جمع بندی چطور هاوکینگ (فیزیکدان معروف) وجود خدا را نقض می کند؟

تب‌های اولیه

153 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

دکترنادرنوری;959827 نوشت:

حرف حق را بپذیری و احساساتی نشی ازت که کم نمیشه

عبارات ادیان ابراهیمی به دین هایی گفته میشه که خاستگاه خودشون را دین پدرشون ینی از دین ابراهیم ( برخی می گویند : اب +راهیم - پدر بزرگ ) می دانند

یهود - ترسایی و اسلام ادیان ابراهیمی هستند و هر کدام به نوعی او را به خود منتسب می کنند

https://en.wikipedia.org/wiki/Abrahamic_religions

اینجا بحث این نیست که اسلام درسته یا اونا درستن . بحث اینه که این سه دین هر کدام خود را به پدر ( ابراهیم ) منتسب می کنند . پس به اونا ادیان ابراهیمی می گن

حرف حق پذیرفتنی است منتهی این حرفی که شما می زنید حق نیست و از منظر کتاب دین(=قرآن) حقیقت ندارد. به عنوان مثال شما از یهودیت و مسیحیت به عنوان دو دین ابراهیمی یاد می کنید در حالی که اینها فقط دو فرقه بشری هستند که به هیچ وجه مورد تایید خداوند نمی باشند و ربطی به دین موسی و عیسی ندارند.
شما که درباره دین اظهار نظر می کنید لا اقل باید این حقیقت را بدانید و الا از روی علم حرف نزده اید و از چیزی پیروی کردید که بر صحت و سقم آن واقف نیستید . این همان ایرادی است که شما به دیگران می گیرید در حالی که شامل خودتان هم می شود مگر اینکه خلافش را ثابت کنید.
این شما و این هم قرآن، ببینم چکار می کنید!

حسام 1999;959706 نوشت:
ی متنی با خودکار سیاه مینویسم
"ابولفضل پسر دوست داشتنی است"
این متن رو من و شما سیاه میبینم
اما افرادی که بیماری سینستزیا دارند این کلمات رو رنگی میبینن!
"ابولفضل پسر دوست داشتنی است"
موسیقی رو مزه مزه میکنن!حساشون ترکیب میشه!
[HL]همش میخواهم بگویم برداشت ما از واقعیت یکی نیست،نه اینکه واقعیت چن تاست[/HL]

خب جمله ای که های لایت شده قبول دارید

پس بهتره ما این طور بیان کنیم :

ماست ( یا هر جسمی) یک چینش مولکولی و اتمی خاصی داشته و فرکانس های نوری خاصی رو جذب و بازتاب میده ==> این منجر میشه به رنگی واحد
پس اینکه نمیتونه دو رنگ باشه اثبات شد

حالا علم بر چه اساسی میگه بی رنگه ؟ => برای ما که رنگی بودنش اثبات شد

منظور اصلی من اینجا این بود

علم نمی تونه ماست سفید رو بجای ماست سیاه بفروشه

پس استدلال های شما که میگید فلانی به رنگ قرمز میبینه ربط خاصی به این ماجرا نداره
اگر اونی که قرمز میبینه براش یه رنگ سفیدی بیرند میگه ماست نیست!

بر گردم به اون نتیجه ای که میخواستم از این بگیرم :

وقتی من بر اساس اراده و اختیار از میان دو فعل الف و ب بر اساس استدلالی که دارم فعل ب رو انجام میدم
علم اصلا ممکن هست بهش بگه توهم یا هر چیزی = > من دارم خودم اراده و اختیارم رو درک میکنم

مهم این هست که یه چیزی وجود داره و من یه رنگی براش قائل هستم

حسام 1999;959706 نوشت:
البته شما بخاطر معرفت شناسی دینی این حرفو میزنین
ولی بقول فروید
علم ناقص است ولی نه علم ما توهم نیست؛ اما این پندار که آنچه را که علم نمی‌تواند به ما بدهد، می‌توانیم از جایی دیگر به چنگ آوریم، توهم است

توجه کنید مثالی میزنم

من بر اساس اراده ام می گویم که فردا همین موقع خواهم خوابید
ایا علم میتونه این موضوع رو که من فردا همین موقع میخوابم یا نه اثبات کنه ؟

روز بعد همین موقع :

دقیقا من خوابیدم و توهمی هم وجود نداشت
من از راهی غیر علم بر اساس موتور اراده گفتم میخوابم

و چیزی را از راه غیر علم بدست اوردم و توهمی هم در کار نبود

ایا علم بر قدرت تفکر و تعقل من احاطه دارد که بگم جز از ان نمی تونم چیزی بدست بیارم ؟

حسام 1999;959706 نوشت:
در فلسفه اصالت با عدم است!نیازی نیست که نفی و عکس نقیض رو من ثابت کنم،البینه علی المدعی

هدفم این بود که یه چیزی ممکن هست موجود باشه و مغز بشر نتونه درک و اثبات کنه =>
یعنی علم گفت خدایی نیست میتونیم بگیم حکایت از این داره در محدوده درک بشر نیست و نمی تونیم نتیجه گیری کنیم بر اساس علم مطلقا موجود نیست

ابوالفضل;959865 نوشت:
حالا علم بر چه اساسی میگه بی رنگه ؟ => برای ما که رنگی بودنش اثبات شد

سلام برادر نازنینم
برادر جان فکر کنم اگه چیزی بگم دیگه تکرار مکرراته، میگم اینکه ماست واقعا بصورت آبجکتیو سفیده غلطه!

کتابشو میگم خودتون ببینید،صفحه 16 اینا،که
در بخشی میگه رنگ قرمز وجود نداره استنتاج ذهنیه!،فقط ترکیب طول موج هاست و مثال های اینچنینی
کتاب خود آگاهی رویا و استنتاج:اثر پروفسور جان آلن هابسن و دکتر کارل فریستون
مقالات همینو در گوگل اسکالر هم میتونین ببینین،البته کتاب زبان انگلیسیشو دیدم

ابوالفضل;959865 نوشت:
ایا علم بر قدرت تفکر و تعقل من احاطه دارد که بگم جز از ان نمی تونم چیزی بدست بیارم ؟

دانش knowledge
علم science
اینکه من شام چی خوردم،برادرم که رفت سفر در مقولات دانایی هاست،

ابوالفضل;959865 نوشت:
هدفم این بود که یه چیزی ممکن هست موجود باشه و مغز بشر نتونه درک و اثبات کنه

اگه وجودشو نتونه اثبات کنه،بقول هیوم نوشته را به آتش بیفکنه!

ابوالفضل;959865 نوشت:
علم گفت خدایی نیست

من جایی ندیدم ژورنال علمی بگه ساینس گفته خدایی نیست،اگه مقالشو دارین ممنون میشم،
علم با بود و نبود خدا کاری نداره،تو حیطه اش نیست
البته دین و.. که بحثش جداست

ممنون از وقتی که گذاشتین،دوستتان داریم @};-موفق باشین

دکترنادرنوری;959607 نوشت:
مرادم اینه که در ایران بسیاری از افراد مشهور که در واقع تنها در یک رشته صاحب نظر هستند بواسطه مقام اجتماعی خود در هر امری دخالت می کنند
و برخی از مشکلات بزرگ کشور ما به این دخالت های نابجا و سو استفاده از مقام اجتماعی بر می گردد

..............
دکترنادرنوری;959778 نوشت:
از کجا می دانید من با دین آشنا نیستم
علم غیب دارید ؟

سلام
شما از کجا می‌دانید که آن افرادِ بسیار ، فقط در یک رشته صاحب نظر هستند؟ علم غیب دارید؟
اگر ندارید پس بهتر است شما نیز:

دکترنادرنوری;959778 نوشت:
هیچگاه یک تنه به قاضی نروید دوست مومن ما

دکترنادرنوری;959778 نوشت:
تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی نادانم

اری شما خود علامه دهرید ای دوست غیب دان تند رو و ماجرا جوی ما
همین که شما همه چیز را با غیب دانی و حدسیات درونی خود می دانید کافیست


اصطلاحی داریم با عنوان تواضع مغرورانه
این
"من هیچ نمی‌دانم" را وقتی با کنایه‌های بخش دوم گفتار شما جمع کنیم چپ اندر قیچی می‌شود!

دکترنادرنوری;959778 نوشت:
باور یک موضوع راکد و بدون پیشرفت است . ولی دانش پیشرونده است

شما به دانش باور دارید؟

حسام 1999;959880 نوشت:
من جایی ندیدم ژورنال علمی بگه ساینس گفته خدایی نیست،اگه مقالشو دارین ممنون میشم،
علم با بود و نبود خدا کاری نداره،تو حیطه اش نیست
البته دین و.. که بحثش جداست

درسته که علم بطور مستقیم و مطلق به اثبات و انکار خدا نپرداخته
بحث بر سر این هست که برخی افراد بر اساس همین نظریه های فیزیک نوین اعتقادشون نسبت به خدا متزلزل شده و برخی از دست دادن


[/HR]
من یه جمع بندی از بحث های خودم میکنم و از بحث خارج میشم
نه اینکه حرفی نداشته باشم
بالاخره اینا یه بحث هایی هستند که هر چه قدر ادامه بدیم ادامه پیدا میکنه و هر کسی دیدگاه خاص خودش رو داره

[HL] هاوکینگ اثبات کرده جهان از فضایی که فیزیک هیچ نامیده بوجود اومده این وجود خدارو زیر سوال نمی بره ؟[/HL]

خلاصه :

خب قرار نیست فیزیک نوین یه نیرویی تاثیر گذار رو بنام خدا معرفی کنه => این با خدایی حقیقی که ما میشناسیم در تضاد خواهد بود چرا ؟
چون میشود نیرویی محدود و در عرض سایر نیروها و قوانین حاکم بر عالم

میگیم همین که فضایی بوده بنام هیچ و جهانی پدید آمده => موجود شدن اینها بر میگرده به اراده خدا

یه لحظه چشماتون رو ببندید و یه گل در خیالتون خلق کنید
ایا این خلق گل از هیچ ، وجود اراده شما رو زیر سوال میبره ؟
بلکه برعکس اثبات میکنه

تاپیک و که میخوندم، خواستم نقل قول کنم دیدم باید از بخش های زیادی نقل قول کنم که طول پست رو افزایش میده.
البته خیلی از توضیحات رو دوستان دادند، بنده به دو نکته بسنده میکنم. به اضافه اینکه از پست چندین عزیز واقعا استفاده کردم که جای قدردانی داره. اسم نمیارم چون پست های با کیفیت تو این تاپیک محدوده.
.
اول:
دوستانی که به خدا و ادیانش (نه فقط اسلام) معتقد هستند، باید بدونن دین نه صلاحیتش رو داره و نه در جایگاهیه که علم مدرن رو از درگاه تفسیرهای خودش نقد، رد و یا حتی تائید کنه. در واقع نظر دین (تاکید میکنم نه فقط اسلام) من باب موضوعات مختلف علمی، برای علم امروزی اصلا جایگاهی نداره و به حساب نمیاد.
دقت کنید دین نشأت گرفته از ایمان هست و علم نشأت گرفته از واقعیات (facts) است. شاید دین تمایل داشته باشد برای تقویت ایمان از واقعیات استفاده کند (اون هم به شکل سلیقه ای). اما علم کلا با ایمان کاری ندارد!!
دوم:
شما به تاریخ تقابل علم با دین نگاه کنید که هم اکنون هم این موضوع ادامه داره، مشاهده می کنید، علم به دستاوردهایی رسیده که گاها در تضاد با مفاهیم دینی بوده. شکل برخورد معتقدان دینی در طول تاریخ همیشه به یک شکل بوده و از روشهای یکسانی برای مغالطه و فرافکنی استفاده کردند. علم بر خلاف دین همیشه جسارت این رو داشته که به اشتباهات خودش یا ندانستن خودش در برهه‌ی زمانی خاص اعتراف کنه و همین موضوع در طول تاریخ مورد موج سواری دین قرار گرفته که برای هر موضوعی که علم دیدگاهی براش ارائه نکرده، محتوا و موجودیت "خدا" را بهش می‌چسبانند.
برای نمونه در همین تاپیک هم مطرح شده که حتی اگر انفجار بزرگ هم صحت داشته باشه، بالاخره باید قبل از آن چیزی باشه!! در صورتی که کتاب آسمانی همان فرد قدمت ایجاد شدن آسمان ها و زمین رو ماکسیمم 10 هزار سال میدونه. خب مسلما با کسانی که جناب آدم رو پدر تمامی انسان ها میدونن، اما برای ماستمالی تضاد با نظریه فرگشت قائل به این هستند که شکلی دیگری از انسان ها قبل از آدم هم بوده، حقیقتا ضرورتی نیست که بحث کرد.

آفرينش همه تنبيه خداوند دل است
دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار
اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود
هركه فكرت نكند نقش بود بر ديوار

hos8sein;960020 نوشت:
حقیقتا ضرورتی نیست که بحث کرد

پس این پست را برای چه ارسال کردید؟!

hos8sein;960020 نوشت:
همین موضوع در طول تاریخ مورد موج سواری دین قرار گرفته که برای هر موضوعی که علم دیدگاهی براش ارائه نکرده، محتوا و موجودیت "خدا" را بهش می‌چسبانند

این دقیقاً مغالطهء شماست
اولاً چه کسی گفته هر موضوعی؟
ثانیاً درمورد عدم وجود خداوند علم تجربی اصلاً قطعیتی را تا به حال اثبات نکرده که حال بفرمائید
"برای آن موضوعی که علم دیدگاهی برایش ارائه نکرده"
در حقیقت علم در این زمینه صرفاً یک سری تئوری دارد که تمام آنها قابلیت نقد شدن دارند

hos8sein;960020 نوشت:
علم بر خلاف دین همیشه جسارت این رو داشته که به اشتباهات خودش یا ندانستن خودش در برهه‌ی زمانی خاص اعتراف کنه

مشکل اینجاست که علم تجربی و طرفداران آن در آن بخشی که بحث انکار خداست ، مدام ادعای مطلق می‌کنند
لذا اینکه ادعا کنی کشف من مطلق است و بعد خلافش ثابت شود و بعد بیایی این را اعتراف کنی که آنچه گفتم مطلقاً درست است ، اشتباه بوده ، نامش شجاعت نیست ، چیز دیگری است...!

hos8sein;960020 نوشت:
شما به تاریخ تقابل علم با دین نگاه کنید

جدای از اینکه تاریخ مورد نظر شما باید بررسی بشود ، ما دانشمندان خداباور هم کم نداشته و نداریم
جالب اینکه شما درمورد خداباوران
"اعتقاد" آنها را در نظر می‌گیرید و درمورد خداناباوران "علم" آنها را و سپس نتیجه می‌گیرید که علم و دین در تضاد با هم هستند
خب چرا
درمورد خداباوران "علم" آنها را در نظر نگیریم و درمورد خداناباوران "اعتقاد" آنها را و سپس نتیجه نگیریم که علم و بی‌خدایی در تضاد با همند؟

hos8sein;960020 نوشت:
برای نمونه در همین تاپیک هم مطرح شده که حتی اگر انفجار بزرگ هم صحت داشته باشه، بالاخره باید قبل از آن چیزی باشه!!
در صورتی که کتاب آسمانی همان فرد قدمت ایجاد شدن آسمان ها و زمین رو ماکسیمم 10 هزار سال میدونه

دو موضوع بی ربط را به هم ربط داده اید!
بخش اول درمورد دلیل خلقت است و بخش دوم درمورد زمان خلقت

Reza-D;959992 نوشت:
شما به دانش باور دارید؟

اگر مراد شما از باور ایمان و اعتماد باشد بله چرا که دانش و آگاهی (Knowledge) فرایندی تجربی و آزمودنی , و دستاوردی واقعی است نه خیالین که با تور توهم و افسانه تراشی به پندار برسد

آگاهی که بشود آن را با حواس اثبات کرد پذیرفتنی است

قرآن هم گفته دنباله رو چیزی که به آن دانش و آگاهی نداری ( ینی چیزی که با چشم و گوش و حواست بدست نیامده ) مباش چون مسوولیت داره برای اندامهات ( [=arial narrow]وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا)

صرفا برای آگاهی:

Reza-D;960062 نوشت:
پس این پست را برای چه ارسال کردید؟!

ارسال نظری بود برای کاربرانی که دیدگاهشون مشابه این بخش از نقل قول بنده نیست:
hos8sein;960020 نوشت:
خب مسلما با کسانی که جناب آدم رو پدر تمامی انسان ها میدونن، اما برای ماستمالی تضاد با نظریه فرگشت قائل به این هستند که شکلی دیگری از انسان ها قبل از آدم هم بوده، حقیقتا ضرورتی نیست که بحث کرد.

شما مختارید به نقل قول کردن، ولی بی زحمت پست رو کامل بخونید یا نقل قول کنید.
.
با احترام الباقی صحبت های شما هم فاقد محتوای جدید و چالشی برای پاسخگویی اینجانب هستند.
همانطور که گفتم با فردی با نگرش شما و ایضا شخصیت آواتارتان ضرورتی به بحث نیست و باز تاکید میکنم دین به واقع در جایگاهی نیست که منتقد علم باشه، صرفا تعریف واژه "علم" (science) خودش پاسخ کلی از موارد در این باب رو میده.
حالا شما و همفکرانتان اصرار کنید در ندانستن و کلمه علم رو بچسبون به دین.
مختارید!



نقل قول:

چطور هاوکینگ (فیزیکدان معروف) وجود خدا را نقض می کند؟

گمونم نماز نمی خونه:)

صدیق;959473 نوشت:
خود شما برای اینکه بخواهید مباحث فیزیکی را به یک کودک توضیح بدهید چه میکنید؟
غیر از این است که از الفاظ ساده و گاه تعابیری سطحی استفاده میکنید؟ تعابیری که خود شما نیز به اشتباه بودن و غیر دقیق آنها اذعان دارید.

با سلام.استاد گرامی، اگر لازم باشد که من از تعابیری استفاده کنم به قول شما، سطحی که به اشتباه بودن و غیر دقیق بودن آنها اذعان دارم، حتما به آن کودک می گویم که حواسش را جمع کند من دارم از چه تعابیری استفاده می کنم...به او گوشزد می کنم که این ها که می گویم، حقیقت امر نیستن...یک شمه ای و مقدمه ای برای رسیدن به حقیقتن و سخنانی هستند که قعلا ذهن تو را آرام کند...اما خدا هم اینگونه گفته...حالا به هر حال، بنده کاری به این مسائل ندارم..البته این قضیه بحثش اینجا نیست....
اما به هر حال...در ادامه بیشتر توضیح می دهم...
صدیق;959473 نوشت:
اگر نص بود و غرض دیگری در بیان آنها نبود، بله.

استاد گرامی، ابتدا از شما خواهش دارم، کمی بیشتر در این رابطه توضیح بدید...شما به نظرم گفتید که هاوکینگ و دیگر دانشمندان مثل انیشتن، در فیزیک و مباحث تجربی، تبحر دارند....خوب آیا این به این معنیت که این دانشمندان، الا و ابدا نمی توانند در مورد گذاره های متافیزیکی نظر بدهند؟؟فکر می کنید که، کلا انیشتن ها، نمی توانند، با علم تجربی و آزمایشات تجربی، به هیچوجه مسائل و گذاره ها و اعتقادات و باور های متافیزیکی ما را به چالش بکشانند؟؟؟خواهشن در این رابطه بیشتر توضیح بدهید...فکر نمی کنید، دانشمندان تجربی می توانند نظری بدهند که از صد نظر بزرگترین فیلسوفان، دقیق تر و به جا تر باشه در یک مورد یک مساله متافیزیکی؟؟خواهشن کلا در این باره بیشتر توضیح بدهید....
صدیق;959474 نوشت:
از چه طریقی ایجاد شده است؟

استاد گرامی، هاوکینگ و امثال هاوکینگ، ادعا می کنند، جهان ما، و انسانی که ما باشیم، توسط قوانینی قابل توضیح و تبیین و توجیه هستند....جهان ما با تمام نظمی که در اون وجود داره...انسان، با تمام خود آگاهی و شعوری که برای خودش قائله، توسط قوانینی قابل توضیح و تبیینه....(آیا شما فکر می کنید، عقلا و منطقا، دانشمندان تجربی نمی تونن همچین چیزی رو نشون بدن و ثابت کن؟فکر می کنید، اثبات همچین چیزی توسط دانشمندان تجربی، محاله؟)
آیا در ادعای های ادیان و فلاسفه ردی و اثری یافت می شود که در آن گفته شده باشد که، جهان ما، و این انسانی که ما باشیم، می تواند، وجودشان و هستیشان، به واسطه ی موجودی باشد غیر مادی و زمانی، که شعور و اختیار ندارد، غیر از خدایی که خود آن را ادعا و اثبات می کنند؟؟خواهشن در این باره توضیح دهید...مثلا، تقریبا هیچ، دینی اعتقاد ندارد که شعور و آگاهی ای که انسان دارد، به واسطه ی قوانین طبیعی هست...خدا می گوید من از روح خود بر انسان دمیدم..روح را کسی به شی ای تعبیر نکرده که یک موجود غیر با شعور یک قوانین بدون شعور و اختیار و اراده، به کسی اعطاء کرده باشد...

hos8sein;960134 نوشت:
الباقی صحبت های شما هم فاقد محتوای جدید و چالشی برای پاسخگویی اینجانب هستند

hos8sein;960134 نوشت:
با فردی با نگرش شما و ایضا شخصیت آواتارتان ضرورتی به بحث نیست

اینکه صحبت از علم می‌کنید و سپس در یک گفتگو ، از چنین دلایل و استدلال‌هایی استفاده می‌کنید
بیشتر به نظر می‌رسد سعی در تخریب علم داشته باشید تا دفاع از آن

دکترنادرنوری;960073 نوشت:
اگر مراد شما از باور ، ایمان و اعتماد باشد ، بله به دانش باور دارم

و به گفته خودتان:

دکترنادرنوری;959992 نوشت:
باور یک موضوع راکد و بدون پیشرفت است

پس یا باورتان اشکال دارد ، یا تعریفتان از باور

پارسا مهر;959498 نوشت:
از نظر اسلام و قرآن، حقیقت خداوند و جهان آفرینش اشکار هست

سلام
از نظر یک معلم نیز روش محاسبه یک فرمول آشکار است ، اما دلیل نمی‌شود برای تمام شاگردان نیز آشکار باشد
فهم آنچه معلم بیان می‌کند مشروط به گوش دادن به سخن معلم و انجام تمرین‌های اوست

پارسا مهر;959498 نوشت:
مردم، جاهل عرب که عقل و فهم و مطالعاتشون، یک دهم هاوکینگ احتمالا نبوده، حقیقت خداوند و جهان آفرینش براشون آشکار بوده
و ایمان آوردن و خدا و پیامبر هم ایمانشون رو پذیرفتن

لایکلِفُ الله نَفسً اِلّا وُسْعَها
خداوند هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی‌کند

ضمناً خداوند اسلام آوردن آنها را پذیرفت. اینکه ایمان آوردن آنها را پذیرفته باشد قطعیت ندارد

پارسا مهر;959498 نوشت:
الان از نظر قران و اسلام، هاوکینگ و امثال هاوکینگ، چهارپا هستن و بلکه چهار پا کمتر

اصل آیه این است:
"آنها د‌ل‌هایی دارند که با آن فهم نمی‌کنند، چشم‌هایی دارند که با آن نمی‌بینند، گوش ها‌یی دارند که با آن نمی‌شنوند، ایشان چون چهارپایانند بلکه گمراه ترند ، ایشان همان غافلانند"

آیه میگوید کسی که نه در آفرینش

تدبر می‌کند ، نه در
جهان هستی نظر می‌کند و نه هیچ حرف حقی را می‌شنود ، از چهارپایان هم کمتر است، که حرف درستی هم هست
حالا شما از کجای این آیه چهارپا بودن کسی مثل هاوکینگ را برداشت کردید من نمی‌دانم!


[/HR]
Reza-D;960159 نوشت:
لایکلِفُ الله نَفسً اِلّا وُسْعَها
خداوند هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی‌کند

سلام بر شما....ببینید برادر اگر نمی خواهید توپ را بیاندازید در میدان من و می خواهید با این آیه خودتان چیزی را ثابت کنید و رد کنید...بسم الله، این آیه را شرح دهید، توضیح دهید، منظوری که دارد را اثبات کنید...می دانید که آیات قرآن می توانند، معانی و تفسیر های مختلفی داشته باشند...شرط ها و پیش شرط هایی دارند....به همین سادگی نیست...
اما حالا که توپ را انداختی در میدان من...یک آیه آوردید بدون هیچ توضیحی، فکر می کنید چیزی را رد کردید یا اثبات کردید....من فقط تا این حد عرض کنم که این آیه ناکافیست و چیز خاصی را رد نمی کند، عرض کنم که، این ایه هیچ تنافی ای ندارد با اینکه، حقیت خدا و وجود خدا آشکار هست برای عموم مردم...مثلا از کجای این آیه برداشت می شود، توانایی هیچ بنی بشری این نیست که، خودش را بشناسد و به وجود خودش آگاه نباشد؟؟مگر یک سری ادم دیوانه که احتمالا اصلا خودی ندارند و با ربات فرقی ندارند...همه ما به وجود خودمان آگاهیم...حالا شما فکر می کنید خدا می گوید، من به اندازه توانایی تکلیف نمی کنم...شاید یکی، توانایی اش این نباشد که از وجود خودش آگاه باشد!!!...چیزی که به نظر مسلم است...خدا تقریبا در توان تمامی انسان ها می بیند که به وجود خدا و حقیقت خدا ایمان و اعتقاد داشته باشند
([=Droid]آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟!...)
خلاصه من نفهمیدم شما با این آیه خواستید چه چیز را رد کنید....یا اثبات کنید....
Reza-D;960159 نوشت:
ضمناً خداوند اسلام آوردن آنها را پذیرفت. اینکه ایمان آوردن آنها را پذیرفته باشد قطعیت ندارد

گویا شما می گویید که، خدا ایمان آوردن آنها را به اسلام را پذیرفته باشد، قطعیت ندارد...اول این اسلام با خدا فرق می کند، اینجا هم بیشتر منظور همون خدائه و نه اسلامه...اما من نمی دونم شما چی رو می خوایید نشون بدید....خدا، ایمان عمویش به اسلام را رد می کرد هیچ، حتی اسلام آوردن عمویش را هم رد می کرد...اما این به این معنی بود که از نظر پیامبر، حقیقت خدا و اسلام برای عمویش آشکار نبوده[=Droid]؟!
Reza-D;960159 نوشت:
آیه میگوید کسی که نه در آفرینش تدبر می‌کند ، نه در جهان هستی نظر می‌کند و نه هیچ حرف حقی را می‌شنود ، از چهارپایان هم کمتر است، که حرف درستی هم هست
حالا شما از کجای این آیه چهارپا بودن کسی مثل هاوکینگ را برداشت کردید من نمی‌دانم!

برادر، اگر هاوکینگ و امثال اینها مثل انیشتن، در آفرینش تدبر می کنند و اینها، پس چرا به وجود خدا پی نبردند؟، اگر حرف حق را می پذیرند چطور هست که حق ترین حق ها، یعنی وجود خدا را انکار می کنند؟چرا یک جاهل عرب به وجود خدا پی می برد، ولی انیشتن پی نمی برد...پس از نظر قرآن، هاوکینگ ها، چشم هایی دارد که نمی بیند...اگر می دید، تا الان به وجود خدا پی می برد...انیشتن پی برده بود....خدا در آیه ای می گوید،
الف. «أفلا یتدبرون القرآن و او کان من عند غیر‌الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا»(النساء 4/ 82)؛ آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن بسیار اختلاف می‌یافتند.

خوب من سالها تدبر کردم به نظر خودم...ولی فهمیدم که عدم اختلاف در قرآن چیزی را ثابت نمی کند هیچ، اصلا دلیلی نداریم که بگوییم در قرآن اختلاف نیست....حالا از نظر شما و قرآن، من دارم تدبر می کنم و من سالها تدبر کرده ام؟؟آیا من که ساعت ها به مخالفت با این موضوع مورد اشاره قرآن با کارشناسان پرداخته ام، تدبر کرده ام از نظر قران؟؟

Reza-D;960159 نوشت:
از نظر یک معلم نیز روش محاسبه یک فرمول آشکار است ، اما دلیل نمی‌شود برای تمام شاگردان نیز آشکار باشد
فهم آنچه معلم بیان می‌کند مشروط به گوش دادن به سخن معلم و انجام تمرین‌های اوست

من متوجه نشدم....الان خواستید با این مثال و نمی دونم چی چی ، نشان دهید که حقیقت خدا آشکار نیست؟؟؟؟بله، قبول، اینکه یک معلم، روش محاسبه یک فرمول برایش آشکار هست، دلیل نمی شود برای تمام شاگردان هم آشکار باشد...بر منکرش لعنت....اما حالا که چی...من اگر گفتم، از نظر خدا و اسلام، حقیقت خدا آشکار هست...منظورم این بود که بدیهتا، حقیقت آن برای عموم آشکار هست....نمی دونم شما الان خواستید چه بگویید...

hos8sein;960134 نوشت:
دین به واقع در جایگاهی نیست که منتقد علم باشه، صرفا تعریف واژه "علم" (science) خودش پاسخ کلی از موارد در این باب رو میده.
حالا شما و همفکرانتان اصرار کنید در ندانستن و کلمه علم رو بچسبون به دین.
مختارید!

سلام

خداجویی فطری هست
مثل ابدیت جویی

شبیه گرسنه بودن و دنبال غذا گشتن

پس شما نمی تونی دینی که زیر بناش با فطریات آدمی سروکار داره نقض کنی!

آگه فرار هم کنی میری گرفتار یه چیز دیگه میشی
مطلقا نمی تونی این حس رو خاموش کنی و بگی دیگه همه چی تمومه


[/HR]قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون... ؟

دین ما دینی هست که بیشترین توصیه رو به علم داره و مشکلی با علم نداره

در علم نافع از پيامبر(ص) روايت شده است:قال رسول الله(ص): العلم علمان علم في القلب فذالك العلم النافع و علم في اللسان فذالك حجه علي العباد و قال العلم علمان علم الاديان و علم الابدان؛(كنز الفوائد، كراجكي، ص 239)
[HL]بايد دانست آن چه ذاتي علم است آگاهي و كشف حقيقت است [/HL]. اما آن چه در پي علم، براي «عالم » حاصل مي شود يا «خشوع » و خشيت است و يا «غرور و استكبار» چنان چه از يك سو در قرآن آمده است : «انما يخشي الله من عباده العلماء; از بندگان خدا تنها دانايانند كه از او مي ترسند», (فاطر, آيه 28)
از سوي ديگر گفته شده است «العلم هو الحجاب الاكبر» راز اين دوگانگي در آن نهفته است كه [HL]برخي در «پرتو علم » به حكمت استوار و عالم مطلق هستي توجه پيدا مي كنند و در برابر «او» سر تعظيم فرو مي آورند و برخي در «سايه علم » به مراتب علمي خود توجه مي كنند و احساس بي نيازي نسبت به ديگران و حتي نسبت به خدا به آنها دست مي دهد كه از آن به غرور علمي و حجاب اكبر باز مي شود[/HL] و در اين باره به طور تقريبي فرقي ميان علم فيزيك و علم توحيد نيست . چنان كه امام خميني فرموده اند گاهي علم توحيد نيز براي انسان حجاب مي شود.

درباره اصل معنای کلمه علم گفته شده: یعنی حضور و احاطه نسبت به چیزی و احاطه همواره دارای حد و حصر می باشد و ملازم با عدم قطعیت است. بسیاری گمان می کنند علم و آگاهی آن چیزی است که با چشم و گوش و حواس بدست می آید درصورتی که این درست نیست چون حواس بر همه چیز احاطه ندارند و همیشه به ما راستش را نمی گویند.




شکل فوق، آن تصوری است که مردمان گذشته از جهان هستی داشند و هزاران سال در کتب علمی شرق وغرب یافت می شد و از طرف دانشمندان در دانشگاههای بزرگ و معتبر تدریس می شد و کلاً از طریق چشم و گوش و حواس بشری بدست آمده بود . مدلی که با آن پیش بینی های زیادی انجام می دادند و جالب اینکه درست هم از آب در می آمدند!
این هم مدل تقریبی امروز جهان است که باز از طریق حواس پنجگانه بدست آمده است:



چه کسی می تواند التزام دهد که بعدها این مدل نیز دستخوش تغییر نمی شود و مدلی دیگر جایش را نمی گیرد؟
خورشید علم بشر دائم در حال طلوع و غروب است، آن چیزی که افول کند هرگز قابل اعتماد نیست و نباید به آن دل بست. باید همه چیز را در پرتو ستاره علم الهی دید چون این تنها کوکبی است که شرقی و غربی نیست.

دانش مطلق و لایتغیر فقط و فقط نزد خداوند است و او گوشه هایی از آن را از طریق کتاب آسمانی در اختیار بشر قرار داده است. متأسفانه اکثریت مردم، چه آنهایی که کتاب آسمانی را باور دارند و چه آنها که ندارند، این را نمی دانند و همین سبب می شود تا در این باره غیر خدا را وکیل بگیرند و به دیگری توکل نمایند.
یکی دنبال احادیثی را می گیرد که از قول امثال مجاهد، ابن عباس، ابوهریره و دیگران، به خدا و رسولش بسته اند و دیگری در پی حدیث ارسطو، انیشتین، هاوکینگ و امثالهم می رود، آنهم با ژستی عالمانه. این یک بلا و اپیدمی ویرانگر است که از گذشته تا حال، هیچگاه دست از سر بشر غافل از قرآن و کتاب آسمانی بر نداشته است .
چرا به خود نمی آیید؟!
چرا بدون مکمل و حل المسائل، قرآن را مرور نمی کنید؟!
مگر نمی دانید تمام بدبختیها و مصائب بشریت ناشی از دنباله روی حرف و حدیث کسانی است که از صحت و سقم آنچه می گویند، نه خود آگاهی دارند و نه دیگران. آخر کسی که خود محاط است و نیاز به هدایت دارد چگونه می تواند شما را هدایت کند؟

أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ
پس آيا كسى كه به سوى حق رهبرى مى‌كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى‌يابد مگر آن كه هدايتش كنند؟ شما را چه شده است، چگونه حكم مى‌كنيد؟

مگر یک انسان چقدر عمر می کند؟ تا کی می خواهید در این خواب سنگین غفلت بمانید؟
خداوند عهد کرده درهای رحمت و برکتش را، اتز زمین و آسمان، برای کسانی که خالصانه( نه مشرکانه) به او وکتابهایش ایمان می آورند و قوانین و مقرراتش را رعایت می کنند خواهد گشود، دیگر میل با خودتان است.

سلام.

shahed1;960217 نوشت:
بسیاری گمان می کنند علم و آگاهی آن چیزی است که با چشم و گوش و حواس بدست می آید درصورتی که این درست نیست چون حواس بر همه چیز احاطه ندارند و همیشه به ما راستش را نمی گویند

چشم و گوش رو متوجه ام ولی دیگر دقیق نمی دونم منظورتون از حواس دیگه چی ها می تونه باشه...اما به هر حال...از نظر شما، علم و اگاهی ما از چه چیز باید بدست بیاید؟یعنی شما می گید ما، چشم و گوش و حواسمون رو بزاریم کنار؟یا مثلا در باب مسائلی بگذاریم کنار؟؟
shahed1;960220 نوشت:
دانش مطلق و لایتغیر فقط و فقط نزد خداوند است

آها گویا شما راه جایگزینی دارید و اون رجوع به قرانه.درسته؟؟خوب، اینم به ما بگید شما از چه طریق به حقانیت قرآن پی بردید..آیا از حواستون کمک گرفتید یا نه؟؟؟

پارسا مهر;960186 نوشت:
این ایه هیچ تنافی ای ندارد با اینکه، حقیت خدا و وجود خدا آشکار هست برای عموم مردم

من هم همین را گفتم
حقیقت این جهان برای هر کسی به فراخور قدرت درک و شناختش آشکار است

پارسا مهر;960186 نوشت:
شاید یکی، توانایی اش این نباشد که از وجود خودش آگاه باشد

چنین کسی تکلیفی هم ندارد

پارسا مهر;960186 نوشت:
خدا تقریبا در توان تمامی انسان ها می بیند که به وجود خدا و حقیقت خدا ایمان و اعتقاد داشته باشند

بله کاملاً درست است

پارسا مهر;960186 نوشت:
گویا شما می گویید که، خدا ایمان آوردن آنها را به اسلام را پذیرفته باشد، قطعیت ندارد

خیر
عرض کردم اسلام آوردن و ایمان آوردن دو چیز متفاوت است

پارسا مهر;960186 نوشت:
برادر، اگر هاوکینگ و امثال اینها مثل انیشتن، در آفرینش تدبر می کنند و اینها، پس چرا به وجود خدا پی نبردند؟

این بخش را در پست دیگری توضیح خواهم داد (الان باید جایی بروم)

sun;958345 نوشت:
درحالیکه قران خودش چندجا توی پیدایش جهان اشتباه کرده مثلا یکجا گفته جهان را در هفت روز افریدیم.یکحایی دیگه گفته ای پیامبر به بندگانت بگو جهان در شش روز آفریده شده و .

سلام. در کجای قرآن آمده که جهان در 7 روز آفریده شده؟ چنین چیزی در قرآن نداریم.

sun;958345 نوشت:
ممنون میشم برایم رفع شبهه کنید تا به اون فردی که چنین نظری دادند هم صحبتهای شما را بگویم.

دانشمندان ملاک پذیرش حق و باطل نیستند. چون هم دانشمند خداپرست داریم هم دانشمند بی خدا. ملاک خداپرستی و ایمان آوردن به دین اسلام ، عقل خود انسانهاست. هر کسی اول باید تحقیق کند و سپس با عقل و درک و فهم خودش یا بپذیرد یا نپذیرد. مهم داشتن اطلاعات کافی در زمینه خدا و دین اسلام است. ممکنه یک دانشمند ، چنین اطلاعاتی را نداشته باشد و منکر وجود خدا شود...

sun;958345 نوشت:
سلام.وقت شما بخیر
یک سوالی از حضورتون داشتم:
با یکی داشتم بحث میکردم در مورد مسائل اعتقادی.بهم میگفت من به وجود خدا و قران اعتقاد ندارم . دلیلش هم اینه که هاوکینگ که یک فیزیکدان معروف هست پیدایش جهان هستی را با دلیل و فرمول و قواعد اثبات میکنه .درحالیکه قران خودش چندجا توی پیدایش جهان اشتباه کرده مثلا یکجا گفته جهان را در هفت روز افریدیم.یکحایی دیگه گفته ای پیامبر به بندگانت بگو جهان در شش روز آفریده شده و ..... و خود خدا و قران با دلیل افرینش جهان را اثبات نکردن ولی هاوکینگ با علم دقیق اثبات کرده
آیا اینکه با چنین دلایلی وجود خدا را نقض کنند صحیح هست؟ چطور میتوان برای خودمان رفع شبهه کنیم؟ اینکه بگیم قران پیدایش جهان را در چندجا متفاوت ذکر کرده دلیل بر این هست که قران تناقض در حرفهاش هست؟
ممنون میشم برایم رفع شبهه کنید تا به اون فردی که چنین نظری دادند هم صحبتهای شما را بگویم. :)


"هاوکینگ" ادعایش در مورد خدا را پس‌گرفت

تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۸

استیون هاوکینگ فیزیکدان معروف معاصر در گفتگو با یک شبکه ترکیه‌ای ادعای قبلی خود در مورد خلقت را تغییر داده و تصریح کرده که خالق دنیا خداوند است.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، استیون هاوکینگ در مصاحبه با کانال "D" ترکیه باور قبلی خود در خصوص خلقت و عدم وجود خداوند را تغییر داده است.

استیون هاکینگ یکى از دانشمندان معروف معاصر است که مفلوج بوده و هم‌اکنون در دپارتمان ریاضیات کاربردى و فیزیک نظرى به عنوان استاد کرسى "لوکازین" ریاضیات در دانشگاه کمبریج فعالیت می کند. زمینه‌ پژوهشی اصلی وی کیهان‌شناسی و گرانش کوانتومی است. از مهمترین دستاوردهای وی مقاله‌ای است که به رابطه‌ سیاه‌چاله‌ها و قانونهای ترمودینامیک می‌پردازد.

هاوکینگ دانشمندان علوم را حاملان پرچم کشف معارف انسانی می داند. به عبارت دیگر او می‌گوید که این دانشمندان علوم هستند که توان پاسخگویی به سؤالات انسان را دارند.

علم گرایی محض هاوکینگ را می توان در اظهارات او در مورد پیدایش جهان مشاهده کرد. او در کتاب خود ادعا کرده بود که خداوند جهان را نیافریده و "انفجار بزرگ" پیامد اجتناب ناپذیری از قوانین فیزیک بوده است. به ادعای او قوانین فیزیک به این معنی است که در واقع لازم نیست معتقد باشیم خدا در انفجار بزرگ دست داشته است!

هاوکینگ در این اثر نوشته بود، "چون قانونی مثل جاذبه وجود دارد، جهان تاکنون توانسته و خواهد توانست که خود به خود، از هیچ به وجود آید. ایجاد خودبه‏خودی، دلیل وجود چیزها است."

این در حالی است که هاوکینگ در گفتگو با کانال D ترکیه در پاسخ به پرسشی در خصوص وجود خداوند بر خلاف ادعای قبلی خود که خدا را رد کرده بود تصریح کرد: "حقیقت این است که تشکیل کائنات بر پایه علوم شکل گرفته، ولی در هیچ صورتی نمی‌توان گفت کسانی که قوانین علمی را تدوین می کنند یا ابداع می‌کنند از طرف خداوند خلق نشده‌اند و مخلوق خدا نیستند."

بر اساس تحلیلی که این کانال آورده برخی کارشناسان معتقدند صحبتهای اخیر هاوکینگ به این معناست که نظریه‌ای که پیش از این در مورد خلقت داده اشتباه است و دیدگاه اخیر وی با آن چیزی که قرآن در حدود 1400 سال پیش در خصوص خلقت با ارائه موارد علمی ارائه داده، منطبق است.

Serat;960250 نوشت:
"هاوکینگ" ادعایش در مورد خدا را پس‌گرفت

تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۸


تا اونجایی که من سخنرانی ها و گفت گو های اساتید رو میشنوم و اینا، بعید می دونم، هاوکینگ ادعاهاش رو پس گرفته باشه...رادیو فردا هم اینطور گفته happy

[=NassimArabic-Regular]۱۰/مهر/۱۳۹۳

[=NassimArabic-Regular]


[=NassimArabic-Regular]استیون هاوکینگ، کیهان‌شناس و فیزیکدان نظری برجسته بریتانیایی، در اظهار نظری جنجالی و جدید با قطعیت و یقین اعلام کرد که «خدایی وجود ندارد».
به گزارش وب‌سایت «سی‌نت»، سابق بر این و بر پایه نوشته‌های پیشین هاوکینگ تصور بر این بود که این نابغه جهان معاصر در پهنه اندیشه خود روزنه‌ای هر‌ چند کوچک را برای وجود نوعی الوهیت باقی گذاشته است.

https://www.radiofarda.com/a/f2-world-science-stephen-hawking-no-god-atheist/26616909.html

پارسا مهر;960254 نوشت:
هاوکینگ ادعاهاش رو پس گرفته باشه.

درود بر دوست گرامی ام،
در راستای سخنان شما،بنده توصیه میکنم همون فیلمی که با این تیتر ژورنال های زرد مشهور شده،را بصورت کامل در یوتیوب دیده،بعد خودشان متوجه میشوند
اگر نه هم میتوانند،به برنامه مهبانگ پروفسور نیری که از شاگردان هاوکینگ هم بوده اند مراجعه کنند
و اگر نه هم
میتوانند به کتاب ها و سخنرانی های جدید هاوکینگ مراجعه کنند
به امید اینکه پس فردا نبینیم،در جایی گفته باشند دیوید هیوم شیعه و کلب حسین(ع) بود

ابوالفضل;960201 نوشت:
خداجویی فطری هست
مثل ابدیت جویی

شبیه گرسنه بودن و دنبال غذا گشتن

پس شما نمی تونی دینی که زیر بناش با فطریات آدمی سروکار داره نقض کنی!

آگه فرار هم کنی میری گرفتار یه چیز دیگه میشی
مطلقا نمی تونی این حس رو خاموش کنی و بگی دیگه همه چی تمومه


مطرح کردن مفروضات شخصی -> تحلیل موضوع نشأت گرفته از همان مفروضات -> رسیدن به نتیجه گیری دلخواه (که گویا شیوه جدیدی از اثبات است)
جای یک موسیقی راز آلود زیر جملات خالی است!!
به طور کلی واژه خداجویی در جملات فوق این قابلیت رو دارد که واژه های دیگری جای آن بنشیند و آب از آب تکان نخورد. برای مثال همین جمله در هندوستان میتونه کاربرد داشته باشه با این تغییر که جای واژه "خداجویی" بیای "گاو پرستی" قرار بدی!!
shahed1;960217 نوشت:
خورشید علم بشر دائم در حال طلوع و غروب است، آن چیزی که افول کند هرگز قابل اعتماد نیست و نباید به آن دل بست. باید همه چیز را در پرتو ستاره علم الهی دید چون این تنها کوکبی است که شرقی و غربی نیست.

[جاری شدن اشک]!!
پارسا مهر;960228 نوشت:
چشم و گوش رو متوجه ام ولی دیگر دقیق نمی دونم منظورتون از حواس دیگه چی ها می تونه باشه...اما به هر حال...از نظر شما، علم و اگاهی ما از چه چیز باید بدست بیاید؟یعنی شما می گید ما، چشم و گوش و حواسمون رو بزاریم کنار؟یا مثلا در باب مسائلی بگذاریم کنار؟؟

پارسا مهر عزیز
اصلا در علم مدرن ضعیف ترین ملاک سنجش، چشم انسانه. چند وقت پیش ویدئویی در یوتیوب دیدم که آقای نیل تایسون حرف جالبی زد. ایشون گفتند اگر دانشمندی از آزمایشگاه بیاد بیرون ادعایی کنه، بعد در پاسخ به اینکه دلیلت چیه برای این ادعا، طرف بگه "چون خودم دیدمش" اون مکالمه همونجا تموم میشه!!
ابزار های علمی ساخته شدند که جای ضعف های موجود در حواس انسان رو پر کنند و ما در تاریخ علم داشتیم که در شکست نور، ما قادر به دیدن نورهای مرئی هستیم و پرتوهای الکترومغناطیسی با چشم انسان قابل رویت نیستند. اما وجود آنها بر مبنای آزمایش، شواهد، روش علمی و ابزار هایی که صحبتش شد ثابت شده.
Serat;960244 نوشت:
سلام. در کجای قرآن آمده که جهان در 7 روز آفریده شده؟ چنین چیزی در قرآن نداریم.

منم 7 روز رو نخوندم، شاید منظورشون 7 آسمان باشه. منتها این موضوع روزهای ساخت جهان، کلا نقطه قوت دین داران نیست. lol
Serat;960250 نوشت:
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۸

پروفوسور هاوکینگ در سال 2014 در مصاحبش با الموندو، صراحتا گفته که آتئیست هست و بر مبنای تاریخ این خبر هم بگیریم (اوایل سال 2013)، ایشون ادعایی رو پس نگرفته. اما راجع به این نقل قول از ایشون:
Serat;960250 نوشت:
"حقیقت این است که تشکیل کائنات بر پایه علوم شکل گرفته، ولی در هیچ صورتی نمی‌توان گفت کسانی که قوانین علمی را تدوین می کنند یا ابداع می‌کنند از طرف خداوند خلق نشده‌اند و مخلوق خدا نیستند."

بنده ویدئوی مربوط به این خبر رو دیدم، اینکه پرسش دقیقا چی بوده به زبان ترکیه ای صحبت میشه، اما نکته ای که وجود داره اینه هیچ دانشمندی نه بی هیچ دلیلی چیزی رو رد میکنه و نه چیزی رو میپذیره، قاعدتا هر کس نظر و نگرش شخصی خود را دارد، اما نظراتی که مبنای علمی دارند ملاک هستند. به قول پروفسور داوکینز که میگه نمیتونه به صراحت بگه که خدایی نیست همانطور که نمیتونه به صراحت بگه که پری و فرشته و افسانه ها وجود قطعی ندارند.

پارسا مهر;960254 نوشت:
تا اونجایی که من سخنرانی ها و گفت گو های اساتید رو میشنوم و اینا، بعید می دونم، هاوکینگ ادعاهاش رو پس گرفته باشه...رادیو فردا هم اینطور گفته happy

[=NassimArabic-Regular]۱۰/مهر/۱۳۹۳

[=NassimArabic-Regular]


[=NassimArabic-Regular]استیون هاوکینگ، کیهان‌شناس و فیزیکدان نظری برجسته بریتانیایی، در اظهار نظری جنجالی و جدید با قطعیت و یقین اعلام کرد که «خدایی وجود ندارد».
به گزارش وب‌سایت «سی‌نت»، سابق بر این و بر پایه نوشته‌های پیشین هاوکینگ تصور بر این بود که این نابغه جهان معاصر در پهنه اندیشه خود روزنه‌ای هر‌ چند کوچک را برای وجود نوعی الوهیت باقی گذاشته است.

https://www.radiofarda.com/a/f2-world-science-stephen-hawking-no-god-atheist/26616909.html

برای ما که فرقی نمیکنه هاوکینگ چی گفته باشه و لی برای اونهاییکه میخواهند ثابت کنند خدایی وجود نداره خیلی فرق میکنه و به همین خاطر اگر هم حرفش را پس گرفته باشد، انتظار نمیرود که در پی اثبات آن باشند. ولی به هرصورت یک انسان باوجدان نمیتونه هر چیزی رو که به هر کسی نسبت دادند چشم و گوش بسته قبول کنه. مگر اینکه براش ثابت شده باشه.

hos8sein;960262 نوشت:
مطرح کردن مفروضات شخصی -> تحلیل موضوع نشأت گرفته از همان مفروضات -> رسیدن به نتیجه گیری دلخواه (که گویا شیوه جدیدی از اثبات است)
جای یک موسیقی راز آلود زیر جملات خالی است!!
[HL]به طور کلی واژه خداجویی در جملات فوق این قابلیت رو دارد که واژه های دیگری جای آن بنشیند و آب از آب تکان نخورد. برای مثال همین جمله در هندوستان میتونه کاربرد داشته باشه با این تغییر که جای واژه "خداجویی" بیای "گاو پرستی" قرار بدی!![/HL]

سلام

وقتی در هندوستان گاو رو مورد پرستش قرار میدهند نتیجه گیری منو زیر سوال نمی بره
پیشنهاد می کنم یه مقدار تفکرتون رو به کار بندازید و تدافعی وارد بحث نشوید

توجه کنید نکته اینجاست که در هندوستان چون در یافتن خدای واقعی دچار مشکل هستند => سراغ گاو رفته اند

نقضی بر مطلب نیست بلکه تاییدی بر مطلب فطری بودن خداجویی داره


[/HR]

Serat;960268 نوشت:
برای ما که فرقی نمیکنه هاوکینگ چی گفته باشه و لی برای اونهاییکه میخواهند ثابت کنند خدایی وجود نداره خیلی فرق میکنه و به همین خاطر اگر هم حرفش را پس گرفته باشد، انتظار نمیرود که در پی اثبات آن باشند. ولی به هرصورت یک انسان باوجدان نمیتونه هر چیزی رو که به هر کسی نسبت دادند چشم و گوش بسته قبول کنه. مگر اینکه براش ثابت شده باش
من فقط این نکته رو بگم که...اینطور هم نیست که برای همه کسانی که می خواهند ثابت کنند خدایی نیست، این نظر هاوکینگ و امثال هاوکینگ، اهمیتی داشته باشد..شما برای اثبات خدایتان، کاری و اهمیتی به دانشمندان تجربی مثل، هاوکینگ ها نداشته و ندارید....خیلی خوب، کسانی زیادی هم هستند که برای اثبات عدم وجود خدا، هیچ اهمیتی به هاوکینگ و دانشمندان تجربی نمی دهند....پس اینطور هم نیست که بگویید، این ماجرای هاوکینگ و هاوکینگ ها، برای کسانی که می خواهد خدا را رد کنند یا رد کرده اند،لزوما فرقی می کند...من خودم با برهان شر می توانم خدا رد کنم و رد هم کرده ام...البته، شما دوستان مذهبی شاید به برهان ما خنده کنید...

استیون هاوکینز خدا را رد نکرده
کلا کار دانش و دانشمندان رد کردن موهومات نیست
اگر ردی هم دانشمندی بنویسد برای چیزی مینویسد که شاهدی داشته باشد
خدا نه شاهدی دارد و نه ماهیتا میتواند داشته باشد پس ردی هم هیچ دانشمندی بر ان ندارد
اثبات هم هیچکس نمیتواند داشته باشد و ندارد
در کل سخن در مورد خدا راه باطلی هست و نتیجه ندارد

Reza-D;960157 نوشت:
پس یا باورتان اشکال دارد ، یا تعریفتان از باور

اتفاقن اگر کمی بیندیشید این نکته باز در تایید سخن بنده است

من به دانش باور دارم ینی اینکه این سقف اعتقاد من است و پیشرونده نیست . فراتر از دانش برایم باور کردنی نیست
به بیان دیگر باور بنده در دانش راکد است و به خیال پردازی و اوهام پیشرفت نمی کند

رستگار باشید :-h

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;960144 نوشت:
با سلام.استاد گرامی، اگر لازم باشد که من از تعابیری استفاده کنم به قول شما، سطحی که به اشتباه بودن و غیر دقیق بودن آنها اذعان دارم، حتما به آن کودک می گویم که حواسش را جمع کند من دارم از چه تعابیری استفاده می کنم...به او گوشزد می کنم که این ها که می گویم، حقیقت امر نیستن...یک شمه ای و مقدمه ای برای رسیدن به حقیقتن و سخنانی هستند که قعلا ذهن تو را آرام کند...اما خدا هم اینگونه گفته...حالا به هر حال، بنده کاری به این مسائل ندارم..البته این قضیه بحثش اینجا نیست....

سلام
شما با یک بچه سه چهار ساله طرف هستید. بعد به او میخواهید بگویید که مسواک بزند. از چه تعابیری استفاده میکنید؟
اینطور که شما بیان کردید، احتمالا میگید اگه مسواک نزنی دندونهات پوسیده میشه، پلاکت سطح اونها رو میپوشونه و مجبور میشی بری و عصب کشی کنی و ...
درسته، اینطور میگید.
یا اینکه شاید به او میگویید دقت کن من این جملاتی که به تو میگم، برای این هست که فعلا ذهن تو آروم بشه!!! ولی همه واقعیت اینها نیست ها!!!
اینطوری که بچه یا هیچی نمیفهمه و یا میگه این حرفها چیه. یعنی چی که این همه حقیقت نیست و ابهامهای زیاد دیگه.
دقت کنید شما در این مثال به دنبال این نیستید که مباحث بهداشت دهان و دندان را اموزش اکادمیک بدهید بلکه میخواهید بچه بهداشت خودش رو رعایت کنه. حالا برای رسیدن به این هدف، از کلمه کرم استفاده کنید یا از کلمه میکروب و ... اینها همگی بستگی به مخاطب شما داره.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;960144 نوشت:
استاد گرامی، ابتدا از شما خواهش دارم، کمی بیشتر در این رابطه توضیح بدید...شما به نظرم گفتید که هاوکینگ و دیگر دانشمندان مثل انیشتن، در فیزیک و مباحث تجربی، تبحر دارند....خوب آیا این به این معنیت که این دانشمندان، الا و ابدا نمی توانند در مورد گذاره های متافیزیکی نظر بدهند؟؟فکر می کنید که، کلا انیشتن ها، نمی توانند، با علم تجربی و آزمایشات تجربی، به هیچوجه مسائل و گذاره ها و اعتقادات و باور های متافیزیکی ما را به چالش بکشانند؟؟؟خواهشن در این رابطه بیشتر توضیح بدهید...فکر نمی کنید، دانشمندان تجربی می توانند نظری بدهند که از صد نظر بزرگترین فیلسوفان، دقیق تر و به جا تر باشه در یک مورد یک مساله متافیزیکی؟؟خواهشن کلا در این باره بیشتر توضیح بدهید....

علوم تجربی و متافیزیک دو سطح از دانستنی ها هستند که هیچ ربط و ملازمه ای با هم ندارند.
نه عالم متافیزیکی با روش متافیزیکی میتواند در مورد فیزیک و عالم آن صحبت کند و بحث داشته باشد.
و
نه عالم علوم تجربی میتواند در مورد مسائل متافیزیکی با روش تجربی سخن بگوید و بحث کند.
اگر این دانشمندان، بخواهند از همان روش فیزیکی استفاده کنند هرگز نمیتوانند مسائل متافیزیکی را اثبات و نه تبیین و نه ابطال کنند.

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;960144 نوشت:
استاد گرامی، هاوکینگ و امثال هاوکینگ، ادعا می کنند، جهان ما، و انسانی که ما باشیم، توسط قوانینی قابل توضیح و تبیین و توجیه هستند....جهان ما با تمام نظمی که در اون وجود داره...انسان، با تمام خود آگاهی و شعوری که برای خودش قائله، توسط قوانینی قابل توضیح و تبیینه....(آیا شما فکر می کنید، عقلا و منطقا، دانشمندان تجربی نمی تونن همچین چیزی رو نشون بدن و ثابت کن؟فکر می کنید، اثبات همچین چیزی توسط دانشمندان تجربی، محاله؟)

عالم متافیزیک هم حرف متناقضی با این ادعا ندارد.
مگر وقتی پیامبر میخواست آب بخوره، میرفت دعا میکرد یک فرشته به او آب بدهد یا یک فرشته او را سیراب کند!!
مگر وقتی ائمه به جنگ میرفتند از جادو استفاده میکردند یا از شمشیر و سپر و اسب استفاده نمیکردند.
اشکال کار اینجاست که ما خیال میکنیم وقتی ماوراء طبیعت، جای طبیعت را تنگ کرده است و تا زمانی باید به عوامل فوق تجربی معتقد بود که هیچ تبیین فیزیکی برای آنها نداشته باشیم.
خیال میکنیم خدا، پاسخی است برای مجهولات ما. پس هرچقدر دانسته های تجربی ما بیشتر بشه، جای برای خدا و دین تنگتر میشه!!!
اینکه این همه فلاسفه جهان را سطح بندی کردند و سلسله علی موجودات را سلسله طولی معرفی میکنند چه معنایی داره؟
آیا اینها با قبول تاثیر و تاثر مادی بین موجودات عالم منافاتی دارد؟

با سلام

صدیق;960369 نوشت:
اگر این دانشمندان، بخواهند از همان روش فیزیکی استفاده کنند هرگز نمیتوانند مسائل متافیزیکی را اثبات و نه تبیین و نه ابطال کنند.

استاد
من دقیقا نمی دونم منظورتون چیه که، نمی شه با علم تجربی مساتل متافیزیک رو نه رد کرد و نه تبیین کرد و نه ابطال کرد، شاید من متوجه نیستم؟؟شاید نمی دونم منظورتون دقیقا از مستائل متافیزیکی چیه...مثلا شما ادعا کنید که، بارش باران، تنها و صرفا تمثلی از جنگ و نزاع های بین دو موجود خیر و شر در آسمان هفتم هست....حالا اگر من بروم، با هواپیما، ابر ها را باران زا کنم و باعث بارش باران بشوم..خوب ماجرا چه می شود؟گویا من جنگ و نزاع بین آن دو موجود خیر و شر را به باب میل خودم، تحت تاثیر قرار داده ام....خوب خیلی از این مسائل های متافیزیکی هستند که دانشمندان می تونن در موردشون اظهار نظر کنن...من نمی دونم دقیقا منظورتون چیه....البته استاد من بیشتر منظورم اینه که یک دانشمند تجربی می تونه یک عقیده و ادعا و تصور متافیزیکی رو رد کنه یا محدودش کنه..اما مثلا در همین مثال که زدم، احتمالا باورمندان به آن مساله متافیزیکی، خواهند گفت، عجب، انسان هم می تواند در این نزاع بین آن دو موجود، شریک شود!ما نمی دانستیم...خوب اینها همه، تاثیرایست که دانشمند تجربی می تواند بر روی یک مساله متافیزیکی داشته باشد...دانشمند تجربی می تواند اظهار نظر بکند و یک مساله و باور متافیزیکی را به چالش بکشاند...اینطور به نظرم می رسد....

[spoiler]

صدیق;960368 نوشت:
سلام
شما با یک بچه سه چهار ساله طرف هستید. بعد به او میخواهید بگویید که مسواک بزند. از چه تعابیری استفاده میکنید؟
اینطور که شما بیان کردید، احتمالا میگید اگه مسواک نزنی دندونهات پوسیده میشه، پلاکت سطح اونها رو میپوشونه و مجبور میشی بری و عصب کشی کنی و ...
درسته، اینطور میگید.
یا اینکه شاید به او میگویید دقت کن من این جملاتی که به تو میگم، برای این هست که فعلا ذهن تو آروم بشه!!! ولی همه واقعیت اینها نیست ها!!!
اینطوری که بچه یا هیچی نمیفهمه و یا میگه این حرفها چیه. یعنی چی که این همه حقیقت نیست و ابهامهای زیاد دیگه.
دقت کنید شما در این مثال به دنبال این نیستید که مباحث بهداشت دهان و دندان را اموزش اکادمیک بدهید بلکه میخواهید بچه بهداشت خودش رو رعایت کنه. حالا برای رسیدن به این هدف، از کلمه کرم استفاده کنید یا از کلمه میکروب و ... اینها همگی بستگی به مخاطب شما داره.

استاد گرامی، فکر کنم منظورم را درست نرساندم...من منظورم این بود که برای کودک از کلمه کرم استفاده می کنم ولی به او گوشزد می کنم که اینکه از کلمه کرم استفاده کردم، حقیقا امر نیست...البته، وقتی بحث از یک بچه سه ساله هست و اینها...دیگر، به او گفتن که این که از کرم می گویم، حقیقت نیست و اینها، یک جورایی بی معنیست،...ولی مردم جاهل عرب یا یک کودک بالغ تر آن هم با یک سری پیش شرط ها و اوضاع و احوالات خاص، که دیگه در حد یک بچه چهار ساله نیستن...به آنها گوشزد می کنم، اینها که می گویم حقیقت امر نیست.به آنها می گویم که اگر از کرم می گویم، واقعا کرمی نیست...این ها شمه ای از حقیقتند...که یکی از دلایل این کار هم این هست که، اگر این کار را نکنم، اغراء به جهل کرده ام. که یک کار قبیح هست که اتفاقا بحثش گرم است با استاد مسلم....پس یا من از تعبیری چون کرم برای یک جاهل عرب نمی زنم، و اگر بزنم به او گوشزد می کنم که این ها حقیقت نیستند...تو فکر نکن واقعا کرمی هست...اینها تا حدی مثال و تمثیله،....اینها حقیقت ماجرا نیست، اینها را گوشزد می کنم...

پارسا مهر;960228 نوشت:
سلام.

چشم و گوش رو متوجه ام ولی دیگر دقیق نمی دونم منظورتون از حواس دیگه چی ها می تونه باشه...

گاهی اوقات ممکن است انسان در فضایی قرار گیرد که چشم و گوش جواب ندهند و مجبور باشد مثلاً از حس لامسه اش استفاده کند، که البته این نیز ممکن است مانند حس بینایی و شنوایی، او را به اشتباه اندازند، مانند آنها که در خانه ای تاریک، فیلی را لمس می کردند و هرکس درباره اش نظری می داد:






پارسا مهر;960228 نوشت:

اما به هر حال...از نظر شما، علم و اگاهی ما از چه چیز باید بدست بیاید؟یعنی شما می گید ما، چشم و گوش و حواسمون رو بزاریم کنار؟یا مثلا در باب مسائلی بگذاریم کنار؟؟

من چنین چیزی نمی گویم، فقط عرضم این است که علم بشری مانند نور سپیده دم است که بخوبی نمی تواند ما را بر حقیقت اشیاء واقف گرداند، همواره باید صبر کرد تا وسعت آن بیشتر شود. از این رو علم ودیعه ای الهی و امانت او نزد بشر است تا آن را به فعلیت برساند و بر دامنه اش بیفزاید. بخاطر همین است که خداوند در کتابش، آدمیان را عالمین نام نهاده است، چون آدم اولین کسی بود که مورد تعلیم قرار گرفت و آن را برای نسلهای بعد از خودش به ارث گذاشت. کسانی که عالمین را جهانها معنا می کنند از این حقیقت غافلند.
به همین دلیل خداوند همه علوم و دانسته های بشر را از خودش می داند؛ از نوشتن یک کتیبه یا تعلیم یک سگ دست آموز گرفته تا ساخت چادر و سرپناه و زره و ماشین و غیره.
می فرمایند:

وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً ۚ وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(16:8)
و اسبان و استران و خران را برای سواری و تجمّل شما آفرید و چیز دیگری هم که شما هنوز نمی‌دانید (برای سواری شما) خواهد آفرید.

براستی آن چیزی که قرار بود به ما سواری بدهد و در 14 قرن پیش وجود نداشت چه چیزی می تواند باشد؟

از جنس حیوان که نبود چون هیچ یک از حیواناتی که ما می شناسیم و یا بر آنها سوار می شویم آنقدر جوان نیستند، کشتی هم که نبود چون در 1400 سال پیش، بطوری که قرآن نقل می کند، بشر سوار بر کشتیهای کوه آسا می شد پس می ماند ماشین، هواپیما، فضا پیما، اتومبیل یا شبیه آن.

پارسا مهر;960228 نوشت:

آها گویا شما راه جایگزینی دارید و اون رجوع به قرانه.درسته؟؟خوب، اینم به ما بگید شما از چه طریق به حقانیت قرآن پی بردید..آیا از حواستون کمک گرفتید یا نه؟؟؟

قرآن، بطوری که پروردگار می فرمایند، همان علم محض و لایتغیر است که هیچگاه نظری جایگزینش نمی شود و هرگز باطل نمی گردد. من از خود قرآن به حقانیت این کتاب پی بردم. نه در آن معجزه ای خارق العاده دیدم و نه به اسم کذایی اعظم برخوردم، نه به قصد ثواب آن را خواندم و نه از ترس عذاب. اما چیزی را که در آن دیدم، به خواست خداوند، تا ابد مایع گرمی قلبم خواهد بود بگونه ای که دیگر هیچگاه در آن شک نمی کنم. من در قرآن ایمنی و ایمان را احساس کردم.

پارسا مهر;960285 نوشت:
من فقط این نکته رو بگم که...اینطور هم نیست که برای همه کسانی که می خواهند ثابت کنند خدایی نیست، این نظر هاوکینگ و امثال هاوکینگ، اهمیتی داشته باشد..شما برای اثبات خدایتان، کاری و اهمیتی به دانشمندان تجربی مثل، هاوکینگ ها نداشته و ندارید....خیلی خوب، کسانی زیادی هم هستند که برای اثبات عدم وجود خدا، هیچ اهمیتی به هاوکینگ و دانشمندان تجربی نمی دهند....پس اینطور هم نیست که بگویید، این ماجرای هاوکینگ و هاوکینگ ها، برای کسانی که می خواهد خدا را رد کنند یا رد کرده اند،لزوما فرقی می کند...من خودم با برهان شر می توانم خدا رد کنم و رد هم کرده ام...البته، شما دوستان مذهبی شاید به برهان ما خنده کنید...

سلام. اتفاقا عمدتا کسانیکه منکر وجود خدا میشوند به دلیل همین مساله شر است.

احتمالا دانشمندی مثل هاوکینگ هم اگر خواسته نبودن خدا را ثابت کند، همین مشکلات جسمانی اش باشد.

[SPOILER]اما اگر برهان شما وجود شر در این چهان است ، باید بتوانید پاسخ دهید که: اگر در این دنیا شری وجود نداشت ، اینهمه موجوداتی که در کره زمین زندگی میکنند عمرشان بسیار طولانی میشد و مرتبا ازدیاد نسل کرده و به فرض که مواد غذایی و آب و هوا به اندازه کافی هم در اختیارشان بود ؛ کره زمین چنان مملو از گیاهان و جانوران و انسانها میشد که گنجایش آن را نداشت. و خود این امر باعث ایجاد بی نظمی و شرور میشد.
و همین مساله برهان شما را نقض میکند.

آنچه که شما در پی آن هستید ، تنها در جهان آخرت و در بهشت میتوانید آن را پیدا کنید ، چون جهانی است که ویژگیها و نقصهای دنیای مادی را ندارد .[/SPOILER]

Serat;960382 نوشت:
اما اگر برهان شما وجود شر در این چهان است ، باید بتوانید پاسخ دهید که: اگر در این دنیا شری وجود نداشت ، اینهمه موجوداتی که در کره زمین زندگی میکنند عمرشان بسیار طولانی میشد و مرتبا ازدیاد نسل کرده و به فرض که مواد غذایی و آب و هوا به اندازه کافی هم در اختیارشان بود ؛ کره زمین چنان مملو از گیاهان و جانوران و انسانها میشد که گنجایش آن را نداشت. و خود این امر باعث ایجاد بی نظمی و شرور میشد.
و همین مساله برهان شما را نقض میکند.

آنچه که شما در پی آن هستید ، تنها در جهان آخرت و در بهشت میتوانید آن را پیدا کنید ، چون جهانی است که ویژگیها و نقصهای دنیای مادی را ندارد .


با سلام....در مورد برهان شر...شما نمی پذیری که خدا دروغ گفته باشد، این رو مخالف با ذات خدا می دونید..حالا اگر ما نشان دهید خدا دروغ گفته و اثبات کنیم، آیا شما برای این دروغ توجیه می آورید....می گویید مثلا، خدا راه دیگه ای نداشت، باید دروغ می گفت؟؟قطعا خیر....خوب ما هم نشان می دهیم که در این دنیا ظلم هایی می شود، و نشان می دهیم که ظالم خداست یا یکی از ظالم ها خداست و همین جا خدا از خدایی می افتد...واسلام...دیگه هیچ توجیه ای پذیرفتنی نیست که مثلا، عمر باید اینطور می شد، اونطور می شد اینها نشدنی هست و امثال اینها...
و ما هم راهکار جایگزین می دهیم...ما تاکید داریم که لزوما نمی گوییم که برای عدم وجود شر و ظلمی که به ما می شه، باید عمر طولانی می شد و امثال اینها...بلکه ما می گوییم که اصلا، وجود همین دنیا و مجرا به آخرت از بیخ، یک ظلم هست...و خدا اصلا نباید این مجرا و دنیا را می آفرید که در آن انسان هایی متولد شوند که بعد بخواهد بهشان ظلم شود...خیلی راحت، از مجرایی دیگر، ما را در بهشت برین و آن دنیایی آخرتی شما قرار می داد....این یکی از راهکار های پیشنهادی ماست....من هم ندیدم کسی بتونه این راهکار رو رد کنه و بگه، نه این راهکار بی معنیه...نمی دونم، مشکل ایجاد می شه، ایراد داره....
به هر حال بنده بازم عرضم رو تکرار می کنم، اگر ما می گوییم با برهان شر چیزی را اثبات می کنیم، این است که ما نشان می دهیم در این دنیا ظلم هایی هست که به من و شما می شه(جالبه که خودتون هم اینو می پذیرید و دنیا را پر از ظلم می دونید)....بعد نشان می دهیم که خدا یا در این ظلم ها شریک جرم هست یا خودش شخص ظلم کننده هست..و همین بحث را تمام می کند که خدای ادیان زیر سوال رود و بحث خاتمه پیدا کند و دیگر اصلا لزومی به طرح و بررسی میاحث شما که نمی دونم، موجودات باید عمرشان زیاد می شد و اینها پیش نمی اید... این ها توجیهاتیست برای اثبات ما...مثل اینکه من اثبات کنم که الله دروغ گفته بعد شما بخواهیم توجیه کنید که، خدا اگر دروغ نمی گفت، اونطور می شد، آنطور می شد!!!این چه جور کاریست!!!!!!!!!!ما هم این توجیهات شما رو نمی پذیریم و نپذیرفته ام...و راهکار های پیشنهادی هم داده ایم....

shahed1;960381 نوشت:
قرآن، بطوری که پروردگار می فرمایند، همان علم محض و لایتغیر است که هیچگاه نظری جایگزینش نمی شود و هرگز باطل نمی گردد. من از خود قرآن به حقانیت این کتاب پی بردم. نه در آن معجزه ای خارق العاده دیدم و نه به اسم کذایی اعظم برخوردم، نه به قصد ثواب آن را خواندم و نه از ترس عذاب. اما چیزی را که در آن دیدم، به خواست خداوند، تا ابد مایع گرمی قلبم خواهد بود بگونه ای که دیگر هیچگاه در آن شک نمی کنم. من در قرآن ایمنی و ایمان را احساس کردم.

با سلام...من الان دقیق متوجه نشدم.....بیشتر به ما بگویید..شم چطور از خود قرآن به حقانیت این کتاب پی بردید.... نمی دونم یعنی چی که شما در قرآن ایمنی و ایمان را احساس کردید...همین که می گویید احساس کردید...این احساس، بر می گرده به حواس شما....انسان از حواسشه که چیزی رو احساس می کنه...بیشتر توضیح بدید...من دقیقا نمی دونم منظور شما چیه...بیشتر توضیح بدید که، یعنی چی که من در قرآن ایمنی و ایمان را احساس کردم...شما چطور به حقانیت این کتاب و اینکه از جانب خداست پی بردید....

serat;960250 نوشت:
استیون هاوکینگ فیزیکدان معروف معاصر در گفتگو با یک شبکه ترکیه‌ای ادعای قبلی خود در مورد خلقت را تغییر داده و تصریح کرده که خالق دنیا خداوند است.

سلام

گزارشی مرتبط با همین موضوع از کانال cnn turk

از ثانیه 18 تا 27 که مرتبط با نظر (صحبت) خود هاوکینگ هست ترجمه کردم با این مضمون :

تشکیل و وجود جهان متکی به واقعیت (وجود) علم هست

اما این دلیلی ( ردی بر این ) نیست که خالقی برای قوانین علمی نمیتونه وجود داشته باشه !

پارسا مهر;960421 نوشت:
با سلام....در مورد برهان شر...شما نمی پذیری که خدا دروغ گفته باشد، این رو مخالف با ذات خدا می دونید..حالا اگر ما نشان دهید خدا دروغ گفته و اثبات کنیم، آیا شما برای این دروغ توجیه می آورید....می گویید مثلا، خدا راه دیگه ای نداشت، باید دروغ می گفت؟؟قطعا خیر....خوب ما هم نشان می دهیم که در این دنیا ظلم هایی می شود، و نشان می دهیم که ظالم خداست یا یکی از ظالم ها خداست و همین جا خدا از خدایی می افتد...واسلام...دیگه هیچ توجیه ای پذیرفتنی نیست که مثلا، عمر باید اینطور می شد، اونطور می شد اینها نشدنی هست و امثال اینها...

سلام علیکم. در مورد دروغ در تاپیک خودش بحث شد و شما نتوانستید مثال درستی برای نسبت دادن دروغ به خداوند ، ارائه دهید. آنچه را هم که فرمودین برمیگشت به مکر خدا با ستمکاران ، که خداوند صراحتا خود را واجد چنین صفتی دانسته است.

در مورد ظلم هم باید ثابت کنید که خداوند برخلاف آن چیزی که به خود نسبت داده ، در این دنیا عمل میکند. یعنی آیه ای بیاورید که عدل خدا را در دنیا ثابت کند و بعد بگویید که حالا که خدا بر خلاف وعده اش عمل کرده و عدالت را در دنیا برقرار نکرده است ، پس او ظالم است .

در حالیکه چنین نیست و طبق قرآن کریم، فرموده خدا این است که باید عدالت بدست جانشینان خدا در روی زمین برقرار شود. همانهایی که ستمگران بواسطه ترور فیزیکی و ترور شخصیتیشان و از این قبیل توطئه ها سد راه خدا کرده و اجازه پیاده کردن عدل در بین بندگان خدا را نمیدهند...

اگر در این مورد بحثی دارید در تاپیک مربوط خودش ادامه دهید. متشکرم

ابوالفضل;960447 نوشت:
سلام

گزارشی مرتبط با همین موضوع از کانال cnn turk

از ثانیه 18 تا 27 که مرتبط با نظر (صحبت) خود هاوکینگ هست ترجمه کردم با این مضمون :

تشکیل و وجود جهان متکی به واقعیت (وجود) علم هست

اما این دلیلی ( ردی بر این ) نیست که خالقی برای قوانین علمی نمیتونه وجود داشته باشه !

سلام علیکم. خیلی ممنون از اینکه پیگیر بودید@};-

ابوالفضل;960447 نوشت:
تشکیل و وجود جهان متکی به واقعیت (وجود) علم هست

اما این دلیلی ( ردی بر این ) نیست که خالقی برای قوانین علمی نمیتونه وجود داشته باشه !


از خود صحبت اقای هاوکینگ مطالبی رو بیرون میکشم

پس کار علم چی شد ؟
- کشف قوانین حاکم بر کیهان (=عالم (جهان)(دنیا))
چطور میتونیم از وجود قوانین به خدا برسیم ؟

الزام چیه ؟ == همین که قوانینی هستند و موجودیتشون مستقل نیست => الزامی بر وجود خالق هست


[/HR]
یه مثال :

مثالی فرضی از شناخت کامپیوتر ( توجه کنید این سالها و . .. فقط فرض هسند)

سال 1800

دانشمندی
بعد از کند و کاو میرسه به cpu
بله دیگه این مغز کامپیوتر و خالق کامپیوتر هست و همه باور کردند

سال 1850

یه نفر دیگه میاد و با ابزارهای پیشرفته میرسه به عملکرد cpu
میبینه این خود سی پی یو از میلیاردها ترانزیستور در ابعاد کوچگی تشکیل یافته
اعلام میکنه که این ترانزیستورها خالق کامپیوتر هستند

سال 1900

فردی میاد و میرسه به الکترون هایی که در حال جنب و جوش در سی پی یو هستند ( در واقع نیروی برق)
اعلام میکنه که همین ذرات در جای جای کامپیوتر در حال حرکت هستند
و همین ها ( الکترونها) علت نهایی فعالیت کامپیوتر به شمار میروند
و این حرف این دانشمند همه رو شگفت زده میکنه!

میبینید در این مثال فرضی فقط قوانین حاکم بر سیستم کامپیوتر کشف شد
و خبری از طرح ریزی وجودی بنام انسان نبود

چطور میشد به وجود انسان پی برد ؟ چه لزومی داره انسانی باشه ؟

چو قوانینی وجود دارند و این قوانین منجر میشوند سیستم به حیات پایدار خودش ادامه بده => لزومی پیدا میکنه بر وجود انسان

پی نوشت :
این فقط یک مثال هست ( در دنیای ملموس ما) و نمیگیم دقیقا در مورد جهان هم این شرایط حاکم هست

ابوالفضل;960475 نوشت:
همین که قوانینی هستند و موجودیتشون مستقل نیست
سلام.والا من خیلی مشتاقم بدونم این شمایی که می گید قوانینی هست که موجودیتشون مستقل نیست رو چطور نتیجه و اثبات کردید...از کجا فهمیدید که قوانین موجودیتشون مستقل نیست...چون نمی دونیم می گید موجودیتشون مستقل نیست؟من اگر ندونم که شما مونثید یا مذکرید...آنوقت، من باید نتیجه بگیرم که، شما مونثی، چون دلم می خواد که شما مونث باشی....

پارسا مهر;960423 نوشت:
با سلام...من الان دقیق متوجه نشدم.....بیشتر به ما بگویید..شم چطور از خود قرآن به حقانیت این کتاب پی بردید.... نمی دونم یعنی چی که شما در قرآن ایمنی و ایمان را احساس کردید...همین که می گویید احساس کردید...این احساس، بر می گرده به حواس شما....انسان از حواسشه که چیزی رو احساس می کنه...بیشتر توضیح بدید...من دقیقا نمی دونم منظور شما چیه...بیشتر توضیح بدید که، یعنی چی که من در قرآن ایمنی و ایمان را احساس کردم...شما چطور به حقانیت این کتاب و اینکه از جانب خداست پی بردید....

سلام
احساس ایمنی یا همان ایمان و بالاتر از آن که می شود اطمینان، یک حالت درونی مثل ترس، خوشحالی غم و مانند اینهاست که سر منشأ آن شناخت است.
من از جنبه های مختلفی قرآن را مورد بررسی قرار داده ام و در هر جهتی به یک وحدت کلام رسیده ام و حقیقت را به صراحت و وضوح دیده ام. مثلاً از جنبه تاریخی، بخش وسیعی از آیات قرآن به نقل احوال و حکایات مردمان گذشته می پردازد تا نقاط مشترک آنها را به ما نشان دهد، گاه این مشترکات، در باره موضوعی، آنقدر زیاد می شوند که پروردگار می فرمایند: آیا اقوام گذشته یک دیگر را به آن سفارش کرده بودند؟!
و امروز وقتی احوال خودمان را با گذشتگان مقایسه می کنم، می بینم که چقدر شبیه به هم هستیم تا جایی که انگار داریم به سفارش آنها عمل می کنیم و این به من احساس ایمنی می دهد که خالق قرآن حقیقت را می گوید و پرت و پلا حرف نمی زند.
بنده وقتی داستان یوسف را در قرآن می خوانم و آن را با فیلم یوسف که در قرن 21 ساخته شده مقایسه می کنم، می بینم ابداً قابل مقایسه نیستند....

پارسا مهر;960493 نوشت:
سلام.والا من خیلی مشتاقم بدونم این شمایی که می گید قوانینی هست که موجودیتشون مستقل نیست رو چطور نتیجه و اثبات کردید...از کجا فهمیدید که قوانین موجودیتشون مستقل نیست...چون نمی دونیم می گید موجودیتشون مستقل نیست؟

خب شما یک نیرو یا قانون فیزیکی مثال بزنید و بگویید کاملا مستقل عمل میکنه ؟

بر فرض نیروی گرانش :

[=IRANSans][=comic sans ms]طبق نظریه نسبیت عام، گرانش ناشی از خمیدگی در فضا-زمان چهار بعدی است.
به جرم وابسته هست

نیروی الکترومغناطیس

بین دو جسم (ذره) باردار بوجود میاد
مثلا بین الکترون و پروتون

و . . .

پارسا مهر;960493 نوشت:
من اگر ندونم که شما مونثید یا مذکرید...آنوقت، من باید نتیجه بگیرم که، شما مونثی، چون دلم می خواد که شما مونث باشی....

من بر اساس مبناهایی دارم نتیجه گیری میکنم
بر اساس علم
بر اساس روابط حاکم بر کیهان
بر اساس روابط حاکم بر دنیای ملموس

وقتی نتیجه گیری میکنم که قوانین مستقل نیستند شما میبینید که خود علم داره سلسله وار روابط حاکم کیهان رو بیان میکنه

شما اگر رد میکنی باید مثالی بیاوری که یک قانونی بطوری ذاتی داره فعالیت میکنه = بدون دخالت یک عاملی!

____

ابوالفضل;960539 نوشت:
خب شما یک نیرو یا قانون فیزیکی مثال بزنید و بگویید کاملا مستقل عمل میکنه ؟

ببینید من که خودم شخصا احاطه ی کافی ندارم...من خودم شخصا تا اینجا می گم، الالظاهر عقلا، امکان پذیره که قوانینی کاملا مستقل دنیای ما رو پدید و شکل می دهند..اصلا کاری به علم فیزیک ندارم..برگردیم به پنج هزار سال پیش که اصلا علم پیشرفت نکرده بود..من بازم همچین ادعایی رو می کنم...یعنی عقلا این ادعا رو می کنم....اما هاوکینگ و امثال هاوکینگ ادعا می کنن که علم تا اینجا رسیده که فهمیده که قوانین مستقل می تونن جهان ما رو پدید آورده و جهان ما رو توضیح بدهند، هاوکینگ حرفش اینه....
بازم پیشنهاد می کنم این، کلیپ رو ببینید..دیگه تو یوتیوپ نیست....توی آپاراته...

https://www.aparat.com/v/unNwQ/%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C_%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF_%D8%AE%D8%AF%D8%A7_%D8%AF%D8%B1_5_%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87_%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7_%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%B3%D9%88%D8%B1_%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF

موضوع قفل شده است