جمع بندی نگاهی به بحث جالب آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره ولایت فقیه

تب‌های اولیه

78 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شروحیل;985408 نوشت:
با سلام و عرض ادب

برادر گرامی شما چی کار به اعتقادات بنده دارید

به اعتقاد بنده معصومیتی که به امام نسبت داده شده

با عث سلب اختیارش می شه

و رتبه اون رو تا ملائک پایین میاره

بنده اگر امام اشتباه هم بکنه ، ازش تبعیت می کنم

چون می دونم دلیل داره

اما از یه فقیه تبعیت محض نمی کنم

چون اگر اشتباه کنه نمی دونه داره چی کار می کنه ....

البته اگر حرفی منطقی و مطابق سنت و قرآن بزنه قبول میکنم واطاعت میکنم

طبق همین ولی فقیه رو قبول می کنم

اما ولایت مطلق فقیه رو قبول نمی کنم

حالا امام معصوم هست ( می تونه به صورت ارادی اشتباه انجام بده برای عبرت مردم )

و ولی فقیه غیر معصوم ( یعنی بدون اراده گناه می کنه و هدفی نداره و ممکن هست باعث گمراهی مردم بشه)

آیا می شه از کسی که نمی دونه داره چی کار میکنه اطاعت محض کرد !؟؟؟؟؟

سلام
من خواننده اعتقاد شما رو در مورد عصمت امام متوجه نشدم!! اگه به اصل عصمت امام اعتقادی نداشته باشیم که جایی برای جدال در مورد ولایت فقیه نمیمونه و فکر کردن بهش مساوی هست با تاییدش. اما وقتی اصل عصمت امام رو بپذیریم فکر کردن به ولایت فقیه باعث تاییدش نمیشه. یکی از دلایلی که شیعه احادیث امامان رو قبول داره و به اونها مثل آیات قرآن چنگ میزنه بخاطر عصمتشان است. اگر اصل عصمت رو حذف کنیم که از دین خدا چیزی نمیمونه برادر

با سلام و احترام خدمت تمامی دوستان مشارکت کننده در بحث

همانطور که سابقا هم عرض کردم اشکالات دوستان یا ناشی از جزئی نگری در آیات و روایات است، یا از فهم نادرست آیات و روایات، یا عدم فهم درست ولایت فقیه، یا عدم دقت در وظائف ولی فقیه.

برخی دوستان ولایت مطلقه را به معنای اطاعت بی قید و شرط می دانند که نشان میدهد در فهم معنای مطلقه در «ولایت مطلقه فقیه» دچار اشکال هستند.
یا برخی دوستان در تحلیل روایتی که می فرماید: «همه اصناف پیش از حکومت مهدوی به حکومت میرسند تا بعد از ظهور نگویند اگر ما هم به حکومت میرسیدیم چنین می کردیم» این دوستان معتقدند حکومت های سوسیال و لیبرال و مانند آن خارج بوده، و حکومت های اسلامی منظور این روایت هستند! در حالی که هیچ کسی در حکومت های اسلامی چنین ادعایی ندارد، از آل بویه، تا صفویه، و تا جمهوری اسلامی! هیچکدام از اینها اگر به حکومت نمیرسیدند بعد از ظهور نمیگفتند ما هم اگر به حکومت رسده بودیم چنین می کردیم!!
یا برخی دوستان چون مدیر یک مجموعه توسط رهبری انتخاب میشود، تمام ایرادات آن مجموعه را منتسب به رهبری می دانند!
یا برخی دوستان معتقدند ائمه(ع) معصوم نیستند اما برای رفتارهای اشتباهشان دلیل دارند! خب این دلیل اگر مانند ادله خضر منطقی است پس معصوم هستند، و اگر غیر منطقی است پس چه فرقی با فقیه دارند؟

خب بطلان این سخنان واضح تر از آن است که بیش از این به آنها پراخته شود. لذا از نظر بنده حواشی طرح شده در بحث کافیست، و به اندازه کافی مجال برای قضاوت خوانندگان فراهم شده است.

از دوستان عزیز خواهش می کنم زین پس فقط در خصوص محور اصلی تاپیک یعنی «نامه منتسب به آخوند خراسانی» ابراز نظر بفرمایید، واز ادامه دادن به حواشی مطرح شده خودداری کنید.
در صورت لزوم آنها را در تاپیک مستقل دیگری دنبال بفرمایید.
با تشکر@};-

روح سبز;985410 نوشت:
سلام

برادر گرامی جدالی هست به نام جدال احسن

طبق این مساله با شخص طبق همون قواعدی که قبول داره بحث می شه

این اعتقادات شماست و باید در تاپیک معصومیت ائمه اثباتش کنید .بحث جالبی هم هست

همه برای کارهاشون دلیل دارن

از کجا میدونید دلیلشون به حقه و خواسته ی خدا؟

همون سنت و قرانی که بر اساس حرفای پر اشتباه یک ادم خطا پذیر و گناه کار شکل گرفته؟

با سلام و عرض ادب

برادر گرامی

این دنیا رو هم خدایی آفریده که شیطان و شر هم از مخلوقاتش محسوب می شه !!!!

اگر با این موضوع مشکل دارید باید فکری به حال اعتقاداتتون بکنید !!!!!

امام شناسی فقط این نیست که شعر بگید و مدیحه سرایی کنید در حق امام ...
باید رتبه امام در بین مخلوقات و وظیفه اون رو هم شناخت و درک کرد ...

روح سبز;985413 نوشت:

اونوقت شما از کجا تشخیص میدید اون کارش واقعا گناه عمدی بوده یا الکی

اصلا مگه گناه ی هست که انجام بشه برا هدایت مردم!


برادر گرامی نیاز به تشخیص نیست وقتی امامت رو پذیرفتیم دیگه تشخیص بباقی مسائل نیاز نیست

در زیارت حضرت عباس(سلام بر او) می خونیم :

[=RTNassim] لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ
[=RTNassim]خدا لعنت كند كسانى را كه حق تو را ندانستند

حق حضرت عباس(سلام بر او) اطاعت پذیری بدون سوال و قید و شرط ایشون بود

در تاریخ کربلا بسیاری از افراد به پند و اندرز و نصیحت امام پرداختن

تنها کسی که اطاعت پذیری مطلق از امام داشت ، ایشون بود ...

به طور مثال امثال مختار این حرکت امام رو خودکشی و گناه می دونستن

اما حضرت از امام اطاعت تام کردن و هیچ اظهار نظری نکردن ....

برخی امور به ظاهر گناه هستن ، اما در باطن دیگه گناه محسوب نمی شن
وقتی امام رو شناختیم و پذیرفتیم ، دیگه نباید برای هر موضوعی که فکر می کنیم گناه هست ، از امام توضیح بخوایم
اطاعت مطلق فقط مختص امام هست

در پناه حق تعالی

mohammadz;985414 نوشت:
سلام
من خواننده اعتقاد شما رو در مورد عصمت امام متوجه نشدم!! اگه به اصل عصمت امام اعتقادی نداشته باشیم که جایی برای جدال در مورد ولایت فقیه نمیمونه و فکر کردن بهش مساوی هست با تاییدش. اما وقتی اصل عصمت امام رو بپذیریم فکر کردن به ولایت فقیه باعث تاییدش نمیشه. یکی از دلایلی که شیعه احادیث امامان رو قبول داره و به اونها مثل آیات قرآن چنگ میزنه بخاطر عصمتشان است. اگر اصل عصمت رو حذف کنیم که از دین خدا چیزی نمیمونه برادر

با سلام

برادر گرامی

اون عصمتی که مد نظر بنده هست با عصمتی که مد نظر دوستان هست متفاوت هست

به طور مثال حضرت خضر (سلام بر او ) کارهایی انجام داد که به ظاهر گناه بود

اما در باطن گناه نبود

اگر به مردم بگیم امام معصوم هست

و بعد امام بیاد و فلان مرجع تقلید رو گردن بزنه

چون برداشت مردم از معصومیت این هست که امام هیچ کاری خلاف عقل مردم انجام نمی ده
، بحثی مثل بحث خوارج پیش میاد ...

و مردم می گن امام که معصوم هست ، پس چرا فلان کار رو کرد ؟؟؟؟

پس امام عصمت ظاهری نداره که بشه به اون تکیه کرد و ممکنه در ظاهر کارهایی انجام بده که از نظر مردم اشتباه یا گناه باشه

به تک تک مردم که نمی شه نشست و توضیح داد که حکمت انجام فلان گناه چی هست

همین الان مردم کار خدا رو زیر سوال می برن و می پرسن خدا که میدونست شیطان چی کار میکنه پس چرا شیطان رو آفرید

برخی هم شیطان رو دارای قدرتی مستقل از خدا میدونن!!!!!

در پناه حق تعالی

مسلم;985420 نوشت:

برخی دوستان ولایت مطلقه را به معنای اطاعت بی قید و شرط می دانند که نشان میدهد در فهم معنای مطلقه در «ولایت مطلقه فقیه» دچار اشکال هستند.

با سلام

برادر گرامی

مصادره اموال به نفع شخص یا ارگان خاص ( و نه بیت المال ) آیا مصداق اطاعت مطلق نیست ؟

در همین مملکت اگر کسی نظری غیر از نظر رهبری داشته باشه و اظهار نظر کنه
ضد اسلام و ضد انقلاب معرفی نمی شه ؟؟؟؟

این مصداق اطاعت مطلق نیست ؟

اگر شخصی در دادگاه روحانیت صداش شنیده نشه ، جای دیگه ای می تونه شکایت کنه ؟؟؟

این به معنای اطاعت مطلق از فقاهت نیست ؟؟؟؟

و هزاران مورد دیگه که اینجا جاش نیست

مسلم;985420 نوشت:

یا برخی دوستان چون مدیر یک مجموعه توسط رهبری انتخاب میشود، تمام ایرادات آن مجموعه را منتسب به رهبری می دانند!

برادر گرامی

بنده فقط رهبر رو مقصر نمی دونم

کل جامعه فقاهت رو مقصر می دونم

در ارشاد پول کاملا مشکل گشا هست

فیلم ها و آهنگ ها هر مشکلی داشته باشن خیلی راحت مجوز می گیرن!!!

اگه مجوز برای کسب درآمد هست ،نه کنترل و ننظارت ، حداقل اسمش رو اسلامی نزارید آبروی اسلام رو نبرید ....

در صدا و سیما به طور کاملا واضح به ترویج فحشا پرداخته می شه

کمترین کاری که فقها می تونن بکنن نصب چند فقیه برای نظارت بر امور صدا و سیما هست

چطور هست که گشت ارشاد تو خیابون میزارن ، تک تک مردم رو اجباراً ارشاد کنن!!!

اما نمی تونن تلویزیونی که چند میلیون نفر دارن نگاهش می کنن رو ارشاد کنن !!!!!

نمی شه که مردم تو تلویزیون ببینن، بعد تو خیابون عمل نکنن!!!!!

اگر بد هست تو تلویزیون هم بده

اگر بد نیست پس چرا تو خیابون به مردم ایراد می گیرید!!!!!

با سلام خدمت شما
تقریبا نوشته ها را خواندم
یک اشکال در بحث اینه که افراد مقابل کارشناس ، جناب مسلم گرامی، در ذهنشون خاطرات و تجربیات شخصیشون هست و همچنین نارساییهای داخل کشور، و بعد دلیل و پاسخ آن را از جناب مسلم میخواهند!!

دوستان توجه داشته باشید که این سایت به عنوان درگاه حکومت یا دولت نیست و کارشناسها هم نماینده حکومت یا دولت نیستند.
در یک سایت با محوریت گفتگوی دینی باید بصورت مطلق صحبت شود. مثلا بر مبنای فلان آیه یا حدیث و با این استدلال عقلی، چنین استدلال می شود که فلان گزاره صحیح است یا فلان چیز اشتباه است!

نگار الآن یک نفر فرانسوی که اصلا نه ایران می شناسد و نه میداند مدیران و مسئولین ایران و....چطور ایران را می گردانند، بتونه از خواندن این تاپیک به حقیقت و نظر دین اسلام در مورد موضوع تاپیک برسه!

hamidrezza;985480 نوشت:
در یک سایت با محوریت گفتگوی دینی باید بصورت مطلق صحبت شود. مثلا بر مبنای فلان آیه یا حدیث و با این استدلال عقلی، چنین استدلال می شود که فلان گزاره صحیح است یا فلان چیز اشتباه است!

سلام

دوست عزیز در موضوع حديث جالب و مهم: هيچگاه از غير امام اطاعت مطلقه نكن! احادیث و ایات و دلایل عقلی،بیشتربررسی شد.

ما از موضوع بالا به این موضوع کوچ کردیم.این دو تاپیک دو قلو هستند.

مخالفین ولایت فقیه ادله خود را مطرح کردند موافقین ولایت فقیه هم ادله خود را مطرح کردند.خودم هم بینابینی بودم نظرم را مطرح کردم.بهتر است همه نظرات بیان شود تا قضاوت درست انجام شود.

موفق و سلامت باشید

مسلم;985420 نوشت:
این دوستان معتقدند حکومت های سوسیال و لیبرال و مانند آن خارج بوده، و حکومت های اسلامی منظور این روایت هستند! در حالی که هیچ کسی در حکومت های اسلامی چنین ادعایی ندارد، از آل بویه، تا صفویه، و تا جمهوری اسلامی! هیچکدام از اینها اگر به حکومت نمیرسیدند بعد از ظهور نمیگفتند ما هم اگر به حکومت رسده بودیم چنین می کردیم!!

سلام

سه سوال:

1. دوست عزیز لیبرال ها و سوسیال ها دقیقا چه ادعایی در مورد عدل دارند که جمهوری اسلامی ندارد و این باعث شده لیبرال ها شامل این حدیث باشند و جمهوری اسلامی نباشد.

2. جموری اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی پاکستان را هم شامل این حدیث می دانید یا نه؟

3. در حدیث امده: صنف من الناس. ناس امده نه اهل کتاب.ایا گروه های اسلامی شامل ناس هستند یا نه؟

hamidrezza;985480 نوشت:
با سلام خدمت شما
تقریبا نوشته ها را خواندم
یک اشکال در بحث اینه که افراد مقابل کارشناس ، جناب مسلم گرامی، در ذهنشون خاطرات و تجربیات شخصیشون هست و همچنین نارساییهای داخل کشور، و بعد دلیل و پاسخ آن را از جناب مسلم میخواهند!!

دوستان توجه داشته باشید که این سایت به عنوان درگاه حکومت یا دولت نیست و کارشناسها هم نماینده حکومت یا دولت نیستند.
در یک سایت با محوریت گفتگوی دینی باید بصورت مطلق صحبت شود. مثلا بر مبنای فلان آیه یا حدیث و با این استدلال عقلی، چنین استدلال می شود که فلان گزاره صحیح است یا فلان چیز اشتباه است!

نگار الآن یک نفر فرانسوی که اصلا نه ایران می شناسد و نه میداند مدیران و مسئولین ایران و....چطور ایران را می گردانند، بتونه از خواندن این تاپیک به حقیقت و نظر دین اسلام در مورد موضوع تاپیک برسه!

با سلام و عرض ادب

آیا نظر اسلام این هست که اشخاصی بر مومنین ولایت مطلق داشته باشن که قادر به انجام وظایف چنین ولایتی نیستن ؟؟؟؟

و به راحتی مومنین رو با احکام تعبدی به گمراهی بکشونن ؟؟!!!!!

فرضا مردم تعبدی بپذیرن که اینترنت پر سرعت حرام هست و با اینترنت منسوخ به شبکه وصل بشن

نتیجه چنین اقدامی پیشرفت مومنین خواهد بود ، در عصر سرعت و تکنولوژی ، یا عقب ماندگی جامعه ؟؟؟؟

قدیما;985492 نوشت:
دوست عزیز در موضوع حديث جالب و مهم: هيچگاه از غير امام اطاعت مطلقه نكن! احادیث و ایات و دلایل عقلی،بیشتربررسی شد.

ما از موضوع بالا به این موضوع کوچ کردیم.این دو تاپیک دو قلو هستند.

مخالفین ولایت فقیه ادله خود را مطرح کردند موافقین ولایت فقیه هم ادله خود را مطرح کردند.خودم هم بینابینی بودم نظرم را مطرح کردم.بهتر است همه نظرات بیان شود تا قضاوت درست انجام شود.

موفق و سلامت باشید


سلام علیکم
موردی که عرض شد کلیست و مختص تاپیک خاصی نیست.
اینکه فلان آقا زاده چه کرد یا فلانی چرا خونه اش 2000متره یا چرا فلان فیلم از صدا و سیما پخش شد یا سانسور شد یا نشد و چرا فلان بانک فلان کار را کرد و غیره....
منظورم اینها بود....اینها ربطی به حدیث و روایت نداره....
مسئول فاسد نزد مردم و خدا باید پاسخگو باشد، حال هر کسی در حیطه وظایف خودش کوتاهی کند مجرم است و رسیدگی به جرمش ورای این مکان است ولی حیطه و نوع مسئولیتها و سمتها بر اساس قرآن و سنت اینجا قابل بررسی است.

hamidrezza;985503 نوشت:

مسئول فاسد نزد مردم و خدا باید پاسخگو باشد، حال هر کسی در حیطه وظایف خودش کوتاهی کند مجرم است و رسیدگی به جرمش ورای این مکان است ولی حیطه و نوع مسئولیتها و سمتها بر اساس قرآن و سنت اینجا قابل بررسی است.

سلام و عرض ادب

برادر گرامی مشکل فقط از مسئولین نیست

از قانون هم هست

قانونی که باید تعبدی پذیرفت چون ولی مطلق فقیه امر کرده

حتی اگر اشتباه باشه !!!!!!

شما جریمه دیرکرد رو اگر نپردازید

شما رو با حکم فقیه می ندازن زندان

در حالی که جریمه دیرکرد در اسلام حرام است

اما در قانون جمهوری اسلامی حلال هست!!!

شروحیل;985501 نوشت:
با سلام و عرض ادب

آیا نظر اسلام این هست که اشخاصی بر مومنین ولایت مطلق داشته باشن که قادر به انجام وظایف چنین ولایتی نیستن ؟؟؟؟

این سوال شما خود به خود ناقض است (خودش را نقش می کند) ولایت مطلق دارد ولی قادر به انجام نیست؟؟!! (انگار بگویید فلانی گواهینامه رانندگی دارد ولی قادر به رانندگی نیست پس سزاوار نیست که مسافران را به سفر ببرد)
حالتهای خاص که چطوری با پارتی بازی یا دروغ و کلک گواهینامه گرفته اینجل جای بحث ندارد ولی اینکه آیا واقعا با گواهینامه واقعی و معتبر شایسگی دارد یا خیر....چرا، قابل بحثه)

شروحیل;985501 نوشت:
و به راحتی مومنین رو با احکام تعبدی به گمراهی بکشونن ؟؟!!!!!

این مورد هم همینه...یعنی انگار بگیم :آیا این درسته که به کسی که گواهینامه داره اعتماد کنیم و به راحتی مسافران را بفرستیم ته دره؟؟!!!!!!

شروحیل;985501 نوشت:
فرضا مردم تعبدی بپذیرن که اینترنت پر سرعت حرام هست و با اینترنت منسوخ به شبکه وصل بشن

نتیجه چنین اقدامی پیشرفت مومنین خواهد بود ، در عصر سرعت و تکنولوژی ، یا عقب ماندگی جامعه ؟

اینهم باز همینه....اگر شخصی قادر به تشخیص خیر و شر مردم نباشد که فقیه نیست! چه برسه به اینکه زمامدارد امور مسلمین باشد!
به هر حال جایگاه و لزوم ولایت فقیه به قوت خود باقیست و این مورد مد نظر بنده است!
یعنی رسیدگی به اینکه فلانی از مسئولیت خود کوتاهی کرده و مجرم است نیاز به دادگاه و رویت اسناد شاکی و خوانده دارد و از دور نمیشه قضاوت کرد...اینکه یک کشتی غرق می شود همیشه مفهومش این نیست که ناخدای کشتی میخی بر بدنه کشتی زده و هر شخصی در مقام خود میتونه خللی در عملکرد کشتی ایجاد کند که رسیدگی به آن هم سلسله مراتبی دارد و نه عملی و نه عقلانیست که ناخدا هم مراقب اعمال و رفتار همه سکنه کشتی باشد و هم به وظایف خود برسد.

اینکه از یک نیروی مافوق اطاعت بی چون و چرا داشته باشیم فقط مختص اسلام نیست، بلکه هر رژیمی و حتی هر سیستم گروهی برای اینکه به اهداف خود برسد ناگزیر از اطاعت از نیروی مافوق است (راس هرم نسبی) است، وگرنه سنگ روی سنگ بند نمیشود!

در هر جنگی اگر اصل اطاعت از فرمانده شرط اول نباشد،دیگر پیروزی معنا ندارد،اگر همه سربازان بخواهند تمام دستورات را با عقل خود آنالیز کنند و بعد تصمیم به اجرا یا عدم اجرا بگیرند...دیگر واویلا! و حال اینکه همه می دانند هر دو فرمانده معمولی (کاری به ولایت فقیه ندارم)که در دو جبهه مقابل هم هستند، قطعا یکی حق و یکی باطل است!
با اینحال همه مردم و دولتها و مذاهب متفق هستند که اطاعت از همین فرمانده برای پایداری کشور الزامیست!
عرض بنده اینه که رسیدگی به حیطه مسئولیت شرعی ولایت فقیه (فرمانده یا راننده خودرو) بر اساس سنت و قرآن اینجا قابل بحثه ولی رسیدگی به اینکه فلان راننده یا فلان فرمانده در چارچوب وظایف عمل کرده یا نه و اگر نکرده پس اصل ولایت فقیه را ببریم زیر سوال ره به جایی نمیبره.

hamidrezza;985508 نوشت:
این سوال شما خود به خود ناقض است (خودش را نقش می کند) ولایت مطلق دارد ولی قادر به انجام نیست؟؟!! (انگار بگویید فلانی گواهینامه رانندگی دارد ولی قادر به رانندگی نیست پس سزاوار نیست که مسافران را به سفر ببرد)
حالتهای خاص که چطوری با پارتی بازی یا دروغ و کلک گواهینامه گرفته اینجل جای بحث ندارد ولی اینکه آیا واقعا با گواهینامه واقعی و معتبر شایسگی دارد یا خیر....چرا، قابل بحثه)

این مورد هم همینه...یعنی انگار بگیم :آیا این درسته که به کسی که گواهینامه داره اعتماد کنیم و به راحتی مسافران را بفرستیم ته دره؟؟!!!!!!

اینهم باز همینه....اگر شخصی قادر به تشخیص خیر و شر مردم نباشد که فقیه نیست! چه برسه به اینکه زمامدارد امور مسلمین باشد!
به هر حال جایگاه و لزوم ولایت فقیه به قوت خود باقیست و این مورد مد نظر بنده است!
یعنی رسیدگی به اینکه فلانی از مسئولیت خود کوتاهی کرده و مجرم است نیاز به دادگاه و رویت اسناد شاکی و خوانده دارد و از دور نمیشه قضاوت کرد...اینکه یک کشتی غرق می شود همیشه مفهومش این نیست که ناخدای کشتی میخی بر بدنه کشتی زده و هر شخصی در مقام خود میتونه خللی در عملکرد کشتی ایجاد کند که رسیدگی به آن هم سلسله مراتبی دارد و نه عملی و نه عقلانیست که ناخدا هم مراقب اعمال و رفتار همه سکنه کشتی باشد و هم به وظایف خود برسد.

اینکه از یک نیروی مافوق اطاعت بی چون و چرا داشته باشیم فقط مختص اسلام نیست، بلکه هر رژیمی و حتی هر سیستم گروهی برای اینکه به اهداف خود برسد ناگزیر از اطاعت از نیروی مافوق است (راس هرم نسبی) است، وگرنه سنگ روی سنگ بند نمیشود!

در هر جنگی اگر اصل اطاعت از فرمانده شرط اول نباشد،دیگر پیروزی معنا ندارد،اگر همه سربازان بخواهند تمام دستورات را با عقل خود آنالیز کنند و بعد تصمیم به اجرا یا عدم اجرا بگیرند...دیگر واویلا! و حال اینکه همه می دانند هر دو فرمانده معمولی (کاری به ولایت فقیه ندارم)که در دو جبهه مقابل هم هستند، قطعا یکی حق و یکی باطل است!
با اینحال همه مردم و دولتها و مذاهب متفق هستند که اطاعت از همین فرمانده برای پایداری کشور الزامیست!
عرض بنده اینه که رسیدگی به حیطه مسئولیت شرعی ولایت فقیه (فرمانده یا راننده خودرو) بر اساس سنت و قرآن اینجا قابل بحثه ولی رسیدگی به اینکه فلان راننده یا فلان فرمانده در چارچوب وظایف عمل کرده یا نه و اگر نکرده پس اصل ولایت فقیه را ببریم زیر سوال ره به جایی نمیبره.

برادر گرامی مساله هم همین هست

الان هر کی بخواد گواهینامه می گیره

اما کسی که گواهینامه داره کسی رو مجبور نمی کنه تعبدی سوار ماشینش بشه

اما در جامعه ای زیر سایه ولایت مطلق فقیه هر کس سوار ماشین نشه ، ضد اسلام تلقی می شه .....!!!!!!

شروحیل;985504 نوشت:
برادر گرامی مشکل فقط از مسئولین نیست

از قانون هم هست


رعایت قانون هم در همه کشورها اجباریست و از طرفی همه کشورها هم متواتر به قوانین خود ورژن جدید میزنن...یعنی قبول دارند که قبلی مشکل داشته (یعنی الآن هم مشکل داره)
حالا اگر مایلید به بندهای قانونی اینجا رسیدگی بشه، مشکلی نیست، میتونید یکی یکی تاپیکی بزنید و در کنار کارشناس مربوطه بررسی کنیم ولی مثالهای پخش و پلا آوردن دردی را درمان نمیکنه!

همه پزشکها در جهت سلامت انسان می کوشند ولی خیلی موارد پزشکی (بعد از بررسی تمام جوانب و منابع موجود) دستور به قطع پای فلان مریض می دهد حالا یا باید بی چون و چرا قبول کنیم (اگر به مدرک و تجربه پزشک اعتماد داریم) و یا اینکه آنقدر علم داشته باشیم تا خودمان راه درست را تشخیص بدیم . به هر حال اگر کسی که احساسی یا بدون داشتن تخصص بخواد نظر بده تا ابد الدهر میشه بحث کرد!

شروحیل;985509 نوشت:
الان هر کی بخواد گواهینامه می گیره

عرض منم همینه در این سایت نمیشه به این مورد رسیدگی کرد و صرف اینکه در این مملکت اینطوریه پس کلا گواهینامه معنا نداره!

شروحیل;985509 نوشت:
اما کسی که گواهینامه داره کسی رو مجبور نمی کنه تعبدی سوار ماشینش بشه

بله، مجبور نمیکنه ولی هر آدم عاقلی مجبوره یا همه جا پیاده بره یا به کسی که گواهینامه داره اعتماد کنه و سوار بشه.
ولی صرف اینکه من کلا گواهینامه را قبول ندارم و به سلیقه خودم راننده انتخاب میکنم ممکنه به قیمت جانش تمام بشه، اگرچه فردی هم که گواهینامه استاندادرد هم دارد، 100٪ سالم به مقصد نمی رساند!

hamidrezza;985514 نوشت:
رعایت قانون هم در همه کشورها اجباریست و از طرفی همه کشورها هم متواتر به قوانین خود ورژن جدید میزنن...یعنی قبول دارند که قبلی مشکل داشته (یعنی الآن هم مشکل داره)
حالا اگر مایلید به بندهای قانونی اینجا رسیدگی بشه، مشکلی نیست، میتونید یکی یکی تاپیکی بزنید و در کنار کارشناس مربوطه بررسی کنیم ولی مثالهای پخش و پلا آوردن دردی را درمان نمیکنه!

همه پزشکها در جهت سلامت انسان می کوشند ولی خیلی موارد پزشکی (بعد از بررسی تمام جوانب و منابع موجود) دستور به قطع پای فلان مریض می دهد حالا یا باید بی چون و چرا قبول کنیم (اگر به مدرک و تجربه پزشک اعتماد داریم) و یا اینکه آنقدر علم داشته باشیم تا خودمان راه درست را تشخیص بدیم . به هر حال اگر کسی که احساسی یا بدون داشتن تخصص بخواد نظر بده تا ابد الدهر میشه بحث کرد!

برادر گرامی

بنده هم با پذیرش قانون حکومتی مشکلی ندارم

بنده ولایت فقیه رو قبول دارم

چون راه گریزی نیست و بالاخره یه حاکمی نیاز هست بالا سر جامعه باشه

اما این که بگیم حکم حاکم فقیه همون حکم خداست !!!!! دیگه برای من قابل قبول نیست !!!!

هیچ دکتری بدون اجازه پای بیمارش رو قطع نمی کنه

اما ولی مطلق فقیه هر کاری می تونه انجام بده ، حتی گرفتن جون انسانها

چون ادعا می کنه حکمش همون حکم خداست !!!!

اما تجربه ثابت کرده حکم فقیه همون حکم خدا نیست!!!!

hamidrezza;985515 نوشت:

بله، مجبور نمیکنه ولی هر آدم عاقلی مجبوره یا همه جا پیاده بره یا به کسی که گواهینامه داره اعتماد کنه و سوار بشه.
ولی صرف اینکه من کلا گواهینامه را قبول ندارم و به سلیقه خودم راننده انتخاب میکنم ممکنه به قیمت جانش تمام بشه، اگرچه فردی هم که گواهینامه استاندادرد هم دارد، 100٪ سالم به مقصد نمی رساند!

در ولایت مطلق فقیه فقط بحث سوار شدن نیست

من وقتی ولایت فقیه رو می پذیرم سوار می شم

و هر وقت ببینم راننده مشکلی داره پیاده می شم

اما وقتی ولایت مطلق فقیه رو می پذیرم

مثل این می مونه که زمانی که می بینم راننده بلد نیست رانندگی کنه اجازه پیاده شدن ندارم !!!
حتی اگه نزدیک به سقوط توی دره باشه !!!!

چون قبول کردم حکم این فقیه همون حکم خداست!!!!!

شروحیل;985516 نوشت:
بنده ولایت فقیه رو قبول دارم

خوب الحمدلله....البته قصد بنده این نبود که اصراری بر قبول یا رد این موضوع داشته باشم و بیشتر هدفم جهت دهی به موضوع در جهتی که در حیطه سایت یا رسیدن به هدف باشد.
شروحیل;985516 نوشت:
اما این که بگیم حکم حاکم فقیه همون حکم خداست !!!!! دیگه برای من قابل قبول نیست !!!!

این طرز تفکر خطرناکست و دقیقا معادل آن است که "من ولایت فقیه را قبول ندارم"!
چرا خطرناک؟!
چون الآن رشوه گیر و مختلس و شرابخوار و زناکار (حتی شده زنا در عالم مجازی) و....همه شده اند یک پا مرجع تقلید و با عقل خودشان اول شارع و قانونگذار را کیش و مات میکنند و بعد با این ادعا که من اسلام را قبول دارم ولی نمیتونم قبول کنم که الآن خدا راضی به این فعل من باشد، حتی اگر شارع بگوید، کار خود را می کنند!
باز تاکید می کنم ایده آل این است که بر اساس سند معتبر برگرفته از کتاب و سنت به این موضوع بپردازید تا ما هم حض کافی و وافی ببریم !

hamidrezza;985522 نوشت:
خوب الحمدلله....البته قصد بنده این نبود که اصراری بر قبول یا رد این موضوع داشته باشم و بیشتر هدفم جهت دهی به موضوع در جهتی که در حیطه سایت یا رسیدن به هدف باشد.

این طرز تفکر خطرناکست و دقیقا معادل آن است که "من ولایت فقیه را قبول ندارم"!
چرا خطرناک؟!
چون الآن رشوه گیر و مختلس و شرابخوار و زناکار (حتی شده زنا در عالم مجازی) و....همه شده اند یک پا مرجع تقلید و با عقل خودشان اول شارع و قانونگذار را کیش و مات میکنند و بعد با این ادعا که من اسلام را قبول دارم ولی نمیتونم قبول کنم که الآن خدا راضی به این فعل من باشد، حتی اگر شارع بگوید، کار خود را می کنند!
باز تاکید می کنم ایده آل این است که بر اساس سند معتبر برگرفته از کتاب و سنت به این موضوع بپردازید تا ما هم حض کافی و وافی ببریم !

برادر گرامی

فرض بگیرید شما سوار ماشینی هستید که ولی فقیه مطلق راننده اون هست

ماشین نزدیک به لبه دره شده و تا چند لحظه دیگه سقوط میکنه

شما کدوم رو انتخاب می کنید

1 - از ماشین می پرید بیرون

2 - چون به شما تلقین شده سوار این ماشین شدن به حکم خدا بوده منتظر مرگ می مونید !!!!

این رو هم بدونید اگر راننده این ماشین امام باشه بنده گزینه 2 رو انتخاب میکنم

شروحیل;985524 نوشت:
برادر گرامی

فرض بگیرید شما سوار ماشینی هستید که ولی فقیه مطلق راننده اون هست

ماشین نزدیک به لبه دره شده و تا چند لحظه دیگه سقوط میکنه

شما کدوم رو انتخاب می کنید

1 - از ماشین می پرید بیرون

2 - چون به شما تلقین شده سوار این ماشین شدن به حکم خدا بوده منتظر مرگ می مونید !!!!

این رو هم بدونید اگر راننده این ماشین امام باشه بنده گزینه 2 رو انتخاب میکنم

یک روز یکی از اقوام بنده که مردی روستایی و پاک دل ولی بیسواد بود پرسید، فلانی مرجع تقلید یعنی چی؟!
من شنیده ام که اگر مرجع تقلید بگوید نماز صبح را سه رکعتی بخوانید باید بخونیم، این درسته؟!!!
من هم گفتم بله عمو جان درسته ولی شما مطمئن باش که مرجع تقلید هیچوقت این حرفو نمیزنه!

ببین برادر گرامی، ولی فقیه اگر ولی فقیه باشد، شما مطمين باش که ماشین را لب دره نمیبره ولی اگه ببره، راه دیگه ای نبوده، به ظاهر امر (بلا تشبیه عرض می کنم) 1400 سال پیش که امام حسین 72 شهید دادند در کربلا هزاران نفر همین استدلال را کردند و پیاده شدند.

با عرض معذرت بنده در حد سواد ناچیزم لب مطالبم را عرض کردم و بیشتر از این در چرخه دور میفته که نمیخوام وقت گرانبهای شما را تلف کنم.
از مصاحبت شما مشعوف شدم.
موفق باشید

hamidrezza;985532 نوشت:
یک روز یکی از اقوام بنده که مردی روستایی و پاک دل ولی بیسواد بود پرسید، فلانی مرجع تقلید یعنی چی؟!
من شنیده ام که اگر مرجع تقلید بگوید نماز صبح را سه رکعتی بخوانید باید بخونیم، این درسته؟!!!
من هم گفتم بله عمو جان درسته ولی شما مطمئن باش که مرجع تقلید هیچوقت این حرفو نمیزنه!

ببین برادر گرامی، ولی فقیه اگر ولی فقیه باشد، شما مطمين باش که ماشین را لب دره نمیبره ولی اگه ببره، راه دیگه ای نبوده، به ظاهر امر (بلا تشبیه عرض می کنم) 1400 سال پیش که امام حسین 72 شهید دادند در کربلا هزاران نفر همین استدلال را کردند و پیاده شدند.

با عرض معذرت بنده در حد سواد ناچیزم لب مطالبم را عرض کردم و بیشتر از این در چرخه دور میفته که نمیخوام وقت گرانبهای شما را تلف کنم.
از مصاحبت شما مشعوف شدم.
موفق باشید

برادر گرامی حرف بنده نیز همین است

از امام می شود تبعیت محض کرد

اما از کسی که خود را جانشین امام معرفی کرده ،

و جز حرف خود و هم فکرانش که با تاویل احادیث و قرآن استنباط شده ، سند دیگری ندارد نمی توان تبعیت محض کرد !

بنده هم از هم صحبتی با شما بزرگوار خرسند شدم

ان شاء الله خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید

در پناه حق تعالی

سلام


نمیخواستم رو حرف استاد مسلم حرفی بزنم و بحث رو خارج موضوع ادامه بدهم اما

با عرض معذرت از جناب مسلم اخرین پست رو میزارم

شروحیل;985441 نوشت:
در زیارت حضرت عباس(سلام بر او) می خونیم :

لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ

خدا لعنت كند كسانى را كه حق تو را ندانستند


میدونی قبل اینکه علمدار حسین علیه السلام عباس علیه السلام باشه حضرت مسلم علمدار بودن!

چطور زیارت نامه حضرت مسلم را بارها براتون اوردم ندیدن اما زیارت نامه حضرت عباس رو دیدن

مشخصه شما چیزهای که دلتون بخواد رو انتخاب میکنید و این معنیش اینکه خدای شما دل شماست نه الله جل جلاله

جالبه هر دوی این عزیزان دل ، معصوم و امام نبودن ولی زیارت نامه دارن و لعنت خدا به کسی هست این دو تن رو مثل ائمه نشناسه

هر چند برخی حتی همون ائمه رو هم نشناختن

بخش از زیارت نامه حضرت مسلم علیه السلام

[=Neirizi2]وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنِ افْتَرَى عَلَيْكَ وَ[=Neirizi2] لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ

[=Sahel]شهادت می دهم براى تو،[=Sahel] به تسليم و وفادارى و خيرخواهى، براى يادگار نبىّ مرسل، و نوه برگزيده[=Sahel]، و راهنماى عالم، و جانشين تبليغ كننده و ستمديده حق غارت شده،

[=Sahel]خدا لعنت كند كسی كه تو را كشت، و كسى كه به كشتنت فرمان داد، و كسى كه به تو ستم كرد


[=Sahel]و [=Sahel]كسی كه بر تو دروغ بست[=Sahel]، و [=Sahel]حقّت را جاهل شد[=Sahel]، و[=Sahel] حرمتت را سبك شمرد[=Sahel]، و خدا لعنت كند كسى را كه با تو بيعت كرد، ولى به حضرتت خيانت ورزيد[=Sahel] و از يارى ات دست كشيد و تو را وا گذاشت و تشويق به جنگ عليه تو داد و تو را يارى نداد، خدا را شكر كه آتش را جايگاه آنان قرار داد، كه براى واردان بد جايگاهى است

متن کامل :

http://www.erfan.ir/mafatih241/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D9%82%DB%8C%D9%84(%D8%B9)-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86

صوت استاد رائفی پور راجب این قسمت از زیارت

مسلم زمانه:
https://www.aparat.com/v/EpLGl/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF_%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C_%D9%BE%D9%88%D8%B1_-_%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87

قدیما;985495 نوشت:
1. دوست عزیز لیبرال ها و سوسیال ها دقیقا چه ادعایی در مورد عدل دارند که جمهوری اسلامی ندارد و این باعث شده لیبرال ها شامل این حدیث باشند و جمهوری اسلامی نباشد.

2. جموری اسلامی افغانستان و جمهوری اسلامی پاکستان را هم شامل این حدیث می دانید یا نه؟

3. در حدیث امده: صنف من الناس. ناس امده نه اهل کتاب.ایا گروه های اسلامی شامل ناس هستند یا نه؟

مسئله خیلی روشن و واضح است، من واقعا تعجب می کنم.

طبق حدیث هر کسی که فردا پس از ظهور با دیدن عدل مهدوی خواهد گفت که ما هم اگر به حکومت میرسیدیم میتوانستیم چنین کنیم این روایت شامل حالش میشود.
تفاوت لیبرال ها و سوسیال ها با جمهوری اسلامی در همین است، آنها اگر به حکومت نرسند فردا چنین ادعایی خواهند داشت، اما هرگز اگر امام خمینی(ره) به حکومت نمیرسید و بر فرض، ظهور محقق میشد، هرگز نمیگفت من هم اگر به حکومت رسیده بودم چنین میکردم.

جمهوری اسلامی در افغانستان و پاکستان هم اگر واقعا معتقد به اسلام باشند از این حدیث خارج خواهند بود، چون چنین ادعایی نخواهند داشت، در غیر این صورت این چنین ادعایی از سوی ایشان هم ممکن است.

ملاک این امر فقط آن چیزی است که در روایت آمده. هر کسی که بعد از ظهور امام زمان(عج) خود را هم تراز آن حضرت(عج) دانسته و معتقد میشود که میتوانست چنین حکومتی برپا کند کند باید پیش از ظهور حکومتش برپا شود تا بطلان ادعایش روشن شود.

شروحیل;985441 نوشت:
آیا مصداق اطاعت مطلق نیست

شروحیل;985441 نوشت:
در همین مملکت اگر کسی نظری غیر از نظر رهبری داشته باشه و اظهار نظر کنه
ضد اسلام و ضد انقلاب معرفی نمی شه ؟؟؟؟

این مصداق اطاعت مطلق نیست ؟

برادر عزیز معنای ولایت مطلقه را متوجه نشده اید؛ من هم نمی توانم این تاپیک را به این موضوع اختصاص بدهم.
فقط برای اینکه بفهمید ولایت مطلقه به معنای اطاعت بی قید و شرط نیست یک مثال عرض می کنم: اگر پیامبر(ص) بعد از مدتی که مردم نماز صبح را دو رکعت می خواندند می فرمود از امروز نماز صبح سه رکعت است واجب بود از او اطاعت شود، اما اگر همین حرف را ولایت فقیه بزند نه تنها ازاعت از او واجب نیست، بلکه اصلا از ولایت کنار گذاشته میشود.
پس بدانید که ولایت مطلقه به معنای اطاعت بی قید وشرط نیست؛ تفصیل ماجرا را باید در جای خودش دنبال کنید، فقط بدانید درچار سوء برداشت هستید.


شروحیل;985441 نوشت:
بنده فقط رهبر رو مقصر نمی دونم
کل جامعه فقاهت رو مقصر می دونم
در ارشاد پول کاملا مشکل گشا هست
فیلم ها و آهنگ ها هر مشکلی داشته باشن خیلی راحت مجوز می گیرن!!!
اگه مجوز برای کسب درآمد هست ،نه کنترل و ننظارت ، حداقل اسمش رو اسلامی نزارید آبروی اسلام رو نبرید ....
در صدا و سیما به طور کاملا واضح به ترویج فحشا پرداخته می شه

شما بین وظائف و مسئولیت ها خلط کرده اید...

شروحیل;985516 نوشت:
ولی مطلق فقیه هر کاری می تونه انجام بده ، حتی گرفتن جون انسانها

شروحیل;985516 نوشت:
بنده ولایت فقیه رو قبول دارم
چون راه گریزی نیست و بالاخره یه حاکمی نیاز هست بالا سر جامعه باشه
اما این که بگیم حکم حاکم فقیه همون حکم خداست !!!!! دیگه برای من قابل قبول نیست !!!!

همچنین تمام این حرفها دچار ایرادات جدی و تعارضات درونی است که برای مدیریت بحث ناچارم در برابر آن سکوت کنم!

مسلم;985545 نوشت:
طبق حدیث هر کسی که فردا پس از ظهور با دیدن عدل مهدوی خواهد گفت که ما هم اگر به حکومت میرسیدیم میتوانستیم چنین کنیم این روایت شامل حالش میشود.
تفاوت لیبرال ها و سوسیال ها با جمهوری اسلامی در همین است، آنها اگر به حکومت نرسند فردا چنین ادعایی خواهند داشت، اما هرگز اگر امام خمینی(ره) به حکومت نمیرسید و بر فرض، ظهور محقق میشد، هرگز نمیگفت من هم اگر به حکومت رسیده بودم چنین میکردم.

جمهوری اسلامی در افغانستان و پاکستان هم اگر واقعا معتقد به اسلام باشند از این حدیث خارج خواهند بود، چون چنین ادعایی نخواهند داشت، در غیر این صورت این چنین ادعایی از سوی ایشان هم ممکن است.

ملاک این امر فقط آن چیزی است که در روایت آمده. هر کسی که بعد از ظهور امام زمان(عج) خود را هم تراز آن حضرت(عج) دانسته و معتقد میشود که میتوانست چنین حکومتی برپا کند کند باید پیش از ظهور حکومتش برپا شود تا بطلان ادعایش روشن شود.

دوست عزیز تفسیر شما از حدیث کتاب الغیبه نعمانی این است که این حدیث شامل غیر مسلمان ها است و تفسیر من این است که حکومت های عصر غیبت چه مسلمان چه غیر مسلمان نمی توانند عدالت را به درستی اجرا کنند و این فقط امام زمان(ع) که عدالت را به درستی اجرا می کند.بهتر است قضاوت را بعد از خدا و اهل بیت(ع) به خوانندگان بسپاریم

ویژگی های حاکم در خطبه 173 نهج البلاغه:

...أَمِينُ وَحْيِهِ وَ خَاتَمُ رُسُلِهِ وَ بَشِيرُ رَحْمَتِهِ وَ نَذِيرُ نِقْمَتِهِ.الجَدير بالخلافة:أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ، فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ فَإِنْ أَبَى قُوتِلَ. وَ لَعَمْرِي لَئِنْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ لَا تَنْعَقِدُ حَتَّى يَحْضُرَهَا عَامَّةُ النَّاسِ [مَا] فَمَا إِلَى ذَلِكَ سَبِيلٌ وَ لَكِنْ أَهْلُهَا يَحْكُمُونَ عَلَى مَنْ غَابَ عَنْهَا، ثُمَّ لَيْسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَرْجِعَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ يَخْتَارَ...

اى مردم، سزاوارترين کس براى خلافت، تواناترين افراد بر اين امر و داناترين شان به فرمان خداست. (هنگامى که چنين فردى برگزيده شد) هر گاه آشوبگرى به آشوب و فتنه انگيزى برخيزد از او خواسته مى شود که به سوى حق بازگردد و اگر امتناع ورزد با او نبرد مى شود (تا حق را بپذيرد). به جانم سوگند! اگر قرار باشد امامت و خلافت جز با حضور همه مردم منعقد نشود، هرگز راهى به سوى آن نتوان يافت ; بلکه آن ها که صلاحيت رأى و نظر دارند در اين باره حکم مى کنند و حکم آن ها نسبت به ساير مردم نافذ است; سپس نه حاضران، حق رجوع دارند و نه غايبان حق انتخاب ديگر.

پس حاکم باید دو ویژگی داشته باشد:

1.تواناترین افراد بر حکومت کردن باشد

2.داناترین به فرمان(دین) خدا باشد

__________________________________________________________________

در ژاپن مرجعی که صلاحیت تعیین حاکم و نخست وزیر را دارد مجلس ان کشور است و انها کسی را انتخاب می کنند که تواناترین مردم به حکومت کردن باشد ولی نخست وزیر اگاه ترین به دین خدا نیست،بنابراین ژاپن از نظر علمی و صنعتی و رفاه پیشرفت می کند و از نظر اخلاق دچار فساد اخلاقی و خودکشی های بسیار است.

اگر روزی در ایران هم مرجعی که انتخاب حاکم را انجام می دهد یعنی شورای خبرگان فردی با این دو ویژگی را انتخاب کند،با پیشرفت صنعتی و علمی دیگر در تصادفات پراید له و لورده نمی شویم و هم فساد اخلاقی و تجاوز به حداقل می رسد.

مسلم;985546 نوشت:

برادر عزیز معنای ولایت مطلقه را متوجه نشده اید؛ من هم نمی توانم این تاپیک را به این موضوع اختصاص بدهم.
فقط برای اینکه بفهمید ولایت مطلقه به معنای اطاعت بی قید و شرط نیست یک مثال عرض می کنم: اگر پیامبر(ص) بعد از مدتی که مردم نماز صبح را دو رکعت می خواندند می فرمود از امروز نماز صبح سه رکعت است واجب بود از او اطاعت شود، اما اگر همین حرف را ولایت فقیه بزند نه تنها ازاعت از او واجب نیست، بلکه اصلا از ولایت کنار گذاشته میشود.
پس بدانید که ولایت مطلقه به معنای اطاعت بی قید وشرط نیست؛ تفصیل ماجرا را باید در جای خودش دنبال کنید، فقط بدانید درچار سوء برداشت هستید.


سلام

برادر گرامی پس اگر فقیهی حلالی رو حرام اعلام کنه چه حکمی داره؟

الان مساله حکومتی و به روز مطرح هست

نه نماز و روزه که اکثریت مردم از کم و کیفش اطلاع دارن .

درسته؟؟؟؟

تکلیف فقیهی که اینترنت رو حرام اعلام کرده چی هست ؟؟؟؟

تکلیف فقیهی که تعدد زوجین رو تحریم کرده چی هست ؟؟؟؟؟

تکلیف فقیهی که جریمه دیرکرد رو حلال کرده چی هست ؟؟؟؟

مهم این هست که مردم فکر می کنن ولایت مطلق یعنی تبعیت بی چون و چرا

چه حالا

چه زمان جنگ!!!!

دفاع حق بود

اما تهاجم حق نبود!

برای همین در دفاع پیروز شدیم ، اما در تهاجم شکست خوردیم!!!!

و فقها خواسته یا ناخواسته دارن حلال ها رو حرام و حرام ها رو حلال میکنن و کسی هم نمی تونه مقابله کنه

چون ایستادن جلوی اشتباهات فقها از نظر مردم مصداق جنگ با خداست !!!!!؟؟؟؟

چون ولایت مطلق از نظر مردم یعنی تبعیت بی چون و چرا

مهم نیست شما چی فکر میکنید

مهم این هست که چه تفکری به خورد مردم داده شده

ابو بصیر ، از امام صادق (سلام بر او ) نقل می کنند :
من به ایشان عرض کردم :
{ علماء و راهبان خود را به جاى خداوند به خدايى گرفته‏اند } سوره توبه : 31.
او فرمودند :
" آنها مردم را به پرستش خودشان نخواندند
زیرا که اگر آنها آن کار را میکردند ،
مردم از آنها اطاعت نمیکردند.
اما آنها حلال را حرام و حرام را حلال نمودند برای آنها
، پس آنها (مردم) آنها ( علماء و راهبان) را بدون آنکه بدانند پرستش نمودند."

روح سبز;985538 نوشت:
سلام


نمیخواستم رو حرف استاد مسلم حرفی بزنم و بحث رو خارج موضوع ادامه بدهم اما

با عرض معذرت از جناب مسلم اخرین پست رو میزارم


میدونی قبل اینکه علمدار حسین علیه السلام عباس علیه السلام باشه حضرت مسلم علمدار بودن!

چطور زیارت نامه حضرت مسلم را بارها براتون اوردم ندیدن اما زیارت نامه حضرت عباس رو دیدن

مشخصه شما چیزهای که دلتون بخواد رو انتخاب میکنید و این معنیش اینکه خدای شما دل شماست نه الله جل جلاله

جالبه هر دوی این عزیزان دل ، معصوم و امام نبودن ولی زیارت نامه دارن و لعنت خدا به کسی هست این دو تن رو مثل ائمه نشناسه

هر چند برخی حتی همون ائمه رو هم نشناختن

بخش از زیارت نامه حضرت مسلم علیه السلام

[=Neirizi2]وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنِ افْتَرَى عَلَيْكَ وَ[=Neirizi2] لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ

[=Sahel]شهادت می دهم براى تو،[=Sahel] به تسليم و وفادارى و خيرخواهى، براى يادگار نبىّ مرسل، و نوه برگزيده[=Sahel]، و راهنماى عالم، و جانشين تبليغ كننده و ستمديده حق غارت شده،

[=Sahel]خدا لعنت كند كسی كه تو را كشت، و كسى كه به كشتنت فرمان داد، و كسى كه به تو ستم كرد


[=Sahel]و [=Sahel]كسی كه بر تو دروغ بست[=Sahel]، و [=Sahel]حقّت را جاهل شد[=Sahel]، و[=Sahel] حرمتت را سبك شمرد[=Sahel]، و خدا لعنت كند كسى را كه با تو بيعت كرد، ولى به حضرتت خيانت ورزيد[=Sahel] و از يارى ات دست كشيد و تو را وا گذاشت و تشويق به جنگ عليه تو داد و تو را يارى نداد، خدا را شكر كه آتش را جايگاه آنان قرار داد، كه براى واردان بد جايگاهى است

متن کامل :

http://www.erfan.ir/mafatih241/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D9%82%DB%8C%D9%84(%D8%B9)-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86

صوت استاد رائفی پور راجب این قسمت از زیارت

مسلم زمانه:
https://www.aparat.com/v/EpLGl/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF_%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C_%D9%BE%D9%88%D8%B1_-_%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

اگر دارید حضرت مسلم (سلام بر او) رو با یه فقیه مقایسه می کنید ، باید بدونید سخت در اشتباه هستید

خیلی ها ادعا کردن نائب هستن ، ولی خلافش رو عمل کردن

در ضمن بنده بدون دلیل با کسی مخالفت ندارم

سکوت در برابر بدعت گذار ، سکوت در برابر ظلم

در ضمن مسلم ادعا نکرد من ولایت مطلق دارم!

پس می تونم حلال رو حرام و حرام و حلال کنم ...

در پناه حق تعالی

دوستان عزیز حاشیه پردازی کافیست...!!
من علی رغم اشکالاتی که به دیدگاه دوستان دارم سکوت می کنم تا تاپیک از مسیر "نامه منتسب به آخوند خراسانی" خارج نشود.
از سایر دوستان هم تقاضامندم خواهش بنده را رعایت بفرمایید، چرا که پرداختن به حواشی جمع بندی تاپیک را دشوار خواهد کرد.
پیشاپیش از مساعدت و همکاری شما ممنونم

پرسش
آقای اکبر ثبوت نوه برادر شیخ آقا بزرگ تهرانی از نامه ای سخن گفته است که منتسب به آخوند خراسانی است که آن را برای میرزای نائینی نوشته و از مفاسد و معایب حکومت فقیه سخن گفته است که به نظر می رسد برخی از ایرادات آن وارد باشد، نظر شما چیست؟


پاسخ

در این خصوص باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
از نظر بحث های سندی، ابهاماتی در صحت و درستی انتساب این نامه به آخوند خراسانی وجود دارد از جمله «ناسازگاری گذشت زمان طولانی و دقیق ‌بودن گزارش»، «ناسازگاری مطالب با روزگار آخوند»، «ابهام در گزارش‌»، «تناسب ‌نداشتن زمان مشروطه با پیشنهاد حاکمیت سیاسی فقیهان» و مهم تر از همه ««سطحی‌ بودن استدلال‌ها و ناسازگاری آن با مقام علمی آخوند»(1) که در نکات بعدی به این گزینه نهایی بیشتر اشاره خواهد شد.

نکته دوم:

حتی بر فرض اینکه صحت سند و چنین استنادی را به صورت یقینی بپذیریم باز هم این نظر یک فقیه در طول دوران فقاهت اسلام است نه نظر یک معصوم! بحث فقه و نظریه های فقهی یک بحث اجتهادی است، نه بحث تقلید!
باید ادله بررسی شوند که آیا صحیح هستند یا خیر! اگر ادله درست باشند خب فرقی نمی کند از آخوند خراسانی باشد یا شخص دیگر! و اگر صحیح نباشد باز هم فرقی نمی کند که این استدلال از آخوند خراسانی باشد یا خیر!

من با خواندن این ادله ضمن اینکه صدور آن از آخوند خراسانی را در نهایت بُعد می دانم، احساس می کنم استناد این متن به نام آخوند خراسانی در حقیقت برای قابل توجه قرار گرفتن این ادله است، همانطور که امروزه زیاد مشاهده میکنیم که اقوالی را برای تقویت اعتبارشان به این و آن مستند میسازند.

نکته سوم:

استدلال هایی که در نامه مذکور به آنها اشاره شده است بسیار سطحی است، به همین خاطر اولاهمانطور که در نکته اول اشاره شد احتمال صدور چنین متنی از آخوند خراسانی را بسیار ناچیز می سازد، و طبق نکته دوم حتی اگر از مرحوم آخوند باشد غیر قابل پذیرش بوده و قابل دفاع نیستند، و نباید در ابطال آنها به نظریه پرداز نگاه کرد، باید دید خود این استدلال ها آیا قابل دفاع هستند یا خیر؟

گاهی بندهای استدلال به قدری سست است که انتساب آن به یک طلبه ساده هم مشکل است چه برسد به آخوند خراسانی با آن نگاه دقیق!
مثلا در بیان اولین اشکال گفته اند:

"اگرچه تشکیل حکومتی مبنی بر علایق دینی شیعی که در رأس آن علما باشند ـ ونیز اجرای کلیه قوانین شرع از جمله در مورد مخالفان اسلام و تشیع ـ برای ما کمال مطلوب است، اما تشکیل چنین حکومتی، پیروان دیگر ادیان و مذاهب را ترغیب خواهد کرد تا آنان نیز حکومتهایی مبتنی بر تعصبات دینی ضد شیعی ـ که در رأس آن پیشوایان دینی­شان باشند ـ بر سر کار آورند..."

خب این اشکال اگر به حکومت فقیه وارد باشد، به حکومت معصوم هم وارد است!

همچنین بسیاری از اشکالات ایشان لوازمی است که میشود مانع آن شد، و لوازم جداناشدنی از حکومت نیست، مثلا در بخشی از این متن منتسب به آخوند آمده است:
"کسانی که مناصب حکومتی را در اختیار دارند، فریبکاری و ناراستی و دروغ گویی و گزارش دروغ و وعده دروغ دادن را از لوازم اولیه کار و شغل خود میدانند"

یا این جمله:
"مسندی که ما بر آن تکیه زده ایم، مهم ترین سنگر مبارزه با فساد باید باشد و مسندی که حکام بر آن تکیه زده اند، مهم ترین مرکز اشاعه فساد است. اگر ما جای حکام را بگیریم، هم سنگر مبارزه با فساد را از دست می دهیم و هم خود، در همان جایی قرار می گیریم که مرکز نشر فساد است. بلکه خو دفاسد می شویم"

آیا واقعا چنین حرفهایی از یک مرجع تقلید اسلامی صادر میشود؟ این دیدگاه بیشتر به تفکرات سیاسی غرب میخورد تا سیاست اسلامی! اینکه دروغ و فساد را لازمه مناصب حکومتی بدانیم آیا در مکتب علوی قابل توجیه است؟
اینکه مسند فقها را مسند مبارزه با فساد و مسند حکّام را مسند اشاعه فساد بدانیم ازاساس یک نگرش سکولاریستی بوده و با اسلام سازگار نیست. واقعا چه دلیل عقلی یا شرعی وجود دارد که فقیه با ورود به حکومت فاسد میشود؟ مگر سلمان فارسی، مالک اشتر، و مانند ایشان معصوم بودند که به عنوان حکّام از سوی امام علی(علیه السلام) در شهرهای مختلف منصوب شدند؟

یا این جمله که:
"مشکل دیگر، مشکل حواشی و بستگان ماست که ما را احاطه کرده اند و با سوء استفاده از موقعیت و جایگاه ما، هزار جور کار خلاف می کنند که هم آبروی ما و علمای دین بر باد می رود"

خب اگر میشود مانع سوء استفاده اطرافیان شد پس ولایت فقیه چه منعی دارد؟ همانطور که امروزه تحلیلگران شبکه های بیگانه هم نسبت به پاکدستی رهبری و خانواده اش اذعان دارند؛ و اگر سوء استفاده اطرافیان از کنترل حاکم خارج است، اما به پای ایشان نوشته میشود و موجب میشود آبروی نظام و اسلام برود خب این مشکل در اطرافیان معصومین هم وجود داشته! مگر اطرافیان معصومین هم معصوم بوده اند؟!

طبق این مبنا چرا پیامبر(صلی الله علیه و اله) حکومت را به دست گرفت تا سوء رفتار برخی اعضاء خانواده اش، یا برخی اصحابش چون خالد بن ولید و مانند او به پای آن حضرت(صلی الله علیه و اله) نوشته شود و آبروی اسلام به خطر افتد؟ چرا امیرالمومنین(علیه السلام) حکومت را به دست گرفت که سوء رفتار امثال منذر بن جارود به پای او نوشته شود؟

این سخنان بیش از آنکه به سخنان آخوند خراسانی شباهت داشته باشد بیشتر به نصیحت های دوستان جاهل یا مکرهای دشمنان دانا که در قالب نصیحت های خیرخواهانه ارائه میشود شباهت دارد! که قبلا هم سابقه داشته است که از این باب وارد شده اند.
یا این جمله: "ما و علمای دیگر تا وقتی از بیرون به تشکیلات حکومت نگاه می کنیم و به درون آن تشکیلات قدم نگذاشته ایم، فسادها و کاستی هایی را که در تشکیلات است به وضوح می بینیم و به راحتی با آنها مبارزه می کنیم. اما وقتی خود وارد تشکیلات شدیم، فسادها و کاستی های آن را به وضوح نمی توانیم ببینیم. زیرا در آن هنگام، تشکیلات منسوب به ماست و ما منسوب به آن هستیم... میان دلبستگی به یک شیء و تشخیص معایب آن، نسبت معکوس برقرار است"
این اشکال هم مانند دروغ و فساد از آن لوازمی است که ذاتا ضروری و جدا نشدنی از حکومت نیست؛ نمی شود گفت این وابستگی به قدرت لازمه جدا نشدنی قدرت است! نه دین بر چنین حرفی صحّه می گذارد، و نه عقل!

آیا مثلا امام خمینی(ره) انسان محافظه کاری بود که فسادها و کاستی های حکومت، و هرکجا که منافع حکومت با نظر اسلام تعارض داشت را بپوشاند یا آن را فریاد میزد؟
امروز هم مقام معظم رهبری را می بینیم که به صورت شفاف هر کجا که فسادی بوده با صدای رسا آن را فریاد زده اند، هرگز محافظه کارانه رفتار نکرده اند؛ در قضیه حقوق های نجومی، در مسئله هسته ای و سرمایه ملی، در حفظ جنگل ها، در جدیت مسئولین فرهنگی، و...
تازه اینها پشت تریبون عمومی است، اشخاصی که از نزدیک در جلسات خصوصی ایشان با دولت حضور یافته اند از جدیتی چند برابری در جلسات خصوصی سخن میگویند، همانطور که خود ایشان هم فرمود:

«بنده در دولتهای مختلف، گاهی اوقات اعتراضهای سختی داشتم به مسئولین گوناگون. حالا ما این اعتراضها را معمولاً جلوی مردم و در مظهر افکار عمومی نمی‌آوریم؛ چون مردم از دعوا و اوقات‌تلخی و مانند اینها خیلی خوششان نمی‌آید، فایده‌ای هم ندارد؛ امّا با خود مسئولین کشور بنده گاهی اوقات، اوقات‌تلخی‌های زیادی داشتم»(بیانات در دیدار کارگران، دهم اردیبهشت نود و شش)

یا در مورد این جملات:
"ما برای به صلاح آوردن وضع امت، اول باید خود را اصلاح کنیم. نه این که به جای این کار، حکومت و امارت را هم به دست گیریم تا مسئولیت بقیه تباهی­ها هم به گردن ما بیفتد و ما یگانه مسئول همه مفاسد باشیم... آن وقت همان مردمی که فسادهای موجود در حکومت ما را حمل بر صحت می­کردند یا به گردن دیگران می­انداختند تا ما تبرئه شویم، همان مردم، در مورد مفاسدی هم که ما مسئول حقیقی آن نیستیم، ما را مسئول می­شناسند"

این اشکال هم اگر وارد باشد به حکومت معصومین هم وارد است، مگر علی(علیه السلام) در کاستی هایی که او مقصرش نبود کم دشنام و ناسزا شنید؟
باید توجه کرد که اگر در مفسده ای که در حاکمیت اتفاق می افتد، فقیه مقصر است اصلا سکوت جایز نیست، چنین فقیهی اصلا صلاحیت ولایت نداشته و خود شارع هم راضی به حکومت او نیست؛ ما از ولایت فقیه به دنبال اجرای اسلام هستیم وگرنه فقیه را والی نمیکردیم!
اما اگر فقیه مسئول این مفاسد نیست خب باید مردم را آگاه کرد نه اینکه فقیه را کنار گذاشت! این در زمان ائمه معصومین هم بود که مردم کاستی هایشان را به پای ایشان می نوشتند اما کسی اشکال از معصوم نمیگیرد، اشکال از این مردم است، باید مردم را متوجه وظائف حاکم کرد و اینکه هر مشکلی در جامعه وجود دارد از حاکم نیست.

باید مردم را آگاه کرد که ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی یکی از فاکتورهای حاکمیت دین است نه همه ی آن! حتی اگر علی(علیه السلام) هم در جامعه ای حاکم باشد بدون کمک سایر مسئولین جامعه ی ایده آلی از نظر اسلامی شکل نخواهد گرفت؛ حاکم تمام جامعه نیست.
ما این را در تاریخ می بینیم که علی(علیه السلام) چه خون دلی خورد بر اینکه آنچه در دل دارد را در جامعه محقق سازد تا حدی شد و تا حدی نشد! اما بالاخره حکومت علی(علیه السلام) با این کارشکنی ها و مشکلات بهتر از حکومت غیر علی(علیه السلام) بود.

بحث بر سر یک قاعده کلی است، حالا تمام فقها خاک پای علی(علیه السلام) هم نمیشوند اما ما چطور توقع داریم ولایت فقیه معجزه ای کند که علی(علیه السلام) هم نکرد! چطور توقع داریم با ولایت فقیه همه چیز درست شود در حالی که با علی(علیه السلام) هم نشد.

ایراد بزرگتر آنکه طبق آنچه در متن آمده ایشان به مرحوم نائینی گفته اند:
"بیانات و استدلالهای شما، اگر هم به لحاظ نظری درست باشد، و فرضاً ما برای قبول نظریه شما، حتی نظریه شیخ الطائفه و شیخ اعظم (شیخ انصاری) را رد کنیم و ایرادات ایشان و بسیاری از فقهای بزرگ را بر نظریه­ای که شما پذیرفته­اید ندیده بگیریم ـ و من دون ذلک خرط القتاد ـ ولی با مشکلاتی که در مرحله عمل گریبان ما را می­گیرد چه کنیم؟"

چنین حرفی واقعا از یک مجتهدی که توجه داشته باشد صادر نمیشود! فرض پذیرش استدلال ولایت فقیه به لحاظ نظری یعنی فرض اینکه خداوند جز به ولایت فقیه راضی نیست، در این صورت اینکه در عمل به آن تعلل کرده و بهانه بتراشیم چه توجیهی دارد؟! یعنی خداوند به چیزی امر کرده است که وقوعا ناشدنی است؟! توجه کنید اشکالات ایشان به ولایت فقیه که بعد از این کلام ایشان آمده ناظر به زمان آخوند خراسانی نیست، بلکه ایشان در این اشکالات میگوید مطلقا ولایت فقیه در عمل این اشکالات را دارد، خب آیا شارع نعوذبالله از این مشکلات غافل بوده که چنین حکمی کرده است؟ این چه حرفی است که بگوییم از نظر تئوریک ولایت فقیه اشکالی ندارد، اما از نظر عملی مفسده دارد!
بنابراین از نظر بنده مهمترین قرینه برای اینکه صدور چنین متنی از آخوند خراسانی در نهایت استبعاد است متن خود آن، و سستی استدلال­های آن است!

پی نوشت ها:
1. ر.ک: حاکمیت سیاسی فقیهان از دیدگاه آخوند خراسانی، نوشته علیرضا جواد زاده، یا به این لینک: http://moaser.iki.ac.ir/node/172

موضوع قفل شده است