جمع بندی رسالت دین! (رسیدن به انسانیت یا رسیدن به عبودیت خدا !!؟)

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رسالت دین! (رسیدن به انسانیت یا رسیدن به عبودیت خدا !!؟)

سلام

مستقیم سوالمو میپرسم! دین اومد تا انسانیت حفظ بشه یا اومد تا خدا پرستش بشه!!؟
هدفش رستگاری انسانها بود یا معبود داشتن خدا!!؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد کریم

Masood11;712160 نوشت:
سلام

مستقیم سوالمو میپرسم! دین اومد تا انسانیت حفظ بشه یا اومد تا خدا پرستش بشه!!؟
هدفش رستگاری انسانها بود یا معبود داشتن خدا!!؟


سلام وعرض ادب
هر دو، انسانیت انسان بدون پرستش خدا به دست نمی آید. چون انسان خلقتی توحیدی وخدایی دارد،
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏(روم/30)، پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند.
خلقت انسان اقتضاء دارد که برای رسیدن به مقام انسانیت وهدف از خلقت خود عبادت کننده خدا باشد. چون انسان ضعیف است ونیازمند فطری به پرستش دارد برای رفع نیازهای روحی خود ودر عین حال حرمت در مسیر واحد ودوری از تشتت واختلاف در زندگی فردی واجتماعی و...
يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ‏ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ(یوسف/39)، اى دو رفيق زندانيم، آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداى يگانه مقتدر؟
خدای واحد ومعامله وعمل براساس خواست او که مطابق با خلقت انسان وسعادت اوست بالطبع بهتراز این است که انسان پرستشگر چوب وسنگ وانسانهای دیگر باشد.
توحید به زندگی انسان در عرصه های مختلف نظم وسیاق واحد می دهد وانسان را از اختلاف وسردرگمی نجات می دهد.
رسول خدا(ص) هم می فرماید:
و قد روي عن النبي ص رواية تلقاها العامة و الخاصة بالقبول قالكل‏ مولود يولد فهو على الفطرة و إنما أبواه يهودانه أو ينصرانه،هر کودکی بر فطرت خدایی به دنیا می آید واین پدر ومادر هستند که او را یهودی را نصرانی می کنند.
وشیخ مفید در توضیح این حدیث شریف می فرماید:
و هذا أيضامبين عن صحة ما قدمناه من أن الله تعالى خلق الخلق ليعبدوه و فطرهم ليوحدوه و إنماأتى الضالون من قبل أنفسهم و من أضلهم من الجن و الإنس دون الله‏(مفيد،محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص61، كنگره شيخ مفيد - ايران ؛ قم، چاپ:دوم، 1414ق.)
این حدیث نشان دهنده این است که خداوند بندگان را خلق کرد تا عبادتش کنند وآفریدشان تا توحید داشته باشند ویگانه اش بدانند وگمراهی ها از طرف خودشان وکسانی که از جن وانسان گمراهشان کردند آمد.
پس عبادت الهی مطابق با خلقت انسان است ودوری از آن وشرک وغیره با اساس خلقت انسان سازگار نیست.
شیخ صدوق در علل الشرایع حدیث زیبایی از امام حسین علیه السلام نقل می کند که فلسفه خلقت وعلت عبادت خداوند را بیان می کند:
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ عَطَاءٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَخَرَجَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ‏ عَبَدُوهُ‏ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُه.(ابنبابويه، محمد بن على، علل الشرائع، ج1 ص9، كتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش/ 1966م.)امام حسین ع می فرماید: ای مردم همانا خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه بشناسندش وزمانی که اور ا شناختند عبادتش کنند وزمانی که عبادتش کردند با عبادت او از پرستش غیر او بی نیاز شوند...
عبادت خداوند انسان را از عبادت غیر او بی نیاز می کند ووحدت رویه رد زندگی ومسیر حیات ایجاد می کند که نهایتش همان سعادت انسان است اما در غیر اینصورت انسان دچار شرک وسردرگمی در زندگی خواهد شد.[=Noor_Nazli]

کریم;712393 نوشت:

سلام وعرض ادب
هر دو، انسانیت انسان بدون پرستش خدا به دست نمی آید. چون انسان خلقتی توحیدی وخدایی دارد،
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏(روم/30)، پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند.
خلقت انسان اقتضاء دارد که برای رسیدن به مقام انسانیت وهدف از خلقت خود عبادت کننده خدا باشد. چون انسان ضعیف است ونیازمند فطری به پرستش دارد برای رفع نیازهای روحی خود ودر عین حال حرمت در مسیر واحد ودوری از تشتت واختلاف در زندگی فردی واجتماعی و...
يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ‏ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ(یوسف/39)، اى دو رفيق زندانيم، آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداى يگانه مقتدر؟
خدای واحد ومعامله وعمل براساس خواست او که مطابق با خلقت انسان وسعادت اوست بالطبع بهتراز این است که انسان پرستشگر چوب وسنگ وانسانهای دیگر باشد.
توحید به زندگی انسان در عرصه های مختلف نظم وسیاق واحد می دهد وانسان را از اختلاف وسردرگمی نجات می دهد.
رسول خدا(ص) هم می فرماید:
و قد روي عن النبي ص رواية تلقاها العامة و الخاصة بالقبول قالكل‏ مولود يولد فهو على الفطرة و إنما أبواه يهودانه أو ينصرانه،هر کودکی بر فطرت خدایی به دنیا می آید واین پدر ومادر هستند که او را یهودی را نصرانی می کنند.
وشیخ مفید در توضیح این حدیث شریف می فرماید:
و هذا أيضامبين عن صحة ما قدمناه من أن الله تعالى خلق الخلق ليعبدوه و فطرهم ليوحدوه و إنماأتى الضالون من قبل أنفسهم و من أضلهم من الجن و الإنس دون الله‏(مفيد،محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص61، كنگره شيخ مفيد - ايران ؛ قم، چاپ:دوم، 1414ق.)
این حدیث نشان دهنده این است که خداوند بندگان را خلق کرد تا عبادتش کنند وآفریدشان تا توحید داشته باشند ویگانه اش بدانند وگمراهی ها از طرف خودشان وکسانی که از جن وانسان گمراهشان کردند آمد.
پس عبادت الهی مطابق با خلقت انسان است ودوری از آن وشرک وغیره با اساس خلقت انسان سازگار نیست.
شیخ صدوق در علل الشرایع حدیث زیبایی از امام حسین علیه السلام نقل می کند که فلسفه خلقت وعلت عبادت خداوند را بیان می کند:
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ عَطَاءٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَخَرَجَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ‏ عَبَدُوهُ‏ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُه.(ابنبابويه، محمد بن على، علل الشرائع، ج1 ص9، كتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش/ 1966م.)امام حسین ع می فرماید: ای مردم همانا خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه بشناسندش وزمانی که اور ا شناختند عبادتش کنند وزمانی که عبادتش کردند با عبادت او از پرستش غیر او بی نیاز شوند...
عبادت خداوند انسان را از عبادت غیر او بی نیاز می کند ووحدت رویه رد زندگی ومسیر حیات ایجاد می کند که نهایتش همان سعادت انسان است اما در غیر اینصورت انسان دچار شرک وسردرگمی در زندگی خواهد شد.[=Noor_Nazli]


سلام
شاید باید تعریف انسانیت از دیدگاه شما رو هم بپرسم! چون در تعریف من کم نیستن کافرایی که خیلی بیشتر از متدینا انسانیت به خرج دادن!

کمی از بحث خارجه ولی اینکه خدا انسانو خلق کرد تا پرستش بشه، خودمتناقصه و اگه سرش بحث بشه، به هیچی نمیرسه!!(اول این عبارت چرا بذارید و برای جوابشم همینکارو کنید! بعد از 4 5 بار خواهید دید که سوالات جدید کاملا بی ربط به سوال اولیه ست و اصلا در راستای توجیه اون نیست!!)

Masood11;712475 نوشت:
اینکه خدا انسانو خلق کرد تا پرستش بشه، خودمتناقصه و اگه سرش بحث بشه، به هیچی نمیرسه!!(اول این عبارت چرا بذارید و برای جوابشم همینکارو کنید! بعد از 4 5 بار خواهید دید که سوالات جدید کاملا بی ربط به سوال اولیه ست و اصلا در راستای توجیه اون نیست!!)
سلام
البته مسعود جان گفتی از بحث خارجه. نظر هم نظر استاد کریم و شما هست که به این بخش هم پرداخته بشه یا نه
ولی ممنون میشم این بخش رو یکم بهتر توضیح بدی داداش. چون کامل متوجه منظور شما نشدم و دوست دارم بدونم

بعدش اگر شما و استاد "کریم" دیدید که از بحث اصلی دور میشیم دیگه ادامه نمیدیم

Masood11;712475 نوشت:
سلام
شاید باید تعریف انسانیت از دیدگاه شما رو هم بپرسم! چون در تعریف من کم نیستن کافرایی که خیلی بیشتر از متدینا انسانیت به خرج دادن!

کمی از بحث خارجه ولی اینکه خدا انسانو خلق کرد تا پرستش بشه، خودمتناقصه و اگه سرش بحث بشه، به هیچی نمیرسه!


سلام وعرض ادب
البته بستگی دارد ما متدین را چطور تعریف کنیم. صرف نماز خواندن وقیافه مذهبی داشتن دلیل بر این نیست که تمام کارها ورفتارش انسانی است.
دین برنامه فردی، اجتماعی، سیاسی وغیره دارد که اگر شخص در تمام زمینه ها دینی عمل کرد دیندار واقعی وعمل او می تواند ملاک دینی باشد. در تایید سخنان شما حاتم تائی مشرک بود ولی آنقدر برای انسانیت وانسانها ارزش قائل بود که دارو ندار خود را در راه فقراء خرج می کرد واین رفتار عین دینداری واسلام بود.
اینکه پرستش خدا خود متناقضه به چه دلیل؟
خدا اگر می خواهد انسان عبادتش کند نه اینکه به این پرستش نیاز داشته باشد بلکه انسان است کهخ نیاز دارد وبدون این پرستش انسانیتش کامل نمی شود.
انسان خدا را عبادت نکند پس چکار کند؟ اگر قرار بود خدا انسان را برای پرستش خود خلق نکند پش برای چی خلق می کرد؟

کریم;712508 نوشت:
سلام وعرض ادب
دین برنامه فردی، اجتماعی، سیاسی وغیره دارد که اگر شخص در تمام زمینه ها دینی عمل کرد دیندار واقعی وعمل او می تواند ملاک دینی باشد. در تایید سخنان شما حاتم تائی مشرک بود ولی آنقدر برای انسانیت وانسانها ارزش قائل بود که دارو ندار خود را در راه فقراء خرج می کرد واین رفتار عین دینداری واسلام بود.
اینکه پرستش خدا خود متناقضه به چه دلیل؟
خدا اگر می خواهد انسان عبادتش کند نه اینکه به این پرستش نیاز داشته باشد بلکه انسان است که نیاز دارد وبدون این پرستش انسانیتش کامل نمی شود.

انسان خدا را عبادت نکند پس چکار کند؟ اگر قرار بود خدا انسان را برای پرستش خود خلق نکند پش برای چی خلق می کرد؟


سلام
سوالم تقریبا شبیه همین مطلبه!! اگه مردم همه حاتم طایی باشن و خدا رو نپرستن، به هدایت نیاز دارن!؟

این که میگم خود متناقصه، تا حدودی در مطلب خودتونم پیداست!! سوال برای دلیل خلق انسانه و این جواب برای دلیل پرستش خدا توسط انسان!!

خودش نیاز نداره، کسیم نیست که بهش بفروشه!!! کار بیهوده چرا!؟ کار بیهوده مخالف تدبیره!!

Reza-D;712497 نوشت:
سلام
البته مسعود جان گفتی از بحث خارجه. نظر هم نظر استاد کریم و شما هست که به این بخش هم پرداخته بشه یا نه
ولی ممنون میشم این بخش رو یکم بهتر توضیح بدی داداش. چون کامل متوجه منظور شما نشدم و دوست دارم بدونم

بعدش اگر شما و استاد "کریم" دیدید که از بحث اصلی دور میشیم دیگه ادامه نمیدیم


سلام
خلاصه بالا گفتم! کاملتر میخواستی بگو!

Masood11;712525 نوشت:
سلام
سوالم تقریبا شبیه همین مطلبه!! اگه مردم همه حاتم طایی باشن و خدا رو نپرستن، به هدایت نیاز دارن!؟

این که میگم خود متناقصه، تا حدودی در مطلب خودتونم پیداست!! سوال برای دلیل خلق انسانه و این جواب برای دلیل پرستش خدا توسط انسان!!

خودش نیاز نداره، کسیم نیست که بهش بفروشه!!! کار بیهوده چرا!؟ کار بیهوده مخالف تدبیره!!


سلام وعرض ادب
بله نیاز به هدایت دارد. در مورد حاتم طایی گفته می شود که او در جهنم است ولی کارهای خوبش باعث می شود داخل صندوقچه ای قرار گیرد تا از سوختن در آتش مستقیم جهنم در امان باشد ولی اهل بهشت نیست. چون مشرک بوده ومسلمان نبوده است.
پرستش خدا نیاز ماست چون کمال انسان در قرب خداوند است وقرب هم بدون پرستش حاصل نمی شود.

انسانيت از خداشناسى نمى‏ تواند جداگردد. يا خداشناسى است و يا سقوط در حيوانيت و منفعت پرستى و سبُعيت و درندگى. منفعت پرستى به معنى واقعى كلمه يعنى اينكه آدمى واقعاً بنده شهوت و شكم بوده باشد. يا بايد بنده خدا بود و يا بنده شكم و دامن و جاه و مقام و پول و زر و زيور، راه سوم ندارد. اما اينكه كسى مدعى شرافت و اخلاق و تقوا و عفت باشد و در عين حال به خداشناسى كه سرسلسله اين امور است ايمان و اعتقاد نداشته باشد، وهم باطلى بيش نيست.
قرآن كريم مثلى ذكر مى ‏كند، مى ‏فرمايد:
مثَل كلمه پاك توحيد مثَل درخت پاك و سالمى است كه در زير زمين ريشه دوانيده و شاخه هايش سر به آسمان كشيده است. اين درخت، ميوه ده و ثمربخش است، هميشه بهار است و هميشه ميوه ده است، در همه فصلها و همه روزها ميوه فراوان دارد كه تمام شدنى نيست اين مَثَل درباره كسانى است كه درخت خداشناسى در زمين روحشان روييده باشد. شاخه ‏هاى اين درخت عبارت است از اعتقاد به نبوّت و ولايت و وجود اديان و راهنمايان الهى و همچنين اعتقاد به حقانيت جهان و اينكه جهان به حق و عدالت برپاست، اجر نيكوكاران ضايع نمى‏ گردد و كيفر بدكاران به آنها خواهد رسيد، و امثال اين امور. ميوه ‏هاى اين درخت، شرافت و كرامت است، عفت و تقواست، احسان و گذشت و خدمت و فداكارى است، رضايت و آرامش قلب و اطمينان و سعادت است.
آنگاه مثَل ديگر ذكر مى‏ كند و مى ‏فرمايد:
اما مثَل سخن ناپاك و بى‏ حقيقت مثَل درختى است كه ريشه ‏اى نداشته باشد، قرار و ثبات و آرامشى نداشته باشد، اندك بادى آن را از ريشه مى‏ كند راستى همين‏طور است. احياناً ديده مى‏ شود كه افرادى را به نام حمايت از نژاد و قوميت و يا حمايت از يك مسلك و عقيده اجتماعى تحت تأثير پاره‏اى از تلقينات و القائات قرار مى‏ دهند و موقتاً آن بدبخت ها و بيچاره ‏ها احساسات كاذبى پيدا مى‏ كنند و ممكن است گاهى جان خود را نيز در اين راه ها از كف بدهند، اما همين افراد همين كه اندك فرصتى پيدا مى ‏كنند و با خود مى ‏انديشند نمى‏ توانند منطقى براى عمل خود بيابند؛ با اندك تأمل و با يك تذكر كوچك از ناحيه شخص ديگر مانند ابرى كه به سرعت خود را وا مى ‏گذارد از صفحه روحش محو و نابود مى‏ گردد.
آرى، خداشناسى يگانه منطق صحيح و درست و مستحكم انسانيت است، پايه اصلى تقوا و پاكدامنى و راستى و درستى و شجاعت و شهامت و فداكارى است، مبناى انسانيت و منشأ امتياز واقعى انسان از حيوان است. تنها خداشناسى است كه مى‏ تواند جانشين منطق منفعت پرستى و خودپرستى گردد. اين است كه قرآن كريم مى‏ فرمايد:
خداوند مددكار كسانى است كه به او ايمان آورده‏ اند و آنها را از ظلمت ها و تاريكي ها به فضاى روشن و نورانى مى ‏برد، و اما آن كسانى كه به اين حقيقت ايمان نياورده‏ اند، يار و كمك آنها طاغوت است، هر لحظه آنها را از فضاى روشن به سوى تاريكي ها مى‏ كشاند.
(مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏22، ص: 67)

کریم;712684 نوشت:
سلام وعرض ادب
بله نیاز به هدایت دارد. در مورد حاتم طایی گفته می شود که او در جهنم است ولی کارهای خوبش باعث می شود داخل صندوقچه ای قرار گیرد تا از سوختن در آتش مستقیم جهنم در امان باشد ولی اهل بهشت نیست. چون مشرک بوده ومسلمان نبوده است.
پرستش خدا نیاز ماست چون کمال انسان در قرب خداوند است وقرب هم بدون پرستش حاصل نمی شود.

سلام
حالا یه سوال دیگه هم بپرسم!
در جامعه ای که همه خدا رو میپرستن ولی هیچ کس بجز موارد واجب(در صورتی که این پرستشو زیر دین خاصی در نظر بگیریم! وگرنه آیینای اولیه هم پرستش خدا رو دارن و پیچیدگی آیینای جدیدو ندارن!)) به نزدیکترین کسشم کمک نکنه! این جامعه نیاز به هدایت الهی داره!؟(دقت کنید که بحث دین، نه فقط اسلام!)

Masood11;713676 نوشت:
سلام
حالا یه سوال دیگه هم بپرسم!
در جامعه ای که همه خدا رو میپرستن ولی هیچ کس بجز موارد واجب(در صورتی که این پرستشو زیر دین خاصی در نظر بگیریم! وگرنه آیینای اولیه هم پرستش خدا رو دارن و پیچیدگی آیینای جدیدو ندارن!)) به نزدیکترین کسشم کمک نکنه! این جامعه نیاز به هدایت الهی داره!؟(دقت کنید که بحث دین، نه فقط اسلام!)

سلام علیکم
کمک به نزدیکترین کس انسان که واجب هست چطور میشه هم واجبات رو انجام بده و هم به نزدیکترین کسش کمک نکنه! پس اینهمه آیات و روایت در باره صله رحم چیه؟
پرسشت خداوند به معنای جهت دادن محبتها و نفرتها در مسیر حقیقت جویی هست! قلب را از هرزگی خارج ساختن است! کلاس قلب را بالا بردن است! وقتی فدری خدا را بخاطر این که جامع همه صفات زیباست می پرسته و در این پرستش همه جملات زیبا و حرکات کرنشی را برای او انجا می ده این فرد دیگه دل به هر کس و ناکسی نمیده و از هر کس و ناکسی نمی ترسه!
این دل آرامش پیدا می کنه!

Masood11;713676 نوشت:
سلام
حالا یه سوال دیگه هم بپرسم!
در جامعه ای که همه خدا رو میپرستن ولی هیچ کس بجز موارد واجب(در صورتی که این پرستشو زیر دین خاصی در نظر بگیریم! وگرنه آیینای اولیه هم پرستش خدا رو دارن و پیچیدگی آیینای جدیدو ندارن!)) به نزدیکترین کسشم کمک نکنه! این جامعه نیاز به هدایت الهی داره!؟(دقت کنید که بحث دین، نه فقط اسلام!)

سلام علیکم
دیندار واقعی باید به همه وظایف دینی اش عمل کند نه اینکه یکی را بچسبد دیگری را ول کند. صله رحم وکمک به دیگران نیز از وظایف یک دیندار است. مثلا اگر پدرومادر نیاز به کمک داشته باشند کمک به آنها واجب است.
امام سجاد علیه السلام رساله حقوق نوشته اند که وظایف انسان را در مقابل خدا ودیگران مشخص کرده اند واگر کسی بخواهد دیندار واقعی باشد به همه اینها باید عمل کند.

کریم;713812 نوشت:
سلام علیکم
دیندار واقعی باید به همه وظایف دینی اش عمل کند نه اینکه یکی را بچسبد دیگری را ول کند. صله رحم وکمک به دیگران نیز از وظایف یک دیندار است. مثلا اگر پدرومادر نیاز به کمک داشته باشند کمک به آنها واجب است.
امام سجاد علیه السلام رساله حقوق نوشته اند که وظایف انسان را در مقابل خدا ودیگران مشخص کرده اند واگر کسی بخواهد دیندار واقعی باشد به همه اینها باید عمل کند.

سلام
گفتم که منظور دین اسلام نیست! جامعه ای بدور از ادیان مختلف و خداپرست مد نظرمه!

Masood11;713951 نوشت:
سلام
گفتم که منظور دین اسلام نیست! جامعه ای بدور از ادیان مختلف و خداپرست مد نظرمه!

سلام علیکم
عذر می خوام این جامعه مد نظر شما الان وجود خارجی دارد یا صرفا تصوری است؟ به هر حال جامعه فعلی ما جامعه مسلمانان است.

کریم;713986 نوشت:
سلام علیکم
عذر می خوام این جامعه مد نظر شما الان وجود خارجی دارد یا صرفا تصوری است؟ به هر حال جامعه فعلی ما جامعه مسلمانان است.

سلام
تصوری در نظر بگیرید!

پرسش:
آیا دین برای سعادت انسان آمده است، یا برای پرستش خدا؟

پاسخ:
هر دو، انسانیت انسان بدون پرستش خدا به دست نمی آید. چون انسان خلقتی توحیدی و خدایی دارد، «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون»؛
پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند.(1)
خلقت انسان اقتضاء دارد که برای رسیدن به مقام انسانیت و هدف از خلقت خود عبادت کننده خدا باشد. چون انسان ضعیف است و نیازمند فطری به پرستش دارد برای رفع نیازهای روحی خود و در عین حال حرمت در مسیر واحد و دوری از تشتت و اختلاف در زندگی فردی واجتماعی و ...

«يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ‏ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ»؛ اى دو رفيق زندانيم، آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداى يگانه مقتدر؟(2)
خدای واحد و معامله و عمل بر اساس خواست او که مطابق با خلقت انسان وسعادت اوست، بالطبع بهتراز این است که انسان پرستشگر چوب و سنگ و انسان های دیگر باشد.
توحید به زندگی انسان در عرصه های مختلف نظم و سیاق واحد می دهد و انسان را از اختلاف و سر در گمی نجات می دهد.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم می فرماید: «و قد روي عن النبي ص رواية تلقاها العامة و الخاصة بالقبول قال‏ كل‏ مولود يولد فهو على الفطرة و إنما أبواه يهودانه أو ينصرانه»؛ هر کودکی بر فطرت خدایی به دنیا می آید واین پدر ومادر هستند که او را یهودی را نصرانی می کنند.(3)
پس خلقت اولیه انسان بر اساس توحید و پرستش خداست. و حرکت در خلاف این مسیر خلافت خلقت طبیعی انسان می باشد.

و شیخ مفید در توضیح این حدیث شریف می فرماید: «و هذا أيضامبين عن صحة ما قدمناه من أن الله تعالى خلق الخلق ليعبدوه و فطرهم ليوحدوه و إنما أتى الضالون من قبل أنفسهم و من أضلهم من الجن و الإنس دون الله»؛ این حدیث نشان دهنده این است که خداوند بندگان را خلق کرد تا عبادتش کنند وآفریدشان تا توحید داشته باشند ویگانه اش بدانند وگمراهی ها از طرف خودشان وکسانی که از جن وانسان گمراهشان کردند آمد.(4)؛ پس عبادت الهی مطابق با خلقت انسان است ودوری از آن وشرک وغیره با اساس خلقت انسان سازگار نیست.

شیخ صدوق در علل الشرایع حدیث زیبایی از امام حسین (علیه السلام) نقل می کند که فلسفه خلقت وعلت عبادت خداوند را بیان می کند: «حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ عَطَاءٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ خَرَجَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ‏ عَبَدُوهُ‏ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُه»؛ امام حسین (علیه السلام) می فرماید: ای مردم همانا خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه بشناسندش و زمانی که اور ا شناختند عبادتش کنند و زمانی که عبادتش کردند با عبادت او از پرستش غیر او بی نیاز شوند ...
عبادت خداوند انسان را از عبادت غیر او بی نیاز می کند و وحدت رویه در زندگی و مسیر حیات ایجاد می کند که نهایتش همان سعادت انسان است اما در غیر اینصورت انسان دچار شرک و سر در گمی در زندگی خواهد شد.(5)

همانطور که در آیات اولیه سوره مبارکه بقره بعد از اینکه خداوند نشانه های پرهیزگاران از ایمان به غیب، کمک به دیگران، اقامه نماز گرفته تا یقین به آخرت را ذکر می کند. در نهایت و آیه 5 همین سوره می فرماید: اینان هستند که صلوات خدا برآنها است. و تنها رستگاران همین افراد هستند.
خلاصه کلام اینکه رستگاری در عبادت خدا و ایمان به اوست.

______
(1) روم/ 30.
(2) یوسف/ 39.
(3) صدوق، من لایحضره الفقیه، ج2، ص49، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413ق، چ دوم.
(4) مفيد،محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص61، كنگره شيخ مفيد - ايران ؛ قم، چاپ:دوم، 1414ق.
(5) ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، ج1 ص9، كتاب فروشى داورى - قم، چاپ: اول، 1385ش/ 1966م.

موضوع قفل شده است