جمع بندی بالا رفتن سن ازدواج؛چرا؟!

سلام
تو نظرات گفته شد
اگه دل به دولت بستیم برای ازدواج ؛ زهی خیال باطل

با وام بخایم زندگی شروع کنیم، زندگی با ربا شروع کردیم.

نظرات رو دقیق تر بخونیم

صندوق های فامیلی

بالاخره اگه قراره دختر پسر ازدواج کنن

باید یه قدم پسر ، یه قدم دختر

سلام
یه آقایی میگفت جوون میره تو اینترنت زنهای قشنگ قشنگ رنگی چاق چاق می بینه بعد خودش حالا هیچی نیست شبیه تانژانت می مونه دنبال دخترای درجه یک میگرده (توهم فضایی) خب بهش نمیدن نمیره زنی مثل خودش بگیره عزب می مونه!

اون قدیم خیلی خوب و تمیز بود... هنوز بچه که زیر سبیلش پشم در می اورد یا نمی اورد پدره می اومد اینچنون دوتا کشیده تو گوشش میزده که یهو می دیدی سه تا بچه میکرد نجات می یافت!

[h=1]از خواسته تا عمل (مصاحبه ،ازدواج آسان)[/h]

[SPOILER]پبامهای بازرگانی x_x:d[/SPOILER]

مفصل و کوتاه

عموما از چیزی می نالن که دست خودشون نیست

مشکلات الکی که الان جزو مهم ترین چیزها شدن

اقا اونی که پول دراه، خونه داره ، ماشین داره،حساب بانکی پر از پول داره، دختر خاله ، دختر عمه ، دخترای همسایه براش دام پهن کردن

النکاح سنتی ...

مشکلات الکی که خود مشکلات بزرگی شدند...
مسکن به صورت نرمال حق هر شهروندی در هر روستا و شهر و کشوری هست ولی الان مسکن در جوامع ما برای جوانان مشکل الکیه؟
مهریه 1500 سکه که عموما مد نظر قرار می دن و واقعا فرهنگ شومی هست مشکل الکیه؟ اون هم عندالمطالبه که هر خانمی اراده کرد باید پرداخت کرد؟
به نظرم با این منطق ها راه به جایی نخواهیم برد. وضع به مراتب بدتر و بدتر خواهد شد!
البته به نظر می رسه حتی اگر با مشاوره دوستان انجمنی، به نتیجه مطلوبی هم برسیم، باز هم آب از آب تکون نخواهد خورد. چون خیلی از کارها بدون نظارت و رسیدگی مسئولین مرتبط امکانپذیر نیست و واقعا مسئولی که ثروت 1000 میلیاردی داره، دنبال حل مشکل مردم نیست!
تجربه هم اثبات کرده با وجود اینکه نمی شه وعده خدا رو در مورد کمک به مزدوجین رد کرد، نمی تونه تضمین این باشه که جوونها یهو به فکر ازدواج باشند. چون همچنان که گفتم خیلی ها سست ایمان هستند و این نتیجه عملکرد بعضی ژن های خوب هست!
این کار نیار به یه عزم جهادی و یه تیم بسیار کارشناس و دغدغه دار برا حل این مشکلات داره که به حمدال... هیچ کدوم رو نداریم!

ادم هایی رو میشناسم که. به قول خودش چند تا عمل انتحاری انجام داده
ی دفعه بعد سه ترم, ترک تحصیل دانشگاه روکرده, ی دفعه ازدواج کرده, بدون پول و کار, اما باور. داشتن که خدا وعدش حقه
الان یکی از بزرگترین انیمیشن سازهای دنیاست

التماس دعا

البته خبر خوش اینه که همه این موارد با ترک دیدن این مزخرفات طی یه مدتی حل میشه.

نه رضا جان. من با باقی پستت کاری نداشتم. فقط اون جمله ای که نقل قول کردم رو جواب دادم. که این موضوعات به نظرم واقعا روی ذائقه تاثیر داره.
یا حق

بله آقا رضا شما کاملا حق دارید...
منظور منم این نیست که اونها شر مطلقند و ما خیر مطلق....
ولی جوون عذب ایرانی بخش منفی اونو می پذیره و روش تاثیرات منفی می گذاره...شاید درصدی هم از بخش های درستش درس بگیرند..
می دونم شما مخاطب اساتید عباسی و رائفی پور هستید و اتفاقا در سخنان این بزرگواران هم همین موارد بیان شده...
کلا فیلم و موسیقی و تئاتر و .... در کل رسانه و هنر روی سلیقه آدمی تاثیر می گذاره و مطمئنا سلایق خیلی از مردم ما به خاطر موسیقی های موج نو و ... دست خورده شده. نه فقط الان...که در گذشته و آینده هم وضع همینه!
غرب برا نوع رسانه خودش، زیر ساختهای فرهنگی خاص خودش رو داره که از زمان مدرسه شروع می شه (از پوشش و لایف استایل و موسیقی و سینما و دید هنرمندانه بر خلاف روسپی به بازیگران مستهجن و ...) و کاری به درست و غلطش ندارم. وقتی یه جوون می رسه به دوره جوونی دیگه خیلی از کاراشو کرده و دیگه مسایل جنسی براش یه روتین معمولی می شه. با فلانی رابطه داشته یا نداشته یه امر طبیعی می شه.
در کشور ما با توجه به روند فرهنگیمون علل الخصوص برا دهه زیر هفتادی ها (شصتی ها و ..) به نوعی فرهنگسازی شده که از جنس مخالف، یه هیولا ساخته می شه و تهش وقتی جوون با این ساختارهای غرب رو در رو می شه، رسما مخش چت می کنه و دچار انحرافات خاص جنسی و ... می شه. من نمی گم این درسته ولی اون هم درست نیست!
البته این منحصر به ایران نیست، وضع برا جوونای اونورکی هم همینه. اعتیاد به صنعت مستهجن بارها در bbc بحث شده و خودشون هم به این موارد اعتراف کردن و قطعا فردی که درگیر این موارد شده، با فردی که از سنین جوونی زن ایده آلشو گرفته و درگیر این مزخرفات نشده، از نظر عشق و عاطفه خیلی تفاوت خواهند داشت!
ساختارها متاسفانه به گونه پیش رفته که انجام معاصی کبیره از انجام واجبات ساده تر شده... به تعبیری انجام واجبات برا قشر نیمه مذهبی نشدنی شده!
اون هم با توجه به اینکه قشر نیمه مذهبی ما خیلی زیاد هستند و شاید نتونن صد در صد به خدا توکل کنن و برن برا تشکیل زندگی با جیب خالی و ...
موفق باشید...

خب پس حرف مرا به خوبی درک کرده ای. حالا نقد اصلی من چیست؟
فرمودید:

با کلیت بحث شما موافقم...
بیشتر منظور بنده از تغییر ذائقه، روش ازدواج و دیدگاههای غلط اجدادی نبود، منظور اصلی من بالا رفتن سلیقه جنسی و عدم پسند دختران متوسط جامعه هست. گفته می شه به صورت نرمال وقتی یه جوون درگیر افرادی در جنس مخالف می شه که از نظر هیکل و چهره و ... مرغوب و ایده آل خیلی ها هست، پس نمی تونه به چهره معمولی رضایت بده و در نتیجه دختر ها هم سعی می کنند خودشونو با همون روند وفق بدن تا از قافله عقب نمونند و این می شه که جامعه در بعدی از ابتذال سپری می کنه!

از دیدگاه هورنای ، افرادی که رابطه جنسی بی قید و بند دارند ، رابطه جنسیشان نه از روی نیاز بلکه ناشی از اضطراب بنیادی است و همچنین آنها از اختلال روانی ناشی از مازوخیسم (خودآزاری) رنج میبرند
زیگموند فروید،میلیارد ها سال پیش فرمود،آنچه که در برابر غریزه بایستد محکوم به نابودیست
[SPOILER]جوانان شغل ندارند در نتیجه،بیرون الاف میگردند،
دختر خانوم ها هم نیاز طبیعی به جلوه گری دارند!پس خیابان پر میشود پر از دختر هایی که تمایل طبیعیِ انسانی، به خودنمایی دارند!
انتخاب شایسته داروینی در مردان وجود دارد، و دنبال فرد سالم و بهتر میگردن،چه چیز بهتر از عمل هایی مانند پروتز ،بینی و... نشان دهنده #درآمد و جایگاه اجتماعی و #سلامت باشد و محرکه ای بر آنان گردد
دختران دیگر برای اینکه از کارزار عقب نمانند،طبق همنوایی سالمون اش،خود را به شکل آنان و تقلید آنان در می آوردند!و شما اینستاگرام و جامعه را جولانگاه چنین شرایطی میبینید!

در مورد بقیه هم آموزش لازم وجود ندارد،سیستم آموزشی باید بهینه شود،و علم روانشناسی گسترش یابد
اگر کسی علم کافی داشته باشد و بداند،میفهمد که لذت ازدواج تک همسریِ تک هسته ای،از روابط ازاد،و خارج از ازدواج بیشتر است،
و چون جوانان شغل ندارند،کاری هم ندارند،پولی هم برای ازدواج ندارند،انرژی هم زیاد دارند،در نتیجه روابط جی اف بی اف و پارتنری گسترش میابد و خارج از ازدواج بیشتر میشود(هر کسی هر فردی که فکر میکند،که جوانی در رابطه خارج از ازدواج، لذت بیشتری میبرد،و قید مذهب به او این اجازه رو نمیدهد،درنتیجه خشمی دارد،که با بیان کردنِ ناپاکی آن افراد و پاکی خود در حال کاستن آن است،در سلامت روان خود شک نموده،و به روانپزشک مراجعه فرماید)
[/SPOILER]
یا نگوییم غرب هیچکاری نمیتواند بکند(چون میبینیم،فحشا و بی بند و باری،عدم اشتغال،کم مطالعه بودن،اغتشاشات اخیر همه را می اندازند گردن غرب) بعد هم میگویند غلطی نمیتواند بکند!
یا توضیح دهند منظورشان از غلط کردن چیست
یا چشممان را باز کنیم،پذیرفتن این که مشکل از خودِ ماست،خود نیمی از راه حل است
دیگر رسیدن سن فحشا به 12 سال که ربطی به ماهواره ندارد!کدام شبکه دختر 12 ساله فحشا میکند!

یعنی خوردن کلوچه با مخلفات

چهل ساله میگن یه ماه دیگه تمومه

اینجا جای بحثش نیست، اما سنگ سخت رو اونا خوب میدونن چیه

انقلاب حضرت موسی از فرعون ضربه نخورد ، یعنی فرعون هیچ غلطی نتونست بکنه ، سامری فتنه فرهنگی ، قارون فتنه اقتصادی این انقلاب حضرت موسی رو به شکست رسوند

#علی_برکت_الله

سلام

پشیمون شدم --- تو همون کانال چند ماهی یک بار یه ازدواج صورت می گیره

کانال های نسبتا معروفی هست و اعضای زیادی هم داره

راه روشن....ازدواج متدینین

پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...


پدر دختر گفت:

تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!!


پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند...!


دختر گفت:

پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!...


امام صادق (علیه السلام) :

هر که از ترس تهیدستی ازدواج نکند ، به خدای متعال گمان بد برده است . خدای متعال می فرماید : « اگر تهیدست باشد خداوند از فضل خود توانگرشان می سازد » .


(نور الثقلین . ج3 . ص597)

خب ابتدا از اقتصادی شروع می کنیم:

به نظر شما واقعا این مورد موجب ترس از ازدواج می شود؟

باسمه الرزّاق

سلام و عرض ادب

به تنهایی خیر،ولی می تواند باعث ترس از قبول مهریه های سنگین شود.اگر جوانی خواستگار دختری باشد که مهریه اش

سنگین است(متأسفانه اغلب اینگونه است)و استطاعت مالی پرداخت چنین مهریه ای را هم نداشته باشد(به شرط غلبه ی عقل بر احساس)

در ترس از ازدواج بی تأثیر نیست.

برادر من در سن ازدواح هست نزدیک دفاع تز دکتری....نمیره زن بگیره...میگه سربازیم مونده و البته...حقوق و درامد ثابتی ندارم...دختر مردمو بیارم حرصش بدم؟

[="Navy"]سلام...ایران یه خیلی ییلاق خالی و بکر و آدمیزاد ندیده داره...چرا نمیرن اونجاها رو پر کنن هم خرج کمتره هم میتونن زود زن بگیرن علف هم برای گوسفندان زیاد هست هوا هم خیلی تمیز هست مریضی نمیگیره کسی ...یک نفر راه بیفته بقیه همه راه میفتن دنبالش میرن کوه کمر زندگی می کنن[/]

به نام خدا.
سلام.این تاپیک رو دیدیم و تا چند ده صفحه ای رو خوندم.خواستم منم یه چیز به عنوان پیام بازرگانی بذارم تا بگم هستندکسانی مثل من که همچین تفکراتی دارند
چرا من می ترسم و نمی خواهم ازدواج کنم؟
۱-من تحصیل کنم و تو این وضع اقتصادی که همه رو به ستوه آورده کار کنم و بر فرض مثال تقدیر جوری رقم بخوره به یه مالی دست پیدا کنم و خوش خوشان عاشقانه زندگی کنیم.اونوقت چرخ روزگار جوری بچرخه که من بیفتم بمیرم اونوقت بانوی گرامی بعد مدتی گریه و زاری و گفتن چه شوهر خوبی بود اقدام به چپاول اموال بنده بکنه! خیلی ترسناکه! اونم موقعی که تو عقدنامه شروط اموالش آدم رو به احتضار نزدیک می کنه!
۲-من دیدم یه نفر بیارم تو زندگیم حوصله تیکه ها و حرف های خاله زنکی و برتر بودن اون فرد مقابل و احیانا خانواده و فامیلای محترمشون رو ندارم.اونم در جهانی که عقل همه در چشمشونه و دیدم سیستم عصبی ام واقعا نمی کشه و هی سرکوفت بزنه شوهر فلانی ببین به چیزایی رسید ببین چه سفری رفتن ببین تو کاری نمی تونی بکنی!من همه چیم رو حرومت کردم باهات ازدواج کردم و ...
۳- نصف طلاق ها به خاطر مسائل جنسیه اونطور که تحقیق کردم.یکم زور داره طرف موقعی که باید وظایف جنسیش رو انجام بده خودش رو برای شوهرش کالای جنسی می دونه و طعنه می زنه و میگه هیکلم خراب میشه ( شنیدم که می گم ) اما موقع مهریه گرفتن حرف اسلام از شمشیر برنده تر و حق آباد و اجدادی خودش می دونه و خودش رو اینجا کالا نمی دونه !!
۴- از شوهر آزاری می ترسم یه بار تو یه سایت خبری خوندم هزار و خرده ای پرونده شوهر آزاری در مازندران در پزشکی قانونی و دادسرا تشکیل شده :-bd مرحبا باقی شهرها رو نگفتن وگرنه آمار بیشتر از این چیزاست.
که این شوهر آزاری رو چند دسته اعلام کردن:
تحقیر روحی،تحقیر جنسی ، تحقیر کلامی ، کتک ( )
طرف به خاطر ندادن مهریه کتک می خورده !
۵- من ازدواج رو از طرف خدا وسیله ای برای افزایش نسل بشر می دونم فقط تا با این روش اختراع خودش رو به رخ همه بکشه.نمی شه دو عشق در قلب وجود داشته باشد.
من دلم نمی خواد کسی رو به دنیا بیارم بعدا بپرسه چرا منو به دنیا آوردی؟ از طرفی به دنیا آوردم چه جور مطمئن شم انسان خوبی میشه ؟ چه جور بفهمم بمب تو سرش تو آینده نمی خوره ؟ و ... من از پدر مادرم به خاطر به دنیا آوردنم ناراضی ام . کسی هم کاری نمی کنه و نخواهد کرد!

ترجیح دادم رنج فشار جنسی و عاطفی رو تحمل و سرکوب مطلق بکنم و عزب از دنیا برم.

۶- انسان موجودی غیرقابل پیش بینی تا لحظهدی مرگ است.از کجا معلوم ازدواج باعث نابودی دنیا و آخرت من نشود ؟ چه انسان های مومنی که هلاک شدند و چه انسان های بدی که رستگار شدند.خلاصه معلوم نیست.

۷-ترس از دست دادن.مثلا چه می دونم جذابتم رو یا سلامتیم رو و یا اموالم رو از دست بدم و همسرم ازم سرد بشه.

خدایا هر چه به صلاح بندگانت هست رقم بزن.

به نظر من جز دهه های ۶۰ بقیه سن ازدواج ها اومده پایین.

به نظر می رسد که شما در زندگی، سختی زیادی متحمل شده اید و این موجب بدبینی شما نسبت به دنیا شده است.شما حتما بایستی با یک مشاور به صورت خصوصی مشورت کنید.درصد بد بینی شما غیر عادی است و باید حتما برای درمان اقدام کنید.

دوستان! بعضیها معتقدند که نیازی به برگزاری مراسم نیست و خیلی خشک و خالی ازدواج می کنند.به نظر شما ایده خوبی است؟

یعنی نمیشه بدون رقص و پایکوبی، جشن عروسی گرفت؟

پس شما هم میخواید خودتون رو به خرج بندازید.چند نفر رو دعوت می کنید؟چه کسانی؟

سلام. سن ازدواج بالا هم زیاد نرفته. بعد ایام فاطمیه دعوتیم عروسی. یکی از عروسها 20 سالشه و پسر 30. یکی دیگه 27 و پسر 34 . چند تا دختر میشناسم هنه زیر 25 سال که یکسال بعد از طلاقشون بلافاصله ازدواج دوم عالی داشتن.
به نظرم مشکل ازدواج تقریبا برای کمی از پسرها و البته بیشتر دخترهای متولد 61 تا 67 باشه.

سلام. به نظر من ایرانیها اکثرا بر اساس حرف مردم زندگی میکنند و نه برنامه و هدف و اعتقادات شخصی خودشون.
وای مردم چی میگن اگه: فلان رشته توپ قبول نشم و مثلا برم دنبال کار مورد علاقه خودم، لاغر نشم و روی 80 بمونم، اگر با فلانی ازدواج کنم که کار و قیافه و درامد و اسم و رسم خانوادگی دهن پرکنی نداره، پرده هام از این متری 20 تومنی ها باشه نه 150 تومنی، فرشهام فلان مارک آلمان نباشه و همون گل گلی های قدیمی رو باز اسنفاده کنم، مبلهام با اینکه دوستشون دارم و سالم هستند جیر جیر صدا بدن، عروسی نگیرم و شان ندم، مجلس عروسیم گرم و شلوغ نباشه، لباسام رو از فلان پاساژ نگیرم و آرایشگاه فلان جا نرم، عکس آتلیه ایی قدی بزرگم برای روز عروسی توی تالار حاضر نباشه، فلان لباس رو تو دو تا عروسی بپوشم، اگه اگه اگه اگه........
چیزی که بیشتر در ایران دیدم رفتار اکثر مردم بر اساس حرف دیگران هست نه عقلانیت خودشون. و چون دیگران هم زیاد حرف میزنند، همون افرادی هم که میخوان عاقلانه عمل کنند میترسند مورد نقد واقع بشن و کلا صورت مسئله رو پاک میکنن. مثلا میگن اصلا عروسی نمیگیریم تا بعدا کسی بخاطر شلوغ و شاد نبودنش ایراد نگیره و حرف نزنه یا ..... .

laughing
باسلام
به قول زن عموی بنده دختر هر چه قدر کوچکتر بهتر

مثلا ایشون اعتقادشون بر اینکه مثلا پسر هر چه قدر زشت تر و یه 10،15 سالی هم از دختر فاصله سنی داشته باشه اینا زندگی موفق و خوبی خواهند داشت بخصوص که پسر زیاد دیر ازدواج نکنه هااا یعنی دختر وقتی قنداق هستش میشه اونطوری که خودت دوست داری تربیتش بکنی

هااا

همین اختلاف سنی تعادل رو بهم زده ازدواج پسر با تفاوت سنی 10، 20 سال اشکالی نداره ولی خدا نکنه یه دختر با یه پسری ازدواج کنه که همسن یا چند ماه دختر کوچیکتر باشه
دیگه همه دست به دست هم میدن این آقا رو آگاه کنند که دختر کم نیست چرا این

مثلا یه نمونه

http://www.askdin.com/showthread.php?t=61689&p=965183&viewfull=1#post965183

یکی نیست بگه آخه شاید این خانم خواستگار دیگه نداره یا اصلا به خاطر فرم ظاهر که داره کوچیک به نظر میاد اکثر خواستگاراش سن پایین هست این ادم چه کنه

برا من جالب اینه زن دوم شرعا مشکلی نداره همه هم تلاش میکنند که فرهنگ سازی بشه ولی سن پایین که شرعا مشکلی نداره کارشناس و غیر کارشناس این همه مخالفت میکنند
مثلا این پسر 35 ساله با دختر 20 ساله ازدواج میکنه اصلا مشکل ندارن :-?

:-b:>

طلاق گرفته ها که ماشاءالله روزگارشون بهتره چون مهریه رو گرفتن وضع مالیشون خوبه نمیدونم جذابیت بعد از طلاق گرفتن چرا میره بالا یکی رو میشناسم خواستگار نداشت یه ازدواجی کرد بعد با پسر نساخت طلاق گرفت حالا ماشاءالله خواستگار داره هاااا

کلا یه وضعیه

خدا آخر عاقبت همه رو بخیر کنه

بعضی هم به فکر جهاد افتادن می خوان صدتا صدتا بگیرند که نجات بدن دخترهای که به اصطلاحشون ترشیده و رودست مادر پدراشون موندن یکی نیست آقا شما یه مشاوره بده راهنمایی کن این اختلاف سنی رو درستش کن این مشکلات هم حل میشه

سلام. کلیک کنید:
1-هیس! مردان فریاد نمی زنند.

2-افزایش ...

3- آنچه مردان باید از مهریه بدانند.

باسلام
بله همین دهه 60 آقاهاشون یا کلا ازدواج نمیکنند و قید ازدواج کردن رو زدن یا وقتی میخوان ازدواج کنند با همین کم سن ها ازدواج کردن

آقایون رو میگم

اونایی که ازدواج کردند یکم شرایطشون بهتر شده یه کاری یه درآمدی دارند در حال و هوای دوران 20 سالگی که شرایط کاری نداشتند و خانواده براشون خواستگاری نمیرفت میخوان با ازدواج با این کم سن ها احتمالا اون حس و حال رو برای خودشون بخرند

نمیدونم شاید
اونایی هم که ازدواج نمیکنند فعلا همچنان در اندر خم یه کوچه هستند و شرایط شون از نظر اینکه براشون برند خواستگاری درست نشده و در حال و هوای اونی که دوست داشتند باهاش ازدواج کنند و شرایط جور نیست موندن

خانومهاشون هم

به امید اینکه این آقایون یه حرکتی کنند یه استارتی بزنند همچنان به انتظار نشسته که شاید روزی روزگاری در 100 سالگی یکی پیدا شد به سرش بزنه که زن بگیره

زهی خیال باطل وقتی کم سن و ... هست و میدن حتی به این بدون شرایطش هم میدن چرا شما خانم ترشیده رو بیاد بگیره آخه
عجب انتظاراتی دارید والا

شما هم می تونید به آقایون متاهل و طلاق داده ، زن مرده .... یا اصلا ازدواج رو فراموش کنید برید برای خودتون موقعیتهای تفریحی و ... فکر کنید.

:-??x_x;;):-b:d;))

موفق باشید

منظور بنده این نبود که مطالبی که فرمودید واقعیت نداشت.اینکه شما بر اساس این مطالب تصمیم بگیرید ازدواج نکنید، این اشکال دارد.
در خبرها میخوانیم خانومی چون شوهرش مزاحم خیانتش بود،همسرش را با چاقو کشت و از این دست حوادث.آیا این دلیل می شود که شما از جنس زن بترسید و دیگر ازدواج نکنید؟

بله حق با شماست.این هم معضلی است که به نظر میرسد درنتیجه بالارفتن سن ازدواج، خانومها بیشتر آسیب دیده اند و موقعیتهای خوب ازدواج را بیشتر از دست داده اند و در عوض موقعیتهای بهتری نصیب آقایان کرده است.

من صحبت های دوستان را خوندم در مورد دلایل عدم ازدواج و نظر همه برای من محترم هستش

ولی یک سوالی برای من پیش اومده در دنیا امروز چرا نباید هر کسی حقوق انسانی خودش را داشته باشه ؟ چرا یک خانم باید استرس داشته باشه که شوهرش اجازه بده یا نده که بره سرکار یا از کشور خارج بشه؟ این که به راحتی شوهرش طلاقش بده ولی اون در صورتی که شوهرش بهش حتی خیانت ( حتی به صورت ازدواج مجدد یا موقت باشه ) کنه یا مورد ازار و اذیت قرار بگیره هیچ حقی نداشته باشه؟

به نظر شما اقایون این منصفانه هستش؟

سلام
با تشکر از حضورتان در این تاپیک

اگر پاسخی که به سوالتان داده می شود را در راستای موضوع تاپیک ادامه می دهید و یا ارتباطی بین آنها می بینید، از مشارکت شما در بحث استفاده خواهد شد،

ولی اگر بعنوان یک سؤال مستقل پرسیده اید، بهتر است در تاپیکی جداگانه آن را مورد بحث و بررسی قرار دهید.

[=IRS]جشن عروسیه و یه عالمه خاطره! جشن عروسیه و یه عالمه عشق و حال! جشن عروسیه و یه شب ماندگار! مهمونا عکس میگیرن چیلیک چیلیک… خواننده میخونه امشو شوشه… جوونا میونداری میکنن… عروس و دوماد ژست میگیرن واسه عکاسی که از آتلیه عکاسی[=IRS] اومده … بچه ها میدوون…وول میخورن تو دست و پا… باغ عروسی[=IRS] هواش سرده تو زمستون ولی هیشکی سردش نیست…هیشکی دنبال بخاری نیست همه گرمند، گرم عروسی و خوشیاش.
[=IRS]مادر زن و مادر شوهر با هم خوبن امشب. خواهر شوهر و عروس عاشق همدیگه ان ظاهرا… همه چی خوبه …همه چی جفت و جور. مادر زن دیگه خسته جهیزیه[=IRS] جور کردن نیست امشب. جهیزیه رو برده چیده خونه عروس. لباس عروس[=IRS] رو دوخته و تن دخترش کرده… خستگی در کرده. با خودش فکر میکنه می ارزید این همه سختی؟ به خودش جواب میده می ارزید این همه سختی! مادر شوهر چشم میکشه دنبال پسرش دنبال شادوماد. خدا کنه عروسم واسه پسرم همسری نکنه خدا کنه مادرش باشه. خدا کنه همسرش نباشه خدا کنه همدمش باشه. چیلیک چیلیک…اشکای مادر شوهر… چیلیک چیلیک صدای دوربین عکاس… چیلیک چیلیک، دونه های اسفند رو آتیش. دود اسفند میره روی سر شادوماد ابر میشه… شادوماد توی ابر میبینه همدمشو براش چایی میاره…میگه میشه همدمم باشی، فقط همسرم نباشی؟ همدمش داره میره توی سالن عروسی وسط تالار عروسی[=IRS]، دلش شاده ولی توی چشماش اشکه… نمیدونه بخنده یا گریه کنه. میچرخه و میچرخه و میچرخه…! اشکاش برا پدرش برای دستایی که بزرگ بودن و بزرگی کردن…یادش میاد: بابا تو چرا موهات داره سفید میشه…من دوس دارم وقتی عروس میشم موهات سیاه باشه … الان سه تا موی سفید داری چرا؟ ولی بابا الان حتی سه تای موی سیاه هم نداره دیگه… بابا خسته است. گریه نمیکنه… ولی قلبش تند میزنه… : پسرم! پدری کن واسه دخترم…آب تو دلش تکون نخوره یه وقتی! دوماد میاد وسط میچرخه و میچرخه و میچرخه… پدر عروس، مادر عروس، مادر دوماد… کاش پدر دوماد هم بود…نیست اما. نیست اما از همه هست ها هست تره! از همه حاضرا حاضرتره…! خدایا سپردم به تو پسرمو هواشو داشته باش خدایی کن براش!
[=IRS]جشن عروسیه و یه عالمه خاطره! جشن عروسیه و یه عالمه عشق و حال! جشن عروسیه و یه عالمه اشک و آه!

متاسفانه اکثر جوون ها شغل مناسبی ندارند و برای همین از قبول مسئولیت خانواده و ازدواج می ترسند آخه با جیب خالی مگه میشه ازدواج کرد؟

شما فکر کنید اگر یک جوون سر سن ازدواجش, تشکیل خانواده بده و سرگرم خانوده اش باشه این همه فساد به وجود می آید؟

پس باید یه فکری با حال کار جوون های مملکت کرد

البته این نظر من بود شاید خیلی ها مخالف باشند

سلام.
مهمترین علتش بیکاری و مسائل و مشکلات اقتصادی و ترس جوانان از آینده است .

سؤال:
چرا در گذشته ها ازدواج آسون تر بود؟چرا انقد سن ازدواج بالا رفته که بچه ها با والدین شان حداقل 30 سال به بالا فاصله سنی دارند؟

پاسخ:
توجه شما را به مصاحبه پروفسور حسین باهر در باره این موضوع که تقریبا جامع است، جلب می کنم.
پروفسور حسین باهر گفت: دلایل مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی در بالا رفتن سن ازدواج جوانان تأثیر‌گذار است. وی افزود: بررسی‌هایی در رابطه با دلایل تأخیر ازدواج جوانان در ایران انجام دادم که 40 دلیل گردآوری شد.

اقتصادی:
این روانشناس درباره عوامل اقتصادی موثر بر بی‌میلی جوانان برای ازدواج عنوان کرد: مشکلات اقتصادی، مسکن، تهیه وسایل زندگی، مهریه سنگین، بیکاری، رفاه زدگی برخی از جوانان و فقر خانوادگی، از مهمترین دلایل اقتصادی موثر در تأخیر ازدواج جوانان است. باهر، فقر مالی خانواده‌ها در تأمین امکانات ازدواج فرزندانشان را از عوامل موثر در تأخیر ازدواج دانست و اظهار داشت: مادی بودن قوانین مانند زندانی شدن جوانانی که قادر به پرداخت مهریه نیستند موجب ترس آنها از ازدواج می‌شود.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی هزینه‌های سنگین عقد و عروسی را در تأخیر ازدواج موثر دانست و پخش فیلم‌های مختلف در برنامه‌های ماهواره‌ای را موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب دانست و بیان کرد: در اثر گرایش جوانان به این فرهنگ، زندگی مجردی و بی‌میلی به ازدواج در جامعه رشد می‌یابد.

فرهنگی:
وی درباره مسایل فرهنگی که سن ازدواج را بالا می‌برد، عنوان داشت: ادامه تحصیلات به ویژه توسط دختران، مدرن شدن زندگی، الگوپذیری جوانان از غرب و تمایل آنها به زندگی مجردی، تزلزل ارزش‌های سنتی و مهاجرت فرهنگی، از مهم‌ترین دلایل فرهنگی برای بالا رفتن سن ازدواج است.این استاد دانشگاه شهید بهشتی درک نکردن تفاوت‌های زن و مرد و رسیدن به کمال معنوی از طریق ازدواج‌ را یکی دیگر از عوامل تأخیر در ازدواج دانست و با اشاره به ناهنجاری‌های موجود در خانواده تصریح کرد: شکست والدین در زندگی و درگیری‌های مداوم آنها موجب عدم تمایل آنها برای ازدواج فرزندانشان می‌شود.

اجتماعی و اخلاقی:
این روانشناس درباره مسایل اجتماعی و اخلاقی که موجب عدم تمایل جوانان به ازدواج می‌شود، بیان کرد: گرایش به جامعه‌گریزی، تنوع‌طلبی جوانان، مسئولیت‌گریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زن‌سالاری و رقابت بین آنها، مهمترین دلایل اجتماعی هستند که تمایل جوانان را به ازدواج کاهش می‌دهند.وی مداخله خانواده‌ها در زندگی جوانان را یکی دیگر از دلایل بالا رفتن سن ازدواج دانست و افزود: اعتیاد برخی از جوانان به مواد مخدر نیز موجب ترس بسیاری از دختران از ازدواج می‌شود. این استاد دانشگاه شهید بهشتی کاهش قبح دیر ازدواج کردن را نسبت به گذشته موجب بالا رفتن سن ازدواج دانست و اظهار کرد: در گذشته دیر ازدواج کردن امر ناپسندی بود اما امروزه این موضوع به یک امر بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است.باهر، افسردگی و اضطراب، بی‌توجهی به مسایل دینی، ترس از تعهد متقابل را در تأخیر ازدواج موثر دانست و با اشاره به تمایل بسیاری از جوانان به ازدواج برای برطرف کردن نیازهای جنسی، گفت: هدف اصلی از ازدواج باید رسیدن زن و مرد به کمال باشد همچنین رواج بی‌بند و باری و مبهم بودن آینده جوانان در کاهش ازدواج موثر است¹.

1.به لینک زیر رجوع کنید.
http://khabarkhooneh.com/fa-IR/story/26129/