جمع بندی واژه شناسي حورالعين
تبهای اولیه
سلام
يه كتابي هست كه ميگه واژه حور از زبان سرياني به عربي وارد شده و در زمان نزول قرآن معني حورالعين انگور سفيد بوده! ولي مسلمانان بعدي بد تفسير كرده اند
سوال من اينه كه واژه حور يا حورالعين براستي از كجا اومده آيا قبل از قرآن هم در زبان عرب بوده و همين معنا را داشته؟
آيا ادعيه ي معتبر از ائمه اطهار وجود دارد كه واژه حورالعين در آن باشد و همان معناي معروف(زنان زيبا چشم) را داشته باشد؟
در مقاله «حورالعين» نوشته «ماهر جرار» در جلد دوم دایرةالمعارف قرآن ليدن واژه حورالعين در قرآن و روايات را جستوجو ميكند و بعد از ذكر آراي نخستين مفسران اسلامي، آنها را بررسي مينمايد و بر آن است كه ريشه اعتقاد به حورالعين از دين زرتشت يا مسيحيت است؛ و اعتقاد به حورالعين را در باب جهاد و شهادت موثر است. اما مترجم به نقد اين نظرات ميپردازد كه اولاً منابع مقاله ضعيف و غالباً از اهلسنت است. ثانياً شباهت عقايد اسلامي و اديان پيشين دليل اخذ از آنها نيست بلكه منبع الهي يكي بوده است و ثالثاً در منابع اسلامي وعده به حورالعين به عنوان تحريك به جهاد و شهادت نيامده است و هدف جهاد اسلامي رضايت الهي و دفاع بوده است.
لذا حورالعین به اسلام بر میگردد نه قبل از آن.
حور یا حورٌ عین (در فارسی امروزی حوری و حور العین) به عقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، زنانی زیبا، سیهچشم و بکرند که در بهشت همنشین مردان پارسا خواهند شد.
قرآن، حورالعین را به مرواریدهایی در بهشت توصیف می کند.[۱]
برخی مفسرین معتقدند که این تعبیر همنشینی با زیبایان، حکایت از تجسم یافتن اعمال نیک (به ویژه رفتار و اخلاق نیک) است که فرد در زندگی دنیوی خود داشته. حال در زندگی جاودانه و ابدی خود تمامی آن اعمال، اخلاق و رفتار شایستهبدون هیچ کمک و کاستی، بدون آنکه مرور زمان آن را کهنه و فرسوده سازد، به تمامی تناسب و زیبایی برای او آشکار، و همنشین ابدی وی میشوند
حور جمع اَحور و حَوراء، به کسی میگویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلکهایی باریک است (همانند چشمان آهو)، و گاه به زنان سفید چهره (سفید بدن، سمین تن) نیز اطلاق شدهاست. [۲]
بعضی نیز گفتهاند که حور از ماده حیرت گرفته شده یعنی آنچنان زیبا هستند که چشمها از دیدن آنها حیران میشود.
در زبان عامه، زنان زیبا به حوری و پری تشبیه میشوند. ضمناً در زبان فارسی حور (که در اصل عربی جمع است) به صورت مفرد به کار میرود.
پی نوشت :
1-الواقعة، آیه 23- 24، “و حوران درشت چشم؛ همانند مرواریدهایی در صدف”.
2-تفسیر نمونه، ج۲۱، ص 221
1ـ كَذلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ (دخان/ 54)؛ «(حال بهشتيان) اينگونه است؛ و حوريانى فراخ چشم (و همسرانى سپيد چشم) را به ازدواج آنان درآورديم».
2ـ مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ(طور/20)؛ «بر تختهايي رديف هم تكيه زنند، و حوران درشتچشم را همسرشان گردانيم».
3ـ حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ (الرحمن/72)؛ «حوراني پردهنشين در ميان خيمهها هستند».
4ـ وَحُورٌ عِينٌ * كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ (واقعه/22و23)؛ «و حوران درشتچشم، همچون مرواريد پنهان در صدف».
در سه مورد به صورت صفت (عين) بر وزن چين، مفرد مؤنت (عينا) و مذكر (أعين) كه به معناي چشمدرشتِ تمامسياه، به كار ميرود (Lane,v,2218, and مقايسه كنيد باKunstlinger,namenund Freuden 629-30).
در سه آية ديگر كه عبارتند از:
1ـ وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ (صافات / 48)؛ «و نزد آنان (همسراني) چشمفروهشته (و) فراخ ديده باشند».
2ـ وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ (ص/52)؛ «و نزد آنان (همسران) چشمفروهشته همسالند».
3ـ فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلاَ جَانٌّ (الرحمن/56)؛ «در آن (بهشت)ها همسراني چشمفروهشته هستند كه پيش از آنان هيچ انسان و جنّي با آنان تماس نگرفته است
باكرههاي بهشتي به (قاصراتالطّرف) يعني با حيا و پاکدامن معرفي ميشوند (Lane,vii,2533).
در هفت آية ديگر، باكرههاي بهشتي، به عنوان پاداش براي مؤمنان خداترس وعده داده ميشوند. (مراجعه كنيد به مدخل: «ايمان و كفر» و «پاداش و كيفر» و بندگان مخلص خدا و همچنين مقايسه كنيد با آيات سورههاي ذيل كه همگي مدني هستند).
1ـ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِيْ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوْا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هَذَا الَّذِيْ رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (بقره/25)؛ «به كساني كه ايمان آوردهاند، و (كارهاي) شايسته انجام دادهاند، مژده بده كه بوستانهايي (از بهشت) براي آنان است كه از زير (درختا)نش نهرها روان است. هرگاه ميوهاي از آن، به آنان روزي داده شود، ميگويند: در اين چيزي است كه از پيش به ما روزي داده شده بود». و از آن (روزي) به آنان داده شده، در حالي كه همگون است؛ و در آن (باغهاي بهشتي) برايشان همسراني پاكيزه است، در حالي كه آنان در آنجا ماندگارند».
2ـ قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِن ذلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالعِبَادِ؛ (آلعمران/15)؛ «بگو: آيا شما را به بهتر از اين (سرمايههاي دنيايي) خبر دهم؟ براي كساني كه (خود را) حفظ كردهاند، بوستانهايي است كه از زير (درختا)نش نهرها روان است، در حالي كه در آن جا ماندگارند، و همسراني پاكيزه، و خشنودي خدا، نزد پروردگارشان (براي آنان است) و خدا به (امور) بندگان بيناست».
3ـ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً لَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلًّا ظَلِيلاً (نساء/57)؛ «و كساني كه ايمان آوردهاند و (كارهاي) شايسته انجام دادند، به زودي آنان را در بوستانهاي (بهشتي) وارد ميكنيم كه از زير (درختا)نش نهرها روان است، در حالي كه جاودانه در آن ماندگارند؛ (و) در آن جا همسراني پاكيزه برايشان خواهد بود و آنان را در سايهاي پايدار (و فرخبخش) وارد ميكنيم».
4ـ فَبِأَيِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (الرحمن/13)؛ «پس کدام يک از نعمتهاي پروردگارتان را دروغ ميانگاريد؟».
5ـ يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلاَ تَنتَصِرَانِ (الرحمن/35)؛ «شعلههايي از آتش و دود برای شما فرستاده ميشود و ياري نميشويد».
6ـ فَبِأَيِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (الرحمن/36)؛ «پس کدام يک از نعمتهاي پروردگارتان را دروغ ميانگايد؟».
7ـ فَإِذَا انشَقَّتِ السَّماءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ (الرحمن/37)؛ «پس هنگامي كه آسمان شكافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد».
منبع:
مقاله حورالعين نويسنده: ماهر جرار . ترجمه، بررسي و نقد: دكتر محمد حسن زماني عضو هيئت علمي جامعة المصطفي العالمیة
و در روایت هم وارد شده که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: هیچ بنده ای وارد بهشت نمیشود مگر این که بالای سر و پایین پای او دو حورالعین مینشینند و با زیباترین صوت برای او نغمه سرایی میکنند و این نغمه هرگز نغمه شیطانی نیست بلکه محتوای آن تمجید و تقدیس الهی است.[2]
مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان غیر از تزویج اصطلاحی که بین زنان و مردان دنیا صورت میگیرد و دارای شرائط خاصی است، بلکه تزویج در مورد آنها یعنی قرین و هم نشین با حوریان هستند و از تمام لذائذ وجود آنها بهرهمند میشوند
هیچ دلیلی وجود ندارد که این وعده های الهی اختصاص به مردان داشته باشد. به خصوص آن که اگر در واژه (حور) و واژه (عین) دقت شود و از نظر مفهوم لغوی به خوبی مشخص گردد معلوم خواهد شد نعمت حورالعین اختصاص به مردان ندارد. از تحلیل استاد علامه حسن زاده آملی «توضیح واژه (حورالعین)[3] بدست میآید که اگر در متون دینی (آیات و روایات و دعاها) سخن از ازدواج با حورالعین به میان آمده اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان بهشتی نیز با مردی که به اصطلاح (احور) و (اعین) است یعنی چشمهای درشت آهوی دارد و زیباست ازدواج میکند پس این نعمت بهشتی یعنی همسر (حورالعین) داشتن اختصاص به مردها نخواهد داشت و زنان بهشتی نیز از آن بی نصیب نخواهد بود.
پی نوشت:
1-مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 8، ص 121.
2. همان، ج 8، ص 196.
3. حسن زاده آملی، نقل از: آغاز و انجام خواجه (با شرح و تعلیقه حسن زاده آملی) ص 225
برتلز (Die Jungfrann,263,Jeffry,For.vocab.119) معتقد است: (عقيده به حورالعين) از آموزههای زرتشت در مورد «دئينا» و اعمال نيك گرفته شده است، اما به اعتقاد آندريا در كتاب (Mohammad,69f) اين انديشه به طور مستقيم از پدران مقدس كليساي سُرياني قديس افريم وام گرفته شده است (مراجعه كنيد به: (Beck,christliche Parallel,404f)). پارالل نیز میگوید: آندريا متن قديس افريم را اشتباه متوجه شده است. (مراجعه كنيد به آخرين اثر نام برده:
(Beck,les houris and c.Luxenberg,syro-aramaisshe Lesart,221-41).
وی اخيراً تصريح ميكند كه علم لغتشناسي تطبيقي ريشة سُرياني را براي عبارت حورالعين و معناي (انگور سفيد) پيشنهاد ميكند كه به معني ميوة فرجامگرايانه (اخروي) است. بعضي دانشمندان نیز معتقدند واژه حور ريشه پهلوي يا آرامي دارد (ر.ك: جفري، واژگان بيگانه، 119 به بعد).
نويسنده مقاله حورالعين از آيات و روايات به خوبي استفاده نموده است؛ به خصوص كه آيات مشتمل بر واژه حورالعين را دستهبندي و بررسي کرده است، ولي دچار مشکلاتي هم شده است، مانند: 1) استفاده از منابع ضعيف و غيرمستند 2) كمتوجهي به منابع شيعي 3) ادعاي بدون دليل.
منبع: مقاله حورالعين نويسنده: ماهر جرار
ترجمه، بررسي و نقد: دكتر محمد حسن زماني عضو هيئت علمي جامعة المصطفي العالمیة
و سرور حسيني دانشجوي دكتري تفسير تطبيقي : از پایگاه مجله تخصصی قرآن پژوهی خاورشناسان
لذا حورالعین به اسلام بر میگردد نه قبل از آن
باسلام و تشكر
يعني اين واژه قبل از نزول قرآن در ادبيات عرب نبوده؟ اگر بوده چه معنايي داشته؟
و مطلب بعدي اينكه آياي دعايي هست(معتبر) كه در آن حور العين درخواست شده باشد؟
سلام
يه كتابي هست كه ميگه واژه حور از زبان سرياني به عربي وارد شده و در زمان نزول قرآن معني حورالعين انگور سفيد بوده! ولي مسلمانان بعدي بد تفسير كرده اند
سوال من اينه كه واژه حور يا حورالعين براستي از كجا اومده آيا قبل از قرآن هم در زبان عرب بوده و همين معنا را داشته؟
آيا ادعيه ي معتبر از ائمه اطهار وجود دارد كه واژه حورالعين در آن باشد و همان معناي معروف(زنان زيبا چشم) را داشته باشد؟
سلام
شاید این معنا برای حورالعین درست باشد اما
اولا منحصر در این معنا نیست
ثانیا شرع مقدس الفاظ را در معانی جدیدی بکار برده که چه بسا تا پیش از این بدان معنا نبوده مثلا صلاه که به معنای دعا بوده اما پس از تشریع اسلامی بر عبادت خاص با اجزاء و شرایط ویژه دلالت می کند
پس قرآن کریم محصور در معانی اهل لغت نیست
یا علیم
شاید این معنا برای حورالعین درست باشد اما
اولا منحصر در این معنا نیست
ثانیا شرع مقدس الفاظ را در معانی جدیدی بکار برده که چه بسا تا پیش از این بدان معنا نبوده مثلا صلاه که به معنای دعا بوده اما پس از تشریع اسلامی بر عبادت خاص با اجزاء و شرایط ویژه دلالت می کند
پس قرآن کریم محصور در معانی اهل لغت نیست
سلام
اما اين خيلي بد كه دقيق ندانيم منظور خداوند از اين واژه چيه؟
صريح جواب نداديد!
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
اما اين خيلي بد كه دقيق ندانيم منظور خداوند از اين واژه چيه؟
صريح جواب نداديد!
سلام
از امثال آیه 74 سوره الرحمان ظاهر است که حور العین همان زنان بهشتی اند
و از آیه 23 سوره واقعه هم به نظر می رسد که اگر حورالعین به معنای انگور سفید باشد نامگذاری او به این نام موجه است
یا علیم[/]
این که می فرمائید يک كتابي هست كه ميگوید واژه حور از زبان سرياني به عربي وارد شده و در زمان نزول قرآن معني حورالعين انگور سفيد بوده! ولي مسلمانان بعدي بد تفسير كرده اند درست نیست بلکه همان معنای معروف و فعلی حورالعین یعنی زنان بهشتی است.
لذا اولا اون کتاب کدوم کتابه معرفی کنید؟
ثانیا ما در هیچ جای معتبری چنین چیزی ندیدیم در واقع ادعایی است که دلیلی بر آن نیست.
این که می فرمائید يک كتابي هست كه ميگوید واژه حور از زبان سرياني به عربي وارد شده و در زمان نزول قرآن معني حورالعين انگور سفيد بوده! ولي مسلمانان بعدي بد تفسير كرده اند درست نیست بلکه همان معنای معروف و فعلی حورالعین یعنی زنان بهشتی است.
لذا اولا اون کتاب کدوم کتابه معرفی کنید؟
ثانیا ما در هیچ جای معتبری چنین چیزی ندیدیم در واقع ادعایی است که دلیلی بر آن نیست.
سلام
حرف شما درست
اما من اين موضوع رو ايجاد كردم تا همه سوالاتمو در اين رابطه بپرسم
خواهشا بررسي كنيد ببينيد آيا قبل از نزول قرآن اين واژه در ادبيات عرب بوده؟وچه معنايي داشته..
باذكر سند
باتشكر
از امثال آیه 72 تا 74سوره الرحمان و از آیه 22 تا 24 سوره واقعه ظاهر است که حور العین همان زنان بهشتی اند و بکر وتازه و دست نخورده اند و دست بشر به آنها نرسیده است ولی این که به معنای انگور سفید باشند من ندیدم
قبلا هم عرض کردم که نويسنده مقاله حورالعين نمی گوید که در اسناد و کتب ادیان و مذاهب دیگر واژه حوالعین آمده است بلکه گفته در روایاتی آمده که در ادیان دیگر این واژه ذکر شده است ولي این روایات دچار مشکلات ذیل است:
1) استفاده از منابع ضعيف و غيرمستند 2) كمتوجهي به منابع شيعي 3) ادعاي بدون دليل.
لذا این سوال از اصل غلط و یا جواب منفی پاسخ این سوال است.
پس واژه حورالعين قبل از نزول قرآن در ادبيات عرب و ادیان دیگر هم وجود نداشت.
پس واژه حورالعين قبل از نزول قرآن در ادبيات عرب و ادیان دیگر هم وجود نداشت.
اگر در زبان عرب نبوده چگونه معنا گزاري شده؟ پس اينكه ميگويند حور جمع حوراء است يعني چه
ضمن عرض خسته نباشی، بنده نگفتم این واژه حورالعين در زبان عرب نبوده است بلکه گفتم این واژه قبل از نزول قرآن در ادبیات عرب نبوده است لذا با ورود در ادبیات عرب حرکات و قواعد عربی را شامل می گردد
ضمن عرض خسته نباشی، بنده نگفتم این واژه حورالعين در زبان عرب نبوده است بلکه گفتم این واژه قبل از نزول قرآن در ادبیات عرب نبوده است لذا با ورود در ادبیات عرب حرکات و قواعد عربی را شامل می گردد
من متوجه اين سخن شما نشدم
اگر قبل از نزول نبوده بعد كه آمده چگونه معنا گزاري شده؟
خیلی از کلمات در زمان نزول قرآن و با آمدن اسلام و پیامبر اسلام(ص)به خاطر ارزش والای دین مبین اسلام وارد شده است و با توجه به ادبیات عرب ریشه یابی کلمه شده و با توجه به قرآن معناسازی واقعی شده است....شما در معنای صلات می گویید اول برای دعا بوده و بعدش به معنای نماز گردیده است..بنده از همین جمله دوم شما برای تایید حرف خودم استفاده می کنم در این زمانی که اسلام وارد شده بدون آن که سابقه ای بر معنای حورالعین باشد معناگذاری شده است.
خیلی از کلمات در زمان نزول قرآن و با آمدن اسلام و پیامبر اسلام(ص)به خاطر ارزش والای دین مبین اسلام وارد شده است و با توجه به ادبیات عرب ریشه یابی کلمه شده و با توجه به قرآن معناسازی واقعی شده است....شما در معنای صلات می گویید اول برای دعا بوده و بعدش به معنای نماز گردیده است..بنده از همین جمله دوم شما برای تایید حرف خودم استفاده می کنم در این زمانی که اسلام وارد شده بدون آن که سابقه ای بر معنای حورالعین باشد معناگذاری شده است.
كلمه صلات اگرم معناش عوض شده قبلا بوده! حالا با معناي ديگر
اما واژه حور وقتي به قول شما اصلا نبوده چگونه با توجه به ادبيات عرب ريشه يابي شده؟؟؟
مفسرين اين قاعده رو كه حور يعني جمع حوراء رو از كجا آورده اند؟؟؟
اين كلمه حورا بايست در ادبيات عرب با معنايي خاص بوده باشد تا كلمه حور را معني كرد
پرسش :
واژه حور يا حورالعين براستي از كجا اومده است؟ آيا قبل از قرآن هم در زبان عرب بوده و همين معنا را داشته است؟
پاسخ:
حور یا حورٌ عین (در فارسی امروزی حوری و حور العین) به عقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، زنانی زیبا، سیهچشم و بکرند که در بهشت همنشین مردان پارسا خواهند شد.
قرآن، حورالعین را به مرواریدهایی در بهشت توصیف می کند.[۱]
برخی مفسرین معتقدند که این تعبیر همنشینی با زیبایان، حکایت از تجسم یافتن اعمال نیک (به ویژه رفتار و اخلاق نیک) است که فرد در زندگی دنیوی خود داشته. حال در زندگی جاودانه و ابدی خود تمامی آن اعمال، اخلاق و رفتار شایستهبدون هیچ کمک و کاستی، بدون آنکه مرور زمان آن را کهنه و فرسوده سازد، به تمامی تناسب و زیبایی برای او آشکار، و همنشین ابدی وی میشوند
حور جمع اَحور و حَوراء، به کسی میگویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلکهایی باریک است (همانند چشمان آهو)، و گاه به زنان سفید چهره (سفید بدن، سمین تن) نیز اطلاق شدهاست. [۲]
بعضی نیز گفتهاند که حور از ماده حیرت گرفته شده یعنی آنچنان زیبا هستند که چشمها از دیدن آنها حیران میشود.
در زبان عامه، زنان زیبا به حوری و پری تشبیه میشوند. ضمناً در زبان فارسی حور (که در اصل عربی جمع است) به صورت مفرد به کار میرود.
در مقاله «حورالعين» نوشته «ماهر جرار» در جلد دوم دایرةالمعارف قرآن ليدن واژه حورالعين در قرآن و روايات را جستوجو ميكند و بعد از ذكر آراي نخستين مفسران اسلامي، آنها را بررسي مينمايد و بر آن است كه ريشه اعتقاد به حورالعين از دين زرتشت يا مسيحيت است؛ و اعتقاد به حورالعين را در باب جهاد و شهادت موثر است. اما مترجم به نقد اين نظرات ميپردازد كه اولاً منابع مقاله ضعيف و غالباً از اهلسنت است. ثانياً شباهت عقايد اسلامي و اديان پيشين دليل اخذ از آنها نيست بلكه منبع الهي يكي بوده است و ثالثاً در منابع اسلامي وعده به حورالعين به عنوان تحريك به جهاد و شهادت نيامده است و هدف جهاد اسلامي رضايت الهي و دفاع بوده است.
پی نوشت :
1-الواقعة، آیه 23- 24، “و حوران درشت چشم؛ همانند مرواریدهایی در صدف”.
2-تفسیر نمونه، ج۲۱، ص 221
پرسش :
واژه حور يا حورالعين براستي از كجا اومده است؟ آيا قبل از قرآن هم در زبان عرب بوده و همين معنا را داشته است؟
پاسخ:
حور یا حورٌ عین (در فارسی امروزی حوری و حور العین) به عقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، زنانی زیبا، سیهچشم و بکرند که در بهشت همنشین مردان پارسا خواهند شد.
قرآن، حورالعین را به مرواریدهایی در بهشت توصیف می کند.[۱]
برخی مفسرین معتقدند که این تعبیر همنشینی با زیبایان، حکایت از تجسم یافتن اعمال نیک (به ویژه رفتار و اخلاق نیک) است که فرد در زندگی دنیوی خود داشته. حال در زندگی جاودانه و ابدی خود تمامی آن اعمال، اخلاق و رفتار شایستهبدون هیچ کمک و کاستی، بدون آنکه مرور زمان آن را کهنه و فرسوده سازد، به تمامی تناسب و زیبایی برای او آشکار، و همنشین ابدی وی میشوند
حور جمع اَحور و حَوراء، به کسی میگویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلکهایی باریک است (همانند چشمان آهو)، و گاه به زنان سفید چهره (سفید بدن، سمین تن) نیز اطلاق شدهاست. [۲]
بعضی نیز گفتهاند که حور از ماده حیرت گرفته شده یعنی آنچنان زیبا هستند که چشمها از دیدن آنها حیران میشود.
در زبان عامه، زنان زیبا به حوری و پری تشبیه میشوند. ضمناً در زبان فارسی حور (که در اصل عربی جمع است) به صورت مفرد به کار میرود.
در مقاله «حورالعين» نوشته «ماهر جرار» در جلد دوم دایرةالمعارف قرآن ليدن واژه حورالعين در قرآن و روايات را جستوجو ميكند و بعد از ذكر آراي نخستين مفسران اسلامي، آنها را بررسي مينمايد و بر آن است كه ريشه اعتقاد به حورالعين از دين زرتشت يا مسيحيت است؛ و اعتقاد به حورالعين را در باب جهاد و شهادت موثر است. اما مترجم به نقد اين نظرات ميپردازد كه اولاً منابع مقاله ضعيف و غالباً از اهلسنت است. ثانياً شباهت عقايد اسلامي و اديان پيشين دليل اخذ از آنها نيست بلكه منبع الهي يكي بوده است و ثالثاً در منابع اسلامي وعده به حورالعين به عنوان تحريك به جهاد و شهادت نيامده است و هدف جهاد اسلامي رضايت الهي و دفاع بوده است.
پی نوشت :
1-الواقعة، آیه 23- 24، “و حوران درشت چشم؛ همانند مرواریدهایی در صدف”.
2-تفسیر نمونه، ج۲۱، ص 221