جمع بندی چرا خدا اینقدر ترسناک است؟!!!

تب‌های اولیه

180 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا اینقدر ترسناک است؟!!!


بنام خدا

سلام و عرض ادب
میدانم که بهترین حالت برای انسان ، حالتی بین خوف و رجا ست (بین ترس و امید)
میدانم که اگر بیش از حد به بخشش خداوند امیدوار باشم ، گستاخ میشوم
و اگر از رحمتش نا امید باشم ، ابلیسِ ثانی خواهم بود

اما.....

من اینطور تصور میکنم که خدا باید رحمان و رحیم باشد ، خدا باید سرشار از عشق باشد ، خدا باید شور و شوق در دلم ایجاد کند و....
ولی نتیجهء آنچه که تا به حال از آموزه های دینم برداشت کردم ، اکثراً ترس بوده
ترس که چه عرض کنم...؟! وحشت.... وحشت.... وحشت....

از بهشت فقط سه جمله شنیده ام:

1 - نهرهای شربت و درختان میوه
2 - لباس های رنگارنگ
3 - حوری های زیبا (همسران بهشتی)

همین......

اما از جناب جهنم!
سیاه چالی بسیار بزرگ و ترسناک ، با آتشی کشنده و مامورانی بی رحم که تشنهء این هستند تا خطایی ولو کوچک از تو سر بزند تا تو را به میخ و زنجیر بکشند!!!

آویزان شدن از زبان
فرو رفتن میخ در چشم
جوشیدن مغز سر
سوختن پوست
خوردن کثافات
نوشیدن آب بدبوی سوزاننده
زدن با پتک بر سر
افتادن در آب جوش
و.........
تا دلتان بخواهد دربارهء جهنم مطلب هست
در مقابل هر یک روایت که از بهشت شنیدم ، ده روایت ، بلکه بیشتر ، از جهنم شنیدم

مخلص کلام ، قبلاً که اطلاعاتم کمتر بود خدا را با عشق عبادت میکردم. اما هر چه اطلاعات دینی من افزایش پیدا کرده ، بیشتر از خدا وحشت پیدا کرده ام ، تا عاشقش باشم!

وقتی نام خدا را میشنوم ، اولین چیزی که به ذهنم میرسد جهنم و سوزاندن است

صحنهء قیامت را تاریک ، درد آور ، بی رحم و همراه با اشک و ناله و خون تصور میکنم. نه رحم ، نه شادی ، نه لبخند..... حتی بهشتیان را نمیتوانم شاد تصور کنم. با آموزه هایی که تا کنون از دین داشتم ، احکام را شناختم ، تکالیف و وظایف برایم تبیین شد و انتظاراتی که از من هست را شناختم ، دیگر هیچ امیدی برای بهشت رفتن ندارم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

Reza-D;609542 نوشت:
سلام و عرض ادب
میدانم که بهترین حالت برای انسان ، حالتی بین خوف و رجا ست (بین ترس و امید)
میدانم که اگر بیش از حد به بخشش خداوند امیدوار باشم ، گستاخ میشوم
و اگر از رحمتش نا امید باشم ، ابلیسِ ثانی خواهم بود

سلام علیکم
آنقدر که در قرآن در مورد مهربانی ورحمت خداوند آیه نازل شده ویا در احادیث اهل بیت وسیره آن بزرگواران دیده می شود در مورد غضبش بیان نشده است.
مثلا ما در احادیث خود داریم که رحمت خدا مقدم بر غضب اوست. از جمله امام صادق علیه السلام در دعایی که برای تعقیب نماز مغرب بیان داشته اند می فرمایند:
َ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ سَبَقَتْ‏ رَحْمَتُكَ‏ غَضَبَكَ‏ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي‏ وَ ارْحَمْنِي وَ تُبْ عَلَيَ‏ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيم(اصول کافی، ج2، ص529)
سبوح وقدوس هستی وپروردگار ملائکه وروح که رحمت تو مقدم بر غضبت هست...
یا در سوره مبارکه حجر خداوند متعال می فرماید:
نبئ عبادی اَنّي اَ نا الغفور الرحیم(حجر/49)، به بندگانم خبر بده که من آمرزنده مهربان هستم.
د رعین حال که د رآیات زیادی از قرآن کریم به مهربانی خداوند وبخشش او اشاره شده است.
اگر شما مقدمه واوایل رساله لقاء الله مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی استاد اخلاق امام خمینی (ره) مطالعه بفرمایید ایشان در آنجا احادیثی را در باب بخشش خداوند متعال بیان می فرمایند که قابل توجه است از جمله حدیثی نقل می کنند که اگر کسی هفتاد پیغمبر خدا را بکشد وتوبه کند خداوند توبه او را قبول می کند.
بخشش ومهربانی خداوند خارج از فهم ودرک ماست. اما اینکه شما می فرمایید این شرایط پیش آمده است. به چند دلیل است:
1- متاسفانه ما خودمان در مطالعه وشناخت معارف دینی کوتاهی می کنیم وزمانی که خطبا .وعاظ بر اساس سلایق خود به مباحث مربوط به انذار وجهنم بیشتر می پردازند اشکال می گیریم. بنده هم قبل دارم که باید هر دو طرف گفته شود نه جنبه انذار فقط بلکه به همان اندازه وبلکه بیشتر باید جنبه تبشیر هم اشاره شود. ولی مقصر اصل یدر اینجا به نظر بنده خود ما هستیم.
2- تاثیر گرفتن ا زانذار بیشتر از تبشیر است. نوع مردم وقتی از جهنم گفته می شود بیشتر متاثر می شوند تا تبشیر، لذا اکثر خطبا به این قسمت بیشتر می پردازند.
ولی به هر حال واقع این است که رحمت خدا مقدم بر غضب اوست. ودر یک کلام قیامت تبلور ونتیجه وحقیقت اعمال ماست. وجهنم یکه گفته می شود ویا بهشت از اعمال ما به وجود آمده اند.

Reza-D;609542 نوشت:
بنام خدا

سلام و عرض ادب
میدانم که بهترین حالت برای انسان ، حالتی بین خوف و رجا ست (بین ترس و امید)
میدانم که اگر بیش از حد به بخشش خداوند امیدوار باشم ، گستاخ میشوم
و اگر از رحمتش نا امید باشم ، ابلیسِ ثانی خواهم بود

اما.....

من اینطور تصور میکنم که خدا باید رحمان و رحیم باشد ، خدا باید سرشار از عشق باشد ، خدا باید شور و شوق در دلم ایجاد کند و....
ولی نتیجهء آنچه که تا به حال از آموزه های دینم برداشت کردم ، اکثراً ترس بوده
ترس که چه عرض کنم...؟! وحشت.... وحشت.... وحشت....

از بهشت فقط سه جمله شنیده ام:

1 - نهرهای شربت و درختان میوه
2 - لباس های رنگارنگ
3 - حوری های زیبا (همسران بهشتی)
همین......

اما از جناب جهنم!
سیاه چالی بسیار بزرگ و ترسناک ، با آتشی کشنده و مامورانی بی رحم که تشنهء این هستند تا خطایی ولو کوچک از تو سر بزند تا تو را به میخ و زنجیر بکشند!!!

آویزان شدن از زبان
فرو رفتن میخ در چشم
جوشیدن مغز سر
سوختن پوست
خوردن کثافات
نوشیدن آب بدبوی سوزاننده
زدن با پتک بر سر
افتادن در آب جوش
و.........
تا دلتان بخواهد دربارهء جهنم مطلب هست
در مقابل هر یک روایت که از بهشت شنیدم ، ده روایت ، بلکه بیشتر ، از جهنم شنیدم

مخلص کلام ، قبلاً که اطلاعاتم کمتر بود خدا را با عشق عبادت میکردم. اما هر چه اطلاعات دینی من افزایش پیدا کرده ، بیشتر از خدا وحشت پیدا کرده ام ، تا عاشقش باشم!

وقتی نام خدا را میشنوم ، اولین چیزی که به ذهنم میرسد جهنم و سوزاندن است

صحنهء قیامت را تاریک ، درد آور ، بی رحم و همراه با اشک و ناله و خون تصور میکنم. نه رحم ، نه شادی ، نه لبخند..... حتی بهشتیان را نمیتوانم شاد تصور کنم. با آموزه هایی که تا کنون از دین داشتم ، احکام را شناختم ، تکالیف و وظایف برایم تبیین شد و انتظاراتی که از من هست را شناختم ، دیگر هیچ امیدی برای بهشت رفتن ندارم

سلام برادر..
از رحمت خدا برامون نگفتن چون اگه بگه ما عشق به همسر و پدر مادرو بیخیال میشیم و میچسبیم به خدا...و یه عاشق نمیتونه به کارای روز مرش برسه.. به حرفم فک کن داش رضا:Gol:

Reza-D;609542 نوشت:
ترس که چه عرض کنم...؟! وحشت.... وحشت.... وحشت....

اینهمه ترس و وحشتی که از خداوند ارائه می شود (بر فرض که بشود) امثال بنده هنوز به راه نیامده ایم وای به روزی که بگویند نترس که هر کاری بکنی خداوند مهربان است و خداوند گناه کرده و ناکرده را می بخشد و وارد بهشت می شوی

البته ما در آموزه های دینی خوف و رجاء را با هم داریم (البته با تقدم خوف بر رجا)

کریم;613602 نوشت:
فقط بلکه به همان اندازه وبلکه بیشتر باید جنبه تبشیر هم اشاره شود.

درست است که پیامبران هم نذیر هستند و هم بشیر اما به نذیر بودن بیشتر توجه شده و جنبه تربیتی هم دارد «انما انت منذر»

95 درصد قران در مورد خوبی ها و رحمت خداست مابقی درمورد جهنم و عذابه بسبب بدیهامون ....شما چه جوری دیدی دیگه خدا می دونه....اگه با پتگ زدن تو سرت جا خالی بده مسئله ای نیست

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی حضرت موسی عصایش را انداخت و آنرا مانند مار دید ، ترسید و به عقب برگشت.

خداوند به او فرمود: ای موسی نترس که رسولان نزد من نمیترسند.

یعنی مقام قرب، مقام امن است و هیچگونه ترسی در آن راه ندارد.

در ادامه چنین میفرماید:

إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ
﴿۱۱﴾

width: 100%

[TD="class: QuranFarsi width: 49%"]ليكن كسى كه ستم كرده سپس بعد از بدى نيكى را جايگزين [آن] گردانيده [بداند] كه من آمرزنده مهربانم (۱۱)
[/TD]

اما غیر مرسلین از آنجاییکه مرتکب ظلم(گناه) میشوند باید از خدا بترسند، مگر آنهاییکه توبه کردند و بدینوسیله بدیهایشان را به نیکی تبدیل کرده اند.

یعنی اهل توبه از آنجاییکه سیئاتشان تبدیل به حسنات میشود نباید ترسی داشته باشند چون من (خدا ) آمرزنده و مهربانم.

به نظر من اینا بیان کننده‌ی ترسناک بودن خدا نیست..
نشان دهنده ی هیبت و عظمت اونه.
جلال، شکوه، عظمت، زیبایی.. در عین هیبت!
اینا جذابیت ایجاد میکنه.
نه صرفا زیبایی و عشق و گل و بلبل و مخلفات..
یه چیز خیلی شیرین باشه، دل آدم رو میزنه.
بله.. اینا خیلی خوبه و به آدم احساس آرامش میده، اما صرف این چیزا ، به نظر من اصلا جالب نیست.
که یه خدا ... فقط رحمت باشه و مهربونی و عشق و... دیگه هیچی.
شاید مثال خوبی نباشه، اما شما واسه همین آدم ها تصور کنید.
یکی که زیبایی و عشق و محبت و رحمت و عرفان و اصلا.. هرچی دلتون میخواد صفات آرامش بخش بهش نسبت بدید.. رو داشته باشه.
نه جان من...
اینطوری واستون جذابتره؟
یا نه.. کسی که مطمئنید همه این ها رو در عین کمال داره.. اما خب.. هیبت و قدرت و خیلی چیزهای دیگه هم داره؟
چون دخترم این مثال رو میزنم..
من خودم شخصا از دخترهای لوس که فقط به این کارهای دخترونه و عروسک بازی و عشق و محبت و لاک و آرایشگاه و این چیزهای اهمیت میدن و به قول یه عده سرتا پا احساسن، خوشم نمیاد ( نظر شخصیم رو عرض میکنم )
اما از دخترهایی که با تمام این صفاتی که گفتم، احساسات و دختر بودن و ظرافت ها و لطافت هاشون، مقتدر و محکم اند و غرور دارند ( در مقابل نامحرم و هرچیز نادرست ) برای شخصیت خودشون یه حدودی مشخص کردند و با هرچیزی راه نمیان، بیشتر خوشم میاد.
دختری که محکم و مقتدر باشه و بتونه از پس مشکلات خودش بربیاد و بار یک زندگی رو بر دوش بکشه و مدیر باشه و یک مادر و یک همسر خوب باشه و در خیلی از کارها جدیت هم داشته باشه، بهتره؟ یا یه دختر که هر روز با دوستاش میره آرایشگاه و استخر و شعر عاشقانه میخونه و به همه محبت میکنه؟ ها؟
نه فقط دخترها.. از نظر من پسرهایی که خیلی انعطاف پذیر باشن و همیشه خوب باشن، هم به درد نمی‌خورن.
آدم باید هم جاذبه داشته باشه، هم دافعه!
شما کتاب جاذبه دافعه‌ی حضرت علی (علیه السلام ) رو خوندید؟ از آیت الله مطهری؟
همون صفحات اولش نوشته، آدم ها چهار دسته اند:
یه عده فقط جاذبه دارن، با همه خوبن، به همه محبت میکنن، اینا به درد نمی‌خورن، چون هم با دشمن ها شما خوبن، هم با دوستاتون، که اکثرا این آدم ها منافق اند.
دسته بعدی آدم هایی که فقط برای خودشون دشمن تراشی می‌کنن. با همه دعوا دارن، خیرشون به هیچ کس نمی‌رسه. خب این هم به درد نمی‌خوره، چون هیچ کس آدمی که یه نقطه مثبت نداشته باشه رو نمی‌خواد.
یه دسته هم هستن نه جاذبه دارن، نه دافعه. توی جامعه عین سیب زمینی می‌مونن. به هیچ کس کار ندارن، می‌خورن می‌خوابن، هرکار بقیه بکنن، اینا هم می‌کنن، انگار نه انگار یه عضو از جامعه اند.
اما دسته آخر که بهترین دسته هستند، کسانی اند که هم جاذبه دارند، هم دافعه. در یه جاهایی خوب اند و مهربون و با درستی و خوبی و پاکی خوب برخورد می‌کنن، اما با نامردی و بی عدالتی و دزدی و غارتگری و خیلی از صفات بد دیگه... بد برخورد می‌کنن.
خب تلویحا این آدم ها یه عده دوستشون میشن، یه عده دشمنشون.
بین خوب و بد راه رفتن، تعادل نیست، نفاقه.
این فقط یه مثال بود.
خدا هم اگه قرار باشه همیشه خوب باشه، که فرق بین خوب و بد تشخیص داده نمیشه. باید هم جاذبه باشه هم دافعه. خدا هم همینطوره. در همه جای دین و قرآن هم یا به مساوات از رحمت و عذاب های خداوند صحبت شده، یا رحمت در اول کلام اومده و اهمیتش بیشتر نشون داده شده.
این که از جاذبه دافعه...

اقتدار و هیبت هم برای هرکسی، برای هرچیزی لازمه و اون رو جذاب میکنه.
چرا شما که بزرگ شدید مثل بچه ها به برنامه کودک علاقه ندارید؟
چون هیچ هیجان و هیچ هیبتی نداره، همش ساده و روون و احساس و پاکیه.
هدف من از این حرف ها این بود که بگم به نظر من خدا با همه صفاتش قابل ستایشه و حتی همین ها باعث جذابیتش میشه.
اینکه دوسش داشته باشیم و بدونیم در رابطه با اون یه حد و حدودهایی رو باید رعایت کنیم. همه چیز همیشه ok نیست.
کسی که همیشه با همه چی ok باشه بی مزه اس! یا هم منافقه و حقیقت رو از شما پنهون میکنه.
قبول دارین؟
حالا شما که ازدواج کردید... اما اگه برگردید به عقب و قرار باشه یه دختری رو به عنوان همسر انتخاب کنید، یه دختر سرتا پا احساس بدون هیبت رو انتخاب می‌کنید؟ که هیچ جاذبه ای نداره؟ یا دختری که بلد باشه در مقابل بدی ها و نامحرم ها محکم باشه و صفات ترسناک داشته باشه، اما با شما که همسرش هستید، مهربان و پر از رحمت و عطوفت باشه؟
ها؟؟
خب خدا هم نمیشه اینطوری نباشه دیگه..
شما اگه تلاش کردید و جز بندگان و دوستان خدا هستید، نیازی نیست اونطوری از خدا وحشت داشته باشید. چون محبت و رحمت خدا اگه مال دوستاش نباشه، پس قراره مال کی باشه؟
عذاب و چاله های جهنم و سختی ها و ترس ها و همه و همه... فقط برای کسانیه که دشمن خدا هستند و کارهای نادرست می‌کنند.
پس شما به خودتون نگاه کنید..
اگه دوست خدا هستید.. شاد باشید.. چون رحمت خداوند مال دوستانشه.
اگر نعوذ باالله.. دشمن خدا بودید، اون وقته که باید بترسید...
که البته با این همه گناه که این همه بنده انجام میدن.. باز هم خدا محبتش رو به همه بنده هاش میده.. روزی هیچ کس رو قطع نکرده، به زندگی خوب و بد رسیدگی میکنه اما ازشون میخواد که دوسش باشند.. چون میخواد به عذاب هاش گرفتار نشن.. و نمیشن.
از خدا وحشت نداشته باشید..
خدا عذاب هاش رو واسه شیعیان علی (ع)، اشک ریز های حسین (ع) ، هم اسم های آقا امام رضا (ع) ، و منتظران آقامون مهدی (ارواحنا فداه) قرار نمیده...
هر طور باشه یا هدایتشون میکنه، یا خود ائمه شفاعتشون می‌کنن.
اما این امید نباید مانع تلاش شما واسه بندگی خدا بشه.
این یعنی خوف و رجا..
مطمئن باشید که خدا باشماست... اما باز هم خلاف راه او نرید...

خلاصه حرفم... همون جمله اولم بود!
شما به این صفات خداوند به عنوان یک جذابیت نگاه کنید.. که اگر این ها نبود.. خدا (ببخشید) خیلی بی مزه و بدون جذابیت می‌شد. نظرتون؟؟

آروم و عاقبت به خیر باشید.. یا علی

[=Times New Roman]به نظرم باید به جای گفتن آسیب های یک رفتار ، بیشتر از خوبی های رفتار جایگزین بگیم..
.
چون معمولا این ذهنیت به وجود میاد که من نباید اینکارو انجام بدم و کلی خویشتن داری کنم و جلو خودمو بگیرم تا فقط آسیب نبینم و بتونم روی نقطه ی صفر بمونم..
.
مردم فکر می کنند اگر یک کار بدی رو انجام ندن تنها فایدش اینه که همون جایی که هستند می مونند..
.
اما اگر روی خوبی ها و فواید یک رفتار تمرکز بشه و به مردم بگیم که
.
با انجام یک عمل خوب چه چیزهایی رو به دست میاره بیشتر رغبت میکنه انجامش بده تا اینکه بهش بگیم در صورت انجام ندادنش چه چیزهایی رو از دست میده..
.
من معتقدم به قول پرویز پرستویی توی فیلم مارمولک "خود خدا هم اونقدرها که میگن سخت گیر نیست" :Nishkhand: :ok:

(کسری );613614 نوشت:
سلام برادر..
از رحمت خدا برامون نگفتن چون اگه بگه ما عشق به همسر و پدر مادرو بیخیال میشیم و میچسبیم به خدا...و یه عاشق نمیتونه به کارای روز مرش برسه.. به حرفم فک کن داش رضا:Gol:

کسي که عاشق خدا ميشه
اونطور زندگي ميکنه که معشوقش ميگه
خدا که قراره معشوق ما باشه برنامه اي داده که ما در زندگي از همه جهات به کمال ميرسيم
کار عاشق اين نيست که يه گوشه کز کنه و مشغول به عشقش بشه
چون هر روز بيشتر از خدا محبت ميخواد هي سعي ميکنه بيشتر به گفته هاي خدا گوش کنه
و در نهايت نهايت ميشه کسي که هزار استعدادش شکوفا ميشه
يعني چنين نابغه اي به کار نمياد

خب حالا اینجوری فکر کن
ببین خدا چون دوستمون داره همش بهمون تذکر میده که جهنم جای خوبی نیستا
تو جهنم بد عذاب میشیا
این کارو نکن عاقبتش بده ها

[="Tahoma"][="Navy"]

Reza-D;609542 نوشت:
مخلص کلام ، قبلاً که اطلاعاتم کمتر بود خدا را با عشق عبادت میکردم. اما هر چه اطلاعات دینی من افزایش پیدا کرده ، بیشتر از خدا وحشت پیدا کرده ام ، تا عاشقش باشم!

وقتی نام خدا را میشنوم ، اولین چیزی که به ذهنم میرسد جهنم و سوزاندن است

صحنهء قیامت را تاریک ، درد آور ، بی رحم و همراه با اشک و ناله و خون تصور میکنم. نه رحم ، نه شادی ، نه لبخند..... حتی بهشتیان را نمیتوانم شاد تصور کنم. با آموزه هایی که تا کنون از دین داشتم ، احکام را شناختم ، تکالیف و وظایف برایم تبیین شد و انتظاراتی که از من هست را شناختم ، دیگر هیچ امیدی برای بهشت رفتن ندارم


سلام
تصور شما از عقاب و عذاب الهی درست نیست
صریح پیام الهی این است که عذاب جهنمیان عین عمل آنهاست
پس اگر می ترسید از خود و عملتان بترسید و نه از خدای متعال
علی ع می فرماید : کسی جز از خود نترسد و جز به خدا امید نداشته باشد
پس در سمت خوف ماییم و در سمت امید خدای متعال
تصور اولیه شما از خدای متعال درست بوده است اما از خود و عملتان و نتیجه اش غافل بوده اید
یا علیم[/]

با سلام خدمت همه سروران گرامی
به نظر بنده حقیر همه چیز به خود ما و اعمال و رفتار ما بستگی داره اگر ما بر طبق مسیر درست حرکت کنیم و دست از پا خطا نکنیم خدا را همیشه با دید رحمان و رحیمیتش می بینیم ولی اگر به قول قدیمی ها ریگی تو کفشمان باشه از دریچه ی عطاب و عقاب نگاهش می کنیم مانند کسی که در جامعه جرمی مرتکب شده همه ی پلیس های مملکت را با دید ترس و وحشت نگاه می کنه ولی کسی که جرمی رو مرتکب نشده به همان افراد با دیدی متفاوت نگاه می کنه پس باید به عمق وجودی خودمان نگاه کنیم تا اولا تکلیف خودمان را روشن کنیم که از کدام گروه هستیم بعدش دیدمان نسبت به دنیا و آفریدگارش تغییر خواهد کرد .
ملتمس دعای خیرتان هستم
:Gol:

احمد دیبا;613708 نوشت:
با سلام خدمت همه سروران گرامی
به نظر بنده حقیر همه چیز به خود ما و اعمال و رفتار ما بستگی داره اگر ما بر طبق مسیر درست حرکت کنیم و دست از پا خطا نکنیم خدا را همیشه با دید رحمان و رحیمیتش می بینیم ولی اگر به قول قدیمی ها ریگی تو کفشمان باشه از دریچه ی عطاب و عقاب نگاهش می کنیم مانند کسی که در جامعه جرمی مرتکب شده همه ی پلیس های مملکت را با دید ترس و وحشت نگاه می کنه ولی کسی که جرمی رو مرتکب نشده به همان افراد با دیدی متفاوت نگاه می کنه پس باید به عمق وجودی خودمان نگاه کنیم تا اولا تکلیف خودمان را روشن کنیم که از کدام گروه هستیم بعدش دیدمان نسبت به دنیا و آفریدگارش تغییر خواهد کرد .
ملتمس دعای خیرتان هستم :Gol:
سلام برادر
ممنون كه بنده رو مفسد في العرض معرفي كرديد :khandeh!:

Im_Masoud.Freeman;613684 نوشت:
به نظرم باید به جای گفتن آسیب های یک رفتار ، بیشتر از خوبی های رفتار جایگزین بگیم..
.
چون معمولا این ذهنیت به وجود میاد که من نباید اینکارو انجام بدم و کلی خویشتن داری کنم و جلو خودمو بگیرم تا فقط آسیب نبینم و بتونم روی نقطه ی صفر بمونم..
.
مردم فکر می کنند اگر یک کار بدی رو انجام ندن تنها فایدش اینه که همون جایی که هستند می مونند..
.
اما اگر روی خوبی ها و فواید یک رفتار تمرکز بشه و به مردم بگیم که
.
با انجام یک عمل خوب چه چیزهایی رو به دست میاره بیشتر رغبت میکنه انجامش بده تا اینکه بهش بگیم در صورت انجام ندادنش چه چیزهایی رو از دست میده..
.
من معتقدم به قول پرویز پرستویی توی فیلم مارمولک "خود خدا هم اونقدرها که میگن سخت گیر نیست" :Nishkhand: :ok:
سلام به همهء دوستان خوب ، عزيز و محترم

اول بگم مسعود جان دوسِت دارم :Nishkhand: ، گل گفتي. اين دومين تاپيك من هست كه شما منظور بنده رو به بهترين شكل بيان ميكني :Gol:
(فعلاً درمورد فرمايش شما توضيحي نميدم)

اين حرفم خدايي نكرده جسارت به ساير دوستان نيست. نظرات شما روي چشم من جا داره و همشون خوندني بودن (خدا شاهده تعارف نميكنم)
اما حداقل ميتونم بگم بخشي از هر پاسخ ، اصلاً سوال بنده نبود. فعلاً نقل قول نميكنم كه تك تك پاسخ بدم چون تاپيك شلوغ ميشه

فقط از تمام دوستان درخواست برادرانه دارم يك بار ديگه پست اول رو بخونن. كامل و با دقت (لطف ميكنيد)

بعد از خوندنِ مجددِ مطلب بنده ، نظرتون رو بفرماييد به روي چشم ميخونم و اگر نياز بود پاسخ ميدم


سلام
خدا نه ترسناک میشه و نه ایمن!
این ماییم که با نزدیکی به او، ایمن و با دوری از او، دچار هراس میشیم.

گاهي ما از چيزي ميترسيم و فرار ميکنيم به سمت پناهگاه

گاهي در پناهگاه محبوبي منتظر ماست که دوستش داريم و ميخواهيم به سمتش بريم
کدام يک حرکت رفتن به پناهگاه رو تند تر ميکنه ؟

خدايي اگه يه گرگ دنبالتون کنه تند تر مي دويد به پناهگاه
يا محبوبي که ميدونيد هميشه منتظرتون هست
سر راه همه کاراتونم ميکنيد بعد ميريد
و اين بده ديگه شايد دير شد وقت تموم شد

محمد رسول الله;613619 نوشت:
درست است که پیامبران هم نذیر هستند و هم بشیر اما به نذیر بودن بیشتر توجه شده و جنبه تربیتی هم دارد «انما انت منذر»

البته انذار وعقاب خداوند هم از باب رحمت اوست تا بنده اش به بیراهه نرود.

.امین.;613637 نوشت:
یعنی اهل توبه از آنجاییکه سیئاتشان تبدیل به حسنات میشود نباید ترسی داشته باشند چون من (خدا ) آمرزنده و مهربانم.

بخشش توبه از جانب خداوند واینکه می فرماید: إنّ الله یحب التوابین، خداوند توبه کنندگان را دوست دارد نشانگر اوج مهربانی ولطف خداوند به بندگانش است. چون کسی که به خدا بدی کرده ونافرمانی او را کرده است بعد از بازگشت نه تنها خدا می بخشد بلکه او را دوست دارد. یا اینکه در جای دیگری می فرماید:
لا تقنطوا من رحمة الله، از رحمت خداوند ناامید نباشید.

Reza-D;613711 نوشت:
سلام برادر
ممنون كه بنده رو مفسد في العرض معرفي كرديد

بنده تصو رمی کنم برداشت شما اشتباه است وایشان تنها نظرشان را ابراز داشتند.
بنده در اینجا نکته ای را هم اشاره می کنم وآن اینکه بنده سالها پیش در یکی از کتابهای استاد جوادی آملی خوانده بودم که ایشان می فرمایند: اینکه اسلام هم ترسناده وهم بشارت داده وهم مستقیم به طرف خدا دعوت کده وامیرالمومنین می فرمایند من خدا را عبادت می کنم چون لایق عبادت است. بر می گرد به مزاج انسانها ودر واقع اینها روشهای تربیتی اسلام است.
عده ای با انذار زودتر تاثیر می گیرند وبه مسیر صحیح قدم می گذارند واز گناهان دوری می جویند. که اگر به اینها بیشتر بشارت دهی خوب نتیجه نمی دهد. عده ای دیگر با بشارت زودت رتربیت یافته ودر مسیر درست حرکت می کنند. وبرخی دیگر آنقدر مقام ومنزلت ایمان یشان بالاست که انذار وبشارت مهم نیست وبه دنبال بهشت وودوری از جهنم نیستند بلکه خدا را فقط به خاطر خدا عبادت می کنند که به اینها باید از جمال الهی وتوحید ناب گفت.(مضمون سخن)
لذا بسته به روحیات این مربی واستاد دینی است که افراد را تربیت کند د رجایی انذار باید داد ودر جایی باید بیشتر بشارت داد. واین هنر مربی دینی است. که کا ررا درست انجام دهد. لذا نمی توان برای همه یک نسخه واحد پیچید.

کریم;613821 نوشت:
بنده تصو رمی کنم برداشت شما اشتباه است
بله ميدونم ايشون منظوري نداشتن. لحن من هم مشخصه كه همراه با شوخي هست
اما اينكه هميشه شنونده مقصر باشه (به علت اينكه لابد گناه كاره) نوعي مصادره به مطلوب هست براي گوينده
منظورم از گوينده دوستمون نيست. منظورم اونهايي هست كه خدا رو خيلي بد جلوه دادند

استاد كريم يه خواهش دارم از شما. پست شماره 16 بنده رو بخونيد و بررسي بفرماييد. بعد نتيجه رو بگيد (برام مهمه)

کریم;613602 نوشت:
سلام علیکم
آنقدر که در قرآن در مورد مهربانی ورحمت خداوند آیه نازل شده ویا در احادیث اهل بیت وسیره آن بزرگواران دیده می شود در مورد غضبش بیان نشده است.
مثلا ما در احادیث خود داریم که رحمت خدا مقدم بر غضب اوست. از جمله امام صادق علیه السلام در دعایی که برای تعقیب نماز مغرب بیان داشته اند می فرمایند:
َ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ سَبَقَتْ‏ رَحْمَتُكَ‏ غَضَبَكَ‏ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي‏ وَ ارْحَمْنِي وَ تُبْ عَلَيَ‏ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيم(اصول کافی، ج2، ص529)
سبوح وقدوس هستی وپروردگار ملائکه وروح که رحمت تو مقدم بر غضبت هست...
یا در سوره مبارکه حجر خداوند متعال می فرماید:
نبئ عبادی اَنّي اَ نا الغفور الرحیم(حجر/49)، به بندگانم خبر بده که من آمرزنده مهربان هستم.
د رعین حال که د رآیات زیادی از قرآن کریم به مهربانی خداوند وبخشش او اشاره شده است.
اگر شما مقدمه واوایل رساله لقاء الله مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی استاد اخلاق امام خمینی (ره) مطالعه بفرمایید ایشان در آنجا احادیثی را در باب بخشش خداوند متعال بیان می فرمایند که قابل توجه است از جمله حدیثی نقل می کنند که اگر کسی هفتاد پیغمبر خدا را بکشد وتوبه کند خداوند توبه او را قبول می کند.
بخشش ومهربانی خداوند خارج از فهم ودرک ماست. اما اینکه شما می فرمایید این شرایط پیش آمده است. به چند دلیل است:
1- متاسفانه ما خودمان در مطالعه وشناخت معارف دینی کوتاهی می کنیم وزمانی که خطبا .وعاظ بر اساس سلایق خود به مباحث مربوط به انذار وجهنم بیشتر می پردازند اشکال می گیریم. بنده هم قبل دارم که باید هر دو طرف گفته شود نه جنبه انذار فقط بلکه به همان اندازه وبلکه بیشتر باید جنبه تبشیر هم اشاره شود. ولی مقصر اصل یدر اینجا به نظر بنده خود ما هستیم.
2- تاثیر گرفتن ا زانذار بیشتر از تبشیر است. نوع مردم وقتی از جهنم گفته می شود بیشتر متاثر می شوند تا تبشیر، لذا اکثر خطبا به این قسمت بیشتر می پردازند.
ولی به هر حال واقع این است که رحمت خدا مقدم بر غضب اوست. ودر یک کلام قیامت تبلور ونتیجه وحقیقت اعمال ماست. وجهنم یکه گفته می شود ویا بهشت از اعمال ما به وجود آمده اند.

سلام
من هم چندین سوال دارم
اگر مجازات ما در قیامت انعکاس اعمال ما هست
پس غضب خدا چه معنی دارد ؟
ایا خدا غضب می کند و از چیزی ناراحت می شود ؟ این با تعریف خدا سازگاری دارد ؟
و در اخر اینکه خدا بر چه کارهایی غضب می کند ؟
رحمت برای خدا قابل درک است چون می توان تصور کرد خدا عاشق بی حدو حصر است
ولی چگونه غضب را برای خدا می توان تصور کرد ؟
چگونه کسی که عاشق بی نهایت است می تواند غضب داشته باشد ؟
با تشکر

Reza-D;613711 نوشت:
سلام برادر
ممنون كه بنده رو مفسد في العرض معرفي كرديد :khandeh!:

مفسدفی العرض بودن که خیلی بهتر از مفسد فی الطول بودنه ... مگه نه :ok:

دل ارام;613840 نوشت:
سلام
من هم چندین سوال دارم
اگر مجازات ما در قیامت انعکاس اعمال ما هست
پس غضب خدا چه معنی دارد ؟
ایا خدا غضب می کند و از چیزی ناراحت می شود ؟ این با تعریف خدا سازگاری دارد ؟
و در اخر اینکه خدا بر چه کارهایی غضب می کند ؟
رحمت برای خدا قابل درک است چون می توان تصور کرد خدا عاشق بی حدو حصر است
ولی چگونه غضب را برای خدا می توان تصور کرد ؟
چگونه کسی که عاشق بی نهایت است می تواند غضب داشته باشد ؟

سلام علیکم
غضب صفت بدی نیست که خداوند نداشته باشد. چون خداوندی که جمل وکمال محض بوده وقتی بنده ای معصیت م یکند چرا غضب ناک نشود؟
خدازمانی غضبناک می شود که بنده از طریق بندگی خارج شده باشد. در اینجا نمونه ای از غضب خداوند را بیان می کنیم. البته بالطبع غضب خداوند مانند ما نیست که العیاذ بالله بر افروخته شود وآثار خشم در وجودش هویدا شود چون خداوند جسم نیست. اما غضب خداوند در واقع برداشتن رحمت وعدم اعطاء توفیقاتی است که در حال رضایت بر بنده نازل می شود.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
وَ عَلَى مَنْ جَحَدَ وَلَايَتَكُمْ غَضَبُ‏ الرَّحْمَنِ (من لایحضره الفقیه، ج2، ص616)، وبر کسی که ولایت شما(اهل بیت) را نفی کند غضب الهی نازل می شود.
یا اهل سنت وشیعه نقل کرده اند که حضرت رسول اکرم به فاطمه زهرا(س) فرمود:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغْضَبُ‏ لِغَضَبِ‏ فَاطِمَةَوَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.(عیون اخبار الرضا، ج2، ص46) خداوند با غضب فاطمه غضب مبکند وبا خشنودی او خشنود می شود.
یا در مورد دیگر د رحدیث آمده است:
[=Noor_Nazli]قَالَقَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ ع‏[=Noor_Nazli] إِذَا وَعَدْتُمُ الصِّبْيَانَ فَفُوالَهُمْ فَإِنَّهُمْ يَرَوْنَ أَنَّكُمُ الَّذِينَ تَرْزُقُونَهُمْ إِنَّ اللَّهَعَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَ [=Noor_Nazli]يَغْضَبُ‏[=Noor_Nazli] لِشَيْ‏ءٍ [=Noor_Nazli]كَغَضَبِهِ‏[=Noor_Nazli]لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ.(اصول کافی، ج6، ص50)
[=Noor_Nazli]در این حدیث نیز امام کاظم علیه السلام می فرمایند: زمانی که به فرزندان خود وعده میدهید به آن عمل کنید....خداوند عز وجل خشمگین نمی شود بر چیزی چنانچه خشمگین می شود بخاطر خشم زنان وکودکان.
اولا باید بدانیم خشم خدا سلب توفیق است وب خشم ما فرق می کند ودر عین حال خشم در برخی موارد حسن است اگر در جایش باشد وخداوند جامع صفات نیک است.
[=Noor_Nazli]

کریم;613989 نوشت:
سلام علیکم
غضب صفت بدی نیست که خداوند نداشته باشد. چون خداوندی که جمل وکمال محض بوده وقتی بنده ای معصیت م یکند چرا غضب ناک نشود؟
خدازمانی غضبناک می شود که بنده از طریق بندگی خارج شده باشد. در اینجا نمونه ای از غضب خداوند را بیان می کنیم. البته بالطبع غضب خداوند مانند ما نیست که العیاذ بالله بر افروخته شود وآثار خشم در وجودش هویدا شود چون خداوند جسم نیست. اما غضب خداوند در واقع برداشتن رحمت وعدم اعطاء توفیقاتی است که در حال رضایت بر بنده نازل می شود.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
وَ عَلَى مَنْ جَحَدَ وَلَايَتَكُمْ غَضَبُ‏ الرَّحْمَنِ (من لایحضره الفقیه، ج2، ص616)، وبر کسی که ولایت شما(اهل بیت) را نفی کند غضب الهی نازل می شود.
یا اهل سنت وشیعه نقل کرده اند که حضرت رسول اکرم به فاطمه زهرا(س) فرمود:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغْضَبُ‏ لِغَضَبِ‏ فَاطِمَةَوَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.(عیون اخبار الرضا، ج2، ص46) خداوند با غضب فاطمه غضب مبکند وبا خشنودی او خشنود می شود.
یا در مورد دیگر د رحدیث آمده است:
قَالَقَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ ع‏ إِذَا وَعَدْتُمُ الصِّبْيَانَ فَفُوالَهُمْ فَإِنَّهُمْ يَرَوْنَ أَنَّكُمُ الَّذِينَ تَرْزُقُونَهُمْ إِنَّ اللَّهَعَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَ يَغْضَبُ‏ لِشَيْ‏ءٍ كَغَضَبِهِ‏لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ.(اصول کافی، ج6، ص50)
در این حدیث نیز امام کاظم علیه السلام می فرمایند: زمانی که به فرزندان خود وعده میدهید به آن عمل کنید....خداوند عز وجل خشمگین نمی شود بر چیزی چنانچه خشمگین می شود بخاطر خشم زنان وکودکان.
اولا باید بدانیم خشم خدا سلب توفیق است وب خشم ما فرق می کند ودر عین حال خشم در برخی موارد حسن است اگر در جایش باشد وخداوند جامع صفات نیک است.

سلام علیکم

بزرگوار متوجه سوال من نشدید
من گفتم انچه به عنوان مجازات و کیفر عمل بد نصیب انسان می شود
عکس ا لعمل خود عمل انسان است
وگرنه خداوند هرگز بر کسی غضب نمی کند
چون خداوند عشق محض است و از عشق محض غضب بر نمی خیزد
ایا این تعبیر درست است ؟

دل ارام;614099 نوشت:
سلام علیکم

بزرگوار متوجه سوال من نشدید
من گفتم انچه به عنوان مجازات و کیفر عمل بد نصیب انسان می شود
عکس ا لعمل خود عمل انسان است


وعلیکم السلام
البته عکس العمل نه بلکه خود عمل انسان است وحقیقت عمل انسان است که بصورت عذابها ونعمت های بهشتی مجسم می شود. وتجسم عمل معنایش همین است. در واقع هر عملی علاوه بر ظاهر حقیقتی باطنی دارد که این حقیقتها در این دنیا به خاطر وجود پرده بر چشمان ما قابل رؤیت نیست ودر آخرت هویدا خواهد شد.
قرآن می فرماید:
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد(آل عمران/30)
روزى كه هر كسى آنچه كار نيك به جاى آورده و آنچه بدى مرتكب شده، حاضر شده مى‏يابد؛ و آرزو مى‏كند: كاش ميان او و آن [كارهاى بد] فاصله‏اى دور بود. و خداوند، شما را از [كيفر] خود مى‏ترساند، و [در عين حال‏] خدا به بندگان [خود] مهربان است.
این آیه به صراحت نشان می دهد که انسان در آن دنیا اعمال خود را حاضر وآماده می یابد. دقت کنید نه اینکه می بیند بلکه می یابد یعنی با تمام وجود حس می کند.

دل ارام;614099 نوشت:
وگرنه خداوند هرگز بر کسی غضب نمی کند
چون خداوند عشق محض است و از عشق محض غضب بر نمی خیزد
ایا این تعبیر درست است ؟

البته سخن زیبایی می فرمایید، ولی زمانی که احادیث ما نشان می دهد که خداوند غضب می کند نمی توانیم بگوییم نه غضب نمی کند. بلکه خداوند غضب دارد واین غضب نیز نه از باب دشمنی با بندگان بلکه خود رحمتی است در حق آنها.

کریم;614724 نوشت:
وعلیکم السلام
البته عکس العمل نه بلکه خود عمل انسان است وحقیقت عمل انسان است که بصورت عذابها ونعمت های بهشتی مجسم می شود. وتجسم عمل معنایش همین است. در واقع هر عملی علاوه بر ظاهر حقیقتی باطنی دارد که این حقیقتها در این دنیا به خاطر وجود پرده بر چشمان ما قابل رؤیت نیست ودر آخرت هویدا خواهد شد.
قرآن می فرماید:
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد(آل عمران/30)
روزى كه هر كسى آنچه كار نيك به جاى آورده و آنچه بدى مرتكب شده، حاضر شده مى‏يابد؛ و آرزو مى‏كند: كاش ميان او و آن [كارهاى بد] فاصله‏اى دور بود. و خداوند، شما را از [كيفر] خود مى‏ترساند، و [در عين حال‏] خدا به بندگان [خود] مهربان است.
این آیه به صراحت نشان می دهد که انسان در آن دنیا اعمال خود را حاضر وآماده می یابد. دقت کنید نه اینکه می بیند بلکه می یابد یعنی با تمام وجود حس می کند.

اگه خدا ما رو دوست داره...پس چرا توی این دنیا بر روی چشمامون پرده گذاشته؟؟؟ چرا نباید واقعیت اعمال خود را در این دنیا ببینیم و بعد عمل نکنیم؟؟؟ چرا؟؟؟ این جوری که مردم راحت تر میرن بهشت.....مگه خدا نمیخواد انسان ها برن بهشت؟؟؟ مگه خدا از درد و رنج ما ناراحت نمیشه....پس چرا کار را برامون سخت کرده؟؟؟
اگه خدا این کار را میکرد ...دیگه نیازی به غضب نبود....چون انسان ها واقعیت عمل بد خود را میدیدند و به آن عمل نمیکردند....
خدا میخواد ما رو بچزونه یا میخواد ببره بهشت؟؟؟

خدا وقتي آدم را آفريد تو بهشت در کنار خودش قرارش داد
چرا نتونست تو بهشت باقي بمونه ؟

hosin2a;614806 نوشت:
اگه خدا ما رو دوست داره...پس چرا توی این دنیا بر روی چشمامون پرده گذاشته؟؟؟ چرا نباید واقعیت اعمال خود را در این دنیا ببینیم و بعد عمل نکنیم؟؟؟ چرا؟؟؟ این جوری که مردم راحت تر میرن بهشت.....مگه خدا نمیخواد انسان ها برن بهشت؟؟؟ مگه خدا از درد و رنج ما ناراحت نمیشه....پس چرا کار را برامون سخت کرده؟؟؟
اگه خدا این کار را میکرد ...دیگه نیازی به غضب نبود....چون انسان ها واقعیت عمل بد خود را میدیدند و به آن عمل نمیکردند....
خدا میخواد ما رو بچزونه یا میخواد ببره بهشت؟؟؟

پس بفرمائید مالقمه حاضر و آماده میخوایم

نباید درس خوندن سخت باشه و همه دکتر و مهندس بشن

پس عقل به چه دردی میخوره باید آکبند بمونه

و مثل حیوانات بشیم که خدا ازمون هیچی نخواد و فقط

علوفه مون رو بده ولی در موردش فکر نکنیم

خیلیامون اثر بد کارامون رو و بدبختیاشو میبینیم

ولی دست بردار نیستیم تقصیر خداست یا خریت خودمونه

در شب معراح
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویران است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
دنو زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و ب او می کوبند.
حضرت فاطمه (س) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
رسول خدا (ص) فرمود :
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.
و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد ...
و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.
و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل توچهی نداشت......

چه خدای مهربان و بخشنده ای! انگار هرلحظه در کمین است که بهانه ای برای عذاب بندگان بیابد
انگار از عذاب کردن مخلوقات خود لذت میبرد. کاری که هیچ پدر و مادری در حق فرزند خطاکارش نمیکند. هرچند که این فرزند پشیمان نباشد.

ما انسانها بواسطه نیازهای غریزی که آنرا در وجود خود و دیگران تشخیص میدهیم نسبت به یکدیگر درک و ملاحظه داریم و میتوانیم در حق یکدیگر بخشش و عطوفت داشته باشیم و در نهایت اگر فردی مرتکب جرمی سنگین و غیر قابل بخشش شد ،قانون گذار کسی را که خطاکار است ناچارا مجازات میکند که جامعه سالم بماند نه منباب لذت و انتقام شخصی چرا که رنج یک انسان ولو گنهکار در هر حال تاثر برانگیز است ، این حال بشر است آنوقت خدایی که خالق این نیازها و غرایز است چنان با ولع و سفاکانه مخلوقاتش را شکنجه میکند که باید گفت :کار داعشییان انسان نما پیش خدایشان چندان عجیب نیست! چنین خدایی همین دست پرورده را هم خواهد داشت.

واقعا وجدانتان را قاضی کنید چطور میتوان نسبت به چنین خالقی عشق داشت و با جان و دل ازاو اطاعت کرد؟

خدای بزرگ ، ما را از شر آفات دینی که ائمه اش این چنین تو را به انسانها معرفی میکنند حفظ کن.
امین

سلام بر آقا رضای عزیز
اولا من تازه در این انجمن عضو شده ام و با خلق و خوی اعضا زیاد آشنائی ندارم ولی همه را دوستان خود می دانم :hamdel: ثانیا تا جایی که من در مورد این سایت می دانم اعضا با هم صرفا گفت و گو کرده و نظرات خود را در مورد موضوعی بیان می کنند تا به یک نتیجه اساسی برسند ولی قصد توهین به همدیگر رو ندارند :ok: من هم با این دید وارد این سایت شدم و در مورد مطلب شما نظرم را گفتم :Kaf:
حال در مورد بحث اصلی یک مثال دیگر می زنم ؛
فرض کنید در یک کلاس چندین دانش آموز هستند و یک معلم معلمی که هم تشویق می کند و هم تنبیه ( حال به نوعش کاری ندارم) یک دانش آموز تمام تکالیفش را درست و صحیح انجام داده و یکی یا انجام نداده و یا ناقص انجام داده به نظر شما معلم این کلاس از منظر این دانش آموزان با هم یکی است ؟
قطعا نه ؛ آنکه وظیفه اش را درست انجام داده معلم را معلمی خوش اخلاق و خوش برخورد می بیند و آنکه وظیفه اش را درست انجام نداده معلم را به دید غضب آلود می بیند در حالی که معلم یکی است .
خدای ما هم یکی است ما باید به خودمان نگاه کنیم که چند مرده حلاجیم آن وقت نگاهمان نسبت به خدا مشخص می شود . :Kaf:
التماس دعای خیر

محبت پدر و مادر:
بچه دار ميشيم که يا نگن عيبي داره
يا از تنهايي ميترسيم
بزرگش ميکنيم تا عصاي دستمون بشه
يا اينکه ديگه به ديا اومده بايد بزرگشم کنيم يعني در کنار ما خودش بزرگ ميشه بنده خدا
ميفرستيمش دانشگاه يه کسي بشه بهش افتخار کنيم
و درست تربيتش ميکنيم که بعدا برامون درد سر ساز نشه بشه مايه عذابمون
بيمار ميشه رنج ميبريم چون بهش وابسته شديم ترک وابستگي ها هم که مثل ظهر ميمونه
وقتي طبق ميلمون رفتار نکنه کتکش ميزنيم حتي اگه يه بچه دو ماهه بي گناه باشه
شيرم که نميديم چون ...
ديگه اون يه ذره محبته هم که خدا به واسطه شير دادن در قلب مادر ايجاد ميکنه نداريم

وقتي دست وپا گيرمونه بيرونش ميکنيم وقتي دلتنگيم ميخواهيمش
وقتي به محبتمون احتياج داره ميزاريمش مهد ميريم سر کار تا جلو بقيه تو چشم و هم چشمي کم نياريم
تازگي ها هم که به اين نتيجه رسيديم که نخواهيمش اصلا دست و پا گيره
نميدونم اينا رو به خاطر بچه هه انجام داديم همه شو يا دل خودمون

اين تفسير از محبت پدرو مادر
مال خدا رو چجوري تفسير ميکني
اخه تا کي پنهان ميکني و دروغ ميگي اي دل به من
بالاخره که پيدا ميشي

پریزاد;614921 نوشت:
در شب معراح
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویران است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
دنو زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و ب او می کوبند.
حضرت فاطمه (س) عرض کرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین عذاب می کند؟!
رسول خدا (ص) فرمود :
دخترم ! زنی که از موی سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند.
زنی که از پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش امتناع می ورزیده.
و زنی که از زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذیت می کرد ...
و زنی که گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت.
و زنی که دست و پایش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل توچهی نداشت......

چه خدای مهربان و بخشنده ای! انگار هرلحظه در کمین است که بهانه ای برای عذاب بندگان بیابد
انگار از عذاب کردن مخلوقات خود لذت میبرد. کاری که هیچ پدر و مادری در حق فرزند خطاکارش نمیکند. هرچند که این فرزند پشیمان نباشد.

ما انسانها بواسطه نیازهای غریزی که آنرا در وجود خود و دیگران تشخیص میدهیم نسبت به یکدیگر درک و ملاحظه داریم و میتوانیم در حق یکدیگر بخشش و عطوفت داشته باشیم و در نهایت اگر فردی مرتکب جرمی سنگین و غیر قابل بخشش شد ،قانون گذار کسی را که خطاکار است ناچارا مجازات میکند که جامعه سالم بماند نه منباب لذت و انتقام شخصی چرا که رنج یک انسان ولو گنهکار در هر حال تاثر برانگیز است ، این حال بشر است آنوقت خدایی که خالق این نیازها و غرایز است چنان با ولع و سفاکانه مخلوقاتش را شکنجه میکند که باید گفت :کار داعشییان انسان نما پیش خدایشان چندان عجیب نیست! چنین خدایی همین دست پرورده را هم خواهد داشت.

واقعا وجدانتان را قاضی کنید چطور میتوان نسبت به چنین خالقی عشق داشت و با جان و دل ازاو اطاعت کرد؟

خدای بزرگ ، ما را از شر آفات دینی که ائمه اش این چنین تو را به انسانها معرفی میکنند حفظ کن.
امین


ما هم ازين موارد زياد ديديم

مثلا محبت خدا اينقدر زياده که کوه در مقابلش دووم نمياره

يا محبت خدا که به قلب وارد ميشه لذتي ميبري که هيچ هرزه اي در بد ترين هرزگي هاش اون لذتو نميتونه ببره

حضرت باقر (ع) گفتند: ای جابر سوگند به خداوند که فاطمه در آن روز چنان شیعیان و محبان خود را جدا می کند همانند پرنده ای که دانه های خوب را از دانه های بد جدا می کند. چون فاطمه با شیعیان خود به در بهشت برسند، خداوند در دل آنها می اندازد که نگاهی به اطراف بنمایند و چون به اطراف نظر کنند خداوند می فرماید: ای محبان من! سبب التفات و توجه شما چیست؟! من که فاطمه دختر حبیب خود را شفیع شما قرار دادم! شیعیان می گویند: ای پروردگار ما دوست داریم که قدر و منزلت ما در امروز شناخته شود! خداوند می فرماید: ای حبیبان من! برگردید و نظری بیفکنید و ببینید، هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه دوست داشته است، هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه غذا و طعام داده است، هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه پوشانیده است و هر کس شما را به جهت محبت به فاطمه آشامیدنی خورانده است؛ نظر کنید و ببینید، هر کس به جهت محبت به فاطمه زشتی و غیبتی را از شما برگردانیده است؛ دست او را بگیرید و داخل در بهشت بنمائید!
حضرت باقر (ع) فرمودند: سوگند به خدا که در میان مردم غیر از کافر و منافق و شک کننده در امر توحید هیچکس باقی نمی ماند

يعني کسي ميره جهنم که يه جو انسانيت تو وجودش نباشه

خدايي کسي که خود خواهه به واسطه گناهش چه دل ها که نميشکنه
و چه غم ها و دلگيري ها که بوجود نمياره
حقش نيست بره جهنم
زخم دل خيلي بد تر از زخم بر جسم است
سوختن دل خيلي سخت تر از سوختن جسم است

خوب کمتر دل بشکنيم که اينقدر نترسيم

بابا حالا در خونه خدا نريم جاي بهتري سراغ داري
باهاش قهر کنيم بهش پشت کنيم خوشالتر ميشيم يا فکر ميکنيم خوش ميگذره

اصلا خوشحالي چيه آرامش و آسايش در چيه
مطمئنن چيزي نيست که وقتي در کنارشي ميترسي تموم بشه يا از دستش بدي چون ديگه اسايش نيست همش نگرانيه

و اينم بگم اين لذت و که کوه در مقابلش ساييده ميشه و دووم نمياره خدا برا قلب ما کنار گذاشته
حال فقط اينه
دنبالش نيستيم نميخواهيمش
و اينم بگم کافيه يه آه از حسرت نداشتنش بکشيم
خدا يه جوري برنامه زندگيمونو تنظيم ميکنه که در نهايت بهش برسيم

اينم شنيديم که خدا از يک نقطه روشن در دلمون استفاده ميکنه و به جايي ميرسونمون که در آخر سعادتمند بشيم

کسي که يه نقطه سفيد هم در قلبش نيست .....

از ايت الله بهجت

در رفع الودگي ها و پستي هاي دروني چه کنيم
زياد بگوييد استغفرالله

براي محبت و قرب خدا
بعد از ملاحظه واجبات و ترک محرمات صلوات فرستادن محبت اور است و محبت انسان را بالا ميکشد

اي خداي نامهربونه بد ما چطور بگيم استغفر والله
ميخواي مارو بکشي؟

hosin2a;614806 نوشت:
اگه خدا ما رو دوست داره...پس چرا توی این دنیا بر روی چشمامون پرده گذاشته؟؟؟ چرا نباید واقعیت اعمال خود را در این دنیا ببینیم و بعد عمل نکنیم؟؟؟ چرا؟؟؟ این جوری که مردم راحت تر میرن بهشت.....مگه خدا نمیخواد انسان ها برن بهشت؟؟؟ مگه خدا از درد و رنج ما ناراحت نمیشه....پس چرا کار را برامون سخت کرده؟؟؟
اگه خدا این کار را میکرد ...دیگه نیازی به غضب نبود....چون انسان ها واقعیت عمل بد خود را میدیدند و به آن عمل نمیکردند....
خدا میخواد ما رو بچزونه یا میخواد ببره بهشت؟؟؟

پرده را خدا قرار نداده است بلکه این گناهان ماست که پرده جلوی چشمانمان شده است واز دیدن حقایق امور ناتوانیم والا آدمهایی مانند آیت الله بهاء الدینی، بهجت ودهها امثال اینها بوده اند که در همین دنیا این پرده از جلوی چشمانشان کنا ررفته بود چون از گناه فرار می کردند وسمت گناه نمی رفتند.
اشکال از جانب خداوند متعال نیست بلکه از طرف خود ماست که جلو ی نفس خود نمی ایستیم تا چشمانمان باز شود.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: فقد البصر اهون من فقد البصیرة( غرر الحکم)، کور ظاهری بودن بهتر از کور دل بودن است.
چشم قلب هم زمانی باز می شود که از گناه فرار کرده باشیم.
shamime;614866 نوشت:
خدا وقتي آدم را آفريد تو بهشت در کنار خودش قرارش داد
چرا نتونست تو بهشت باقي بمونه ؟

البته کنار خودش نبود ودر این هم حرفی است که بهشتی که حضرت آدم وحوا در آن بودند آیا بهشت موعود بود یا بهشت برزخی که مفسرانی مثل آیت الله جوادی آملی نظرشان بر این است که بهشت برزخی بوده است.
حضرت آدم البته از اول بنا بود به زمین بیاید، چون خداوند فرمود: إنّي جاعل في الارض خلیفة(بقره/30)، من می خواهم در زمین برای خود جانشینی قرار دهم.
اما خوردن ازآن میوه ممنوعه که خداوند متعال نهی کرده بود باعث شد زودتر از موعد مقرر بر زمین بیایند.

پریزاد;614921 نوشت:
ما انسانها بواسطه نیازهای غریزی که آنرا در وجود خود و دیگران تشخیص میدهیم نسبت به یکدیگر درک و ملاحظه داریم و میتوانیم در حق یکدیگر بخشش و عطوفت داشته باشیم و در نهایت اگر فردی مرتکب جرمی سنگین و غیر قابل بخشش شد ،قانون گذار کسی را که خطاکار است ناچارا مجازات میکند که جامعه سالم بماند نه منباب لذت و انتقام شخصی چرا که رنج یک انسان ولو گنهکار در هر حال تاثر برانگیز است ، این حال بشر است آنوقت خدایی که خالق این نیازها و غرایز است چنان با ولع و سفاکانه مخلوقاتش را شکنجه میکند که باید گفت :کار داعشییان انسان نما پیش خدایشان چندان عجیب نیست! چنین خدایی همین دست پرورده را هم خواهد داشت.

نه اشتباه نکنید. خداوند مهربان است چون اگر نبود در همین دنیا وقتی بنده اش معصیت می کرد نابودش می کرد. خداوند آنقدر مهربان است که اگر کسی هفتاد پیامبر که انسانها ومخلوقات برگزیده الهی هستند را بکشد. وتوبه نماید می بخشد(میرزا جواد ملکی، رساله لقاء الله)
خداوندی که می فرماید: إنّ الله یحبّ التوابین،(بقره/222) ما شاد کسی را ببخشیم ولی دیگر او را که در حق ما بدی کرده است مثل قبل دوست نداریم اما خداوند بنده ای را که هفتاد پیامبر کشته ویا کسی مانند همزه سید الشهداء را کشته است وتوبه می کند. دوستش دارد.
خداوند به بنده اش این مجال را داده است که هر وقت واقعا توبه کرد حتی در آخرین لحظه عمرش ببخشد.
خداوند به قدر مهربان است که خوبی بنده اش را ده برابر حساب می کند وبدی او را فقط به اندازه بدی مجازات می کند.
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُون‏(انعام/160)
مهربانی بیشتر از این چه می خواهید واگر خداوند کسی را از موهایش آویزان می کند بخاطر همان گناه خودش است نه اینکه خداوند مشکل داشته باشد. والبته خداوند چه بسا حق خود را می بخشد وعمده این عذابها بخاطر حق الناس است.
خانم ویا دختری که با انواع آرایشها جوان مردمی که توان ازدواج ندارد وسوسه کرده واو را به انواع گناهان می اندازد، وخدا می داند که چقدر جوان که در اوج شهوت هستند بخاطر همین پوشش ها وموهای خانم ها از راه به در نمی شوند.
این بنده ای که بخاطر آرایش وموی این خانم ها گمراه شده ودر این شرایط که امکان ازدواج هم نوعا تا بیست وپنج سالگی وجود ندارد به فساد ولجن کشیده می شود مقصرش العیاذ بالله خداست؟ خدا که گفته بود خودتان را از نامحرم حفظ کنید.
پس اشتباه نکنیم ما نمی توانیم هم خدا وهم خرما را داشته باشیم. هم در این دنیا آرایش کنیم وجوان مردم را گمراه کنیم وهم اینکه در عالی ترین مراتب بهشت زندگی کنیم. آیا این انصاف است؟ این عدل است؟

احمد دیبا;614945 نوشت:
سلام بر آقا رضای عزیز
اولا من تازه در این انجمن عضو شده ام و با خلق و خوی اعضا زیاد آشنائی ندارم ولی همه را دوستان خود می دانم

سلام بر شما دوست گرامی
بنده عضویت شما در این انجمن را تبریک گفته وخیرمقدم وخوش آمد عرض می کنم، وان شاء الله از مطالب شما در بخشهای مختلف سایت استفاده خواهیم کرد.:Gol:

shamime;614946 نوشت:
اين تفسير از محبت پدرو مادر
مال خدا رو چجوري تفسير ميکني
اخه تا کي پنهان ميکني و دروغ ميگي اي دل به من
بالاخره که پيدا ميشي

محبت پدر ومادر هم رحمتی است از جانب خداوند که چنان محبتی نسبت به فرزند در دل آنها قرار داده است که موجب می شود همه زحمت های این بچه را تحمل کنند که اگر این محبت خدادادی نبود مشخص نبود این بچه بیچاره چطور زندگی خواهد کرد.
محبت خدا هم در قلب ما است ولی متاسفانه گناه ومعصیت زنگاری می شود که این محبت چندان آشکار نمی گردد ولی زمانی که به مناجاتهای امام سجاد علیه السلام ویا ناله های شبانه امیرالمومنین نگاه می کنی می فهمی محبت خدا یعنی چی؟ محبتی که تنها یک اثرش این است که شبها خوا ب را از چشمان می گیرد.
ولی ماها زمانی محبت مان به خدا آشکار می شود که در اظطراز قرار بگیریم ودستمان از هر جایی کوتاه شود که این هم از مظلومیت وغربت خداوند در میان ماست.
[=Noor_Nazli]وَ إِذامَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّاكَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَزُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (یونس/12)
و چون انسان را آسيبى رسد، ما را-به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده- مى‏خواند، و چون گرفتاريش را برطرف كنيمچنان مى‏رود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده، نخوانده است. اين گونهبراى اسرافكاران آنچه انجام مى‏دادند زينت داده شده است.

احمد دیبا;614945 نوشت:
سلام بر آقا رضای عزیز
سلام برادر
نه داداش منم ناراحت نشدم. موضوع چيز ديگه اي هست
نه شما يا هر شخص خاص ديگه ، بلكه اكثر كاربران عزيز ، فكر ميكنم حتي برخي از قسمت هاي پست بنده رو نخونده باشن!
پاسخ هايي داده ميشه كه من در ابتداي پست خودم در شروع تاپيك نوشته بودم (خوف و رجا و....)

شما جناب ديبا ، خانم شميم ، كنكاو بي گناه ، جناب امين ، خانم 514 ، جناب محي الدين و...... (بجز يكي دو نفر)
نزديك به 40 پست رو كاربران عزيز زحمت كشيدن و نوشتن. ولي گويا
دوستان هنوز منظور بنده رو متوجه نشدن (با احترام :Gol:)

عجيب اينكه يك بار هم از همه خواستم توجه كنن و پست اول رو دوباره مطالعه كنن ، ولي دوستان عنايت نفرمودن

چاره اي نيست ، يك بار ديگه مطلبم رو عرض ميكنم

نقل مجدد پست اول (لطفاً ، بخصوص به بخش هاي قرمز رنگ توجه بفرماييد):

بنام خدا

سلام و عرض ادب

((میدانم)) که بهترین حالت برای انسان ، حالتی بین خوف و رجا ست (بین ترس و امید)
((میدانم)) که اگر بیش از حد به بخشش خداوند امیدوار باشم ، گستاخ میشوم
و اگر از رحمتش نا امید باشم ، ابلیسِ ثانی خواهم بود

اما.....

من اینطور تصور میکنم که خدا باید رحمان و رحیم باشد ، خدا باید سرشار از عشق باشد ، خدا باید شور و شوق در دلم ایجاد کند و....
ولی نتیجهء آنچه که تا به حال از آموزه های دینم برداشت کردم ، اکثراً ترس بوده
ترس که چه عرض کنم...؟! وحشت.... وحشت.... وحشت....

از بهشت فقط سه جمله

شنیده ام:

1 - نهرهای شربت و درختان میوه
2 - لباس های رنگارنگ
3 - حوری های زیبا (همسران بهشتی)
همین......

اما از جناب جهنم!
سیاه چالی بسیار بزرگ و ترسناک ، با آتشی کشنده و مامورانی بی رحم که تشنهء این هستند تا خطایی ولو کوچک از تو سر بزند تا تو را به میخ و زنجیر بکشند!!!

آویزان شدن از زبان
فرو رفتن میخ در چشم
جوشیدن مغز سر
سوختن پوست
خوردن کثافات
نوشیدن آب بدبوی سوزاننده
زدن با پتک بر سر
افتادن در آب جوش
و.........
تا دلتان بخواهد دربارهء جهنم

مطلب هستدر مقابلِ هر یک روایت که از بهشت شنیدم ، ده روایت ، بلکه بیشتر ، از جهنم شنیدم

مخلص کلام ،

قبلاً که اطلاعاتم کمتر بود خدا را با عشق عبادت میکردم. اما هر چه اطلاعات دینی من افزایش پیدا کرده ، بیشتر از خدا وحشت پیدا کرده ام ، تا عاشقش باشم!

وقتی نام خدا را میشنوم ، اولین چیزی که به ذهنم میرسد جهنم و سوزاندن است

صحنهء قیامت را تاریک ، درد آور ، بی رحم و همراه با اشک و ناله و خون تصور میکنم. نه رحم ، نه شادی ، نه لبخند..... حتی بهشتیان را نمیتوانم شاد تصور کنم.

با آموزه هایی که تا کنون از دین داشتم ، احکام را شناختم ، تکالیف و وظایف برایم تبیین شد و انتظاراتی که از من هست را شناختم ، دیگر هیچ امیدی برای بهشت رفتن ندارم

کریم;614995 نوشت:
خداوند به بنده اش این مجال را داده است که هر وقت واقعا توبه کرد حتی در آخرین لحظه عمرش ببخشد.

سلام و تشکر
من آدم مذهبی بودم و از عبادت لذت میبردم ولی مسئله اینجاست که چنین توصیفیات ترسناکی از خداوند محبت به او را از بین میبرد. نمیتوان با وجود چنین ترسی کسی را دوست داشت و لازمه توبه محبت است ولی کسی که چنین خدایی را حتی دوست هم ندارد چطور بسویش توبه کند ؟

کریم;614995 نوشت:
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِفَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُون

مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ یعنی کسی که با خود حسنه ای را بیاورد.....یعنی عمل نیک او با گناهان از بین نرفته باشد و سالم به همراهش به آخرت برسد...چه تضمینی هست که خدایی که به تار مویی چنین میکند عبادات و خیرات و سایر اعمالت را اصلا در نظر بگیرد و همه به همراه خطاهای کوچک و بزرگ تباه نشوند ؟
مگر کم بودند کسانیکه یک عمر عبادت کردند و اطاعت ولی با عاقبت شر از دنیا رفتند....

هر که را خود بخواهد گمراه میکند و عذاب، و هر که را بخواهد هدایت میکند...خیلی هم به خواسته و تلاش ما ربطی ندارد...

پریزاد;615023 نوشت:
من آدم مذهبی بودم و از عبادت لذت میبردم ولی مسئله اینجاست که چنین توصیفیات ترسناکی از خداوند محبت به او را از بین میبرد. نمیتوان با وجود چنین ترسی کسی را دوست داشت و لازمه توبه محبت است ولی کسی که چنین خدایی را حتی دوست هم ندارد چطور بسویش توبه کند ؟
سلام خواهر گرامي
ضمن اينكه در بخش هايي با هم ، هم عقيده هستيم ، ولي در بخش هايي هم با شما اختلاف نظر دارم
من از توصيفات اضافه شاكي هستم. از اينكه وزنهء ترس ، هميشه براي ما سنگين تر از وزنهء اميد بوده
اما از صحبت هاي شما اينطور برداشت ميكنم كه شما كلاً با بخش ترس مخالف هستيد (اگر اشتباه ميكنم بفرماييد)

پریزاد;615023 نوشت:
هر که را خود بخواهد گمراه میکند و عذاب، و هر که را بخواهد هدایت میکند...خیلی هم به خواسته و تلاش ما ربطی ندارد...
فكر ميكنم اين مطلب رو اشتباه متوجه شديد. بحثِ جبر و اختيار است كه موضوع تاپيك نيست (هرچند بي ربط هم نيست). اينكه خداوند ميفرمايد هر كه را بخواهم هدايت ميكنم ، به معناي سلب اختيار از ما نيست
(اگر مايل بوديد كامل توضيح ميدم)

Reza-D;615069 نوشت:
از اينكه وزنهء ترس ، هميشه براي ما سنگين تر از وزنهء اميد بوده
اما از صحبت هاي شما اينطور برداشت ميكنم كه شما كلاً با بخش ترس مخالف هستيد (اگر اشتباه ميكنم بفرماييد)

سلام
من منظور شما را میدانم بزرگوار، حرف من راجع به روایات معراج است . نه تنها بقول شما تعداد آیات قرآن در وجه تنزیر یا ترس آن بیشتر از تبشیر است ،بلکه در روایات هم از عذابهایی گفته شده که در قرآن هم وعده اش داده نشده است.

اما همانطور که میدانید دعای جوشن کبیر همچون قرآن بواسطه جبرئیل نازل شده و خداوند خود را با هزار اسم معرفی کرده است فکر میکنم در این دعا بهتر بتوان بین تعداد صفات جمال و لطف خداوند و صفات غضبیه و جلال او مقایسه انجام داد.

Reza-D;615069 نوشت:
فكر ميكنم اين مطلب رو اشتباه متوجه شديد. بحثِ جبر و اختيار است كه موضوع تاپيك نيست (هرچند بي ربط هم نيست). اينكه خداوند ميفرمايد هر كه را بخواهم هدايت ميكنم ، به معناي سلب اختيار از ما نيست
(اگر مايل بوديد كامل توضيح ميدم)

نخیر جناب اشتباه متوجه نشدم. البته بدم نمیاد در تاپیکی جدا گانه در این باره بحث شود هرچند من مباحث جبر و اختیار و هدایت عام و خاص که برداشت از چنین ایاتی است و هر آنچه مطلب در این باره هست قبلا مطالعه کردم. مسئله اینست که آنچه که میگویند و میشنویم و بصورت علم انباشته ایم در عمل و در ارتباط با تقدیرات الهی و بخصوص در زندگی خود درک کنیم. لذا بحث بنده فعلا چیز دیگریست.

Reza-D;615021 نوشت:
شما جناب ديبا ، خانم شميم ، كنكاو بي گناه ، جناب امين ، خانم 514 ، جناب محي الدين و...... (بجز يكي دو نفر)
نزديك به 40 پست رو كاربران عزيز زحمت كشيدن و نوشتن. ولي گويا دوستان هنوز منظور بنده رو متوجه نشدن (با احترام )

[=&quot]شاید چون ما بعضی مطالبی که مینویسیم مربوط به سوال اصلی نیست

[=&quot] به خاطر مطالب کسانیست که نظر میگذارن

[=&quot]و یا سوالی تازه است که برا خودمون پیش میاد

[=&quot]اما در مورد این که شما می فرمایید
[=&quot]فکر کنم به این قسمت صحبت های استاد پناهیان مربوط بشه :
[=&quot]ما قراره نفس را ذلیل کنیم و وقتی فروتن شد به کبریایی خدا متصل میشه مثل پیچ و مهره
[=&quot]خدا اگر بخواهد پرده را کنار میزند و یک چشمه از بهشت نمایان میکند
[=&quot]و دیگه کسی که این صحنه را ببیند محال است به دنیا دل ببندد
[=&quot]و میرود به سمت خدا و شاید بشود جزء اولیاء خدا
[=&quot]اما اینگونه آیا ما برای خود رفتیم یا خدا
[=&quot]معلوم است که برای خود
[=&quot]و این چیزی نیست که شدنی باشد چون پیچ و مهره بهم میریزه
[=&quot]دو نوع عشق داریم
[=&quot]یکی اینکه میخواهی تصاحب کنی
[=&quot]و دوم داینکه میخواهی تصاحب بشوی
[=&quot]اولی موافق است با نفس و نفس را کوچک نمیکند و آماده برای وصل نمی شود
[=&quot]اما دومی مخالف است با نفس و کوچکی نفس در آن است
[=&quot]اما نشانه های این عشق این است که
[=&quot]تو هم مجبوری و هم عاشق
[=&quot]
[=&quot]محبتی که کسی که تو عاشق اویی تو را مجبور میکند به این عشق
[=&quot]و هرچه بیشتر مجبورت میکنه بیشتر دستور بهت میده (وعده عذاب میده )
[=&quot]تو عاشق تر میشی
[=&quot]در آخر اینکه اگر عاشق این خدا باشی که جوابت رو نمیده معلومه که خود خواه نیستی و هوای نفست رو کشتی و آماده شدی برای وصل
[=&quot]اگه مورد قبولتونه آدرسه سخنرانی شو بدم گوش بدید

فقط پست اولو خوندممممممممم

خدا ترسناکه چون دقیقن دست میزاره روی نقطه ضعف بنده هاش و دقیقن چیزیو سرت میاره که ازش میترسی

یکی نقطه ضعفش بچه اس مثلا ... خدا کلید میکنه رو همین علاقش ... بهش بچه نمیده Fool

یکی دوس داره ازدواج کنه ... داره له میشه از فشار تنهایی ... همسر بهش نمیده Fool

یکی از بیماری میترسه و مراقب سلامتیشه ... خیلی شیک و مجلسی خدا یه سرطان بدخیم میزاره تو دامنش Fool

ناشکری نمیکنماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

ولی واقعن اینکه خدا گیر میده به نقطه ضعف بندهاش و دقیقن از همونجا امتحانشون میکنه بهم ثابت شده

shamime;615120 نوشت:
اگه مورد قبولتونه آدرسه سخنرانی شو بدم گوش بدید
ممنون خواهر گرامي لطف كرديد
ولي با احترام بايد بگم اصلاً قانع كننده نبود. استاد پناهيان اكثر سخنراني هاشون بيشتر از اينكه دليل داشته باشه ، همراه با بازي با كلمات هست

اين بخشي هم كه شما فرموديد چندين اشكال داره كه عرض ميكنم:

shamime;615120 نوشت:
خدا اگر بخواهد پرده را کنار میزند و یک چشمه از بهشت نمایان میکند
اين پاسخ زماني موضوعيت داره كه سوال كننده خواسته باشه خدا بهشت رو بهش نشون بده. در واقع استادِ عزيز در اينجا مقدمه اي دلخواه بيان ميكنند تا نتيجهء دلخواه هم بگيرند

shamime;615120 نوشت:
اما اینگونه آیا ما برای خود رفتیم یا خدا
خب استادِ گرامي ، شما هم به سوال بنده پاسخ بدهيد كه وقتي شما ميفرماييد:
shamime;615120 نوشت:
هرچه بیشتر مجبورت میکنه بیشتر دستور بهت میده (وعده عذاب میده )
تو عاشق تر میشی
چطور به جاي من قضاوت ميكنيد؟ چطور در اينجا نميشه گفت:
اما اينگونه آيا براي خدا به سمت او ميرويم يا بخاطر ترس از جهنم؟

به شخصه هر وقت از محبت خدا شنيدم خيلي خيلي بيشتر عاشقش شدم تا زماني كه از عذابش شنيدم (نه اينكه بگم نبايد از عذاب گفت)

من خواهر نيستم
کاش قبل از اينکه امتحان نکرديد نميگفتيد بازي با کلماته
اين عشق براي کساني زيباست که تکبر ندارن

قربونت برم خوب نفستو دوس داري که دلت نميخواد از عذاب بشنوي و فقط ميگي بگو بهشت حور العين آخيش من اينو ميخوام
ميخواي منو بندازي تو اتيش
اصلا نميخوامت مگه زوريه
ميرم سراغ يه خدا ديگه
حداقل اينو که قبول داري اينا براي دوست داشتنه نفسمونه

يا اينو قبول نداري که
اينجوري ما ميخواهيم صاحب خدا بشيم

البته اينو بگم که وعده عذاب ميده رو خودم نوشتم تو پرانتزه

Miss Chadoriii;615122 نوشت:
لی واقعن اینکه خدا گیر میده به نقطه ضعف بندهاش و دقیقن از همونجا امتحانشون میکنه بهم ثابت شده

سلام
ولی به نظر خودت چرا خدا دست می ذاره روی نقطه ضعف آدم؟

گل گندم;615151 نوشت:
سلام
ولی به نظر خودت چرا خدا دست می ذاره روی نقطه ضعف آدم؟

مثه فیلسوفا بگم ؟؟ میخواد عیار بندشو بسنجه Fool

ولی خودم اینا رو قبول ندارم

این چه عیار سنجیدنیه آخه ... صاف کلید میکنه روی نقطه ضعف ... بعد تا موقعه ای که سوتی ندیو خرابکاری نکنی هم ول کن نیس

ینی انقدر این نقطه ضعف رو دستکاری میکنه خدا جان ... تا آخر یچی از توش دربیاره بگه دیدی بنده ی خوبی نیستی Fool

به نظر من خدا ترسناک نیست این ماییم که ترسناک می شیم.
اگه دنیا پراز درد نبود که اسمش دنیا نبود.اگه امتحان چیزی نبود که بفهمی چند مرده حلاجی که دبیر وقه ی سفید می گذاشت جلوت اون وقت توهم نمی گفتی دبیر ترسناکه ولی درواقع درس نخوندن تو ترست رو به وجود میاره.اگه خونده باشی از هر امتحانی پس میای حالا شاید نمره ی کامل نگیری ولی محبت دبیر این جاها بدرد می خوره .دبیر ماهم که مهربون .

shamime;615133 نوشت:
من خواهر نيستم
عذرخواهي :Gol:
نميدونستم

shamime;615133 نوشت:
قربونت برم خوب نفستو دوس داري که دلت نميخواد از عذاب بشنوي و فقط ميگي بگو بهشت حور العين آخيش من اينو ميخوام
ميخواي منو بندازي تو اتيش
اصلا نميخوامت مگه زوريه
ميرم سراغ يه خدا ديگه
حداقل اينو که قبول داري اينا براي دوست داشتنه نفسمونه
:ghati:
آقا به قرآن موهام ريخت بس كه گفتم نظر من رو درست بخونين! حتي يه بار كل پست اول رو مجدد تكرار كردم! بابا من كِي و كجا گفتم فقط از بهش بگيد آخه؟!!! :moteajeb:
موضوع قفل شده است