شیعه شدن ایرانیان

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیعه شدن ایرانیان

میدانیم که ایرانیان تا قبل از صفویان بجز نقاط محدودی پیرو مذهب تسنن بودند،
آیا صحیح است بگوییم ایرانیان به زور سرنیزه صفویان به مذهب تشیع گرویدند؟

[=Century Gothic]با سلام

سؤال شما بسیار مفصل است در عین حال امیدواریم با پاسخ مختصر ما و رجوع حتمی شما به منابعی که ذکرخواهیم کرد مسأله واضح و روشن گردد.
مسأله حقانیت دین اسلام، از دو دیدگاه قابل بررسی است:یکی نگرش عاطفی و دیگری عقلی و معرفتی.
الف) از نظر عاطفی و روان‏شناختی (Psychologic)، هر کسی ممکن است ابتدا دین، مرام، مسلک و فرهنگ خود
ونیاکان و یا حتی نژاد خویش را برتر از مرام و مسلک دیگران بپندارد و تا زمانی که شخص در چنین گرایشی محصور بماند
و پرده پندار را با تیغ عقل و معرفت ندرد یک احتمال آن است که تا «ابدالدهر در جهل مرکب» بماند و احتمال دیگر آن که
ره‏یافته و از گمراهی رسته باشد.
ب ) از دیدگاه عقلی و معرفتی (Cognitive)، هر انسانی می‏تواند بر اساس خرد و اصول منطقی مشترک بین همه
انسان‏ها - که موهبتی الهی بوده و در متون اسلامی «پیامبر باطنی» نامیده شده است - به تحقیق و پژوهش تطبیقی بین
دین خود و دیگر ادیان و مسلک‏ها بشتابد؛ در این صورت می‏تواند دین حق و کامل را بر اساس امتیازاتی که بر دیگر ادیان
دارد بشناسد و از آن پیروی کند. یکی از امتیازات بزرگ اسلام همین است که جهانیان را به چنین فرآیندی دعوت نموده و
فرموده است:«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه؛ مژده ده بندگانی را که سخنان و منطق‏های مختلف را شنیده و پس ازجست و جو برترین را برمی‏گزینند». نکته بسیار جالب توجه آن است که بسیاری از پژوهشگران غربی در قرون اخیر از امتیازات اسلام بر دیگر ادیان در ابعاد مختلف سخن گفته و به ضعف دین و آیین خویش در برابر دین خاتم اذعان نموده‏اند.
بهترین و برترین دین آن دینی است که جوابگوی همه نیازهای انسان در دنیا و موجب سعادت او در آخرت باشد وسایر ادیان آسمانی گرچه برای مردم زمان خود مناسب بوده‏اند، ولی جامعیت دین اسلام را نداشته‏اند. علت آن نیز نبودن زمینه و آمادگی در مردم آن زمان‏ها بوده است؛ چون افراد بشر در همه زمان‏ها از نظر فهم و درک مطالب یکسان نیستند.
آنان مانند دانش ‏آموزانی هستند که هر کدام آمادگی برای شرکت در کلاس مخصوصی را دارند و آنچه برای کلاس اول
ابتدایی به عنوان درس مطرح می‏شود یا آنچه در سطح متوسطه و کارشناسی و بالاتر در نظر گرفته می‏شود فرق می‏کند وچون از زمان ظهور اسلام به بعد رشد فکری بشر رو به کمال بود و روز به روز کامل‏تر می‏شد؛ ازاین‏رو دینی هم که برای هدایت چنین افرادی در نظر گرفته شده کامل‏تر و جامع‏ترین دین می‏باشد.
قرآن نیز صریحاً این معنا را بیان می‏کند که:«إنّ
الدین عنداللّه‏ الاسلام و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه؛
تنها دین کامل از نظر خدا اسلام است و هرکس در آخرت با دینی غیر از این دین داشته باشد پذیرفته نیست».
حقانیت دین اسلام و برتری آن بر سایر ادیان الهی، با اندک تأملی آشکار و روشن می‏شود؛ زیرا در کتاب‏های آسمانی
مثل تورات و انجیل، مطالب تحریف شده است و عقاید نادرستی نسبت به خدا و برخی از پیامبران الهی در آنها وجوددارد.
افزون بر آن دین اسلام از همه ادیان کامل‏تر است، و در بردارنده همه معارف مورد نیاز زندگی مادی و معنوی فرد وجامعه‏است، و علاوه بر معارفو اصول‏فکری و اعتقادی واخلاقی، دارای‏برنامه‏های اجتماعی، سیاسی و حکومتی‏است.
برای آگاهی بیشتر ر . ک :
1- دفاع از اسلام دکتر واکلیدی
2- پیامبر اسلام از نظر دانشمندان شرق و غرب
3- اسلام و انتقادات غرب محمد عبدالغنی حسن، ترجمه:انصاری
4- عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن جان دیون پورت
5- تمدن اسلام و عرب گوستاولوبون
6- فرهنگ اسلام در اروپا زیگرید هونکه
7- دانشمندان را به گواه می‏گیریم مهدی نیری (پاشا)
8- محمد پیامبری که از نو باید شناخت کنستان ویرژیل کتورگیو، ترجمه:محمدی
9- )Islam of Prophet Holy The of Impaet The Iran ( اما راجع به حقانیت تشیّع باید بگوییم مسأله تشیع نیز از دو دیدگاه قابل بررسی است:
الف) دیدگاه منطقی؛ در این نگرش فلسفه تشیع به طور کلی و جایگاه اصلی آن در مکتب گران قدر اسلام بررسی می‏شود.
تشیع؛ یعنی، مکتب اهل بیت(ع) و چیزی جزهمان اسلام واقعی نیست که با اشاره پیامبر و از زمان خود ایشان به وجود
آمد و در واقع تسنن (مکتب خلفا) نوعی تحزب و انشعاب از مسیر اصلی اسلام است که مبدأ آن اجتماع سقیفه می باشد.
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1- تشیع مولود طبیعی اسلام سید محمدباقرصدر 2- شیعه در اسلام علامه طباطبایی 3- آنگاه هدایت شدم دکتر تیجانی ب ) دیدگاه تاریخی؛ از نظر تاریخی گرایش ایرانیان به مکتب اهل‏بیت(ع) علل متعددی دارد؛ از جمله:
1) برخورد خلفا با ایرانیان تبعیض‏آمیز بوده و در دعاوی حقوقی جانب اعراب را مقدم می‏داشتند؛ در صورتی که سیره
امامان شیعه پافشاری بر عدالت در حق هر کس و از هر نژاد بوده است.
2) ایرانیان بیش از اعراب به تحقیق و کاوش‏های عمیق در متون دینی پرداختند به گونه‏ای که بسیاری از فحول علما و
بیشتر صاحبان صحاح اهل تسنن ایرانی می‏باشند و این مسأله باعث شد که رفته رفته ایرانیان هم با سخنان پیامبر(ص)
درباره اهل بیت (ع) بیشتر آشنا گردند و هم با ذخایر علمی به جای مانده از ائمه اطهار(ع). در نتیجه به تدریج در طی قرون
متمادی گرایش شیعی در ایران گسترش یافت تا هم اکنون که اکثریت قاطع جامعه ما را پوشش داده است.
3) غالبا خلفا در ایران سلطه کمتری داشته و کمتر توانسته‏اند سیاست سانسور و خفقان خود را عملی سازند. از
همین‏رو ایرانیان با آزادی بیشتر به بررسی های عمیق دینی پرداخته و آزادانه توانسته‏اند پیام واقعی دین را کشف و تبلیغ
نمایند.
برای آگاهی بیشتر ر.ک:خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری.
http://www.jawab.ir

سلام، واقعاً تشکر میکنم به خاطر این حس تعهدی که در شما و دیگر کارشناسان این سایت وجود داره، که این عین اخلاق اسلامی است.

رضا;179045 نوشت:
[=Century Gothic]با سلام
سؤال شما بسیار مفصل است در عین حال امیدواریم با پاسخ مختصر ما و رجوع حتمی شما به منابعی که ذکرخواهیم کرد مسأله واضح و روشن گردد.

سؤال من در واقع یک جواب آره یا نه داره ولی در کنار خودش مسائل اساسی دیگری هم پیش میاره که شما در حد وسعتون به اونها پرداختید. هرچند مسئله اصلی من یه بحث تاریخی و هویتی بود.

نقل قول:
[=Century Gothic]مسأله حقانیت دین اسلام، از دو دیدگاه قابل بررسی است:یکی نگرش عاطفی و دیگری عقلی و معرفتی.
الف) از نظر عاطفی و روان‏شناختی (Psychologic)، هر کسی ممکن است ابتدا دین، مرام، مسلک و فرهنگ خود
ونیاکان و یا حتی نژاد خویش را برتر از مرام و مسلک دیگران بپندارد و تا زمانی که شخص در چنین گرایشی محصور بماند
و پرده پندار را با تیغ عقل و معرفت ندرد یک احتمال آن است که تا «ابدالدهر در جهل مرکب» بماند و احتمال دیگر آن که
ره‏یافته و از گمراهی رسته باشد.
ب ) از دیدگاه عقلی و معرفتی (Cognitive)، هر انسانی می‏تواند بر اساس خرد و اصول منطقی مشترک بین همه
انسان‏ها - که موهبتی الهی بوده و در متون اسلامی «پیامبر باطنی» نامیده شده است - به تحقیق و پژوهش تطبیقی بین
دین خود و دیگر ادیان و مسلک‏ها بشتابد؛ در این صورت می‏تواند دین حق و کامل را بر اساس امتیازاتی که بر دیگر ادیان
دارد بشناسد و از آن پیروی کند.

حرف شما متین ولی یه کم آرمان گرایانه است. باید بگم بیشتر آدم ها طبیعتاً اون موقعیتی که در اون قرار دارن رو برتر از دیگران میدونن مگه تو شرایط خاص تاریخی که دقیقاً سؤال من هم همینجا شکل میگیره یعنی دورانی که انسان های یک جامعه به این فکر میفتند که نگرش اونها به زندگی، افکارشون میتونه اشتباه باشه. این زمانی رخ میده که اونها با یک چالش قوی مواجه بشه مثل زمان پیامبران یا تغییر حکومت ها که هر کدوم از این شرایط یک جامعه رو تو یک گذرگاه مهم تاریخی قرار میده. اما تو بیشتر دوران های تاریخی اکثر آدمها حتی به این فکر نمیکنند که به چی اعتقاد دارند. فرهنگ ها و باورها به صورت موروثی به اونها میرسه و اونها هم به فرزنداشون منتقل میکنند. این که بگیم این جهل مرکبه یکم سخت گیرانه است.
به نظر من نمیشه از مردم عادی توقع داشت به تحقیق عالمانه در دین بپردازند و تمام گزینه های موجود رو پیش روی خودشون بگذارن و انتخاب کنن. حتی اگه اغراق نباشه انتخاب فارغ از تأثیر تبلیغات و القاعات غیرممکنه. شما در نظر بگیرید انتخاب مذهب تشیع برای عالم ترین فرد ایرانی و عالم ترین فرد مسیحی امریکایی در یک شرایط رخ نمیده و با هم تفاوت ماهوی داره. پس همواره میزانی از جبر فرهنگی و تاریخی بر انتخابهای ما سایه میندازه که تحقیق و تفکر ما میتونه اون رو به حداقل برسونه ولی هیچ وقت نمیشه این جبر رو به صفر رسوند.

نقل قول:
[=Century Gothic]
یکی از امتیازات بزرگ اسلام همین است که جهانیان را به چنین فرآیندی دعوت نموده وفرموده است:«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه؛ مژده ده بندگانی را که سخنان و منطق‏های مختلف را شنیده و پس ازجست و جو برترین را برمی‏گزینند».

کاملاً موافقم، تفکر یقیناً هم برای دنیای ما خوبه و هم آخرتمون. امیدوارم فراهم شدن شرایط این دستور دینی و تحقق اون رو بیش از پیش تو زندگی سیاسی و اجتماعی خودمون ببینیم.

نقل قول:

[=Century Gothic]نکته بسیار جالب توجه آن است که بسیاری از پژوهشگران غربی در قرون اخیر از امتیازات اسلام بر دیگر ادیان در ابعاد مختلف سخن گفته و به ضعف دین و آیین خویش در برابر دین خاتم اذعان نموده‏اند.
[=Century Gothic]
این حرفتون یه کم سوگیرانه و غیرمحققانه است. اثبات این حرف خیلی سخته.

نقل قول:
[=Century Gothic]بهترین و برترین دین آن دینی است که جوابگوی همه نیازهای انسان در دنیا و موجب سعادت او در آخرت باشد وسایر ادیان آسمانی گرچه برای مردم زمان خود مناسب بوده‏اند، ولی جامعیت دین اسلام را نداشته‏اند. علت آن نیز نبودن زمینه و آمادگی در مردم آن زمان‏ها بوده است. افراد بشر در همه زمان‏ها از نظر فهم و درک مطالب یکسان نیستند.

این یه استدلال ساده است که حقانیت اسلام رو تاحدی ثابت میکنه، هر چند امروزه نمیشه به این دلیل توقع داشت که دیگران هم مسلمان بشند. جمله آخرتون هم خیلی جمله درستیه، اما یه سؤال رو بر میانگیزه اون هم اینه که آیا این جمله شما به معنی تکامل در فهم بشر در دوران های مختلف تاریخی است یا به معنی نوسان در فهمه؟ که البته شما تاحدی در نقل قول بعدی به اون پرداختید.

نقل قول:
[=Century Gothic]آنان مانند دانش ‏آموزانی هستند که هر کدام آمادگی برای شرکت در کلاس مخصوصی را دارند و آنچه برای کلاس اول
ابتدایی به عنوان درس مطرح می‏شود یا آنچه در سطح متوسطه و کارشناسی و بالاتر در نظر گرفته می‏شود فرق می‏کند وچون از زمان ظهور اسلام به بعد رشد فکری بشر رو به کمال بود و روز به روز کامل‏تر می‏شد؛ ازاین‏رو دینی هم که برای هدایت چنین افرادی در نظر گرفته شده کامل‏تر و جامع‏ترین دین می‏باشد.

[=Century Gothic]
این استدلال شما دو تا مسئله ایجاد میکنه
1. مسئله مهم خاتمیت؛ که شما وقتی به درستی قائل میشید که ادراک و فهم انسانها در طول تاریخ متکامل میشه، پس چرا از یه دوران به بعد دیگه به پیغمبران نیازی ندارن
2. اگر انسانهای امروز فهیم تر از انسان های 1400 سال پیش اند پس چرا اینقدر ظلم و فساد و کفر تو جهان فراگیره

نقل قول:
[=Century Gothic]قرآن نیز صریحاً این معنا را بیان می‏کند که:«إنّ
الدین عنداللّه‏ الاسلام و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه؛
تنها دین کامل از نظر خدا اسلام است و هرکس در آخرت با دینی غیر از این دین داشته باشد پذیرفته نیست».

[=Century Gothic]
شما مطالب زیادی رو مطرح کردید و سعی کردید حقانیت دین اسلام رو از ابعاد مختلف بررسی کنید. [=Century Gothic]

نقل قول:
[=Century Gothic]حقانیت دین اسلام و برتری آن بر سایر ادیان الهی، با اندک تأملی آشکار و روشن می‏شود؛ زیرا در کتاب‏های آسمانی
مثل تورات و انجیل، مطالب تحریف شده است و عقاید نادرستی نسبت به خدا و برخی از پیامبران الهی در آنها وجوددارد.

[=Century Gothic]
کم لطفی نکنید، پذیرفتن حقانیت اسلام برای مسلمونها که غالباً بدون تفکر انجام میشه، برای غیرمسلمونها هم اگه به تغییر مذهب بیانجامه یعنی فرد یک «سونامی اعتقادی» درونش اتفاق افتاده پس چندان امر آسونی نیست. بله اگه ذهنی حتی الامکان خودش رو از قیود مختلف رها کنه و آزادانه به تفکر بپردازه که خیلی امر نادریه خصوصاً تو این دوران که تفکر پستمدرنیسم (متأسفانه) اینقدر شایع شده.
اعتقاد به تحریف تورات و انجیل هم مورد اعتقاد مسلمانان است و اصولاً دیدگاه ادیان دیگر به کتاب آسمانیشون با ما فرق داره که من فکر میکنم پرداختن به این مسئله خیلی دور شدن از اصل موضوع باشه.
[=Century Gothic]به خاطر کتابهایی که معرفی کردید تشکر میکنم:Gol:
[=Century Gothic]
شما در ادامه تحلیل خوبی برای دلایل گرایش ایرانیها به تشیع ارائه کردید. من ضمن اینکه هیچ کدوم از دلایل شما رو رد نمیکنم اما میگم این هیچ وقت به این معنا نیست که یک کشاورز ایرانی محققانه شیعه شد. اینها دلیل اصلی گرایش ایرانیها به تشیع نیستند چون ایرانی ها تا قبل از صفویان سنی بودند و در دوران صفویان شیعه شدند چیزی که گویا شما از پرداختن به اون ابا دارید. صفویان از لحاظ انگیزه های حکومتی و ظلمی که به مردم کردند با سلاطین قبل و بعدشون فرقی نداشتند، اما تبدیل به یکی از اثرگذارترین سلسله ها در تاریخ ایران شدند.

شاید این عبارت رو بشه گفت که این لطف خدا بوده که مکتب اهل بیت از طریق صفویه در ایران گسترده شود.

ضرب المثل;179162 نوشت:
سلام، [=Century Gothic]
کم لطفی نکنید، پذیرفتن حقانیت اسلام برای مسلمونها که غالباً بدون تفکر انجام میشه، برای غیرمسلمونها هم اگه به تغییر مذهب بیانجامه یعنی فرد یک «سونامی اعتقادی» درونش اتفاق افتاده پس چندان امر آسونی نیست.
[=Century Gothic]
شما در ادامه تحلیل خوبی برای دلایل گرایش ایرانیها به تشیع ارائه کردید. من ضمن اینکه هیچ کدوم از دلایل شما رو رد نمیکنم اما میگم این هیچ وقت به این معنا نیست که یک کشاورز ایرانی محققانه شیعه شد. اینها دلیل اصلی گرایش ایرانیها به تشیع نیستند چون ایرانی ها تا قبل از صفویان سنی بودند و در دوران صفویان شیعه شدند چیزی که گویا شما از پرداختن به اون ابا دارید.
صفویان از لحاظ انگیزه های حکومتی و ظلمی که به مردم کردند با سلاطین قبل و بعدشون فرقی نداشتند، اما تبدیل به یکی از اثرگذارترین سلسله ها در تاریخ ایران شدند.

شاید این عبارت رو بشه گفت که این لطف خدا بوده که مکتب اهل بیت از طریق صفویه در ایران گسترده شود.

[=Century Gothic]با سلام
دوست گرامی فکر میکنم کمی به بیراه رفتید !!
هرچند جواب سوال شما قبلا در سایت پاسخ داده شده !!

ایا اسلام به زور وارد ایران شده است؟

[=Century Gothic]اما مطالبی را به طور خلاصه ذکر میکنیم که به بیراه نرفته باشیم و بدانید کسی از عنوان کردن حقایق در اسک دین ابایی ندارد!
[=Century Gothic]علت تشیع شدن ایرانیان و نیز مسلمان شدنشان یک چیز می باشد و آن این است که ایرانی روح خود را با اسلام سازگار دید و گم گشته خویش را در اسلام یافت.

[=Century Gothic]آنها با توجه به اینکه مردمی صاحب تمدن بودند بیش از هر ملت دیگر به روح پیام و معنای باطنی تعالیم اسلام توجه داشتند به همین دلیل توجه ایرانیان به خاندان رسالت از هر ملت دیگر بیشتر بود و تشیع در میان ایرانیان نفوذ بیشتری یافت زیرا ایرانیان روح اسلام و معنی اسلام را در نزد خاندان رسالت یافته و تنها خاندان رسالت بودند که پاسخ گوی پرسش ها و نیازهای واقعی روح ایرانیان بودند.
[=Century Gothic] آن چیزی که بیش از هر چیز دیگر روح تشنه ایرانی را به سوی اسلام و عدل و مساوات اسلامی که در امام علی علیه السلام و اهل بیت او متجلی شده بود.

[=Century Gothic] زیرا ایرانی قرن ها از این نظر محرومیت کشیده بود و انتظار چنین چیزی را داشت.
[=Century Gothic]ایرانیان خاندان رسالت را پناهگاه عدل اسلامی می دیدند و شواهد تاریخی نشان دهنده این امر می باشد.
[=Century Gothic] بخصوص در زمان خلافت حضرت علی (ع)، از طرف دیگر حکام متعصب بنی امیه در سراسر سرزمین های تحت حاکمیت خویش میان عرب و غیرعرب تفاوت قائل شده و همین ناعدالتی باعث شد که ایرانیان به کمک خاندان بنی عباس آن حکومت را سرنگون کنند.
[=Century Gothic] ولی همین حکومت بنی عباس و حتی سایر حکومت های مستقل از خلفای عرب نیز نتوانست در طول تاریخ روح تشنه معنویت و عدالت ایرانی را سیراب کند و به همین دلیل مذهب تشیع در میان علما و مردم، همواره جایگاه خاص خود را داشته و دارد.
[=Century Gothic]ایرانیان فارغ از اینکه در ظاهر حکومت در دست چه کسی است به تعالیم متعالی و معنوی شیعه تمسک می جویند و در روش و شیوه زندگی شان بیشتر پیرو علماء و اندیشمندان اصیل شیعه هستند تا ساختارهای ظاهری حکومتی، هر چند که تلاش آنان این بوده است که حتی الامکان حکومت را نیز در دست گیرند ولی به دلیل رفت و آمد حکومت ها و ساختارهای ظاهری زندگی و قوانین حکومتی و بشری و ماندگار شدن دین و تعالیم عمومی و همگانی مذهب، ایرانیان به روح مذهب شیعه که جاودانه است تمسک می جویند.
[=Century Gothic]یا علی ع

ضرب المثل;179036 نوشت:
آیا صحیح است بگوییم ایرانیان به زور سرنیزه صفویان به مذهب تشیع گرویدند؟

سلام

نه درست نیست

چرا که ایرانیان از ابتدا با شنیدن ندای اسلام شیعه شدند

و سند تاریخی این مدعا سلمان فارسی است

قیام مختار
و...
:Gol:

سلام علیکم
برای دیدن سیر تاریخی شیعه شدن ایرانیان در قرون ابتدایی بعد از هجرت بد نیست حول بعضی از وقایع برجسته تاریخی مطالعه ای صورت بگیرد
مثلا فتح ایران در زمان عمر بن خطاب تاثیر حکومت امام علی (ع ) و تفاوت سیره ان حضرت با خلفای سه گانه... ثاثیر ایرانیان در قیام مختار و قیام های بعدی نوع رفتار حکومت اموی با غیر عرب تا سرنگونی امویان
ایرانیان در دستگاه عباسی و بافت مذهبی ان دوران تا زمان امام رضا (ع) و وقایع دوران امامت ایشان ...

البته جهت اطلاع دوستان حکومت صفوی تنها حکومت رسمی شیعه نبوده است در این مورد بد نیست به وقایع دوران سلجوقیان و تشیع ملک شاه سلجوقی(464-485ه.ق) هم نظری بیندازید و البته خواند کتاب موءتمر علمای بغداد تالیف مقاتل بن عطیه ( شرح مناظره بزرگ علمای تشیع و تسنن ) بسیار کمک میکند ...

crazy;179217 نوشت:
البته جهت اطلاع دوستان حکومت صفوی تنها حکومت رسمی شیعه نبوده است در این مورد بد نیست به وقایع دوران سلجوقیان و تشیع ملک شاه سلجوقی(464-485ه.ق) هم نظری بیندازید و البته خواند کتاب موءتمر علمای بغداد تالیف مقاتل بن عطیه ( شرح مناظره بزرگ علمای تشیع و تسنن ) بسیار کمک میکند ...

سلام

فک کنم بشه اولین حکومت شیعه ایران را

حکومت امام علی(ع) گفت!!!

mkk1369;179220 نوشت:
سلام

فک کنم بشه اولین حکومت شیعه ایران را

حکومت امام علی(ع) گفت!!!


و علیکم سلام
همان طور که از نوع کلام مشخص است مقصودم حکومت های ایرانی بعد از صدر اسلام است .
------
بد ندیدم قسمتی از متن کتاب موتمر علمای بغداد را نقل کنم ( اخر کتاب )
...گزارش شیعه شدن ملک شاه سلجوقی و وزیرش خواجه نظام الملک و دیگر وزیران و فرماندهان نظامی و نگارندگان دربار شاهی در تمام سرزمین های اسلامی منتشر شد و تعداد بسیاری از مردم شیعه شدند و نیز نظام الملک دستور داد تا استادان در تمام مدارس نظامیه بغداد به تدریس مذهب شیعه بپردازند ...
-------
البته رگه های شدید تشیع قبل از این دوران در ایرانیان هست ...

یا علی انت صراط المستقیم ...

crazy;179228 نوشت:
همان طور که از نوع کلام مشخص است مقصودم حکومت های ایرانی بعد از صدر اسلام است .

سلام

شبهه افکنان می گویند که ایرانیان بعد از صفویه شیعه شده اند

که با وجود حکومت امام این شبهه کنار می رود

و البته مگر امام(ع) والی به ایران نفرستادند؟

mkk1369;179231 نوشت:
سلام

شبهه افکنان می گویند که ایرانیان بعد از صفویه شیعه شده اند

که با وجود حکومت امام این شبهه کنار می رود

و البته مگر امام(ع) والی به ایران نفرستادند؟


تمام این صحبت ها راجع به صفویه برای این است که در اصل مذهب تشیع ایجاد شبهه کنند و ایجاد ان را به یک حکومت و روابط سیاسی ان دوران نسبت بدهند حال انکه ... خدا کامل کننده نور خویش است
یاد اون جمله مرحوم سلطان الواعظین شیرازی افتادم ...بماند بگذاریم تاپیک سیر خودش را طی بکنه

سلام آقای رضا، من اونچه که تو ذهن خودم بوده از این تاپیک رو دنبال کردم ضمن اینکه سعی کردم به مطالب شما پاسخ بدم و لینکی که معرفی کردید در مورد مسلمون شدن ایرانیها است که تو شرایط کاملاً متفاوتی نسبت شیعه شدن اونها در زمان صفویان رخ داد که اتفاقاً مقایسه این دوتا میتونه خیلی چیزها رو روشن کنه. به نظر من پرداختن به موضوع ارتباط تشيع و ايران که از ديرباز تاكنون از جمله موضوعات بحث‌انگيز در ميان مورخان و محققان بوده و نظريات گوناگون و گاه متضادي در پي داشته، جاش توی اسک دین خالی بود.

استدلال شما در مورد شیعه شدن ایرانیها حول دو محور ذکاوت و حق طلبی ایرانیها و ظلم و جور حکام اهل تسنن میچرخه که میشه در موردش بحث کرد. مستدل اول شما به ایرانیها نقش کاملاً فعالی در پذیرش تشیع میده که من قبلاً در موردش صحبت کردم و مستدل دوم شما ایرانیها رو تو این فرایند منفعل میدونه یعنی تحت تأثیر شرایط بیرونی این دوتا از لحاظ روشی استدلال شما رو مخدوش میکنه.

من اینجا هدفم پرداختن به نحوره شیعه شدن ایرانیها و نقش صفویه در این زمینه بوده و دلایل احساسی من رو قانع نمیکنه.

mkk1369;179220 نوشت:
سلام

فک کنم بشه اولین حکومت شیعه ایران را

حکومت امام علی(ع) گفت!!!

سلام، در زمان پیامبر، امام علی و حتی مختار اصولاً چیزی به نام شیعه و سنی اونجوری که ما امروز میشناسیم وجود نداشته، یه دین بوده اون هم اسلام که حالا این وسط یه عده به خاندان پیامبر ارادت بیشتری داشتند و با بعضی خلفا دشمنی میکردند یه عده هم ذهنشون رو با این مسائل خسته نمیکردن و در واقع محافظه کار تر بودند.

crazy;179233 نوشت:
تمام این صحبت ها راجع به صفویه برای این است که در اصل مذهب تشیع ایجاد شبهه کنند و ایجاد ان را به یک حکومت و روابط سیاسی ان دوران نسبت بدهند حال انکه ... خدا کامل کننده نور خویش است
یاد اون جمله مرحوم سلطان الواعظین شیرازی افتادم ...بماند بگذاریم تاپیک سیر خودش را طی بکنه

یقین کنید، هدف من ایجاد شبهه نبوده. صفویان در تاریخ ایران یکی از سلسله های بسیار مهم بوده اند و اینکه ما امروز شیعه هستیم بسیار تحت تأثیر عملکرد اونهاست. شما همین الان اگر کتابهای تاریخ رو که در این مورد نوشته شده که کم هم نیستند ورق بزنید میبینید که افراد مختلف دیدگاه های مختلف و حتی متضادی در مورد این دوران داشته اند.
مثلا فردی چون ادوارد براون صفویه رو یکی از ضرورتهای تاریخ ایران برای حفظ وحدت ملی دانسته عده ای هم که دیدگاه دینی داشتند اون رو موهبت الهی پنداشته اند. در حالیکه بعضیها مثل شرف الدین بدلیسی یا کسروی دیدگاه منفی در مورد قزلباش ها داشتند.

من این واقعیت رو انکار نمیکنم که شیعه در ایران قبل از صفویان وجود داشته اما این ادعای من نیست که اکثر ایرانیان خصوصاً عالمان ایرانی تا قبل از صفویه اهل تسنن بودند مرحوم مطهری هم در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران آورده است. البته باز هم تأکید میکنم اون موقع شیعه و سنی مثل امروز خط کشی شده نبود حتی خیلی جاها ایرانیهای سنی تمایل زیادی به اهل بیت داشتند در واقع ایرانیها بعد از واقعه عاشورا فهمیدند که دو نوع اسلام وجود دارد اموی و حسینی و محبت آنها به اهل بیت بیشتر شد. در واقع اگر بخواهیم بهتر بگیم اکثر ایرانیها قبل از صفویه «شیعه» نبودند. اما اونهایی که سنی نبودند یه عده شیعه زیدی بودند که تو طبرستان زندگی میکردند یه عده هم دوازده امامی که در قم و کاشان زندگی میکردند.

نقل قول:
یقین کنید، هدف من ایجاد شبهه نبوده. صفویان در تاریخ ایران یکی از سلسله های بسیار مهم بوده اند و اینکه ما امروز شیعه هستیم بسیار تحت تأثیر عملکرد اونهاست. شما همین الان اگر کتابهای تاریخ رو که در این مورد نوشته شده که کم هم نیستند ورق بزنید میبینید که افراد مختلف دیدگاه های مختلف و حتی متضادی در مورد این دوران داشته اند.
سلام علیکم
مقصودم شخص شما نیست ... منتهی قبلا دیده ام که با این دستاویز و مغالطه کاری سعی شده تا این شبهه را القا کنند .

سوال زیر را ببینید
نقل قول:
آیا صحیح است بگوییم ایرانیان به زور سرنیزه صفویان به مذهب تشیع گرویدند؟
صحبت من در رد این ادعاست اگر کسی چنین اعتقادی داشته باشد( که مسلما شما هم ندارید ) باید از نظر تاریخی بتواند ثابت کند که مردم در دوران صفویه به زور شیعه شدند یا باید بتواند ثابت کند که شیعه یک مذهب سیاسی و نوظهور مربوط به عهد صفوی است ...
حال انکه میبینیم در عهد سلجوقی( قرن 5) بزرگترین مناظره تا ان روز بین علمای دو مذهب شکل گرفته ! انهم کاملا اکادمیک و منطبق بر اصول علمی ... بعد هم اصول مذهب تشیع تدریس میشده ...مشخص است که شیعه در ان روزگار اقلیتی تاثیر گذار و با جمعیت در خور بوده که علمای ان احاطه کامل علمی بر دانش روز داشته اند ..
.

-----------------
اما نظر شخصی: بنده معتقدم حب اهل بیت از همان روزهای ورود اسلام به ایران در قلب مردم ما کاشته شد این حب حتی در بین سنی های که به تسنن خود متعصب بودند هم وجود داشته( فی الواقع سنی های متشیعی بودند ) و در طول تاریخ علم و ادب ایران هم از این دست زیادند مثل عطار نیشابوری ...
این زمینه کار را برای گسترش تشیع در ایران ساده میکرده و هر گاه از فشار حکومت های سنی وقت کم میشده مردم به تشیع گرایش پیدا میکردند ...
که نمونه ان اعلام تشیع ملک شاه سلجوقی و اتفاقات بعد از ان هست
والا ایا صفویه میتوانستند در کشوری که اکثریت سنی هستند مذهب رسمی را شیعه اعلام بکنند؟ ! در حالی که یک حکمران به پشتوانه مردمی احتیاج دارد و اگر اکثریت قاطع ان روزگار سنی بودند هرگز چنین عملی از حکومت مرکزی سر نمیزد و هرگز شاهد حکومت پایداری نبودیم که روبروی قدرت بلامنازع ان روزگار یعنی عثمانی سنی مذهب قد علم بکند !...

جناب ضرب المثل عزیز خوش آمدید
تشیع در ایران خیلی زودتر از اینکه امروزه برخی ادعا می کنند وارد شد. بوِیژه رفتارهای امام علی که مایه اساسی این حرکت بود. البته نباید فراموش کرد که تشیع در مناطق مختلف با تفاوت زمانی وارد شد. مثلا در کاشان و قم در قرن دوم و در برخی از مناطق در قرنهای بعدی و در پاره ای مناطق پس از حمله مغول. در این اثنی نمی توان از سیستان غافل شد که نخستین خونخواهان حسین (ع) همانها بودند که معاویه و یزید هر کاری کردند نتوانستند ایشان را از اهل بیت برگردانند. اما با آمدن قرن سوم اوضاع کاملا عوض شد. شیعیانی که معمولا ایران مامن آنها برای فرار از دست حاکمان جور شده بود کم کم در ایران به جایگاه بزرگی دست یافتند تا آنجا که وقتی مامون می خواست امام رضا را به طوس فراخواند گفت آن حضرت را از مناطق شیعه نشین عبور ندهند. که به ناچار از بیابانها و دشت ها و شهر های سنی نشین وی را عبور دادند. البته جماعت شیعیان آن قدر بود که مامون گفت ما هم مانند شیعیان به نماد آنها یعنی سبز پوشی دست می زنیم. و این خود اعتراف به گستردگی شیعیان بود. اما اینکه هنوز مرز شیعه و سنی مشخص نبود این سخن مربوط به دوره عثمان است نه پس از آنکه فرقه های اسلامی به صورت کامل و در عصر امام صادق شکل گرفتند. تا جایی که در دوره امام هادی دیگر عملا فرقه های اسلامی کاملا مشخص بودند و درگیری های بزرگی بین فرقه های اسلامی روی داد. اما با آمدن سال 250 قمری علویان طبرستان اولین حکومت شیعی را به مدت 50 سال طرح ریزی نموده و بنا نهادند و تا آنجا پیش رفتند که علنا با شافعیان به مخالفت برخواستند و حتی یکی از ایشان را به قتل رساندند و عید غدیر را به پا داشتند و برای شاعرانی که در غدیر می سرودند هدیه های نفیسی کنار می گذاشتند. در همین گیر و دار ناگهان در سال 321 قمری آل بویه ظهور کردند و این بار شیعیان ایرانی توانستند، حتی عمان را نیز بگیرند. عاشورا و غدیر برگزار شد و شیعیان به راحتی در رفت و آمد بودند و حتی در درگیری های شیعیان و اهل سنت، جابن شیعیان را می گرفتند و خدمات زیادی به شیعه نمودند. در این عصر، ری، آوه، نیشابور، جبال (شامل همدان، کرمانشاه، و شهرهای همجوار) و ... شیعه بودند. و قدرت آنها به قدری زیاد بود که خلیفه علاسی المستکفی را کشتند و خواستند که خلافت علوی برپا کنند که پس از مشاوره قبول نکردند. آنهم به دو دلیل 1- اهل سنت زیر بار نمی رفتند. 2- چون دوره ظهور بود می خواستند که یک سید علوی را امام قرار دهند که ترسیدند یک وقت این سید از این ها برگردد و فرمان قتلشان را صادر کند.

به هر حال اوضاع بدین منوال گذشت تا اینکه سراسر ایران از شیراز و اصفهان گرفته تا شهرهای دیگر پر شد از شیعیان. از اینجا بود که وقتی آل بویه در سال 447 سقوط کرد، خواجه نظام الملک که خود شافعی مذهب بود می گفت: « همه جا پر شده است از شیعیان». البته برخی از شیعیان زیدی و شماری نیز اسماعیلی بودند که حسن صباح و قلعه های الموت و قهستان (سمنان) از آن جمه بودند. این روند طی شد تا اینکه روزگار مغولان رسید. با آمدن آنها خلیفه سنی عباسی برچیده شد و از این به بعد حکومتهای محلی شکل گرفت. سربداران، مشعشعیان در خوزستان و کرمانشاه و همدان و اطراف بصره و ...، لر کوچک و لر بزرگ و حکومتهای محلی دیگر که عمدتا هم شیعه بودند. آق قویونلو و قراقویونلو ها هم حکومتهای شیعه بودند که به طور کل می توان گفت در این عصر شیعیان فراوان بودند بسیار بیشتر از گذشته. اما هنوز اهل سنت نیز جماعت اندکی به شمار نمی رفتند. که با آمدن شاه اسماعیل صفوی و اعلام دین رسمی تشیع، عملا کار شیعیان آن قدر بالا گرفته بود که او بتواند اعلام دین رسمی بکند و الا در دوران محمد خدانبده او نیز اعلام تشیع کرد اما چون سنی ها در آن دوره که تقریبا صدو اندی سال با دوره شاه اسماعیل فاصله داشت، او موفق نشد و دوباره سکه به نام خلفا زد. اما دوره شاه اسماعیل دیگر به گونه ای اوضاع عوض شده بود که اهل سنت نمی توانستند خطری برای مشروعیت او به حساب آیند. و البته نباید از یاد برد که وی برخی از اهل سنت را به قتل رساند و شاید این در برابر قتل عام شیعیان در آناتولی به وسیله حکومت عثمانی بود. به هر حال این قتل هایی که بوسیله شاه اسماعیل انجام شده آنقدر نیست که بتوان به آنها صفت قتل عام داد. با تمام شدن دوران صفویه وقتی محمود افغان که سنی بود سرکار آمد مردم به تسنن باز نگشتند و یا وقتی نادر شاه سر کار آمد و علمای شیعه و سنی را دور خود جمع کرد، بر آن شد که اعلام کیش اهل سنت نماید اما دیگر دیر شده بود و مردم علی رغم میل نادر، حاضر نبودند به تسنن برگردند. لذا نادر هم دست از این مدعای خود برداشت. در حالی که اگر اهل سنت به زور به تشیع گرویده بودند جا داشت که برگردند چرا که دوره دوره ایشان بود. این کار نادر شبیه کار عثمانیانی بود در عصر شاه عباس تبریز را تصرف کردند. آنها با اینکه سنی مذهب بودند وقتی دیدند اهل تبریز حاضر به برگشت از تشیع نیستند شهر را ترک کردند در حالی که اگر اهل تبریز به تسنن می گرویدند عثمانیان نیز از شهر خارج نمی شدند.
پس ادعای اینکه ایران در عصر صفویان به تشیع گرویده سخن درستی نیست. بلکه باید گفت در این عصر روند تشیع در ایران تسریع شد و هر آنچه که به تشیع نگرویده بودند معمولا شیعه شدند البته در همان دوره هم اهل سنت پس از شاه اسماعیل آزادانه بر مذهب خودشان باقی ماندند. که امروز نیز شاهدیم در شهرهای مختلف که قلمروی آن دوره صفویان بوده، هنوز اهل سنت به همان مشرب خویش برقرارند.

ضرب المثل;179422 نوشت:
سلام، در زمان پیامبر، امام علی و حتی مختار اصولاً چیزی به نام شیعه و سنی اونجوری که ما امروز میشناسیم وجود نداشته، یه دین بوده اون هم اسلام که حالا این وسط یه عده به خاندان پیامبر ارادت بیشتری داشتند و با بعضی خلفا دشمنی میکردند یه عده هم ذهنشون رو با این مسائل خسته نمیکردن و در واقع محافظه کار تر بودند.

سلام

دوست من

شیعه از زمان پیامبر(ص) وجود داشته است

و شیعه را خود حضرت(ص) تاسیس کردند

و به پیروان حضرت علی(ع) شیعه گفتند

و هرکس که پیرو علی(ع) بوده باشد شیعه است

که در زمان امام صادق (ع) به دلیل ازادی بیشتر این امام بزرگوار(ع) شیعه اشکار تر شد و جان گرفت:Gol:

crazy;179462 نوشت:
والا ایا صفویه میتوانستند در کشوری که اکثریت سنی هستند مذهب رسمی را شیعه اعلام بکنند؟ ! در حالی که یک حکمران به پشتوانه مردمی احتیاج دارد و اگر اکثریت قاطع ان روزگار سنی بودند هرگز چنین عملی از حکومت مرکزی سر نمیزد و هرگز شاهد حکومت پایداری نبودیم که روبروی قدرت بلامنازع ان روزگار یعنی عثمانی سنی مذهب قد علم بکند !...

سلام وعرض ادب خدمت دوستان گرامی

علاوه بر تأیید صحبت شما
پاسخ بر این منوال هم میتواند باشد که در آن زمان عثمانی رو به غرب داشته یا به شرق؟
در جنگ چالدران متأسفانه چیرگی نظامی عثمانیان در واقع امر بر ایرانیان به اثبات رسید
این برتری بر عثمانیان از قبل هم ثابت شده بوده
ولی تبدیل آن عقبه ضعیف به یک احتمال خطر برای عثمانیان بر چه نیتی بوده است جای تأمل دارد
و همینطور حضور اروپاییان چه به بهانه تجارت یا سیاحت و یا انتسابهای خویشی در هنگامه ظهور قدرت ایشان بر ایران ابهام هایی را بر ذهن خوانندگان تاریخ می گذارد

و الا سابقه حکومت آل بویه شیعه بر فارس هم در تاریخ هست که اثر غالبی بر اشتیاق مردم فارس به تشیع در تاریخ نیست کما اینکه هویدا شدن قبر امام زادگان در شیراز بسته به نوجه حکومت بوده تا اقبال مردم

متشکرم

با سلام و تشکر از مدیر محترم انجمن و باقی دوستان،

نقل قول:

شیعه از زمان پیامبر(ص) وجود داشته است

و شیعه را خود حضرت(ص) تاسیس کردند

و به پیروان حضرت علی(ع) شیعه گفتند

و هرکس که پیرو علی(ع) بوده باشد شیعه است

که در زمان امام صادق (ع) به دلیل ازادی بیشتر این امام بزرگوار(ع) شیعه اشکار تر شد و جان گرفت:gol:


دوست عزیز، من حرفهای شما رو از ش اول تا ت آخر قبول دارم اما من گفتم «شیعه و سنی اونجوری که ما امروز میشناسیم»، که این در واقع یه بحث گسترده ای میطلبه درباره سیر تکامل تفکر شیعه و سنی تا به امروز. چیزی که شاید در ادامه این بحث مطرح بشه «تأثیر صفویه بر باورهای شیعی هست»، شاید هم نیاز به یک تاپیک جدا داشته باشه.
نقل قول:

سوال زیر را ببینید
من سؤال رو به این دلیل به این شکل مطرح کردم چون به همین شکل از طرف یکی از دوستانم مطرح شد و باعث شد من تورقی در کتابهای تاریخی این دوره بکنم اما این بر حیرتم بیفزود، دیدم چقدر نظرات مختلف در مورد اسماعیلیان داده شده، از کسانی که از فسق و فجور چیزی رو در نسبت دادن به شاه اسماعیل کم نگذاشتند تا کسانی که معتقدند او شاعری بوده که ارادت زیادی به امام علی داشته به رسوم و آیین‌های مذهبی و ملی احترام میگذاشته.

اما این که دوستان معتقدند قبل از صفویه ایران اکثریت شیعه بودند، مخالف نظر بیشتر تاریخ نویسان است. حداکثر حرفی که در این مورد میشه زد اینه که بگیم در اون زمان ایران بین چهار مذهب حنفی، شافعی، زیدی و امامی تقسیم شده بوده و یقیناً شیعه دوازده امامی که مذهب رسمی اعلام میشه در اقلیت بوده. معنای این حرف روشنه یعنی اگر مثلاً صفویه زیدی بودند الان 90 درصد ایران شیعه زیدی بود. ما باید به این «اگر» تاریخی پاسخ بدیم که "اگر صفویان نبودند وضعیت شیعه در ایران چگونه بود؟"

مسئله دیگه اینکه حکومت های قبل و بعد از صفویه مثل سلجوقیان و محمود افغان، مذهب خودشون رو مذهب رسمی اعلام نکردند یعنی در واقع از این ابزار برای مقاصد سیاسی خودشون استفاده نکردند. در واقع ما نباید از تأثیر حکومتهایی که

هدفشون اشاعه یک مذهب خاص بوده یا از مذهب برای افزایش اقتدار حکومتشون استفاده کردند غافل باشیم.

پذیرفتن این مسئله برای من کمی سخته که صفویه نتیجه جریان طبیعی قدرت گرفتن شیعه در ایران بوده، هرچند همانطور که قبلاً گفتم اهل بیت از دیرباز جایگاه ویژه ای در بین ایرانیها داشتن و ائمه هم عنایت خاصی به ایرانیها داشتند. بعلاوه همون طور که دوستان اشاره کردن ایرانیها هم انگیزه های خودشون رو برای پذیرفتن مذهبی خلاف مذهب خلفای بنی امیه و بنی عباس داشتند.

اما انگیزه های شاه اسماعیل برای اعلام کردن مذهب رسمی شیعه بیشتر ریشه در دشمنی او با عثمانیها داشته. او میخواسته ایران رو از آشفتگی مذهبی و هویتی نجات بده تا بتونه در مقابل عثمانیها بایسته. به همین خاطر او روش های خشنی رو پیش میگیره. شاه اسماعیل به سنیها اجازه تبلیغ مذهبی نمیده، مساجد و مقابر اونها رو خراب میکنه و مورد اهانت قرار میداده، به علمای سنی سه راه نشون میده، تغییر مذهب، تبعید یا مرگ و او بسیاری از سنیهایی که مقاومت کردند رو مورد حتک حرمت قرار داد یا کشت. شاه اسماعیل به واقع یک ضدسنی بود.

ما اگر میخواهیم تصویر کاملی از جریان شیعه شدن ایرانیها داشته باشیم این هم قسمت تاریک اونه که به نظر پذیرفتنش نباید به باورهای ما آسیبی برسونه. ما در حالی که از حقانیت اهل بیت دفاع میکنیم باید از رفتارهای این چنینی تحت هر عنوان برائت بجوییم. چون ما یقین دارم این مشی اهل بیت در اشاعه مذهب نبوده.

ایرانیان مردمی بافرهنگ و تمدن و اکثرا باسواد بودند و همه شان مطالعه کردند و به حقانیت شیعه پی بردند و شیعه شدند.

[="red"]در این شکی نیست که ایرانیان به زور سرنیزه و کشتار صفویان به دین تشیع صفوی روی آوردن. کافی است اندکی به تاریخ توجه کرد
[/]

ولی اسلام آوردن ایرانیان در قرون اول به زور نبوده. چون چهار قرن بعد از آزاد سازی ایران از شرک و ظلم موبدان توسط سپاه اسلام بیشتر دین مردم ایران دین زتشت بوده.

بشتر افتخارات ایران در زمان اهل تسنن بوده و بیشتر شخصیت ها هم سنی بودن مثل: عمر خیام . مولانا . سعدی.حافظ . و هزاران نفر دیگر

حکومت امام علی هم تابع سنت پیامبر بوده نه افکار صفویه

شریعتی;180246 نوشت:
در این شکی نیست که ایرانیان به زور سرنیزه و کشتار صفویان به دین تشیع صفوی روی آوردن. کافی است اندکی به تاریخ توجه کرد

سلام

خیلی جالب است

دوستانی که حرف از تاریخ می زنند

از شواهد عینی تاریخ چشم پوشی می کنند
حال چه عمد و چه جهل

و از همه مهمتر

حکومت امام علی(ع)

ولایت عهدی حضرت رضا(ع)

قیام مختار
و...

را نادیده می گیرند

از همه مهم تر نایبان خاصه امام 12 شیعیان امامیه
و
البته این همه دفاع شیعیان ایران از ائمه اطهار
و همین طور

دفاع مردم ایران از مذهب حقه شیعه

و از همه مهمتر حفظ ان در طی زمان و قیام و پذیرش حکومت شیعه

دوستان توجه می کنند

که اگر بنا باشد زرتشتیان قبل از اسلام

به خاطر ظلم و ستم موبدان مسلمان شده باشند

چه طور همان ها که مسلمان اند و نظر اسلام دفاع از حق و دوری از باطل است

و باید دفاع کرد و طبیعتا دلیل محکم تری دارند و اسلام هم حکم صریح داده است

قیام نکرده و جلو صفویان ایستادگی نکرده اند؟

پس چه طور مسلمانی بودند؟

و حال جالب تر اینکه

در سال 57 به یک حکوت شیعی رای می دهند

چه طور مردمی به ظور عقیده ایی را بپذیرند و سال ها از ان دفاع کنند!!

تازه

شما

شریعتی;180246 نوشت:
عمر خیام . مولانا . سعدی.حافظ . و هزاران نفر دیگر

این افراد را می گویید؟!

می خواهید نام مسلمانان و مفاخر ایران را بیاوریم تا بفهمید که ایران شیعی چه دانشمندان بزرگی تربیت کرده است؟

:Gol:

شریعتی;180246 نوشت:
حکومت امام علی هم تابع سنت پیامبر بوده نه افکار صفویه

سلام

شما می گویید شیعه صفویه

شریعتی;180246 نوشت:
در این شکی نیست که ایرانیان به زور سرنیزه و کشتار صفویان به دین تشیع صفوی روی آوردن. کافی است اندکی به تاریخ توجه کرد

در صورتی که اگاهی ندارید

که این مومنین با عشق به علی و ال علی شیعه شده

و در جنگ ها و عرصه ها نام ان بزرگواران را می اورند

و علما شان از مذهب شیعه حمایت می کنند

می شود بگویید شیعه صفوی یعنی چی؟

منظورتان از سنت پیامبر چیست؟

روشن تر بیان می کنید؟

با تشکر:Gol:

شریعتی;180246 نوشت:
در این شکی نیست که ایرانیان به زور سرنیزه و کشتار صفویان به دین تشیع صفوی روی آوردن. کافی است اندکی به تاریخ توجه کرد ولی اسلام آوردن ایرانیان در قرون اول به زور نبوده. چون چهار قرن بعد از آزاد سازی ایران از شرک و ظلم موبدان توسط سپاه اسلام بیشتر دین مردم ایران دین زتشت بوده.

حال کسانی که شک دارند کجا مراجعه کنند می شود مدرکتان را همین جا ارائه دهید تا دوستانی که شک دارند شکشان مرتفع شود

ضمناما با بعضی از افراد بحث می کنیم می گویند ایرانیان به زور اسلام را پذیرفتند ، عجیب است ملتی یکبار به زور اسلام را قبول می کنند به قول بعضی ها ویک باربه زور شیعه را به قول شما، گویا ایرانیان منتظر بودند گروهی بیایند و آنان را بزور به دین یا مذهبی وادار کننداما نه ایرانیان بلکه هیچ ملتی را نمی شود به زور به دینی وادار کرد ، راستی چار بعد از صفویه که محمد افغان سنی متصب آمد دوباره به مذهب قبلی بر نگشتند چرا هنگامیه که نادرسنی مذهب آمد دوباره به مذهب سنی بر نگشتند .

شریعتی;180246 نوشت:
بشتر افتخارات ایران در زمان اهل تسنن بوده و بیشتر شخصیت ها هم سنی بودن مثل: عمر خیام . مولانا . سعدی.حافظ . و هزاران نفر دیگر حکومت امام علی هم تابع سنت پیامبر بوده نه افکار صفویه

از خواجه نصیر و حرفی نزده اید شاید وی از افتخارات ایران نیست از فردوسی نگفته اید ،وی از افتخارات ادب ایران نیست از شیخ بهایی نگفته اید که اعجوهب روزگار بوده است از ملا صدرا ووووووو تا برسد به دکتر حسابی و نگفته اید ضمنا فرموده اید (حکومت امام علی هم تابع سنت پیامبر بوده نه افکار صفویه )شاید این متین ترین جای صحبتتان است و ما هم قبول داریم، بلکه ایمان مان به این فرمایش شما استوار است اما تابع سیره پیامبر بودند نه سیره غاصبین خلافت شما که اینقدر در تاریخ مطالعه دارید حتما می دایند که عمر بعد از خود شش نفر را به عنوان شورای خلافت انتخاب کرد بعد عبدالرحمن بن عوف گفت یا علی با تو بیعت می کنم که ب هسیر هرسول خد اوشیخین عمل کنی فرمودند سیره ر سول خدا اری اما شیخین نه

اما چرا ایرانیان به تشیع روی آوردند
ایرانیان قبل از اسلام تحت ستم حاکمان ظالم بودند، و دنبال فرصتی می گشتند که از زیر ستم آنان نجات پیدا می کنند،
بعد از ظهور اسلام وقتی مسلمانان به ایران حمله نمودند از یک طرف فرصتی پیش آمد که از یوغ ستم ساسانیان نجات پیدا کنند واز سویی پیام اسلام را که آزادی و ....بود شنیده بودند لذا به اسلام روی آوردند
بعد از این کم کم به تشیع گرایش پیدا کردند البته مرحله به مرحله و عواملی در این مراحل نقش داشت که در زیر به بعضی از آنها می پردازیم
1. نخست آنكه «جناب سلمان» صحابه با وفای پیامبر و اهل بیت، فردی ایرانی و شیعی بود. در یمن نیز ایرانیانی وجود داشتند كه متمایل به سمت اهل بیت بودند. یمن توسط حضرت علی (ع) و در زمان حیات رسول اكرم (ص) به اسلام ایمان آورد و اهل یمن از همان زمان با حضرت علی (ع) آشنا شدند؛ در حالی كه ساحل خلیج فارس تا یمن تحت نفوذ ایران بود.

۲. در دوره خلیفه دوم، وی تبعیض‏هایی بین عرب و عجم قائل شد كه موجب آزردگی خاطر ایرانیان گردید. پس از كشته شدن خلیفه دوم به دست یك ایرانی، فرزند وی چند تن از ایرانیان موجود در مدینه را به قتل رساند. اما وقتی حضرت علی(ع) به حكومت رسید اعلام كرد كه بین عرب و عجم تفاوتی نیست و عرب هیچ گونه فضلی بر عجم ندارد و این باعث شد تا ایرانیان به حضرت علی(ع) گرایش پیدا كنند. همچنانكه «امام زین العابدین(ع)» با خریدن و آزاد كردن تعداد زیادی از بردگان و بندگان غیر عرب، جمعیت زیادی از موالیان در مدینه ایجاد كرد كه محب اهل بیت(ع) بودند.

۳. پس از شهادت حسین بن علی(ع) ایرانیان متوجه شدند از اسلام دو قرائت وجود دارد: اسلام یزیدی و اسلام حسینی. بنی امیه با آن سابقه ظلم‏ها و اعمال تبعیض‏ها نمی‏توانست در قلوب ایرانیان جایی داشته باشد و به صورت طبیعی ایرانیان به سوی امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) گرایش پیدا كردند و بعدها در سقوط بنی امیه بیشترین كمك‏ها را نمودند. زیرا بنی عباس با شعار حمایت از آل محمد (ص) قیام كردند. اما بعد معلوم شد كه این جریان نیز با جریان اهل بیت فاصله دارد.

۴. در طول تاریخ، برخی از شاگردان امام جعفر صادق و سایر ائمه ـ علیهم السلام ـ در ایران حضور یافتند و به طور گسترده مكتب اهل بیت(ع) را تبلیغ كرده و ایرانیان را به مذهب آنان دعوت می‏كردند.

۵.حضور حضرت امام رضا(ع) در خراسان عامل دیگری است. یكی از دلایلی كه «مأمون» می‏خواست امام رضا(ع) را ولیعهد كند، مقابله با عرب‏ هایی بود كه از برادرش «امین» حمایت می‏كردند. تحلیل وی این بود كه با ولایت عهدی امام رضا(ع) هم ایرانیان شیعی را به سوی خود جذب خواهد كرد و هم شیعیان عرب؛ و این باعث تقویت قدرت وی و ضعف امین خواهد شد.

۶.بسیاری از امام زادگان از ظلم «منصور دوانیقی» و دیگر خلفای ستمگر به ایران آمدند و پراكندگی آنان در سراسر ایران عامل دیگری در گسترش تشیع در ایران بود. همانطور كه حضور «حضرت معصومه(س)» در قم، «حضرت شاه چراغ(ع)» در شیراز و «حضرت عبدالعظیم(ع)» در ری، از دلایل مهم روی آوری مردم ایران به سمت تشیع است.

۷. در عصر سلاطین شیعه‏ آل‏بویه موجبات تبلیغ مكتب اهل بیت(ع) بیش از پیش فراهم شد و كتب مهم شیعی مثل تهذیب، استبصار، كافی و من لایحضره الفقیه در این زمان تألیف شد. بزرگانی چون شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی و سید رضی توانستند در این عصر اسلام شیعی را به مردم معرفی نمایند.

۸. در دوره ایلخانان، حضور علامه حلی به مدت ۱۰ سال در ایران و آزادی وی در بیان احكام و مهارت او در فقه و كلام و نیز تلاش‏های «خواجه نصیر الدین طوسی» عامل دیگری در این زمینه است.

۹. حلقه آخر این جریان تاسیس دولت صفویه و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی و حضور و دعوت از علمای شیعه از سراسر جهان اسلام است. این همه سبب شد تا بالاخره در عصر صفویه پس از طی ۱۰ قرن، اسلام شیعی در ایران گسترش یابد و به صورت یك مكتب و مذهب فراگیر در این كشور معرفی شود.
پس صفویه در اولا حکونت را شیعه کردند که دیگر اهل سنت نمی توانستند از تبلیغ شیعه جلو گیری کنند وثانیا با فرستادن علمایی چون علامه جلسی و .... به تبلیغ تشیع پرداختند وگرنه بسیاری از ایرانیان قبلا شیعه شده بودند

عماد;183365 نوشت:
وگرنه بسیاری از ایرانیان قبلا شیعه شده بودند

با تشکر از جناب عماد مطلب تقریباً جامعی بود به عنوان جمع بندی بحث، فقط جمله آخر اگه اینجوری اصلاح کنیم کاملترین معنا را میرسونه:

وگرنه بسیاری از ایرانیان از قبل به تشیع گرایش پیدا کرده بودند.

سلام به همه دوستان
خواستم عرض کنم جدای از همه مسائلی که در بالا ذکر شده به طور کلی ایرانیان از ابتدا بسیار آدمهای فهیم و منطقی ای بودن و چیزی که با منطق اون کنار می اومدن رو قبول می کردن لازم به ذکر است که در تاریخ هم داریم که رومیان سالیان سال بر ایران حکومت می کردن ولی در زبان پارسی حتی یک کلمه رومی نمی بینیم ولی عربی به محض ظهور بدلیل اینکه مردم ایران اسلام را قبول کردند اجازه دادند تا کلمات عربی هم وارد زبان ما بشه . از همین نکته می تونیم استفاده کنیم و بگیم که ایرانیان ابتدا با اسلام حال کردن و مسلمون شدن و بعد هم تشیع رو منطقی دونستن و شیعه شدن و این جای هیچ شک و شبهه رو باقی نمی زاره
ممنون

موضوع قفل شده است