چرا بهایی ها را مسلمان نمیدانیم

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا بهایی ها را مسلمان نمیدانیم

بابيت و بهائيت ابتدا جزء مسلمانان بودند ولي بعدا ادعا كردند كه با آمدن دين بهائيت و بابيت دوران دين اسلام پايان يافته است

[=&quot]توضيح اين كه: بهائيت انشعابي از بابيگري است و بابيت انشعابي از شيخيگري است[/].



[=&quot]در اوائل قرن نوزدهم شيخ احمد احسائي و سيد كاظم رشتي، مدعي رابطه مستقيم با امام زمان(عج) شدند و خود را واسطه ميان مردم مسلمان و آن حضرت معرفي كردند» از همين‏جا راه و رسم شيخي پديد آمد و جمعي از افراد ساده‏لوح و گروهي از فرصت‏طلب‏ها به آن گرايش پيدا كردند[/].



[=&quot]شيخ ملاحسين بشرويه، پس از سيد كاظم رشتي، رهبري فرقه را به عهده مي‏گيرد و در سفري به شيراز با سيد علي محمد شيرازي (محمد باب) ملاقات نموده و مريد و سرسپرده او مي‏شود. محمد باب بعد از ادعاي بابيت امام زمان(عج)، ادعا مي‏كند كه خود امام زمان است و كار را تا ادعاي نبوت پيش مي‏برد و بعد از محاكمه و زندان در تبريز اعدام مي‏شود.

بعد از اعدام سيد باب عده‏اي از فريب‏خوردگان و به تشويق و تحريك فرصت‏طلبان و توطئه استعمار، عده‏اي به ميرزا يحيي نوري (صبح ازل) و عده‏اي ديگر به ميرزا حسينعلي نوري (بهاءالله) گرويدند، بهاء خود را پيامبر ناميد و از همينجا فرقه بهايي پديد آمد[/].



[=&quot]ميرزا حسينعلي نوري و ميرزا يحيي نوري دو فرزند ميرزا عباس بودند كه در شهر نور مازندران زندگي مي‏كرد. «بهاء» همراه با برادرش در تهران پرورش يافت و مقدمات علوم را آموخت. بهاء و برادرش در ابتدا متمايل به تصوف شدند و به مسلك درويش‏ها درآمدند. سپس به باب گراييدند.

اين دو برادر ضمن ملاقات با علي محمد باب، تصميم گرفتند كه از طريق تلاش در راه بابيت به آب و نان و مقامي برسند، لذا بهاء و صبح ازل در تهران كار تبليغات بابيت را آغاز مي‏كنند آنگاه به مازندران و جاهاي ديگر رفتند و همه جا گرد و غبار و فتنه را برمي‏انگيختند و باب هم به هنگام مرگ وصيتنامه‏اي نوشت و صبح ازل را جانشين خود كرد و بهاء را به محافظت او گماشت[/].



[=&quot]عقايد بهاييت: به چند مورد از عقايد آنها اشاره مي‏شود[/].



1- [=&quot]اين فرقه مي‏گويد، سيد علي محمد باب امام زمان است كه ظهور كرده و با ظهور او اسلام پايان گرفته و اينك دين جديد ظهور كرده و مردم بايد همگي بهايي شوند، (شخصيت و انديشه‏هاي كاشف الغطاء كتاب (الايات البينات) به كوشش دكتر احمد بهشتي، ص 109، كانون نشر انديشه اسلامي[/])



2- [=&quot]پنهان كردن دينشان را ضروري مي‏دانند به اصطلاح قائل به تقيه هستند[/].



3- [=&quot]روزه نوزده روز است قبل از عيد شروع و به عيد نوروز ختم مي‏شود[/].



4- [=&quot]نماز جماعت باطل است مگر در نماز ميت[/].



5- [=&quot]قبله آنها مرقد بهاءالله است در عكا[/].



6- [=&quot]حج براي مردان واجب است و بر زنان واجب نيست، آن هم (حج) در خانه‏اي است كه بهاء در آن اقامت داشته، يا در خانه‏اي كه سيد علي محمد باب در شيراز در آن سكني داشته است به جا آورده مي‏شود[/].



7- [=&quot]چند تا اعياد دارند[/]:



- [=&quot]عيد ولادت باب، اول محرم[/].



- [=&quot]عيد ولايت بهاء، دوم محرم[/].



- [=&quot]عيد اعلان دعوت باب، پنجم جمادي[/].



- [=&quot]عيد نوروز، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، العميد عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 311 - 308، انتشارات الدار العربية للموسوعات[/]).



8- [=&quot]نماز پنج تكبير دارد ودر دو وقت خوانده مي‏شود يكي هنگام تولد و يكي هم هنگام مرگ. و مطهرات پنج تا است: آب، هوا، آتش، خاك، بيان. همه چيز نجس است مگر آنچه آيه (الله اطهر) بر آن خوانده شود و عبادتگاه‏ها طبق وصيت بهاء بايد از نه كناره و يك گنبد تشكيل بشود و اين عبادتگاه‏ها در فرانكفورت در آلمان و سيدني در استراليا و كامپالا در اوگاندا، ليميت در شيكاگو و پاناما سيتي در پاناما و دهلي نو در هندوستان است، (شخصيت و انديشه‏هاي كاشف‏الغطاء، ص 111 و 139، دكتر احمد بهشتي[/]).



[=&quot]فرقه‏هاي بابيه و بهائيه[/]:



[=&quot]بعد از اعدام سيد علي محمد باب بابيت به سه فرقه تقسيم شد و بعد از مرگ بهاءالله نزاعي كه بين دو برادر عباس افندي و محمد علي به وجود آمد دو فرقه ديگر اضافه شد، مجموعا پنج فرقه شدند[/].



1- [=&quot]ازليه (به رهبري ميرزا يحيي نوري، صبح ازل[/])



2- [=&quot]بهائيه (به رهبري ميرزا حسين علي، بهاءالله[/])



3- [=&quot]بابيه خالص (فقط رهبري سيد علي محمد را قبول دارند[/])



4- [=&quot]بابيه بهائيه عباسيه (رهبري عبدالبهاء عباس افندي[/])



5- [=&quot]ناقضون (اتباع ميرزا محمد علي برادر عبدالبهاء)، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، ج 3، ص 312، العميد عبدالرزاق محمد اسود[/]).



[=&quot]كتاب‏هاي بهائي‏ها عبارتند: 1- الاتقان ؛ 2- اشراقات والبشارات والطرزات ؛ 3- مجموعه الواح مباركه، كه وصايايي بهاء به پسران خود مي‏باشد ؛ 4- كتاب شيخ ؛ 5- الدرر البهية ؛ 6- الحج البهية ؛ 7- الفرائد ؛ 8- فصل الخطاب[/].



[=&quot]اين كتابها را به بهاء نسبت داده‏اند ولي در حقيقت او ننوشته است بلكه پيروان بهاء اينها را نوشته و به او نسبت داده‏اند، (المدخل الي دراسة الاديان والمذاهب، ص 311 و 312[/]).



[=&quot]در كتاب شخصيت و انديشه‏هاي كاشف‏الغطاء نيز از سه كتاب ديگر اسم آورده است. 1- هفت وادي، 2- هيكل، 3- اقدس[/].



[=&quot]براي آگاهي بيشتر ر.ك[/]:



1- [=&quot]شخصيت و انديشه‏هاي كاشف الغطاء (الايات البينات) آيت الله العظمي جعفر كاشف الغطاء، دكتر احمد بهشتي، نشر انديشه‏هاي اسلامي[/].



2- [=&quot]بهائيت چگونه پديد آمد، نورالدين چهاردهي، انتشارات فتحي[/].



[=&quot] 3- [/][=&quot]ارمغان استعمار، محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات نسل جوان[/]

پس با این وجود بهائیان و بابیان همه نجس هستند؟

دوستمان يادش رفت بگويد که بهائيت و بابيت هر زن را براي 9 مرد حلال مي دانند

و به اشتراک گذاري زنانشان را امري حلال مي دانند

کاري که حتي حيوانات هم از ان ابا دارند

اولین زنی که در ایران کشف حجاب کرد.


در کتاب " اسناد کشف حجاب" آمده است: کشف حجاب و بی بندوباری زنان و مردان ذیل یکی از 12 تعالیم اجتماعی بهائیت است.


در این باره در دوره ناصرالدین شاه، اولین زنی که به صورت عمومی و علنی کشف حجاب کرد. زنی است با نام زرین تاج که توسط سران بابیت ملقب به طاهره و قره العین و تنها زنی است که از "حروف حی" محسوب می‌شود.( لقبی که به بر اساس حروف ابجد به 18 نفر از اولین کسانی که علی محمد باب ایمان آوردند، اطلاق می‌شود)





نخستین واقعه کشف حجاب در ایرانِ پس از اسلام، در بدشت- که اکنون در استان سمنان واقع است- روی داد. در این مکان عده‌ای از بابیان به سرکردگی محمد علی قدوس و طاهره قره العین به دو منظور "اول : نجات باب از زندان ماکو، دوم: تعیین تکلیف بابیه با دین اسلام و اعلام جدایی و مخالفت صریح با دیانت حضرت ختمی مرتبت دور هم جمع شدند. که در این مکان قره العین در برخوردی کاملا متضاد با دین اسلام و مغایر با شرایط اجتماعی زمان خود با به نمایش گذاشتن سیمای برهنه خویش، اولین زنی بود که با "نسخ رسوم گذشته" زمینه های اجتماعی گسترش لادینی و اباحی گری را که از مقاصد استعمار بود فراهم ساخت.


وی در اجتماع بدشت چنین گفت:"بدانید احکام شریعت محمدی اکنون به واسطه ظهور باب منسوخ گشته، احکام شریعت جدید باب هنوز به ما نرسیده و اکنون اشتغال شما به نماز و روزه و زکات و سایر آنچه را که محمد (صلی الله علیه و آله) آورده است، همه اعمالی لغو و افعالی باطل است ...امروز امر و تکلیف و نهی و تضییقی وجود ندارد و اکنون ما در زمان فترت واقعیم. پس، از حالت تنهایی به حال اجماع بیرون بیایید و این حجابی را که میان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است، پاره کنید؛


آنها را در کارهای خودتان شریک سازید و کارها را میان خودتان و زنان بعد از آنکه کام دل از آنها برداشتید، تقسیم کنید. با آنها آمیزش داشته باشید. آنها را از خانه ها به انجمن ها ببرید. زنان، گل های زندگی دنیا می باشند. گل را باید از شاخ بچینید و ببویید؛ زیرا گل برای چیدن و بوییدن آفریده شده و شایسته نیست که آن را آماده بدارید و بدان نیک نظر ندارید. آنها را با لذت تمام ببویید. گل و شکوفه را باید چید و برای دوستان به ارمغان فرستاد."

nakisa;209195 نوشت:
آنها را با لذت تمام ببویید. گل و شکوفه را باید چید و برای دوستان به ارمغان فرستاد."


با سلام


(( و كنتم على شفا حفرة من النار فانقذكم منها ))103 - ال عمران قرأن كريم

وبر لبه پرتگاه آتش بودید خدای متعال از آن نجاتتان داد .

جاهلیت مدرن = جاهلیت اول = جاهلیت دوم


« ابو مالك فزارى » كه يكى از بزرگان و رهبران قبايل عرب بود ، با شنيدن اوصاف پيامبر عاليقدر اسلام (صلى الله عليه وآله) مشتاق زيارت آن حضرت شد ، به همين منظور بسوى مدينه حركت كرد ، چون به در خانه پيامبر اسلام رسيد بدون اجازه و در كوفتن وارد خانه شد ، عايشه كه يكى از همسران پيغمبر بود نزديك حضرت نشسته بود ، حضرت با لحنى متغير به ابومالك فرمود : چرا بدون اجازه وارد شدى ؟ ابو مالك گفت: براى بزرگان قوم اجازه گرفتن ننگ است و من براى ورود به هيچ خانه اى اجازه نگرفته و نمى گيرم ! حضرت فرمود : اين اخلاق ناپسند از رسوم جاهليت است ، حكم اسلام غير از اين حكم است ; سپس اين آيه را تلاوت فرمود :
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ )
« اى اهل ايمان ! به خانه هايى غير از خانه هاى خودتان وارد نشويد تا آنكه اجازه بگيريد ، و بر اهل آنها سلام كنيد ، [ رعايت ] اين [ امور اخلاقى ]براى شما بهتر است ، باشد كه متذكّر شويد » .

ابو مالك كه اين ناراحتى را براى پيغمبر بزرگ تصور نمى كرد ، براى تسكين آن حضرت عرض كرد: چرا ناراحت شديد ؟ آيا به خاطر آن بانويى بود كه نزديك شما نشسته بود ؟ اگر مى خواهيد به نفع شما از زيباترين زنان ( كنايه از زن خودش بود ) پياده شده تو نيز پياده شوى ( يعنى همسران خود را با يك ديگر عوض كنيم ) حضرت فرمود : اين روشِ زشتِ ايام جاهليت است و در اسلام ممنوع و حرام مى باشد ، هنگامى كه ابومالك بيرون رفت عايشه پرسيد : اين مرد كه بود ؟ فرمود : اين مرد با همه حماقتش فرمانرواى بزرگ قومش بود .برگرفته از کتاب بر بال اندیشه

محمد;8207 نوشت:
بابيت و بهائيت ابتدا جزء مسلمانان بودند ولي بعدا ادعا كردند كه با آمدن دين بهائيت و بابيت دوران دين اسلام پايان يافته است

[=&quot]توضيح اين كه: بهائيت انشعابي از بابيگري است و بابيت انشعابي از شيخيگري است[/].





با سلام
بنده
متوجه این مطلب نشدم که موضوع چیست!
یعنی میفرماید فرقه بهائیت از بدو تولد اول مسلمان بوده اند و بعد منحرف شده اند؟
اگر توضیح دهید ممنون میشوم

رضا;209360 نوشت:
یعنی میفرماید فرقه بهائیت از بدو تولد اول مسلمان بوده اند و بعد منحرف شده اند؟

سلام
من فکر میکنم منظور دوستمون این بوده که این فرقه یه فرقه انحرافی تو اسلامه .
و مسلمونها به اون گرایش پیدا کردن .
پیروان محمد علی باب اوایل همه مسلمون بودن و به اسم مسلمان اعمالشونو انجام میدادن .
کم کم با ادعاهای باب این فرقه منحرف شد . واسه همین این دوستمون گفتن که اینا اولش مسلمون بودن .

[=Times New Roman]
سلام علیکم جمیعا

ممکن است عده ای قبلا مسلمان بوده باشند و بعد اعتقاداتی را پذیرفته و از خود بروز داده باشند که نهایتا ما شاهد انحرافات از اصول و فروع دین اسلام و حتی ادیان ابراهیمی از آنها باشیم.

تا زمانی که مسلمان بودند خب بودند. آنهم چطور مسلمانی که ایمانشان باور و اعتقادش نتوانست مانع این طیف وسیع از انحرافات شود آن بماند.

ولی وقتی تا این حد انحراف را پذیرفتند دیگر حتی گفتن این کلام که اینها روزگاری مسلمان بودند خلاف واقع مینماید.

یاحق:Gol:

موضوع قفل شده است