دین یا زندگی

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دین یا زندگی

با سلام خدمت کاربران و کارشناسان محترم عزیز:Gol:

یک سوال

با وجود اینکه هدف خلقت انسان عبودت هست
شایسته هست که انسان چطور زندگی کنه؟
یعنی باید بیشتر حرف دینش براش مهم تر باشه یا حرف خودش و خونوادش؟
چرا هر کس که تو زندگیش دینش مهم تره بهش میگن افراطیه؟

سایه خورشید;99349 نوشت:
چرا هر کس که تو زندگیش دینش مهم تره بهش میگن افراطیه؟

سلام
ان الذین اجرموا من الذین آمنوا یضحکون 29 مطففین
فالیوم الذین آمنوا من الکفار یضحکون 34 مطففین
همانا کسانی که مجرم شدند به کسانی که ایمان آوردند می خندند
پس امروز آنانکه ایمان آوردند به کفار می خندند
جالب اینجاست که مجرمان ظاهرا متدین دنیا در آخرت از کفارند و این عاقبت تمسخر اهل ایمان است
موفق در استقامت

پس به نظر شما اگر مثلا یک خانم خونه این راه رو داشته باشه و براش هیچ چیز دیگه مهم نباشه
جز حرف خدا فردا به مشکل بر نمیخوره؟

سایه خورشید;99575 نوشت:
پس به نظر شما اگر مثلا یک خانم خونه این راه رو داشته باشه و براش هیچ چیز دیگه مهم نباشه جز حرف خدا فردا به مشکل بر نمیخوره؟

سلام
در همه امور از نظر علماء جویا شوید تا احیانا اقدام خودسرانه ای صورت نگیرد . چه بسا اشتباهی صورت گیرد .
موفق باشید

سایه خورشید;99575 نوشت:
پس به نظر شما اگر مثلا یک خانم خونه این راه رو داشته باشه و براش هیچ چیز دیگه مهم نباشه
جز حرف خدا فردا به مشکل بر نمیخوره؟

باسلام
لطف كنين چندتا مشكل نام ببريد كه چنين خانمي با گوش كردن حرف خداي خودش به اونا برميخوره؟ مگر جز اينكه اسلام برنامه ي كامل در همه ي زمينه هاي زندگي ما داره؟
دوست عزيزم تا حالا چقدر به اين موضوع فكر كردين كه اگر ما واقعا حرف خدارو گوش مي كرديم اين همه مشكل در همه ي زمينه ها نداشتيم؟
ضمنا مگر موحد واقعي نظر خودش غير از نظر خداست؟ مگر اينكه وسوسه هاي شيطانو نظر شخص خودش بدونه كه با نظر خدا مغاير باشه.

سایه خورشید;99349 نوشت:
شایسته هست که انسان چطور زندگی کنه؟ یعنی باید بیشتر حرف دینش براش مهم تر باشه یا حرف خودش و خونوادش؟


با سلام

شایسته است انسان با منطق و استدلال و دلایل عقلی به دنبال بهترین راهی باشد که راه سعادت و هدایت را به انسان نشان می دهد

شایسته است انسان نه به حرف خود و نه به حرف دیگران اکر بدون دلیل و استدلال باشد گوش ندهد

شایسته است انسان حرف هایی را قبول کند که به فطرت انسانی همخوانی دارد

شایسته است انسان مطالبی را از خود و دیگران قبول کند که با دلیل برهان عقلی سازگار باشد

دین و برنامه زندگی دینی به اندازه کافی مطالبی با دلیل و برهان و استدلال دارد که بتواند انسان را قانع کند که زندگی دینی داشته باشد

اگر انسان راه سعادت را با برهان و استدلال و همزبان با فطرت خود بجوید سخنان بیهوده و از روز نادانی دیکران هرچه که باشد اثرگذار نخواهد بود

با سلام و تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کردند
فکر کنم حقیر منظورم رو بد رسوندم
منظور من بیشتر زتدگی مثل زندگی عرفا هستش که بیشتر به خدا اهمیت میدادن نه به خودشون و اطرافیانشون
می خواستم بدونم آیا توی شرایطی که الان وجود داره تو این دوره زمونه میشه مثل عرفا زندگی کرد آیا امکانش هست؟

سایه خورشید;99790 نوشت:
منظور من بیشتر زتدگی مثل زندگی عرفا هستش که بیشتر به خدا اهمیت میدادن نه به خودشون و اطرافیانشون می خواستم بدونم آیا توی شرایطی که الان وجود داره تو این دوره زمونه میشه مثل عرفا زندگی کرد آیا امکانش هست؟

سلام
ما عرفانی که در آن مومن از توجه به وظایف خانوادگی و اجتماعیش باز بماند یا در آن کوتاهی کند را عرفان اصیل اسلامی نمی دانیم . عرفان بر مبنای طهارت نفس و کسب معارف عالیه الهیه است و منافاتی با زندگی امروز ندارد .
موفق باشید

سایه خورشید;99790 نوشت:
با سلام و تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کردند
فکر کنم حقیر منظورم رو بد رسوندم
منظور من بیشتر زتدگی مثل زندگی عرفا هستش که بیشتر به خدا اهمیت میدادن نه به خودشون و اطرافیانشون
می خواستم بدونم آیا توی شرایطی که الان وجود داره تو این دوره زمونه میشه مثل عرفا زندگی کرد آیا امکانش هست؟


با سلام و تشکر

هر قدر انسان درجه عرفان و تقربش به خدا بیشتر، زندگی اش سالم و طَیّب و طاهرتر و در رعایت حقوق زن و فرزند و اطرافیان کوشا و دقیق تر.

شما یک عارف نمونه بیاور که نسبت به حقوق خانواده و اطرافیان بی توجه بوده و به مقامات عالیه سالکین رسیده باشد.

اصولاً کوچکترین تضعییع حقوق نسبت به خانواده و اطرافیان برای مرود به وادی عرفان مانع بوده و سالک را از اوج به پایین می کشاند.

موفق باشید ...:Gol:

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

کلمه ی عرفان در معنای لغوی شناخت میباشد و منبع شناخت برای انسان عقل و تجربه است .

وحاصل عرفان معنویت و روحانیت است .

حد فاصل عقل وتجربه (معنای لغوی) و معنویت و روحانیت ( حاصل و معنای حقیقی) را با انواری از محبت وعشق باید که منور کند تا سالک راه را گم نکند.
واین محبت وعشق را در خلق باید تجربه کرد ودر خدا باید معنا کرد .

ودر این میان برای تجربه ی عشق چه کسی شایسته تر از خانواده ؟

نزدیکترین راه برای رسیدن به خدا خشنودی خلق خداست (در چارچوب حکم خدا)

پس بزرگوار آنکس در زندگی و آخرت به سعادت میرسد که بتواند میان دین وزندگی اش تعادل وتعامل برقرار سازدوعشقش را میان
این دو به تناسب تقسیم کند

.............................................................................. حق یارتان :roz:.............................................................................

موضوع قفل شده است