سوالاتی در مورد حجاب اجباری

تب‌های اولیه

56 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی در مورد حجاب اجباری

یکی از عللی که برای حجاب اجباری میاورند جلوگیری از فساد و بی بند و باری در جامعه هست اما در جامعه اسلامی مثلا در زمان امام علی کنیزان در سطح جامعه بدون حجاب رفت و آمد میکردند و آنها از حجاب معاف بودند در حالی که بعضا برخی از کنیزان از برخی زنان آزاد جذاب تر بوده اند. به نظر من یکی از دلایلی که نشان میدهد در جوامع اسلامی حجاب اجباری نبوده همین است چرا که اگر بگوییم حجاب به دلیل امنیت جنسی جامعه اجباری بوده پس چرا کنیزان بدون حجاب بوده اند؟ موافقان حجاب اجباری چگونه این مسئله را توجیه میکنند؟

الان در قوانین جمهوری اسلامی آمده است رعایت نکردن حجاب در معابر عمومی موجب حکم 72 ضربه شلاق است. برای بد حجابی هم جریمه نقدی در نظر گرفته اند. میخواستم بدانم پشتوانه این احکام چیست؟ آیات و روایاتی داریم که حدی را برای بی حجابی یا رعایت نکردن صحیح حجاب در نظر گرفته باشند؟

با نام و یاد دوست






کارشناس بحث: استاد عمار


[=arial]با سلام و ادب
بحث تاریخی حجاب و فلسفه احکام این حکم که در تخصص بنده نیست و قبلا هم در سایت مفصل بحث شده و اگر جستجو کنید حتما میبینید.
اما در مورد مجازات حجاب در قرآن به عنوان نمونه به آیه ای اشاره می شود. آنجا كه می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» «كسانی كه دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناكی برای آنان در دنیا و آخرت است و خداوند می داند و شما نمی دانید.»سوره نور، آیه 19.
صریح آیه دلالت دارد بر اینكه فواحش مطلقاً مبغوض خداوند است و مرتكب آن مستحق عذاب دردناك دنیوی و اخروی است. آیا كسی می تواند ادعا كند كه بی حجابی و اشاعه آن در بین جامعه مسلمین از مصادیق زشتی و فحشا نیست.نكته دیگری كه آیه شریفه به آن صراحت دارد آن است كه نه تنها كسی كه مرتكب فحشا می شود مورد عذاب دنیوی و اخروی است بلكه كسی كه دوست دارد فحشا در بین مردم با ایمان شایع شود او نیز مشمول عذاب است.
تشخیص فسادآور بودن بی حجابی و ولنگاری و اندام فروشی و اعضاء نمایی، چیزی نیست كه لازم باشد توسط حكومت و متصدیان آن به جامعه القا شود. مفسده بودن چنین اعمالی بر هر خالی الذهن منصفی روشن است. این همه مشاجرات و بلكه قتل های ناموسی كه واقع می شود، این همه اغفال زنان و دختران از سوی افراد هوسران، این همه روابط نامشروع دختران و پسران، این افول غیرت دینی و ناموسی كه دامنگیر برخی دختران و پسران و حتی برخی زنان و مردان متأهل شده است، همه و همه در مرحله اول ناشی از ویروس بی حجابی در جامعه است. آیا این مفاسد،‌ مفاسدی است كه فقط از مواضع ایدئولوژیك و سیاسی مسئولین حكومت فهمیده می شود آیا اینها مفاسد واقعیه نیست اگر نیست پس مفاسد واقعیه چه تعریفی را بر می تابند. آیا عرف عام جامعه چیزی غیر از مفسده بودن این امور و به تبع آن تباهی جامعه را می فهمد؟!
چند نکته:
اولاً: نیافتن موردی برای مجازات، دلیل بر نبودن حكم شرعی در رابطه با بی حجابی یا بدحجابی نیست زیرا اینگونه نیست كه همه احكام شرعی و نیز مجازات هایی كه از ناحیه شرع برای متخلفین در نظر گرفته می شود لزوماً مورد تنصیص قرآن باشد بلكه عمده احكام مستفاد از سیره و سنت پیامبر«صلی الله علیه و آله» و اهل بیت «علیهم السلام» است كه خود تفسیر واقعی آیاتند و سنّت هم به عنوان یك منبع شرعی بالاتفاق از حجیت برخوردار است.
ثانیاً: اگر عدم وجود حكم مجازات شخص بی حجاب در قرآن دلیل عدم جواز مجازات بی حجاب در جامعه اسلامی است پس مجازات روزه خوار و... نیز باید فاقد مستند شرعی باشد درحالی كه چنین امری صحیح نیست .
ثالثاً: حكم مجازات بی حجاب و بدحجاب به مقتضای دلالت آیه شریفه «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْ‏آخِرَهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»مبنی بر حرمت شرعی اشاعه فحشا و ثبوت مجازات دنیوی و اخروی برای مرتكب آن، و با توجه به آنكه مخالفت حكم خداوند در هیئت بی حجابی از مصادیق بارز فحشا است، حكم مجازات دنیوی بی حجاب، ثابت است.
بحث کامل و دقیق رو در این رابطه حتما در لینک زیر مطالعه کنید که مفصل بحث شده:

[=arial]بررسی مفاد فقهی و حقوقی جرم بی حجابی

اولا که جواب سوال اول بنده را ندادید. دوما که به بحث های حاشیه ای پرداختید و در آخر یک لینک مثنوی 70 من کاغذ به بنده دادید. اگر بی حجابی و رعایت نکردن صحیح حجاب جرم است چرا در قرآن و سنت پیامبر و ائمه حکمی راجع به این مورد نیست؟ از زمان پیامبر تا آخرین امام 3-2 قرن زمان هست و مطمئنا در این مدت در جامعه اسلامی کسانی بوده اند که حجاب را رعایت نکرده باشند اما وقتی که در قرآن و سنت پیامبر و ائمه حکمی راجع به بی حجابی وجود ندارد این خود نشاندهنده این است که حجاب اجباری نبوده. مگر میشود مثلا امام صادق که در مورد فواید پیاز سخن گفته راجع به این موضوع که به قول شما آن قدر مهم است که تبعات رعایت نکردن آن انقدر زیاد هست حرفی نزده باشد؟

عمار;356732 نوشت:
بحث تاریخی حجاب و فلسفه احکام این حکم که در تخصص بنده نیست

اگر جواب دادن به این سوالات در تخصص شما نیست به جناب طاهر اطلاع دهید تا به کارشناسی دیگر ارجاع دهند.

a1ireza;356146 نوشت:
کی از عللی که برای حجاب اجباری میاورند جلوگیری از فساد و بی بند و باری در جامعه هست اما در جامعه اسلامی مثلا در زمان امام علی کنیزان در سطح جامعه بدون حجاب رفت و آمد میکردند و آنها از حجاب معاف بودند در حالی که بعضا برخی از کنیزان از برخی زنان آزاد جذاب تر بوده اند

[=arial]حرف خودتون رو با سند بزنید.
خلافت حضرت علی(ع)4 سال بیشتر نبود که اونم به لطف معاویه و عائشه و خوارج که اصلا زمانی باقی نمی موند که به این امور رسیدگی کنند.

a1ireza;356146 نوشت:
به نظر من یکی از دلایلی که نشان میدهد در جوامع اسلامی حجاب اجباری نبوده همین است چرا که اگر بگوییم حجاب به دلیل امنیت جنسی جامعه اجباری بوده پس چرا کنیزان بدون حجاب بوده اند؟ موافقان حجاب اجباری چگونه این مسئله را توجیه میکنند؟

[=arial]رفتار کنیز برای ما حجت است؟ اون زمان صدر اسلام بود هنوز بعضی ها شراب می نوشیدند ما بیایم و ایه صریح قرآن [=arial]رو ول کنیم بچسبیم به بعضی ها!!!!


a1ireza;356146 نوشت:
الان در قوانین جمهوری اسلامی آمده است رعایت نکردن حجاب در معابر عمومی موجب حکم 72 ضربه شلاق است. برای بد حجابی هم جریمه نقدی در نظر گرفته اند. میخواستم بدانم پشتوانه این احکام چیست؟ آیات و روایاتی داریم که حدی را برای بی حجابی یا رعایت نکردن صحیح حجاب در نظر گرفته باشند؟

[=arial]این که 72 صربه شلاق میزنند. به من ربطی نداره. از خودشون بپرسید اما ایه و روایت فراوان
سوره نور ایه 31
[=arial]روایت هم فراوان با یه سرچ کوچیک هم می تونید پیدا کنید.

[="Black"]سلام و عرض ادب

a1ireza;356862 نوشت:
چرا در قرآن و سنت پیامبر و ائمه حکمی راجع به این مورد نیست؟

عمار;356732 نوشت:
«إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» «كسانی كه دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناكی برای آنان در دنیا و آخرت است و خداوند می داند و شما نمی دانید.»سوره نور، آیه 19.
[/]

[="Black"]سوره نور:
30قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ

31وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

[h=6]ترجمه:[/h] 30 ـ به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند; این براى آنان پاکیزه تر است; خداوند از آنچه انجام مى دهند آگاه است!
31 ـ و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند; و هنگام راه رفتن پاى هاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد). و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید!

[h=6]شأن نزول:[/h] در کتاب [=Traditional Arabic]«کافى» در شأن نزول نخستین آیه از آیات فوق، از امام باقر(علیه السلام)چنین نقل شده است: جوانى از[=Traditional Arabic] «انصار» در مسیر خود با زنى روبرو شد ـ و در آنروز زنان مقنعه خود را در پشت گوش ها قرار مى دادند ـ (و طبعاً گردن و مقدارى از سینه آنها نمایان مى شد) چهره آن زن، نظر آن جوان را به خود جلب کرد، و چشم خود را به او دوخت هنگامى که زن گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه مى کرد، در حالى که راه خود را ادامه مى داد تا این که: وارد کوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى کرد، ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه اى که در دیوار بود صورتش را شکافت!.
هنگامى که زن گذشت، جوان به خود آمد، دید خون از صورتش جارى است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر مى روم و این ماجرا را بازگو مى کنم، هنگامى که چشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به او افتاد فرمود چه شده است؟
و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام [=Traditional Arabic]«جبرئیل»، پیک وحى خدا نازل شد و آیه فوق را آورد [=Traditional Arabic](قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ...).(1)

تفسیر:

[SPOILER][h=3]مبارزه با چشم چرانى و ترک حجاب[/h] پیش از این هم گفته ایم: این سوره در حقیقت سوره عفت، پاکدامنى و پاکسازى از انحرافات جنسى است، و بحث هاى مختلف آن از این نظر انسجام روشنى دارد، [=Traditional Arabic]آیات مورد بحث که احکام نگاه کردن، چشم چرانى و حجاب را بیان مى دارد نیز کاملاً به این امر مربوط است و نیز ارتباط این بحث با بحث هاى مربوط به اتهامات ناموسى بر کسى مخفى نیست.
نخست، مى گوید: «به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه کردن به زنان نامحرم و آنچه نظر افکندن بر آن حرام است) فرو گیرند، و دامان خود را حفظ کنند» (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ).
«یَغُضُّوا» از ماده [=Traditional Arabic]«غضّ» (بر وزن خزّ) در اصل، به معنى کم کردن و نقصان است و در بسیارى از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته مى شود.
بنابراین، آیه نمى گوید مؤمنان باید چشم هاشان را فرو بندند، بلکه مى گوید: باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند، و این، تعبیر لطیفى است به این منظور که: اگر انسان به راستى هنگامى که با زن نامحرمى روبرو مى شود، بخواهد چشم خود را به کلى ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن براى او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او بر گیرد، و چشم خود را پائین اندازد گوئى از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه اى را که ممنوع است از منطقه دید خود به کلى حذف کرده است.
قابل توجه این که: قرآن نمى گوید: از چه چیز چشمان خود را فرو گیرند (و به اصطلاح متعلق فعل را حذف کرده) تا دلیل بر عموم باشد، یعنى از مشاهده تمام آنچه نگاه به آنها حرام است چشم برگیرند.
اما با توجه به سیاق آیات، مخصوصاً آیه بعد که سخن از مسأله حجاب به میان آمده به خوبى روشن مى شود: منظور نگاه نکردن به زنان نامحرم است، شأن نزولى را که در بالا آوردیم نیز این مطلب را تأیید مى کند.(2)
از آنچه گفتیم این نکته روشن مى شود: مفهوم آیه فوق، این نیست که مردان در صورت زنان خیره نشوند تا بعضى از آن چنین استفاده کنند که نگاه هاى غیر خیره مجاز است، [=Traditional Arabic]بلکه منظور این است:
انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعى را زیر نظر مى گیرد، هر گاه زن نامحرمى در حوزه دید او قرار گرفت چشم را چنان فرو گیرد که آن زن از منطقه دید او خارج شود یعنى به او نگاه نکند، اما راه و چاه خود را ببیند و این که [=Traditional Arabic]«غَضّ» را به معنى کاهش گفته اند منظور همین است (دقت کنید).
دومین دستور در آیه فوق همان مسأله حفظ [=Traditional Arabic]«فروج» است.
«فرج» چنان که قبلاً هم گفته ایم در اصل، به معنى [=Traditional Arabic]«شکاف» و فاصله میان دو چیز است، ولى در این گونه موارد کنایه از عورت مى باشد، و ما براى حفظ معنى کنائى آن در فارسى کلمه [=Traditional Arabic]«دامان» را به جاى آن مى گذاریم.
منظور از[=Traditional Arabic] «حفظ فرج» به طورى که در روایات وارد شده، پوشانیدن آن از نگاه کردن دیگران است، در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: [=Traditional Arabic]کُلُّ آیَة فِى الْقُرْآنِ فِىَ ذِکْرِ الْفُرُوجِ فَهِىَ مِنَ الزِّنا اِلاّ هذِهِ الآیَةُ فَاِنَّها مِنَ النَّظَرِ: «هر آیه اى که در قرآن سخن از حفظ فروج مى گوید، منظور حفظ کردن از زنا است، جز این آیه منظور از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران است».(3)
و از آنجا که گاه به نظر مى رسد: چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیارى هماهنگ است نهى کرده، در پایان آیه مى فرماید: «این براى آنها بهتر و پاکیزه تر است» (ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ).
آن گاه به عنوان اخطار، براى کسانى که نگاه هوس آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى افکنند و گاه آن را غیر اختیارى قلمداد مى کنند، مى گوید: «خداوند از آنچه انجام مى دهید مسلماً آگاه است» (إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ).

* * *
در آیه بعد، به شرح وظائف زنان در این زمینه مى پردازد، نخست به وظائفى که مشابه مردان دارند اشاره کرده مى گوید: «و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را فرو گیرند (و از نگاه کردن به مردان نامحرم خوددارى کنند) و دامان خود را حفظ نمایند» (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ).
و به این ترتیب، [=Traditional Arabic]«چشم چرانى» همان گونه که بر مردان حرام است بر زنان نیز حرام مى باشد، و پوشانیدن عورت از نگاه دیگران، چه از مرد و چه از زن براى زنان نیز همانند مردان واجب است.
پس از آن به مسأله[=Traditional Arabic] حجاب که از ویژگى زنان است ضمن سه جمله اشاره فرموده:
1 ـ «آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتاً ظاهر است» (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها).
در این که منظور از زینتى که زنان باید آن را بپوشانند و همچنین زینت آشکارى که در اظهار آن مجازند چیست؟ در میان مفسران سخن بسیار است.
بعضى، زینت پنهان را به معنى زینت طبیعى (اندام زیباى زن) گرفته اند، [=Traditional Arabic]در حالى که کلمه [=Traditional Arabic]«زینت» به این معنى کمتر اطلاق مى شود.
بعضى دیگر، آن را به معنى [=Traditional Arabic]«محل زینت» گرفته اند، زیرا آشکار کردن خود زینت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهائى مانعى ندارد، اگر ممنوعیتى باشد مربوط به محل این زینت ها است، یعنى گوش ها و گردن و دست ها و بازوان.
بعضى دیگر، آن را به معنى خود [=Traditional Arabic]«زینت آلات» گرفته اند منتها در حالى که روى بدن قرار گرفته، و طبیعى است که آشکار کردن چنین زینتى توام با آشکار کردن اندامى است که زینت بر آن قرار دارد.
(این دو تفسیر اخیر از نظر نتیجه یکسان است هر چند از دو راه مسأله تعقیب مى شود).
حق این است که ما آیه را بدون پیشداورى و طبق ظاهر آن تفسیر کنیم که ظاهر آن همان معنى سوم است و بنابراین، زنان حق ندارند زینت هائى که معمولاً پنهانى است آشکار سازند، هر چند اندامشان نمایان نشود، و به این ترتیب آشکار کردن لباس هاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت هائى نهى کرده است.
در روایات متعددى که از ائمه اهلبیت(علیهم السلام) نقل شده نیز همین معنى دیده مى شود که زینت باطن را به [=Traditional Arabic]قلاده: «گردنبند»، [=Traditional Arabic]دملج: «بازوبند» و[=Traditional Arabic] خلخال: «پاى «برنجن» همان زینتى که زنان عرب در مچ پاها مى کردند» تفسیر شده است.(4)
و چون در روایات متعدد دیگرى زینت ظاهر به [=Traditional Arabic]«انگشتر»، [=Traditional Arabic]«سرمه» و مانند آن تفسیر شده، مى فهمیم منظور از [=Traditional Arabic]زینت باطن نیز خود زینت هائى است که نهفته و پوشیده است (دقت کنید).
2 ـ دومین حکمى که در آیه بیان شده این است: «آنها باید خمارهاى خود را بر سینه هاى خود بیفکنند» (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ).
«خمر» جمع [=Traditional Arabic]«خمار» (بر وزن حجاب) در اصل، به معنى پوشش است، [=Traditional Arabic]ولى معمولاً به چیزى گفته مى شود که زنان با آن سر خود را مى پوشانند (روسرى).
«جیوب» جمع [=Traditional Arabic]«جیب» (بر وزن غیب) به معنى یقه پیراهن است، که از آن تعبیر به [=Traditional Arabic]«گریبان» مى شود و گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق مى گردد.
از این جمله استفاده مى شود که: زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانه ها یا پشت سر مى افکندند، به طورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى شد، قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا [=Traditional Arabic]هم گردن و [=Traditional Arabic]هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد. (از شأن نزول آیه که قبلاً آوردیم نیز این معنى به خوبى استفاده مى شود).
3 ـ در سومین حکم، مواردى را که زنان مى توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند، با این عبارت شرح مى دهد:
«آنها نباید زینت خود را آشکار سازند» (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ).
«مگر (در دوازده مورد):
1 ـ براى شوهرانشان» (إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ).
2 ـ «یا پدرانشان» (أَوْ آبائِهِنَّ)
3 ـ «یا پدران شوهرانشان» (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).
4 ـ «یا پسرانشان» (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).
5 ـ «یا پسران همسرانشان» (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).
6 ـ «یا برادرانشان» (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).
7 ـ «یا پسران برادرانشان» (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).
8 ـ «یا پسران خواهرانشان» (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).
9 ـ «یا زنان هم کیششان» (أَوْ نِسائِهِنَّ).
10 ـ «یا بردگانشان» (کنیزانشان) (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).
11 ـ «یا پیروان و طفیلیانى که تمایلى به زن ندارند» (افراد سفیه و ابلهى که میل جنسى در آنها وجود ندارد) (أَوِ التّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).
12 ـ «یا کودکانى که از عورات زنان (امور جنسى) آگاه نیستند» (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ).
4 ـ و بالاخره چهارمین حکم را چنین بیان مى کند: «آنها به هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود» (و صداى خلخالى که بر پا دارند به گوش رسد) (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).
آنها در رعایت عفت و دورى از امورى که آتش شهوت را در دل مردان شعلهور مى سازد و ممکن است منتهى به انحراف از جاده عفت شود، آنچنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتى از رساندن صداى خلخالى را که در پاى دارند به گوش مردان بیگانه خود دارى کنند، و این گواه باریک بینى اسلام در این زمینه است.

و سرانجام با دعوت عمومى همه مؤمنان، اعم از مرد و زن، به توبه و بازگشت به سوى خدا آیه را پایان مى دهد، مى گوید: «همگى به سوى خدا باز گردید اى مؤمنان!، تا رستگار شوید» (وَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
و اگر در گذشته، کارهاى خلافى در این زمینه انجام داده اید اکنون که حقایق احکام اسلام براى شما تبیین شد، از خطاهاى خود توبه کنید و براى نجات و فلاح، به سوى خدا آئید که رستگارى تنها بر در خانه او است، و بر سر راه شما لغزشگاه هاى خطرناکى وجود دارد که جز با لطف او، نجات ممکن نیست، خود را به او بسپارید!
درست است که قبل از نزول این احکام، گناه و عصیان نسبت به این امور مفهومى نداشت، ولى مى دانیم قسمتى از مسائل مربوط به آلودگى هاى جنسى جنبه عقلانى دارد و به تعبیر مصطلح، از «مستقلات عقلیه» است که حکم عقل در آنجا به تنهائى براى ایجاد مسئولیت کافى است.

[/SPOILER]

درود
اثار رعایت(عفاف و پاکدامنی):
افزایش جایگاه و شخصیت زن
کاهش اسیب های اجتماعی و روانی
افزایش امنیت زن
کاهش سرقت و نا امنی
استحکام بنیان خانواده
رشدوبالندگی جامعه
افزایش محبت و اعتماد
افزایش فضای کار و تلاش
افزایش ازدواج های سالم
کاهش فقر وفحشا
سلامت و نشاط جامعه
پررنگ شدن فضای معنوی جامعه
مصونیت جامعه در مقابل هجمه فرهنگی دشمن
تربیت فرزندان سالم
درک لذت ایمان
نتیجه:
جامعه ای که با پاکدامنی و به دور از گناه و معصیت در حرکت باشد از فضای پویا و سالمی برخوردار است رشد و شکوفایی را به دنبال دارد وزن در این جامعه دارای شخصیت نقش و جایگاه تعیین کننده می باشد که خود را در تربی فرزندان صالح و موفق نشان می دهد

امام رضا(ع):هر گاه گناه تازه ای که سابقه نداشته مردم مرتکب ان شوند خداوند بلا و بیماری جدیدی برای ان ها ایجاد میکند که ان زمان پیشینه نداشته است.(بحار انوار_ج_35ص343)
یاعلی:Gol:

[="Black"][h=6]نکته ها:[/h] [h=3]1 ـ فلسفه حجاب[/h] بدون شک، در عصر ما که بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده اند، و افراد غرب زده، بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مى دانند، سخن از حجاب گفتن براى این دسته ناخوشایند و گاه
افسانه اى است متعلق به زمان هاى گذشته!.
ولى مفاسد بى حساب، مشکلات و گرفتارى هاى روز افزونى که از این آزادیهاى بى قید و شرط به وجود آمده سبب شده که تدریجاً گوش شنوائى براى این سخن پیدا شود.
البته در محیط هاى اسلامى و مذهبى، مخصوصاً در محیط ایران بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، بسیارى از مسائل حل شده، و به بسیارى از این سؤالات عملا پاسخ کافى و قانع کننده داده شده است، ولى باز اهمیت موضوع ایجاب مى کند: این مسأله به طور گسترده تر مورد بحث قرار گیرد.
مسأله این است: آیا زنان (با نهایت معذرت) باید براى بهره کشى از طریق سمع، بصر و لمس (جز آمیزش جنسى) در اختیار همه مردان باشند؟ و یا باید این امور، مخصوص همسرانشان گردد؟.
بحث در این است: آیا زنان در یک مسابقه بى پایان در نشان دادن اندام خود و تحریک شهوات و هوس هاى آلوده مردان درگیر باشند؟ و یا باید این مسائل از محیط اجتماع بر چیده شود، و به محیط خانواده و زندگى زناشوئى اختصاص یابد؟!
اسلام، طرفدار برنامه دوم است و حجاب، جزئى از این برنامه محسوب مى شود، در حالى که غربى ها و غرب زده هاى هوسباز، طرفدار برنامه اولند!.
اسلام، مى گوید: کامیابى هاى جنسى اعم از آمیزش و لذت گیرى هاى سمعى، بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه، و مایه آلودگى و ناپاکى جامعه مى باشد که جمله [=Traditional Arabic]«ذلِکَ أَزْکى لَهُم» در آیات فوق اشاره به آن است.
فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:
1 ـ برهنگى زنان، که طبعاً پیامدهائى همچون آرایش، عشوه گرى و امثال آن همراه دارد، مردان ـ مخصوصاً جوانان را ـ در یک حال تحریک دائم قرار مى دهد تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجان هاى بیمار گونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى گردد، [=Traditional Arabic]مگر اعصاب انسان چقدر مى تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟.
مگر همه پزشکان روانى نمى گویند: هیجان مستمر عامل بیمارى است؟
مخصوصاً توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است، و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده، تا آنجا که گفته اند: «[=Traditional Arabic]هیچ حادثه مهمى را پیدا نمى کنید مگر این که پاى زنى در آن در میان است»!.
آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعلهور ساختن آن بازى با آتش نیست؟
آیا این کار عاقلانه اى است؟
اسلام، مى خواهد مردان و زنان مسلمان، روحى آرام، اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند، [=Traditional Arabic]و این یکى از فلسفه هاى حجاب است.
2 ـ آمارهاى قطعى و مستند، نشان مى دهد: با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشوئى در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، [=Traditional Arabic]چرا که: [=Traditional Arabic]«هر چه دیده بیند دل کند یاد» و هر چه[=Traditional Arabic] «دل» در اینجا یعنى هوس هاى سرکش بخواهد، به هر قیمتى باشد به دنبال آن مى رود، و به این ترتیب هر روز دل، به دلبرى مى بندد و با دیگرى وداع مى گوید.
در محیطى که حجاب است (و شرائط دیگر اسلامى رعایت مى شود) دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است.
ولى در[=Traditional Arabic] «بازار آزاد برهنگى» که عملاً زنان به صورت کالاى مشترکى (لااقل در مرحله غیر آمیزش جنسى) در آمده اند، دیگر قداست پیمان زناشوئى مفهومى نمى تواند داشته باشد، و خانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشى مى شوند و کودکان بى سرپرست مى مانند.
3 ـ گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهاى بى حجابى است، که فکر مى کنیم نیازى به ارقام و آمار ندارد و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربى کاملاً نمایان است، آن قدر [=Traditional Arabic]عیان است که حاجتى به بیان ندارد.
نمى گوئیم، عامل اصلى فحشاء و فرزندان نامشروع منحصراً بى حجابى است، [=Traditional Arabic]نمى گوئیم استعمار ننگین و مسائل سیاسى مخرب در آن مؤثر نیست، بلکه
مى گوئیم: یکى از عوامل مؤثر آن مسأله برهنگى و بى حجابى محسوب مى شود.
و با توجه به این که: [=Traditional Arabic]«فحشاء» و از آن بدتر [=Traditional Arabic]«فرزندان نامشروع» سر چشمه انواع جنایت ها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناک این مسأله روشن تر مى شود.
هنگامى که مى شنویم در [=Traditional Arabic]«انگلستان»، در هر سال ـ طبق آمار ـ پانصد هزار نوزاد نامشروع به دنیا مى آید.
و هنگامى که مى شنویم: جمعى از دانشمندان [=Traditional Arabic]«انگلیس» در این رابطه به مقامات آن کشور اعلام خطر کرده اند ـ نه به خاطر مسائل اخلاقى و مذهبى ـ بلکه، به خاطر خطراتى که فرزندان نامشروع براى امنیت جامعه به وجود آورده اند، به گونه اى که در بسیارى از پرونده هاى جنائى پاى آنها در میان است، [=Traditional Arabic]به اهمیت این مسأله کاملاً پى مى بریم، و در مى یابیم مسأله گسترش فحشاء، حتى براى آنها که هیچ اهمیتى براى مذهب و برنامه هاى اخلاقى قائل نیستند فاجعه آفرین است.
بنابراین، هر چیز که دامنه فساد جنسى را در جوامع انسانى گسترده تر سازد تهدیدى براى امنیت جامعه ها محسوب مى شود، و پى آمدهاى آن هر گونه حساب کنیم به زیان آن جامعه است.
مطالعات دانشمندان تربیتى نیز نشان داده، مدارسى که در آن دختر و پسر با هم درس مى خوانند، و مراکزى که مرد و زن در آن کار مى کنند، و بى بند و بارى در آنها حکم فرما است، کم کارى، عقب افتادگى، و عدم احساس مسئولیت، به خوبى مشاهده شده است.
4 ـ مسأله [=Traditional Arabic]«ابتذال زن» و [=Traditional Arabic]«سقوط شخصیت او» در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است که نیازى به ارقام و آمار ندارد.
هنگامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمائى افزون تر از او دارد.
و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اطاق هاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان، سیاحان و مانند اینها قرار بدهند، در چنین جامعه اى شخصیت زن تا سر حدّ یک عروسک، یا یک کالاى بى ارزش سقوط مى کند، و ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى شود، و تنها افتخار او جوانى، زیبائى و خودنمائیش مى شود.
و به این ترتیب، به وسیله اى تبدیل خواهد شد براى اشباع هوس هاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انسان نماهاى دیو صفت!.
در چنین جامعه اى چگونه یک زن مى تواند با ویژگى هاى اخلاقیش، علم و آگاهى و دانائیش جلوه کند، و حائز مقام والائى گردد؟!
به راستى، درد آور است که در کشورهاى غربى، و غرب زده، و در کشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بیشترین اسم، شهرت، آوازه، پول، در آمد و موقعیت براى زنان آلوده و بى بند و بارى بود که به نام «هنرمند و هنر پیشه»، معروف شده بودند، و هر جا قدم مى نهادند گردانندگان محیط هاى آلوده براى آنها سر و دست مى شکستند و قدمشان را خیر مقدم مى دانستند!.
شکر خدا را، که آن بساط بر چیده شد، و زن از صورت ابتذال سابق و موقعیت یک عروسک فرنگى و کالاى بى ارزش در آمد، شخصیت خود را باز یافت، حجاب بر خود پوشید، اما بى آن که منزوى شود و در تمام صحنه هاى مفید و سازنده اجتماعى حتى در صحنه جنگ با همان حجاب اسلامیش ظاهر شد.
این بود قسمتى از فلسفه هاى زنده و روشن موضوع حجاب در اسلام که متناسب این بحث تفسیرى ب ود.

* * *
[h=3] [/h]

[="Black"][h=3]خرده گیرى هاى مخالفان حجاب[/h] [SPOILER]در اینجا مى رسیم به ایرادهائى که مخالفان حجاب مطرح مى کنند، که باید به طور فشرده بررسى شود:

1 ـ زنان نیمى از جامعه
مهمترین چیزى که همه آنان در آن متفقند و به عنوان یک ایراد اساسى بر مسأله حجاب ذکر مى کنند، این است که: زنان نیمى از جامعه را تشکیل مى دهند اما حجاب سبب انزواى این جمعیت عظیم مى گردد، و طبعاً آنها را از نظر فکرى و فرهنگى به عقب مى راند، مخصوصاً در دوران شکوفائى اقتصاد که احتیاج زیادى به نیروى فعال انسانى است، از نیروى زنان در حرکت اقتصادى هیچگونه بهره گیرى نخواهد شد، و جاى آنها در مراکز فرهنگى و اجتماعى نیز خالى است!.
به این ترتیب، آنها به صورت یک موجود مصرف کننده و سربار اجتماع در مى آیند.
اما آنها که به این منطق متوسل مى شوند از چند امر به کلى غافل شده یا تغافل کرده اند.
زیرا:
اولاً: چه کسى گفته است: حجاب اسلامى، زن را منزوى مى کند، و از صحنه اجتماع دور مى سازد؟.
اگر در گذشته لازم بود ما زحمت استدلال در این موضوع را بر خود هموار کنیم امروز، بعد از انقلاب اسلامى هیچ نیازى به استدلال نیست; زیرا با چشم خود گروه، گروه زنانى را مى بینیم که با داشتن حجاب اسلامى در همه جا حاضرند، در اداره ها، در کارگاه ها، در راهپیمائى ها و تظاهرات سیاسى، در رادیو و تلویزیون، در بیمارستان ها و مراکز بهداشتى، مخصوصاً در مراقبت هاى پزشکى براى مجروحین جنگى، در فرهنگ و دانشگاه، و بالاخره در صحنه جنگ و پیکار با دشمن.
کوتاه سخن این که: وضع موجود، پاسخ دندان شکنى است براى همه این ایرادها و اگر ما در سابق سخن از [=Traditional Arabic]«امکان» چنین وضعى مى گفتیم امروز در برابر [=Traditional Arabic]«وقوع» آن قرار گرفته ایم، و فلاسفه گفته اند: [=Traditional Arabic]بهترین دلیل بر امکان چیزى وقوع آن است و این عیانى است که نیاز به بیان ندارد.
ثانیاً: از این که بگذریم، آیا اداره خانه و تربیت فرزندان برومند و ساختن انسان هائى که در آینده بتوانند با بازوان تواناى خویش چرخ هاى عظیم جامعه را به حرکت در آورند، کار نیست؟
آنها که این رسالت عظیم زن را کار مثبت محسوب نمى کنند از نقش خانواده و تربیت، در ساختن یک اجتماع سالم، آباد و پر حرکت بى خبرند، آنها گمان مى کنند راه این است که زن و مرد ما همانند زنان و مردان غربى، اول صبح خانه را به قصد ادارات و کارخانه ها و مانند آن ترک کنند، و بچه هاى خود را به شیرخوارگاهها بسپارند، و یا در اطاق بگذارند، در را بر روى آنها ببندند، و طعم تلخ زندان را از همان زمان که غنچه ناشکفته اى هستند، به آنها بچشانند.
غافل از این که: با این عمل، شخصیت آنها را در هم مى کوبند و کودکانى بى
روح و فاقد عواطف انسانى بار مى آورند که آینده جامعه را به خطر خواهند انداخت.
2 ـ حجاب دست و پا گیر است
ایراد دیگرى که آنها دارند این است: حجاب یک لباس دست و پاگیر است و با فعالیت هاى اجتماعى مخصوصاً در عصر ماشین هاى مدرن سازگار نیست، [=Traditional Arabic]یک زن حجاب دار خودش را حفظ کند، یا چادرش را و یا کودک و یا برنامه اش را؟!
ولى این ایراد کنندگان از یک نکته غافلند و آن این که: حجاب همیشه به معنى چادر نیست، بلکه به معنى پوشش زن است، آنجا که با چادر امکان پذیر است چه بهتر و آنجا که نشد، به پوشش قناعت مى شود.
زنان کشاورز و روستائى ما، مخصوصاً زنانى که در برنج زارها مهمترین و مشکل ترین کار کشت و برداشت محصول برنج را بر عهده دارند، عملاً به این پندارها پاسخ گفته اند، و نشان داده اند: یک زن روستائى با داشتن حجاب اسلامى در بسیارى از موارد، حتى بیشتر و بهتر از مرد کار مى کند، بى آن که حجابش مانع کارش شود.
3 ـ حجاب، مردان را حریص تر مى کند
ایراد دیگر این که آنها مى گویند: حجاب از این نظر که میان زنان و مردان فاصله مى افکند، طبع حریص مردان را آزمندتر مى کند، و به جاى این که: خاموش کننده باشد، آتش حرص آنها را شعلهورتر مى سازد که: [=Traditional Arabic]«الاِنْسانُ حَرِیْصٌ عَلى ما مُنِع»!.
پاسخ این ایراد، یا صحیح تر سفسطه و مغلطه را مقایسه جامعه امروز ما که حجاب در آن تقریباً در همه مراکز بدون استثناء حکم فرما است با دوران رژیم طاغوت که زنان را مجبور به کشف حجاب مى کردند مى دهد.
آن روز هر کوى و بر زن مرکز فساد بود، در خانواده ها بى بند و بارى عجیبى حکم فرما بود، آمار طلاق فوق العاده زیاد بود، سطح تولد فرزندان نامشروع بالا بود و هزاران بدبختى دیگر.
نمى گوئیم امروز، همه اینها ریشه کن شده، اما بدون شک بسیار کاهش یافته و جامعه ما از این نظر سلامت خود را باز یافته، و اگر به خواست خدا وضع به همین صورت ادامه یابد و سایر نابسامانى ها نیز سامان پیدا کند، جامعه ما از نظر پاکى خانواده ها و حفظ ارزش زن، به مرحله مطلوب خواهد رسید.

* * *
[h=3]3 ـ استثناء وجه و کفین[/h] در این که آیا حکم حجاب، صورت و دست ها حتى از مچ به پائین را نیز شامل مى شود یا نه، در میان فقهاء بحث فراوان است، بسیارى عقیده دارند: پوشاندن این دو (وجه و کفین) از حکم حجاب مستثنى است، در حالى که جمعى فتوا به وجوب پوشاندن داده، یا حداقل احتیاط مى کنند، البته آن دسته که پوشاندن این دو را واجب نمى دانند، نیز آن را مقید به صورتى مى کنند که منشأ فساد و انحرافى نگردد، و گر نه واجب است.
در آیه فوق قرائنى بر این استثناء، و تأیید قول اول وجود دارد از جمله:
الف ـ استثناء[=Traditional Arabic] «زینت ظاهر» در آیه فوق، خواه به معنى محل زینت باشد، یا خود [=Traditional Arabic]«زینت» دلیل روشنى است بر این که پوشاندن صورت و کفین لازم نیست.
ب ـ دستورى که آیه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گریبان مى دهد که مفهومش پوشانیدن تمام سر، گردن و سینه است و سخنى از پوشانیدن صورت در آن نیست قرینه دیگرى به این مدعا است.

توضیح این که: همان گونه که در شأن نزول نیز گفته ایم عرب ها در آن زمان روسرى و مقنعه اى مى پوشیدند که دنباله آن را روى شانه ها و پشت سر مى انداختند به طورى که مقنعه، پشت گوش آنها قرار مى گرفت و تنها سر و پشت گردن را مى پوشاند، ولى قسمت زیر گلو و کمى از سینه که بالاى گریبان قرار داشت، نمایان بود.
اسلام آمد، این وضع را اصلاح کرد و دستور داد دنباله مقنعه را از پشت گوش یا پشت سر جلو بیاورند و به روى گریبان و سینه بیندازند و نتیجه آن این بود که تنها گردى صورت باقى مى ماند و بقیه پوشانده مى شد.
ج ـ روایات متعددى نیز در این زمینه در منابع اسلامى و کتب حدیث، وارد شده است که شاهد زنده اى بر مدعا است(5) هر چند روایات معارضى نیز دارد که در این حد از صراحت نیست، و جمع میان آنها از طریق استحباب پوشاندن وجه و کفین، و یا حمل بر مواردى که منشأ فساد و انحراف است کاملاً ممکن است.
شواهد تاریخى نیز نشان مى دهد که: نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبه عمومى نداشت (شرح بیشتر در زمینه بحث فقهى و روائى این مسأله در مباحث نکاح در فقه آمده است).
ولى باز تأکید و تکرار مى کنیم: این حکم در صورتى است که سبب سوء استفاده و انحراف نگردد.
ذکر این نکته نیز لازم است که: استثناء وجه و کفین از حکم حجاب، مفهومش این نیست که جائز است دیگران عمداً نگاه کنند، بلکه در واقع این یک نوع تسهیل براى زنان در امر زندگى است.

* * *
[h=3][/h] [h=3]4 ـ منظور از «نسائهن» چیست؟[/h] چنان که در تفسیر آیه خواندیم نهمین گروهى که مستثنى شده اند و زن حق دارد زینت باطن خود را در برابر آنها آشکار کند زنان هستند، منتهى با توجه به تعبیر [=Traditional Arabic]نسائهم: «زنان خودشان» چنین استفاده مى شود که زن هاى مسلمان تنها مى توانند در برابر زنان مسلمان حجاب را بر گیرند، ولى در برابر زنان غیر مسلمان باید با حجاب اسلامى باشند و فلسفه این موضوع چنان که در روایات آمده این است که: ممکن است آنها بروند و آنچه را دیده اند براى همسرانشان توصیف کنند و این، براى زنان مسلمانان صحیح نیست.
در روایتى که در کتاب [=Traditional Arabic]«من لا یحضر...» آمده امام صادق(علیه السلام)چنین مى فرماید: [=Traditional Arabic]لا یَنْبَغِى لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْکَشِفَ بَیْنَ یَدَىِ الْیَهُودِیَّةِ وَ النَّصْرانِیَّةِ، فَاِنَّهُنَّ یَصِفْنَ ذلِکَ لاِ َزْواجِهِنَّ:
«سزاوار نیست زن مسلمان در برابر زن یهودى یا نصرانى برهنه شود; چرا که آنها آنچه را دیده اند براى شوهرانشان توصیف مى کنند».(6)
* * *
[h=5][/h] [h=3][/h] [h=3]5 ـ تفسیر جمله «أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ»[/h] ظاهر این جمله مفهوم وسیعى دارد و نشان مى دهد: زن مى تواند بدون حجاب در برابر برده خود ظاهر شود، ولى در بعضى از روایات اسلامى تصریح شده است: منظور ظاهر شدن در برابر کنیزان است هر چند غیر مسلمان باشند، و غلامان را شامل نمى شود، در حدیثى از امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم که مى فرمود: [=Traditional Arabic]لا یَنْظُرُ الْعَبْدُ اِلى شَعْرِ مَوْلاتِهِ: «غلام نباید به موى زنى که مولاى او است نگاه کند».(7)
ولى از بعضى روایات دیگر تعمیم استفاده مى شود، اما مسلماً خلاف احتیاط است.
* * *
[h=3]6 ـ تفسیر «أُولِی الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ»[/h] «اربة» در اصل از ماده [=Traditional Arabic]«ارب» (بر وزن عرب) ـ چنان که [=Traditional Arabic]«راغب» در [=Traditional Arabic]«مفردات» مى گوید ـ به معنى شدت احتیاج است که انسان براى بر طرف ساختن آن چاره جوئى مى کند، گاهى نیز به معنى حاجت به طور مطلق استعمال مى شود.
و منظور از [=Traditional Arabic]«أُولِی الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ» در اینجا کسانى هستند که میل جنسى دارند و نیاز به همسر، بنابراین [=Traditional Arabic]«غیر اولى الاربة» کسانى را شامل مى شود که این تمایل در آنها نیست.
در این که منظور از این عنوان چه کسانى است؟ در میان مفسران گفتگو است:
بعضى آن را به معنى پیر مردانى دانسته اند که شهوت جنسى در آنها خاموش شده است، مانند: [=Traditional Arabic]القواعد من النساء: «زنانى که از سر حدّ ازدواج بیرون رفته اند و از این نظر بازنشسته شده اند».
بعضى دیگر آن را به مردان [=Traditional Arabic]خَصِىّ: «خواجه».
و بعضى دیگر به [=Traditional Arabic]«خنثى» که آلت رجولیت مطلقاً ندارد، تفسیر کرده اند.
اما آنچه بیش از همه مى تواند قابل قبول باشد و در چند حدیث معتبر از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) نقل شده، این است که: منظور از این تعبیر، مردان ابلهى است که به هیچ وجه احساس جنسى ندارند، و معمولاً از آنها در کارهاى ساده و خدمتکارى استفاده مى کنند، تعبیر به [=Traditional Arabic]«التابعین» نیز همین معنى را تقویت مى کند.(8)
اما از آنجا که این وصف، یعنى عدم احساس میل جنسى درباره گروهى از پیران صادق است بعید نیست مفهوم آیه توسعه داشته و این دسته از پیر مردان نیز در معنى آیه داخل باشند.
در حدیثى از امام کاظم(علیه السلام) نیز روى این گروه از پیر مردان تکیه شده است.
ولى به هر حال مفهوم آیه این نیست که این دسته از مردان همانند محارمند، قدر مسلّم این است که پوشیدن سر یا کمى از دست و مانند آن در برابر این گروه واجب نیست.
* * *
[h=3]7 ـ کدام اطفال از این حکم مستثنا هستند[/h] گفتیم: دوازدهمین گروهى که حجاب در برابر آنها واجب نیست، اطفالى هستند که از شهوت جنسى هنوز بهره اى ندارند.
جمله[=Traditional Arabic] «لِمْ یَظْهَرُوا» گاهى به معنى [=Traditional Arabic]لَمْ یَطَّلِعُوا: «آگاهى ندارند» و گاه به معنى [=Traditional Arabic]لَمْ یَقْدِرُوا: «توانائى ندارند» تفسیر شده; زیرا این ماده به هر دو معنى آمده است و در قرآن گاه در این، و گاه در آن به کار رفته.
مثلاً در آیه 20 سوره[=Traditional Arabic] «کهف» مى خوانیم: [=Traditional Arabic]اِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُم: «اگر اهل شهر از وجود شما آگاه شوند سنگسارتان مى کنند».
و در آیه 8 سوره [=Traditional Arabic]«توبه» مى خوانیم: [=Traditional Arabic]کَیْفَ وَ اِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُم لا یَرْقُبُوا فِیْکُمْ اِلاّ وَ لا ذِمَّةً: «چگونه با پیمان شکنان پیکار نمى کنید در حالى که اگر آنها بر شما چیره شوند نه ملاحظه خویشاوندى با شما مى کنند و نه پیمان».
ولى به هر حال، این تفاوت در آیه مورد بحث، تفاوت چندانى از نظر نتیجه ندارد منظور اطفالى است که بر اثر عدم احساس جنسى [=Traditional Arabic]نه توانائى دارند و [=Traditional Arabic]نه آگاهى.
بنابراین، اطفالى که به سنى رسیده اند که این تمایل و توانائى در آنها بیدار شده باید بانوان مسلمان، حجاب را در برابر آنها رعایت کنند.
* * *
[h=3]8 ـ چرا عمو و دائى جزء محارم نیامده اند؟[/h] از مطالب سؤال انگیز این که: در آیه فوق ضمن بیان محارم به هیچ وجه سخنى از عمو و دائى در میان نیست، با این که به طور مسلّم محرمند و حجاب در برابر آنها لازم نمى باشد.
ممکن است نکته آن این باشد که: قرآن مى خواهد نهایت فصاحت و بلاغت را در بیان مطالب به کار گیرد، و حتى یک کلمه اضافى نیز نگوید.
از آنجا که استثناى [=Traditional Arabic]«پسر برادر» و [=Traditional Arabic]«پسر خواهر» نشان مى دهد: [=Traditional Arabic]«عمه» و [=Traditional Arabic]«خاله» انسان نسبت به او محرمند روشن مى شود: عمو و دائى یک زن نیز بر او محرم مى باشند.
و به تعبیر روشن تر محرمیت دو جانبه است، هنگامى که [=Traditional Arabic]از یکسو، فرزندان خواهر و برادر انسان بر او محرم شدند، طبیعى است که[=Traditional Arabic] از سوى دیگر، و در طرف مقابل عمو و دائى نیز محرم باشند (دقت کنید).
* * *
[h=3]9 ـ هر گونه عوامل تحریک ممنوع![/h] آخرین سخن در این بحث این که: در آخر آیه فوق آمده است: نباید زنان به هنگام راه رفتن پاهاى خود را چنان به زمین کوبند تا صداى خلخال هایشان به گوش رسد! این امر نشان مى دهد: اسلام به اندازه اى در مسائل مربوط به عفت عمومى سختگیر و مو شکاف است که حتى اجازه چنین کارى را نیز نمى دهد، و البته به طریق اولى اجازه به کارگیرى عوامل مختلفى را که دامن به آتش شهوت جوانان مى زند مانند نشر عکس هاى تحریک آمیز، فیلم هاى اغوا کننده، رمان ها و داستان هاى جنسى را نخواهد داد.
و بدون شک، محیط اسلامى باید از این گونه مسائل که مشتریان را به مراکز فساد سوق مى دهد، و پسران و دختران جوان را به آلودگى و فساد مى کشاند، پاک و مبرّا باشد.
* * *
[/SPOILER]

پی نوشت ها:
[SPOILER]1 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 14، صفحه 139، و تفسیر «نور الثقلین»، و «المیزان»، و «روح المعانى» (با تفاوت مختصرى)، ذیل آیه مورد بحث.

2 ـ در این که «مِنْ» در جمله «یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم» چه معنى دارد، مفسران احتمالات مختلفى داده اند، بعضى آن را براى «تبعیض»، بعضى «زائده» و بعضى «ابتدائیه» دانسته اند، ولى ظاهر همان معنى اول است.
3 ـ «اصول کافى» ـ تفسیر «على بن ابراهیم»، جلد 2، صفحه 101، طبق نقل «نور الثقلین»، جلد 3، صفحات 587 و 588.
4 ـ تفسیر «على بن ابراهیم»، ذیل آیه مورد بحث.
5 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 14، صفحه 145، باب 109 از ابواب مقدمات نکاح.
6 ـ «من لا یحضره الفقیه»، جلد 3، صفحه 561، طبق نقل «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 593.
7 ـ «وسائل الشیعه»، باب 124، از مقدمات نکاح، حدیث 8.
8 ـ براى توضیح بیشتر به «جواهر الکلام»، جلد 29، صفحه 94 به بعد، و همچنین «وسائل الشیعه»، باب 111 از ابواب مقدمات نکاح (جلد 14، صفحه 148) و همچنین «تهذیب»، جلد 7، صفحه 468 مراجعه شود.

[/SPOILER]

منبع:تفسیر نمونه ، جلد 14 ، صفحه 442 به بعد ذیل آیه 31 سوره نور

درود
اثار وتبعات بی حجابی:
کاهش امنیت فردی و سلب امنیت زنان
ایجاد سوءظن و تزلزل بنیاد خانواده
ترویج رذایل اخلاقی و مزاحمت ها ی خیابانی
گسترش اعتیاد و بی بند و باری
تحریک و انحراف جوانان
کم رنگ شدن حضور مثبت زنان
افزایش بی اعتمادی در خانواده ها
افزایش طلاق و تهدید خانواده
افزایش ازدواج های هوس مدار و سست
کاهش رزق و روزی حلال
کاهش ازدواج قانونی
افزایش سن ازدواج
گسترش دروغ و تهمت
افزایش ظلم و بی عدالتی
نزول عذاب و بلایای طبیعی
همنشینی با شیطان
افت تحصیلی و اموزشی
بی کاری و بی بند و باری
نتیجه:1-جامعه ای که دچار بی حجابی گردد به دلیل حرکت به سمت گناه و معصیت پس از مدتی از رشد و بالندگی ساقط و به سمت بی ثباتی سوق می یابد
2-در چنین جامعه ای به علت عدم فضای مناسب جهت فعالیت های سالم برای دختران وزنان موجب محدودیت و انزوای این قشر تاثیر گذار خواهد شد
3-در صورت افزایش چنین فضایی در جامعه زن ابزار سرگرمی و شهوت شده و جامعه به سمت سقوط واضمحلال پیش خواهد رفت

ای پیامبر با زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشندکه این کار برای اینکه انها شناخته شوند تا از تعرض و جسارت ازار نکشند بر انان بسیار بهتر است و خدا امرزنده و مهربان است(سوره ی احزاب ایه 59)

یاعلی :Gol:

در مورد سخن دوستی که گفت سندتان برای واجب نبودن حجاب برای کنیزان چیست:

http://www.pasokhgoo.ir/node/60702

دوستان سخنان بسیاری را در مورد فلسفه حجاب زدند اما بحث من چیز دیگری هست. برای فهمیدن اینکه موضوع مورد بحث من چیست باید بین واجب بودن و اجباری بودن فرق گذاشت. مثلا نماز و روزه واجب است اما اجباری نیست یعنی حدی برای نخواندن نماز و نگرفتن روزه وجود ندارد. اما مثلا زنا نکردن و شراب نخوردن اجبار هست یعنی اگر کسی زنا کند یا شرابخواری کند برای او حد در نظر گرفته شده است. همین مسئله نیز در مورد حجاب وجود دارد. حجاب واجب است اما اجباری نیست اگر اجباری بود حدی برای آن در نظر گرفته میشد.

a1ireza;356962 نوشت:
در مورد سخن دوستی که گفت سندتان برای واجب نبودن حجاب برای کنیزان چیست:

http://www.pasokhgoo.ir/node/60702

[=arial]1-اونی سند خواست من بودم
2-شما یه مساله رو خلط کردید و اون اینکه اون کنیزان در کنار صاحبان شان ازاد اند نه در مقابل همه

a1ireza;356962 نوشت:
دوستان سخنان بسیاری را در مورد فلسفه حجاب زدند اما بحث من چیز دیگری هست. برای فهمیدن اینکه موضوع مورد بحث من چیست باید بین واجب بودن و اجباری بودن فرق گذاشت. مثلا نماز و روزه واجب است اما اجباری نیست یعنی حدی برای نخواندن نماز و نگرفتن روزه وجود ندارد. اما مثلا زنا نکردن و شراب نخوردن اجبار هست یعنی اگر کسی زنا کند یا شرابخواری کند برای او حد در نظر گرفته شده است. همین مسئله نیز در مورد حجاب وجود دارد. حجاب واجب است اما اجباری نیست اگر اجباری بود حدی برای آن در نظر گرفته میشد.

[=arial]پیشنهاد میکنم به حرف اول خودتون مراجعه کنید که گفتید 72 ضربه شلاق برای بی حجابی (البته اگه کم و زیاد نشده باشه) [=arial]در کل هر چیزی که به جامعه ارتباط داشته باشه اجباری و اگر به جامعه ارتباط نداشته باشه اختیاری هست .

mohamad7;357012 نوشت:
1-اونی سند خواست من بودم
2-شما یه مساله رو خلط کردید و اون اینکه اون کنیزان در کنار صاحبان شان ازاد اند نه در مقابل همه

عزیز صاحب کنیز میتونه باهاش رابطه جنسی هم برقرار کنه پس پرسیدن اینکه میتونه جلوی صاحبش حجاب داشته باشه یا نه مسخره هست! سوالی که در لینک پرسیده شده راجع به پوشش کنیز در سطح جامعه هست و کنیز در سطح جامعه میتونه بدون حجاب ظاهر بشه.

mohamad7;357012 نوشت:
پیشنهاد میکنم به حرف اول خودتون مراجعه کنید که گفتید 72 ضربه شلاق برای بی حجابی (البته اگه کم و زیاد نشده باشه) در کل هر چیزی که به جامعه ارتباط داشته باشه اجباری و اگر به جامعه ارتباط نداشته باشه اختیاری هست .

سوال من هم همین است که بر اساس کدام آیه یا حدیث چنین مجازاتی صادر شده؟

سوال دیگری که من دارم این است که اگر مثلا بیرون بودن موی سر زنان باعث فساد در جامعه میشه چرا در زمان پیامبر و ائمه کنیزان در سطح جامعه بدون پوشش موی سر رفت و آمد میکردند؟ به هر حال کنیزان زن آزاد بوده اند که کنیز شده اند (مثلا کافری در جنگ با مسلمین کشته میشد و زنش کنیز میشد) و اینگونه نیست که بگوییم کنیزان همه زشت بودند و جذابیتی نداشته اند! این مسئله به همراه نبود مجازات برای بی حجابی در قرآن و سنت پیامبر و ائمه نشان میدهد که در جامعه اسلامی حجاب اجباری نبوده.

این سخنانی هم که بنده میگویم صرفا من به آن نرسیده ام. آیت الله طالقانی هم در اوایل انقلاب از کسانی بود که معتقد بود حجاب اجباری نبوده و نیست. در چند سال اول بعد از انقلاب هم که این قانون حد 72 ضربه شلاق در مجلس تصویب نشده بود بسیاری از زنان را که مخالف حجاب اجباری بودند را از راه هایی مجبور به پذیرش حجاب اجباری کردند که نگویم بهتر است.

با سلام

بله واقعاً جای سؤال است که اگر هدف از احکام اجتماعی حجاب جلوگیری از هر نگاه ناروایی به زیبایی های زن بوده است چرا کنیزان مکلف به رعایت حجاب نبوده اند؟ الآن در جامعه ما تمام اقلیت های دینی مجبور به رعایت حجاب اند. اما کنیزان رومی و ایرانی که به سرزمین اعراب می آمدند بی حجاب رفت و آمد می کردند؟! با این که می دانیم معمولاً این زنان از نظر جذابیت و زیبایی چیزی کمتر از زنان عرب نداشته و بلکه بالاترند به نحوی که برخی برای فرار از جنگ در زمان پیامبر اسلام (ص) افتادن نگاه به زنان بی حجاب بیگانه را بهانه می کردند. واقعاً مبهم است.

مؤمن;357118 نوشت:
بله واقعاً جای سؤال است که اگر هدف از احکام اجتماعی حجاب جلوگیری از هر نگاه ناروایی به زیبایی های زن بوده است چرا کنیزان مکلف به رعایت حجاب نبوده اند؟ الآن در جامعه ما تمام اقلیت های دینی مجبور به رعایت حجاب اند. اما کنیزان رومی و ایرانی که به سرزمین اعراب می آمدند بی حجاب رفت و آمد می کردند؟! با این که می دانیم معمولاً این زنان از نظر جذابیت و زیبایی چیزی کمتر از زنان عرب نداشته و بلکه بالاترند به نحوی که برخی برای فرار از جنگ در زمان پیامبر اسلام (ص) افتادن نگاه به زنان بی حجاب بیگانه را بهانه می کردند. واقعاً مبهم است.

[=arial]فقط به این توجه کنید کنیزان نه همه دلیلش هم روشن است یکی کنیز باشد میتواند به خودش برسه یا نه ؟؟
شما میتوانید روایت هایی که در وجوب حجاب هست رو ببینی وکاملا متوجه اصل ماجرا بشی

mohamad7;357269 نوشت:
فقط به این توجه کنید کنیزان نه همه دلیلش هم روشن است یکی کنیز باشد میتواند به خودش برسه یا نه ؟؟

به هر حال موافقان حجاب اجباری اعتقاد دارند که بیرون بودن موی سر زن هم باعث فساد میشود! چیزی که مشخص است این است که کنیز میتواند در سطح جامعه حرکت کند بدون اینکه روسری سرش کند. یا باید بگوییم که موی سر کنیز یک ویژگی متمایزی نسبت به موی سر زن آزاد دارد که باعث فساد نمیشود! یا اینکه بگوییم حجاب اجباری نبوده است. کدام یک منطقی تر است؟

mohamad7;357269 نوشت:
فقط به این توجه کنید کنیزان نه همه دلیلش هم روشن است یکی کنیز باشد میتواند به خودش برسه یا نه ؟؟
شما میتوانید روایت هایی که در وجوب حجاب هست رو ببینی وکاملا متوجه اصل ماجرا بشی

با سلام.
مشخص است که شما ظاهرا متوجه بحث اصلی نشده اید. بحث اصلا سر وجوب نیست. بحث سر اجباری بودن یا نبودن یک حکم شرعی و واجب است.
فکر نمی کنم کسی در این تاپیک وجوب حجاب با توجه به مستندات قرآنی و روایی را رد کرده باشد. منتقدان اجباری بودن یک حکم واجب را نقد می کنند نه وجوب خود حکم را.
موافقان اجباری بودن حجاب هم به واجب بودن آن استناد نمی کنند به تاثیرات اجتماعی آن اشاره می کنند.
مسئله دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اجباری بودن حجاب یک حکم شرعی نیست بلکه یک قانون اجتماعی است. قوانین اجتماعی هم ریشه در عقلانیت بشری دارد. بدین شکل که عقلای قوم می‌آیند و می نشینند و فارق از حکم شرعی مسئله ای راجع به آن اظهار نظر می کنند بر اساس تجربیات علمی که دارند قانون وضع می کنند. مانند قانون عدم کشیدن سیگار در مکان های عمومی که هیچ مستند شرعی مستقیم و واضحی ندارد و صرفا بدلیل تاثیرات منفی که بر دیگران دارد وضع شده است. حتی بدلیل مضراتی که برای خود فرد هم دارد وضع نشده است بلکه منافع غیر در نظر گرفته شده است.
لذا ما باید به مسئله حجاب و اجباری بودن آن نه به لحاظ شرعی یا تاریخی که به لحاظ اجتماعی و کاملا علمی و عقلی نگاه کنیم. مدافعان اجباری بودن حجاب حتی به این استناد نمی کنند که بی حجابی فرد برای خود فرد ضرر دارد. بلکه تاثیراتی که بی حجابی بک فرد بر دیگران دارد مورد استنادشان است.
لذا مسئله آزادی کنیزان در حجاب را باید در شرایط اجتماعی آن وقت جامعه اسلامی مورد بررسی قرار داد و مقایسه آن با امروز با توجه به اختلاف فاحش شرایط اجتماعی 2 زمان و مکان مذکور فکر نمی کنم امری عقلانی باشد.
حال می رسیم به بررسی حکم اجباری کردن حجاب با توجه به شرایط اجتماعی امروز جامعه.
به اعتقاد بنده بهترین شاهد می تواند همین آثار و تبعات قانون اجباری کردن حجاب در جامعه امروز و حتی اجباری کردن بی حجابی در زمان رضاخان باشد. یعنی به راحتی می توان تحلیل کرد که اجبار کردن مردم در این مسئله اصلا و ابدا آثار مثبتی که نداشته هیچ آثار منفی زیادی را به همراه داشته است و به همین دلیل می بینیم رشد بی حجابی در کشور روز به روز رو به افزایش است. در حالی که در کشورهای دیگری مثل ترکیه گرایش مردم به حجاب رشد داشته است.
لذا به اعتقاد بنده اگر مسئله حجاب را امری مثبت برای جامعه فرض بگیریم بهترین راه و چه بسا تنها راه تبلیغ و فرهنگ سازی است و البته آزادی حجاب. البته باید اعتراف کرد که در شرایط امروز جامعه با توجه به افراطهایی که در 34 سال گذشته داشتیم اگز حجاب آزاد شود شاهد تفریطهایی خواهیم بود که به مرور زمان با توجه به توانمندی ما در فرهنگ سازی و تبلیغ می تواند به اعتدال گرایش پیدا کند.
.و من الله توفیق

سلام به همگی

عقل اجبار را نمی پذیرد . کتاب اجبار را نمی پذیرد . سنت اجبار را نمی پذیرد . حال اجبار از کجا آمده خدا می داند ؟

عزیزان همانطور که دوست عزیز جناب شریعت عقلانی توضیح دادند وجوب یک مسئله یک چیز است ، اجبار در انجام یک عمل چیز دیگر . فکر نمی کنم کسی در اینجا وجوب حجاب را رد کند . بحث ها روی تحمیل حجاب است . برادران و خواهران عزیز ما از دین واجب تر و حق تر نداریم . در دین هیچ اجبار و اکراهی نیست .

والله اعلم.

شریعت عقلانی;357315 نوشت:
به اعتقاد بنده بهترین شاهد می تواند همین آثار و تبعات قانون اجباری کردن حجاب در جامعه امروز و حتی اجباری کردن بی حجابی در زمان رضاخان باشد. یعنی به راحتی می توان تحلیل کرد که اجبار کردن مردم در این مسئله اصلا و ابدا آثار مثبتی که نداشته هیچ آثار منفی زیادی را به همراه داشته است و به همین دلیل می بینیم رشد بی حجابی در کشور روز به روز رو به افزایش است. در حالی که در کشورهای دیگری مثل ترکیه گرایش مردم به حجاب رشد داشته است.

برادر بزرگوار شما به وضعیت کنونی می گویید اجبار در حجاب ،

همانطور که در خیلی از جوامع بنا به اعتقادات اکثریت بعضی امور باید رعایت کنند الان در جمهوری اسلامی بنا به خواست اکثریت باید عمل شود ،

شریعت عقلانی;357315 نوشت:
لذا به اعتقاد بنده اگر مسئله حجاب را امری مثبت برای جامعه فرض بگیریم بهترین راه و چه بسا تنها راه تبلیغ و فرهنگ سازی است و البته آزادی حجاب


چه جالب !

ایا شما نمی دانید بعضی مسائل پیشرونده هستند!

بی حجابی باید ازاد شود تا زمانی که با تبلیغات بعضی به خوب بودن حجاب پی ببرند!

تا ان زمان میشود بگویید چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد!

عبدالرسول;357355 نوشت:
در دین هیچ اجبار و اکراهی نیست .
ولی هرجا قانون دارد و قانون اسلام و ایران حجاب است.

چرا در امریکا نمیتوانیم برهنه در خیابان ظاهر شویم؟ مگر آنجا آزادی نیست؟؟؟

عبدالرسول;357355 نوشت:
عقل اجبار را نمی پذیرد . کتاب اجبار را نمی پذیرد . سنت اجبار را نمی پذیرد . حال اجبار از کجا آمده خدا می داند ؟

برادر بزرگوار بله در قران امده :

لا اکراه فی الدین(که یعنی انقدر دین وضوح دارد که بیندیشید و بپذیرید)

انجام حدود شرع که اتفاقا به اجتماع بر میگردند را باید اجرا کرد همانطور که در پست قبل عرض کردم

antiuwamism;357389 نوشت:
ولی هرجا قانون دارد و قانون اسلام و ایران حجاب است.

قانون یک چیز است ، اجرای اجباری قانون یک چیز دیگر .

ببینید برادر عزیز : یک زمان ما از پیش خودمان یک حکومتی ایجاد می کنیم و یک سری قوانین من در آوردی در آن وضع می کنیم و راه برای گریز خودمان فراهم می کنیم.

اما ایران اکنون ادعای جمهوریت اسلامی دارد . مسئله اجبار نه با جمهوریت می سازد و نه با اسلام . ما باید از مسئولان و قانون گذاران سوال کنیم که این اجبار را از کجا آورده اند ؟ آیا ریشه اسلامی دارد ؟ خب کجای اسلام اینطور آمده ؟ این قضیه باید حل شود .

یک زمان هم هست که بگوییم خیر این جا ما حاکم هستیم و یک سری قانون وضع می کنیم . هر کس که بخواهد در محدوده قدرت ما زندگی کند باید این قوانین را رعایت کند . اگر این را بگویند برای ما قابل هضم تر است تا اینکه بیایند و برای این اعمالشان دلیل نداشته اسلامی بتراشند و دم از دین و دیانت بزنند . اگر واقعا حکومت اسلامی است باید قوانین اسلام در آن پیاده شود ، اگر هم اسلام وسیله است و نه هدف که بهتر است از تخریب دین و دیانت جلوگیری شود و اینگونه اعمال به اسلام مرتبط نشود .

لذا برادر بزرگوار شما که می فرمائید آمریکا چنین و چنان باید بگویم اولا آنطور نیست که می فرمائید و ثانیا این یک قیاس مع الفارق است . و اضافه آزادی را شما خوب متوجه نشده اید . حذف اجبار به معنای بی بند و باری آنگونه که شما می فرمائید نیست . از شما و سرکار خانم همره سوال می پرسم : قبل از انقلاب که حجاب آزاد بود ، آیا مردم شریف ایران دست از حجاب برداشتند ؟

اینگونه نیست که شما فکر می کنید ، ایرانی از پیش از اسلام حجاب داشته و این در آثار مشهود و موجود است .

آیا اجبار در اسلام هست یا خیر ؟ همین .

والله اعلم.

همره;357382 نوشت:
الان در جمهوری اسلامی بنا به خواست اکثریت باید عمل شود ،

خواست اکثریت ؟

اولا کدام اکثریت ؟

ثانیا کجا رفت آن سخنانی که : خدا سرنوشت ما را بهتر می داند یا مردم ؟ خدا ولی ماست یا مردم ؟

آیا شما دین خدا را به اکثریت ارجحیت می دهید ؟ وقتی صریح دین از نبود اجبار می گوید چه معنا دارد که اکثریت اجبار را بپذیرد ؟

این سخن شما بر فرض وجود اجماع نیز غلط است . وقتی مسئله ای توسط کتاب و سنت و عقل تثبیت شد دیگر اجماع محلی از اعراب ندارد .

والله اعلم.

همره;357382 نوشت:
برادر بزرگوار شما به وضعیت کنونی می گویید اجبار در حجاب ،

با سلام.
وضعیت کنونی اجبار در حجاب نیست. سردرگم شدن مسئولین در کنترل حجاب است. وضعیت کنونی ناشی از افراطهایی است که از ابتدای انقلاب اسلامی شروع شد و نتیجه اش را پس از 34 سال شاهدیم. آنهم با وجود این همه تبلیغات پیرامون رعایت حجاب.

همره;357382 نوشت:
همانطور که در خیلی از جوامع بنا به اعتقادات اکثریت بعضی امور باید رعایت کنند الان در جمهوری اسلامی بنا به خواست اکثریت باید عمل شود ،

بله. درست می فرمایید. ما هم نمی گوییم نباید رعایت کرد. چرا که معتقدیم قانون بد بهتر از بی قانونی است. چون باعث هرج و مرج می شود. منتها قایلیم به این که قانون اجباری شدن حجاب قانون بد است. در ضمن رای اکثریت را شما از کجا استنتاج کردید؟ حتی اکثریت هم باشد که نیست باز هم اکثریت ممکن است اشتباه کند. ما داریم همین قانونی که به ادعای شما ناشی از رای اکثریت است را تحلیل می کنیم. در مقام قانون گذاری که نیستیم. به قول قرآن ( اکثرهم لا یعقلون ) در روایات هم آمده که اکثریت مردم مستضعف فکری هستند لذا در مسایل عقیدتی و فکری و قوانین اجتماعی رای عامه مردم اعتبار علمی و عقلی ندارد.

همره;357382 نوشت:
ایا شما نمی دانید بعضی مسائل پیشرونده هستند!
بی حجابی باید ازاد شود تا زمانی که با تبلیغات بعضی به خوب بودن حجاب پی ببرند!
تا ان زمان میشود بگویید چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد

فطرت انسان خدایی است.
قوانین اسلام و احکام شرعی آن فطری است.
حکم وجوب حجاب حکم شرعی است.
با توجه به مقدمات بالا حکم وجوب حجاب فطری است. پس باید در شرایط تبلیغ مساوی در خصوص رعایت و عدم رعایت حجاب باید گزینه ای که با فطرت انسان هم خوانی دارد انتخاب شود و میل و کشش انسان به آن سمت باشد.
لذا با آزادی حجاب و تبلیغ صحیح و فرهنگ سازی درست می توان به نتایج مثبتی در این زمینه رسید.
البته بنده در پست قبلی عرض کردم که تا مدتی صد در صد تفریط هایی در این زمینه از مردم شاهد خواهیم بود که واکنشی است به افراطهای 34 سال گذشته که البته این هم ناشی از فطرت انسان است ( همان مسئله فطری ای که می گوید انسان نسبت به چیزی که منع شود حریص می گردد). ولی پس از مدتی ( کوتاه یا بلند ) با توجه به مقدمات بالا باید شاهد رعایت حجاب اختیارا از مردم باشیم. مگر اینکه منطقا یکی از مقدمات بالا را نقض کنید.

متاسفم

چقدر جالب ؛

اکثریت شما کجایند؟

ایا نمیبینید حتی اونهایی هم که کمی بد حجابند نظراتشان با من است

من روانشناسی میخوانم وافراد با ظواهر جورواجور عمیق ترین حرفهایشان را به من میگویند با خیلیها از دسته های مختلف ارتباط داشته ام

حتی اگه از اهل تسنن هم بپرسید نظرشان با من یکیست

در ضمن مطالعه بفرمایید:
http://www.shia-news.com/fa/news/35397/

همره;357382 نوشت:
همانطور که در خیلی از جوامع بنا به اعتقادات اکثریت بعضی امور باید رعایت کنند الان در جمهوری اسلامی بنا به خواست اکثریت باید عمل شود ،

اولا که در مورد حجاب اجباری رای گیری انجام نشده پس نه میشود گفت که موافقان حجاب اجباری در اکثریتند نه میشود گفت که در اقلیتند. البته بنده از نقطه نظر لیبرال به مسئله نگاه نمیکنم و نمیگویم که این مسئله یک آزادی فردی هست و نمیشود در مورد آن رای گیری انجام داد بلکه بنده میگویم که باید به نظر دین تمکین کرد.

antiuwamism;357389 نوشت:
ولی هرجا قانون دارد و قانون اسلام و ایران حجاب است.

اینجا بحث سر حجاب اجباری هست و فکر کنم منظور شما از حجاب حجاب اجباری باشد. در مورد اینکه قانون ایران حجاب اجباری هست درست اما در مورد اینکه ادعا میکنید قانون اسلام هم حجاب اجباری هست باید سند بیاورید. آیا در قرآن و سنت پیامبر و ائمه چنین چیزی وجود دارد؟

همره;357398 نوشت:
انجام حدود شرع که اتفاقا به اجتماع بر میگردند را باید اجرا کرد همانطور که در پست قبل عرض کردم

اسلام حدی را برای بی حجابی در نظر نگرفته پس حرف از حدود شرع نزنید.

همره;357405 نوشت:
ایا نمیبینید حتی اونهایی هم که کمی بد حجابند نظراتشان با من است

اگر نظرشان با شما بود دیگر بدحجاب نبودند! اینکه کسی بدحجاب هست یعنی به حجاب اعتقادی ندارد که اگر اعتقاد داشت آن را به طور صحیح رعایت میکرد.

خواهر گرامی شیعه یا سنی چه ربطی دارند ؟ مسئله اسلامی ست . تعیین اجماع برای این امر ناممکن است . ما حتی فرض بر اجماع میگیرم بازهم عرض شد که نادرست است .

فرمودید چون دین واضح است چنین و چنان ، وضوح دین چه ربطی به اجباری بودن آن دارد ؟ خداوند مطلقا اجبار واکراه را از دین جدا می کند . و اضافه دین چیست ؟ آیا مجموعه همین احکام نظیر نماز و روزه و رعایت حجاب و ... تشکیل دین نمی دهند ؟

فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ

عبدالرسول;357410 نوشت:
فرمودید چون دین واضح است چنین و چنان ، وضوح دین چه ربطی به اجباری بودن آن دارد ؟ خداوند مطلقا اجبار واکراه را از دین جدا می کند . و اضافه دین چیست ؟ آیا مجموعه همین احکام نظیر نماز و روزه و رعایت حجاب و ... تشکیل دین نمی دهند ؟

جناب عبدالرسول البته نمیتوان گفت که در تمامی امور دین اجبار وجود ندارد مثلا همانطور که گفتم شرابخواری و زنا مسائلی هستند که در مورد عدم انجام آنها اجبار وجود دارد یعنی برای آن حد در نظر گرفته شده است. اما اموری مثل نماز و روزه اجباری نیستند. بنده از نقطه نظر لیبرال بحث نمیکنم وگرنه میگفتم همان شرابخواری و زنا هم باید آزاد باشد اما چیزی که مشخص است این است که برخی دوستان نظر شخصی خود را مقدم بر دین میدانند.

شریعت عقلانی;357404 نوشت:
فطرت انسان خدایی است.
قوانین اسلام و احکام شرعی آن فطری است.
حکم وجوب حجاب حکم شرعی است.
با توجه به مقدمات بالا حکم وجوب حجاب فطری است. پس باید در شرایط تبلیغ مساوی در خصوص رعایت و عدم رعایت حجاب باید گزینه ای که با فطرت انسان هم خوانی دارد انتخاب شود و میل و کشش انسان به آن سمت باشد.
لذا با آزادی حجاب و تبلیغ صحیح و فرهنگ سازی درست می توان به نتایج مثبتی در این زمینه رسید.
البته بنده در پست قبلی عرض کردم که تا مدتی صد در صد تفریط هایی در این زمینه از مردم شاهد خواهیم بود که واکنشی است به افراطهای 34 سال گذشته که البته این هم ناشی از فطرت انسان است ( همان مسئله فطری ای که می گوید انسان نسبت به چیزی که منع شود حریص می گردد). ولی پس از مدتی ( کوتاه یا بلند ) با توجه به مقدمات بالا باید شاهد رعایت حجاب اختیارا از مردم باشیم. مگر اینکه منطقا یکی از مقدمات بالا را نقض کنید.

خوبه ، احسنتم؛

انچه میگویید درباره فطرت سر جاش اما این یه نوع تک بعد نگری هستش،

بنظرتون چرا امر به معروف و نهی از منکر واجبه ؟

شریعت عقلانی;357404 نوشت:
با سلام.
وضعیت کنونی اجبار در حجاب نیست. سردرگم شدن مسئولین در کنترل حجاب است. وضعیت کنونی ناشی از افراطهایی است که از ابتدای انقلاب اسلامی شروع شد و نتیجه اش را پس از 34 سال شاهدیم. آنهم با وجود این همه تبلیغات پیرامون رعایت حجاب.


هیچ سر در گمی وجود ندارد ؛

انچه عیان است چه حاجت به سفسطه است؛

ان تعداد افرادی هم که تن به بد حجابی داده اند با اینکه فطرتشان خدا جوست اما با تاثیرات سوء دشمنان و پیروی از انها به این روز در امده اند؛

شاید از سوی تعداد قلیلی گاهی اشتباهاتی با غرض یا بی غرض رخ داده اما در کلیت مسئله اشکالی پیش نیامده،

مثل اینکه مطلبم را متوجه نشدید که بنا به ماهیت جمهوری اسلامی و اکثریت این یک قانون است و این ازادی که از نظر شما درست است یک مسئله پیشرونده است

عبدالرسول;357410 نوشت:
خواهر گرامی شیعه یا سنی چه ربطی دارند ؟ مسئله اسلامی ست . تعیین اجماع برای این امر ناممکن است . ما حتی فرض بر اجماع میگیرم بازهم عرض شد که نادرست است .

فرمودید چون دین واضح است چنین و چنان ، وضوح دین چه ربطی به اجباری بودن آن دارد ؟ خداوند مطلقا اجبار واکراه را از دین جدا می کند . و اضافه دین چیست ؟ آیا مجموعه همین احکام نظیر نماز و روزه و رعایت حجاب و ... تشکیل دین نمی دهند ؟

فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ

برادر گرامی

این چه حرفی هست که میزنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تمام احکام اسلام برای مردم و اجتماع است ،

من فقط از حرفهای شما سفسطه میبینم نه چیز دیگه!

همره;357412 نوشت:
مثل اینکه مطلبم را متوجه نشدید که بنا به ماهیت جمهوری اسلامی و اکثریت این یک قانون است و این ازادی که از نظر شما درست است یک مسئله پیشرونده است

اینکه میگویید نظر اکثریت باید خدمتتان عرض کنم در اموری که دین در رابطه با آن نظر داده نظر اکثریت یا اقلیت مهم نیست باید به نظر دین تمکین کرد. ماهیت جمهوری اسلامی هم باید اسلامی باشد. در کجای اسلام آمده که حجاب اجباری هست؟

a1ireza;357409 نوشت:
اسلام حدی را برای بی حجابی در نظر نگرفته پس حرف از حدود شرع نزنید.

چرا تا اسم حد میاد میرید رو بحث مجازات اسلامی ،

من فقط به شما میگم سوره نور رو با تفسیرش مطالعه کنید

a1ireza;357409 نوشت:
اگر نظرشان با شما بود دیگر بدحجاب نبودند! اینکه کسی بدحجاب هست یعنی به حجاب اعتقادی ندارد که اگر اعتقاد داشت آن را به طور صحیح رعایت میکرد.

این بحث رو بعنوان نمونه عرض کردم نیازی ندارم روش مانورو بدم

اما اتفاقا درسته کم حجابند فقط بخاطر تاثیرات اجتماعیه ،

خیلیهاشون به من نه تنها بعنوان یه فرد محجبه احترام میذارن کار منو تصدیق هم میکنن ضمنا بنده با توجه به تجربه ای که دارم تا حدی میتوان تشخیص دهم درون افراد ولو بد حجاب چه با گفته هایشان چگونه است

a1ireza;357414 نوشت:
اینکه میگویید نظر اکثریت باید خدمتتان عرض کنم در اموری که دین در رابطه با آن نظر داده نظر اکثریت یا اقلیت مهم نیست باید به نظر دین تمکین کرد. ماهیت جمهوری اسلامی هم باید اسلامی باشد. در کجای اسلام آمده که حجاب اجباری هست؟

همره;357405 نوشت:
http://www.shia-news.com/fa/news/35397

بهتره مطالعه بفرمایید تا بیشتر روشن شوید:ok:

همره;357413 نوشت:
تمام احکام اسلام برای مردم و اجتماع است ،

شما اصلا متوجه شدید بنده چه گفتم ؟ احکام اسلام برای مردم است ، صحیح . درست . سمعا و طاعه .

اما خواهر گرامی بحث روی مخاطبین احکام نیست . حرف ما اینست که این حکم اسلامی ! کجا تشریع شده است ؟ شما اکنون اجبار در رعایت حجاب را حکم اسلامی می دانید . به هر حال این حکم باید ریشه ای در اسلام داشته باشد یا خیر ؟

همره;357417 نوشت:
من فقط به شما میگم سوره نور رو با تفسیرش مطالعه کنید

خواهر گرامی ! سوره نور 64 آیه دارد !!!!!!!1 صرف مطالعه تفسیرش انسان را خون دماغ می کند . قسمت مورد احتجاج شما کدام است ؟

همره;357417 نوشت:
اما اتفاقا درسته کم حجابند فقط بخاطر تاثیرات اجتماعیه ،

خیلیهاشون به من نه تنها بعنوان یه فرد محجبه احترام میذارن کار منو تصدیق هم میکنن ضمنا بنده با توجه به تجربه ای که دارم تا حدی میتوان تشخیص دهم درون افراد ولو بد حجاب چه با گفته هایشان چگونه است

خواهرم برای ما دیگر از این شعار ها ندهید . جمع نقیضین ؟ یا شما در جامعه نیستید و یا اینکه خیلی به قول بعضی ها عرفانی و فلسفی به ماجرا نگاه می کنید . تا چیزی می شود ما از تاثیر بد اجتماع سخن می گوییم ، یک بار نمی گوییم که این اجتماع را خود ما میسازیم . اگر تصدیق می کنن کار شمارو پس چرا عمل نمی کنند ؟ واقعیت اینست که دلایل برای این کار فراوان است . یکی از آنها لای منگنه گذاشتن افراد.

همره;357405 نوشت:
حتی اگه از اهل تسنن هم بپرسید نظرشان با من یکیست

90 درصد کشورهای مسلمان سنی هستند. البته عراق اکثریت شیعی دارد. ولی در هیچ کدام نه سنی و نه شیعه حجاب اجباری نیست.
لطفا یک نمونه را برایم مثال بزنید.

همره;357418 نوشت:
بهتره مطالعه بفرمایید تا بیشتر روشن شوید

خواهر گرامی مطالعه شد . لیکن هیچ دلیل اسلامی نداشت . صرفا از خوبیهای حجاب تعریف کرده بود . یک کلام وجوب حجاب و نه اجبار در رعایت آن را بررسی کرده بود . اگر این آخرین و قویترین استدلال شماست که بهتر است بگوییم امری غیر اسلامی نظیر هزاران کار غیر اسلامی دیگر در این مملکت اسلامی انجام می گیرد .

والله اعلم.

همره;357412 نوشت:
خوبه ، احسنتم؛
انچه میگویید درباره فطرت سر جاش اما این یه نوع تک بعد نگری هستش، بنظرتون چرا امر به معروف و نهی از منکر واجبه ؟

متوجه منظورتون و ارتباطش با مطلب بنده نشدم. ولی امر به معروف و نهی از منکر هم منوط به شرایطی واجب است. شرط یکی از شروطش هم اطمینان از تاثیر در طرف مقابل است. وقتی شما می دانید که امر و نهی شما نه تنها تاثیر مثبت ندارد بلکه تاثیر منفی دارد بر شما امر و نهی واجب نیست.
نمی دانم ربطش به موضوع چه بود؟؟!!


همره;357412 نوشت:
ان تعداد افرادی هم که تن به بد حجابی داده اند با اینکه فطرتشان خدا جوست اما با تاثیرات سوء دشمنان و پیروی از انها به این روز در امده اند؛
شاید از سوی تعداد قلیلی گاهی اشتباهاتی با غرض یا بی غرض رخ داده اما در کلیت مسئله اشکالی پیش نیامده،

ما که هر چی تو خیابون می گردیم تعداد افراد چادری نسبت به بی چادر ها 1 به 100 هم نیست. در بین بی چادرها هم آنهایی که به زور همان روسری نصفه و نیمه را سر می کنند به وضوح مشخص اند و تعدادشان نسبت به کسانی که تمایل به رعایت حجاب دارند بسیار بیشترند.
در ضمن قسمت قرمز رنگ با مطلبی که بنده در 2 پست قبل آوردم هم خوانی ندارد. عرض شد بدلیل اینکه فطرت انسان خداجوست باید در شرایط تبلیغی مساوی به سمت عفت و پاکدامنی که یکی از مصادیقش رعایت حجاب است برود. ولی می بینیم که نمی رود. آیا تبلیغات سوء دشمنان بیشتر از تبلیغات داخلی است؟ آیا پس از 34 سال و با این همه بودجه و امکانات هنوز نسبت به کسانی که در خارج از کشور تبلیغ بی عفتی می کنند ناتوانتریم؟! اگر اینطور است باید عطای جمهوری اسلامی را به لقایش ببخشیم. اگر در تبلیغ شعایر اسلامی ناتوانیم چرا حکومت تشکیل دادیم؟!

عبدالرسول;357425 نوشت:
خواهر گرامی مطالعه شد . لیکن هیچ دلیل اسلامی نداشت . صرفا از خوبیهای حجاب تعریف کرده بود . یک کلام وجوب حجاب و نه اجبار در رعایت آن را بررسی کرده بود . اگر این آخرین و قویترین استدلال شماست که بهتر است بگوییم امری غیر اسلامی نظیر هزاران کار غیر اسلامی دیگر در این مملکت اسلامی انجام می گیرد .

والله اعلم.

ان شاءالله خداوند به شما هم توفیق دهد، در ان پست با جناب علیرضا بودم

البته بین شما و علیرضا مثل اینکه چندان فرقی نیست!

اما در کل قاعده اجرای حجاب در حکومت اسلام رو سعی کرده توضیح بده متاسفانه گاهی فقط ظاهر ایات و احادیث رو میبینیم دنبال تفاسیرش نیستیم

شریعت عقلانی;357428 نوشت:
متوجه منظورتون و ارتباطش با مطلب بنده نشدم. ولی امر به معروف و نهی از منکر هم منوط به شرایطی واجب است. شرط یکی از شروطش هم اطمینان از تاثیر در طرف مقابل است. وقتی شما می دانید که امر و نهی شما نه تنها تاثیر مثبت ندارد بلکه تاثیر منفی دارد بر شما امر و نهی واجب نیست.
نمی دانم ربطش به موضوع چه بود؟؟!!


این دیگه از اون حرفهاست ؛

به جزء هفت سوره انعام مراجعه بفرمایید که خداوند فرموده ؛

شما تذکر دهید شاید بپذیرن(لعلهم یتقون)

بعد هم این نپذیرفتن رو شما تعیین کردید؟

بعد هم مگه لازمه فقط بگیم اینهم کار فرهنگی که تا حدودی داره انجام میشه

بعد هم اقا ، برادر ، شریعت عقلانی ؛ مثل اینکه شما متوجه مردم یعنی اجتماع مسلمین نیستید که باید منافع دینیشون حفظ بشه

شریعت عقلانی;357424 نوشت:
درصد کشورهای مسلمان سنی هستند. البته عراق اکثریت شیعی دارد. ولی در هیچ کدام نه سنی و نه شیعه حجاب اجباری نیست.
لطفا یک نمونه را برایم مثال بزنید.

خداوند برادران مسلمانمون رو تو جای جای جهان حفظ کنه!

مسلما اگه تعیین حکومت به دستشون بود نظرشون با ما موافق بود:ok:

شریعت عقلانی;357428 نوشت:
ما که هر چی تو خیابون می گردیم تعداد افراد چادری نسبت به بی چادر ها 1 به 100 هم نیست. در بین بی چادرها هم آنهایی که به زور همان روسری نصفه و نیمه را سر می کنند به وضوح مشخص اند و تعدادشان نسبت به کسانی که تمایل به رعایت حجاب دارند بسیار بیشترند.
در ضمن قسمت قرمز رنگ با مطلبی که بنده در 2 پست قبل آوردم هم خوانی ندارد. عرض شد بدلیل اینکه فطرت انسان خداجوست باید در شرایط تبلیغی مساوی به سمت عفت و پاکدامنی که یکی از مصادیقش رعایت حجاب است برود. ولی می بینیم که نمی رود. آیا تبلیغات سوء دشمنان بیشتر از تبلیغات داخلی است؟ آیا پس از 34 سال و با این همه بودجه و امکانات هنوز نسبت به کسانی که در خارج از کشور تبلیغ بی عفتی می کنند ناتوانتریم؟! اگر اینطور است باید عطای جمهوری اسلامی را به لقایش ببخشیم. اگر در تبلیغ شعایر اسلامی ناتوانیم چرا حکومت تشکیل دادیم؟!

همونطور که گفتم اون طفل معصوم ها تحت تاثیر دشمنان ، غیر مغرضانه اینطور شدن پس منافع بقیه مسلمین رو ما باید زیر سئوال ببریم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام.

اول از همه اینکه باید دید هدف کاربران محترمی که وارد این تاپیک میشن چیه؟! (صرفاً پیاده کردن و تحکم روی عقاید خودشون هست و بس ! )

اگر مایلیم چیزی به معلومات خود اضافه کنیم وارد شویم نه اینکه صحبت های یکدیگر رو رد کنیم و به هیچ نتیجه ای هم نرسیم! (منطقی باشیم!)

متاسفانه مسئله حجاب در جامعه فعلی مورد بحث همگان باهر اعتقادی هست ؛

اما هیچ نتیجه ای هم گرفته نمیشه چون هرکس در هر جناح فقط تعصّبات خودش رو داره!

مسئله بعدی: جناب محترمی که فرمودید "هیچ اجباری در دین نیست"

باید اول مشخص بشه تعبیر شما از دین چیه؟

دین داشتن یا نداشتن مسئله این است!

دین اسلام در جامعه ما تبدیل شده به یک دین "سوپرمارکتی!"

= هرکس هر مقدار از دین رو که با باورها و راحتی و آسایش و روحیات خودش هماهنگ هست و میپسنده رو میپذیره

و بقیه رو میگه اجباری نیست و اصطلاح معروف" آدم دلش پاک باشه !"


*مسئولیت و جزای کسی که دین داره خیلی سنگین تر از یک بی دین و کافر هست!*

(لا اکراه فی الدین=مختاریم در دین داشتن و نداشتن و نوع دین! نه در انجام دستوراتش!)

دریک کلام بگم که: ما یا مسلمان هستیم و یا نیستیم...(تکلیف خودمون رو مشخص کنیم. اگر دینی رو میپذیریم موظف به انجام قوانین و دستوراتش هستیم و بس)

(اگر هم در اصل دستورات شک و شبهه ای داریم مدرک و سند و روایت علاوه بر قرآنمون هست که بتونیم برطرفش کنیم!)

و نکته آخر اینکه: ما شیعه علــــی هستیم. مادر ما بانو زهــــرا (س) هستن. فرزندان این دو بزرگوار رو هم میشناسیم...

به کجا قراره برسیم؟ : برای رسیدن به هدف اصلی ِ آفرینشمون آیا نیازمند الگوبرداری از الگوهای بزرگ نیستیم؟ (انقدر خودمون عقل کلّیم؟!!)


اگر پاسختون مثبت هست: بهتره هدف اصلی قیام امام حسین (ع) رو مطالعه کنید... (مفهوم اصلی آزادی و آزادگی رو بدونیم)

الگوی ما زنهای مسلمان: بانوی بزرگوارمون زهــــرا (س) (=بهانه خلقت آفرنش هستی...) و زینب (س) هست؛ حال ببینیم این بزرگواران چگونه بودند...

پیروی از این مسائل انقدر دلنشین هست که فکر نمیکنم اگر انسان با عقل خودش هم فکر کنه به غیر از این ها دست پیدا کنه...

(فکر میکنم انقدر واضح و ساده بود که نیاز به توضیح بیشتری نباشه!)

اللهم عجل لولیک الفرج...یا علی.

شریعت عقلانی;357428 نوشت:
اگر اینطور است باید عطای جمهوری اسلامی را به لقایش ببخشیم. اگر در تبلیغ شعایر اسلامی ناتوانیم چرا حکومت تشکیل دادیم؟!

عذر میخام نمی خام به شما بد بین باشم ولی یه سئوال:

شما بعد از اینهمه بحث ایا نمی خوواستید به همین جا برسید و این رو القا کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب از همون اول میگفتید که تو وقت صرفه جویی کنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!

وقتی انقلاب شد تازه خیلی از کشورها مثل ترکیه و غیره یه مقدار با حجاب اشنا شدند

همره;357433 نوشت:
خداوند به برادرتان مسلمانمون رو تو جای جای جهان حفظ کنه!
مسلما اگه تعیین حکومت به دستشون بود نظرشون با ما موافق بود

عیبی نداره. نمی خواد دولت مثال بزنید. یک نمونه اعتراضات مردمی با موضوع اعتراض به آزادی حجاب در این کشورها مثال بزنید. همین طور که می دونید در خیلی از همین کشورها اعتراضات گسترده ای در زمینه های مختلف انجام شده و می شود. در همین عراق زیاد نگذشته که مردمش صدام دیکتاتور رو بیرون کردند و خودشون حکومت تشکیل دادند. یا کشور دوست و برادر سوریه!! یا افغانستان که مردم خودشون طالبان رو بیرون کردند. یا ..... !!!!!!
در مورد امر به معروف عرض کردم نمی دونم چه ربطی به اجباری کردن حجاب داشت. تبلیغ و فرهنگ سازی حکومت ها در مورد حجاب بهترین امر به معروف است. اجباری کردن آن هم بدترین شیوه امر به معروف است. چه بسا امر به معروف نیست. یک جورایی نهی از معروف است. از نتیجه اش معلوم است که مردم از این معروف دور شدند.

شریعت عقلانی;357440 نوشت:
عیبی نداره. نمی خواد دولت مثال بزنید. یک نمونه اعتراضات مردمی با موضوع اعتراض به آزادی حجاب در این کشورها مثال بزنید. همین طور که می دونید در خیلی از همین کشورها اعتراضات گسترده ای در زمینه های مختلف انجام شده و می شود. در همین عراق زیاد نگذشته که مردمش صدام دیکتاتور رو بیرون کردند و خودشون حکومت تشکیل دادند. یا کشور دوست و برادر سوریه!! یا افغانستان که مردم خودشون طالبان رو بیرون کردند. یا ..... !!!!!!
در مورد امر به معروف عرض کردم نمی دونم چه ربطی به اجباری کردن حجاب داشت. تبلیغ و فرهنگ سازی حکومت ها در مورد حجاب بهترین امر به معروف است. اجباری کردن آن هم بدترین شیوه امر به معروف است. چه بسا امر به معروف نیست. یک جورایی نهی از معروف است. از نتیجه اش معلوم است که مردم از این معروف دور شدند.

چه جالب ،

شما اینهمه ازادی ، تو انتخابات و خیلی خیلی چیزهای دیگه رو ندید میگیرید !

متاسفم اما اینها رو همه میدونن اگه ازادی نبود اینهمه تبلیغات برای اینکه چه کار کنید و به کی رای بدید وغیره تو کار نبود:ok:

از اون جالب تر این که دیگه از همه چیز بدیهی تره شما صدام ملعون رو با ما مثال میزنید

منو ببخشید اما با این حرفها حتی هم عقیده هاتون یه جوریشون میشه:Gig:یه مثال دیگه میزدید

شریعت عقلانی;357440 نوشت:
در مورد امر به معروف عرض کردم نمی دونم چه ربطی به اجباری کردن حجاب داشت. تبلیغ و فرهنگ سازی حکومت ها در مورد حجاب بهترین امر به معروف است. اجباری کردن آن هم بدترین شیوه امر به معروف است. چه بسا امر به معروف نیست. یک جورایی نهی از معروف است. از نتیجه اش معلوم است که مردم از این معروف دور شدند.

ببخشید امر به معروف و نهی از منکر دلیلش حفظ منافع دینی مسلمین هستش ،

شما مثل اینکه یادتون میره که انحرافات اجتماعی مثل بد حجابی که باعث اذیت و ازار خانم ها توسط مریض دلها میشه رو نمیشه با کلا بی حجابی درمان کرد

تو رو خدا ، من شرمنده این حرفها که میزنید به ضرر خودتونه!

همره;357441 نوشت:
چه جالب ،

شما اینهمه ازادی ، تو انتخابات و خیلی خیلی چیزهای دیگه رو ندید میگیرید !

متاسفم اما اینها رو همه میدونن اگه ازادی نبود اینهمه تبلیغات برای اینکه چه کار کنید و به کی رای بدید وغیره تو کار نبود

از اون جالب تر این که دیگه از همه چیز بدیهی تره شما صدام ملعون رو با ما مثال میزنید

منو ببخشید اما با این حرفها حتی هم عقیده هاتون یه جوریشون میشهیه مثال دیگه میزدید


باز هم فرار از بحث. اگر جوابی ندارید چرا الکی پست می زنید. آخه اجباری بودن حجاب چه ربطی به انتخابات داره.
منظور بنده از مثال صدام واضح بود. فرمودید ملت ها از رعب دولت ها اعتراض نمی کنند. عرض شد ملت عراق بعد از بیرون کردن صدام خودشون دولت تشکیل دادند. چرا حجاب رو اجباری نکردند؟!

همره;357444 نوشت:
شما مثل اینکه یادتون میره که انحرافات اجتماعی مثل بد حجابی که باعث اذیت و ازار خانم ها توسط مریض دلها میشه رو نمیشه با کلا بی حجابی درمان کرد

مطالبم رو بسیار ساده و روان بیان کردم. از شما که روانشناسی خوندید بعیده. کجا بنده گفتم درمانش بی حجابیه. حالا کی سفسطه می کنه! اتفاقا عرض کردم تنها راه اشاعه و ترویج حجابه. ولی نه با اجباری کردن آن. بلکه با آزادی همراه با ترویج و تبلیغ و فرهنگ سازی.
می بینید در کشورهای مسلمان همسایه که حجاب ازاده چندان اتفاق عجیب غریبی نیافتاده و اونجا مثل اروپا و آمریکا نشده. هر چند که اونا هیچ تبلیغی برای حجاب هم نمی کنن لذا ما با اندکی تبلیغ مدبرانه می توانیم وضعیتمان را در حجاب بسیار بهتر از کشورهای مسلمان همسایه بکنیم.

شریعت عقلانی;357446 نوشت:
باز هم فرار از بحث. اگر جوابی ندارید چرا الکی پست می زنید. آخه اجباری بودن حجاب چه ربطی به انتخابات داره.
منظور بنده از مثال صدام واضح بود. فرمودید ملت ها از رعب دولت ها اعتراض نمی کنند. عرض شد ملت عراق بعد از بیرون کردن صدام خودشون دولت تشکیل دادند. چرا حجاب رو اجباری نکردند؟!

چه فراری

مسئله اینجاست که مثل شمایی ازادی رو فقط تو ظواهر میبینید نه بیشتر از اون اینهمه دلیل عقلی برای حفظ حجاب رو ندید میگیرید اون وقت بهمین راحتی

بعد میگیید چرا اجبار ایا دلایل بنده رو دو رابطه با چرایی حفظ حجاب خوندید ایا دلایل کارشناس و بقیه رو خوندید

اصلا چه لزومی داره که من از شما فرار کنم

سئوال پرسیدم چرا توهین میکنید

اقا لطفا دوباره با منطق پست ها رو مطالعه بفرمایید بعد بهمین راحتی زیر سئوال ببرید!

شریعت عقلانی;357448 نوشت:
مطالبم رو بسیار ساده و روان بیان کردم. از شما که روانشناسی خوندید بعیده. کجا بنده گفتم درمانش بی حجابیه. حالا کی سفسطه می کنه! اتفاقا عرض کردم تنها راه اشاعه و ترویج حجابه. ولی نه با اجباری کردن آن. بلکه با آزادی همراه با ترویج و تبلیغ و فرهنگ سازی.
می بینید در کشورهای مسلمان همسایه که حجاب ازاده چندان اتفاق عجیب غریبی نیافتاده و اونجا مثل اروپا و آمریکا نشده. هر چند که اونا هیچ تبلیغی برای حجاب هم نمی کنن لذا ما با اندکی تبلیغ مدبرانه می توانیم وضعیتمان را در حجاب بسیار بهتر از کشورهای مسلمان همسایه بکنیم.

اقا گاهی حرفی میزنید که متاسفانه همین معنی را میدهد ولو اینکه نخواهید

در رابطه با کشورهای دیگه عرض شد خدمتتون دلیلی بر تکرار مکررات نیست

صد البته که راه فرهنگی مهمه اما باز هم عرض کردم نمیشه ازادی گذاشت تا زمانی که انکه بخواهد عمل کند چون دین برای اجتماع است و این چون یک امر پیشرونده است منجر به زوال دین افراد میشود

موضوع قفل شده است