چگونه مومنی را شاد کنیم؟
تبهای اولیه
محبوبترین اعمال نزد خدای متعال «ادخال سرور» در قلب مومن است
و در روایتی دیگر فرمودند: «مَا عُبِدَ اللهُ بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَی اللهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَی الْمُؤْمِنِ»؛ خداوند به چیزی محبوبتر از ادخال سرور در قلب مومن عبادت نشده است. رسول اکرم(ص) ارزش این کار را برابر با مسرور کردن خدا و رسولش دانسته و میفرماید: مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ. در ارزش و اهمیت و ثواب فوق العاده این کار حرفی نیست عمده سخن در معنا و مصادیق کارهایی است که منجر به «ادخال سرور» میشود.
به گمان برخی معنای این واژه، به خنده انداختن دیگران است و همین پندار شایع و نادرست باعث شده تا بسیاری برای رسیدن به ثواب این کار، دست به خنداندن دیگران بزنند. «ادخال سرور» به این معنایی که آنها پنداشتهاند با بخشی از روایات ما سر ناسازگاری دارد. به این روایت توجه کنید: روزی امیرالمومنین(ع) به همراه عدهای از یارانش از مسیری عبور میکرد. شخصی از راه رسید و عبا از دوش حضرت برداشت و فرار کرد. همراهان حضرت از پی او دویدند و در نهایت او را به همراه عبا تسلیم حضرت کردند. امام علی(ع) با اشاره به آن فرد از همراهانش پرسید که او کیست؟ عرض شد: این فرد دلقکی است که با کارهایی از این قبیل مردم مدینه را میخنداند و موجبات شادی آنها را فراهم میکند. حضرت بیتوجه به آن شخص فرمود: به او بگویید خدا روزی دارد که در آن روز اهل کارهای بیهوده و باطل میفهمند که دستشان خالی است. اگر «ادخال سرور» به همان معنایی بود که بین ما شایع است حضرت باید از کار آن مرد تقدیری شایسته به عمل میآورد؛ ولی میبینیم او را حکیمانه مورد سرزنش قرار میدهد. امام صادق(ع) فرمود: خداوند به حضرت داود علیهالسلام وحی کرد همانا اگر بندهای از بندگان من حسنهای را به درگاه من بیاورد من بهشتم را بر او مباح میکنم. حضرت داود علیه السلام پرسید: پروردگارا! آن چه کار خیری است؟ [که چنین پاداشی دارد؟] خداوند متعال فرمود
شاد کردن دل بندهای از بندگان مؤمن من ولو با دادن یک دانه خرما به او
پس «ادخال سرور» در قلب مومن به معنای خنداندن او نیست بلکه خندیدن حالتی است که گاهی در پی سرور قلبی در چهره کسی پدیدار میشود.
از مجموع روایاتی که در این باره به ما رسیده است به دست میآید که معنای «ادخال سرور»، شاد کردن دل مومن است؛ آن هم از راهی که شرعا حرام نباشد. امام حسین(ع) از نبی مکرم اسلام(ص) روایت میکند:
أَفضلُ الأَعمالِ بَعدَ الصَلاةِ إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ بِمَا لا إِثمَ فِیهِ؛ برترین اعمال بعد از اقامه نماز، شاد کردن دل مومن است؛
البته از طریقی که گناه در آن نباشد. از این روایت استفاده میشود شاد کردنی در اسلام ارزشمند است که بر خلاف موازین شرعی نباشد و اگر مخالف بود ممنوع است و حرام؛ حتی اگر باعث خنده و به ظاهر شادی دل عدهای شود. اکنون جای این پرسش است که با چه کارهایی میتوان قلب مومنی را شاد کرد؟ باز در اینجا عدهای بر این گمانند که تنها راه ایجاد سرور و بهجت در قلب مومنی، دست زدن به کاری خنده دار یا بیان لطیفهای مسرت بخش است و بس. ما منکر چنین روشهایی بر فرض حلال بودنشان نیستیم؛ اما آنچه از بررسی و جستوجو در روایات نصیبمان میشود گوهری است که این امور را توان قیاس با آن نیست. روایات این بخش نه تنها ما را دعوت به ایجاد شادی در دل مؤمن میکنند؛ بلکه راه رسیدن به آن را نیز برای ما شرح میدهند که با دقت در آنها این سوال ما نیز پاسخ داده میشود. آنچه فرهنگ اسلام به ما میآموزد این است که برادر و خواهر دینی خود را با کمک به او دلشاد کن و گل لبخند را بر لبان او بنشان. امام صادق(ع) در نامهای به حاکم وقت اهواز و فارس و برخی از زیردستانش نوشتند: برادرت را خوشحال کن تا خدا تو را خوشحال کند. وقتی نامه به دست حاکم رسید بیست هزار درهم از مالیات را به آورنده نامه برگرداند. دستور داد تا به او مرکب و کنیز و غلام دهند؛ خانه اش را فرش کنند و هر مشکلی که در زندگی دارد برطرف کنند. پس از آنکه تمام این امور به نحو احسن انجام شد آن مرد نزد امام صادق علیه السلام برگشت و جریان را تعریف کرد. حضرت به او فرمود حاکم با خوشحال کردن تو، خدا و رسولش را خوشحال کرد.
http://armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=109&pageno=11
اگه بخوایم دل یه کسی رو بدست بیاریم و از در دوستی و محبت وارد بشیم باید چه کارهایی بکنیم؟؟
قال رسولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله):
«جُبِلَتِ القُلوبُ على حُبِّ مَنْ أحْسَنَ إلَیْها، وَ بُغْضِ مَنْ أسَاءَ إلَیْها».( تحف العقول، حکمت 17) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «دلها در بند دوستى آن کسى است که به آنها نیکى کرده و دشمن آنکه به آنها بدى کرده است.
در جایى دیگر به جاى تعبیر «جبلت» چنین آمده است: «إنَّ اللهَ جَبَلَ قُلوبَ عِبادِهِ عَلى حُبِّ مَنْ أحْسَنَ إلَیْها وَ بُغْضِ مَنْ أساءَ إلَیْها» .( همان مدرک، حکمت 137) در این حدیث مى فرماید: خداوند دلها را چنان آفریده است که به کسانى که به آنها نیکى کنند علاقه عمیق دارند و نسبت به کسانى که به آنها بدى کنند کینه دارند،
بنابراین خوبى سبب عشق و علاقه و بدى سبب دشمنى است. مى توانیم از این حدیث راه نفوذ در دیگران را پیدا کنیم.
منظور از نفوذ، کلاه گذارى نیست بلکه نفوذ به حق در دیگران است.
بهترین راه براى نفوذ در دیگران راهى است که در روایت آمده یعنى نیکى کردن به مردم و حل کردن مشکل مردم البتّه کمک به حلّ مشکلات، و نیکى کردن به مردم تنها کمک مادى نیست، بلکه استفاده از سرمایه هایى است که در اختیار داریم و فناناپذیر است.
همان که امیرالمؤمنین(علیه السلام)مى فرماید: از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم که مى فرمود:«إنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النّاسَ بِأمْوالِکُمْ فَسَعُوهُمْ بِأخْلاقِکُم،
شما با پول نمى توانید همه مردم را جذب کنید ولى با اخلاق نیکو مى توانید مردم را جذب کنید».(1)
1. وسائل الشیعه، ج 8، باب 107 من أبواب أحکام العشرة فى السفر والحضر، ح 8 .
سلام
البته داشتن چهره ای که به دل هم بنشیند هم خیلی مهمه چون اخلاق با صورت نیکو هم وابسطه هست
من طبق تجربم دیدم که کم حرفی و خنده رو بودن در حالی که شخص به شما گوش میدهد و ملازم شما هست می تونه بهترین روش برای نفوذ علایق در دلها باشه
خودمم یاد گرفتم بیشتر همینطوری باشم ...خیلی کم حرفم و بیشتر وقتها موقع صحبت با دیگران فقط لبخند میزنم
یعنی بهترین ملاک نفوذ در دل دیگران داشتن اخلاق نیکو و دل پاکه؟
سلام.
بله 100%.
سلام
من چند روز پیش به این نتیجه رسیدم که "تنها" عامل اصلی نفوذ در قلب دیگران داشتن نهایت ادب و احترامه....
تجربه کردم و به شخصه بهم ثابت شده...
البته داشتن چهره ای که به دل هم بنشیند هم خیلی مهمه چون اخلاق با صورت نیکو هم وابسطه هست
بله، حق با شماست.ولی داشتن چهره ی زیبا خیلی هم اهمیت نداره.
مهم باطنه نه ظاهر...
سوال:
چگونه مومنی را شاد کنیم؟
پاسخ:
برای ادخال سرور مومنان، باید به مسائلی چند توجه داشت:
-اگرچه شادکردن مومنان می تواند به معنای ظاهری آن نیز دلالت داشته باشد ولی با توجه به تاکید بر این مسئله در متون دینی، باید در پی معنای ژرف تری برای آن بود.
-با توجه به اینکه سرور و شادی واقعی، سروری است که انسان در وصول به رضوان الهی و قرب الی الله حاصل می کند، کمک به برادر مومن برای سرور نیز باید به نحوی باشد که در این مسیر قرار بگیرد و منجر به سرور حقیقی و ماندگار باشد.
-رسیدن به کمال انسانی در سایه اطاعت و بندگی حاصل می شود فلذا کمک برای رسیدن به سرور واقعی، باید با کمک در رسیدن به مراحل والای کمال انسانی همراه باشد.
-در این مسیر می توان به کمک کردن در دوری از پلیدی ها و نیز تذکر در مواقعی که فرد در معرض خطا و معصیت است، اشاره کرد. از سوی دیگر تشویق و ترغیب به امور ممدوح و نیکی که موجب کمال انسانی می شود، در واقع زمینه سازی برای رسیدن به مراحل کمال و در نتیجه وصول به سرور حقیقی است.
-البته در کنار این معانی باید به این مسئله نیز توجه داشت که در زندگی عادی و روزمره نیز افرادی که دارای اخلاق نیک هستند و با خوش طبعی در پی ایجاد فضای مناسب و رفع خستگی از دیگران هستند، می توانند مصداقی از شاد کردن دیگران باشند و اینکه موجب انبساط خاطر مومنی شویم از این جهت که به وظایف خود با انرژی و تلاش بیشتری ادامه دهد، خود یکی از مصادیق شاد کردن مومن است و عمل ممدوحی محسوب می شود.