***سوال در مورد عدالت خداوند***

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
***سوال در مورد عدالت خداوند***

سلام
سوال من سوال خیلی جوانهاس مخصوصا همکارانم چون کارمون یکی از کارهای سخت از این جا شروع کنم خدا به بعضی افراد نعمت بیشتری داده آیا با عدل در تضاد نیست؟
ما ۳ نفر هستیم یکیمون اصلا خدارو قبول نداره من نصفه و نیمه یکی هم نماز میخونه ولی به خاطر سختی کار روزه نه اما نظر نفر اول راجع به خدا اینه که اون که خدا رو قبول نداره میگه که ادم خودش خداست و مثل اب که بخار میشه و به ابر تبدیل میشه انسان هم هی زنده میشه و میمیره و عذابی که الان میکشیم واسه خوشی هایی که قبلا کردیم این نظر اولی بود
نظر خود من اینه که خدا هست ولی ادم هارو به حال خودشون ول کرده و دنیا طی این صد سال گذشته بدون خداست چون به خاطر گناهانی که مردم مخصوصا این گرگ های نشسته در لباس میش کردن دنیا بی صاحب شده و خدا این دنیارو به حال خودش رها کرده هر کی هر غلتی دلش خواست بکنه پلیل من هم برای این نظر اینه که خدا اصلا تا حالا صدای منو نشنیده و منم هیچ حسی نسبت به خدا ندارم
نظر سومی هم که مشخص ولی اون هم کم کم داره نظرش عوض میشه و به عدالت خدا شک میکنه اما وجه اشتراک ما اینه که هممون به خاطر چندر غار (۲۵هزار تومن)باید تا عصر بریم بالای اسکلت بیاییم پایین من خودم زیاد خدارو کفر میگم چون واقعا فاصله من با دیگران زیاد پدر مریض کار سخت یک خواهر تلاق گرفته خواهر و برادران مشکل دار همسایه های به درد نخور و ....

کارشناس بحث : اندیشمند

با سلام خدمت شما دوست عزيز


در لينك هاي زير در مورد اين موضوع بحث شده است ولي اجمالا مباحثي را خدمت شما عرض مي كنم:


http://www.askdin.com/thread20236.html
http://www.askdin.com/thread17208.html
http://www.askdin.com/thread1101.html
http://www.askdin.com/thread1279.html

http://www.askdin.com/thread21536.html




دوست عزيز بسياري از انسان ها در شرايط بسيار سخت تري از شما قرار دارند ولي مشكلات ذره اي از ايمان آن ها به خداوند كم نكرده است.مشكلات و سختي ها فقط مال شما نيست بلكه همه انسان ها به نوعي با مشكلات دست به گريبانند.



فقر و ثروت به خودي خود، نه خير هستند و نه شر; بلكه اين انسان است كه آنها تبديل به نقمت و يا نعمت مي‌كند.

البته منكر اين نيستم ظرفيت ها متفاوت است ولي بسياري از اين ناشكري ها به خاطر عدم شناخت صحيح از هدف خلقت انسان و دچار شدن به مشكلات است.

[=Nazanin] اما اينكه علت برخي از مشكلات چيست مي توان مواردي را ذكر كرد:



الف: بسياري از مشكلات جنبه امتحان دارند و مي دانيم انسان در مسير زندگي به صورت هاي مختلف امتحان مي شود.در امتحان است كه انسان ها توانايي هاي خود را بروز مي دهند و تفاوت ها عيان مي شود.مضافا بر اين سختي ها روح انسان را قوي مي كنند و زمينه هايي را براي رشد فراهم ميكند.

شما اگر به زندگي علما و دانشمندان مراجعه فرماييد مشاهده مي كنيد برخي از آن ها در چه فقر و سختي زندگي مي كردند ولي اين مشكلات عزم آن ها را كم نكرد و همت آن ها را نابود نكرد.


ب:خداوند عالم هستي را براساس نظام اسباب و مسببات استوار كرده است. لازمه قانون اسباب و مسببات اين است كه هرگاه سبب محقق شد، مسبب به دنبال آن محقق خواهد شد. اگر انسان از ارتفاع بسيار بلند سقوط كند، حتما خواهد مرد. اگر سم بخورد، مسموم خواهد شد و... براساس اين لازمه، گاه تحقق سبب توسط يك فرد، دامن‏گير ساير افراد نيز مي‏ شود مثلاً براساس نظام اسباب و مسببات اگر مادر باردار، برخي داروها را مصرف كند، اين مصرف دارو سبب آسيب جنين مي‏شود و در نتيجه نوزاد ناقص ‏الخلقه به دنيا مي‏ آيد.



خداوند دنيا را چنين آفريده است و هر چيزي يك علتي دارد و رخدادها و سختي ها به خاطر علل آن ها رخ مي دهند به عنوان مثال در برخي از ازدواج ها ، بچه ها به صورت ناقص به دنيا مي آيند و علت آن همين ازدواج هاست و يا پدر و مادري نا اهل هستند و در فرزند تاثير مي گذارند و اين ها همه به سبب علت هايي است كه دنياي مادي اقتضاي آن را دارد.



ج:عامل ديگر در بروز چنين تفاوتهايي مي‌تواند رفتار و كردار خود انسان باشد كه در ايجاد و يا رفع برخي مشكلات مؤثر است‌. هر چند وجود بعضي از ناملايمات‌، براي آزمايش انسانهاست‌. اما عملكرد آدمي در موارد مختلف بيش از هر عاملي اثر بخش خواهد بود.


د:خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مي‏داند.

چه بسا كساني كه دوست دارند از نظر زندگي در رفاه باشند، ولي پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمي‏ بيند، همان طوري كه قرآن مجيد مي‏فرمايد: "چه بسا شما را چيزي خوش نيايد، در حالي كه خيرتان در آن است و يا چيزي را دوست داشته باشيد، در حالي كه شرّتان در آن است و خدا مي‏داند و شما نمي‏دانيد".( بقره (2) آيه 216)


پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روي خود بسته ديد بايد بداند در اين امر مصلحتي بوده است. چه بسا كساني هنگامي كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مي‏فرمايد: "اگر خداوند روزي را براي تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مي‏كنند".( شوري (42) آيه 27)

موفق باشيد

جناب اندیشمند یک دنیا ممنون از شما کمی قانع شدم نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم که وقتتون رو برای پاسخ به سوال من گذاشتید

majid811;266814 نوشت:
جناب اندیشمند یک دنیا ممنون از شما کمی قانع شدم نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم که وقتتون رو برای پاسخ به سوال من گذاشتید

خواهش مي كنم دوست عزيز انجام وظيفه است

اميدوارم در تمام زندگي موفق و مويد باشيد و بنده را هم از دعاي خيرتون فراموش نكنيد

majid811;264186 نوشت:

به خاطر چندر غار (۲۵هزار تومن)باید تا عصر بریم بالای اسکلت بیاییم پایین من خودم زیاد خدارو کفر میگم چون واقعا فاصله من با دیگران زیاد پدر مریض کار سخت یک خواهر تلاق گرفته خواهر و برادران مشکل دار همسایه های به درد نخور و ....

[=B Nazanin]سلام دوست من! :Gol:
[=B Nazanin]از پستی که زدید معلومه می خواهید با خداوند ارتباط خود را سامان دهید! این خواسته همه انسانهاست. ولی تنها بعضی برای آن اقدامی انجام می دهند و شما جزء همان «بعضی ها» هستید!
[=B Nazanin]شما هیچ انسان موفقی را پیدا نمی کنید مگر این که ، آبدیده شدنش را مدیون کوره گذشته های سخت خود است.
[=B Nazanin]جدای اعتقاد به خداوند و هدف جهان آفرینش، سختی برای آبدیده شدن و رشد نمودن، جزء قوانین جهان آفرینش است. البته بسیاری در همین کوره های هم می سوزند، آنوقت نه طلای ناب، که خاکسترشان بیرون می آید. و شما میخواهید جزء این «بسیاری» نباشید. خب نباشید! چه خوب! فرصت هست! می توانید!
[=B Nazanin]زندگی که شما تعریف نمودی، شبیه زندگی بسیاری از کسانی است که الان جزء فرهیختگان عالم خدمت و اندیشه و سیاست و اقتصاد و دین هستند.
[=B Nazanin]بهترین ها و بدترین های جهان، گذشته شبیه به هم داشتند. هر دو بر لبه صحنه های سخت زندگی، روزگار می گذراندند. منتها:
[=B Nazanin]یکی لبخند می زده است و دیگری نیشخند می زده است.
[=B Nazanin]یکی می غریده است و یکی دعا می کرده است.
[=B Nazanin]یکی آه می کشیده است و یک هو می گفته است.
[=B Nazanin]یکی مشت به آسمان نشان می داده است، یکی پیشانی بر خاک می ساییده است.
[=B Nazanin]یکی می گفته است: چرا من؟! یکی می گفته است: چرا دیگری؟!
[=B Nazanin]یکی چاله هایش را با چاه پر می کرده است و دیگری بر چاله هایش صبوری می کرده است.
[=B Nazanin]یکی ریگ را در کفش دیگری می جسته است و دیگری ریگ را در کفش خود می یافته است.
[=B Nazanin]یکی دست زیر چانه، دنبال آروزهایش بوده است، یکی دست بر زانو، بدنبال خواسته هایش بوده است.
[=B Nazanin]یکی بر صورت زردش چنگ می انداخته است دیگری، بر صورت زردش سیلی می زده است.
[=B Nazanin]یکی شبهایش بی خورشید بوده است و یکی شبهایش پر از ستاره بوده اند.
[=B Nazanin]یکی ... یکی ...
[=B Nazanin]یکی در آخر مرده است با هزار حسرت و لعنت و پچ پچ دیگران که: «آخیش از دستش راحت شدیم» و یکی مرده است با هزار قطره اشک که پشت سر مسافرش، روانه نموده اند.
[=B Nazanin]*
[=B Nazanin]هر سنگی که بیشتر زیر تیغ برود، خوش نقش تر بیرون می آید.
[=B Nazanin]هر درختی که عطش و آفتاب و طوفان را بیشتر تجربه کند، ریشه هایی بیشتر و اندامی قوی تر پیدا خواهد نمود.
[=B Nazanin]هر ورزشکاری که لذتهای بیشتری را بر خود حرام کند و بیشتر تمرین کند، رنگ مدالش درخشانتر خواهد بود.
[=B Nazanin]هر پرنده ای که طاقت پرواز بیشتری را بر خود تحمیل کند، در جایی دلپذیر تر فرود می آید.
[=B Nazanin]هر چه زمان عطش طولانی تر شود، وقتی به آب می رسی، لذت بیشتری از نوشیدن خواهی برد.
[=B Nazanin]هر چه خسنه تر باشی، خوابی لذت بخش تر انتظارت را می کشد!
[=B Nazanin]هر چه برای بدست آوردن چیزی بیشتر رنج بکشی، وقتی آن را بدست می آوری بیشتر احساس غرور و ارزشمندی می کنی!
[=B Nazanin]هر هدفی که دورتر باشد، مردان بزرگتری برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
[=B Nazanin]*
[=B Nazanin]دوست من! تنها آن زمان زندگی می کنیم، که مشغول مبارزه با هوسی و جهلی و سنگی هستیم. و الا آنوقت که مبارزه نمی کنیم، زندگی نمی کنیم. بلکه مشغول استراحت هستیم تا زندگی را دوباره آغاز کنیم.

روح بخش;266858 نوشت:
سلام دوست من! :gol:
از پستی که زدید معلومه می خواهید با خداوند ارتباط خود را سامان دهید! این خواسته همه انسانهاست. ولی تنها بعضی برای آن اقدامی انجام می دهند و شما جزء همان «بعضی ها» هستید!
شما هیچ انسان موفقی را پیدا نمی کنید مگر این که ، آبدیده شدنش را مدیون کوره گذشته های سخت خود است.
جدای اعتقاد به خداوند و هدف جهان آفرینش، سختی برای آبدیده شدن و رشد نمودن، جزء قوانین جهان آفرینش است. البته بسیاری در همین کوره های هم می سوزند، آنوقت نه طلای ناب، که خاکسترشان بیرون می آید. و شما میخواهید جزء این «بسیاری» نباشید. خب نباشید! چه خوب! فرصت هست! می توانید!
زندگی که شما تعریف نمودی، شبیه زندگی بسیاری از کسانی است که الان جزء فرهیختگان عالم خدمت و اندیشه و سیاست و اقتصاد و دین هستند.
بهترین ها و بدترین های جهان، گذشته شبیه به هم داشتند. هر دو بر لبه صحنه های سخت زندگی، روزگار می گذراندند. منتها:
یکی لبخند می زده است و دیگری نیشخند می زده است.
یکی می غریده است و یکی دعا می کرده است.
یکی آه می کشیده است و یک هو می گفته است.
یکی مشت به آسمان نشان می داده است، یکی پیشانی بر خاک می ساییده است.
یکی می گفته است: چرا من؟! یکی می گفته است: چرا دیگری؟!
یکی چاله هایش را با چاه پر می کرده است و دیگری بر چاله هایش صبوری می کرده است.
یکی ریگ را در کفش دیگری می جسته است و دیگری ریگ را در کفش خود می یافته است.
یکی دست زیر چانه، دنبال آروزهایش بوده است، یکی دست بر زانو، بدنبال خواسته هایش بوده است.
یکی بر صورت زردش چنگ می انداخته است دیگری، بر صورت زردش سیلی می زده است.
یکی شبهایش بی خورشید بوده است و یکی شبهایش پر از ستاره بوده اند.
یکی ... یکی ...
یکی در آخر مرده است با هزار حسرت و لعنت و پچ پچ دیگران که: «آخیش از دستش راحت شدیم» و یکی مرده است با هزار قطره اشک که پشت سر مسافرش، روانه نموده اند.
*
هر سنگی که بیشتر زیر تیغ برود، خوش نقش تر بیرون می آید.
هر درختی که عطش و آفتاب و طوفان را بیشتر تجربه کند، ریشه هایی بیشتر و اندامی قوی تر پیدا خواهد نمود.
هر ورزشکاری که لذتهای بیشتری را بر خود حرام کند و بیشتر تمرین کند، رنگ مدالش درخشانتر خواهد بود.
هر پرنده ای که طاقت پرواز بیشتری را بر خود تحمیل کند، در جایی دلپذیر تر فرود می آید.
هر چه زمان عطش طولانی تر شود، وقتی به آب می رسی، لذت بیشتری از نوشیدن خواهی برد.
هر چه خسنه تر باشی، خوابی لذت بخش تر انتظارت را می کشد!
هر چه برای بدست آوردن چیزی بیشتر رنج بکشی، وقتی آن را بدست می آوری بیشتر احساس غرور و ارزشمندی می کنی!
هر هدفی که دورتر باشد، مردان بزرگتری برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
*
دوست من! تنها آن زمان زندگی می کنیم، که مشغول مبارزه با هوسی و جهلی و سنگی هستیم. و الا آنوقت که مبارزه نمی کنیم، زندگی نمی کنیم. بلکه مشغول استراحت هستیم تا زندگی را دوباره آغاز کنیم.

تشکر بابت جوابتون به نظر شما زندگی یک میدان جنگ که باید یا پیروز یشی یا شکست بخوری دقیقا مثل بازی فینال فوتبال که باید یا برنده بشی یا شکست بخوری جناب فقط من موندم تو این زندگی با چی میجنگم چی میخواد منو شکست بده ایا این ازمایشها قصد شکست مارو داره مثلا نمیشه دقل بازی کرد یا اون طرف رو خرید

majid811;267407 نوشت:
تشکر بابت جوابتون به نظر شما زندگی یک میدان جنگ که باید یا پیروز یشی یا شکست بخوری دقیقا مثل بازی فینال فوتبال که باید یا برنده بشی یا شکست بخوری جناب فقط من موندم تو این زندگی با چی میجنگم چی میخواد منو شکست بده ایا این ازمایشها قصد شکست مارو داره مثلا نمیشه دقل بازی کرد یا اون طرف رو خرید

سلام دوست من!
مشکلات در زندگی می خواهند انسان را در شرائط مختلف قرار دهند تا معلوم شود، انسانیت انسان، متأثر از شرائط پیرامون است و یا معلول درونی رشد یافته است.
پیروزی بر این مشکلات به معنای داشتن اصولی انسانی است و کوتاه نیامدن تحت هر شرائطی از این اصول است. بعضی از این اصول را خدمت شما عرض می کنم. اصولی که متأسفانه به راحتی تحت شرائط فشار ندیده گرفته می شوند:
· موقع عصبانیت هیچ سخنی نباید گفت و هیچ تصمیمی نباید گرفت و هیچ کاری نباید کرد.
· هیچ وقت نباید سخنی بی ادبانه بر زبان جاری نمود حتی دربرخورد با دشمن، خصوصا در مواجه با اعضاء خانواده.
· فقر و تنگدستی و بی آبرویی (ظاهری) را باید بر تصاحب حتی یک ریال حرام ترجیح داد.
· هیچ گاه نباید مشکلات خود را به صورت کلایه و غر زدن به دیگری منتقل نمود. تنها در صورتی مجار به طرح مشکل هستیم که بخواهیم برای حل آن فکری کنیم.
· در همه برخوردها، باید خود را بجای دیگران گذاشت، آنوقت می توان بهترین برخورد را تشخیص داد.
· اگر در نزاعی، یک درصد هم شما تقصیر دارید، جسورانه در آن نزاع حضور نیابید! بلکه باید در سخنان شما، شرمی وجود داشته باشد که حاکی از سهم شما در مشکل بوجود آمده باشد.
دیگر عزیزان هم می توانند بر این اصول انسانی بیافزایند! فقط توجه داشته باشید، که اصول، استثناء پذیر نیستند!

majid811;264186 نوشت:
سلام سوال من سوال خیلی جوانهاس مخصوصا همکارانم چون کارمون یکی از کارهای سخت از این جا شروع کنم خدا به بعضی افراد نعمت بیشتری داده آیا با عدل در تضاد نیست؟ ما ۳ نفر هستیم یکیمون اصلا خدارو قبول نداره من نصفه و نیمه یکی هم نماز میخونه ولی به خاطر سختی کار روزه نه اما نظر نفر اول راجع به خدا اینه که اون که خدا رو قبول نداره میگه که ادم خودش خداست و مثل اب که بخار میشه و به ابر تبدیل میشه انسان هم هی زنده میشه و میمیره و عذابی که الان میکشیم واسه خوشی هایی که قبلا کردیم این نظر اولی بود نظر خود من اینه که خدا هست ولی ادم هارو به حال خودشون ول کرده و دنیا طی این صد سال گذشته بدون خداست چون به خاطر گناهانی که مردم مخصوصا این گرگ های نشسته در لباس میش کردن دنیا بی صاحب شده و خدا این دنیارو به حال خودش رها کرده هر کی هر غلتی دلش خواست بکنه پلیل من هم برای این نظر اینه که خدا اصلا تا حالا صدای منو نشنیده و منم هیچ حسی نسبت به خدا ندارم نظر سومی هم که مشخص ولی اون هم کم کم داره نظرش عوض میشه و به عدالت خدا شک میکنه اما وجه اشتراک ما اینه که هممون به خاطر چندر غار (۲۵هزار تومن)باید تا عصر بریم بالای اسکلت بیاییم پایین من خودم زیاد خدارو کفر میگم چون واقعا فاصله من با دیگران زیاد پدر مریض کار سخت یک خواهر تلاق گرفته خواهر و برادران مشکل دار همسایه های به درد نخور و ....

سلام
خدمتتان عرض میکنم
1- عدالت به معنای برخورداری یکسان از مواهب نیست
2- خداوند با فقر و غنا انسانها را آزمایش می کند نه اینکه بخواهد با فقر کسی را رنج دهد یا خوار کند یابا غنا بخواهد کسی را عزیز نماید
3- سنت الهی اینستکه مدعیان ایمان آزموده شوند به سختیها و رنجها و ناگواریها تا راستگو از دروغگو جدا شود
4- سختی کشیدن برای امروزیها خیلی بزرگ است چون رفاه زیاد شده در حالی که گذشتگان سختی را امری عادی و جزء لاینفک زندگی می دانستند و بخاطرش در عدل خدا شک نمی کردند
5- گذشته از همه اینها باید ببینیم خودمان چقدر در وضعیت موجود موثریم
6- سختیها پایان می یابد سربلند کسی است که ایمانش را حفظ کرده باشد
7- معمولا ادوار زندگی افراد از لحاظ فقر و غنا متفاوت است لذا گفته اند بعد هر سربالایی یک سرازیری است
8- امیدوار و راضی باشید تا شیرینی باور را در همین سختیها بیابید بزودی سختیها تمام میشود
والله الموفق

پرسش:

سلام
سوال من سوال خیلی جوانهاس مخصوصا همکارانم چون کارمون یکی از کارهای سخت از این جا شروع کنم خدا به بعضی افراد نعمت بیشتری داده آیا با عدل در تضاد نیست؟
ما ۳ نفر هستیم یکیمون اصلا خدارو قبول نداره من نصفه و نیمه یکی هم نماز میخونه ولی به خاطر سختی کار روزه نه اما نظر نفر اول راجع به خدا اینه که اون که خدا رو قبول نداره میگه که ادم خودش خداست و مثل اب که بخار میشه و به ابر تبدیل میشه انسان هم هی زنده میشه و میمیره و عذابی که الان میکشیم واسه خوشی هایی که قبلا کردیم این نظر اولی بود
نظر خود من اینه که خدا هست ولی ادم هارو به حال خودشون ول کرده و دنیا طی این صد سال گذشته بدون خداست چون به خاطر گناهانی که مردم مخصوصا این گرگ های نشسته در لباس میش کردن دنیا بی صاحب شده و خدا این دنیارو به حال خودش رها کرده هر کی هر غلتی دلش خواست بکنه پلیل من هم برای این نظر اینه که خدا اصلا تا حالا صدای منو نشنیده و منم هیچ حسی نسبت به خدا ندارم
نظر سومی هم که مشخص ولی اون هم کم کم داره نظرش عوض میشه و به عدالت خدا شک میکنه اما وجه اشتراک ما اینه که هممون به خاطر چندر غار (۲۵هزار تومن)باید تا عصر بریم بالای اسکلت بیاییم پایین من خودم زیاد خدارو کفر میگم چون واقعا فاصله من با دیگران زیاد پدر مریض کار سخت یک خواهر تلاق گرفته خواهر و برادران مشکل دار همسایه های به درد نخور و ....

پاسخ:

با سلام خدمت شما دوست عزيز

دوست عزيز بسياري از انسان ها در شرايط بسيار سخت تري از شما قرار دارند ولي مشكلات ذره اي از ايمان آن ها به خداوند كم نكرده است.مشكلات و سختي ها فقط مال شما نيست بلكه همه انسان ها به نوعي با مشكلات دست به گريبانند.
فقر و ثروت به خودي خود، نه خير هستند و نه شر; بلكه اين انسان است كه آنها تبديل به نقمت و يا نعمت مي‌كند.البته منكر اين نيستم ظرفيت ها متفاوت است ولي بسياري از اين ناشكري ها به خاطر عدم شناخت صحيح از هدف خلقت انسان و دچار شدن به مشكلات است.

اما اينكه علت برخي از مشكلات چيست مي توان مواردي را ذكر كرد:

الف: بسياري از مشكلات جنبه امتحان دارند و مي دانيم انسان در مسير زندگي به صورت هاي مختلف امتحان مي شود.در امتحان است كه انسان ها توانايي هاي خود را بروز مي دهند و تفاوت ها عيان مي شود.مضافا بر اين سختي ها روح انسان را قوي مي كنند و زمينه هايي را براي رشد فراهم ميكند.
شما اگر به زندگي علما و دانشمندان مراجعه فرماييد مشاهده مي كنيد برخي از آن ها در چه فقر و سختي زندگي مي كردند ولي اين مشكلات عزم آن ها را كم نكرد و همت آن ها را نابود نكرد.

ب: خداوند عالم هستي را براساس نظام اسباب و مسببات استوار كرده است. لازمه قانون اسباب و مسببات اين است كه هرگاه سبب محقق شد، مسبب به دنبال آن محقق خواهد شد. اگر انسان از ارتفاع بسيار بلند سقوط كند، حتما خواهد مرد. اگر سم بخورد، مسموم خواهد شد و... براساس اين لازمه، گاه تحقق سبب توسط يك فرد، دامن‏گير ساير افراد نيز مي‏ شود مثلاً براساس نظام اسباب و مسببات اگر مادر باردار، برخي داروها را مصرف كند، اين مصرف دارو سبب آسيب جنين مي‏شود و در نتيجه نوزاد ناقص ‏الخلقه به دنيا مي‏ آيد.

خداوند دنيا را چنين آفريده است و هر چيزي يك علتي دارد و رخدادها و سختي ها به خاطر علل آن ها رخ مي دهند به عنوان مثال در برخي از ازدواج ها ، بچه ها به صورت ناقص به دنيا مي آيند و علت آن همين ازدواج هاست و يا پدر و مادري نا اهل هستند و در فرزند تاثير مي گذارند و اين ها همه به سبب علت هايي است كه دنياي مادي اقتضاي آن را دارد.

ج: عامل ديگر در بروز چنين تفاوتهايي مي‌تواند رفتار و كردار خود انسان باشد كه در ايجاد و يا رفع برخي مشكلات مؤثر است‌. هر چند وجود بعضي از ناملايمات‌، براي آزمايش انسانهاست‌. اما عملكرد آدمي در موارد مختلف بيش از هر عاملي اثر بخش خواهد بود.

د: خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مي‏داند.چه بسا كساني كه دوست دارند از نظر زندگي در رفاه باشند، ولي پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمي‏ بيند، همان طوري كه قرآن مجيد مي‏ فرمايد: عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ "چه بسا شما را چيزي خوش نيايد، در حالي كه خيرتان در آن است و يا چيزي را دوست داشته باشيد، در حالي كه شرّتان در آن است و خدا مي‏داند و شما نمي‏دانيد".[1]

پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روي خود بسته ديد بايد بداند در اين امر مصلحتي بوده است. چه بسا كساني هنگامي كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مي ‏فرمايد: وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ "اگر خداوند روزي را براي تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مي‏كنند".[2]

موفق باشيد

[1] سوره بقره (2) آيه 216
[2] سوره شوري (42) آيه 27

موضوع قفل شده است