توهم خدا!!

تب‌های اولیه

182 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام.
جناب حامد گرامی.

حامد;390117 نوشت:
سلام
نگاه حضرت به مساله نمیتواند به آن نحو علمی خاص و مصطلح امروزی باشد
ضمن اینکه بحث ادبیات به تناسب فهم مخاطب هم موضوعیت تام دارد
و باز هم تاکید می کنم شما خشکی را به همان نحو که در نگاه انسانهاست و می بینند و مشاهده می کنند در نظر بگیرید نه با توجه به عکسها و ساختارشناسی کره زمین امروزی
والله الموفق

در مورد جمله آبی رنگ: به نوعی با جنابعالی هم عقیده‌ام. اما از ایشان انتظار دارم مطلبشان را به نحوی بیان کنند که پس از یکهزار و اندی سال بعد، منِ نوعی آنرا خلاف واقعیت نیابم.
در مورد جمله سیاه رنگ: وقتی قرار است گزاره علمی بصورت ادبی بیان شود، صحیح نیست شالوده علمی آن مخدوش شود.
در مورد جمله قرمز رنگ: متأسفانه برایم مقدور نیست اینگونه که شما توصیه می‌نمائید به روایت نگاه کنم. به همان دلیل که در خط اول توضیح دادم.

آیا مطمئنید سند این روایت (کل روایت)‌ صحیح است و تمامی مطالب متعلق به حضرت امیر(ع) می‌باشد؟

حاج سید مهندس دکتر;390130 نوشت:
در مورد جمله آبی رنگ: به نوعی با جنابعالی هم عقیده‌ام. اما از ایشان انتظار دارم مطلبشان را به نحوی بیان کنند که پس از یکهزار و اندی سال بعد، منِ نوعی آنرا خلاف واقعیت نیابم.
در مورد جمله سیاه رنگ: وقتی قرار است گزاره علمی بصورت ادبی بیان شود، صحیح نیست شالوده علمی آن مخدوش شود.
در مورد جمله قرمز رنگ: متأسفانه برایم مقدور نیست اینگونه که شما توصیه می‌نمائید به روایت نگاه کنم. به همان دلیل که در خط اول توضیح دادم.

آیا مطمئنید سند این روایت (کل روایت)‌ صحیح است و تمامی مطالب متعلق به حضرت امیر(ع) می‌باشد؟


سلام
شما مطمئنید تمام وقایع زمین شناسی را می شناسید ؟ تا به عدم انطباق حکم کنید
شما وقتی می توانید بر مغایرت حکم کنید که هم منظور حضرت را همان طور که هست بفهمید ( در حالی که تا به حال ارض را زمین می گرفتید نه خشکی ) و هم وقایع زمین شناسی را دقیق بدانید بخصوص در زمینه گسترش خشکیها
و اما این شالوده علمی در کجای کلام حضرت خراب شده ؟ حضرت دارد از گسترش خشکی می گوید این با کدام شالوده مخالف است
و اتفاقا لازم است اینطور نگاه کنید چون حضرت علی ع وقایع تشکیل زمین و خشکی را برای زمین شناسان نگفته است بلکه در خطبه نماز جمعه برای مردم عادی گفته است آن هم با ادبیات مخصوص به خودشان
یک نظری هم به پاسخی که به خانم هورشید داده ام بکنید
والله الموفق

سلام

حاج سید مهندس دکتر;390115 نوشت:
کل منظومه شمسی در کهکشان راه شیری حرکت میکند. هر حرکت انتقالی که شما به خورشید نسبت دهید عیناً برای زمین و بقیه سیارات این منظومه نیز هست. پس همانطور که بقیه عزیزان هم ذکر نمودند، خورشید نسبت به زمین، هیچگونه حرکت انتقالی ندارد.

سلام
من الان نمیخوام اختر فیزیک توضیح بدم فقط در این حد بگم که در مرکز کهکشان چگالی و پراکندگی ستارگان بسیار متفاوته اگر ما در مرکز کهکشان بودیم اجرام بسیار دیگه ای روی نور رسیده به زمین تاثیر میذاشتن و ستارگان دیگه رو فقط در شب اون هم به صورت نقاط ریز نمیدید!و همونطور که گفتم همیشه روز بود(البته در اون حالت حیاتی روی زمین هم وجود نداشت!!)گرچه باز هم متوجه نمیشم چه طور از کلام حضرت به این نتیجه رسیدین که ایشون شب و روز رو به حکت خورسید ربط دادن!کلام حضرت واضح است!!
حاج سید مهندس دکتر;390115 نوشت:
تنها عامل پیداش روز و شب، حرکت وضعی زمین (گردش بدور خودش) هست.
تنها عامل پیداش چهار فصل سال، حرکت انتقالی زمین (گردش آن بدور خورشید) در یک مسیر بیضوی است.
تنها عامل گردش سیارات منظومه به دور خورشید، نیروی گرانش (بقول نیوتون) یا انحناء فضا (بقول انیشتین) میباشد.
و لا غیر.

ببینید اگر بخواهیم ایراد های بنی اسرائیلی بگیریم منم هم میگم حرفتون درست نیست!
زمین دور خودش بچرخه و خورشیدی نباشه شب و روز درست میشه؟!؟!چون خورشیدی هست که از یک طرف نورش به ما میرسه و ما هم حرکت وضعی داریم شب و روز درست میشه!در مورد باقی موارد هم همینطور...
ولی اینا واقعا گیرهای بین اسرائیلی است!

سلام.
خواهرم سرکار hoorshid

hoorshid;390175 نوشت:
گرچه باز هم متوجه نمیشم چه طور از کلام حضرت به این نتیجه رسیدین که ایشون شب و روز رو به حکت خورسید ربط دادن!کلام حضرت واضح است!!

به نظرم بد متوجه شده‌اید. من در این مورد نقدی بر کلام حضرت امیر(ع) نداشتم.
فقط پاسخم خطاب به دوستانی بود که بیان نموده بودند یکی از عوامل پیدایش روز و شب حرکت خورشید است.

hoorshid;390175 نوشت:
ببینید اگر بخواهیم ایراد های بنی اسرائیلی بگیریم منم هم میگم حرفتون درست نیست!
زمین دور خودش بچرخه و خورشیدی نباشه شب و روز درست میشه؟!؟!چون خورشیدی هست که از یک طرف نورش به ما میرسه و ما هم حرکت وضعی داریم شب و روز درست میشه!در مورد باقی موارد هم همینطور...
ولی اینا واقعا گیرهای بین اسرائیلی است!

خواهر بزرگوارم، حقیر به چیزی ایراد نگرفتم که بخواهید حمل بر بنی اسرائیلی بودنش بکنید.
اگر بخواهیم با دیدگاه شما و بیان اگرها و شایدها بحث علمی نمائیم، آنگاه به این نتیجه میرسیم:
که مثلاً اگر سیاره‌ای بزرگ وجود داشت که در مسیر تابش اشعه خورشید به زمین قرار داشت، و از قضا با سرعتی دور خورشید میچرخید که همواره سایه آن بر روی زمین می‌بود، پس آنگاه همیشه بر روی زمین شب بود.
بنابراین یکی از عوامل پیدایش روز آنست که اگرهای فوق اتفاق نیفتند.
و به همین ترتیب میتوان اگرهای متعدد دیگر بنا کرد و علتهای زیادتری برای پیدایش شب و روز استخراج نمود.
و این مباحث علمی نیست.

دقت کنید که اینجانب در مورد خطبه اشباح حضرت علی(ع) فقط به قسمت گسترش زمین بر روی آب ایراد گرفتم نه مبحث وصف آسمان.

حاج سید مهندس دکتر;390199 نوشت:
خواهر بزرگوارم، حقیر به چیزی ایراد نگرفتم که بخواهید حمل بر بنی اسرائیلی بودنش بکنید.
اگر بخواهیم با دیدگاه شما و بیان اگرها و شایدها بحث علمی نمائیم، آنگاه به این نتیجه میرسیم:
که مثلاً اگر سیاره‌ای بزرگ وجود داشت که در مسیر تابش اشعه خورشید به زمین قرار داشت، و از قضا با سرعتی دور خورشید میچرخید که همواره سایه آن بر روی زمین می‌بود، پس آنگاه همیشه بر روی زمین شب بود.
بنابراین یکی از عوامل پیدایش روز آنست که اگرهای فوق اتفاق نیفتند.
و به همین ترتیب میتوان اگرهای متعدد دیگر بنا کرد و علتهای زیادتری برای پیدایش شب و روز استخراج نمود.
و این مباحث علمی نیست.

دقت کنید که اینجانب در مورد خطبه اشباح حضرت علی(ع) فقط به قسمت گسترش زمین بر روی آب ایراد گرفتم نه مبحث وصف آسمان.


منظور ا توضیح داده شده این بود که محل قرار گیری مدار خورشید در کهکشان و وجود ان بر بازوی های کهکشان راه شیری حساب شده است و اگر بخواهیم سخن حضرت رو حمل بر این بکنیم که ایشان مسیر حرکت خورشید را موثر دانستند(که من نمیدانم چه ور ین برداشتو کردند دوستان) میشود به این موضوع ربطش داد.این یک مسئله

دوم.شما گفتید شب و روز فقط وابسته به حرکت وضعی زمین استو....
عرض کردم زمین ار فقط دور خودش بچرخد نه شبی درست میشود نه روزی!اگر فقط ر یک مسیر بیضوی بچرخد فصلی درست نمیشود.چون دور خورشید میچرخد در یک مسیر بیضوی فصل داریم(مثلا!!)

حالا چه شما چه باقی دوستان.بنده منظورم شخص شما نبود
گفتم این ایراد ایراد بنی اسرائیلی است...
اصلا سخن حضرت امیر به نظر من ربطی به اینها ندارد!

حامد;390121 نوشت:
به آن و به زمين دستور داد به وجود آئيد و شكل گيريد، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه! آنها گفتند: ما از روى طاعت مى‏آئيم!

شما این تعبیر قران رو توصیف ادبی میدانید؟!؟!؟؟:Moteajeb!:

سلام.
جناب حامد گرامی.

حامد;390158 نوشت:
شما مطمئنید تمام وقایع زمین شناسی را می شناسید ؟ تا به عدم انطباق حکم کنید
شما وقتی می توانید بر مغایرت حکم کنید که هم منظور حضرت را همان طور که هست بفهمید ( در حالی که تا به حال ارض را زمین می گرفتید نه خشکی ) و هم وقایع زمین شناسی را دقیق بدانید بخصوص در زمینه گسترش خشکیها

خیر. اینجانب تمام وقایع زمین‌شناسی را نمی‌شناسم. اما در این حد آشنائی دارم که بدانم کره زمین یک کره آب نبوده. و نیز بدانم پوسته زمین بر روی آب واقع نشده.
این سخنتان مانند اینست که کسی را بازخواست نمائیم که: مگر تمامی قوانین شیمی را میدانی که میگوئی آب از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده؟
در رابطه با فهم منظور حضرت علی(ع) هم عرض کردم هر منظوری مد نظر باشد انتظار نمیرود مطلبی غیر واقعی از زبان ایشان صادر گردد.
در رابطه با معنای خشکی در واژه ارض، از شما بابت تذکرتان سپاسگزارم. اما بیان نمودم که با همین معنا نیز باز مطلب غیر علمیست. چون اساساً خشکی چیزی نیست بجز نقاط مرتفع پوسته زمین.

حامد;390158 نوشت:
و اما این شالوده علمی در کجای کلام حضرت خراب شده ؟ حضرت دارد از گسترش خشکی می گوید این با کدام شالوده مخالف است

شالوده علمی که اینجا خراب شده واقع شدن آب بر روی پوسته زمین است. روایت به صراحت عکس این را بیان کرده و میگوید خشکی بر روی آب واقع شده و آب سنگینی خشکی را تحمل میکند.
مگر خشکی‌ها بجز پوسته زمینند؟ مگر کف دریاها و اقیانوسها بجز پوسته زمین است؟ بنابراین آب است که بر روی پوسته و در نقاط قعر آن واقع شده. و قسمتهائی که بیرون آبند همان خشکیها هستند. اما روی آب نیستند(به نحوی که وزنشان توسط آب تحمل شود).

حامد;390158 نوشت:
و اتفاقا لازم است اینطور نگاه کنید چون حضرت علی ع وقایع تشکیل زمین و خشکی را برای زمین شناسان نگفته است بلکه در خطبه نماز جمعه برای مردم عادی گفته است آن هم با ادبیات مخصوص به خودشان

آیا این دلیل می‌شود که یک گزاره خبری در مورد نحوه گسترش خشکیها از زبان امام معصوم(ع) بصورت غیر علمی و غیر واقعی بیان شود؟
آیا در آنزمان اعراب غواصی نمیکردند؟
آیا هر چه بیشتر از سواحل دور میشدند، مشاهده نمیکردند موافق با شیب زمین عمق آب زیاد میشود؟
آیا اینقدر نفهم بودند که درک نکنند وجود آب اطراف شبه‌جزیره، به علت گودی زمین و کاسه مانند بودن آن میباشد نه واقع شدن سطح خشکی بر روی آب؟

حامد;390158 نوشت:
یک نظری هم به پاسخی که به خانم هورشید داده ام بکنید

بله. آن مطلب را خواندم و صلوات فرستادم:Gol:
من انتظار ندارم خطبه نماز جمعه امام علی(ع) در 1300 سال پیش همان ویژگیهای کتابهای علمی امروز را داشته باشد، ولی انتظار دارم در گزاره‌های خبری ایشان در مورد گسترش زمین، مطلب غیر واقعی مانند واقع شدن خشکی بر روی آب (به نحوی که آب سنگینی خشکی را متحمل گردد) وجود نداشته باشد.

استاد عزیز، جنابعالی هنوز به این پرسش پاسخ نداده‌اید:

حاج سید مهندس دکتر;390130 نوشت:
آیا مطمئنید سند این روایت (کل روایت)‌ صحیح است و تمامی مطالب متعلق به حضرت امیر(ع) می‌باشد؟

موفق باشید:Gol:

سلام.
خواهرم سرکار hoorshid

hoorshid;390212 نوشت:
دوم.شما گفتید شب و روز فقط وابسته به حرکت وضعی زمین استو....
عرض کردم زمین ار فقط دور خودش بچرخد نه شبی درست میشود نه روزی!اگر فقط ر یک مسیر بیضوی بچرخد فصلی درست نمیشود.چون دور خورشید میچرخد در یک مسیر بیضوی فصل داریم(مثلا!!)

اینها که فرمودید، سخن حقیر نیست.
عرض نمودم:
حاج سید مهندس دکتر;390115 نوشت:

تنها عامل پیداش روز و شب، حرکت وضعی زمین (گردش بدور خودش) هست.
تنها عامل پیداش چهار فصل سال، حرکت انتقالی زمین (گردش آن بدور خورشید) در یک مسیر بیضوی است.

این درست که حقیر منجم نیستم. اما میدانم خورشید وجود دارد. بنابراین چون وجود خورشید بدیهیست پس تنها عامل پیداش روز و شب، حرکت وضعی زمین (گردش بدور خودش) هست.
همچنین چون وجود خورشید بدیهیست پس تنها عامل پیداش چهار فصل سال، حرکت انتقالی زمین (گردش آن بدور خورشید) در یک مسیر بیضوی است.

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم


حاج سید مهندس دکتر;390130 نوشت:
آیا مطمئنید سند این روایت (کل روایت)‌ صحیح است و تمامی مطالب متعلق به حضرت امیر(ع) می‌باشد؟
[=arial]سلام آقای حاج سید مهندس دکتر
راستش هم از یک لحاظ با شما موافقم و هم از یک لحاظ با شما مخالفم
از این لحاظ با شما موافقم زیرا روایت حضرت علی در ظاهر مخالف علم امروزی است
اما از این جهت با شما مخالفم که کار درستی نیست تا هر روایتی موافق با افکارمان نبود بگوییم از حضرت علی ع نیست شاید ما اصطلاح حضرت امیر را ندانسته باشیم .
بنده تنها نتایج خودم را در مورد روایات ال محمد در مورد پیدایش و تشکیل جهان و اجزاء آن به طور خلاصه بیان می کنم باید عرض کنم البته کتاب هایی موجود است که این موضوع را مفصلا اثبات کرده اند که اگر خواستید در پیام خصوصی آدرسشان را برایتان می فرستم البته با شروطی.

اما برای شروع با این روایت مهم از حضرت صادق شروع می کنم که دوستم اقای ابراهیمی در تاپیک توحید حقیقی اورده بودش


http://www.askdin.com/thread30042-2.html[=arial]

في خبر مفضل و قد مر في الفضايل عن الصادق عليه السلام كنا نسبحه و نمجده و نقدسه في ستة اكوان كل كون منها ما شاء الله من المداء قال المفضل يا سيدي فمتي هذه الاكوان قال يا مفضل اما الكون الاول فنورانيلا غير و اما الكون الثاني فجوهري لا غير و اما الكون الثالث فهوائي لا غير و اما الكون الرابع فمائي لا غير و اما الكون الخامس فناري لا غير و اما الكون السادس فاظلة و ذر ثم سماء مبنية و ارض مدحية قال الله تعالي خلق الجان من مارج من نار الي ان قال ان الله خلق ادم من تراب

[=Times New Roman]بطور مختصر عرض می کنم که منظور از الكون النوراني همان چیزی است که در احادیث است که ائمه فرمودند قال اول ما خلق الله نور نبيك يا جابر وهمینطور حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند خلقنا من نور الله پس این کون مقام حقیقت و وجود است

و منظور از الكون الجوهري عقل است و در لینک توحید حقیقی می بینید که فرمودند عقل جوهر دراك محیط به همه اشیاء از همه جهات است و علت مادی بقیه چیزها است
این هم مربوط به عالم غیب است که این را عرش هم گویند که مقام وحدت است

و اما الكون الهوائي روح است زیرا حضرت صادق عليه السلام در تفسیر ایه و نفخت فی روحی فرمودند ان الروح كالريح و انما سمي روحا لانه اشتق اسمه من الريح و انما اخرجه علي لفظ الريح لان الارواح مجانس للريح الخبر و البته این هوای یا باد غیبی است در عالم غیب

و اما الكون المائي نفس است برای اینکه آن مقام تصویر و قبول تقدیر است و آنرا عالم علوی گویند و حضرت علي عليه السلام در موردش فرمودند صور عارية عن المواد الحديث و آن بنوعی دریای علم یا کوثر است یا مقام کثرت یا کرسی است و قال رسول الله صلي الله عليه و اله في خبر خلق العقل فجعل العلم نفسه و الفهم روحه و این همان سدره المنتهی است

و اما الكون الناري آن همان طبع یا طبیعت است که او همان الياقوتة الحمراء در احادیث است و یا همان نار مخلوق از شجره است که آن درخت سدره المنتهی استچنانچه در آیه دیدید که خدا فرموده جعل لكم من الشجر الاخضر نارا

و اما الاظلة و الذر پس اظله ماده های مخلوقات بعدی است و الذر مثال یا جسمهای هورقلیای مخلوقات بعدی است و این دو کون را حضرت به دلیل این با هم فرمودند که این دو کون باید با همدیگر باشند و ذلك ما روي عن ابي‌جعفر عليه السلام في حديث فكانوا اشباح نور بين يدي الله فقيل و ما الاشباح قال ظل النور ابدان نورانية بلا ارواح و عنه في خلق الخلق ثم بعثهم في الظلال الحديث .

سپس خداوند آسمان ها و زمین را خلق کرد و چیزی که بنده میدانم باز همین آسمان و زمین دارای معانی غیر از معانی که عامه می فهمند است و تنها بعضی از خاصه که لحن آل محمد را آموختند اینها را می فهمند

[=arial]و آسمان ها یعنی عوالم لطیف و زمین یعنی عوالم کثیف ( اصطلاح ال محمد است که در مقابل لطیف می آورند ) و این جایی که ما هستیم مقام آخرین عوالم است و این عالم ماده اش دارای دو کون است یعنی اظله و هورقلیا است و صورتش از لباس اعراض عنصری پوشیده شده است . و ائمه در مورد ایگونه احادیث حتی یک کلمه در مورد این عناصر سخن نگفته اند و هر چه گفتند مربوط به حقایق اشیاء بوده است . و منظور آل محمد از زمین چیزی دیگر است و این اسم زمین هم که میبینید بر این کره خاکی گذاشتیم به خاطر آن است که چیزهایی که در عالم اعراض عنصری هستنداز جهاتی شبیه عوالم بالاتر بودند و برای این هم اسم شدند.

بحث خیلی زیاد است در این مورد فقط خواستم بدانید شاید ما اصطلاح آل محمد را نفهمدیده باشیم نه این که حدیث اشتباه باشد.



hoorshid;390213 نوشت:
شما این تعبیر قران رو توصیف ادبی میدانید؟!؟!؟؟

سلام
خیر این یک بیان باطنی است هرچند برای اهل ظاهر بیانی ادبی محسوب می شود
بیان باطنی بیان واقعیت است به حسب باطن امور

حاج سید مهندس دکتر;390239 نوشت:
خیر. اینجانب تمام وقایع زمین‌شناسی را نمی‌شناسم. اما در این حد آشنائی دارم که بدانم کره زمین یک کره آب نبوده. و نیز بدانم پوسته زمین بر روی آب واقع نشده.
این سخنتان مانند اینست که کسی را بازخواست نمائیم که: مگر تمامی قوانین شیمی را میدانی که میگوئی آب از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده؟
در رابطه با فهم منظور حضرت علی(ع) هم عرض کردم هر منظوری مد نظر باشد انتظار نمیرود مطلبی غیر واقعی از زبان ایشان صادر گردد.
در رابطه با معنای خشکی در واژه ارض، از شما بابت تذکرتان سپاسگزارم. اما بیان نمودم که با همین معنا نیز باز مطلب غیر علمیست. چون اساساً خشکی چیزی نیست بجز نقاط مرتفع پوسته زمین.

سلام
عرض شد که حضرت مساله را برای عده ای زمین شناس قرن 15 توضیح نمی دهد که بخواهد با معیارهای امروزی آنها سخن گوید
خدا رحمت کند کسی را که از کلام جوهر را می گیرد و عوارض را رها می کند
جوهر کلام حضرت ایجاد خشکیها و گسترش آن در دریاست حالا هی شما بگویید اینجای کلام اینطور است آنجایش آنطور
بله اگر امیر ع امروز سخن می گفت شاید این ایراد وارد بود اما حضرت 1400 سال پیش سخن گفته آن هم نه در یک مجمع علمی بلکه در جمعی از اهل کوفه و در نماز جمعه
ضمن اینکه اشاره کردیم کلام حضرت خیلی به بیان باطنی شبیه است بیانی که حقایق را به حسب باطن امور توصیف می کند و نه به حسب ظواهر


حاج سید مهندس دکتر;390239 نوشت:
شالوده علمی که اینجا خراب شده واقع شدن آب بر روی پوسته زمین است. روایت به صراحت عکس این را بیان کرده و میگوید خشکی بر روی آب واقع شده و آب سنگینی خشکی را تحمل میکند.
مگر خشکی‌ها بجز پوسته زمینند؟ مگر کف دریاها و اقیانوسها بجز پوسته زمین است؟ بنابراین آب است که بر روی پوسته و در نقاط قعر آن واقع شده. و قسمتهائی که بیرون آبند همان خشکیها هستند. اما روی آب نیستند(به نحوی که وزنشان توسط آب تحمل شود).

عرض شد که نگاه اینطور نیست بلکه یک نگاهی با توجه به مشاهدات عادی افراد از خشکی و دریاست
آنچه انسانها اغلب مشاهده می کنند این است که خشکی نسبت به دریا بالاتر است و چنان است که انگار بر روی آن قرار دارد
اگر شما به تصاویر جزایر مخصوصا جزایر کوچک نگاه کنید دقیقا چنین تصوری خواهید داشت

حاج سید مهندس دکتر;390239 نوشت:
آیا این دلیل می‌شود که یک گزاره خبری در مورد نحوه گسترش خشکیها از زبان امام معصوم(ع) بصورت غیر علمی و غیر واقعی بیان شود؟
آیا در آنزمان اعراب غواصی نمیکردند؟
آیا هر چه بیشتر از سواحل دور میشدند، مشاهده نمیکردند موافق با شیب زمین عمق آب زیاد میشود؟
آیا اینقدر نفهم بودند که درک نکنند وجود آب اطراف شبه‌جزیره، به علت گودی زمین و کاسه مانند بودن آن میباشد نه واقع شدن سطح خشکی بر روی آب؟

بزرگترین اشتباه شما این است که دانسته های امروزی خود را ملاک فهم مردم 1400 پیش مردم می گیرید
مردم در گذشته فکر می کردند زمینی چیزی مسطح است و اصلا تصوری در مورد گرد بودن آن نداشتند قاعدتا نمی توانستند تفسیر درستی در مورد زمین زیر مناطق کم عمق دریا هم داشته باشند

حاج سید مهندس دکتر;390239 نوشت:
بله. آن مطلب را خواندم و صلوات فرستادم
من انتظار ندارم خطبه نماز جمعه امام علی(ع) در 1300 سال پیش همان ویژگیهای کتابهای علمی امروز را داشته باشد، ولی انتظار دارم در گزاره‌های خبری ایشان در مورد گسترش زمین، مطلب غیر واقعی مانند واقع شدن خشکی بر روی آب (به نحوی که آب سنگینی خشکی را متحمل گردد) وجود نداشته باشد.

بیانات باطنی را با معیارهای ظاهری نمی توان سنجید
اینجا بالاتر بودن زمین می تواند به معنای علو وجودی باشد
بیان حضرت به نوعی بیانگر جدال خشکی با دریاست و به یک بیان باطنی بسیار نزدیک است
لذا نمی توان گفت در بیان حضرت شالوده های علمی نفی شده است چون شالوده های بیان باطنی چیزی غیر از آن است که در علم مطرح است
در خصوص سند خطبه هم عرض کنم بنده به مجموع کتاب نهج اطمینان دارم
بزرگانی اسناد نهج را از منابعی پیش از سید رضی جمع آوری کرده اند و در آن اشکال نکرده اند
والله الموفق

حاج سید مهندس دکتر;390245 نوشت:
این درست که حقیر منجم نیستم. اما میدانم خورشید وجود دارد. بنابراین چون وجود خورشید بدیهیست پس تنها عامل پیداش روز و شب، حرکت وضعی زمین (گردش بدور خودش) هست.
همچنین چون وجود خورشید بدیهیست پس تنها عامل پیداش چهار فصل سال، حرکت انتقالی زمین (گردش آن بدور خورشید) در یک مسیر بیضوی است.

چون وجود خورشید بدیهی ست پس یک عامل محسوب نمیشه؟!:Gig:

سلام.
جناب حامد گرامی.

حامد;390271 نوشت:
در خصوص سند خطبه هم عرض کنم بنده به مجموع کتاب نهج اطمینان دارم
بزرگانی اسناد نهج را از منابعی پیش از سید رضی جمع آوری کرده اند و در آن اشکال نکرده اند
والله الموفق

سپاسگزارم از صبوری و سعه صدرتان در پاسخگوئی به سؤالات:Gol:

چون آشنائی با علم حدیث ندارم، به قول شما استاد عزیز اکتفا نموده و صحت اسناد نهج البلاغه را میپذیرم.

حال همانطور که قبلاً فرمودید، باید دید که منظور ایشان چه بوده. و یا در واقع باطن فرمایشات ایشان چیست.

منتها باز در اینجا سؤالی پیش می‌آید:

بطون قرآن را امام معصوم(ع) تبیین میکند.

باطن کلام امام(ع) را چه کسی تبیین میکند؟ و برای نادانی همچون من توضیح می‌دهد؟

آیا باطن کلام امام(ع) در این موردِ گسترش خشکیها روی آب توسط امامان دیگر یا توسط علماء دین بیان شده؟

جنابعالی چه نظری راجع به باطن کلام ایشان در مورد گسترش خشکیها روی آب دارید؟

سلام.
خواهرم سرکار hoorshid

hoorshid;390281 نوشت:

چون وجود خورشید بدیهی ست پس یک عامل محسوب نمیشه؟!:Gig:

عامل پیدایش روز و شب محسوب نمیشود.
یک نیمکره زمین را در نظر بگیرید که در شب بسر می‌برد.
چه عاملی باعث شده در این نیمکره شب باشد؟
وجود خورشید یا چرخش زمین بدور خودش؟
وجود خورشید عاملیست برای گسیل نور. این گسیل دائماً صورت میگیرد. هم در روزِ زمین و هم در شبِ زمین.
وقتی در مسیر این گسیل هستیم روز پدیدار شده. چه عاملی باعث شده ما در مسیر این گسیل نور واقع بشویم؟ صرفاً حرکت وضعی زمین. پس حرکت وضعی زمین تنها عامل پدیدار شدن روز است.
وقتی در مسیر این گسیل نیستیم شب پدیدار شده. چه عاملی باعث شده ما در مسیر این گسیل نور واقع نشویم؟ صرفاً حرکت وضعی زمین. پس حرکت وضعی زمین تنها عامل پدیدار شدن شب است.

حاج سید مهندس دکتر;390310 نوشت:
سپاسگزارم از صبوری و سعه صدرتان در پاسخگوئی به سؤالات

چون آشنائی با علم حدیث ندارم، به قول شما استاد عزیز اکتفا نموده و صحت اسناد نهج البلاغه را میپذیرم.

حال همانطور که قبلاً فرمودید، باید دید که منظور ایشان چه بوده. و یا در واقع باطن فرمایشات ایشان چیست.

منتها باز در اینجا سؤالی پیش می‌آید:

بطون قرآن را امام معصوم(ع) تبیین میکند.

باطن کلام امام(ع) را چه کسی تبیین میکند؟ و برای نادانی همچون من توضیح می‌دهد؟

آیا باطن کلام امام(ع) در این موردِ گسترش خشکیها روی آب توسط امامان دیگر یا توسط علماء دین بیان شده؟

جنابعالی چه نظری راجع به باطن کلام ایشان در مورد گسترش خشکیها روی آب دارید؟


سلام برادر گرامی
بهتره برای این موضوع تاپیک مستقلی بزنید
چون ارزششو داره در این مورد مفصل بحث کنیم
میتونه سوالش این باشه
ادبیات دینی در بیان باطن حقایق عالم چگونه است؟
موفق باشید
وهوالله الموفق

با سلام.
جناب حامد گرامی.

حامد;390322 نوشت:
سلام برادر گرامی
بهتره برای این موضوع تاپیک مستقلی بزنید
چون ارزششو داره در این مورد مفصل بحث کنیم
میتونه سوالش این باشه
ادبیات دینی در بیان باطن حقایق عالم چگونه است؟
موفق باشید
وهوالله الموفق

از پیشنهاد شما بسیار خرسند شدم.
اینکار را خواهم کرد و انشاالله از محضر شما و بقیه اساتید بهره‌مند می‌شوم.

موفق باشید:Gol:

afzali.polaris;390269 نوشت:
بحث خیلی زیاد است در این مورد فقط خواستم بدانید شاید ما اصطلاح آل محمد را نفهمدیده باشیم نه این که حدیث اشتباه باشد.

با عرض سلام
1- ما چگونه میتوانیم به مطالبی که نمی فهمیم (ایمان) بیاوریم؟ از انسان به اندازه وسع و تواناییش انتظار میرود. چرا چنین انتظاری وجود دارد که باید به مطالبی خارج از حوزه درک و شناخت انسان ایمان آورد؟
2- آیا با این استدلال این احتمال وجود ندارد که برخی مسائل ناصحیح و نا درست نیز درست تلقی شده و مفایرت آنها با عقل و دانش به حساب عدم فهم انسان گذاشته شود؟
با تشکر

hoorshid;389955 نوشت:
بنده متوجه نمیشوم از کجای سخن حضرت نتیجه میگیرید که حرکت خورشید رو نتیجه ی شب و روز دانستند.

سلام.

البته اگر پست های قبلی را مطالعه بفرمایید می بینید که بنده سخن امیرالمؤمنین (ع) را تفسیر نکردم و وارد بحث تفسیری دوستان نشدم. صرفاً برداشت برخی بزرگواران را از نظر علمی نقد کردم. همین.

hoorshid;389955 نوشت:
مسیر حرکت خورشید در کهکشان راه شیری اگر به شکل بیضوی و در لبه ی کهکشان نبود ما هرگز شب نداشتیم!و همواره روز بود

لبه کهکشان بودن منظومه خورشیدی اگر و امای دیگری است. همچنان که دوستمان هم فرمودند بحث ما این بود که آیا حرکت بیضوی خورشید موجب شده است که زمین به دور خودش بچرخد؟ که مسلماً نشده است.

موفق باشید. :Gol:

حاج سید مهندس دکتر;390100 نوشت:
پوسته زمین بر روی آب قرار ندارد.

سلام و عرض ادب خدمت شما.

به نظر شما آیا این برداشت قابل قبول است که بگوییم منظور ایشان از آب همان لایه مذاب زیر پوسته و جبه زمین بوده است؟

با تشکر.

چالشگر;390372 نوشت:
با عرض سلام
1- ما چگونه میتوانیم به مطالبی که نمی فهمیم (ایمان) بیاوریم؟ از انسان به اندازه وسع و تواناییش انتظار میرود. چرا چنین انتظاری وجود دارد که باید به مطالبی خارج از حوزه درک و شناخت انسان ایمان آورد؟
2- آیا با این استدلال این احتمال وجود ندارد که برخی مسائل ناصحیح و نا درست نیز درست تلقی شده و مفایرت آنها با عقل و دانش به حساب عدم فهم انسان گذاشته شود؟
با تشکر
[=arial]سلام دوست عزیز چالشگر
[=arial]در جواب سوال اول شما عرض می کنم بنده در پست قبلیم قصد این نداشتم که به حرف های بنده ایمان بیاورید فقط نتیجه ای از کل سخنم گرفتم این بود که شاید ما اصطلاح آل محمد را درست نفهمیده باشیم یعنی تنها و تنها وجود یک احتمال را خبر دادم که امکان وجودش هست پس وقتی چنین شکی بوجود می آید دیگر نباید سعی کنیم حرفهای آل محمد را با اصطلاحات خودمان و افکار خودمان بسنجیم . اما اثبات چنین موضوعی نیاز به بحث مفصلی دارد که وقتی آقای حاج سید مهندس دکتر چنین تایپیکی که وعده دادند ایجاد کردند آنجا اگر خدا خواست توضیحاتم را اضافه می کنم.
اما در جواب سوال دوم شما عرض می کنم بلی چنین احتمالی است و البته برای همین در میان علمای شیعه نظریات مختلفی در مورد معاد و معراج و عوالم دیگر و روح و نفس و عقل و خداشناسی و حتی همین مسائل پیدایش و سیر تشکیل جهان است.
اما جواب ادامه سوال شما این است که این مسائل خارج از چند وجه نیست .
1-یا اینکه احادیث جعلی باشند و توسط یهودیان وارد دین شیعه شده باشند
عرض می کنم از آنجایی که سعی کردم کل احادیث مربوط به این موضوع پیدایش جهان را بخوانم و تقریبا بیش از صد کتاب روایی کاملا معتبر در این زمینه خواندم متوجه شدم که این احادیث در مورد این موضوع کاملا متواتر است و تمامی احادیث محمد و آل محمد به همین شکل است و حتی یک حدیث ندیدم که از این شکل خالی باشد لذا احتمال اینکه که احادیث ساخته و پرداخته یهودیان باشد بطور قطع اشتباه است .
2- این احادیث تحریف و یا اینکه تصحیف شده باشند
چنین احتمالی وجود دارد و بنده موارد زیادی دیدم که مثلا حدیثی در بحار بگونه ای آمده است و وقتی سند بحار را نگاه می کردم و احادیثی که از کتب قبل از بحار در همان سند ذکر شده در بحار می خواندم متوجه می شدم متاسفانه علامه مجلسی در متن بعضی از احادیث ندانسته کلماتی کم یا اضافه کرده است که فکر می کنم چون ایشان در جمع بحار الانوار در بعضی از احادیث دچار سهو شده که البته چیزی طبیعی است . بنده ی خدا این کتاب به این بزرگی را جمع کرده و قطعا وقت کم داشته و وجود چنین تصحیفاتی چیزی منطقی است. ولی این تصحیفات به حدی نیست که بتواند حقیقت را پنهان کند زیرا احادیث در این زمینه خیلی زیاد هستند و با قرار دادن همه احادیث در کنار همدیگر می شود فهمید که دقیقا مقصود آل محمد چیست .
3- این که حضرت علی و حضرت پیغمبر اشتباه فرموده باشند
این راستش با دلایلی دیگر رد می شود . زیرا حضرت علی ع که خبر از برزیل و مشهور شدندش به بازی فوتبال می دهد و خبر از آمریکا و نکته ای در اسامی شهرهایش می دهد و حضرت علی که خبر ساخته شدن پل بزرگ اوال می دهد و پیغمبری که خبر از فهد و کج بودن چشم چپش و ولی عهدش یعنی برادرش عبدالله می دهد و خبر از حسنی مبارک میدهد که در حال حاضر می توانیم چنین چیزهایی ببنیم بطور قطع دارای علم حقایق اشیاء یا حکمت بوده که این دلایل برای کسی که تحقیق کرده باشد چیزی بدیهی است
و اگر در این زمینه ها اطلاعی ندارید حتما قرآن را خواندید پس از آن دلیل می آورم.
. همین قرآن نبی را نگاه کنیم می بینیم که چقدر معجزات از قبیل همین علم غیب ها در آن است مثل خبر دادن از شکست ایران که حتی منطقه و سالش را مشخص می کنند. و همین که در هیچ کجای تاریخ نمی بینیم که در زمان پیغمبر حتی یک نفر یکی از معجزات نبی را انکار کند که مثلا پیغمبر اصلا چنین کاری نکرده . مثلا همین معجزه شق القمری که در قرآن اسم برده شده است که اگر چنین چیزی دروغ بود قطعا مشرکان و کافران زمان پیغمبر در بوق و کرنا کرده بودند که وای و ویلای که پیغمبر دروغ می گوید و دروغش در قرآن است ولی میبینیم همه آنها نه تنها اینکه ساکت بودند بلکه قبول داشتند حداقل چنین چیزی اتفاق افتاده که حالا اسمش را سحر گذاشتند ولی وجود چنین چیزی را رد نکردند. و میبینیم قرآنی آورده که همه علمای عرب زبان را متحیر و متعجب و خطیبان بلیغ و فصیح را لال و گنگ کرده است مسلما مشخص می شود چنین شخصی بسیار دانا بوده است که تاکنون کسی مثل او و مثل سخنانش پیدا نشده است حال وقتی چنین کسی چیزی می گوید که مطابق با افکار ما نبود قطعا باید در درجه اول شک در افکار خودمان کنیم نه شک در عقاید نبی . مثل اینکه بچه ای که کلاس اول دبستان است زمانی که رو به رو با یک استاد دانشگاه می شود و آن استاد ریاضی یا فیزیک حرف از انتگرال یا کوانتوم یا نسبیت میزند آن بچه باید خودش بفهمد که اگر این چیزها را مطابق افکارش نیست اشکال از استاد نیست اشکال از بی علمی خودش است که نه اصطلاحات استاد را می فهمد نه متوجه معانی آن اصطلاحات می شود.
4- وجه چهارم این است که حضرت علی درست گفته باشند
که در این موقع باید بفهمیم که اصطلاح حضرت علی را نفهمیدیم که به اعتقاد حقیر همین و همین وجه درست است چون بقیه وجه ها رد می شوند
و به اعتقاد حقیر اگر کسی دنبال حق و حقیقت باشد آن چنان از علوم از این کتب آل محمد می بیند که سخت او را متحیر می کند که چرا علم چنین عالمانی اینقدر پنهان است متاسفانه . کاش گوشی بود که می شنید تا بر او از چیزهایی بخوانم که اگر بفهمد می بیند تنها علم در سینه این خاندان است .

سلام.
برادر عزیز، جناب مؤمن

مؤمن;390503 نوشت:

سلام و عرض ادب خدمت شما.

به نظر شما آیا این برداشت قابل قبول است که بگوییم منظور ایشان از آب همان لایه مذاب زیر پوسته و جبه زمین بوده است؟

با تشکر.


این مورد را با توجه به نظر برخی مفسرین مخصوصاً در ذیل آیه 7 سوره هود، قبلاً بررسی نموده‌ام. قابل تأمل است. اما در این خطبه با توجه به اینکه در ادامه صحبت از چشمه‌ها و جویبارها و باران ... میشود به نظرم منطقی نیست که دو معنای مختلف از ماء در یک سخن صادر شود مگر آنکه قرینه‌ای بر این معنا بتوان پیدا کرد.
ضمن اینکه از نقطه نظر علمی، گوشته زمین که پوسته روی آن واقع شده، بسیار چگالتر از پوسته بوده و نیز حالت نیمه جامد (چیزی شبیه خمیر یا قیر) دارد،در نتیجه تطبیق ماء بر آن علمی نیست.

موفق باشید:Gol:

afzali.polaris;390530 نوشت:
حضرت علی ع که خبر از برزیل و مشهور شدندش به بازی فوتبال می دهد و خبر از آمریکا و نکته ای در اسامی شهرهایش می دهد و حضرت علی که خبر ساخته شدن پل بزرگ اوال می دهد و پیغمبری که خبر از فهد و کج بودن چشم چپش و ولی عهدش یعنی برادرش عبدالله می دهد و خبر از حسنی مبارک میدهد که در حال حاضر می توانیم چنین چیزهایی ببنیم بطور قطع دارای علم حقایق اشیاء یا حکمت بوده که این دلایل برای کسی که تحقیق کرده باشد چیزی بدیهی است

با عرض سلام و تشکر از توضیحات مبسوط شما.
مواردی که در فوق اشاره کرده اید برای بنده تازگی دارد. لطفا اطلاعات بیشتری در این موارد ارائه بفرمایید.

afzali.polaris;390530 نوشت:
اگر در این زمینه ها اطلاعی ندارید حتما قرآن را خواندید پس از آن دلیل می آورم.

با تشکر ولی سوال من در اینجا در مورد قرآن نبود.

سلام خدمت شما

مؤمن;390501 نوشت:

لبه کهکشان بودن منظومه خورشیدی اگر و امای دیگری است. همچنان که دوستمان هم فرمودند بحث ما این بود که آیا حرکت بیضوی خورشید موجب شده است که زمین به دور خودش بچرخد؟ که مسلماً نشده است.

.

البته منظور بنده این نبود که حرکت خورشید باعث حرکت زمین دور خودش شده حرکت جسم دوار حول خودش رو شرایط اولیه تعیین میکند(که موقع جدا شدن زمین از خورشید و... این موارد ایجاد شدند) عرض بنده این بود که اگر منظومه شمسی روی بازوهای کهکشان نبود(یعنی خورشید روی بازوها در حال حرکت نبود) و ما به مرکز نزدیکتر بودیم(یا اصلا الگوی چرخش متفاوت بود،مثلا هزلوی وار یا...که به مرکز کهکشان میرفتیم ویا...) همیشه روز بود!(البته این بحث ها ربطی به این انجمن ندارد.بنده هم برای جلوگیری از انحراف بیشتر ان شا الله پست اخر رو میزنم)

حاج سید مهندس دکتر;390320 نوشت:
عامل پیدایش روز و شب محسوب نمیشود.
یک نیمکره زمین را در نظر بگیرید که در شب بسر می‌برد.
چه عاملی باعث شده در این نیمکره شب باشد؟
وجود خورشید یا چرخش زمین بدور خودش؟
وجود خورشید عاملیست برای گسیل نور. این گسیل دائماً صورت میگیرد. هم در روزِ زمین و هم در شبِ زمین.
وقتی در مسیر این گسیل هستیم روز پدیدار شده. چه عاملی باعث شده ما در مسیر این گسیل نور واقع بشویم؟ صرفاً حرکت وضعی زمین. پس حرکت وضعی زمین تنها عامل پدیدار شدن روز است.
وقتی در مسیر این گسیل نیستیم شب پدیدار شده. چه عاملی باعث شده ما در مسیر این گسیل نور واقع نشویم؟ صرفاً حرکت وضعی زمین. پس حرکت وضعی زمین تنها عامل پدیدار شدن شب است.
:khandeh!:
یعنی نمیشد ماحول یک جرم اسمانی غیر نورانی بچرخیم؟!مثلا به عنون قمر یک سیاره ی بزرگتر که حرکت وضعی هم داشته باشیم ولی همواره شب باشد؟!یا نمیشد در میدان جاذبه ی یک جفت ستاره مزدوج به گونه ای حرکت نوسانی داشته باشیم که با وجود حرکت وضعی همواره روز باشد؟!یا....؟!؟حرکت وضعی در چنین فضای بی نهایتی ، بی نهایت حالت ممکنه داشته باشه!الزامی نیست حول خورشید (یک ستاره)باشه!!....پس هم خورشید مهمه هم حرکت وضعی...
الان باز بگم ایراد بنی اسرائیلی ناراحت میشید!...
به هر حال بنده تا جایی که فکر کردم لازمه توضیح دادم.دیگه هر جور راحتین!
موفق باشید!

سلام.
خواهرم، سرکار hoorshid

hoorshid;390972 نوشت:
حرکت وضعی در چنین فضای بی نهایتی ، بی نهایت حالت ممکنه داشته باشه!الزامی نیست حول خورشید (یک ستاره)باشه!!....پس هم خورشید مهمه هم حرکت وضعی...
الان باز بگم ایراد بنی اسرائیلی ناراحت میشید!...

این بی‌نهایت حالت ممکن برای حرکت وضعی زمین تاکنون محقق نشده. احتمالات شما وجود خارجی ندارند. بیان اگرها و احتمالات به این شکل، بحث را از حالت علمی خارج میکند.
حقیقت اینست که زمین در یک مدار بیضوی به دور خورشید میگردد. حقیقت اینست که خورشید در تمام اوقات و به همه طرف نور گسیل میکند. پس تنها عامل پیدایش روز و شب همان حرکت وضعی زمین هست.
اگر از دیدگاه شما، بیان حقایق ایراد بنی اسرائیلی محسوب میشود، ناراحت نمی‌شوم بر حقیر ایراد بگیرید.:Gol:

سلام

حاج سید مهندس دکتر;391017 نوشت:
این بی‌نهایت حالت ممکن برای حرکت وضعی زمین تاکنون محقق نشده.

محقق نشده؟!؟!این همه سیاره در کهکشان ما و سایر کهکشانها هستند که چنین وضعیتی دارند!چه طور محقق نشده؟!!؟(اگر فقط زمین مد نظر شما ست نه صرف یک سیاره خب همین استدلال مبنی بر وجود خورشید برای زمین رو در مورد حرکت وضعی هم میتوانید به کار ببیرید.برای زمین هر دو همیشه بودند...)....

سلام.
خواهرم، سرکار hoorshid
جالب است که حقیر عرض میکنم:

حاج سید مهندس دکتر;391017 نوشت:
این بی‌نهایت حالت ممکن برای حرکت وضعی زمین تاکنون محقق نشده.

و شما خواهر بزرگوار میفرمائید:
hoorshid;391052 نوشت:
محقق نشده؟!؟!این همه سیاره در کهکشان ما و سایر کهکشانها هستند که چنین وضعیتی دارند!چه طور محقق نشده؟!!؟

و از آن جالبتر که بلافاصله در ادامه میفرمائید:
hoorshid;391052 نوشت:
اگر فقط زمین مد نظر شما ست نه صرف یک سیاره...

کاش کمی بیشتر عنایت میفرمودید.
hoorshid;391052 نوشت:
خب همین استدلال مبنی بر وجود خورشید برای زمین رو در مورد حرکت وضعی هم میتوانید به کار ببیرید.برای زمین هر دو همیشه بودند

حرف شما کاملاً درست است. خورشید وجود دارد. زمین وجود دارد. حرکت وضعی زمین وجود دارد.
اما بحث بر سر عامل پیدایش روز و شب است. در واقع باید ببینیم چه چیزی بوجود آورنده تغییر است.
ببینید وقتی پرتو افشانی خورشید دائمیست و وقتی خورشید ثابت است (نسبت به منظومه حرکت انتقالی ندارد)، پس تنها حرکت وضعی زمین میتواند باعث تغییر در رسیدن نور به مناطقی‌ در زمین شود.
آن نور که ثابت است. دائماً در حال تابش است.
حرکت وضعی زمین هم که همیشه بوده.
اما همین حرکت است که باعث تغییر (روشن شدن و تاریک شدن) متناوب نیمکره های زمین میشود.
در اینجا صحیح نیست که وجود خورشید عامل پیدایش شب و روز ذکر شود.
بلکه صحیح آنست آن چیزی که باعث ایجاد تغییر میشود را عامل پیدایش روز و شب بدانیم. و آن تغییر دهنده صرفاً حرکت وضعی زمین هست.

چالشگر;390833 نوشت:
با عرض سلام و تشکر از توضیحات مبسوط شما.
مواردی که در فوق اشاره کرده اید برای بنده تازگی دارد. لطفا اطلاعات بیشتری در این موارد ارائه بفرمایید.

چشم ان شاء الله بزودی این حدیث ها را با منبع می آورم .

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
با سلامی دوباره بر دوست عزیز آقای چالشگر
دوست من فکر می کنم اگر روایات را اینجا قرار بدهم این موضوع بحث به انحراف کشیده می شود و ان شاء الله در تاپیکی مربوط به این موضوع این روایات را قرار می دهم .ولی در تحقیقاتی که کردم به نکته های جدیدی در مورد این روایات که در سایتهای عربی معروف است بر خوردم که بنده را دچار شک و شبهه هایی در این زمینه کرد پس باید اولا آن موضوعات برایم حل شود و سپس این احادیث را بیان کنم .اما اگر بعضی دوستان از اهل سنت و از شیعیان واقعا اهل تحقیق هستند و می توانند کمکم کنند ترجیح می دهم که احادیث را در یک تایپیک جدیدی قرار بدهم و در مورد سندیت و صحت ان ها بحث کنیم . راستش من کمی دچار شک دربعضی از حدیث ها شدم و قبلا به خاطر اینکه بعضی از دوستان شیعه از عرب و عجم برایم با دادن اطمینان بدرستی این احادیث را در سایت هایشان قرار می دادند اعتماد بر آن ها کرده بودم ولی الان احتمال دروغ بستن به نبی و ائمه را در این روایات می بینم زیرا وقتی به منابع در خود کتب اصلی نگاه می کردم راویان حدیث آنها اصلا در نظر بنده شناخته شده نیست و نمی توانم به انها اطمینان کنم. فکر می کنم درست باشه یک تاپیک باز کنم و در مورد صحت این احادیث بحثی با کارشناسان و دوستان داشته باشم که ان شاء الله تشخیص بدهم واقعا این احادیث درست هستند یا غلط .

[=arial]و قبلا هم با یکی از فقها در مورد یکی از این احادیث بحث کردم و ایشان گفت از کتب معتبر بگیر و آن وقت متوجه نشدم منظورشان چیست و حتی گمان بردم ان فقیه در این مورد اطلاعی ندارد خدا ببخشد مرا زیرا فکر می کردم این روایت منظورم روایتی که مربوط به روایت فهد و عبدالله است در کتب معتبره آمده است ولی الان کمی دچار شک و شبهه شدم . اما در آخر بگویم ابدا روایت را انکار نمی کنم ولی باید حتما بطور کامل بررسی اش کنم تا متوجه درستی اش بشوم ان شاء الله
چیزی که مرا دچار شک و شبهه کرده این است که چطور علامه طباطبائی حسنی روایتی از کتاب مسند احمد آورده که در خود آن کتاب ظاهرا موجود نیست(باید تحقیق کنم) چون اهل سنت آن را دروغ می دانند.

با عرض سلام خدمت دوست بزرگوار اقضلی-پلاریس

afzali.polaris;391368 نوشت:
در تحقیقاتی که کردم به نکته های جدیدی در مورد این روایات که در سایتهای عربی معروف است بر خوردم که بنده را دچار شک و شبهه هایی در این زمینه کرد پس باید اولا آن موضوعات برایم حل شود و سپس این احادیث را بیان کنم

از صراحت شما در این رابطه متشکرم. با این ترتیب ضمن انتظار برای مشاهده نتایح بررسی های شما، احتمالا میتوانیم تا آنزمان بخش های زیر از پست قبلی شما را ندیده بگیریم:

afzali.polaris;390530 نوشت:
3- این که حضرت علی و حضرت پیغمبر اشتباه فرموده باشند
این راستش با دلایلی دیگر رد می شود . زیرا حضرت علی ع که خبر از برزیل و مشهور شدندش به بازی فوتبال می دهد و خبر از آمریکا و نکته ای در اسامی شهرهایش می دهد و حضرت علی که خبر ساخته شدن پل بزرگ اوال می دهد و پیغمبری که خبر از فهد و کج بودن چشم چپش و ولی عهدش یعنی برادرش عبدالله می دهد و خبر از حسنی مبارک میدهد که در حال حاضر می توانیم چنین چیزهایی ببنیم بطور قطع دارای علم حقایق اشیاء یا حکمت بوده که این دلایل برای کسی که تحقیق کرده باشد چیزی بدیهی است

با تشکر

چالشگر;391598 نوشت:
از صراحت شما در این رابطه متشکرم. با این ترتیب ضمن انتظار برای مشاهده نتایح بررسی های شما، احتمالا میتوانیم تا آنزمان بخش های زیر از پست قبلی شما را ندیده بگیریم:

سلام علیکم دوست گرامی
البته بنده باید از شما تشکر کنم که با پرسشتون دریچه ای بسوی بنده باز کردید که بروم دقیقا منبع و سند روایت را بطور دقیق بررسی کنم و متاسفانه و یا خوشبختانه به نتیجه هایی در این زمینه روایت فهد و عبدالله دست یافتم . متاسفانه از این جهت که اصلا این روایت در مسند احمد نیست( بطور کامل و دقیق جلدهایش را بررسی کردم) پس بدروغ چنین چیزی را بعضی شیعیان به این کتاب نسبت داده و خوشبختانه که این امر منجر می شود که براحتی به هر کسی اعتماد نکنم و هر کس حرفی زد (بدون شناخت )راستگویش نپندارم ، حقیر باور نمی کردم در میان شیعیان هم که از لحاظ امامشان علی علیه السلام اهل حقند بعضی ها بخاطر چیزهای بیخود متوسل روایات جعلی می شوند و واقعا فکر نمی کردم کسی از میان شیعیان پیدا بشود که جرئت داشته باشد به امامش دروغ ببندد. خدایا ما و آنها را هدایت کن و به آنها و ما بفهمان که کسی که حق است نیاز به اضافات باطل ندارد.
بلی قسمت سوم باید به روش و اسلوب دیگری بررسی شود چون آن حرف بنده دچار برخی اشتباهات است.
باز هم ممنون از پرسش شما

afzali.polaris;391690 نوشت:
البته بنده باید از شما تشکر کنم که با پرسشتون دریچه ای بسوی بنده باز کردید که بروم دقیقا منبع و سند روایت را بطور دقیق بررسی کنم

با سلام.
برادر بزرگوار، کار شما و روش بحثتان و صداقتتان و ... همه و همه قابل ستایش است.:Hedye:

برایتان آرزوی توفیق روز افزون دارم برادر فرهیخته‌ام.:Gol::Gol::Gol:

حاج سید مهندس دکتر;391691 نوشت:
با سلام.
برادر بزرگوار، کار شما و روش بحثتان و صداقتتان و ... همه و همه قابل ستایش است.

برایتان آرزوی توفیق روز افزون دارم برادر فرهیخته‌ام


سلام علیکم برادر گرامی
شما لطف دارید این از خوبی خود شماست که اعتبار برای ذره بی مقدار قائل شدید.
موضوع قفل شده است