جمع بندی تفاوت سوال با شبهه

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت سوال با شبهه

سلام

سوال دو حالت دارد یکی سوال جاهل از عالم ماهیت این گونه سوالات مشخص است سوال نامیده می شود مثلا کسی نمی داند کلاله یعنی چه می پرسد تا بداند.

دوم سوالی است که از جواب عالم پرسیده می شود مثلا سوال می شود مکروه چیست جواب انجام نشود بهتر است سائل قانع نمی شود نام این سوالات شبهه است تا چه حد جواب های موجود قطعی است تا با یقین نام سوال را شبهه بگذاریم؟؟؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد صدیق

اعجمی;401938 نوشت:
سوال دو حالت دارد یکی سوال جاهل از عالم ماهیت این گونه سوالات مشخص است سوال نامیده می شود مثلا کسی نمی داند کلاله یعنی چه می پرسد تا بداند.
دوم سوالی است که از جواب عالم پرسیده می شود مثلا سوال می شود مکروه چیست جواب انجام نشود بهتر است سائل قانع نمی شود نام این سوالات شبهه است. تا چه حد جواب های موجود قطعی است تا با یقین نام سوال را شبهه بگذاریم؟؟

باسلام
تفاوتی که میان شبهه و سوال گذاشته شده است، چندان درست به نظر نمیرسد. کسی که از جواب سوالش قانع نشده و دوباره اشکال دیگری و پرسش دیگری را مطرح میکند چه تفاوتی دارد با کسی که از اول سوالی را دارد. شبهه، مطلب باطلی است که با حق شبیه شده است و به کار بردن آنها در ضمن سوال، موجب اشتباه میگردد. البته در این میان، هدف سوال کننده نیز در اینکه سوالش شبهه است یا نه نیز خیلی دخیل است. سوال در صورتی شبهه است که شخص سوال کننده به دنبال مخلوط کردن و به اشتباه انداختن مخاطبش باشد و بخواهد سخن نادرست و باطل خود را حق جلوه دهد.
بنابراین، شبهه هیچ ربطی به این ندارد که سوالی به دنبال پاسخ سوال مطرح شده باشد و سوال نیز آن است که به صورت ابتدایی مطرح شده باشد. گاه از همان ابتدا، سوالی مطرح میشود ولی این سوال به قصد این مطرح میشود که دیگران را به اشتباه بیندازد.
اما این مسأله که تا چه حد جواب های موجود قطعی است، ربطی به بحث تمییز سوال از شبهه ندارد. شبهه آن است که خود شخص سوال کننده نسبت به مسأله ای آگاه باشد( خواه این آگاهی در حد اطمینان و گمان باشد و خواه یقین روانشناسی و خواه یقین منطقی) ولی بخواهد با طرح گزاره ای نادرست و مشتبه مطلب نادرستی را درست جلوه میدهد.

سلام و آرزوی توفیق در دفاع از حق

پس شبهه حتمی سوال نیست بلکه هر نوع کلامی که اعتقادات دیگران را باطل نشان دهد شبهه نام دارد

آیا سخن منکران رسول خدا مبنی بر ساحر یا مجنون بودنش شبهه نام دارد یا نه

اعجمی;401938 نوشت:
دوم سوالی است که از جواب عالم پرسیده می شود مثلا سوال می شود مکروه چیست جواب انجام نشود بهتر است سائل قانع نمی شود نام این سوالات شبهه است تا چه حد جواب های موجود قطعی است تا با یقین نام سوال را شبهه بگذاریم؟؟؟

سلام
شبهه و سوال عموم و خصوص من وجه اند
یعنی بعضی شبهات سوالی اند و برزخی سوالات شبهه اند اما برخی سوالات شبهه نیستند و برخی شبهات هم سوالی نیستند
تفاوت سوالی که شبهه نیست با سوالی که شبهه است در قصد و منظور طراح سوال است وگرنه از لحاظ ظاهری تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و برخی از این شبهات سوالی کاملا روشن اند یعنی معلوم است قصد طراح سوال شبهه افکنی است مثلا میگوید : آیا امام زمان وجود دارد ؟ یا چرا باید نماز واجب باشد ؟
شبهه واضح در حقیقت تردید افکنی در امور ضروری و یقینی دین است
اما برخی شبهات سوالی نیستند بلکه جنبه نظریه پردازی دارند اما رسالتشان همان تردید افکنی است
والله الموفق

سلام

حامد;402854 نوشت:
یعنی بعضی شبهات سوالی اند و برزخی سوالات شبهه اند اما برخی سوالات شبهه نیستند و برخی شبهات هم سوالی نیستند

عجب جمله پر پیچ و خمی.:Gig:
کمی توضیح بدهید لطفا

استوار;402879 نوشت:
عجب جمله پر پیچ و خمی.
کمی توضیح بدهید لطفا

سلام
دو دایره در نظر بگیرید یکی با نام سوال یکی با نام شبهه انوقت بخشی از ایندو را بر روی هم قرار دهید بخش مشترک میشود شبهه - سوال و بخشهای غیر مشترک همچنان سوال و شبهه باقی می مانند
خوب پس برخی سوالات شبهه اند و بالعکس اما برخی شبهات سوالی نیستند و همچنین برخی سوالات هم شبهه نیستند
والله الموفق

اعجمی;402839 نوشت:
پس شبهه حتمی سوال نیست بلکه هر نوع کلامی که اعتقادات دیگران را باطل نشان دهد شبهه نام دارد

شبهه، اصطلاحا به سوالی گفته میشود که در آن از قضایای مشتبه استفاده میشود. این قضایا، شبیه حق هستند ولی حق نیستند.
اعجمی;402839 نوشت:
آیا سخن منکران رسول خدا مبنی بر ساحر یا مجنون بودنش شبهه نام دارد یا نه

بنابراین، اگر سخن به صورت گزاره و جمله خبری بیان شود، اصطلاحا شبهه گفته نمیشود. هرچند به اعتبار اینکه قصد آن طرف از بیان این گزاره، ایجاد سوال نادرست و اشتباه در ذهن خواننده بوده است، میتواند شبهه نیز نامیده شود ولی این خارج از روال است و به اعتبار سوالی است که در ذهنش دارد و به صورت شبهه میخواسته بیان کند، شبهه نامیده میشود.

صدیق;402206 نوشت:
........شبهه، مطلب باطلی است که با حق شبیه شده است و به کار بردن آنها در ضمن سوال، موجب اشتباه میگردد. البته در این میان، هدف سوال کننده نیز در اینکه سوالش شبهه است یا نه نیز خیلی دخیل است. سوال در صورتی شبهه است که شخص سوال کننده به دنبال مخلوط کردن و به اشتباه انداختن مخاطبش باشد و بخواهد سخن نادرست و باطل خود را حق جلوه دهد.
بنابراین، شبهه هیچ ربطی به این ندارد که سوالی به دنبال پاسخ سوال مطرح شده باشد و سوال نیز آن است که به صورت ابتدایی مطرح شده باشد. گاه از همان ابتدا، سوالی مطرح میشود ولی این سوال به قصد این مطرح میشود که دیگران را به اشتباه بیندازد.
اما این مسأله که تا چه حد جواب های موجود قطعی است، ربطی به بحث تمییز سوال از شبهه ندارد. شبهه آن است که خود شخص سوال کننده نسبت به مسأله ای آگاه باشد( خواه این آگاهی در حد اطمینان و گمان باشد و خواه یقین روانشناسی و خواه یقین منطقی) ولی بخواهد با طرح گزاره ای نادرست و مشتبه مطلب نادرستی را درست جلوه میدهد.

مطلب را از دیدگاه علم منطق اگر بررسی کنیم ،‌مطلبی که شما(و غالب دین باوران) تحت عنوان شبهه میفرمایید، تعریف مغالطه است. و یا مغلطه یا سفسطه ...
از آنجا که معنای لغوی شبهه ،‌شک یا تشکیک هم هست. شبهه بیشتر ناظر بر نحوه جواب سوال یا نحوه استدلالات است.
تصور میکنم عبارت شبهه یا شبهه افکنی بیشتر در ادبیات انتقادی علیه گزاره های دینی باب شده باشد. و عبارتی است که باورمندان دینی به استدلالات منتقدین که درستی یکی از گزاره های دینی را نفی میکرده و از نظر اینها استدلالشان مغلطه آمیز بوده ،‌نسبت میدهند.

از منظر دینی سوالی که جوابش در تعارض با راستی و صحت یک حکم یا گزاره دینی باشد نداریم! یعنی نباید داشته باشیم! و اگر داشته باشیم یقینا شبهه است!

در منظر دینی سوال صرفا برای این پرسیده میشود که حکم و جواب دین به آن گفته شود و عملا سوال کننده نمیتواند در مقام قضاوت و استدلال قرار گیرد.

به عبارت دیگر شما باید استدلالی بکنید که گزاره دینی صحیح باشد نمیتوانید استدلالی کنید که صحت و راستی یک گزاره دینی را نفی کند.
مثلا:
شما سوال میکنید،‌ آیا معجزه پیامبران امکان تحقق داشته؟ استدلال میکنید و به نتیجه میرسید که حتما داشته!
حال اگر استدلالی انشا شود که بر عدم امکان تحقق معجزه باشد، چون در تعارض با باورهای مذهبی است، دین مداران ، چنین استدلالی را مغلطه دانسته و گوینده آن قطعا شبه افکنی میکند(از منظر دینداران)

به دیگر سخن از منظر دینی سوال کننده فقط در مقام جاهل است و فقط نسبت به حکم دینی جهل دارد و محق به استدلال نیست. در این بابت میخواهم بیشتر صحبت کنیم

صدیق;403309 نوشت:
شبهه، اصطلاحا به سوالی گفته میشود که در آن از قضایای مشتبه استفاده میشود. این قضایا، شبیه حق هستند ولی حق نیستند.
بنابراین، اگر سخن به صورت گزاره و جمله خبری بیان شود، اصطلاحا شبهه گفته نمیشود. هرچند به اعتبار اینکه قصد آن طرف از بیان این گزاره، ایجاد سوال نادرست و اشتباه در ذهن خواننده بوده است، میتواند شبهه نیز نامیده شود ولی این خارج از روال است و به اعتبار سوالی است که در ذهنش دارد و به صورت شبهه میخواسته بیان کند، شبهه نامیده میشود.

سلام و آرزوی مقام قرب در درگاه الهی

گزاره خبری ای که اعتقاد دینی را نقض کند چه نام دارد
فرق این جمله : »»» امام زمان وجود ندارد با جمله آیا امام زمان وجود دارد ؟»»»چیست؟

manmehdiam;403330 نوشت:
شما سوال میکنید،‌ آیا معجزه پیامبران امکان تحقق داشته؟ استدلال میکنید و به نتیجه میرسید که حتما داشته!
حال اگر استدلالی انشا شود که بر عدم امکان تحقق معجزه باشد، چون در تعارض با باورهای مذهبی است، دین مداران ، چنین استدلالی را مغلطه دانسته و گوینده آن قطعا شبه افکنی میکند(از منظر دینداران)
به دیگر سخن از منظر دینی سوال کننده فقط در مقام جاهل است و فقط نسبت به حکم دینی جهل دارد و محق به استدلال نیست. در این بابت میخواهم بیشتر صحبت کنیم

همانطور که در پستهای قبل نیز بیان شد، وجه ممیز شبهه و سوال، قصد سوال کننده است. اگر این شخص به قصد مخلوط کردن و در هم آمیختن حق و باطل، سوالی را بپرسد و از مقدمات نادرست یا از صورت استدلال نادرستی استفاده کند، سوال او شبهه و کارش شبهه افکنی خوانده میشوند. بنابراین اگر کسی چنین قصدی نداشته باشد و بخواهد بداند، تا هر موقع که ابهامش برطرف شود مجاز به پرسیدن است و هیچگاه سوال پرسیدن او را شبهه نمیگویند. مهم این است که روش استدلال و شیوه استدلال در هر علم را به درستی به کار ببرد.
به بیانی دیگر، باورها بر اساس اینکه از چه قسمی باشد، راه و روشی برای علم یافتن به صحت یا عدم صحت خود دارند. برخی از باورهای دینی، عقلی است برخی نقلی. باورهای عقلی مثلا اینکه خدا هست، یا خدا عادل است یا خدا عالم است و یااینکه معاد هست و یا خداوند پیامبر میفرستد. باورهای نقلی نیز، باورهایی است که به صورت مستقیم، عقل انسان نمیتواند به انها و مفاد آنها دست بیاید و تنها راه شناخت آنها، مراجعه به منقولات است. روش رسیدن به هر کدام نیز مشخص است. حال اگر کسی در مسائل عقلی، بخواهد با استناد به ادله نقلی اشکال کند یا در مورد مسائل نقلی، همه موارد را بخواهد با عقل خود به آنها برسد در اینجا مرتکب اشتباه شده است. اشتباه گاه در روشی است که برای رسیدن به مطلبی انتخاب میشود؛ گاه در شیوه استدلال و صورت استدلال است؛ گاه در موادی که در استدلالش به کار میبرد است و .. برخی اوقات نیز اشتباه و خطای سهوی نیست بلکه عمدا چنین کاری انجام میشود و شخص به عمد دیگران را به اشتباه میاندازد و برای به اشتباه انداختن دیگران، از استدلالی نامعتبر استفاده میکند تا امر نادرستی را درست جلوه دهد.

اعجمی;404544 نوشت:
گزاره خبری ای که اعتقاد دینی را نقض کند چه نام دارد
فرق این جمله : »»» امام زمان وجود ندارد با جمله آیا امام زمان وجود دارد ؟»»»چیست؟

در شبهه، قصد گوینده مد نظر است و عبارت است از بیانی که قصد گوینده از آن، به اشتباه انداختن مخاطب در مسئله ای از مسائل دینی است. بیشتر به صورت سوال مطرح میشود و البته گاه به صورت گزاره خبری نیز مطرح میگردد که در دل آن گزاره در حقیقت سوالی نهفته است. کسی که مثلا میگوید امام زمان وجود ندارد و قصدش از این مطلب به اشتباه انداختن مخاطب است، با این کار خود، مطلب اشتباهی را میخواهد به دیگران بقبولاند و در دل آنان این سوال و استفهام انکاری را مطرح کند که ایا امام زمان وجود دارد؟ و ذهنش را به سمت و سویی ببرد که توان رسیدن به پاسخ آنرا ندارد. به همین دلیل، معمولا کسانی که شبهه مطرح میکنند، سوالات از این دست خود را در محافل غیر علمی و غیر تخصصی در ان رشته بیان میکنند چون قصدش به اشتباه انداختن مخاطبان عمومی نسبت به آن مطلب است. وگرنه اگر واقعا قصدش رفع ابهام و افزودن دانشش است، چرا سوالش را پیش متخصص آن نمیبرد. همانند کسی که در مسئله حدیثی سوال و ابهامی دارد، حال به صورت کلی در مبحث رجال و اسناد احادیث مشکل دارد یا در سند یک حدیث خاص، این شخص اگر واقعا به دنبال رفع مشکل وابهام است، باید سراغ متخصص حدیث شناسی برود و این روش عقلایی است نه اینکه مثلا در مجالس عمومی و غیر تخصصی با لفاظی و خوش زبانی آنرا مطرح کند.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام برادر اعجمی عزیز

مثلا به اهل سنت بگویید سنگسار جزو دین نیست و دلیل بیاوری میگویند شبه و شروع به قانع کردنت میکنند

مثلا به اهل شیعه بگویی امام زمان وجود ندارد و دلیل بیاوری میگویند شبه و شروع به قانع کردنت میکنند

درواقع مذاهب بیشتر چیزی که مخالف عقایدشان باشد را شبه میگویند

حال اصل شبه چیست ؟

شبه به معنای شبیه بودن مثلا سراب ببینید فکر کنید آب هست چون شباهت زیادی به هم دارند و موجب اشتباه شما میشوند هر چند که شخص متعصب نباشد این خطا برای او بوجود میآید

در مذاهب چیزی که با واقعیت زمین تا آسمان هم فرق کند باز اسم شبه بر روی آن هست مثلا به طالبی میگن هندونه بعد شروع به دلیل آوردن می کنند مثلا نمیبینید گرد هست ؟ پس هندونست نمیبینید آب دارد پس هندونست نمیبینید شیرین هست پس هندونست و از این قبیل استدلالات و اگر بگویید شیرینی آن یا مزه ی آن متفاوت هست میگویند مگر نمیدانی هندونه طعمهای مختلف داره ؟ مگر همه یک مزه هستند ؟ و از این قبیل برهانها این بدلیل تعصبات هست که خطای فاحش را نمیخواهند ببینند و توجیهاتی برای آن می اورند و اشکال را در چشمان طرف به تصویر میکشند و نام شبه بر روی آن میگذارند
البته گاهی وقتها هم بگویید هندونه قرمز هست ولی این رنگش قرمز نیست که. میگویند شما نمیدانید یک حدیث داریم که میگوید این قرمز هست و کاملا سند هست و صحیح

البته این وضعیت جای نگرانی نیست و انسانهایی که فقط حقیقت برایشان مهم هست و جرات دیدن و شجاعت داشته باشند به راحتی فرق این دو را میدانند تنها راه خروج از تعصبات هست

در پناه خدا

یاالله

توجه به شخص بدون توجه به استدلالش خود از مصادیق مغلطه است. که قطعا جایز نیست. (توجه به ماقال و نه من قال) مساله این است که قصد گوینده چگونه بر شما روشن میشود که بدانید شبهه افکنی میکند یا خیر؟!! به نظر میرسد هنگامی که استدلال شخص در تعارض با دین باشد ،قصد شخص را شبهه افکنی خواهید دانست.

صدیق;405065 نوشت:
در شبهه، قصد گوینده مد نظر است و عبارت است از بیانی که قصد گوینده از آن، به اشتباه انداختن مخاطب در مسئله ای از مسائل دینی است. بیشتر به صورت سوال مطرح میشود و البته گاه به صورت گزاره خبری نیز مطرح میگردد که در دل آن گزاره در حقیقت سوالی نهفته است. کسی که مثلا میگوید امام زمان وجود ندارد و قصدش از این مطلب به اشتباه انداختن مخاطب است، با این کار خود، مطلب اشتباهی را میخواهد به دیگران بقبولاند و در دل آنان این سوال و استفهام انکاری را مطرح کند که ایا امام زمان وجود دارد؟ و ذهنش را به سمت و سویی ببرد که توان رسیدن به پاسخ آنرا ندارد. به همین دلیل، معمولا کسانی که شبهه مطرح میکنند، سوالات از این دست خود را در محافل غیر علمی و غیر تخصصی در ان رشته بیان میکنند چون قصدش به اشتباه انداختن مخاطبان عمومی نسبت به آن مطلب است. وگرنه اگر واقعا قصدش رفع ابهام و افزودن دانشش است، چرا سوالش را پیش متخصص آن نمیبرد. همانند کسی که در مسئله حدیثی سوال و ابهامی دارد، حال به صورت کلی در مبحث رجال و اسناد احادیث مشکل دارد یا در سند یک حدیث خاص، این شخص اگر واقعا به دنبال رفع مشکل وابهام است، باید سراغ متخصص حدیث شناسی برود و این روش عقلایی است نه اینکه مثلا در مجالس عمومی و غیر تخصصی با لفاظی و خوش زبانی آنرا مطرح کند.

سلام و آرزوی همنشینی با صالحین

فرض کنید فردی اعتقاد دارد که امام زمان نیست چنان که شیعه اعتقاد دارد امام زمان هست

آیا می توان هر نظر یا سوال مخالفی را شبهه نامید اگر فردی به اهل فن مراجعه کرد و سوالاتش را پرسید آیا سوال پرسیدن او دلیلی بر شبهه افکنی است
مثلا یک شیعه از یک سنی می پرسد چرا شما علم پیامبر را محدود می دانید او هم دلایلی را می آ ورد شیعه قانع نمی شود آیادرست است که گفته شود این شیعه قصد و نیتش درست نیست و در صدد این است که در عقاید مخالف شبهه بیفکند

بله من هم قبول دارم که کافران برای پیروز نشدن اسلام همیشه سنگ اندازی کرده اند و پس از شنیدن دلایل متقن و آیات مبین باز هم به سنگ اندازی در دین خدا ادامه داده اند چنان که قران می گوید او (خدا) کسی است که رسولش را با دین حق فرستاد تا دینش را بر همه ی ادیان پیروز کند گر چه مشرکان کراهت دارند

بنا براین باید مخالف را به دو دسته شبهه افکن و حق طلب تقسیم کرد

نباید هر نوع مخالفتی در اعتقاد ات را با بر چسب شبهه افکنی محکوم کرد بخصوص در آن جا که دلایل ما به قدر کافی محکم نیست و با متشابه مخلوط است

همیشه هم این گونه نیست که فرض را اعتقادات شیعه گذاشت و گفت مردم فقط باید از این اعتقادات درست ما سوال کنند و جواب بگیرند و اگر قانع نشدند پس شبهه افکن هستند

در حالی که اعتقادات شیعه و یا سنی یا هر دین دیگری خالص و ناب نیست که بشود آن را بدون ایراد و نقد دانست آیا شما اعتقادات شیعه را خالص و ناب می دانید که هر گونه مخالفتی را شبهه افکنی می دانید؟

سوال:
بین سوال وشبهه چه تفاوتی وجود دارد؟

پاسخ:
تفاوتی که میان شبهه و سوال گذاشته شده است، درست نیست. کسی که از جواب سوالش قانع نشده و دوباره اشکال دیگری و پرسش دیگری را مطرح میکند چه تفاوتی دارد با کسی که از اول مطلبی را نمیداند و از آن سوال میپرسد.
شبهه عبارتست از ايراد، اشكال، ايجاد ترديد، به اشتباه انداختن، مسلم نبودن.(1) شبهه، مطلب باطلی است که با حق شبیه شده است و به کار بردن آنها موجب اشتباه میگردد.(2) گاه به صورت گزاره خبری بیان میشود و گاه در قالب سوال.

البته در این میان، هدف گوینده این مطلب و سوال کننده نیز در اینکه سوالش شبهه است یا نه نیز خیلی دخیل است. یک مطلب، در صورتی شبهه است که شخص سوال کننده به دنبال مخلوط کردن و به اشتباه انداختن مخاطبش باشد و بخواهد سخن نادرست و باطل خود را حق جلوه دهد.
بنابراین، شبهه هیچ ربطی به این ندارد که سوالی به دنبال پاسخ سوال مطرح شده باشد. گاه میشود که از همان ابتدا به صورت جمله خبری یا به صورت جمله انشایی سوالی، مطلبی طرح شود و قصد گوینده این باشد که دیگران را به اشتباه بیندازد.

این بحث ربطی به پاسخی که ما به مطلب یا سوال شخص شبهه افکن ندارد. وظیفه یک دین شناس این است که پاسخ هر گونه سوالی در زمینه کلام و عقائد رابدهد و نیز هر گونه انحراف در بیان عقائد را روشن کند. حال خود گوینده ممکن است که به اشتباه نظر خود واقف نباشد یا باشد.
ممکن است تصور شود که این تفکیک میان بیان ها و شبهه دانستن برخی از انها، در نوع پاسخ ما و بیان ماتأثیر دارد که در اینصورت گرفتار مغالطه شده ایم و به اصطلاح به جای کلام به گوینده ان توجه کرده ایم.

اما این تصور اشتباه است. اینکه یک سوال یا یک گزاره خبری را شبهه مینامیم و یکی را نمینامیم، از جهت این است که قصد گوینده از بیان ان سوال یا مطلب رابدانیم. البته فهم قصد گوینده در پاره ای از موارد روشن نیست ولی با این حال، فرقی در اصل قضیه نمیکند. این تفکیک به اعتبار قصد گوینده است و ربطی به قضاوت ما و نوع پاسخ دادن ما وتلقی ما از سوال ندارد تا دچار مغالطه شده باشیم و به جای نگاه به کلام به گوینده نگاه کرده باشیم.



[/HR][1] . فرهنگ معارف اسلامی، ج2 ص 1037

[2] . كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج‏1، ص: 1007


موضوع قفل شده است