جمع بندی چرا فقط دین اسلام سمحه است؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا فقط دین اسلام سمحه است؟

چرا بايد فقط دين اسلام دين سمحه و سهله باشد و اديان پيشين اين چنين نباشند:
البقرة : 286 رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا
پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى!

الأعراف : 157 الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ
همانها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏كنند پيامبرى كه صفاتش را، در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى‏يابند آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منكر باز ميدارد أشياء پاكيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكيها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد!


کارشناس بحث : میقات

[="Tahoma"][="Black"]«رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا»
پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى! (بقره، 286)


«وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِم‏»
و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى ‏دارد. (اعراف، 157)



با سلام و درود

در این زمینه چند نکته عرض می شود:


1. خداوند به بندگان تکلیفی بیش از طاقت آنها نمی کند، و این هم به دلیل عقل روشن است و هم دلیل قرآنی. لذا باید گفت این تکالیف شاق و دشوار، در اصل شریعت های سابق نبوده است.

بنا بر این، در آیات فوق، مراد این نیست که آنها تکلیف هایی بیش از طاقت خود داشته اند و امت اسلام آن ها را ندارند، بلکه اشاره است به مجازات و تکالیف دشوار و عذاب هایی که در اثر عمل انسان بر او وارد می شود و تحمل آن مجازات و عذاب و ...، سخت و دشوار است.

برخی از این موارد عبارتند از:

انحراف بنی اسرائیل و روی آوردن به گوساله پرستی، که توبه آنها این بود که یکدیگر با بکشند: «إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» (بقره، 54)

تحريم بعض طيبات بر بنی اسرائیل: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ كَثيراً»؛ بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم. (نساء، 160)

مسخ شدن بعض بنى اسرائيل در پى حيله‏ گرى و قانون ‏شكنى روز شنبه: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئين‏». (بقره، 65)

و .... . (ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏2، ص 686؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏2، ص 691؛ تفسير نمونه، ج 2، ص 403؛ پرتوى از قرآن، ج ‏2، ص 280)


2. بنا بر این، این آیات، دعا و درخواست از خداوند است تا چنین مجازات ها و تکالیف دشواری بر مؤمنان و امت اسلام، قرار داده نشود. اين همان چيزى است كه در باره دستورات اسلام از زبان پيغمبر (ص) نقل شده:

"بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَة"؛ به آيينى مبعوث شده ‏ام كه عمل به آن براى همه‏ سهل و آسان است. (بحار الأنوار، ج ‏64، ص 136)


3. بنا بر روایات، اين آيه (بقره، 286) مكالمه خداوند است با پيغمبر خود (ص) در شب معراج که پس از دعاهای حضرت، خداوند به خاطر پیامبر(ص)، همه آنها را در حق امت ایشان، مستجاب فرمود.

امام صادق عليه السلام می فرمایند: "ما وفد إلى الله تعالى أحد أكرم من رسول الله (ص) حيث سأل لأمته هذه الخصال‏"
ورود ننمود هيچ پيغمبرى گرامى ‏تر از رسول خاتم بر خداوند در زمانى كه اين خواهشها را براى امت خود نمود. (تفسير القمي، ج ‏1، ص 95)
[/]

سلام علیکم
با تشکر از جناب میقات
چه چیزی مجازاتی را که دارای حسن برای امتهای پیشین بوده استٰ دارای قبح نموده است؟ آیا درخواست پیامبر اسلام؟
آیا غیر خداوند به پیامبر اینچنین القائی نموده است که این چنین درخواستی داشته باشد؟ چرا خداوند به انبیاء امتهای پیشین این چنین القایی ننموده است؟
آیا اگر دین امتهای پپیشین هم سمحه و سهله می بودٰ تعداد بیشتری به دین گرایش پیدا نمی کردند؟
اگر کافرین امتهای پیشین سؤال فوق را از خداوند روز قیامت بکنندٰ خداوند به انها چه جوابی خواهد داد؟ آیا خداوند می تواند بفرماید که حجت را بر آنها تمام نموده است؟
اگر خداوند برای امت اسلامی هم بخاطر بعضی از زشتکاریهایشان بعضی از حلال ها را برایشان حرام می کردٰ برای تنبه آنها بهتر نبود؟
در شریعت اسلام نیز بعضی از حلال ها برای بعضی حرام شده است! مثل حرام مؤبد بودن همسر در بعضی موارد. مثل این که به همسر نابالغ اگر دخول کندٰ او برایش حرام مؤبد می شود و مواردی دیگر!
همچنین مجازات مرتد اگر دارای والدین مسلمان باشدٰ و مرد باشد اعدام است و اگر زن باشد باید هنگام نماز تازیانه بخورد تا بمیرد و توبه هیچ یک نیز قبول نمی شود با این که مرتدین بنی اسرائیلس این که تعدای از آنها توسط خودشان کشته شدنٰ مورد عفو خداوند قرار گرفته و توبه اشان پذیرفته شد!
خلاصه این که اولا چه حکمتی باعث تغییر بعضی از مجازات ها برای امت اسلامی شده است؟

ثانیا دو مثالی که برای مجازات بنی اسرائیل زده شده است به صورت شاق ترش در امت اسلامی اعمال شده است!

جویا;291872 نوشت:
سلام علیکم

با تشکر از جناب میقات
چه چیزی مجازاتی را که دارای حسن برای امتهای پیشین بوده استٰ دارای قبح نموده است؟ آیا درخواست پیامبر اسلام؟
آیا غیر خداوند به پیامبر اینچنین القائی نموده است که این چنین درخواستی داشته باشد؟ چرا خداوند به انبیاء امتهای پیشین این چنین القایی ننموده است؟
آیا اگر دین امتهای پپیشین هم سمحه و سهله می بودٰ تعداد بیشتری به دین گرایش پیدا نمی کردند؟
اگر کافرین امتهای پیشین سؤال فوق را از خداوند روز قیامت بکنندٰ خداوند به انها چه جوابی خواهد داد؟ آیا خداوند می تواند بفرماید که حجت را بر آنها تمام نموده است؟
اگر خداوند برای امت اسلامی هم بخاطر بعضی از زشتکاریهایشان بعضی از حلال ها را برایشان حرام می کردٰ برای تنبه آنها بهتر نبود؟
در شریعت اسلام نیز بعضی از حلال ها برای بعضی حرام شده است! مثل حرام مؤبد بودن همسر در بعضی موارد. مثل این که به همسر نابالغ اگر دخول کندٰ او برایش حرام مؤبد می شود و مواردی دیگر!
همچنین مجازات مرتد اگر دارای والدین مسلمان باشدٰ و مرد باشد اعدام است و اگر زن باشد باید هنگام نماز تازیانه بخورد تا بمیرد و توبه هیچ یک نیز قبول نمی شود با این که مرتدین بنی اسرائیلس این که تعدای از آنها توسط خودشان کشته شدنٰ مورد عفو خداوند قرار گرفته و توبه اشان پذیرفته شد!
خلاصه این که اولا چه حکمتی باعث تغییر بعضی از مجازات ها برای امت اسلامی شده است؟

ثانیا دو مثالی که برای مجازات بنی اسرائیل زده شده است به صورت شاق ترش در امت اسلامی اعمال شده است!

با سلام و درود

1. این تخفیف به خاطر پیامبر(ص) بوده است، کما این که در روایت آمده است:

"رُفِعَ عَنْ أُمَّتِي تِسْعَةٌ الْخَطَأُ وَ النِّسْيَانُ وَ مَا أُكْرِهُوا عَلَيْهِ وَ مَا لَا يُطِيقُونَ وَ مَا لَا يَعْلَمُونَ وَ مَا اضْطُرُّوا إِلَيْهِ..."

رسول خدا (ص) فرمودند: نه چیز از امت من برداشته شده است: خطا و فراموشی، و آن چه بر آن وادار شوند، و آن چه توان انجامش را ندارند، و آن چه ندانند، و آن چه به ناچار تن دهند و .... . (التوحيد للصدوق، ص 353؛ الخصال، ج ‏2، ص 417)

2. این که چرا ادیان دیگر و پیامبران دیگر چنین نکردند و یا خداوند چرا برای آنها این را قرار نداد، باید گفت حکمتش را نمی دانیم.

3. این ارفاق و تخفیفی بر امت پیامبر خاتم بوده است یعنی یک اضافه و لطفی بر ایشان بوده است، نه این که بر امتهای سابق هم باید می بوده و خدا نداده است. خداوند بر امتهای سابقه هم تکلیف بیش از طاقت نمی داده زیرا اصلا از نظر عقلی صحیح نیست.

لذا بر امتهای سابقه هم حجت تمام بوده است و ارتباطی با این لطف و تخفیف ندارد.

در هر حال، حسابرسی خداوند بر اساس اتمام حجت است و اگر کسی باشد که واقعا حجت بر او تمام نباشد، خداوند در حق او ظلمی روا نمی دارد و این شخص معذور است.

4. در مورد مرتد: این مطالب را با چه سندی می گویید؟!

نسبت به زن گفته شده در موقع نماز، او را تازیانه بزنند، نه این که آنقدر بزنند تا بمیرد!

مطلب دیگر این که ارتداد از روی شبهه که حکمش اعدام نیست بلکه ارتداد از روی عناد و لجاج است که حکمش قتل است. لذا این گونه نیست که هر مرتدی اعدام شود.

در مورد بنی اسرائیل هم کجای قرآن آمده که پس از آن توبه و کشتار یکدیگر، همه بخشیده شدند؟!

سامری که بخشیده نشد. بلکه بخشش شامل فریب خورده ها است.

5. در مورد ثانیا بیشتر توضیح بفرمایید.

1) خداوند برای همه یسر و آسانی را می خواهد:
يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ
اگر تخفیف مصلحت بندگان باشد، نباید آن را از امتی دریغ نمود! مگر این جنبه مجازات داشته باشد و اگر مصلحت امت در این مجازات باشد، باز نباید آن مجازات را از امتی دریغ نمود.
2) منظورم از «تا بمیرد» یعنی برنامه «زدن تازیانه موقع نماز» همچنان ادامه یابد تا مرگ آن زن مرتد فرا برسد!
3) به کسی که طرح شبهه نموده است اصلا مرتد گفته نمی شود و الا بسیاری از کاربان این سایت مرتد هستند. مرتد کسی است که اعلان می کند اصول دین اسلام را قبول ندارد! و این دیگر فرق نمیکند لجوج باشد یا نباشد.
4) نص قرآن در باره پذیرش توبه بنی اسرائیل می فرماید:
وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ
و آن هنگام را كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من، شما بدان سبب كه گوساله را پرستيديد بر خود ستم روا داشتيد اينك به درگاه آفريدگارتان توبه كنيد و يكديگر را بكشيد، كه چنين كارى در نزد آفريدگارتان ستوده‏تر است. پس خدا توبه شما را بپذيرفت، زيرا توبه‏پذير و مهربان است.
5) منظور از دو مثال: یکی حکم مرتد بود و دیگری موارد تحریم حلال در باب نکاح که توضیحی داده شده است.

[="Tahoma"][="Black"]

جویا;293161 نوشت:
خداوند برای همه یسر و آسانی را می خواهد:
يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ
اگر تخفیف مصلحت بندگان باشد، نباید آن را از امتی دریغ نمود! مگر این جنبه مجازات داشته باشد و اگر مصلحت امت در این مجازات باشد، باز نباید آن مجازات را از امتی دریغ نمود..

با سلام و درود

پس قبول دارید که خداوند حکیم، خلاف مصلحت عمل نمی کند.

همین که در مورد امت اسلام فرموده و برای امتهای دیگر نفرموده (و یا اگر فرموده ما اطلاعی نداریم)، قطعا از روی مصلحت بوده است یعنی مصلحتی دیده که برای امت اسلام فرموده، در حالی که چنین مصلحتی برای امتهای سابقه نبوده است.

لذا اصل موضوع هیچ اشکالی ندارد. اما این که آن مصلحت چه بوده و حکمش چیست، نمی دانیم. که این هم خللی در اصا مطلب وارد نمی کند.

نقل قول:

به کسی که طرح شبهه نموده است اصلا مرتد گفته نمی شود و الا بسیاری از کاربان این سایت مرتد هستند. مرتد کسی است که اعلان می کند اصول دین اسلام را قبول ندارد! و این دیگر فرق نمیکند لجوج باشد یا نباشد.

مراد از مرتد عن شبهة، خصوص طرح شبهه نیست بلکه کسی را می گویند که بر اثر یافته های ناصحیح و القای شبهات دیگران، مرتد شده و از اعتقاد صحیحش دست کشیده است و این ارتداد و برگشتش از دین را اعلان کرده، ولی وقتی آگاهی لازم و صحیح به او داده شود، پی به اشتباهش برده و حق را می پذیرد و بر می گردد.

ضمنا صرف طرح شبهه و طرح اشکال و ایراد برای یافتن حقیقت، هیچ اشکالی ندارد البته کسی هم که در این راه قدم بر می دارد باید بداند با رو به رو شدن با هر شبهه ای بایستی از منابع و جایگاه معتبر به دنبال حل آن باشد، نه این که از جایگاه غیر معتبر دریافت اطلاعات نموده و هنوز به همه مطلب آگاه نشده، تمام مبانی و اعتقاد ثابت شده اش را رها کند.

نقل قول:

نص قرآن در باره پذیرش توبه بنی اسرائیل می فرماید: .....

در سوره مبارکه "طه" در مورد سامری آمده:

«قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فىِ الْحَيَوةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّن تخلفَه‏»
گفت: برو، در زندگى اين دنيا چنان شوى كه پيوسته بگويى: «به من نزديك مشو». و نيز تو را وعده‏اى است كه از آن رها نشوى. (طه، 97)

اولین مجازات او این بود که او را از میان بنی اسرائیل خارج کردند و با نفرین موسی(ع) به بیماری مبتلا شد که هیچ کس به او نزدیک نمی شد و الا او نیز بیمار می شد. لذا او از جامعه طرد و در بیابان آواره شد و در انزوای مطلق بود.

مجازات دوم سامرى اين بود كه موسى (ع) كيفر او را در قيامت به او گوشزد كرد و گفت: "تو وعده‏گاهى در پيش دارى ـ وعده عذاب دردناك الهى ـ كه هرگز از آن تخلف نخواهد شد".

بنا بر این، توبه او مقبول نشد.


اما در مورد مرتد از اسلام:
این گونه نیست که توبه اصلا قبول نشود. برخی مفسران جمله «فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ» (بقره، 217) را قرینه بر این گرفته اند که اگر مرتد توبه کند توبه او پذیرفته می شود.[/]

شما قبلا گفتید:

نقل قول:
در مورد بنی اسرائیل هم کجای قرآن آمده که پس از آن توبه و کشتار یکدیگر، همه بخشیده شدند؟!

من نص قرآن را آوردم که بنی اسرائیل بخشیده شدند. حال یه نفر سامری که نقش هدایت گری آنها را داشت اصلا توبه نکرد که بخواهد توبه اش پذیرفته شود!
شما درباره قبولی توبه مرتد، نظر فقهاء را بفرمایید نه مفسرین را!

جویا;294760 نوشت:
شما درباره قبولی توبه مرتد، نظر فقهاء را بفرمایید نه مفسرین را!
با سلام خدمت شما برادر و دیگر حضار. من قصد دخالت ندارم ولی کلی عرض می کنم ارتداد بنی اسرائیل ربطی به پس از اسلام ندارد چون آنموقع ارتداد حکم مرگ نداشت و شرابخواری هم حکم شلاق. اما در اسلام ارتداد هم مانند گناهانی چون زنا و... یگ گناه با مجازات دنیوی است. آیا بنظر شما کسی که زنا کند و سپس توبه کند نباید حد بر وی جاری شود؟ مسلما اینطور است و حد زنا ربطی به توبه او ندارد. ارتداد هم حکمش مرگ است حال اگر فرد پس از ارتداد توبه نصوح کند و چه بسا که مورد عنایت الله قرار گیرد چیزی از حکم وی نمی کاهد. حال نظر کارشناس در این باره رو سراپا گوشم

[="Tahoma"][="Black"]

جویا;294760 نوشت:
شما قبلا گفتید:

من نص قرآن را آوردم که بنی اسرائیل بخشیده شدند. حال یه نفر سامری که نقش هدایت گری آنها را داشت اصلا توبه نکرد که بخواهد توبه اش پذیرفته شود!
شما درباره قبولی توبه مرتد، نظر فقهاء را بفرمایید نه مفسرین را!

با سلام و درود

این که توبه مرتد از نظر اخروی قبول می شود، موافق با نظر مشهور فقهاء است.

اما از بعد مجازات دنیوی هم باید گفت از بین اقسام چهارگانه: مرتد فطری (زن و مرد) و مرتد ملی (زن و مرد) ، سه قسم آنها اگر توبه کنند، توبه آنها قبول است.

فقط می ماند مرتد فطری مرد، که این هم تا قبل از دستگیری اگر توبه کند توبه اش قبول است، و این قبول نشدن توبه فقط مربوط به بعد از دستگیری است.

لذا در مجموع، منافاتی با دین سمحه و سهله ندارد.

[/]

جمع بندی

پرسش:
با توجه به آیات ( البقره : 286) و (الأعراف : 157) چرا بايد فقط دين اسلام دين سمحه و سهله باشد و اديان پيشين اين چنين نباشد؟

پاسخ:
*«رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا»؛ پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى!(1)
*«وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِم‏»؛ و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى ‏دارد.(2)

در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. خداوند به بندگان تکلیفی بیش از طاقت آنها نمی کند، و این هم به دلیل عقل روشن است و هم دلیل قرآنی. لذا باید گفت این تکالیف شاق و دشوار، در اصل شریعت های سابق نبوده است.
بنا بر این، در آیات فوق، مراد این نیست که آنها تکلیف هایی بیش از طاقت خود داشته اند و امت اسلام آن ها را ندارند، بلکه اشاره است به مجازات و تکالیف دشوار و عذاب هایی که در اثر عمل انسان بر او وارد می شود و تحمل آن مجازات و عذاب و ...، سخت و دشوار است.
برخی از این موارد عبارتند از:
انحراف بنی اسرائیل و روی آوردن به گوساله پرستی، که توبه آنها این بود که یکدیگر با بکشند: «إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ»(3)
تحريم بعض طيبات بر بنی اسرائیل: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ كَثيراً»؛ بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم.(4)
مسخ شدن بعض بنى اسرائيل در پى حيله‏ گرى و قانون ‏شكنى روز شنبه: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئين‏».(5)
و .... . (6)
2. بنا بر این، این آیات، دعا و درخواست از خداوند است تا چنین مجازات ها و تکالیف دشواری بر مؤمنان و امت اسلام، قرار داده نشود. اين همان چيزى است كه در باره دستورات اسلام از زبان پيغمبر (ص) نقل شده:
"بُعِثْتُ بِالْحَنِيفِيَّةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَة"؛ به آيينى مبعوث شده ‏ام كه عمل به آن براى همه‏ سهل و آسان است.(7)
3. بنا بر روایات، اين آيه(8) مكالمه خداوند است با پيغمبر خود (ص) در شب معراج که پس از دعاهای حضرت، خداوند به خاطر پیامبر(ص)، همه آنها را در حق امت ایشان، مستجاب فرمود.
امام صادق عليه السلام می فرمایند: "ما وفد إلى الله تعالى أحد أكرم من رسول الله (ص) حيث سأل لأمته هذه الخصال‏"؛ ورود ننمود هيچ پيغمبرى گرامى ‏تر از رسول خاتم بر خداوند در زمانى كه اين خواهشها را براى امت خود نمود.(9)

اگر سوال شود:
چه چیزی مجازاتی را که دارای حسن برای امت های پیشین بوده است دارای قبح نموده است؟ آیا درخواست پیامبر اسلام؟

پاسخ:
این تخفیف به خاطر پیامبر(ص) بوده است، کما این که در روایت آمده است:
"رُفِعَ عَنْ أُمَّتِي تِسْعَةٌ الْخَطَأُ وَ النِّسْيَانُ وَ مَا أُكْرِهُوا عَلَيْهِ وَ مَا لَا يُطِيقُونَ وَ مَا لَا يَعْلَمُونَ وَ مَا اضْطُرُّوا إِلَيْهِ..."
رسول خدا (ص) فرمودند: نه چیز از امت من برداشته شده است: خطا و فراموشی، و آن چه بر آن وادار شوند، و آن چه توان انجامش را ندارند، و آن چه ندانند، و آن چه به ناچار تن دهند و .... .(10)

اگر سوال شود:
آیا اگر دین امتهای پپیشین هم سمحه و سهله می بود تعداد بیشتری به دین گرایش پیدا نمی کردند؟
اگر کافرین امتهای پیشین سؤال فوق را از خداوند روز قیامت بکنند خداوند به انها چه جوابی خواهد داد؟ آیا خداوند می تواند بفرماید که حجت را بر آنها تمام نموده است؟

پاسخ:
این که چرا ادیان دیگر و پیامبران دیگر چنین نکردند و یا خداوند چرا برای آنها این را قرار نداد، باید گفت حکمتش را نمی دانیم.
توجه، این ارفاق و تخفیفی بر امت پیامبر خاتم بوده است یعنی یک اضافه و لطفی بر ایشان بوده است، نه این که بر امتهای سابق هم باید می بوده و خدا نداده است. خداوند بر امتهای سابقه هم تکلیف بیش از طاقت نمی داده زیرا اصلا از نظر عقلی صحیح نیست.
لذا بر امتهای سابقه هم حجت تمام بوده است و ارتباطی با این لطف و تخفیف ندارد.
در هر حال، حسابرسی خداوند بر اساس اتمام حجت است و اگر کسی باشد که واقعا حجت بر او تمام نباشد، خداوند در حق او ظلمی روا نمی دارد و این شخص معذور است.

اگر سوال شود:
خداوند برای همه یسر و آسانی را می خواهد: «يُريدُ اللَّهُبِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»
اگر تخفیف مصلحت بندگان باشد،نباید آن را از امتی دریغ نمود! مگر این جنبه مجازات داشته باشد و اگر مصلحت امت دراین مجازات باشد، باز نباید آن مجازات را از امتی دریغ نمود.

پاسخ:
پس قبول دارید که خداوند حکیم، خلاف مصلحت عمل نمی کند.
همین که در مورد امت اسلام فرموده و برای امتهای دیگر نفرموده (و یا اگر فرموده ما اطلاعی نداریم)، قطعا از روی مصلحت بوده است یعنی مصلحتی دیده که برای امت اسلام فرموده، در حالی که چنین مصلحتی برای امتهای سابقه نبوده است.
لذا اصل موضوع هیچ اشکالی ندارد. اما این که آن مصلحت چه بوده و حکمش چیست، نمی دانیم. که این هم خللی در اصل مطلب وارد نمی کند.

اگر سوال شود:
[اگر اسلام دین سمحه سهله است چرا] بعضی از حلال ها برای بعضی حرام شده است!
مجازات مرتد اگر دارای والدین مسلمان باشد ومرد باشد اعدام است و اگر زن باشد باید هنگام نماز تازیانه بخورد تا بمیرد و توبه هیچ یک نیز قبول نمی شود.
با این که مرتدین بنی اسرائیل آن تعدادی از آنها که توسط خودشان کشته شدن مورد عفو خداوند قرار گرفته و توبه شان پذیرفته شد!

پاسخ:
در مورد مرتد: نسبت به زن گفته شده در موقع نماز، او را تازیانه بزنند، نه این که آنقدر بزنند تا بمیرد! بلکه حکمش حبس ابد است.
مطلب دیگر این که ارتداد از روی شبهه که حکمش اعدام نیست بلکه ارتداد از روی عناد و لجاج است که حکمش قتل است. لذا این گونه نیست که هر مرتدی اعدام شود.
در مورد بنی اسرائیل هم کجای قرآن آمده که پس از آن توبه و کشتار یکدیگر، همه بخشیده شدند؟!
سامری که بخشیده نشد. بلکه بخشش شامل فریب خورده ها است.

اگر سوال شود:
به کسی که طرح شبهه نموده است اصلا مرتد گفته نمی شود و الا بسیاری از کاربان این سایت مرتد هستند. مرتد کسی است که اعلان می کند اصول دین اسلام را قبول ندارد! و این دیگر فرق نمیکند لجوج باشد یا نباشد.

پاسخ:
مراد از مرتد عن شبهة، خصوص طرح شبهه نیست بلکه کسی را می گویند که بر اثر یافته های ناصحیح و القای شبهات دیگران، مرتد شده و از اعتقاد صحیحش دست کشیده است و این ارتداد و برگشتش از دین را اعلان کرده، ولی وقتی آگاهی لازم و صحیح به او داده شود، پی به اشتباهش برده و حق را می پذیرد و بر می گردد.
ضمنا صرف طرح شبهه و طرح اشکال و ایراد برای یافتن حقیقت، هیچ اشکالی ندارد البته کسی هم که در این راه قدم بر می دارد باید بداند با رو به رو شدن با هر شبهه ای بایستی از منابع و جایگاه معتبر به دنبال حل آن باشد، نه این که از جایگاه غیر معتبر دریافت اطلاعات نموده و هنوز به همه مطلب آگاه نشده، تمام مبانی و اعتقاد ثابت شده اش را رها کند.

اگر سوال شود:
نص قرآن درباره پذیرش توبه بنی اسرائیل می فرماید: «وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ ياقَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ....» و آن هنگام را كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من، شما بدان سبب كه گوساله را پرستيديد بر خود ستم روا داشتيد اينك به درگاه آفريدگارتان توبه كنيد و يكديگر را بكشيد، كه چنين كارى در نزد آفريدگارتان ستوده ‏تر است. پس خدا توبه شما را بپذيرفت، زيرا توبه ‏پذير و مهربان است.

پاسخ:
توبه یکسری به کشته شون بودن و برخی که باقی ماندند بخشیده شدند. البته سامری با این که زنده بود ولی بخشیده نشد.
در سوره مبارکه "طه" در مورد سامری آمده:
«قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فىِ الْحَيَوةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّن تخلفَه‏»؛ گفت: برو، در زندگى اين دنيا چنان شوى كه پيوسته بگويى: «به من نزديك مشو». و نيز تو را وعده‏اى است كه از آن رها نشوى.(11)
اولین مجازات او این بود که او را از میان بنی اسرائیل خارج کردند و با نفرین موسی(ع) به بیماری مبتلا شد که هیچ کس به او نزدیک نمی شد و الا او نیز بیمار می شد. لذا او از جامعه طرد و در بیابان آواره شد و در انزوای مطلق بود.
مجازات دوم سامرى اين بود كه موسى (ع) كيفر او را در قيامت به او گوشزد كرد و گفت: "تو وعده‏گاهى در پيش دارى ـ وعده عذاب دردناك الهى ـ كه هرگز از آن تخلف نخواهد شد".
بنا بر این، توبه او مقبول نشد.
اما در مورد مرتد از اسلام: این گونه نیست که توبه اصلا قبول نشود. برخی مفسران جمله «فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ» (12) را قرینه بر این گرفته اند که اگر مرتد توبه کند توبه او پذیرفته می شود.

اگر سوال شود:
شما درباره قبولی توبه مرتد، نظر فقهاء را بفرمایید نه مفسرین را!

پاسخ:
این که توبه مرتد از نظر اخروی قبول می شود، موافق با نظر مشهور فقهاء است.
اما از بعد مجازات دنیوی هم باید گفت از بین اقسام چهارگانه: مرتد فطری (زن و مرد) و مرتد ملی (زن و مرد) ، سه قسم آنها اگر توبه کنند، توبه آنها قبول است.
فقط می ماند مرتد فطری مرد، که این هم تا قبل از دستگیری اگر توبه کند توبه اش قبول است، و این قبول نشدن توبه فقط مربوط به بعد از دستگیری است.
لذا در مجموع، منافاتی با دین سمحه و سهله ندارد.

 

پی نوشت ها:
(1) بقره، 286.
(2) اعراف، 157.
(3) بقره، 54.
(4) نساء، 160.
(5) بقره، 65.
(6) ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏2، ص 686؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏2، ص 691؛ تفسير نمونه، ج 2، ص 403؛ پرتوى از قرآن، ج ‏2، ص 280.
(7) بحار الأنوار، ج ‏64، ص 136.
(8) بقره، 286.
(9) تفسير القمي، ج ‏1، ص 95.
(10) التوحيد للصدوق، ص 353؛ الخصال، ج ‏2، ص 417.
(11) طه، 97.
(12) بقره، 217.

 

موضوع قفل شده است