جمع بندی چرا نماز می خونیم؟ چرا؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا نماز می خونیم؟ چرا؟

سلام..
دوستان میخام بدونم چرا باید فرد مسلمان نماز بخونه؟!؟؟!

کتاب مسلمانان قرانه..درسته؟
ایا در قران ب نماز اشاره شده؟؟؟

دوم اینکه هدف از خوندن نماز چیه؟؟؟؟
اگه نماز واجبه چرا از همون اول نبوده و از زمان حضرت محمد(ص) شرو شده؟؟!

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش شما

در ابتدا لازم است این تذکر رو بدهم که خداوند دستور به اقامه نماز را داده است نه خواندن نماز را! فرمود : «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعينَ» (بقره 43) و نماز را برپاى داريد و زكات بدهيد و با ركوع‏كنندگان ركوع كنيد. امر به اقامه نماز در سوره های مختلفی از جمله «نساء، یونس، نور و المزمل» نیز آمده است و خداوند به صراحت امر به اقامه نماز نموده است.
اما اینکه چرا یک فرد مسلمان باید نماز را اقامه کند؛ علت اصلي تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.

اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است.
تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود ؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی زیبا و آسان در زندگی تکرار می گردد.

ازشاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتباً به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّا به او بيدار باش گويد.
همچنین نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بیند و توجهی به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.
با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (عنکبوت (29) آیه 45) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.
حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همین گونه می شد.
هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است». (شيخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.
منبع : http://www.pasokhgoo.ir/node/54755

نماز از ابتدای خلقت حضرت ادم علیه السلام بوده، روایات نشان می دهد قديمى ترين عبادت در تمامى اديان پيش از اسلام نماز است. در مورد سابقه تاريخى نماز در روايتى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «هِى آخِرُ وَصَايا الْأَنْبِياءِ ع» (الكافى، ج 3، ص 264) نماز آخرين وصيت و سفارش پيامبران بوده است.
از صُحُف حضرت ادريس(عليه السلام) نقل شده كه در نخستين روز اقامت حضرت آدم و حوا عليهما السلام در زمين، خداوند نماز عصر و مغرب را كه مجموعاً 50 ركعت بود بر حضرت آدم(عليه السلام) واجب كرد. (مجلسى، بحارالانوار، ج 11، ص 196)

سلام خیلی ممنون از جواب های مفیدتون..
پس نماز از همون اول خلقت بوده...
2.نماز یکی از زنده نگه دارنده ی یاد پیامبران و اسلام هست..
3..نماز میخونیم تا عبادت کنیم

ی سوال..:هر یک از مراحل نماز بیانگر چیست..؟؟مثل رکوع..تکبیر و....

پائیز;595380 نوشت:
سلام خیلی ممنون از جواب های مفیدتون..
پس نماز از همون اول خلقت بوده...
2.نماز یکی از زنده نگه دارنده ی یاد پیامبران و اسلام هست..
3..نماز میخونیم تا عبادت کنیم
ی سوال..:هر یک از مراحل نماز بیانگر چیست..؟؟مثل رکوع..تکبیر و....


با سلام مجدد خدمت شما

علاوه بر مطالبی که در پست های قبل به عرض رسید؛ نماز رابطه نزدیک و عاشقانه مخلوق با خالق یکتاست، نماز معاشقه با خالق بی همتاست، هر عاشقی برای دیدار معشوق و معبود خود لحظه شماری می کند و از دیدار محبوب سیر نمی شود. اگر حقیقت نماز برای انسان معلوم بود برای فرا رسیدن وقت نماز لحظه شماری می کرد و به هیچ بهانه ای (حتی یک رکعت) نماز خود را از دست نمی داد.
هر یک از مراحل نماز اسراری دارد که برای اهلش روشن است، گفتن تكبیر به معناى ورود در حریم معنوى نماز است. انسان با گفتن "الله اكبر" خداوند را تكریم و تعظیم می نماید و از او نفى شرك می كند لذا وقتی وارد حریم معنوی نماز شد بسیاری از اعمال روزمره مانند خوردن، خوابیدن، صحبت کردن و ... حرام می شود چون انسان نماز گزار در حریم الهی است و در حریم الهی چنین اعمالی ناپسند است؛ همچنانکه حجّاج گرامی هنگام ورود به حرم امن الهی احرام می بنند و بسیاری از اعمال بر ان ها حرام می شود نماز گزار نیز هنگام ورود به حریم الهی بسیاری از اعمال بر وی حرام می شود، بعد از اینکه نماز گزار با ذکر تکبیره الاحرام وارد حریم الهی شد باید تمام توجهش به خدا باشد، افکار خویش را از دنیا رهانده و معطوف به خدا بکند به طوریکه خداوند را حیّ و ناظر در پیشگاه خود ببیند.

«هنگام تکبیره الاحرام گفته شده به وقت گفتن تكبيرةالاحرام دست‏ها را به صورتى كه روى دست به طرف قبله و پشت دست به سوى پشت سر باشد تا محاذى دو گوش برداريد:
اهل دل در معناى اين عمل گفته‏اند:
تمام ما سوى اللّه را بر پشت دست بگذار و به قدرت و حول و قوه الهى از جاى بردار و از دل بركن و از جان ريشه‏كن نما، سپس تمام آن‏ها را به پشت سر بريز؛ به نحوى كه در مقابلت چيزى از ماسوا نماند و به خصوص با كمك گرفتن از حضرت دوست شيطان را در پشت سر با زنجير نفى ابد به بند آر كه نه در نماز و نه در غير آن به تو دست پيدا نكند و روى دست را به عنوان نمونه‏اى از روى هستى و وجود خويش كه به تمام معنى خالى و تهى است، براى گدايى از محضر حضرت او به‏ طرف او نگاهدار و با توجه جامع و كامل و با قلبى مملو از عشق و نشاط و با دلى پر از اخلاص و صفا و با حالى متصل به ملكوت و با چشمى گريان و دلى بريان و خضوع و خشوع و در كمال وقار و ادب و طمأنينه بگو: «اللَّه أكبر».
آرى، در حال گفتن تكبير از تمام گذشته‏ات نادم و شرمسار و نسبت به آينده‏ات غرق اميد باش و با اعتراف قلبى به گناه و پاك كردن آيينه قلب از وساوس شيطانى وارد حرم قدس و پيشگاه با عظمت حضرت او شو كه تكبيرةالاحرام مقدمه ورود و علت رسيدن به درگاه و كليد بازكننده در رحمت دوست است.

«اللّه اكبر»، يعنى اين‏كه از علايق رَستم و دل به درگاه تو بستم و از بند تمام معاصى جستم و قلب شيطان پليد براى هميشه خستم؛ در حقيقت نيت مُكبّر بايد اين باشد كه اكنون مى‏خواهم اين حيثيت ناقابل و هويت ناچيز خود را نثار راه دوست كنم و آنچه خاطرخواه آن جناب است آن نمايم و توسن بندگى را در ميدان خضوع و خشوع بتازانم و در ساحت كبريايى و عشق او جان بازم كه: «ألصَّلوةُ قُرْبانُ كُلٍّ تَقىٍ‏ » (الكافى: 3/ 265، باب فضل الصلاة، حديث 6؛ وسائل الشيعة: 4/ 43، باب 12، حديث 4469 ).
(حسین انصاریان، عرفان اسلامی، شرح جامع «مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه»)
لینک کتاب:
http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid=102834&ParentID=0&BookID=106138&MetaDataID=31331&Volume=1&PageIndex=401&PersonalID=0&NavigateMode=CommonLibrary&Content=

برای مطالعه بیشتر در زمینه اسرار نماز، کتاب اسرار الصلاه امام خمینی و عارف کامل میرزا جواد ملکلی تبریزی را مطالعه بفرمایید

با سلام:Gol:
علت اصلي نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است.
در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است. کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذكر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است.
اما تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود ؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی زیبا و آسان در زندگی تکرار می گردد.
ازشاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتباً به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّا به او بيدار باش گويد.
همچنین نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بیند و توجهی به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.
با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.
حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همین گونه می شد.
اما دقت و اصرار در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟
نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید و آن را به جا بیاورد، نه آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی خداوند نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار می داند. که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید :
مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می نهد. (1)
شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین دلیل، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.
هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است». (2)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.
اما در نهایت باز باید دانست که هر چند نماز داراي بركات و ثمرات بسياري نظير به ياد خدا افتادن، آرامش، دوری از غفلت ها و زشتی ها و.. . است اما اگر در مورد خاصي چنين نتيجه و ثمره اي حاصل نشد يا بدون نماز هم برخي از اين ثمرات براي ما حاصل بود، نمي توان نماز را به كنار گذاشت و آن را بي فائده دانست زيرا عين مخالفت با دستور خداوند و ضد تسليم و عبوديت كه حقيقت بندگي است مي باشد.
_________
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، نشر اسلاميه، تهران، بي تا، ج 65، ص 309.
2. شيخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317.
3. عنکبوت (29) آیه 45.

جمع بندی
موضوع: چرا نماز می خوانیم؟
پرسش:

چرا باید فرد مسلمان نماز بخونه؟!؟؟
ایا در قران به نماز اشاره شده؟؟؟
دوم اینکه هدف از خوندن نماز چیه؟؟؟؟
اگه نماز واجبه چرا از همون اول نبوده و از زمان حضرت محمد(ص) شرو شده؟؟

پاسخ:
علت اصلي تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشته اند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است.
تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود ؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی زیبا و آسان در زندگی تکرار می گردد.
ازشاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتباً به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّا به او بيدار باش گويد.
همچنین نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بیند و توجهی به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.
با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (1) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.
حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همین گونه می شد.
هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است». (2)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.

جمع بندی (2)
در ارتباط با پرسش اخیر گفتنی است؛ نماز از ابتدای خلقت حضرت آدم علیه السلام بوده است، روایات نشان می دهد قديمى ترين عبادت در تمامى اديان پيش از اسلام نماز است. در مورد سابقه تاريخى نماز در روايتى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «هِى آخِرُ وَصَايا الْأَنْبِياءِ ع» (3) نماز آخرين وصيت و سفارش پيامبران بوده است.
از صُحُف حضرت ادريس(عليه السلام) نقل شده كه در نخستين روز اقامت حضرت آدم و حوا عليهما السلام در زمين، خداوند نماز عصر و مغرب را كه مجموعاً 50 ركعت بود بر حضرت آدم(عليه السلام) واجب كرد. (4)
در این مجال پرسشی مطرح می شود به اینکه هر یک از مراحل نماز بیانگر چیست..؟؟ در پاسخ به این پرسش عرض می شود؛ هر یک از مراحل نماز اسراری دارد که برای اهلش روشن بوده و در کتب مختلف به برخی از این اسرار اشاره شده است، گفتن تكبیر به معناى ورود در حریم معنوى نماز است. انسان با گفتن "الله اكبر" خداوند را تكریم و تعظیم می نماید و از او نفى شرك می كند لذا وقتی وارد حریم معنوی نماز شد بسیاری از اعمال روزمره مانند خوردن، خوابیدن، صحبت کردن و ... حرام می شود چون انسان نماز گزار در حریم الهی است و در حریم الهی چنین اعمالی ناپسند است؛ همچنانکه حجّاج گرامی هنگام ورود به حرم امن الهی احرام می بنند و بسیاری از اعمال بر ان ها حرام می شود نماز گزار نیز هنگام ورود به حریم الهی بسیاری از اعمال بر وی حرام می شود، بعد از اینکه نماز گزار با ذکر تکبیره الاحرام وارد حریم الهی شد باید تمام توجهش به خدا باشد، افکار خویش را از دنیا رهانده و معطوف به خدا بکند به طوریکه خداوند را حیّ و ناظر در پیشگاه خود ببیند.
«اللّه اكبر»، يعنى اين‏كه از علايق رَستم و دل به درگاه تو بستم و از بند تمام معاصى جستم و قلب شيطان پليد براى هميشه خستم؛ در حقيقت نيت مُكبّر بايد اين باشد كه اكنون مى‏خواهم اين حيثيت ناقابل و هويت ناچيز خود را نثار راه دوست كنم و آنچه خاطرخواه آن جناب است آن نمايم و توسن بندگى را در ميدان خضوع و خشوع بتازانم و در ساحت كبريايى و عشق او جان بازم كه: «ألصَّلوةُ قُرْبانُ كُلٍّ تَقىٍ‏ » (5)

منبع:
http://www.pasokhgoo.ir/node/54755

.......................................................................
1. عنکبوت (29) آیه 45
2. شيخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317
3. الكافى، ج 3، ص 264
4. مجلسى، بحارالانوار، ج 11، ص 196
5. الكافى: 3/ 265، باب فضل الصلاة، حديث 6؛ وسائل الشيعة: 4/ 43، باب 12، حديث 4469

موضوع قفل شده است