❤ گروه متاهلان پرشور ❤ «معرفی سرفصل ها»

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
❤ گروه متاهلان پرشور ❤ «معرفی سرفصل ها»

سلام
دراین تایپیک انشالله به بحث و بررسی میدانی مسائل مربوط به همسران خواهیم پرداخت
تفاوت عمده این بحث با بحثهای مشابه در میدانی بودن و لزوم مشارکت اعضاست!
به عبارتی این بحث با شرکت اعضا رشد خواهد کرد
انشالله دوستان بخصوص در عینی و محسوس شدن مهارتهای بهتر زندگی کردن!مشارکت فعالی داشته باشند


جهت عضویت در این گروه لینک زیر را کلیک کنید:

==» متاهلان پرشور «==


عنوان: اولین قدم و مهمترین قدم
سلام
شما برای اینکه یک زندگی بدون چالشی رو داشته باشید, باید این حقیقت را باور کنید که همسر شما موجودی کاملا متفاوت با شماست,امری که حتی خدای متعال هم بر مبنای آن احکام و تکالیف متفاوتی را برای هر یک از شما و او در نظر گرفته است.
موضوع دقیقا به همین سادگی است که گفته شد,تفاوتهایی که خدا در نوع وظایف و تکالیف برای هر یک از شما و او در نظر گرفته است, صرفا یک تبعیض جنسیتی نیست!نوع توانایی و درک واحساس هر یک از شما مقتضی وضع تکالیف مختلف است.
اگرهر یک از شما و همسرتان هم تا حدودی به این درک و آگاهی که خدا در خصوص هر دوی شما دارد برسید بسیاری از مشکلات به راحتی قابل فهم و حل خواهد بود...
ولی مادامی که شما از دید جنس خود به مسائل نگاه کنید و همسرتان از دید جنس خودش,هیچگاه به تفاهم نخواهید رسید!
در یک مساله و موضوع و اتفاق هر یک از شما و همسرتان احساس, درک و فهم متفاوتی خواهد داشت,که سعی دارد طبق آن با مساله برخورد کند,وچون هر دوی شما در حل آن مساله سهیم هستید(ادعای سهم دارید) دچار اختلاف خواهید شد.
اگر هر یک از شما و همسرتان بر فهم واحساس خود اصرار ورزد,طبیعی خواهد بود که تنش و عصبیت و... نتیجه این اصرار خواهد بود.
از طرف دیگر وجود این اختلاف ها طبیعی است, از طرفی برای تداوم حیات بنا بر حکمت خدا لازم هم هست..
پس این احساس که چوت ما با هم اختلاف داریم, پس انتخاب خوبی برا هم نبودیم, یا دیگه عشق و محبت بینمان نخواهد بود, یک احساس عوامانه و سطحی و نا بجاست...چه بسا دامن زدن به این افکار بیشتر از خود اختلاف شما رو دچار اضطراب افسردگی و واکنش غلط با مسائل کند.

پذیرش عاقلانه این واقعیت که وجود اختلاف طبیعی بوده و نه تنها عیب و معضل نیست که بنا به حکمت متعالی خداوند لازم هم هست, شما رو در برخورداری از یک واکنش منطقی و صحیح کمک خواهد کرد.
پس قدم اول برای داشتن یک زندگی پر از تفاهم و عشق و محبت شناخت همسرتان به همراه شناخت درک, احساس و خصیصه های مختص اوست.
وقتی بتوانید تا حدودی به نوع فکر و احساس و فهم همسرتان در قبال مسائل مختلف شناخت پیدا کنید...قبل از هر چیز نوع برخورد و تصادم و اختلاف شما از جدل و دعوا وجبهه گیری به گفتگو و صحبت تبدیل خواهد شد.
این خود به تنهایی زمینه همفکری و زندگی مسالمت آمیز و صمیمیت رو به همراه خواهد داشت, حتی اگه به نتیجه هم نرسید...
اثر دیگه وقتی متوجه شوید که برخورد همسرتان صرفا به خاطر نوع فکر و جنسیت او بوده, و اصلا ربطی به بی مهری و بی محبتی نیست,به راحتی گذشت خواهید کرد, چون خیالتان کاملا راحته که این فقط یه واکنش طبیعی اوست..
و همین گذشت در بسیاری از مسائل موجب افزایش سرمایه عشق و محبت و حتی منجر به عکس العمل و گذشت متقابل او خواهد شد.
و مهمترین اثر دیگر شناخت, و قبول اختلاف, این است که شما بیشتر مشتاق گفتگو خواهید شد؛ صرف گفتگو خود درمان خیلی از مسائل هست(گفتار درمانی)

[="times new roman"][="magenta"]حالا از نفر بعدی بخواه یک خصیصه جنس مخالفشو بگه
آقایون و خانم ها نقد و انتقاد از هم آزاد است
[/][/]

سید علی جان;194778 نوشت:
[=times new roman]حالا از نفر بعدی بخواه یک خصیصه جنس مخالفشو بگه

[=times new roman]آقایون و خانم ها نقد و انتقاد از هم آزاد است



به نظر من عزیز ودوست داشتنی
:hamdel::Gol:

عقیق;197495 نوشت:
به نظر من عزیز ودوست داشتنی
:hamdel::Gol:



سلام

بله درسته شما خانوم باشی یا آقا جنسه مخالفت برات عزیزو دوست داشتنیه!

چون تربیتت سالمه

وقتی تربیت خانوادگیه یک دختر سالم باشه ،از بچگی هر وقت افتاد دستشو بگیری، کمکش کنی و تکیه گاهش باشی

وقتی بزرگ شد بازم نیاز به تکیه گاه داره و چون شوهرش براش تکیه گاهه پس عزیزو دوست داشتنیه چون از این لحاظ نیازه بوجود اومده درونش ارضا شده!!!!

اگه تربیت خانوادگیه یه پسر درست باشه،از بچگی دستشو نگیرند تا رو پای خودش بزرگ بشه و تبدیل بشه به یک تکیه گاه

وقتی زنش بهش تکیه کنه براش عزیزو دوست داشتنیه!!!!چون نیاز تکیه گاه بودن و بزرگ بودنش ارضا شده!!!

پس شما درست تربیت شدی دختر یا پسرم!!!:ok::khaneh:



اما خدانکنه این دوتا تربیت برعکس بشه!!!

خودتون تصورشو بکنید....

خانوم نیازی به تکیه گاه نداره پس زیره باره حرفای آقا نمیره و میشه یک مرد ستیزو زندگی میشه جهنم واسه ی خودشو آقا!!!


آقاهم نیاز به تکیه گاه داره و چون زنشم همینطور پس ازش خسته میشه و سعی میکنه یه تکیه گاه بدست بیاره و اونم تکیه گاه اصلیش یعنی مادرشه و زندگی بازم جهنمه !!!

همشم واسه اشتباهه مامان باباهاست!!!

باسلام...

طرح جالبيست..

اجازه هست منم واردش بشم؟

دوستان هروقت همه جمع شدند و واقعي خواستند بحث رو ادامه دهند دستوربفرماييد منم شركت كنم..
اما قبل ازهزچيزاجازه دهيد سرفصلهاروبگم:

در وهله اول بايد ببينيم منطق مرد و زن كه متفاوت است ريشه اش ازكجاست و ويژگي هاي هركدام رو با توضيح مصاديق جداگانه با كمك هم بگيمش..

در وهله دوم شروع ميكنيم يكي يكي شخصيت زن ومرد را درزندگي توضيح ميدهيم...واينكه طرفمان روچطوربشناسيم...ودرمورد شناخت قبل ازازدواج وهمچنين بعدازدواج صحبت كنيم...

در وهله سوم هم روش انتقال كلام و راه جذب همسر و اينكه چطور همسرمان را آن طور كه دوست داريم متقاعد كنيم توضيح داده ميشه...

و درمرحله آخر اگركسي مشكلي درخصوص همسرش دارد با همراه مصاديقش بيان ميكنه تا بااطلاعات قبلي اون روبررسي كنيم..

متشكرم...
ياحق

با سلام و احترام

هدف این تاپیک معرفی و توضیح مختصر سرفصلهای گروه «متاهلان پرشور» هست.

دوستان جهت ادامه مباحث میتونن در گروه عضو بشن و نظریات و دیدگاه های خودشون رو بفرمایند. (اگر در مورد نحوه عضویت در گروه سوالی پیش اومد به سرکار شقایق یا جناب سید علی جان یا بنده رجوع نمایید.)

با تشکر
موفق باشید

هر روز که از زندگیم میگذرد متقاعد میشوم که هدر دادن زندگی به چند عامل بستگی دارد :

نیرویی که به کار نمیبرم !

عشقی که ابراز نمیکنم !

احتیاطی ناشی از خود پسندی که نیروی خطر کردن در کارها را از ما میگیرد !

و نیز طفره رفتن از پذیرش درد که خوشبختی را نیز از دسترس خارج میکند !

موضوع قفل شده است