ادم مظهر تمامی اسماء

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ادم مظهر تمامی اسماء

ادم ,،مظهر تمام اسماءالهیه است و فوق تمام ملائکه ،بلکه فوق تمام موجودات عالم است،و چون بدن جسمانی نمی تواند مظهر اسمای الهی باشد معلوم می شود چیز دیگری در کار است که فوق التجرد است ،وان نفس است .
نفس از صعق ربوبی است و به تمام ملادکه امر شد بر او سجده کنند و ان ،همان مظهر اسم جامع ،الله،است.
ملائکه اعتراض کردند که ما تسبیح و تقدیس می کنیم ،خداوند فرمود:من چیزی می دانم که شما نمی دانید.سپس به ادم فرمود :
خود را به ملائکه عرضه کن و ملائکه تا دیدند بلافاصله گفتند:
خدایا می دانی که ما نمی دانیم ،مگر انچه تو به ما تعلیم فرموده ای.
معنی تعلیم این نیست که به ادم بیشتر درس داده شده،و به اینها کمتر،بلکه معنی تعلیم این است که وجود اینها مظهریت محدودی داشته است و تنها وجود ادم بود که می توانست مظهر همه اسماءالهیه باشد.
انسان مظهریت اسم اعظم الهی را داشته،و اسم اعظم ،جامع همه اسماء الهی استو تمام اسماءدر او فعلیت دارند لذا ادم توانست خودش را به ملائکه عرضه بدارد تا بدانند کمالات او از انان بیشتر است،هر چه انان بر روی هم دارند او به تنهایی دارد:

البته فقط ادم , نبود که مظهر همه اسماءالهی بود بلکه ما همه ادمیم ،ولیکن فزق ما و او این است که در ما قوه ای هست که به واسطه ان مظهر اسماء الهی بودن می تواند در ما فعلیت پیدا کند.لیکن این قوه در حالت قوه مانده ،و به فعلیت نرسیده است و نخواهد رسید،در نتیجه ما نمی توانیم خودمان را به ملائکه عرضه بداریم و نمی توانیم اسمای الهیه را نمایان کنیم.
ما فقط می توانیم حیوانیت را به خوبی عرضه کنیم ،و تمام شدون حیوانیت را به طور کمال فعلی و به نحو فعلیت اتم -از شهوت و حرص و طمع و غضب و درندگی و حقد و حسد -می توانیم عرضه کنیم ،ولی هیچ یک از شئون انسانی را نمی توانیم عرضه بداریم.به خلاف ادم که این مظهریت تامه در او فعلیت داشت و توانست ان را عرضه بدارد.
و ملائکه هم تا دیدند دانستند که ادم اشرف است و قابلیت ان را دارد که مقدم باشد ؛چرا که بر خلاف ادم ،مظهریت اینها محدود بوده ،و بلکه اینها خود از ،ابو البشر،روحانی متعلم بودند ،واگر ان ابو البشر نبود این کمالات محدود نبود .این کمالات محدود هم برای انان نبود.
و ان ابو البشر عبارت از ،نور نورانی محمد صلی الله علیه و اله-است که مظهر اسم اعظم الهی است ؛لذا در روایات فرمودند

سبحنا فسبحت الملائکه و قدسنا فقدست الملائکه.
پس ان ادم روحانی ،ابوالبشر نورانی اولی است که به ملائکه الله تعلیم الهیه داد و ملائکه از اظله او هستند.
اما ان ادمی که در دامنه کوه سرندیب ،افتاد ابو البشر روحانی نیست ،بلکه او ادم ع بود ،و فرقش با ما این است که انچه ماها بالقوه داریم ،او باالفعل داشته است.
وجود این ادم بعد از وجود ملائکه بوده ،در حالی که ان ابو البشر روحانی قبل از تمام موجودات بوده است و حتی صدور ملائک هم از اوست.

امیر احمدی;100407 نوشت:
وجود این ادم بعد از وجود ملائکه بوده ،در حالی که ان ابو البشر روحانی قبل از اتمام موجودات بوده است و حتی صدور ملائک هم از اوست.

سلام

ببخشید پا برهنه ام:khandeh!:

من یه جا خواندم قبل از اینکه موجودات خلق بشوند پیامبر وامامان از نور رحمت خدا خلق شدند و بعد بقیه؟

می شه اگر شما هم خوا ندید سندشو بگذارید؟:Gol:

نبوت از دیدگاه امام خمینی ص 302 ادم مظهر تمامی اسما

امیر احمدی;100390 نوشت:
و چون بدن جسمانی نمی تواند مظهر اسمای الهی باشد معلوم می شود چیز دیگری در کار است که فوق التجرد است ،وان نفس است .

سلام
مگر موجودات مادی اسماء(علامات و نشانه ها ) الهی نیستند پس چرا نباید این مظهریت در بعد مادی آن هم منظور نظر باشد ؟
موفق باشید

بعد مادی قالبی است برای رویت شدن در این دنیا و توان ان را ندارد.

[=&quot] تفاوت ادم اولی با ادم ابوالبشر:
[/]
[=&quot]ثبوت عقل مجرد ،بلکه عوالم عقلیه ،موافق احادیث اهل بیت عصمت و اشارات بعض ایات الهیه و ضرورت عقول اولواالالباب و نتیجه ریاضات اصحاب معارف است [/]
[=&quot].[/]
[=&quot]و این جوهر مجرد،عقل عالم کبیر است و در لسان بعضی ،از ان به ادم اول تعبیر شده است.[/]
[=&quot]و این غیر ادم ابوالبشر است ،بلکه روحانیت ادم ع ظهور ان است [/]

[=&quot]نظر به ظاهر سجده شیطان[/]
[=&quot]در قصه شریفه حضرت ادم ع ببینید سبب مطرود شده شیطان از بارگاه قدس با انهمه سجده ها و عبادتهای طولانی چه بوده [/]
[=&quot]از ایات شریفه استفاده شود که مبدا سجده ننمودن ابلیس خود بینی و عجب بوده ،که کوس –انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین –زد و این خوبینی اسباب اسباب خودخواهی و خودفروشی-که استکبار است-شده ،و ان اسباب خودرایی –که استقلال و سرپیچی از فرمان است –شده پس مطرود درگاه شد/اول کسی که در حد ظاهر ایستاد و چشم دلش از بهره باطن کور شد .شیطان لعین بود .چون به ظاهر ادم ع نگریست ،حقیقت امر بر او مشتبه شد و گفت –من را از اتش افریدی و او را از گل ،من از او بهترم.زیرا اتش از گل بهتر است.و نفهمید که باطن ادم را درک نکردن و فقط ظاهر را بدون توجه به مقام نورانیت و روحانیت دیدن ،بیرون رفتن از مذهب برهان است.و قیاس خود را بر پایه یک مغالطه غلط بنا نهاد/[/]

استنکاف شیطان از سجده بر ادم.
جهل هر چه رو به ترقیات جهلیه رود،این خاصیت -یعنی خودخواهی و خودبینی -در ان افزون گردد و از این جهت ،نماز چهارهزارساله شیطان جز تاکد انانیت و کثرت عجب و افتخار،ثمری از ان حاصل نشدو به انجا رسید که در مقابل امر حق ،قیام کردو من از او بهترم گفتو از غایت جهل و خودبینی و خودخواهی نودانیت ادم ع را ندید و قیاس مغالطی کرد.

امیر احمدی;100793 نوشت:
بعد مادی قالبی است برای رویت شدن در این دنیا و توان ان را ندارد.

سلام
قالب چیست و توان چه را ندارد ؟
با توجه به معنای لغوی اسم ( علامت و نشانه ) چرا نباید موجودات مادی اسماء الله باشند ؟
موفق باشید
موضوع قفل شده است