آیا در صحیح بخاری و صحیح مسلم به پیامبر اسلام و اهل بیت توهین شده است؟

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا در صحیح بخاری و صحیح مسلم به پیامبر اسلام و اهل بیت توهین شده است؟

درود الله بر محمد نبی

اصحابهم و ازواجهم

با سلام خدمت دوستان عزیز.

همانگونه که می دانید یکی از مهمترین کتب اهل سنت صحیحین است.

لذا از دوستان می خواهیم اگر ادعایی در مورد توهین به نبی اکرم -ص- و یا خلفای راشدین و یا اهل بیت نبوت و یا... را در صحیح بخاری و یا صحیح مسلم دارند مطرح فرمایند.

خواهشمندیم به منظور پیگیری راحت بحث و به نتیجه رسیدن فقط این 2 کتاب بررسی گردند.
انشالله باشد که همگی رستگار شویم.

کارشناس بحث : صالح

با سلام به شما دوست عزیز

مکه;303115 نوشت:
اگر ادعایی در مورد توهین به نبی اکرم -ص- و یا خلفای راشدین و یا اهل بیت نبوت و یا... را در صحیح بخاری و یا صحیح مسلم دارند مطرح فرمایند.

یکی از مشکلات پیروان خلفاء، سنخیت نداشتن سه خلیفه اول با خلق و خوی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است، چراکه خلیفه نباید تفاوت فاحشی با مستخلف عنه داشته باشد، لذا جعل روایاتی برای کاستن شأن و جایگاه پیامبر و همسان سازی با خلفاء در دستور کار دستگاه تبلیغاتی و حدیث سازی بنی امیه قرار گرفت و داستان سرائی آغاز گشت، مطالبی مطرح شد که نمی توان به یک انسان معمولی نسبت داد.

اینجانب ضمن عذر خواهی از روح بلند و مقام قدسی پیامبر، به یک نمونه از آنها اشاره می کنم:

[="darkred"]انس بن مالك ان رسول الله صلى الله عليه وسلم كان يدخل على أم حرام بنت ملحان فتطعمه وكانت أم حرام تحت عبادة بن الصامت فدخل عليها رسول الله صلى الله عليه وسلم يوما فأطعمته ثم جلست تفلي رأسه فنام رسول الله صلى الله عليه وسلم ثم استيقظ...[/]
[="purple"]انس بن مالک می گوید، پیامبر مکررا به خانه ام حرام (همسر عبادة بن صامت) وارد می شد و او به پیامبر غذا می داد، یک روز که پیامبر وارد شد، ام حرام به پیامبر غذا داد و شروع کرد به گرفتن شپش های سر پیامبر، آنگاه پیامبر خوابید سپس بیدار شد..[/].(1)

حال چگونه است که پیامبری که مظهر حیاء و عفاف است، مکررا در خانه زنی شوهردار وارد شود، آن زن کنار بستر پیامبر بنشیند و در حال گرفتن شپشهای سر، پیامبر به خواب رود، این صحنه های گناه آلود دلیل بی غیرتی عبادة بن صامت و بی دینی چنین پیامبری نیست؟ العیاذ بالله، ضمن اینکه پیامبر مظهر بهداشت بوده و شپش سر ...

این است تصویر پیامبری که خلق عظیم و تقوای بی مثال داشته است، به نظر می رسد پیامبر اسلام با چنین دوستانی نیازی به دشمن نداشته باشد! دوستانی که نام خودساخته اهل سنت را ... بگذریم.

فعلا همین یک روایت باشد تا سائر دوستان نیز از بوستان پیروان بنی امیه،‌ خار و خاشاکی دیگر نقل کنند.

موفق باشید.
ـــــــــــــــــ
1. صحیح مسلم ج 6 ص 49.

[="Teal"]سلام! من هم چند تا روایت شنیدم که هضمش برام سخته! خواهش میکنم یک کارشناس به من بگه اینا واقعا تو این کتاب ها هست یا نیست و اگر هست چطور با وجود این روایات این دو کتاب رو صحیح میدونن!
قبل از نوشتن جدا از محضر پیامبرص عذرخواهم....

پیامبراسلام (ص) در کنارخیابان و به صورت ایستاده بول مینمودند. بخاری ج1 ص 62

مدتی بر پیامبر(ص) وحی نازل نمیشد،غم و اندوه آن حضرت زیاد شد و به کرات تصمیم گرفت،خودرا از بلندای کوه به پایین پرت کند،ولی هر بار جبرئیل مانع میشد و آن حضرت را دلداری میداد. بخاری ج8 ص67

از انس روایت است که پیامبر(ص) در یک ساعت از شبانه روز با 11 تن از همسرانش نزدیکی میکرده و نیروی جنسی سی مرد را برای پیامبر(ص) براورد کرده است. بخاری ج 1 حدیث 265

رسول خدا فرمود: برتری عایشه نسبت به زنان دیگر همانند برتری آبگوشت است نسبت به سایر غذاها بخاری ج3 ص1266 ح3250[/]

با سلام به شما دوست عزیز

asad;305342 نوشت:
پیامبراسلام (ص) در کنارخیابان و به صورت ایستاده بول مینمودند. بخاری ج1 ص 62

متن روایت فوق به این شرح است:

[="darkred"]عن حذيفة قال أتى النبي صلى الله عليه (و آله) و سلم سباطة قوم فبال قائما ثم دعا بماء فجئته بماء فتوضأ[/](1)

در حالی که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به اباذر دستور می دهد از خدا حیا کن، من هرگاه برای قضای حاجت می روم لباسم را بر سر انداخته بدنم را از روی حیای دو فرشته ای که با منند می پوشانم.(2)

آیا امکان دارد پیامبری با چنین حیاء و نجابتی، جلوی چشم دیگران ایستاده بول نماید، و خود به توصیه ای که نموده عمل ننماید آنگاه از دیگران بخواهد به دستوراتش عمل کنند؟؟!!
جعل کنندگان خزعبلات فوق علاوه بر بی دینی، کم حافظه نیز هستند.

براستی اگر سران یکی از کشورها، نه! پیشنماز یک مسجد، نه! مدیر یک مدرسه! نه، یک آدم معمولی کنار خیابان ایستاده ادرار کند چه قضاوتی درباره او می شود؟؟!!

این چه دروغی است که میمونهای امت پیامبر بر ایشان بسته اند! همانها که خداوند شجره ملعونه شان خوانده است(3)

asad;305342 نوشت:

مدتی بر پیامبر(ص) وحی نازل نمیشد،غم و اندوه آن حضرت زیاد شد و به کرات تصمیم گرفت،خودرا از بلندای کوه به پایین پرت کند،ولی هر بار جبرئیل مانع میشد و آن حضرت را دلداری میداد. بخاری ج8 ص67

متن عربی مطلب فوق به این شرح است:

[="darkred"]وفتر الوحي فترة حتى حزن النبي صلى الله عليه و (آله و) سلم فيما بلغنا حزنا غدا منه مرارا كي يتردى من رؤس شواهق الجبال فكلما أوفى بذروة جبل لكي يلقى منه نفسه تبدى له جبريل فقال يا محمد انك رسول الله حقا فيسكن لذلك جأشه وتقر نفسه فيرجع فإذا طالت عليه فترة الوحي غدا لمثل ذلك فإذا أوفى بذروة جبل تبدى له جبريل فقال له مثل ذلك[/](4)

واقعا پیروی از خلفاء چه بلائی بر سر مذهب خودساخته شان آورده است، حاضرند برای مساوی قرار دادن پیامبر با خلفای خود تراشیده، پیامبرشان را در حد یک انسان عجول و کم صبر پائین آوردند!!

پیامبرشان را شکاک در امر نبوت مطرح ساخته در حدی که جبرئیل باید تذکر دهد که تو حقیقتا پیامبر هستی و این کارها برای تو زشت است، و پس از این سخنان جبرئیل، آرامش به دل پیامبرشان راه یابد.

وقتی پیامبرشان در پیامبری خودش شک کند، عمر بن خطاب جای خود دارد، او نیز حق دارد دائما شکاک در امر نبوت پیامبر باشد(5)

علاوه بر اشکال فوق، تصمیم به خودکشی نیز اشتباه دیگری است که پیامبر آنان مرتکب شده است، مگر می شود پیامبرشان خودکشی را حرام بداند آنگاه خود اقدام به خودکشی نماید؟!

asad;305342 نوشت:

از انس روایت است که پیامبر(ص) در یک ساعت از شبانه روز با 11 تن از همسرانش نزدیکی میکرده و نیروی جنسی سی مرد را برای پیامبر(ص) براورد کرده است. بخاری ج 1 حدیث 265

ضمن عذرخواهی مجدد از شخصیت ملکوتی پیامبر عظیم الشأن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) متن عربی مطلب فوق چنین است:

[="darkred"]أنس بن مالك قال كان النبي صلى الله عليه و (آله و) سلم يدور على نسائه في الساعة الواحدة من الليل والنهار وهن احدى عشرة قال قلت لأنس أو كان يطيقه قال كنا نتحدث انه أعطى قوة ثلاثين[/].(6)

انس چگونه می توانسته بفهمد که پیامبر در هر ملاقاتی که با همسرانش داشته، آمیزش نیز داشته است؟! آنهم در یک ساعت؟؟!! دروغ بودن این خبر واضح و آشکار است.

براستی هدف چیست؟ جز پائین آوردن شأن و جایگاه یک انسان آسمانی در حد یک موجود بوالهوس و شهوتران،؟!! آنگاه اگر یک غیر مسلمان این مطالب را بخواند از قداست پیامبرشان چیزی باقی می ماند؟

سلمان رشدی مرتد با توسل به همین خزعبلات پیروان خلفاء دست به تألیف رمان کذائی زده است، در واقع باید ترویج دهندگان اصلی مطالب رمان او را مرتد بدانیم.

پیامبر ما چنین شخصی نیست، اما پیامبر آنان کسیت و چه می کند به خودشان مربوط است!!

اشکالی ندارد نامشان را اهل سنت پیامبری اینچنینی بگذارند، اما اهل سنت پیامبر راستین، چنین جفنگیاتی در حق فرستاده آفریدگارشان را باور نخواهند کرد، چه زیبا گفت دکتر سماوی تیجانی که اهل سنت واقعی ما هستیم.(7)

البته روایات فوق از انس بن مالک نقل شده است، که اگر راست نیز باشد، بازهم اعتباری ندارد زیرا انس شخصی است که با دستورات پیامبر خصوصا دستوراتی مبتنی بر تبعیت از امیرالمؤمنین علی علیه السلام مخالفت نموده و در واقع خیانت به رسالت کرده است، و روایات شخص خائن پذیرفته نیست، البته بررسی خیانتهای انس مجال دیگری می طلبد.

موفق باشید.
ــــــــــــــ
1. صحیح بخاری، کتاب الوضوء باب المسح علی الخفین ج 1 ص 62، صحیح مسلم، کتاب الطهاره باب المسح علی الخفین ج 1 ص 157، ناگفته نماند خزعبلات اینچنینی در سائر کتب معتبر!! پیروان خلفاء وجود دارد.
2. امالی شیخ طوسی ص 534.
3. آیه الشجرة الملعونة فی القرآن، به بنی امیه تفسیر شده است،‌ ر.ک: آیه 60 سوره اسراء و تفاسیر پیروان خلفاء در ذیل آیه.
4.صحیح بخاری کتاب الحیل باب التعبیر ج 8 ص 68.
5.ر.ک: صلح حدیبیه در کتاب مصنف عبدالرزاق ج 5 ص 339، کتاب المغازی ج 5 ص 339. قابل توجه اینکه عبدالرزاق استاد بخاری است.
6.بخاری کتاب الغسل ج 1 ص 71.
7. ایشان کتابی به همین نام نوشته اند.

با سلام


البته در تکمیل مطالب در مورد ورود و خواب پیامبر (ص) در منزل نامحرم روایاتی دیگر هم آمده :


وَحَدَّثَنِى مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ حَدَّثَنَا حُجَيْنُ بْنُ الْمُثَنَّى حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ - وَهُوَ ابْنُ أَبِى سَلَمَةَ - عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِى طَلْحَةَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ كَانَ النَّبِىُّ -صلى الله عليه وسلم- يَدْخُلُ بَيْتَ أُمِّ سُلَيْمٍ فَيَنَامُ عَلَى فِرَاشِهَا وَلَيْسَتْ فِيهِ - قَالَ - فَجَاءَ ذَاتَ يَوْمٍ فَنَامَ عَلَى فِرَاشِهَا فَأُتِيَتْ فَقِيلَ لَهَا هَذَا النَّبِىُّ -صلى الله عليه وسلم- نَامَ فِى بَيْتِكِ عَلَى فِرَاشِكِ - قَالَ - فَجَاءَتْ وَقَدْ عَرِقَ وَاسْتَنْقَعَ عَرَقُهُ عَلَى قِطْعَةِ أَدِيمٍ عَلَى الْفِرَاشِ فَفَتَحَتْ عَتِيدَتَهَا فَجَعَلَتْ تُنَشِّفُ ذَلِكَ الْعَرَقَ فَتَعْصِرُهُ فِى قَوَارِيرِهَا فَفَزِعَ النَّبِىُّ -صلى الله عليه وسلم- فَقَالَ « مَا تَصْنَعِينَ يَا أُمَّ سُلَيْمٍ ». فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ نَرْجُو بَرَكَتَهُ لِصِبْيَانِنَا قَالَ « أَصَبْتِ ».مسلم
حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ ثُمَامَةَ عَنْ أَنَسٍ أَنَّ أُمَّ سُلَيْمٍ كَانَتْ تَبْسُطُ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نِطَعًا فَيَقِيلُ عِنْدَهَا عَلَى ذَلِكَ النِّطَعِ قَالَ فَإِذَا نَامَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَخَذَتْ مِنْ عَرَقِهِ وَشَعَرِهِ فَجَمَعَتْهُ فِي قَارُورَةٍ ثُمَّ جَمَعَتْهُ فِي سُكٍّ قَالَ فَلَمَّا حَضَرَ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ الْوَفَاةُ أَوْصَى إِلَيَّ أَنْ يُجْعَلَ فِي حَنُوطِهِ مِنْ ذَلِكَ السُّكِّ قَالَ فَجُعِلَ فِي حَنُوطِهِ .بخاری


چون پیامبر زیاد عرق میکردند ام سلیم هم از فرصت استفاده کرد ودر خواب ، مقداری از عرق پیامبر را در شیشه اش جمع میکند برای تبرک !



حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يُوسُفَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِى طَلْحَةَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ - رضى الله عنه - أَنَّهُ سَمِعَهُ يَقُولُ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - يَدْخُلُ عَلَى أُمِّ حَرَامٍ بِنْتِ مِلْحَانَ ، فَتُطْعِمُهُ ، وَكَانَتْ أُمُّ حَرَامٍ تَحْتَ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ ، فَدَخَلَ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - فَأَطْعَمَتْهُ وَجَعَلَتْ تَفْلِى رَأْسَهُ ، فَنَامَ رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - ثُمَّ اسْتَيْقَظَ وَهُوَ يَضْحَكُ . قَالَتْ فَقُلْتُ وَمَا يُضْحِكُكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ « نَاسٌ مِنْ أُمَّتِى عُرِضُوا عَلَىَّ ، غُزَاةً فِى سَبِيلِ اللَّهِ ، يَرْكَبُونَ ثَبَجَ هَذَا الْبَحْرِ ، مُلُوكًا عَلَى الأَسِرَّةِ ، أَوْ مِثْلُ الْمُلُوكِ عَلَى الأَسِرَّةِ » . شَكَّ إِسْحَاقُ . قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَنِى مِنْهُمْ . فَدَعَا لَهَا رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - ثُمَّ وَضَعَ رَأْسَهُ ، ثُمَّ اسْتَيْقَظَ وَهُوَ يَضْحَكُ فَقُلْتُ وَمَا يُضْحِكُكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ « نَاسٌ مِنْ أُمَّتِى عُرِضُوا عَلَىَّ ، غُزَاةً فِى سَبِيلِ اللَّهِ » . كَمَا قَالَ فِى الأَوَّلِ . قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ، ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَنِى مِنْهُمْ . قَالَ « أَنْتِ مِنَ الأَوَّلِينَ » . فَرَكِبَتِ الْبَحْرَ فِى زَمَانِ مُعَاوِيَةَ بْنِ أَبِى سُفْيَانَ ، فَصُرِعَتْ عَنْ دَابَّتِهَا حِينَ خَرَجَتْ مِنَ الْبَحْرِ ، فَهَلَكَتْ .بخاری


حديث 2788 أطرافه 2799 ، 2877 ، 2894 ، 6282 ، 7001 - تحفة 199


همچنین :


2098 - حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِى شَيْبَةَ حَدَّثَنَا أَبُو أُسَامَةَ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ أَبُو بَكْرٍ وَعِنْدِى جَارِيَتَانِ مِنْ جَوَارِى الأَنْصَارِ تُغَنِّيَانِ بِمَا تَقَاوَلَتْ بِهِ الأَنْصَارُ يَوْمَ بُعَاثٍ قَالَتْ وَلَيْسَتَا بِمُغَنِّيَتَيْنِ.
فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ أَبِمُزْمُورِ الشَّيْطَانِ فِى بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَذَلِكَ فِى يَوْمِ عِيدٍ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- « يَا أَبَا بَكْرٍ إِنَّ لِكُلِّ قَوْمٍ عِيدًا وَهَذَا عِيدُنَا ».مسلم


2100 - حَدَّثَنِى هَارُونُ بْنُ سَعِيدٍ الأَيْلِىُّ حَدَّثَنَا ابْنُ وَهْبٍ أَخْبَرَنِى عَمْرٌو أَنَّ ابْنَ شِهَابٍ حَدَّثَهُ عَنْ عُرْوَةَ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ دَخَلَ عَلَيْهَا وَعِنْدَهَا جَارِيَتَانِ فِى أَيَّامِ مِنًى تُغَنِّيَانِ وَتَضْرِبَانِ وَرَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- مُسَجًّى بِثَوْبِهِ فَانْتَهَرَهُمَا أَبُو بَكْرٍ فَكَشَفَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- عَنْهُ وَقَالَ « دَعْهُمَا يَا أَبَا بَكْرٍ فَإِنَّهَا أَيَّامُ عِيدٍ ». وَقَالَتْ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَسْتُرُنِى بِرِدَائِهِ وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَى الْحَبَشَةِ وَهُمْ يَلْعَبُونَ وَأَنَا جَارِيَةٌ فَاقْدِرُوا قَدْرَ الْجَارِيَةِ الْعَرِبَةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ.مسلم


حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ الْمُفَضَّلِ حَدَّثَنَا خَالِدُ بْنُ ذَكْوَانَ قَالَ قَالَتْ الرُّبَيِّعُ بِنْتُ مُعَوِّذِ بْنِ عَفْرَاءَ جَاءَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَدَخَلَ حِينَ بُنِيَ عَلَيَّ فَجَلَسَ عَلَى فِرَاشِي كَمَجْلِسِكَ مِنِّي فَجَعَلَتْ جُوَيْرِيَاتٌ لَنَا يَضْرِبْنَ بِالدُّفِّ وَيَنْدُبْنَ مَنْ قُتِلَ مِنْ آبَائِي يَوْمَ بَدْرٍ إِذْ قَالَتْ إِحْدَاهُنَّ وَفِينَا نَبِيٌّ يَعْلَمُ مَا فِي غَدٍ فَقَالَ دَعِي هَذِهِ وَقُولِي بِالَّذِي كُنْتِ تَقُولِينَ .بخاری

از بشربن مفضل و او از خالد بن ذکوان نقل کرده که می گوید :
ربیع دختر معوذ بن عفرا می گوید :وقتی مجلس عقد من بود پیامبر وارد شد و همان گونه که شما نشسته اید او هم بر فرش من نشست.کنیزکانی داشتیم که مشغول نواختن بر تار و تنبور بودند و در باره کشته شدن پدرانم در روز بدر نوحه سرایی می کردند که ناگهان یکی از انان گفت :و در میان ما پیامبری است که از فردا خبر دارد .پس پیامبر فرمود :این سخن ها را رهاکن و شعر هایت را بخوان !


از عایشه نقل می کنند که گفت :



پیامبر بر من وارد شد در حالی که دو کنیز نزد من نشسته بودند و مشغول خواندن ترانه های هیجان انگیز بودند ؛پس او بر رختخواب دراز کشید و رویش را بر گرداند. ناگهان ابوبکر وارد شد با من عصبانی شد و گفت: تنبور شیطان را کنار رسول الله اورده ای ؟



پیامبر به او گفت: رها یشان کن !و وقتی او متوجه نبود با ان دو کنیز اشاره کردم که بیرون بروند و انها بیرون رفتند ..




2101 -
وَحَدَّثَنِى أَبُو الطَّاهِرِ أَخْبَرَنِى ابْنُ وَهْبٍ أَخْبَرَنِى يُونُسُ عَنِ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ عُرْوَةَ بْنِ الزُّبَيْرِ قَالَ قَالَتْ عَائِشَةُ وَاللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَقُومُ عَلَى بَابِ حُجْرَتِى - وَالْحَبَشَةُ يَلْعَبُونَ بِحِرَابِهِمْ فِى مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- - يَسْتُرُنِى بِرِدَائِهِ لِكَىْ أَنْظُرَ إِلَى لَعِبِهِمْ ثُمَّ يَقُومُ مِنْ أَجْلِى حَتَّى أَكُونَ أَنَا الَّتِى أَنْصَرِفُ. فَاقْدُرُوا قَدْرَ الْجَارِيَةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ حَرِيصَةً عَلَى اللَّهْوِ.مسلم


2102 - حَدَّثَنِى هَارُونُ بْنُ سَعِيدٍ الأَيْلِىُّ وَيُونُسُ بْنُ عَبْدِ الأَعْلَى - وَاللَّفْظُ لِهَارُونَ - قَالاَ حَدَّثَنَا ابْنُ وَهْبٍ أَخْبَرَنَا عَمْرٌو أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ حَدَّثَهُ عَنْ عُرْوَةَ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَعِنْدِى جَارِيَتَانِ تُغَنِّيَانِ بِغِنَاءِ بُعَاثٍ فَاضْطَجَعَ عَلَى الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ فَدَخَلَ أَبُو بَكْرٍ فَانْتَهَرَنِى وَقَالَ مِزْمَارُ الشَّيْطَانِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- فَقَالَ « دَعْهُمَا » فَلَمَّا غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا وَكَانَ يَوْمَ عِيدٍ يَلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ فَإِمَّا سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَإِمَّا قَالَ « تَشْتَهِينَ تَنْظُرِينَ ». فَقُلْتُ نَعَمْ فَأَقَامَنِى وَرَاءَهُ خَدِّى عَلَى خَدِّهِ وَهُوَ يَقُولُ « دُونَكُمْ يَا بَنِى أَرْفَدَةَ ». حَتَّى إِذَا مَلِلْتُ قَالَ « حَسْبُكِ ». قُلْتُ نَعَمْ. قَالَ « فَاذْهَبِى ».مسلم



عایشه گوید :



روز عید بود و سودانی ها مشغول بازی با سپر و خنجر بودند. از رسول الله می پرسیدم که ایا می شود به انها نگریست ؟و می فرمود : مگر میل داری نگاه کنی ؟گفتم اری !او مرا به پشت خود گرفت در حالی که صورتم روی صورتش بود –!



می گفت :فرزندان رفده ارام تر !وقتی خسته شدم گفت :کفایت کرد ؟گفتم اری !گفت:حالا برو !!!




–و حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ يَحْيَى وَيَحْيَى بْنُ أَيُّوبَ وَقُتَيْبَةُ وَابْنُ حُجْرٍ قَالَ يَحْيَى بْنُ يَحْيَى أَخْبَرَنَا وَقَالَ الآخَرُونَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ - يَعْنُونَ ابْنَ جَعْفَرٍ - عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى حَرْمَلَةَ عَنْ عَطَاءٍ وَسُلَيْمَانَ ابْنَىْ يَسَارٍ وَأَبِى سَلَمَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَنَّ عَائِشَةَ قَالَتْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- مُضْطَجِعًا فِى بَيْتِى كَاشِفًا عَنْ فَخِذَيْهِ أَوْ سَاقَيْهِ فَاسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ فَأَذِنَ لَهُ وَهُوَ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ فَتَحَدَّثَ ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُمَرُ فَأَذِنَ لَهُ وَهُوَ كَذَلِكَ فَتَحَدَّثَ ثُمَّ اسْتَأْذَنَ عُثْمَانُ فَجَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَسَوَّى ثِيَابَهُ - قَالَ مُحَمَّدٌ وَلاَ أَقُولُ ذَلِكَ فِى يَوْمٍ وَاحِدٍ - فَدَخَلَ فَتَحَدَّثَ فَلَمَّا خَرَجَ قَالَتْ عَائِشَةُ دَخَلَ أَبُو بَكْرٍ فَلَمْ تَهْتَشَّ لَهُ وَلَمْ تُبَالِهِ ثُمَّ دَخَلَ عُمَرُ فَلَمْ تَهْتَشَّ لَهُ وَلَمْ تُبَالِهِ ثُمَّ دَخَلَ عُثْمَانُ فَجَلَسْتَ وَسَوَّيْتَ ثِيَابَكَ فَقَالَ « أَلاَ أَسْتَحِى مِنْ رَجُلٍ تَسْتَحِى مِنْهُ الْمَلاَئِكَةُ ». مسلم


ابوبکر اجازه خواست که بر پیامبر وارد شود و پیامبر در آن وقت در رختخوابش دراز کشیده بودو لنگ عایشه را پوشیده بود پیامبر در همان حال به ابوبکر اجازه داد که وارد شود و حاجتش را براورده کرد.سپس او رفت پس از او عمر اجازه خواست
پیامبر در همان حال به او اجازه اد که داخل شود و حاجتش را روا کرد سپس من(عثمان) اجازه گرفتم فورا نشست و به عایشه گفت :لباست را بپوش و خودت را جم و جور کن
عایشه به رسول الله گفت :چطور شد که از ابوبکر و عمر خجالت نکشیدی چنان که از عثمان خجالت کشیدی ؟
رسول الله گفت عثمان مردی است بسیار با حیا و من ترسیدم اگر به او اجازه ورود بدهم از شدت حیایش حاجت را از من نخواهد!!!!!


با سلام

اگر در شرايط صدورو جعل این اخبار دقت شود میبینیم که شرایط زمانه نقش بسزایی در وضع این قبیل اخبار داشته اند مثلا اخباری که از شهوترانی پیامبر (قوه 30 یا 40 یا 45مرد در آمیزش) آمده در زمان عباسیان که بسیار شهوتران بودند جعل شده تا مشروع بخش اعمال زشت آنان باشد .


جالب است که عایشه میگوید که پیامبر (ص) در این امر تفاوتی با سایر مردان نداشته است !

همچنین اخباری که در مناقب خلفا جعل گردیده توسط معاویه و امویان برای مشروعیت بخشیدن به غصب خلافتشان ، همچنین اخباری که در قساوت و بی رحمی پیامبر جعل گردیده مطلوب حجاج یوسف و ... بوده است .


هرچند که بعضی از این اخبار به منابع شیعه هم سرایت کرده اند.

با سلام به شما دوست عزیز

خیر البریه;305438 نوشت:
هرچند که بعضی از این اخبار به منابع شیعه هم سرایت کرده اند.

سرایت نیز کرده باشد، مهم نیست، و خدشه ای به اعتقادات ما وارد نمی شود، زیرا ما غیر از قرآن هیچ کتابی را خالی از اشتباه نمی دانیم، علم رجال و درایة به همین دلیل در حوزه های علمیه رواج دارد، در حالیکه پیروان خلفاء تمام روایات صحیح بخاری و مسلم را غیر قابل خدشه دانسته و از تمام محتویات آن دفاع می کنند.

این افراطی است، نمی توان هم به نبوت اعتقاد داشت و هم خزعبلات اینچنینی را باور کرد.

موفق باشید.

مکه;303115 نوشت:
درود الله بر محمد نبی

اصحابهم و ازواجهم

انشالله باشد که همگی رستگار شویم.



خدا کنه همیشه شیعه و سنی مثل بچه آدم و بدون هیچ توهینی بشینند همینطوری با هم بحث کنند!


من ده سال کتب عرفانی عرفای بظاهر سنّی رو خوندم و خیر کثیری از این همنشینی با آنها نصیبم شد!

تا جایی که بنده دیدم اکثر اختلافات در خصوص خلافت و احکام و فقهی است نه عرفانی و عرفای شیعه حتی امام خمینی در صحبتهایشان از اشعار عرفای بظاهر سنّی استفاده میکنند!



موفق باشید

صالح;305323 نوشت:
اینجانب ضمن عذر خواهی از روح بلند و مقام قدسی پیامبر، به یک نمونه از آنها اشاره می کنم:

انس بن مالك ان رسول الله صلى الله عليه وسلم كان يدخل على أم حرام بنت ملحان فتطعمه وكانت أم حرام تحت عبادة بن الصامت فدخل عليها رسول الله صلى الله عليه وسلم يوما فأطعمته ثم جلست تفلي رأسه فنام رسول الله صلى الله عليه وسلم ثم استيقظ...
انس بن مالک می گوید، پیامبر مکررا به خانه ام حرام (همسر عبادة بن صامت) وارد می شد و او به پیامبر غذا می داد، یک روز که پیامبر وارد شد، ام حرام به پیامبر غذا داد و شروع کرد به گرفتن شپش های سر پیامبر، آنگاه پیامبر خوابید سپس بیدار شد...(1)

حال چگونه است که پیامبری که مظهر حیاء و عفاف است،


برادر جان سلام.
بد نیست وقتی روایتی را می آورید حاشیه آن را هم توضیح دهید.
همانطور که می دانید، ام حرام رض به عنوان خالة نبی معروف است.
شما هم بد نیست حاشیه ها را بخوانید تا اصل موضوع دستتان بیاید.

[="red"]وكانت أم حرام رضي الله عنه محرما منه صلى الله عليه وسلم[/] فقد قيل إن أختها أم سليم كانت أخت أمه من الرضاعة وقيل غير ذلك وعلى كل فقد كان ذلك قبل أن يفرض الحجاب وهي خالة خادمه أنس رضي الله عنه وكانت العادة تقتضي المخالطة بين المخدوم وأهل الخادم.

پس دیدید که ایشان بر پیامبر محرم می باشند.

asad;305342 نوشت:
پیامبراسلام (ص) در کنارخیابان و به صورت ایستاده بول مینمودند. بخاری ج1 ص 62

پیامبر به صورت ایستاده در کنار دیوار زباله دانی بول کردند، یادتان باشند که در آن زمان دستشویی ها در خارج از شهر بودند و نه در خارج از شهر و در داخل خانه ها.
حدیث صحیح است!
شاید تعجب کنید. اما بگذارید مثالی ساده بزنم.

فرض کنید شخصی به علت جراحت نمی تواند زانویش را خم کند و به صورت نشسته بول کند!
خوب در کنارش هم فرض کنید که این شخص بسیار مقید به امور دین است.

حالا حکم این شخص چیست؟
نمی تواند نشسته بول کند چون مشکل جسمی دارد، اگر هم ایستاده بول کند می گویند که کارش یا گناه بوده یا حرام است و یا بدعت است!!؟

برادر من، ایستاده بول کردن جایز است و کار گناه و حرامی نیست، پیامبر کارهای اینچنینی را اصولا یکی دو بار انجام داده اند تا امثال ما امروز بدانیم که می توانیم ایستاده بول کنیم، گرچه نشسته بهتر است.

حالا این شخص فرضی مصدوم ما که قادر به نشستن نمی باشد می تواند ایستاده بول کند، چرا؟ زیرا می داند که در زمان پیامبر این کار توسط پیامبر انجام شده است، پس گناهی نکرده است.

asad;305342 نوشت:
مدتی بر پیامبر(ص) وحی نازل نمیشد،غم و اندوه آن حضرت زیاد شد و به کرات تصمیم گرفت،خودرا از بلندای کوه به پایین پرت کند،ولی هر بار جبرئیل مانع میشد و آن حضرت را دلداری میداد. بخاری ج8 ص67

استناد شما به این است:
بخارى مى گوید: «وفَتَر الوحی فترة، حتى حزن النبی فیما بلغنا حزناً غدا منه مراراً، كی یتردّى من رؤوس شواهق الجبال، فكلما اوفى بذروة جبل، لكی یلقی منه نفسه، تبدّى له جبرئیل فقال: یا محمد انك رسول اللّه حقاً. فیسكن لذلك جأشه، وتقَر نفسه، فیرجع فاِذا طالت علیه فترة الوحی غدا لمثل ذلك...».[ صحیح بخارى]و به پیامبر ـ صلى الله علیه و سلّم ـ نسبت داده شد كه فرمود: «ما احتبس عنی الوحی قط إلا ظننته قد نزل على آل الخطاب». شرح نهج البلاغه.

جمله ای را از کتاب بخاری نقل کرده که صحیح ترین کتاب حدیث پیش ماست و در کنارش نیز جمله ای را از کتاب شرح نهج البلاغه نوشته ، که نویسنده آن؛ ابن ابی الحدید؛ یک شیعه بوده و ربطی با اهل سنت ندارد!

اگر اهل سنت میگوید: که پیامبر به فرض محال در محال {قصد} خودکشی داشته، این در مقابل اعتقادات شما هیچ است .
زیرا شما به چیز بدتری اعتقاد دارید، شما میگویید که حضرت حضرت حسن و امام رضا و یگر امامانتان نیت خودکشی کردند به قصد خود {عمل} نیز نمودند.
بله تعجب نکنید ، شما همینطور میگویید!!
مگر شما نمیگویید امامان ما علم بود و نبود را دارند و برگ از درختی نمیافتد ، مگر خبرش پیش امامان ما از قبل بوده است؟
این امامان غیب دان شما، وقتی در جلویشان ظرف انگور زهر آلود را گذاشتند پس با این تفاصیل، انها علم یقین داشتند که این انگور زهر آلود است.
حالا وقتی دست به سوی این انگور دراز کردند؛ این در اصطلاح ما یعنی این که {قصد} خودکشی داشتند، و هنگامیکه انگور را با دست خود، در دهانشان گذاشته و خوردند، معنی این رفتارشان این است که عمدآ و عملا خود را کشتند و کارشان خودکشی است .
پس به کتاب ما، برای اینکه نوشته معصوم قصد خودکشی داشته، ایراد میگیرید و کتاب خودتان را نمی بیند که نوشته معصوم خودکشی کرده است.
اما حالا جریان چیست ؟
داستان این است که باز شیعه دست به تقلب زده و زیرکانه در هنگام نقل متن بخاری به این نکته مهم توجه نکرده که واقعه قصد خودکشی ، قبل از بعثت بوده است
مثال:
ما میدانیم که پیامبر صلي الله عليه وسلم در قبل از بعثت نه نماز میخوانده و نه روزه میگرفتند، حالا اگر شیعه بما طعنه بزند که سنی عقیده دارد پیامبر نماز نمیخوانده و روزه نمیگرفته، و زمان را فراموش کند ، این حقه بازی است یا نه ؟
بخاری نوشته است که بعد از آنکه فرشته وحی برای اولین بار آمد و ورقه نوفل ؛دانای قوم؛ به حضرت محمد گفت: شما چون ابراهیم، پیامبر بزرگی خواهید شد، حضرت محمد منتظر آمدن فرشته شد اما فرشته نیامد، و حضرت رسول الله به همین خاطر غمیگین و بشدت افسرده شدند.
پس هنوز رسول الله پیامبر نشده بود و هنوز خودش نمیدانست پیامبر است یا نه پس وقتی شیعه میگوید (پیامبر) قصد خودکشی داشت ، دروغ میگوید زیرا در وقت قصد او هنوز یک انسان عادی بود نه(پیامبر) یعنی هنوز حتی خودش هم درست نمیدانست پیامبر هست یا نیست.

و در مذهب اهل سنت خودکشی حرام است و این حدیث را درباره خودکشی داریم:
(من قتل نفسه بحدیدة جاء یوم القیامة وحدیدته فی یده یتوجأ بها فی بطنه فی نار جهنم خالدا مخلدا أبدا ومن قتل نفسه بسم فسمه فی یده یتحساه فی نار جهنم خالدا مخلدا أبدا)
هركس خود را با آهن ( چاقو، شمشیر....) بکشد روز قیامت وسیله قتلش در دستش میباشد و در جهنم دایما و تا همیشه این آهن را پیاپی به شکم خود فرو میبرد و هرکس با زهر خود را بکشد، در روز قیامت زهر در دستش میباشد و در جهنم دایما و تا همیشه این زهر را پیاپی میخورد.

asad;305342 نوشت:
از انس روایت است که پیامبر(ص) در یک ساعت از شبانه روز با 11 تن از همسرانش نزدیکی میکرده و نیروی جنسی سی مرد را برای پیامبر(ص) براورد کرده است. بخاری ج 1 حدیث 265

انس می گوید: در بعضی روزها پیامبر گاها با تمام 11 همسر خود همبستر می شدند، گفتند آیا اینقدر توان دارد؟ بنده گفتم: فکر کنم ایشان به اندازه 30 مرد توانایی داشته باشند.
کجای این توهین است؟
این که بیشتر تعریف است از کسی که نیرویی فرای طبیعی دارد.
asad;305342 نوشت:
رسول خدا فرمود: برتری عایشه نسبت به زنان دیگر همانند برتری آبگوشت است نسبت به سایر غذاها بخاری ج3 ص1266 ح3250

3433 - حَدَّثَنَا آدَمُ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ، قَالَ: سَمِعْتُ مُرَّةَ الهَمْدَانِيَّ، يُحَدِّثُ عَنْ أَبِي مُوسَى الأَشْعَرِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " فَضْلُ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى سَائِرِ الطَّعَامِ، كَمَلَ مِنَ الرِّجَالِ كَثِيرٌ، وَلَمْ يَكْمُلْ مِنَ النِّسَاءِ: إِلَّا مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ، وَآسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ "

ترجمه:
پیامبر فرمودند: فضیلت عایشه به زنان دیگر مانند فضیلت حریره (غذایی از گوشت و گندم) است بر سایر غذاها...

قال العلماء معناه أن الثريد من كل طعام أفضل من المرق فثريد اللحم أفضل من مرقه بلا ثريد وثريد ما لا لحم فيه أفضل من مرقه والمراد بالفضيلة نفعه والشبع منه وسهولة مساغه والالتذاذ به وتيسر تناوله وتمكن الإنسان من أخذ كفايته منه بسرعة وغير ذلك فهو أفضل من المرق كله ومن سائر الأطعمة وفضل عائشة على النساء زائد كزيادة فضل الثريد على غيره من الأطعمة

خیر البریه;305415 نوشت:
لبته در تکمیل مطالب در مورد ورود و خواب پیامبر (ص) در منزل نامحرم روایاتی دیگر هم آمده :

وَحَدَّثَنِى مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ حَدَّثَنَا حُجَيْنُ بْنُ الْمُثَنَّى حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ - وَهُوَ ابْنُ أَبِى سَلَمَةَ - عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِى طَلْحَةَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ كَانَ النَّبِىُّ -صلى الله عليه وسلم- يَدْخُلُ بَيْتَ أُمِّ سُلَيْمٍ فَيَنَامُ عَلَى فِرَاشِهَا وَلَيْسَتْ فِيهِ - قَالَ - فَجَاءَ ذَاتَ يَوْمٍ فَنَامَ عَلَى فِرَاشِهَا فَأُتِيَتْ فَقِيلَ لَهَا هَذَا النَّبِىُّ -صلى الله عليه وسلم- نَامَ فِى بَيْتِكِ عَلَى فِرَاشِكِ - قَالَ - فَجَاءَتْ وَقَدْ عَرِقَ وَاسْتَنْقَعَ عَرَقُهُ عَلَى قِطْعَةِ أَدِيمٍ عَلَى الْفِرَاشِ فَفَتَحَتْ عَتِيدَتَهَا فَجَعَلَتْ تُنَشِّفُ ذَلِكَ الْعَرَقَ فَتَعْصِرُهُ فِى قَوَارِيرِهَا فَفَزِعَ النَّبِىُّ -صلى الله عليه وسلم- فَقَالَ « مَا تَصْنَعِينَ يَا أُمَّ سُلَيْمٍ ». فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ نَرْجُو بَرَكَتَهُ لِصِبْيَانِنَا قَالَ « أَصَبْتِ ».مسلم


برادر من، اول آنکه ام سلیم غریبه نبوده، مادر انس خدمتکار مخصوص پیامبر بوده که اگر منزلت ایشان را نمی دانید بهتر است از آیت الله گوگل بپرسید.
اما شما که می گوئید ام سلیم رض برای تبرک عرق پیامبر را جمع می کرد! انتهای روایت را که بنده پر رنگ کردم را هم بخوانید: پیامبر گفتند: چه می کنی ای ام سلیم؟ ام سلیمه گفتند: برای تبرک جمع می کنم، پیامبر فرمودند:بریزش (دور بریز، تبرک نمی دهد)

ohfreedom;305590 نوشت:

انس می گوید: در بعضی روزها پیامبر گاها با تمام 11 همسر خود همبستر می شدند، گفتند آیا اینقدر توان دارد؟ بنده گفتم: فکر کنم ایشان به اندازه 30 مرد توانایی داشته باشند.
کجای این توهین است؟
این که بیشتر تعریف است از کسی که نیرویی فرای طبیعی دارد.

خواهش بحث را خودتان تفسیر نکنید .تو بعضی از فیلم های...... همچین اتفاقاتی میفته

کجای این کار تعریف میشه.

حتی در عصر حاضر شما شاید به شخص مومن و مقید همچین حرفی بزنید ناراحت به شه حالا چه برسه به پیامبر

هر جا دیدید نمیشه توضیح داد رد بشید چون فکر کنم تفسیر شما هیچ ادم عاقلی قانع نمیشه

این بخش هم توضیح دهید که آیا پیامبر با کفش نماز میخواند اگر میخواند شما هم میخوانید


iran masood;305612 نوشت:
خواهش بحث را خودتان تفسیر نکنید .تو بعضی از فیلم های...... همچین اتفاقاتی میفته

کجای این کار تعریف میشه.

حتی در عصر حاضر شما شاید به شخص مومن و مقید همچین حرفی بزنید ناراحت به شه حالا چه برسه به پیامبر

هر جا دیدید نمیشه توضیح داد رد بشید چون فکر کنم تفسیر شما هیچ ادم عاقلی قانع نمیشه

ببين برادر من، الله به ماانسان ها دستور به حداکثر 4 همسر داده است و تاکید داشته که بین آنها حتی در مسائل زناشویی عدالت را رعایت کنیم.

چرا؟ زیرا بدن انسان یک کشش و یک طبع خاصی دارد و اگر به عنوان مثال بنده ی عادی 11 همسر داشتم، معلوم است که نمی توانستم در مسائل زناشویی بین آنها به عدالت رفتار کنم، اما پیامبر که دارای 11 همسر بوده است و بدون شک مظهر عدالت نیز می باشند، غیر معقول نیست که از سوی الله نیرویی برابر با 30 مرد داشته باشد تا بتواند در مسائل زناشویی بین همسرانش به عدالت رفتار کند.

iran masood;305614 نوشت:
این بخشم توضیح دهید کسی که سیر میخورد حق ندارد به مسجد بیاید

واقعا شما خودتون اگر سیر که دارای بوی بسیار بدی هست، یا پیاز رو بخورید، روتون میشه برید توی مسجد و جلوی این همه نمازگزار با دهنی که بوی گند میدهد نماز بخونید؟؟؟

برادر من روایت بعدی را با شماره 855 بخوان:
پیامبر می گوید من با کسی (جبرئیل) حرف می زنم که شایسته نیست دهانم بوی سیر بدهد، حال شما که در محضر الله حاضر هستید، شایسته است در خانه الله دهنتان بوی گند سیر بدهد؟؟؟

خودتان قضاوت کنید. شاید شیعه این بو را می پسندد!!!

iran masood;305615 نوشت:
این بخش هم توضیح دهید که آیا پیامبر با کفش نماز میخواند اگر میخواند شما هم میخوانید

بنده در سفر و در هنگامی که در مکانی غیر از مسجد و یا منزل هستم مانند دیگر اهل سنت با کفش نماز می خوانم، اما این مربوط به مسجد و منزل نیست.

نقل قول:

[quote=ohfreedom;305590]پس دیدید که ایشان بر پیامبر محرم می باشند.[/quote]

با سلام

دوست گرامی سعی کنید حداقل کتب خودتان را نگاهی بکنید ! بزرگان علمای شما در این باره دچار شک و اختلافات عجیبی شده اند یکی بصراحت میگوید که هیچ گونه محرمیتی بین پیامبر وایشان نبوده و دیگری برای رفع اشکال قضیه رضاع را پیش کشیده ودیگری قضیه اختصاصی بودن ! که در احادیث البته به هیچیک از این موارد تصریح نشده است و اینها توجیهات شارحین است .

قَالَ ابن الملقن:((ومن أحاط علماً بنسب النَّبِيّ - صلى الله عليه وسلم - ونسب أُمّ حَرَام علم أن لا محرمية بينهما، وقد بين ذلك الحافظ شرفُ الدين الدِّمْيَاطِيّ في جزء مفرد، وَقَالَ: وهذا خاص بأُمّ حَرَام وأختها أُمّ سُلَيْم، وقد ذكرتُ ذلكَ عنه في كتابي المسمى "العُدّة في معرفة رجالِ العمدة")) .

وقد أخبرنا غيرُ واحدٍ مِنْ شيوخنا عن أبي مُحَمَّد الباجيّ عبد الله بن مُحَمَّد بن علي أنَّ مُحَمَّد بن فُطَيس أخبره عن يَحْيَى بْن إِبْرَاهِيم بْن مُزَيِّن قَالَ: إِنَّمَا اِسْتَجَازَ رَسُول اللَّه صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنْ تَفْلِي أُمّ حَرَام رَأْسه لِأَنَّهَا كَانَتْ مِنْهُ ذَات مَحْرَم مِنْ قِبَل خَالَاته ; لِأَنَّ أُمّ عَبْد الْمُطَّلِب بن هاشم كَانَتْ مِنْ بَنِي النَّجَّار، وَقَالَ: وَقَالَ يُونُس بْن عَبْد الْأَعْلَى قَالَ: قَالَ لَنَا اِبْن وَهْب :أُمّ حَرَام إِحْدَى خَالات النَّبِيّ - صلى الله عليه وسلم - ...

فإن قَالَ قائل إنّ دعوى محرمية الرَّضَاعَ هذه تحتاج إلى نصٍ صريح، ولا يوجد؟.

وَقَالَ الْقَاضِي عِيَاض: هَذَا خَاصّ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِخِلافِ غَيْره , فَقَدْ أَمَرَنَا بِالْمُبَاعَدَةِ مِنْ أَنْفَاس الرِّجَال وَالنِّسَاء , وَكَانَتْ عَادَته صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مُبَاعَدَتهنَّ لِتَقْتَدِي بِهِ أُمَّته, قَالَ: وَإِنَّمَا كَانَتْ هَذِهِ خُصُوصِيَّة لَه لِكَوْنِهَا بِنْت أَبِي بَكْر , وَأُخْت عَائِشَة , وَامْرَأَة
الزُّبَيْر , فَكَانَتْ كَإِحْدَى أَهْله وَنِسَائِهِ , مَعَ مَا خُصَّ بِهِ صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ أَمْلَك لِإِرْبِهِ. وَأَمَّا إِرْدَاف الْمَحَارِم فَجَائِز بِلا خِلَاف بِكُلِّ حَال)) !

عجب !!!!!!!!!!!!!!

واحادیث مشابه وموید :

عَنْ الرُّبَيِّعِ بِنْتِ مُعَوِّذٍ قَالَتْ: دَخَلَ عَلَيَّ النَّبِيُّ - صلى الله عليه وسلم - غَدَاةَ بُنِيَ عَلَيَّ فَجَلَسَ عَلَى فِرَاشِي كَمَجْلِسِكَ مِنِّي، وَجُوَيْرِيَاتٌ يَضْرِبْنَ بِالدُّفِّ، يَنْدُبْنَ مَنْ قُتِلَ مِنْ آبَائِهِنَّ يَوْمَ بَدْرٍ، حَتَّى قَالَتْ جَارِيَةٌ: وَفِينَا نَبِيٌّ يَعْلَمُ مَا فِي غَدٍ، فَقَالَ النَّبِيُّ - صلى الله عليه وسلم - : لا تَقُولِي هَكَذَا وَقُولِي مَا كُنْتِ تَقُولِينَ. بخاری

وروی سَالِمِ بْنِ سَرْجٍ أبي النُّعْمَانِ قَالَ: سَمِعْتُ أُمَّ صُبَيَّةَ الْجُهَنِيَّةِ تَقُولُ: رُبَّمَا اخْتَلَفَتْ يَدِي وَيَدُ رَسُولِ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - فِي الْوُضُوءِ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ .ابوداود

بنابراین بهتر است که این قبیل احادیث را جعلی بدانیم واز تکلف برهیم .

نقل قول:
[quote=ohfreedom;305590]برادر من، اول آنکه ام سلیم غریبه نبوده، مادر انس خدمتکار مخصوص پیامبر بوده که اگر منزلت ایشان را نمی دانید بهتر است از آیت الله گوگل بپرسید. اما شما که می گوئید ام سلیم رض برای تبرک عرق پیامبر را جمع می کرد! انتهای روایت را که بنده پر رنگ کردم را هم بخوانید: پیامبر گفتند: چه می کنی ای ام سلیم؟ ام سلیمه گفتند: برای تبرک جمع می کنم، پیامبر فرمودند:بریزش (دور بریز، تبرک نمی دهد) [/quote]

سالها با مخالفین بحث میکنم مهمترین مشکل ایشان ضعف علمی ومنطقی ایشان است .

برادر من بهتر نیست که این مشکلات را به اهلش واگذارکنیم ؟

اگر به لسان العرب مراجعه میکردید در معنی کلمه اصبت بصراحت نوشته که الصواب ، یعنی درست کردی و عملت مطابق حقیقت بود ، یعنی پیامبر (ص) به ام سلیم فرمودند که کار تو مطابق واقع وصحیح ودرست بود وبه هدف اصابت کرد .

آنگاه شما از کجا و کدام فرهنگ عربی چنین معنی استخراج کردید ؟؟؟؟؟!!!!!!

در لسان العرب آمده :
والصَّوابُ ضدُّ الخطإِ وصَوَّبه قال له أَصَبْتَ
وأَصابَ جاءَ بالصواب وأَصابَ أَراد الصوابَ وأَصابَ في قوله وأَصابَ القِرْطاسَ وأَصابَ في القِرْطاس وفي حديث أَبي وائل كان يُسْأَلُ عن التفسير فيقول أَصابَ اللّهُ الذي أَرادَ يعني أَرادَ اللّهُ الذي أَرادَ وأَصله من الصواب وهو ضدُّ الخطإِ يقال أَصاب فلانٌ في قوله وفِعْلِه وأَصابَ السهمُ القِرْطاسَ إِذا لم يُخْطِئْ وقولٌ صَوْبٌ وصَوابٌ قال الأَصمعي يقال أَصابَ فلانٌ الصوابَ فأَخطأَ الجواب معناه أَنه قَصَدَ قَصْدَ الصوابِ وأَراده فأَخْطَأَ مُرادَه ولم يَعْمِدِ الخطأَ ولم يُصِبْ وقولهم دَعْني وعليَّ خطَئي وصَوْبي أَي صَوابي قال أَوسُ بن غَلْفاء ...

ضمن اینکه مانفهمیدیم که چه ربطی بین محرم ونامحرم و خدمتکاربودن مادر انس و قضیه تبرک وجود داشت !!!!!!

ohfreedom;305590 نوشت:
اگر اهل سنت میگوید: که پیامبر به فرض محال در محال {قصد} خودکشی داشته، این در مقابل اعتقادات شما هیچ است .
زیرا شما به چیز بدتری اعتقاد دارید، شما میگویید که حضرت حضرت حسن و امام رضا و یگر امامانتان نیت خودکشی کردند به قصد خود {عمل} نیز نمودند.
بله تعجب نکنید ، شما همینطور میگویید!!
مگر شما نمیگویید امامان ما علم بود و نبود را دارند و برگ از درختی نمیافتد ، مگر خبرش پیش امامان ما از قبل بوده است؟
این امامان غیب دان شما، وقتی در جلویشان ظرف انگور زهر آلود را گذاشتند پس با این تفاصیل، انها علم یقین داشتند که این انگور زهر آلود است.
حالا وقتی دست به سوی این انگور دراز کردند؛ این در اصطلاح ما یعنی این که {قصد} خودکشی داشتند، و هنگامیکه انگور را با دست خود، در دهانشان گذاشته و خوردند، معنی این رفتارشان این است که عمدآ و عملا خود را کشتند و کارشان خودکشی است .

منبعش كجاس همین طوری می بافی روایت رو بیار



نقل نوشته اصلی توسط : ohfreedomاگر اهل سنت میگوید: که پیامبر به فرض محال در محال {قصد} خودکشی داشته، این در مقابل اعتقادات شما هیچ است .
زیرا شما به چیز بدتری اعتقاد دارید، شما میگویید که حضرت حضرت حسن و امام رضا و یگر امامانتان نیت خودکشی کردند به قصد خود {عمل} نیز نمودند.
بله تعجب نکنید ، شما همینطور میگویید!!
مگر شما نمیگویید امامان ما علم بود و نبود را دارند و برگ از درختی نمیافتد ، مگر خبرش پیش امامان ما از قبل بوده است؟
این امامان غیب دان شما، وقتی در جلویشان ظرف انگور زهر آلود را گذاشتند پس با این تفاصیل، انها علم یقین داشتند که این انگور زهر آلود است.
حالا وقتی دست به سوی این انگور دراز کردند؛ این در اصطلاح ما یعنی این که {قصد} خودکشی داشتند، و هنگامیکه انگور را با دست خود، در دهانشان گذاشته و خوردند، معنی این رفتارشان این است که عمدآ و عملا خود را کشتند و کارشان خودکشی است .

با سلام

اگر فرمان خدا نباشد بله خودکشی است مثلا در صحیح بخاری ومسلم و...آمده که صحابی جلیل القدر حضرت عمار رضی الله عنه را گروه ستمکار و باغی میکشند واین مطلب را عمار میدانست ؛ آیا میتوان گفت که عمار خودکشی کرد ؟!

اگر اینطور قضاوت کنیم پس فاتحه جنگ وجهاد وامر به معروف را باید خواند !

نکته دیگر اینکه بنص آیات وروایات علم غیب حضرات ائمه علیهم السلام نسبی اسن نه مطلق ، علم غیب مطلق فقط نزد خدای متعال است و به حضرات ائمه ؛ علمی از غیب افاضه میشود هنگامیکه بخواهند .

بله امام حسین (ع) میدانست که کشته خواهد شد اما چون تکلیف وامر خدای سبحان بود دیگر اسم خود کشی معنایی ندارد همچنانکه حضرت ابراهیم (ع) نیز فرمان داشت که فرزند خویش را ذبح کند.
اما روایات یخاری و مسلم و .. هتک حرمت رسول الله (ع) و بدعت و تحریف قرآن و ساخته امویان وعباسیان هستند .

خیر البریه;305695 نوشت:

سالها با مخالفین بحث میکنم مهمترین مشکل ایشان ضعف علمی ومنطقی ایشان است .

برادر من بهتر نیست که این مشکلات را به اهلش واگذارکنیم ؟

اگر به لسان العرب مراجعه میکردید در معنی کلمه اصبت بصراحت نوشته که الصواب ، یعنی درست کردی و عملت مطابق حقیقت بود ، یعنی پیامبر (ص) به ام سلیم فرمودند که کار تو مطابق واقع وصحیح ودرست بود وبه هدف اصابت کرد .

آنگاه شما از کجا و کدام فرهنگ عربی چنین معنی استخراج کردید ؟؟؟؟؟!!!!!!

در لسان العرب آمده :
والصَّوابُ ضدُّ الخطإِ وصَوَّبه قال له أَصَبْتَ
وأَصابَ جاءَ بالصواب وأَصابَ أَراد الصوابَ وأَصابَ في قوله وأَصابَ القِرْطاسَ وأَصابَ في القِرْطاس وفي حديث أَبي وائل كان يُسْأَلُ عن التفسير فيقول أَصابَ اللّهُ الذي أَرادَ يعني أَرادَ اللّهُ الذي أَرادَ وأَصله من الصواب وهو ضدُّ الخطإِ يقال أَصاب فلانٌ في قوله وفِعْلِه وأَصابَ السهمُ القِرْطاسَ إِذا لم يُخْطِئْ وقولٌ صَوْبٌ وصَوابٌ قال الأَصمعي يقال أَصابَ فلانٌ الصوابَ فأَخطأَ الجواب معناه أَنه قَصَدَ قَصْدَ الصوابِ وأَراده فأَخْطَأَ مُرادَه ولم يَعْمِدِ الخطأَ ولم يُصِبْ وقولهم دَعْني وعليَّ خطَئي وصَوْبي أَي صَوابي قال أَوسُ بن غَلْفاء ...

ضمن اینکه مانفهمیدیم که چه ربطی بین محرم ونامحرم و خدمتکاربودن مادر انس و قضیه تبرک وجود داشت !!!!!!

برادر من....

اصبت از ریشه صبت می آید، "ا" اول ان مربوط به امر است.
teranslate.google.com
کلمه "صبت" را وارد کنید، به معنی ریختن است.
"ا" اول آن هم نشانه امر هست، یعنی بریز.

ammarshia;305706 نوشت:

نقل
  نوشته اصلی توسط : ohfreedom

اگر اهل سنت میگوید: که پیامبر به فرض محال در محال {قصد} خودکشی داشته، این در مقابل اعتقادات شما هیچ است .
زیرا شما به چیز بدتری اعتقاد دارید، شما میگویید که حضرت حضرت حسن و امام رضا و یگر امامانتان نیت خودکشی کردند به قصد خود {عمل} نیز نمودند.
بله تعجب نکنید ، شما همینطور میگویید!!
مگر شما نمیگویید امامان ما علم بود و نبود را دارند و برگ از درختی نمیافتد ، مگر خبرش پیش امامان ما از قبل بوده است؟
این امامان غیب دان شما، وقتی در جلویشان ظرف انگور زهر آلود را گذاشتند پس با این تفاصیل، انها علم یقین داشتند که این انگور زهر آلود است.
حالا وقتی دست به سوی این انگور دراز کردند؛ این در اصطلاح ما یعنی این که {قصد} خودکشی داشتند، و هنگامیکه انگور را با دست خود، در دهانشان گذاشته و خوردند، معنی این رفتارشان این است که عمدآ و عملا خود را کشتند و کارشان خودکشی است .

منبعش كجاس همین طوری می بافی روایت رو بیار

منبعش اعتقادات شیعه هست.

شیعه می گوید امام های ما غیب می دانند، پس چه طور می شود که ایشان با علم غیب خود جام زهر را می نوشند؟

فکر می کنم اگر زیادی به این موضوع بپردازیم نتیجه اش قفل شدن تایپک باشد، پس بهتر است تایپک جدیدی را بسازید، آنجا در خدمت شما هستم.

اینجا قرار است 2 کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم مورد بررسی قرار گیرند

خیر البریه;305729 نوشت:
اگر فرمان خدا نباشد بله خودکشی است مثلا در صحیح بخاری ومسلم و...آمده که صحابی جلیل القدر حضرت عمار رضی الله عنه را گروه ستمکار و باغی میکشند واین مطلب را عمار میدانست ؛ آیا میتوان گفت که عمار خودکشی کرد ؟!

پیامبر فرمودتد به دست سرکشان کشته خواهی شد، نگفتند کی و کجا و چه طور و به دست کدام شخص!!!

عمار از کجا بدانست که در آنجا شهید خواهد شد یا در جنگی دیگر؟؟؟

در مورد ماباقی سخنان جای بحثش در اینجا نیست، ما اینجا در مورد توهین به پیامبر و اهل بیت صحیح بخاری و صحیح مسلم فقط صحبت می کنیم،

سلام
اینکه می گویید خودکشی ، این خودکشی نیست .
به این داستان توجه کنید .
روزی امام علی داشت خطبه ای می خوند که ابن ملجم هم در ان خطبه حضور داشت و داشت زمزمه می کرد :و الله تو را می کشم و مردم را از رحمت تو راحت می کنم .
مردم شخنان او راغ شنیدند لکن صبر کردند تا امام به منزل خویش مراجعت کردند . بعد از ان مردم ابن ملجم را گرفته و دست او را بستند و نزد امام اوردند .
علی فرمود " چه اتفاقی افتاده است ؟ او را به چه منظور دست بسته اورده اید ؟
مردم گفتند قضیه را به امام .
حضرت فرمود دست او را باز کنید چرا که او هنوز مرا نکشته است که کیفر قصاص ببیند .
خوب خودتان قضاوت کنید ایا می شود کسی رو که هنوز گناهی مرتکب نشده قصاص کرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام به همه دوستان

تذکری مهم:

پرسشگر محترم، سؤال با دو قید مطرح ساخته است:

مکه;303115 نوشت:
اگر ادعایی در مورد توهین به نبی اکرم -ص- و یا خلفای راشدین و یا اهل بیت نبوت و یا... را در صحیح بخاری و یا صحیح مسلم دارند مطرح فرمایند.

پس با اجازه دوستان تمام پستهائی که مرجع کتابشان غیر صحیحین بوده و مطالبشان غیر توهین به پیامبر و اهل بیت و خلفاء باشد حذف یا ویرایش می شوند.

موفق باشید.

با سلام به شما دوست عزیز

ohfreedom;305590 نوشت:
وقتی روایتی را می آورید حاشیه آن را هم توضیح دهید.
همانطور که می دانید، ام حرام رض به عنوان خالة نبی [="red"]معروف [/]است.
شما هم بد نیست حاشیه ها را بخوانید تا اصل موضوع دستتان بیاید.

وكانت أم حرام رضي الله عنه محرما منه صلى الله عليه وسلم فقد قيل إن أختها أم سليم كانت أخت أمه من الرضاعة وقيل غير ذلك وعلى كل فقد كان ذلك قبل أن يفرض الحجاب وهي خالة خادمه أنس رضي الله عنه وكانت العادة تقتضي المخالطة بين المخدوم وأهل الخادم.


معروف است یا باید مستند بتویسید؟ پس محبت کنید مستند مطلب فوق را بفرمائید، در صحیح بخاری چنین عبارتی را نیافتم.
ــــــــــــ
ohfreedom;305590 نوشت:
انس می گوید: در بعضی روزها پیامبر گاها با تمام 11 همسر خود همبستر می شدند، گفتند آیا اینقدر توان دارد؟ بنده گفتم: فکر کنم ایشان به اندازه 30 مرد توانایی داشته باشند.
کجای این توهین است؟

به سؤال بنده دقت نکردید!
اطلاع یافتن از اینکه فلانی چقدر آمیزش دارد آنهم با ذکر تعداد، علاوه بر اینکه ادعای بی دلیل است، خواننده را به سؤال وا می دارد، که در خانه فلانی چه خبر است؟ مگر حرمسراست؟ آمار اینچنینی نشان از هجو است، نشان از باز کردن فکرهای بد و نسبتهای نارواست.
ــــــــــــــ-
ohfreedom;305590 نوشت:
اگر اهل سنت میگوید: که پیامبر به فرض محال در محال {قصد} خودکشی داشته، این در مقابل اعتقادات شما هیچ است .
زیرا شما به چیز بدتری اعتقاد دارید، شما میگویید که حضرت حضرت حسن و امام رضا و یگر امامانتان نیت خودکشی کردند به قصد خود {عمل} نیز نمودند.
بله تعجب نکنید ، شما همینطور میگویید!!

[="red"]اولا
[/]

بحث علم غیب و اینکه علاوه بر امامان معصوم علیهم السلام، پیامبران علیهم السلام و تعدادی از اولیاء الهی نیز عالم به غیب هستند(1) و عمل کردن طبق آن چگونه است و مطالبی از این قبیل،‌ در جای خود باید بحث شود و در این تاپیک منجر به انحراف بحث خواهد شد.
[="red"]ثانیا[/]
بر فرض علم غیب امامان معصوم سلام الله علیهم اجمعین به معنای خودکشی باشد، می توان تمام روایات اینچنینی را غیر معتبر دانست، بله تعجب نکنید، ما برای هیچ کتاب روائی خودمان سد آهنین درست نکردیم، نام هیچ کتابمان را صحیح نگذاشتیم، و الا تدوین علومی مانند رجال و درایه در حوزه علمیه بی معنا بود،‌ به همین جهت به روایات فراوانی حتی در کتب معتبری مانند کافی و امثالهم توجه نمی شود.
[="red"]ثالثا[/]
بحث تردید در نبوت اهمیت بیشتری دارد، مگر می توان باور نمود که آگاهی ورقه بن نوفل و یا حتی جبرئیل از اصل نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر از خود ایشان باشد؟!

در غار حرا و ابتدای بعثت، واسطه ای نبود یعنی جبرئیلی نبود، همانطور که می دانید قرآن کریم سه طریق برای وحی ذکر کرده است(2) پس نمی توان کسی را که به علم ازلی و ابدی متصل است مردد در اصل نبوت دانست.

صحبت از اصل نبوت است نه مسائلی که جبرئیل برای پیامبر خبر می آورد(بیشتر دقت کنید)

این روایات راه تردید در نبوت هموار می کند.

بخاری و امثالهم احادیثی را جمع آوری کردند، پیروان خلفاء اگر مسلمانند نباید چشم بسته همه را قبول کنید.

موفق باشید.
ـــــــــــــــ
1. قرآن کریم به بخشی از عالمان به غیب اشاره می کند، ر.ک: سوره جن آیه 26-27.
2. وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكيم‏، و شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجاب، يا رسولى مى‏فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحى مى‏كند چرا كه او بلندمقام و حكيم است! شوری/51.

موضوع قفل شده است