققشان عالم ماده است از همان قواعد عالم ماده تبعیت می کنند مگر در جهاتی خاص . مثلا شق القمر یک امر عادی است یعنی این امر بطور عادی هم می تواند اتفاق بیفتد که مثلا شهابسنگی به
آن بخورد و از وسط دو نیم شود الا اینکه بطور عادی سرجایش بر نمی گردد ولی بازگشتش محال هم نیست . ظهور چنین امر خارق العاده ای نشان از قوت نفس پیامبر و ارتباطش با حقیقت یگانه هستی است که جریان چنین امری را ممکن می سازد . با همه این احوال آنکس که با قوت نفس طی الارض می کند داراست و کسی که با دستگاه می خواهد طی الارض کند دانا و میان دانایی و دارایی راه از زمین تا آسمان است .
موفق در پناه حق

لیکن استاد حامد بعضی از معجزات قابل ایجاد از راه عادی نیستند

مثلا خروج شتر صالح از بین کوه

زاییده شدن عیسی بدون پدر

و قرآن کریم

**عبدالله**;92815 نوشت:
لیکن استاد حامد بعضی از معجزات قابل ایجاد از راه عادی نیستند مثلا خروج شتر صالح از بین کوه زاییده شدن عیسی بدون پدر

سلام
به غیر از مورد آخر یعنی قرآن کریم که اعجاز معنوی است نه مادی دلیلی برای عدم امکان نمی بینم . علم کنونی نمی تواند اما علم آینده چطور ؟
بکر زایی که خیلی ساده است اما ساختن شتر از سنگ کوه شاید کاری بس سخت و پیچیده باشد اما محال بنظر نمی رسد چون کوه مواد لازم برای ساختن مولکولهای لازم را دارد می ماند ساختار دی ان ای شتر که آنهم دور از دسترس نیست .
موفق در پناه حق

با تشکر از دوستان گرامی و حامد عزیز ما طی الارض اولیای الهی را فراتر از ماده و نظر مادیین می دانیم این مطلب صرفا از جهت به چالش کشاندن کسانی آورده شد که همه چیز را از عینک ماده می بینند برای این که بدانند در عالم ماده هم امور به ظاهر غیر ممکنه ای می باشد که بدون علم و یقین نمی توان بدان اعتقاد پیدا کرد . چه رسد به اموری که از سنخ ماوراء ماده و ملکوتی است .

و من الله التوفیق:Gol:

سلیم;93062 نوشت:
با تشکر از دوستان گرامی و حامد عزیز ما طی الارض اولیای الهی را فراتر از ماده و نظر مادیین می دانیم

دست نظریاتی که معجزه را سرعت زمان می دانند در حقیقت برای بی رنگ کردن ان است
بر همین مبنا خلقت هم می تواند اتفاقی باشد........

سلیم;93062 نوشت:
با تشکر از دوستان گرامی و حامد عزیز ما طی الارض اولیای الهی را فراتر از ماده و نظر مادیین می دانیم

سلام بزرگوار
شکی نیست که اسباب طی الارض غیر مادی است اما خود طی الارض که انتقال سریع یا ناگهانی یک شی مادی از جایی به جای دیگر است که غیر مادی نیست .

**عبدالله**;93068 نوشت:
دست نظریاتی که معجزه را سرعت زمان می دانند در حقیقت برای بی رنگ کردن ان است بر همین مبنا خلقت هم می تواند اتفاقی باشد........

خیر چنین نیست از امثال علامه طباطبایی چنین انتظاری نمی رود دیگر آنکه گفتیم هر موضوع غیر مادی در ارتباط با پدیده های مادی از قواعد خود ماده استفاده می کند اما با تغییر آن .
در نگاه اهل توحید تمام هستی از ظاهر تا باطن جلوه جمال و جلال حق است . همانقدر که مجردات شگفت انگیزند امور مادی نیز حیرت آورند لذا ایجاد تقابل بین ماده و معنا ره بجایی نمی برد
موفق در پناه حق

ظاهرا منظور شما این است که در اعجاز با استفاده از عوامل معنوی که فوق ماده هستند
ماده در موازات ماده بودن خود از قوانین معنوی پیروی می کند؟
شکستن حصار زمان از عوامل معنا است که بنا به نظر شما در ماده وارد می شود؟

**عبدالله**;93082 نوشت:
ظاهرا منظور شما این است که در اعجاز با استفاده از عوامل معنوی که فوق ماده هستند ماده در موازات ماده بودن خود از قوانین معنوی پیروی می کند؟ شکستن حصار زمان از عوامل معنا است که بنا به نظر شما در ماده وارد می شود؟

سلام
با مثالی ساده جواب سوال شما را می دهم :
برای ساخته شدن یک بلور الماس چند سال باید زمان بگذرد ؟ می گویند صدها سال
اما هم اکنون با استفاده از فناوریهای جدید الماس مصنوعی ساخته می شود آن هم در مدت زمانی کوتاه ( البته با استفاده از کربن که بلور طبیعی الماس هم از کربن است )
عوامل معنوی این توانایی را دارند که فرایندهای مادی را خیلی بلاتر از حد تصور تسریع ببخشند .
بحث اتساع زمان هم که در نظریه نسبیت به اثبات رسیده است لذا زمان منتفی نمیشود ولی می تواند با تاثیر عامل معنوی خیلی کوتاه شود
موفق در پناه حق

بسم الله الرحمن الرحیم

مبحثی که مطرح فرمودید از نظر این حقیر به چند شاخه تقسیم می شود

یکی معجزاتی که با گذشت زمان احتمال رخداد ان به صورت طبعی هم فراهم است مثل همین مثال الماس

یا شفای انی بیماران

یا شکافتن رود نیل

ولی برخی معجزات به هیچ عنوان قابل تعمیم به این مهم نیستند از جمله

حامد;92697 نوشت:
یعنی مثلا اگر قرار باشد مجموع سلولهای یک عصا طی چند صد سال به یک مار تبدیل شوند حضرت موسی ع باذن الله آنرا در چند ثانیه انجام میدهد

این تبدیل محال عقلی است برادر مار یک موجود جاندار است و برای خلق نیاز به مقدمات و.... دارد
حال اگر بخواهیم اینطور تعمیم دهیم که مثلا چوب تجزیه می شود بعد توسط یک جاندار جذب می شود بعد ان جاندار توسط یک مار خورده می شود و.... خب این کمی بعید و غریب به نظر میرسد و هدفی جز لوث کردن معجزه ندارد
لیکن این دست معجزات از جمله مسائل ناممکن است شما بفرمایید از زمان موسی علیه اسلام تا کنون کسی حتی به مخیله اش خطور کرده که سلولهای یک چوب در اینده تبدیل مستقیم به مار شوند ؟

و یا زنده کردن مردگان به وسیله عیسی علیه السلام چیزی نیست که ان را به علم نسبت دهیم چرا که مرده به معنای فراقت روح از جسم قابل بازگرداندن نیست مگر اینکه روح از جسم فراقت نکرده باشد(((اغما و کما و مرگ مغزی)))

حامد;92989 نوشت:
ه غیر از مورد آخر یعنی قرآن کریم که اعجاز معنوی است نه مادی

در اینجا خود حضرتعالی بخش های متفاوت برای معجزات فرض فرمودید پس می توان چنین نتیجه گرفت که برخی معجزات با گذشت زمان قابل تعبیر و تفسیر و برخی الی القیامه غیر قابل تفسیر هستند چون فقط و فقط برخاسته از گنج بین کاف و النون بوده اند

حامد;92697 نوشت:
مثلا شهابسنگی به آن بخورد و از وسط دو نیم شود الا اینکه بطور عادی سرجایش بر نمی گردد ولی بازگشتش محال هم نیست

به این صورت منظم و مرتب نصف شدن و بدون ذره ای تغییر به جای خود برگشتن محال عقلی است
مگر اینکه برخاسته از معجزه کن باشد

**عبدالله**;93180 نوشت:
این تبدیل محال عقلی است برادر مار یک موجود جاندار است و برای خلق نیاز به مقدمات و.... دارد حال اگر بخواهیم اینطور تعمیم دهیم که مثلا چوب تجزیه می شود بعد توسط یک جاندار جذب می شود بعد ان جاندار توسط یک مار خورده می شود و.... خب این کمی بعید و غریب به نظر میرسد و هدفی جز لوث کردن معجزه ندارد لیکن این دست معجزات از جمله مسائل ناممکن است شما بفرمایید از زمان موسی علیه اسلام تا کنون کسی حتی به مخیله اش خطور کرده که سلولهای یک چوب در اینده تبدیل مستقیم به مار شوند ؟

سلام
با توضیحی که داده اید محال عقلی نیست محال عادی است یعنی عادت دانش امروز آنرا اقتضا نمی کند . بنده هم نگفتم مواد تجزیه شوند بعد به بدن موجود دیگر وارد شوند و... این ذهنیت شماست . دقیقا می توان تصور کرد علم و فن آوری بتواند مواد یک پاره سنگ را به یک موجود خاص تبدیل کند و نیاز به استفاده از هیچ موجود زنده ای هم نباشد

**عبدالله**;93180 نوشت:
و یا زنده کردن مردگان به وسیله عیسی علیه السلام چیزی نیست که ان را به علم نسبت دهیم چرا که مرده به معنای فراقت روح از جسم قابل بازگرداندن نیست مگر اینکه روح از جسم فراقت نکرده باشد(((اغما و کما و مرگ مغزی)))

شما می توانید به قطع و یقین بگویید آن کسی که توسط حضرت مسیح زنده شده مرگ مغزی نبوده ؟ دیگر اینکه معجزات معنوی را استثنا کردم و چون روح و بازگشت آن به بدن از اقسام معجزات مربوط به عالم معناست قابل تحقق با اسباب مادی نیست .
**عبدالله**;93180 نوشت:
در اینجا خود حضرتعالی بخش های متفاوت برای معجزات فرض فرمودید پس می توان چنین نتیجه گرفت که برخی معجزات با گذشت زمان قابل تعبیر و تفسیر و برخی الی القیامه غیر قابل تفسیر هستند

بنده علت آنرا هم ذکر کرده ام که معنوی بودن آنست . بنده هم جایی نگفته ام علم بشری قادر به انجام تمام خوارف عادات خواهد بود . بلکه گفتم خوارق عادتی که در ارتباط با یک پدیده مادی است می تواند قابل تحقق باشد
**عبدالله**;93180 نوشت:
به این صورت منظم و مرتب نصف شدن و بدون ذره ای تغییر به جای خود برگشتن محال عقلی است

محال عقلی نیست چون محال عقلی به هیچ نحو حتی با معجزه هم تحقق نمی یابد . دقت بفرمایید
موفق در پناه حق

.یا ستار.

با سلام.

اول اینکه خرق عادت با معجزه یک فرقی دارد و ان این است که معجزه ادعایی است که باید روئیت گردد؛ولی ممکن است امری خارق عادت باشد و لی معجزه نباشد مانند ادعای وحی بر پیامبر که قابل دیدن نیست و فقط ادعای پیامبر است...

در ثانی انچه فرق بین یک امر عادی و همان امر در حالت غیر عادی است ؛در منشا علت است به عبارتی منشا علت در معجزه پشت پرده امور عادی است و از سنخ این امور طبیعی نیست؛به عنوان مثال جابجایی تخت سلیمان هم به صورت عادی ممکن است و هم به صورت غیر عادی ؛در صورت عادی منشا همه علل از ماده و طبیعت هستند ؛نتیجتا ماثر در ماده نیز می باشند ،یعنی این علل در ماده سریان دارند و اثر منشا این علل در ماده مشهود است ؛ولی در امور غیر عادی این منشا در ماده مشهود نیست و لی اثر ان در ماده مشهود است؛در همین جابجایی تخت سلیمان چون منشا علت غیر مادی بود به وسیله حواس مادی ادراک نگشت و از طرفی این منشا در ماده نیز سریان پیدا ننمود وگرنه همه چیز به هم می ریخت ؛ولی نتیجه این منشا و اثر که حاضر شدن ان در پیش سلیمان بود قابل مشهود برای حواس بود و در دار ماده انجام شد.به عبارتی در اوردن تخت در غیر روش طبیعی هیچ چیز از جایش تکان نخورد و هیچ کس نیز متوجه تکان شئ ای جز تخت نشد ؛چون منشا علت غیر مادی بود و قابل سریان در ماده نبود ؛ولی ماثر این علت به صورت حاضر شدن در نزد سلیمان مشهود بود وهمه دیدن و همینطور در اژدها شدن عصا نیز همین امر نهفته است به عبارتی منشا علت اژدها شدن امری غیر قابل شناخت برای علم است و لی ماثر و غایت ان که اژدها شده است برای علم قابل توجیه و مشهود است ..مثلا منشا علت که ممکن است تمام لوازم اژدها شدن از راه غیر طبیعی( مثلا این چوب را ماری ببلعد و سپس جزء بدن او شود وسپس تخم گذارد و مار گردد و بزرگ شود تا در نهایت بشود اژدها) در یک ان برای شخص حاصل گردد ؛ در حالی که همین موضوع از طریق طبیعی باید منشا تمام علت از ماده برخیزد واین امر شاید مثلا پنجاه سال طول بکشد چون دار ماده دار تدریج است و دار غیر مادی دار کن فیکون.. ....الغرض..

در امور غیر طبیعی منشا علت غیر توجیه می باشد و لی ماثر ان قابل توجیه است و لی در امور عادی هم منشا علت مادی است و هم ماثر و محل اثر ان....

یاحق

سلیم;92676 نوشت:
اظهارات خواندنی میچیو کاکو:


غیرممکن ها ممکن می شوند! / آینده بشریت در سه گام

چه کشفی انتظار ما را می کشد؟
- کشفیات زیادی هستند که انتظار ما را می کشند. یکی از آنها با "انتقال از دور" (Teletransport) ارتباط دارد. این کشف، در واقع توانایی ناپدید شدن و دوباره ظاهر شدن در نقطه ای دیگر است. در اتریش، در دانشگاه وین، ذرات مجزای نور، یعنی فوتونها را انتقال از دور کرده اند. درحال حاضر، رکورد این انتقال، 600 متر در طول رودخانه دانوب است. یک روز از این تکنیک برای رفتن به ایستگاه فضایی و رفتن به روی ماه استفاده خواهیم کرد. البته برای رسیدن به این توانایی ما به زمان نیاز خواهیم داشت اما در دهه های آینده امیدواریم که انتقال از دور مولکولها و شاید DNA را آغاز کنیم.

برای دیدن مصاحبه ی خواندنی این دانشمند به لینک زیر مراجعه بفرمایید :

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1270041

ااااااااااااا ممنون از این جوابت هی دنبال این بودم که با معلممون سر این موضوع بحث کنم اون گفت تخیلیه منم فردا براش اثبات میکنم که نیست:Kaf:

سلام و عرض ادب
به نظرم مطلب کمی تا قسمتی اعتقادی شده که دوستان بحث رو در اون انجمن مطرح کنند استفاده بیشتری میشه برد.:ok:

باسمه تعالی
با سلام
در رابطه با سوال طی الا رض چیست باید عرض کنم:
از مرد م دیو ودد بریدن چه خوش است
در گوشه خلوت آرمیدن چه خوش است
بی دیدن چشم و پیمودن راه
سیر دو جهان کردن ودیدن چه خوش است
(حضرت علامه حسن زاده آملی)
مرحوم سید محمد حسین حسینی تهرانی از مرحوم علامه طباطبایی راجع به طی الارض سوال نمودند که در یادنامه علامه طباطبایی به نام مهر تابان ص 370 تا ص 379 آمده است
آقای تهرانی پرسدند که حقیقت طی الارض چیست؟علامه فرمودند حقیقت آن پیچیدن زمین در زیر گام رونده است
حضرت علامه حسن زاده آملی در رساله نور الا نور ص110 می نویسند اگر نفس از رنگ تعلق رهایی یابد و صاحب همت باشد آثاری شگفت از وی صادر شود لذا ارواح کمّل توانند در آن واحد در اماکن مختلف حاضر باشند که بدون تقیید و انحصار در صور کثیره در آیند وآن صور بر او صادق آیند که همه از منشات او و مثال های قائم به او هستند به نحو قیام فعل به فاعل
طی الارض به دو طریق ممکن است انجام پذیرد
یکی آنکه روح با قوه ای که کسب کرده در موقع جابجایی بدن خود را ببرد
دوم آنکه بدن در جای خود باقی باشد اما روح به دنبال ماموریت برود
حضرت علامه حسن زاده آملی در ذیل کلمه 223 از هزار ویک کلمه جلد 2 ص60 فرمودند که در کتابی خوانده ام که جناب آصف علیه السلام به اسم مبارک (یا حی ویا قیوم )تخت بلقیس را به طرفة العینی از یمن به شام نزد حضرت سلیمان نبی علیه السلام حاضر کرده است

حدیثی ازاشرف مخلوقات، خاتم الانبیا، حضرت محمدمصطفی صلی الله علیه وآله وسلّم :
(سخنان خداوندتبارک وتعالی به انسان ها)

ای فرزندان آدم
من بی نیازی هستم که هرگزنیازمندنمی شوم
پس مرادرآنچه که به شماامرکرده ام اطاعت کنید
تاشماراچنان قراردهم که هرگزنیازمندنشوید

ای فرزندان ادم
من زنده ای هستم که هرگزنمی میرم
پس مرادرآنچه که به شماامرکرده ام اطاعت کنید
تاشماراچنان قراردهم که هرگزنمی رید

ای فرزندان آدم
من کسی هستم که به هرچه که بگویم «باش» همان لحظه می شود
پس مرادرآنچه که به شماامرکرده ام اطاعت کنید
تاشماراچنان قراردهم که به هرچه که بگویید«باش»همان لحظه بشود

با سلام
اگه بخوام یک جواب جامع و کلی و کامل به تمام نظراتی که در مورد طی الارض داده شد بدم
باید بگم که انسان اشرف مخلوقاته و خداوند بزرگ از جلوه و قدرت خویش در روح انسان دمیده است با کمی تامل روی این جمله و پی بردن به قدرت لایزال و بی انتهای آفریدگار انسان و همچنین تامل در انسانی که به معنای واقعی به کمال رسیده است دیگر اموری مثل طی الارض
بسیار راحت تر در ذهن آدمی گنجانده میشود

نور256;235154 نوشت:
باسمه تعالی
با سلام
در رابطه با سوال طی الا رض چیست باید عرض کنم:
از مرد م دیو ودد بریدن چه خوش است
در گوشه خلوت آرمیدن چه خوش است
بی دیدن چشم و پیمودن راه
سیر دو جهان کردن ودیدن چه خوش است
(حضرت علامه حسن زاده آملی)
مرحوم سید محمد حسین حسینی تهرانی از مرحوم علامه طباطبایی راجع به طی الارض سوال نمودند که در یادنامه علامه طباطبایی به نام مهر تابان ص 370 تا ص 379 آمده است
آقای تهرانی پرسدند که حقیقت طی الارض چیست؟علامه فرمودند حقیقت آن پیچیدن زمین در زیر گام رونده است
حضرت علامه حسن زاده آملی در رساله نور الا نور ص110 می نویسند اگر نفس از رنگ تعلق رهایی یابد و صاحب همت باشد آثاری شگفت از وی صادر شود لذا ارواح کمّل توانند در آن واحد در اماکن مختلف حاضر باشند که بدون تقیید و انحصار در صور کثیره در آیند وآن صور بر او صادق آیند که همه از منشات او و مثال های قائم به او هستند به نحو قیام فعل به فاعل
طی الارض به دو طریق ممکن است انجام پذیرد
یکی آنکه روح با قوه ای که کسب کرده در موقع جابجایی بدن خود را ببرد
دوم آنکه بدن در جای خود باقی باشد اما روح به دنبال ماموریت برود
حضرت علامه حسن زاده آملی در ذیل کلمه 223 از هزار ویک کلمه جلد 2 ص60 فرمودند که در کتابی خوانده ام که جناب آصف علیه السلام به اسم مبارک (یا حی ویا قیوم )تخت بلقیس را به طرفة العینی از یمن به شام نزد حضرت سلیمان نبی علیه السلام حاضر کرده است

باسمه تعالی
باسلام:
مطالب کاربر نور 256 کاملا مورد تایید است
موضوع قفل شده است