جمع بندی رویت خدا

[=arial]

سلام علیکم،
این پاسخ قرآنی هم هست:
وَاخْتَارَ‌ مُوسَىٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَ‌جُلًا لِّمِيقَاتِنَا ۖ فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّ‌جْفَةُ قَالَ رَ‌بِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ ۖ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا ۖ إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاءُ وَتَهْدِي مَن تَشَاءُ ۖ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ‌ لَنَا وَارْ‌حَمْنَا ۖ وَأَنتَ خَيْرُ‌ الْغَافِرِ‌ينَ [الأعراف، ۱۵۵]
موسى براى وعده گاه ما از ميان قومش هفتاد مرد را برگزيد. چون زلزله آنها را فرو گرفت، گفت: اى پروردگار من، اگر مى‌خواستى ايشان را و مرا پيش از اين هلاك مى‌كردى. آيا به خاطر اعمالى كه بيخردان ما انجام داده‌اند ما را به هلاكت مى‌رسانى؟ واين جز امتحان تو نيست. هر كس را بخواهى بدان گمراه مى‌كنى و هر كس را بخواهى هدايت. تو ياور ما هستى، ما را بيامرز و بر ما ببخشاى كه تو بهترين آمرزندگانى.

در تفسیر این آیه هم هست که حضرت موسی علیه‌السلام ابا داشتند درخواست آنها را از خداوند بکنند تا اینکه خداوند خود به رسولش فرمود که او بگوید و این قضیه با عهدی که خداوند از یهود زیر آن کوه گرفت در راستای اتمام حجت خدا بود ...، حالا اگر درست خاطرم باشد ...
یا علی

سوال:
بهترین نمونه آیات موجود در مورد رویت خدا مربوط به تقاضای موسی از خداست(آیه 143)

از اونجا که موسی پیامبر خدا بود و پیامبران معصومند،اگر خدا دیدنی نبود او هرگز چنین درخواستی نمیکرد...

پاسخ:

در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد:

- گروهی معتقدند که درخواست ملاقات خداوند، در واقع درخواست بنی اسرائیل بوده است و حضرت موسی(ع) نیز درخواست آنها را از خداوند، خواسته است. در این صورت، حضرت موسی علی رغم علم خود به محال بودن رویت خداوند، برای اینکه قوم خود را متقاعد کند، چنین درخواستی را مطرح می کند.

- دیدگاه دیگر آن است که این درخواست واقعا درخواست حضرت موسی بوده است ولی مراد از رویت، رویت با چشم نیست بلکه موسی (ع) خواستار شهود قلبی خداوند بوده است که این مسئله نیز به به صورت کامل ممکن نبوده است و پاسخ عملی خداوند نیز که بر کوهی تجلی کرد و آن کوه متلاشی شد، بیانگر این مطلب است که موسی (ع) تا زمانی که در این کالبد جسمانی است یارای آن را ندارد که به شهود قلبی کاملی از خداوند نائل شود.
منظور از شهود قلبی، ادراکی نیست که توسط ادراکات حسی ما دریافت می شوند. به طور مثال شما هنگامی که شاد می شوید، امری (شادی) را در درون خود می یابید در حالی که این مسئله (شادی) را ندیده اید ولی آن را در وجود خود می یابید و از آن درکی دارید.
شهود خداوند نیز به معنای درک اوست ولی نه از راه دیدن مادی زیرا که او دارای جسم نیست تا دیده شود و از همین رو تعبیر می شود به شهود قلبی یعنی ما به وسیله قلب و ضمیر خود او را درک می کنیم نه با چشم سر.
رویت خداوند در جهان دیگر نیز به معنای دیدن او با چشم نیست زیرا خداوند اساسا جسم نیست تا مورد مشاهده مادی قرار گیرد بلکه با توجه به افزایش معرفت انسانها نسبت به خداوند در جهان دیگر، این شهود، قلبی خواهد بود.چ

پاسخ نخست جنبه کلامی دارد و پاسخ دوم بیشتر جنبه عرفانی را مد نظر دارد.