جمع بندی مهار عشق و عاطفه و احساسات دوره جوانی و نوجوانی

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مهار عشق و عاطفه و احساسات دوره جوانی و نوجوانی

[="Arial"][="Black"]بسم رب الحیدر

سلام و عرض و ادب و احترام محضر دوستان عزیز
بحث و سوالاتی که میخوام مطرح کنم مشکل و نیاز 100% جوونها و نوجوونهاست که ازدواج نکردن یا حتی ازدواج خوبی نداشتن
همینطور که هممون میدونیم رابطه ی دختر و پسر به چند دلیل و نیاز داشتن به چند مساله اتفاق می افته که من اینجا از نوشتنشون صرف نظر میکنم اما یکی از اونها که موضوع این تایپیکه "محبت و عاطفه و احساسات و واژه مقدس عشقه"
الان بنظر من بالای 80% از روابطی که الان هست دلیل اصلیش همین موضوعه
یه جوون باید چیکار کنه برای رفع این نیازها؟؟؟
درسته میگن کسایی این نیازها رو احساس میکنن که یه کمبودایی تو زندگیشون داشته باشن مثل تنها بودن، کمبود محبت داشتن و چیزای دیگه... اما خیلیا هستن که این مشکلات رو ندارن خیلی شاد و خرمن و زندگیشون بدون مشکل خاصی هست محبت و خوبی تو خانواده و اقوام موج میزنه حتی دوستان همجنس فوق العاده ای دارن همه و همه ی اینها به کنار اما باز هم یه نیاز مهار نشدنی رو تو خودشون می بینن که باید حتما یه جنس مخالف تو زندگی باشه
چرا قدیما از این عشقا و عواطف و این داستانا و نیازهای امروزه نبوده یا اگه بوده اصلا به چشم نمیاد؟؟؟
من الان خودم سالهاست دارم مبارزه میکنم با این احساسات اما دیگه خیلی خسته شدم وقتی می بینم تو جامعه اکثرا و همه دوستای خودم خیلی راحت رابطه دارن یکی هست که کاملا درکشون کنه یکی هست که عاشقشون باشه عاشقش باشن یکی هست که غمخوار و همدرد و همدلش باشه یکی هست که باهاش درددل کنه یکی هست که موقع دلتنگی و غصه هاش کنارش باشه تا کی باید نیازهامو غصه ها و حرفای نگفتنیمو تو دلم نگه دارم من خودم با اینکه خیلی موردای مناسبی داشتم اما به این راه هیچوقت نخواستم پا بزارم و بدلایل زیادی خیلی مخالفم با دوستیهای قبل از ازدواج اما چطوری باید این کنترل دل رو بدست گرفت؟؟؟
اگه آثار و دلایلی که خودم خوب میدونم و اشاره به نهی از دوستیهای قبل از ازدواج داره نادیده بگیریم در شرایطی که کاملا مطمئن باشیم به گناه نمی افتیم بازم از نظر شرعی و گناه مورد داره این مساله؟؟؟
و چه درد شرینیه درد عشق
متن عشقولانه و رمانتیکی شد ببخشید طولانی شد اگر چه خیلی خلاصه گفتم!

اللهم عجل لولیک الفرج
یاعلی مدد[/][/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

غلام عشق علی;639827 نوشت:
بسم رب الحیدر

سلام و عرض و ادب و احترام محضر دوستان عزیز
بحث و سوالاتی که میخوام مطرح کنم مشکل و نیاز 100% جوونها و نوجوونهاست که ازدواج نکردن یا حتی ازدواج خوبی نداشتن
همینطور که هممون میدونیم رابطه ی دختر و پسر به چند دلیل و نیاز داشتن به چند مساله اتفاق می افته که من اینجا از نوشتنشون صرف نظر میکنم اما یکی از اونها که موضوع این تایپیکه "محبت و عاطفه و احساسات و واژه مقدس عشقه"
الان بنظر من بالای 80% از روابطی که الان هست دلیل اصلیش همین موضوعه
یه جوون باید چیکار کنه برای رفع این نیازها؟؟؟

سلام

کاری که یک جوان می تواند در مقابل این نیاز (منظور نیاز به جنس مخالف است؛ نه مطلق عشق و علاقه و ...) انجام دهد از این چند حالت خارج نیست:

1) با مشغول کردن خود به امور دیگر، نیاز خود را سرکوب کند.
2) نیازش را را بدون در نظر گرفتن هیچ حد و مرزی ارضا کند.
3) نیازهایش را در چارچوبی خاص به نام ازدواج رفع کند.

مورد اول فقط به طور موقت قابل استفاده است و کاربرد دائمی ندارد. مورد دوم هم که مشکلات عدیدۀ فردی و اجتماعی خاص خودش را دارد که مجال شمردن تک تک آنها در اینجا نیست. به عنوان مثال بی بند باری؛ ایجاد مشکلات روحی-روانی در اثر تعارض نگرش و رفتار؛ سلب اعتماد بین فردی؛ مسئولیت گریزی؛ سیر نزولی در کسب کمالات و ... بخشی از آنهاست.

تنها راهی که باقی می ماند راه سوم یعنی ارضای نیاز در چارچوبی خاص است که هم نیاز را رفع می کند و هم عوارض نداشتن نظام خاص در این روابط را ندارد. بعلاوه اینکه دائمی است و مخالف طبع انسان نیست.

در شرایطی که امکان ازدواج برای فرد فراهم نیست باید چه کند؟ پاسخ دین این است که باید خویشتن داری کرده تا شرایط فراهم شود. قرآن کریم می فرماید: و آنان كه [وسيله‏] زناشويى نيابند بايد خويشتندارى و پاكدامنى پيش گيرند تا خداوند از بخشش خود بی نيازشان گرداند.

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ (آیه 33 سوره مبارکه نور)

غلام عشق علی;639827 نوشت:
درسته میگن کسایی این نیازها رو احساس میکنن که یه کمبودایی تو زندگیشون داشته باشن مثل تنها بودن، کمبود محبت داشتن و چیزای دیگه... اما خیلیا هستن که این مشکلات رو ندارن خیلی شاد و خرمن و زندگیشون بدون مشکل خاصی هست محبت و خوبی تو خانواده و اقوام موج میزنه حتی دوستان همجنس فوق العاده ای دارن همه و همه ی اینها به کنار اما باز هم یه نیاز مهار نشدنی رو تو خودشون می بینن که باید حتما یه جنس مخالف تو زندگی باشه
چرا قدیما از این عشقا و عواطف و این داستانا و نیازهای امروزه نبوده یا اگه بوده اصلا به چشم نمیاد؟؟؟

بله حرف شما درست است. این نیاز در همه هست؛ منتها در افرادی به خاطر شرایط محیطی و تربیتی و ... تحریک بیشتری و در نتیجه تقاضای ارضای شدیدتری دارد؛ در حالی که در بعضی افراد این احساس نیاز نمود کمتری پیدا می کند؛ ولی هیچ وقت به طور کامل محو نمی شود.

اما اینکه در قدیم این نیازها نبوده حرف درستی نیست؛ چون انسان همان انسان است با همان نیازها؛ اما اینکه چرا در قدیم آثار ظاهری این نیاز کمتر به چشم میخورده است دلایل مختلفی دارد. کمتر بودن تحریکات خارجی؛ فراهم بودن شرای ازدواج و در نتیجه امید جوان ها به ازدواج در اوایل سنین بلوغ و نرفتن آنها به سمت ارضای بی قید و شرط؛ کم بودن ابزار ارتباطی؛ محدود بودن روابط جوان ها در اجتماع و ... همگی دلیل بر به چشم نیامدن این مسئله بوده اند.

غلام عشق علی;639827 نوشت:
من الان خودم سالهاست دارم مبارزه میکنم با این احساسات اما دیگه خیلی خسته شدم وقتی می بینم تو جامعه اکثرا و همه دوستای خودم خیلی راحت رابطه دارن یکی هست که کاملا درکشون کنه یکی هست که عاشقشون باشه عاشقش باشن یکی هست که غمخوار و همدرد و همدلش باشه یکی هست که باهاش درددل کنه یکی هست که موقع دلتنگی و غصه هاش کنارش باشه تا کی باید نیازهامو غصه ها و حرفای نگفتنیمو تو دلم نگه دارم من خودم با اینکه خیلی موردای مناسبی داشتم اما به این راه هیچوقت نخواستم پا بزارم و بدلایل زیادی خیلی مخالفم با دوستیهای قبل از ازدواج اما چطوری باید این کنترل دل رو بدست گرفت؟؟؟
اگه آثار و دلایلی که خودم خوب میدونم و اشاره به نهی از دوستیهای قبل از ازدواج داره نادیده بگیریم در شرایطی که کاملا مطمئن باشیم به گناه نمی افتیم بازم از نظر شرعی و گناه مورد داره این مساله؟؟؟

این درگیریها و مبارزات و در نتیجه خسته شدن ها طبیعی است؛ چون شما مجبور به مبارزه با چیزی هستی که نابود شدنی نیست و قوای خود را از دست نمی دهد. لذا چاره ای جز گوش دادن به حرف او نیست. منتها نه طبق آن چه که خودش می طلبد؛ بلکه طبق آنچه که فرمانده کل یعنی عقل حکم می کند. عقل با نگاه درون دینی می گوید: حرکت خلاف آنچه دین می گوید، خارج شدن از مسیری است که دین ترسیم کرده و خارج شدن از این مسیر به معنای نرسیدن به هدف است. عقل با نگاه برون دینی هم می گوید: ارتباط با نامحرم به مرور زمان منجر به وابستگی می شود و اگر به هر دلیلی این وابستگی به ازدواج و ارتباط دائمی ختم نشود، شکست در این رابطه مشکلات زیادی ایجاد می کند. حتی در صورت ختم شدن آن به ازدواج نیز باز مشکلات دیگری را ایجاد می کند که در پست های مشابه به کرّات بحث شده است.

این جمله که «من با یک نامحرم رابطه عاشقانه برقرار می کنم بدون اینکه مرتکب گناه شوم» خودش خودش را نقض می کند؛ چون ارتباط عاشقانه با نامحرم خود گناه است. با این حال جزئیات مسئله را از کارشناس احکام سوال کنید.

پیروز و سربلند

امین;643102 نوشت:

سلام

کاری که یک جوان می تواند در مقابل این نیاز (منظور نیاز به جنس مخالف است؛ نه مطلق عشق و علاقه و ...) انجام دهد از این چند حالت خارج نیست:

1) با مشغول کردن خود به امور دیگر، نیاز خود را سرکوب کند.
2) نیازش را را بدون در نظر گرفتن هیچ حد و مرزی ارضا کند.
3) نیازهایش را در چارچوبی خاص به نام ازدواج رفع کند.

مورد اول فقط به طور موقت قابل استفاده است و کاربرد دائمی ندارد. مورد دوم هم که مشکلات عدیدۀ فردی و اجتماعی خاص خودش را دارد که مجال شمردن تک تک آنها در اینجا نیست. به عنوان مثال بی بند باری؛ ایجاد مشکلات روحی-روانی در اثر تعارض نگرش و رفتار؛ سلب اعتماد بین فردی؛ مسئولیت گریزی؛ سیر نزولی در کسب کمالات و ... بخشی از آنهاست.

تنها راهی که باقی می ماند راه سوم یعنی ارضای نیاز در چارچوبی خاص است که هم نیاز را رفع می کند و هم عوارض نداشتن نظام خاص در این روابط را ندارد. بعلاوه اینکه دائمی است و مخالف طبع انسان نیست.

در شرایطی که امکان ازدواج برای فرد فراهم نیست باید چه کند؟ پاسخ دین این است که باید خویشتن داری کرده تا شرایط فراهم شود. قرآن کریم می فرماید: و آنان كه [وسيله‏] زناشويى نيابند بايد خويشتندارى و پاكدامنى پيش گيرند تا خداوند از بخشش خود بی نيازشان گرداند.

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ (آیه 33 سوره مبارکه نور)

سلام استاد.
من کم کم دارم به این نتیجه میرسم که هم پسرها و هم دخترهای غیر مذهبی راحت تر و زودتر از مذهبی ها ازدواج میکنن. ..
من بین همکلاسی های خودمون هم چنین چیزی رو دیدم.خیلی از بچه های کلاسمون که نه چندان معتقد بودن مدتهاست ازدواج کردن ولی هنوز پسرها و دخترهای مذهبی و معتقد تر مجرد هستن:Gig:
این چیزا رو که میبینیم که در کنار آیه ای که گفتید. ..خداوند میگه اگر عفاف پیشه کنید خدا شما رو بی نیاز خواهد کرد اما الان اونایی که چندان عفاف پیشه نکردن بی نیاز شدن و ما همچنان نیازمند موندیم! :Ghamgin:

mehrant;643165 نوشت:
من کم کم دارم به این نتیجه میرسم که هم پسرها و هم دخترهای غیر مذهبی راحت تر و زودتر از مذهبی ها ازدواج میکنن. ..

راست میگی.
من گفتم طرف مذهبی باشه چادری باشه زیاد اهل صحبت کردن با پسرا نباشه، ازدواج سنتی باشه نتیجه این شد که الان چن ساله موندم.
خونوادم که به طوری جدی برام قدمی برنمیدارن موردایی هم که معرفی کردن یا نشد، یا طرف توقعاتش جور در نمیومد با ما یا اینکه اونی نبود که میخواستم
تا حالا اگه خودم دست به کار شده بودم چند مورد پیدا کرده بودم. اگه اسلام دست ما رو نبسته بود..:khandeh!:

mehrant;643165 نوشت:
سلام استاد.
من کم کم دارم به این نتیجه میرسم که هم پسرها و هم دخترهای غیر مذهبی راحت تر و زودتر از مذهبی ها ازدواج میکنن. ..
من بین همکلاسی های خودمون هم چنین چیزی رو دیدم.خیلی از بچه های کلاسمون که نه چندان معتقد بودن مدتهاست ازدواج کردن ولی هنوز پسرها و دخترهای مذهبی و معتقد تر مجرد هستن:Gig:
این چیزا رو که میبینیم که در کنار آیه ای که گفتید. ..خداوند میگه اگر عفاف پیشه کنید خدا شما رو بی نیاز خواهد کرد اما الان اونایی که چندان عفاف پیشه نکردن بی نیاز شدن و ما همچنان نیازمند موندیم! :Ghamgin:

سلام

اصل این مسئله مورد تردیده؛ چون دختر و پسرهای مذهبی زیادی هم هستن که خیلی زودتر و راحت تر از غیر مذهبی ها ازدواج کردن. منتها شاید تو بعضی جاها به دلیل غالب بودن غیر مذهبی ها، اینطور تصور میشه که نسبت ازدواج اونا بیشتره در حالی که اینطور نیست.

لذا برای هر دو قشر موانعی وجود داره؛ منتها جنس موانع با هم فرق میکنه. مذهبی ها به دلیل داشتن ملاک هایی متفاوت یا محدود بودن در برقراری روابط یا ... ازدواجشون سخت میشه و غیر مذهبی ها هم به دلیل سخت بودن مسئولیت زندگی در مقابل راحتی رابطه های آزاد، نداشتن ایمان قوی در مسائل اقتصادی و ... ازدواجشون به تاخیر میفته. بعضی موانع هم که بین هر دو قشر مشترکه مثل مشکلات خانوادگی، روابط اجتماعی پایین خانواده یا خود فرد؛ مشکلات روحی و جسمی و ...

:Mohabbat::ok:بنابراین مرغ همسایه غاز نیست:ok::Mohabbat:

چون قديما اين قدر فيلم و آهنگ و برنامه و جملات محرك احساسات و... وجود نداشت و اين قدر ارتباط با نامحرم راحت نبود مثل الان كه بچه ي دبستاني گوشي داره... ولي واقعا اين رو بدونيد كه اين روابط فقط اوايلش جذابه و بعد از چند وقت براي هر دو طرف كسلي و خستگي مياره و ميخان كه زودتر تكليفشون مشخص بشه و از اين سردرگمي و فشار دربيان، ضمن اينكه اكثرا هم زندگي موفقي با هم ندارند
من چندتا راهكار دارم كه به نظرم خيلي جواب ميده و اين رو به دوستانتون هم بگيد:
١. سعي كنيد با كساني دوست باشيد و معاشرت كنيد كه اهل اين برنامه ها نباشند چون اگر دوستانتان اهل اين برنامه هاي عاشقانه باشند، شما راهم به فكر يك اين روابط مي اندازند
٢. حتي الامكان موسيقي هاي عاشقانه و فيلم هاي عاشقانه نگاه نكنيد چون بيشتر احساس عاطفي را جريحه دار ميكنند
٣. سعي كنيد روابط بهتري با خانواده داشته باشيد به خصوص اگر در خانواده يا فاميل محارمي داريد، با آنها صميمي تر شويد(مثل خواهر و خاله و...)
٤. در آخر، ياد خدا تو دل هامون و توسل به او خود به خود و به مرور هر چيزي رو كه رنگو بوي خدايي نداشته باشه رو پاك ميكنه

غلام عشق علی;639827 نوشت:
وقتی می بینم تو جامعه اکثرا و همه دوستای خودم خیلی راحت رابطه دارن یکی هست که کاملا درکشون کنه یکی هست که عاشقشون باشه عاشقش باشن یکی هست که غمخوار و همدرد و همدلش باشه یکی هست که باهاش درددل کنه یکی هست که موقع دلتنگی و غصه هاش کنارش باشه

اینا رو مطمئنی؟؟؟ یکی رو میشناختم که دقیقا همین بهانه ها رو برای دوست دختر گرفتن میاورد. بالاخره رفت و یه دوست دختر پیدا کرد. هفته ی اول خوب بودن تا اینکه گفت این دوست دختر چه موجود عجیبیه ها!!!!
می گفت اوایل از خودم می پرسیده و از اخلاقام. دو روزش تموم نشده بود از قشنگی بودن مانتوی فلان بوتیک، روسیری بهمان بازارو... غیره می گفت.
این بنده خدا می گفت دیدم هنوز یه هفته نشده می خواد تیغم بزنه. پیش دستی کردم و ردش کردم رفت. نه درددل گفتم، نه آرامش و نه رفع دلتنگی
این بنده خدا هر چی که بود راستشو گفت، ولی فک کنم دوستای شما خیلی جیبشون پره که اینجوری تعریف می کن. البته شاید از اونور هم چراغ سبز( قرمز بگیم بهتره) می بینن که ادامه می دن.
الله اعلم. انشا... اونطوری که می گن باشن
و اما بعد . درابتدا از خانوم های محترم دعوت می کنم که کمی آستانه ی تحمل خودشون رو ببرن بالا. این بحث هم آخرش به صیغه، متعه، مهریه و... کشیده می شه و دوباره جنگ شروع میشه:ok::ok::ok:

حق داری داداش، میری زن بگیری می گن کارت کو، می ری کار کنی می گن پارتیت کو، میری پارتی پیدا کنی می گن برو دخترشو بگیر، میری دخترشو

بگیری می گن خونت کو، می ری خونه بگیری می گن زنت کو، و ما در این چرخه ی بی انتها گیر افتادیم:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:

خدا نیرویی به اسم عاطفه و شهوت داده که یه جا خرجش کنی دیگه وگرنه برای اذیت کردنمون نداده که.

چه کنیم برادر، سهم ما کسانی که به "عفتمون" و "دینمون" مینازیم اینه که خویشتنداری پیشه کنیم. آش کشک خالمونه دیگه:khaneh::khaneh:
یه کم کمتر بهش فکر کن. مطمئنا ازش فاصله می گیری. دقیقا مثل امام زمان که هیچ وقت به جایی که از گناه صحبت میشه نمیره، شما و من هم باید همینکار رو بکنیم تا به اون سمت و سو گرایش

نداشته باشیم......:Gol::Gol::Gol::Gol:

سلام ب دوستان ...
چ بحث داغی .... کلی تناقضات دیدم تویه نظرات دوستان ک نمیدونم کدومشو بگم اول جناب مهران ک همیشه مخالف حرفاشونم (منتقد همیشه مخالف :khandeh!:) احتمالا دوستان مذهبی شما هم مثله خودتون نشستن پای کامپیوتر تا خدا واسشون یه فرشته نازل کنه برن باهاش ازدواج کنن چون رفقای مذهبی بنده ک در سنین پایینی ازدواج کردن ک اون خانوم های غیرمذهبی اسمش رو میذارن حماقت گرچه دوست شدن مشکلی نداره ولی ازدواج قبل دانشگاه یا سال اول دانشگاه از نظرشون حماقته ولی دوستان مذهبی شما چرا ازدواج نکردن رو نمیدونم ...
و اما این دوست شروع تاپیک مونم باید بگم شما اول اون دوستایی ک این همه از دوست دختر واستون با آب تاب تعریف میکنن رو کات کن تا ببینی حالت بهتر میشه یا نه ... اصلا کسی ک درگیر درس و مسجد و کار فرهنگی و هدف آینده اش باشه ب خودش اجازه همچین فکرایی رو هم نمیده چ برسه ک بخواد یه ناخونکی بهش بزنه ببینه چ جوریه ...
و باز هم ب برادران غرغرویه این سایت اعلام میکنم ک اینقد دم از چرخه نامعیوب و کار و دیوار چین و مذاکرات هسته ای و این حرفا نزنین و مثله یه مرد برین دنبال خانوم بگردین و بهونه های بنی اسرائیلی تونم کنار بذارین تا ببینین یه هفته ای اگه ازدواج نکردین.بابا عالم و آدم دارن ازدواج میکنن اگه ب یه جایی رسیده بودیم ک دیگه هیچی ماشین عروس و تالار و این چیزا نمیدیدیم میفهمیدیم یه مشکلی هس ولی وقتی ملت دارن ازدواج میکنن شماها فک نمیکنین مشکل از خودتونه ... یه سوزن ب خودت بزن یه جوالدوز نمیدونم چی چی حافظا ...
حرف نمیخواد فقط و فقط عمل میخواد .... موفق باشین ....:Kaf:

جزیره مجنون;644333 نوشت:
سلام ب دوستان ...
چ بحث داغی .... کلی تناقضات دیدم تویه نظرات دوستان ک نمیدونم کدومشو بگم اول جناب مهران ک همیشه مخالف حرفاشونم (منتقد همیشه مخالف :khandeh!:) احتمالا دوستان مذهبی شما هم مثله خودتون نشستن پای کامپیوتر تا خدا واسشون یه فرشته نازل کنه برن باهاش ازدواج کنن چون رفقای مذهبی بنده ک در سنین پایینی ازدواج کردن ک اون خانوم های غیرمذهبی اسمش رو میذارن حماقت گرچه دوست شدن مشکلی نداره ولی ازدواج قبل دانشگاه یا سال اول دانشگاه از نظرشون حماقته ولی دوستان مذهبی شما چرا ازدواج نکردن رو نمیدونم ...
و اما این دوست شروع تاپیک مونم باید بگم شما اول اون دوستایی ک این همه از دوست دختر واستون با آب تاب تعریف میکنن رو کات کن تا ببینی حالت بهتر میشه یا نه ... اصلا کسی ک درگیر درس و مسجد و کار فرهنگی و هدف آینده اش باشه ب خودش اجازه همچین فکرایی رو هم نمیده چ برسه ک بخواد یه ناخونکی بهش بزنه ببینه چ جوریه ...
و باز هم ب برادران غرغرویه این سایت اعلام میکنم ک اینقد دم از چرخه نامعیوب و کار و دیوار چین و مذاکرات هسته ای و این حرفا نزنین و مثله یه مرد برین دنبال خانوم بگردین و بهونه های بنی اسرائیلی تونم کنار بذارین تا ببینین یه هفته ای اگه ازدواج نکردین.بابا عالم و آدم دارن ازدواج میکنن اگه ب یه جایی رسیده بودیم ک دیگه هیچی ماشین عروس و تالار و این چیزا نمیدیدیم میفهمیدیم یه مشکلی هس ولی وقتی ملت دارن ازدواج میکنن شماها فک نمیکنین مشکل از خودتونه ... یه سوزن ب خودت بزن یه جوالدوز نمیدونم چی چی حافظا ...
حرف نمیخواد فقط و فقط عمل میخواد .... موفق باشین ....:Kaf:

این پست جواب خوبی به حرف شماست:
http://www.askdin.com/thread47019-30.html#post644341
این خانم اعتقاد دارن که همه آقایان وقتی میخوان برن خواستگاری اول زنگ میزنن مشخصات ظاهری دختر رو مبپرسن و اگه باب میل نبود نمیان. و از اونحا هم به این عقیده رسیده که میگه همه خواستگارانش همینطور بودن...
حرفشون آیا قبوله؟ همه آقایون همینطورن؟ آیا شما و خانمهای دیگه همه خواستگاران تون اینطوری بودن؟
استدلال شما هم همینطوره، چون دور و برتون اونجوری دیدید میگید هرکس ازدواج نکرده مشکل از خودشه

داش حرف دل منو زدی.یه دوستام میگفت ادم 3 تا نیاز داره.خوراک .پوشاک.ازدواج(این اخریو اون میگفت نیاز عاطفی جنسی با یه نفر.من تصحیحش کردم)سخته...خیلی سخته...

mehrant;644347 نوشت:
استدلال شما هم همینطوره، چون دور و برتون اونجوری دیدید میگید هرکس ازدواج نکرده مشکل از خودشه

برادر گرام این ب خود شمام پس برمیگرده پس استدلال شمام چون 15 بار رفتین خواستگاری و نشده میگین مشکل از همه هست ب غیر از خودم ... خب این کجاش منطقی یه؟ این حرفی ک زدین ک نشد دلیل هرکسی ب اطرافش نگاه میکنه دیگه شما میگی با پزشکی نمیشه ازدواج کرد بعد از دور و برت مثال میزنی منم میگم میشه خودت نمیخوای بعد هم از دور و برم مثال میزنم دیگه.پس از کجا مثال بزنم؟از هرجا ک دیدم مثال میزنم دیگه ...

[="Black"]بسم رب الحیدر

سلام و ادب دوستان
لطف کنین لطف کنین اولین پست این تایپیک و حرفامو کامل و خوب بخونید فکر نمیکنم با یه بار خوندن ضرر کنید ممنون

fatemeh.sadat.72;644115 نوشت:
چون قديما اين قدر فيلم و آهنگ و برنامه و جملات محرك احساسات و... وجود نداشت و اين قدر ارتباط با نامحرم راحت نبود مثل الان كه بچه ي دبستاني گوشي داره... ولي واقعا اين رو بدونيد كه اين روابط فقط اوايلش جذابه و بعد از چند وقت براي هر دو طرف كسلي و خستگي مياره و ميخان كه زودتر تكليفشون مشخص بشه و از اين سردرگمي و فشار دربيان، ضمن اينكه اكثرا هم زندگي موفقي با هم ندارند
من چندتا راهكار دارم كه به نظرم خيلي جواب ميده و اين رو به دوستانتون هم بگيد:
١. سعي كنيد با كساني دوست باشيد و معاشرت كنيد كه اهل اين برنامه ها نباشند چون اگر دوستانتان اهل اين برنامه هاي عاشقانه باشند، شما راهم به فكر يك اين روابط مي اندازند
٢. حتي الامكان موسيقي هاي عاشقانه و فيلم هاي عاشقانه نگاه نكنيد چون بيشتر احساس عاطفي را جريحه دار ميكنند
٣. سعي كنيد روابط بهتري با خانواده داشته باشيد به خصوص اگر در خانواده يا فاميل محارمي داريد، با آنها صميمي تر شويد(مثل خواهر و خاله و...)
٤. در آخر، ياد خدا تو دل هامون و توسل به او خود به خود و به مرور هر چيزي رو كه رنگو بوي خدايي نداشته باشه رو پاك ميكنه

فکرنمیکنم انقدرا به این چیزا ربطی داشته باشه احساسات و عواطف. با این موافقم که این روابط اکثرا اصلا ثبات نداره و پاک و خالص نیست اما اگه حساب شده باشه تکلیفی قرار نیست مشخص بشه یه مدت بعنوان دوست و همدم و همدل... البته من اصلا مجوز به خوب بودن نمیدم اگه ده ها خوبی هم داشته باشه بازم ضرراش خطرناکتره
نکته 1 فوق العاده اس و خیلی بهش اعتقاد دارم چه تو دخترا چه پسرا
دوستای من که متاسفانه کارشون از اینجاها گذشته اوضاع خراب اندر خراب!
متاسفانه یا خوشبختانه عواطفم طبیعی شدید هست و عاشق فیلم و موضوعات عاشقانه ام
خیلی دلم میسوزه اگه یه خواهر داشتم یعنی چی میشدا...
ممنون

m.r226;644271 نوشت:
اینا رو مطمئنی؟؟؟ یکی رو میشناختم که دقیقا همین بهانه ها رو برای دوست دختر گرفتن میاورد. بالاخره رفت و یه دوست دختر پیدا کرد. هفته ی اول خوب بودن تا اینکه گفت این دوست دختر چه موجود عجیبیه ها!!!!
می گفت اوایل از خودم می پرسیده و از اخلاقام. دو روزش تموم نشده بود از قشنگی بودن مانتوی فلان بوتیک، روسیری بهمان بازارو... غیره می گفت.
این بنده خدا می گفت دیدم هنوز یه هفته نشده می خواد تیغم بزنه. پیش دستی کردم و ردش کردم رفت. نه درددل گفتم، نه آرامش و نه رفع دلتنگی
این بنده خدا هر چی که بود راستشو گفت، ولی فک کنم دوستای شما خیلی جیبشون پره که اینجوری تعریف می کن. البته شاید از اونور هم چراغ سبز( قرمز بگیم بهتره) می بینن که ادامه می دن.
الله اعلم. انشا... اونطوری که می گن باشن
و اما بعد . درابتدا از خانوم های محترم دعوت می کنم که کمی آستانه ی تحمل خودشون رو ببرن بالا. این بحث هم آخرش به صیغه، متعه، مهریه و... کشیده می شه و دوباره جنگ شروع میشه:ok::ok::ok:

حق داری داداش، میری زن بگیری می گن کارت کو، می ری کار کنی می گن پارتیت کو، میری پارتی پیدا کنی می گن برو دخترشو بگیر، میری دخترشو

بگیری می گن خونت کو، می ری خونه بگیری می گن زنت کو، و ما در این چرخه ی بی انتها گیر افتادیم:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:

خدا نیرویی به اسم عاطفه و شهوت داده که یه جا خرجش کنی دیگه وگرنه برای اذیت کردنمون نداده که.

چه کنیم برادر، سهم ما کسانی که به "عفتمون" و "دینمون" مینازیم اینه که خویشتنداری پیشه کنیم. آش کشک خالمونه دیگه:khaneh::khaneh:
یه کم کمتر بهش فکر کن. مطمئنا ازش فاصله می گیری. دقیقا مثل امام زمان که هیچ وقت به جایی که از گناه صحبت میشه نمیره، شما و من هم باید همینکار رو بکنیم تا به اون سمت و سو گرایش

نداشته باشیم......:Gol::Gol::Gol::Gol:

در مورد همه مسلما شدنی نیست صحبتام خیلی خاص و محدود بود
بله با انواع و اقسام دخترا آشنایی دارم و کاملا با روحیتشون آشنام البته سوءتفاهم نشه... همه دخترام فقط هدفشون تیغ زنی مطلق نیست...
هر کسی از این دوستیا یه هدفی داره دوستای منم تقریبا هیچکدوم هدافاشون مثل من نیست ...
الانم فاصله دارم ولی خیلی سخته.......[/]

بسم رب الحیدر

سلام و ادب
میشه لطف کنین حداقل تو این تایپیک بحث ازدواج و خواستگاری نکنید :ok:

جزیره مجنون;644333 نوشت:
سلام ب دوستان ...
و اما این دوست شروع تاپیک مونم باید بگم شما اول اون دوستایی ک این همه از دوست دختر واستون با آب تاب تعریف میکنن رو کات کن تا ببینی حالت بهتر میشه یا نه ...

متاسفانه الان اکثرا اینجورین رفیق خوب کمه منکه تموم عمرم دنبال یه رفیق خوب و کسی که بهم بخوره میگردم ولی...
البته رفیق تاثیر داره ولی اگه رفیق هم نباشه حیط جامعه و اطراف و همه چیز انقدر متزلزل هست که کار 100 تا رفیقای منو میکنه

mohsen1990;644365 نوشت:
داش حرف دل منو زدی.یه دوستام میگفت ادم 3 تا نیاز داره.خوراک .پوشاک.ازدواج(این اخریو اون میگفت نیاز عاطفی جنسی با یه نفر.من تصحیحش کردم)سخته...خیلی سخته...

واقعا بیداد میکنه نیاز جنسی و عاطفی و الانم این شده که تو جامعه می بینیم
حالا سوال من راجبه نیاز عاطفیه که فکر میکنم از یه سری جنبه ها شدیدتر از نیاز جنسی باشه

mehrant;644347 نوشت:
این پست جواب خوبی به حرف شماست:

غلام عشق علی;644426 نوشت:
بسم رب الحیدر

سلام و ادب
میشه لطف کنین حداقل تو این تایپیک بحث ازدواج و خواستگاری نکنید :ok:

متاسفانه الان اکثرا اینجورین رفیق خوب کمه منکه تموم عمرم دنبال یه رفیق خوب و کسی که بهم بخوره میگردم ولی...
البته رفیق تاثیر داره ولی اگه رفیق هم نباشه حیط جامعه و اطراف و همه چیز انقدر متزلزل هست که کار 100 تا رفیقای منو میکنه


واقعا بیداد میکنه نیاز جنسی و عاطفی و الانم این شده که تو جامعه می بینیم
حالا سوال من راجبه نیاز عاطفیه که فکر میکنم از یه سری جنبه ها شدیدتر از نیاز جنسی باشه

از من نقل قول کردی ولی چیزی نگفتی!

[="Black"]بسم رب الحیدر

mehrant;644437 نوشت:
از من نقل قول کردی ولی چیزی نگفتی!

چون شمام به من چیزی نگفتید!
خوشحال میشم تایپیکو بخونید و نظر ارزشمندتونو بدید :ok:[/]

غلام عشق علی;644442 نوشت:
[="Black"]بسم رب الحیدر

چون شمام به من چیزی نگفتید!
خوشحال میشم تایپیکو بخونید و نظر ارزشمندتونو بدید :ok:

[/]

من که در صفحه اول تاپیک هم نظر داده بودم:Ghamgin:

[="Black"]بسم رب الحسین

mehrant;644447 نوشت:
من که در صفحه اول تاپیک هم نظر داده بودم:Ghamgin:

بله نظر عالی هم بود ممنون ولی ممنون میشم با توجه به موضوع تایپیک و صحبتام باشه :ok:[/]

غلام عشق علی;644449 نوشت:
[="Black"]بسم رب الحسین

بله نظر عالی هم بود ممنون ولی ممنون میشم با توجه به موضوع تایپیک و صحبتام باشه :ok:

[/]

آخه من خودمم مبتلا به همین مشکل هستم:Ghamgin:
خودمم هر شب کلی غصه میخورم تا وقتی به خواب برم
کسی نیست به قول شما غمخوار و همدم و مونس آدم باشه
مخصوصا برای ما که تو بیمارستان روحیه مون خراب و خسته میشه و دوست دارم وقتی میریم خونه یکی باشه که منتظر آدم باشه بیاد خونه....

غلام عشق علی;639827 نوشت:
بسم رب الحیدر

سلام و عرض و ادب و احترام محضر دوستان عزیز
بحث و سوالاتی که میخوام مطرح کنم مشکل و نیاز 100% جوونها و نوجوونهاست که ازدواج نکردن یا حتی ازدواج خوبی نداشتن
همینطور که هممون میدونیم رابطه ی دختر و پسر به چند دلیل و نیاز داشتن به چند مساله اتفاق می افته که من اینجا از نوشتنشون صرف نظر میکنم اما یکی از اونها که موضوع این تایپیکه "محبت و عاطفه و احساسات و واژه مقدس عشقه"
الان بنظر من بالای 80% از روابطی که الان هست دلیل اصلیش همین موضوعه
یه جوون باید چیکار کنه برای رفع این نیازها؟؟؟
درسته میگن کسایی این نیازها رو احساس میکنن که یه کمبودایی تو زندگیشون داشته باشن مثل تنها بودن، کمبود محبت داشتن و چیزای دیگه... اما خیلیا هستن که این مشکلات رو ندارن خیلی شاد و خرمن و زندگیشون بدون مشکل خاصی هست محبت و خوبی تو خانواده و اقوام موج میزنه حتی دوستان همجنس فوق العاده ای دارن همه و همه ی اینها به کنار اما باز هم یه نیاز مهار نشدنی رو تو خودشون می بینن که باید حتما یه جنس مخالف تو زندگی باشه
چرا قدیما از این عشقا و عواطف و این داستانا و نیازهای امروزه نبوده یا اگه بوده اصلا به چشم نمیاد؟؟؟
من الان خودم سالهاست دارم مبارزه میکنم با این احساسات اما دیگه خیلی خسته شدم وقتی می بینم تو جامعه اکثرا و همه دوستای خودم خیلی راحت رابطه دارن یکی هست که کاملا درکشون کنه یکی هست که عاشقشون باشه عاشقش باشن یکی هست که غمخوار و همدرد و همدلش باشه یکی هست که باهاش درددل کنه یکی هست که موقع دلتنگی و غصه هاش کنارش باشه تا کی باید نیازهامو غصه ها و حرفای نگفتنیمو تو دلم نگه دارم من خودم با اینکه خیلی موردای مناسبی داشتم اما به این راه هیچوقت نخواستم پا بزارم و بدلایل زیادی خیلی مخالفم با دوستیهای قبل از ازدواج اما چطوری باید این کنترل دل رو بدست گرفت؟؟؟
اگه آثار و دلایلی که خودم خوب میدونم و اشاره به نهی از دوستیهای قبل از ازدواج داره نادیده بگیریم در شرایطی که کاملا مطمئن باشیم به گناه نمی افتیم بازم از نظر شرعی و گناه مورد داره این مساله؟؟؟
و چه درد شرینیه درد عشق
متن عشقولانه و رمانتیکی شد ببخشید طولانی شد اگر چه خیلی خلاصه گفتم!

اللهم عجل لولیک الفرج
یاعلی مدد

سلام علیکم

طبق نظر رهبری:

بر هر زن و مرد مكلفى شرعاً واجب است در تماس و نشست و برخاست با جنس مخالف حريم ضوابط شرعى و مقررات اسلامى را دقيقاً مراعات نمايند و از هرگونه عمل و رفتارى كه آميخته به ريبه و يا موجب ترتب فتنه و فساد باشد، جداً احتراز نمايند.

پرسش:
آیا این درست است که می گویند افرادی نیازمند ارتباط با جنس مخالف هستند چون احساس می کنند که یک کمبودهایی در زندگیشان داشته اند؟ مثل تنها بودن؛ کمبود محبت داشتن و چیزهای دیگر؟ آیا از لحاظ شرعی در شرایطی که کاملا مطمئن باشیم به گناه نمی افتیم باز هم چنین روابطی حرام است و مشکل دارد؟


پاسخ:
حرف اولیه شما در مورد وجود نیازهایی که با هیچ ارتباطی غیر از رابطه با جنس مخالف ارضا شدنی نیست کاملا درست است و اینطور نیست که بگوییم بعضی های چنین نیازهایی ندارند؛ این نیاز در همه هست؛ منتها در افرادی به خاطر شرایط محیطی و تربیتی و ... تحریک بیشتری و در نتیجه تقاضای ارضای شدیدتری دارد؛ در حالی که در بعضی افراد این احساس نیاز نمود کمتری پیدا می کند؛ ولی هیچ وقت به طور کامل محو نمی شود.
لذا اینکه بگوییم در قدیم این نیازها نبوده حرف درستی نیست؛ چون انسان همان انسان است با همان نیازها؛ اما اینکه چرا در قدیم آثار ظاهری این نیاز کمتر به چشم می خورده است دلایل مختلفی می تواند داشته باشد: کمتر بودن تحریکات خارجی؛ فراهم بودن شرای ازدواج و در نتیجه امید جوان ها به ازدواج در اوایل سنین بلوغ و نرفتن آنها به سمت ارضای بی قید و شرط؛ کم بودن ابزار ارتباطی؛ محدود بودن روابط جوان ها در اجتماع و ... همگی دلیل بر به چشم نیامدن این مسئله بوده اند.

با این حال کاری که یک جوان می تواند در مقابل این نیاز انجام دهد محدود است و از این چند حالت خارج نیست:
1) با مشغول کردن خود به امور دیگر، نیاز خود را سرکوب کند.
2) نیازش را را بدون در نظر گرفتن هیچ حد و مرزی ارضا کند.
3) نیازهایش را در چارچوبی خاص به نام ازدواج رفع کند.

مورد اول فقط به طور موقت قابل استفاده است و کاربرد دائمی ندارد. لذا نمی تواند جایگزین دائمی باشد؛ هر چند به طور موقت قابل استفاده است. مورد دوم هم که مشکلات عدیدۀ فردی و اجتماعی خاص خودش را دارد که مجال شمردن تک تک آنها در اینجا نیست و خودتان هم آنها را می دانید و قبول دارید. به عنوان مثال بی بند باری؛ ایجاد مشکلات روحی_ روانی در اثر تعارض نگرش و رفتار؛ سلب اعتماد بین فردی؛ مسئولیت گریزی؛ سیر نزولی در کسب کمالات و ... بخشی از آنهاست.
تنها راهی که باقی می ماند راه سوم یعنی ارضای نیاز در چارچوبی خاص به نام ازدواج است که هم نیاز را رفع می کند و هم عوارض و محدودیت های مورد اول و دوم را ندارد. بعلاوه اینکه دائمی است و مخالف طبع انسان نیست.
حال سوال این است که در شرایطی که امکان ازدواج برای فرد فراهم نیست باید چه کند؟ پاسخ دین این است که باید خویشتن داری کرده تا شرایط ازدواج فراهم شود. قرآن کریم می فرماید: «وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»؛ و آنان كه [وسيله‏] زناشويى نيابند بايد خويشتندارى و پاكدامنى پيش گيرند تا خداوند از بخشش خود بی نيازشان گرداند. (1)

البته یک سری راهکار وجود دارد که به طور موقت به این خویشتن داری کمک می کند که به چند مورد آن اشاره می کنم:
1- تقویت ارتباط صمیمانه با خانواده
2- تقویت دوستی با همسالان
3- کم کردن اوقات فراغت
4- دوری از تنهایی
5- دوری از عوامل تحریک مثل داستان های عاشقانه و ...
6- رعایت کردن مسائل شرعی مثل چشم پوشی از نامحرم و عدم شوخی و بگو بخند با آنها.
7- تقویت روحیه دینداری و ارتباط با خدا و اهل بیت (علیهم السلام).
8- ورزش
9- ...

نکته آخر اینکه هیچ چیزی نمی تواند رابطه با جنس مخالف را توجیه کند و از حالت حرام خارج کند؛ آن هم رابطه ای که قرار است برای رفع نیازهای عاطفی و ... برقرار شود. بعلاوه اینکه عوارض و عواقب رابطه با جنس مخالف غیر قابل چشم پوشی است.(2)

______
(1) نور/ 33.
(2) حکم شرعی را با جزئیاتی که مد نظر دارید از دفتر مرجع تقلید خود استفتاء کنید.

موضوع قفل شده است