مقصود از این مطلب در جمع قرآن چیست ؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مقصود از این مطلب در جمع قرآن چیست ؟

با سلام
وقال في الاستيعاب

كان زيد عثمانيا ولم يكن فيمن شهد شيئا من مشاهد علي عليه السلام مع الانصار. فظهر
أن السبب الحامل لهم على تفويض جمع القرآن إليه أولا، وجمع الناس على قراءته ثانيا
تحريف الكلم عن مواضعه، وإسقاط بعض الايات الدالة على فضل أهل البيت عليهم السلام
والنص عليهم، كما يظهر من الاخبار المأثورة عن الائمة الاطهار عليهم السلام، ولو
فوضوا إلى غيره لم يتيسر لهم ما حاولوا. ومن جملة القراءات التي حظرها وأحرق المصحف
المطابق لها قراءة أبي بن كعب ومعاذ بن جبل، وقد عرفت في بعض الروايات السابقة أن

النبي صلى الله عليه وآله أمر بالاخذ عنهما. بحار الانوار ج31 ص 216

کارشناس بحث : صدیقین


با سلام

اخباریون بعلت اخباری که اصحاب پیامبر (ص) در اختلاف قرائات و جمع قرآن پیدا کردند و به مرور زمان به کتب شیعه سرایت نمود حکم به تحریف قران نمودند .

البته آتش این فتنه هم از همان زمان پیامبر (ص) و عدم امتثال اوامر ایشان در اطاعت امام علی (ع) که اعلم اصحاب به قرآن بود شروع شد و در خلافت عثمان به اوج خود رسید .


http://javdan.blogfa.com/cat-38.aspx
اما بعقیده شیعه قرآن کریم ، بعلت تواتر نمی تواند تحریف شده باشد مگر در جزئیاتی بسیار اندک که ضرری به اصل نمی زند .

خیر البریه;262455 نوشت:
اما بعقیده شیعه قرآن کریم ، بعلت تواتر نمی تواند تحریف شده باشد مگر در جزئیاتی بسیار اندک که ضرری به اصل نمی زند .


با عرض سلام

اما نظر علامه مجلسي خلاف شماست :و في بعض النسخ عن هشام بن سالم موضع هارون بن مسلم، فالخبر صحيح و لا يخفى أن هذا الخبر و كثير من الأخبار الصحيحة صريحة في نقص القرآن و تغييره، و عندي أن الأخبار في هذا الباب متواترة معنى، و طرح جميعها يوجب رفع الاعتماد عن الأخبار رأسا بل ظني أن الأخبار في هذا الباب لا يقصر عن أخبار الإمامة فكيف يثبتونها بالخبر.

فإن قيل: إنه يوجب رفع الاعتماد على القرآن لأنه إذا ثبت تحريفه ففي كل آية يحتمل ذلك و تجويزهم عليهم السلام على قراءة هذا القرآن و العمل به متواتر معلوم إذ لم ينقل من أحد من الأصحاب أن أحدا من أئمتنا أعطاه قرانا أو علمه قراءة، و هذا ظاهر لمن تتبع الأخبار، و لعمري كيف يجترئون على التكلفات الركيكة في تلك الأخبار مثل ما قيل في هذا الخبر إن الآيات الزائدة عبارة عن الأخبار القدسية أو كانت التجزية بالآيات أكثر و في خبر لم يكن أن الأسماء كانت مكتوبة على الهامش على سبيل التفسير و الله تعالى يعلم و قال السيد حيدر الآملي في تفسيره أكثر القراء ذهبوا إلى أن سور القرآن بأسرها مائة و أربعة عشر سورة و إلى أن آياته ستة آلاف و ستمائة و ست و ستون آية و إلى أن كلماته سبعة و سبعون ألفا و أربعمائة و سبع و ثلاثون كلمة، و إلى أن حروفه ثلاثمائة آلاف و اثنان و عشرون ألفا و ستمائة و سبعون حرفا و إلى أن فتحاته ثلاثة و تسعون ألفا و مائتان و ثلاثة و أربعون فتحة، و إلى أن ضماته أربعون ألفا و ثمان مائة و أربع ضمات و إلى أن كسراته تسع و ثلاثون ألفا و خمسمائة و ستة و ثمانون كسرة، و إلى أن تشديداته تسعة عشر ألفا و مائتان و ثلاثة و خمسون تشديدة، و إلى أن مداته ألف و سبعمائة و أحد و سبعون مده و إلى أن همزاته ثلاث آلاف و مائتان و ثلاث و سبعون همزة ....

مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول

با سلام

در قضاوت بايد همه جانبه نگريست مثلا نظر همین علامه مجلسی در بحار خلاف نظرش در مرآتش است آنجا که گفته :

(فان قال قائل: كيف يصح القول بأن الذي بين الدفتين هو كلام الله تعالى على الحقيقة من غير زيادة ولا نقصان وانتم تروون عن الائمة(ع) انهم قرأوا: (كنتم خير أئمة أُخرجت للناس) وكذلك: (جعلناكم أئمة وسطاً)، وقرأوا: (ويسئلونك الأنفال)، وهذا بخلاف ما في المصحف الذي في أيدي الناس؟.
قيل له: قد مضى الجواب عن هذا، وهو: ان الاخبار التي جاءت بذلك اخبار آحاد لا يقطع على الله بصحتها، فلذلك وقفنا فيها ولم نعدل عما في المصحف الظاهر على ما أمرنا به حسب ما بينّاه، مع أنه لا ينكر أن تأتي القراءة على وجهين منزلتين احدهما ما تضمنه المصحف والثاني ما جاء به الخبر كما يعترف مخالفونا به من نزول القرآن على وجوه شتى (البحار 92: 75 وهو في المسائل السروية للشيخ المفيد : 82).

که حق هم همین است و اخبار تحریف همه آحاد هستند و قرآن متواتر ضمن اینکه اخبار عدم تحریف هم کم نیستند .

همچنین وجهی دیگر که مثل شیخ صدوق رحمه الله گفته اند در این اخبار منظور قرآن نیست بلکه همان وحی یا فرقان است که سنت هم نام دارد و در کنار قرآن بر پیامبر (ص) نازل شده :

وبهذا المعنى صرح ابن بابويه في الاعتقادات بقوله: أنه قد نزل من الوحي الذي ليس بقرآن ما لو جمع إلى القرآن لكان مبلغه مقدار سبع عشرة ألف آية, ....الخ. (الاعتقادات: 85).

http://sites.google.com/site/hojjah/forghan.doc

نکته آخر اینکه همانطور که مکرر گفته شد منشا ومنبع این اخبار از همان اختلاف اول بین اصحاب شروع شد و بتدریج منتشر گشت مثلا همین علامه مجلسی ومحدث نوری 1100 سال بعد از جناب عمر و عایشه و ابن مسعود و ابی بن کعب و....سخن از تحریف گفتند و جناب بخاری ومسلم هم 100 سال قبل از کلینی وصدوق و ... صریحتر و صحیحتر وخطرناکتر از شیعه سخن از تحریف گفتند :

تحریف قرآن نزد اهل سنت :

http://hojjah.googlepages.com/tahrif.ghoran.sonnah.zip

سلام به شما پرسشگر گرامی

روایاتی با این مضمون وارد شده و اگر هر روایتی از این دست را پاسخ دهیم، متن روایت مشابه دیگر، مورد پرسش و پاسخ قرار می گیرد و به طور طبیعی بحثی طولانی خواهد شد، لذا به جای بررسی دانه با دانه این گونه روایات، مناسب اینست که مطلب را در بحث کلانش بررسی کنیم و ببینیم آیا در قرآن تحریفی صورت گرفته یا نه؟

قرآن پژوهان و مفسران برای تحریف تا هفت معنا برشمرده‌اند، اما معنایی که مرکز گفت و گو شده (و شاهد بحث ماست)، عبارت است از: پدید آمدن هرگونه زیاده یا کاستی در متن قرآن موجود.

تحریف به زیاده، معتقدان چندانی ندارد و تقریباً نظریه‌ای متروک است. بیشتر بحث در دایره تحریف به کاستی و نقصان در قرآن مطرح شده که اکثر دانشمندان مسلمان – اعم از شیعه و سنی – با ردّ هرگونه ادعای تحریف این گونه در قرآن، به دلایل زیادی استناد کرده‌اند تا پیراستگی ساحت قرآن مجید را از هرگونه دخل و تصرف به اثبات برسانند.

قرآن کریم معجزه جاویدان و سند رسالت پیامبر گرامی اسلام و تنها کتاب آسمانی تحریف نشده است، چرا که خدای سبحان، حفظ و نگهداری آن را صریحا تضمین نموده است:

إنّا نحن نزّلنا الذکر و إنّا له لحافظون
ما قرآن را نازل کردیم و ما خود نگهدار آن خواهیم بود (حجر/9)


قرآن کتابی است که غبار باطل و تحریف، هرگز ساحت پاکش را آلوده نخواهد کرد:

وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌ ، لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ (فصلت/41و42)
و اين كتابى است قطعاً شكست ناپذير ، كه هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است


برخی دلایل عدم تحریف قرآن


گذشته از دلایل قرآن (که دو نمونه اش ذکر شد)، دلایل زیادی بر عدم تحریف قرآن اقامه شده که چند نمونه اش ذکر می شود:

1. گواهی تاریخ


بنا به گواهی تاریخ، امکان تحریف و دستکاری قرآن وجود نداشته؛ زیرا قرآن کتابی است که از روز اوّل مورد عنایت و اهتمام مسلمانان بوده است. قرآن برای مسلمانان همه چیز بوده است: قانون اساسی، دستور عمل زندگی، برنامه حکومت، کتاب مقدس آسمانی و رمز عبادت و بندگی. قرآن کتابی بود که مسلمانانِ همواره در نماز و مسجد و خانه و میدان جنگ، به هنگام رو به رو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانیت مکتب، از آن استفاده می کردند. اصولاً تنها کتابی که در همه محافل مطرح بود و هر فردی را از آغاز عمر با آن آشنا می کردند و هر کس می خواست درسی از اسلام بخواند، آن را به او تعلیم می دادند، قرآن مجید بود. مسلمانان سخت به یادگرفتن و حفظ آن اهمیت می دادند. جالب اینکه شخصیت افراد در صدر اسلام بعضا به این شناخته می شد که چه اندازه از آیات را حفظ کرده باشند. شمار حافظان قرآن به اندازه ای زیاد بود که در تواریخ می خوانیم در یکی از جنگ‌ها که زمان ابوبکر واقع شد، چهارصد نفر از قاریان قرآن به قتل رسیدند. در داستان "بئر معونه" (یکی از آبادی‌های نزدیک مدینه) و جنگی که در آن منطقه در زمان حیات پیامبر(ص) اتفاق افتاد، می خوانیم که جمع کثیری از قاریان در حدود هفتاد نفر شربت شهادت نوشیدند. (1)

از این مطالب روشن می شود که حافظان و قاریان و معلّمان قرآن آن قدر زیاد بودند که تنها در یک جنگ این تعداد شهید شدند، چرا که قرآن فقط قانون اساسی برای مسلمانان نبود، بلکه همه چیز آن‌ها بود، مخصوصاً در آغاز اسلام که هیچ کتابی جز آن نداشتند و تلاوت و قرائت و حفظ و تعلیم و تعلّم مخصوص قرآن بود. قرآن یک کتاب متروک در گوشة خانه و یا مسجد که گَرد و غبار فراموشی روی آن نشسته باشد نبود تا کسی از آن کم کند یا بر آن بیفزاید.

حفظ قرآن به عنوان یک سنت و عبادت بزرگ همیشه میان مسلمانان مطرح بوده و هست، نیز بعد از پیدا شدن صنعت چاپ که سبب شد این کتاب به عنوان پرتیراژترین کتاب در کشورهای اسلامی چاپ و نشر گردد، باز حفظ قرآن به عنوان یک سنت دیرینه و افتخار بزرگ، موقعیت خود را حفظ کرد، به طوری که در هر شهر و دیار همیشه جمعی حافظ قرآن بوده و هستند. اکنون در بعضی کشورهای اسلامی مدرسه‌هایی وجود دارد که برنامه شاگردان آن در درجة اوّل حفظ قرآن است. سنت حفظ قرآن از عصر پیامبر(ص) و به دستور و تأکید آن حضرت در تمام قرون ادامه داشته است. هم چنین سنت قرائت قرآن در شب‌ها و روزهای متعدد و ثواب بسیاری که برای قرائت ذکر شده است. با چنین وضعی اصولاً تحریف قرآن امکان پذیر نبوده است.

2. وجود کاتبان وحی:


نویسندگان وحی کسانی بودند که بعد از نزول آیات بر پیامبر و قرائت آیات توسط حضرت رسول، متن آیات را می نوشتند. دانشمندان علوم قرآنی شمار حافظان را از چهارده تا چهل و سه نفر نوشته اند.

بنا به نقل ابوعبدالله زنجانی در کتاب تاریخ قرآن، پیامبر (ص) نویسندگان متعددی داشت که وحی را یادداشت می کردند و تعدادشان چهل و سه نفر بود که بیش از همه

امیر مؤمنان (ع) و زید بن ثابت در امر کتابت قرآن ملازم پیامبر در این رابطه بودند. (2)

آنها در برخی موارد آنچه را که نوشته بودند، برای پیامبر می‌خواندند تا هر گونه اشتباه احتمالی رفع شود. کتابی که این همه نویسنده داشته، چگونه ممکن است تحریف شود؟

ادامه...

3. دعوت همه پیشوایان اسلام به قرآن موجود:
بررسی کلمات پیشوایان بزرگ اسلام نشان می دهد که ایشان از آغاز اسلام، مردم را به تلاوت و عمل به قرآن موجود دعوت می کردند، و این ثابت می‌کند که کتاب آسمانی به صورت یک مجموعه دست نخورده در همه اعصار، از جمله صدر اسلام موجود بوده است. مولای متقیان علی (ع) بعد از رسیدن به خلافت هیچ اشاره ای به کم یا زیاد شدن قرآن نفرمود؛ نه تنها این کار را نکرد،‌ بلکه بارها مردم را به عمل و چنگ زدن به قرآن موجود دعوت نمود و اگر کم و زیادی در قرآن پیش آمده بود، مسلّماً آن حضرت در دوران حکومتش، قرآن اصلی را بر مردم عرضه می نمود.

4. خاتمیت:
پس از قبول خاتمیت پیامبر(ص) و این که اسلام آخرین آیین الهی است و برنامه آسمانی قرآن تا پایان جهان به عنوان چراغ راه بشریت برقرار خواهد بود، چگونه می توان باور کرد که خدا این یگانه سند اسلام و یگانه برنامه سعادت را پاسداری نکند؟

یکی از دلایل بعثت انبیا و تشریع دین جدید، تحریف کتاب آسمانی پیشین بود. اگر در قرآن تحریف صورت گرفته بود، لازم می آید که خدای سبحان با ظهور پیامبری جدید و کتابی تازه، تحریف ها را بنماید و راه را از بیراهه به بشر نشان دهد، و حال آنکه می دانیم پیامبر اسلام، خاتم پیامبران است و دین اسلام تنها دین جاوید و کاملی است که دین جدیدی پس از آن نخواهد آمد:

ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ... (احزاب/40)
محمّد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ولى فرستاده خدا و آخرين پيامبران است


الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً فَمَنِ اضْطُرَّ في‏ مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (مائده/3)
امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم


با توجه به دلایلی از این دست، علما و دانشمندان و مفسران اسلامی، با قاطعیت تمام، تحریف قرآن را ردّ کرده و معتقدند قرآن مجید به هیچ وجه تحریف نشده و نخواهد شد.

علامه طباطبایی می نویسد: «یکی از ضروریات تاریخ اسلام این است که در 14 قرن قبل، محمد(ص) مبعوث به نبوت شده، کتابی آورده که آن را قرآن نامیده، در طول حیاتش مردم را به آن شریعت دعوت کرده، نیز از مسلّمات تاریخ است که با همین قرآن تحدّی کرده و آن را معجزه نبوت خود خوانده، نیز هیچ حرفی نیست که قرآن موجود همان قرآنی است که او آورده و برای بیشتر مردم معاصر خودش قرائت کرده است».(3)

شیخ صدوق عقیده بر «مصونیت قرآن از تحریف» را از اصول شیعه دانسته و می نویسد : «اعتقاد ما بر این است قرآنی که بر پیامبر نازل گردیده، همین قرآن موجود است که در دسترس همه مردم قرار دارد، با 114 سوره، بی کم و کاست و هر کس به ما نسبت دهد که می‌گوییم قرآن [در واقع] بیش از این بوده است، مسلّماً دروغگو می باشد». (4)

پی نوشت‌


-------------------
1. تفسیر نمونه، ج11، ص 23.
2. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ص 24.
3. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج 12، ص 150.
4. باب حادی عشر (اعتقادات صدوق)، ص 93.

چند نکته کلی درباره روایاتی که درباب تحریف قرآن وارد شده:

۱. بخشی از احاديثی که در اين زمينه وارد شده، جعلی و ضعيف است. اين نکته با اندکی توجه به سند اين روايات کاملا مشخص می‌شود.

۲. در برخی از این احادیث هم آمده است که مخالفان اهل بيت، قرآن را تحريف کرده‌اند. منظور برخی از اين روايات،
تحريف معنوی قرآن و برداشت های نادرست از آيات آن است، و نه تحریف لفظی.

۳. در دسته پر تعدادی از اين روايات، الفاظی به عنوان تکميل آيات ذکر شده است، مثلا در مورد آيه ابلاغ (مائده/67) _که مربوط به جريان عيد غدير و نصب علی (ع) است_، در رواياتی آمده که: «بلّغ ما انزل اليک فی علي». اين گونه روايات باعث شده عده‌ای گمان کنند قرآن تحريف شده است و مثلا لفظ «فی علی» جزو آیه بوده و بعد دشمنان آن را حذف کرده اند! در حالی که با دقت در مجموعه این روايات مشخص می‌شود که پيشوايان ما در صدد تفسير و بيان منظور آيات بوده‌اند و اینکه آیه درباره چه کسی و به چه مناسبتی نازل شده، و منظورشان تغيير يافتن لفظ آيات نبوده است.

۴. در بعضی روايات هم آمده است که پس از رحلت پيامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) قرآن را جمع‌آوری کردند ولی مسلمانان قرآن ايشان را نپذيرفتند و ایشان هم فرمود که دیگر آن را نخواهید دید. بر همين اساس گروهی گمان کرده‌اند که آن قرآن با اين قرآنی که اکنون در اختيار ماست تفاوت دارد. اين در حالی است که با دقت در اين روايات مشخص می‌شود خصوصيت مهم قرآن امام علی (ع) اين بوده که در حاشیه هر آيه، شأن نزول و تفسير و تأويل آن آيه را هم نوشته بودند. در حالی که در قرآنهای معمولی چنين حقايقی درج نشده است، و سخنی از تفاوت متن آیات نیست لذا متن آن قرآن با قرآن هايی که اکنون در اختيار مسلمانان است هيچ تفاوتی نداشته است.

۵. اگر رواياتی وجود دارد که در ظاهر از تحريف نقصانی قرآن سخن می‌گويد، در مقابل، روايات معتبر و صحیح زیادی هم وارد شده که پیشوایان ما به همین قرآن فعلی ارجاع داده اند و آن را معتبر و حجت دانسته اند.

برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به:

علوم قرآنی، استاد محمد هادی معرفت، ص 369 تا پایان (مصونیت قرآن از تحریف).


نزاهت قرآن از تحریف، آیة الله جوادی آملی.

صدیقین;264040 نوشت:
علوم قرآنی، استاد محمد هادی معرفت، ص 369 تا پایان (مصونیت قرآن از تحریف). نزاهت قرآن از تحریف، آیة الله جوادی آملی.

در جلد نخست معجم الرجال الحديث جناب خوبي( احتمالا سومين باب ) بابي است با عنوان اثبات عدم تحريف قرآن كه آنجا هم بحث مبسوطي ذكر شده.

bina88;264049 نوشت:
در جلد نخست معجم الرجال الحديث جناب خوبي( احتمالا سومين باب ) بابي است با عنوان اثبات عدم تحريف قرآن كه آنجا هم بحث مبسوطي ذكرشده
سلام دوست عزیز

بنده به رجال مذکور مراجعه نمودم اما در هیچ بابی، بحثی درباره اثبات عدم تحریف قرآن نیافتم. «معجم رجال الحديث» چنان كه از نامش پيداست درباره رجال و روات حدیث است. آيت الله خويى مؤلف این کتاب 23 جلدی، سعى كرده درباره هر راوى تا حد ممكن اطلاعات جامعى ارائه دهد تا محقق، محتاج مراجعه به كتب ديگر رجال نشود.

آیة الله خویی در مقدمه کتاب دیگرش، «البیان فی تفسیر القرآن»، از صفحه 197 تا 234 بحثی آورده با عنوان «صیانة القرآن من التحریف» که در این بحث، درباره عدم تحریف قرآن مطالب مبسوطی ارائه نموده و با دلایل متین و استوار از ساحت قدسی قرآن دفاع کرده و هر گونه اتهام قول به تحریف را از شیعه ناروا و مردود دانسته است. عناوین کوچک تر این بحث چنین است:

صيانة القرآن من التحريف:

معنى التحريف
رأي المسلمين في التحريف
نسخ التلاوة
التحريف و الكتاب
التحريف و السنة
ترخيص قراءة السور في الصلاة
دعوى وقوع التحريف من الخلفاء
شبهات القائلين بالتحريف


موضوع قفل شده است