جمع بندی اشتغال زنان از دیدگاه اسلام

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اشتغال زنان از دیدگاه اسلام


بسم الله الرحمن الرحیم

تا پیش از تغییر نگرش انسان در رنسانس، اقتصاد به عنوان وسیله و ابزاری برای رسیدن به عبادت الهی تلقی میشد، اما بعد از آنکه انسان و تمنیات و خواستههای او به عنوان اصل و مبدأ قرار گرفت پیشرفت و توسعة اقتصادی جزء اهداف جدی انسان غربی شد، با ورود مدرنیته به جهان اسلام به خصوص ایران، موضوع اشتغال زنان و نسبت آن با دیدگاه اسلام نیز به عنوان یک مسئله در میان پژوهشگران مطرح شد. در مطلب پیش‌رو دیدگاه‌های اسلام در مورد اشتغال زنان بیان شده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

اشتغال زنان در وجه اسلام

با نگاهی به آیات قرآن کریم می‌توان دریافت که اشتغال فی‌نفسه برای زنان ممنوع نگردیده ‌است. بسیاری از اطلاقات و دلالت‌های قرآن کریم نشان می‌دهد که زنان می‌توانند در فعالیت‌های اقتصادی جامعه مشارکت داشته و با حفظ حدود اسلامی به کسب و کار بپردازند. «مردان را از آنچه به اختیار کسب کرده‌اند بهره‌ای است و برای زنان نیز از آنچه کسب می‌کنند بهره‌ای است» (نساء/32)آیة کریمه بر جواز اشتغال زنان دلالت دارد؛ زیرا حلال بودن اکتساب یعنی تحصیل درآمد مفروض گرفته شده و سپس دربارة درآمد حاصل از آن اظهار‌نظر شده است. بنابراین اگر زن و مرد به سبب انجام کاری درآمدی کسب کنند، متعلق به خودشان است. خداوند در سورة قصص داستان دختران حضرت شعیب را ذکر می‌کند که به علت کهولت سن پدر خویش برای کسب درآمد به کار چوپانی اشتغال داشتند.با نگاهی به سیرة پیامبر این نکته آشکار می‌گردد که زنان بسیاری در زمان پیامبر بودند که به کار و فعالیت اقتصادی می‌پرداختند و کار آنان نیز مورد قبول و تأیید ایشان قرار می‌گرفته است. حضرت خدیجه از زنان برگزیده و بزرگواری است که خود تاجری ثروتمند بود که به کار تجارت می‌پرداخت و حضرت رسول(ص) مدتی از جانب ایشان به تجارت مشغول بود. در روایتی آمده است که رسول خدا(ص) به زنان اجازه می‌داد تا در مراسم عید فطر و قربان از منازل خود خارج شوند و برای تهیه روزی بساط بگسترانند.در روایات ائمه اطهار ما به روایتی برنمی‌خوریم که اشتغال زن را به‌طور کلی حرام اعلام کرده باشد؛ بلکه روایات بیشتر در مورد نحوة حضور زن در اجتماع و کار و فعالیت او سخن گفته‌اند. از حضرت علی(ع) روایت شده است که «به زن بیش از حد و توانش کار واگذار مکن و این برای حال او بهتر و برای زندگی او مناسب‌تر است؛ زیرا زن ریحانه است و قهرمان نیست».این روایت که نهی ارشادی است به وضع روحی و جسمی زنان اشاره دارد و بیانگر آن است که آنها باید وظایفی را برعهده گیرند که با وضعیت جسمانی و عاطفی‌شان متناسب باشد و آسایش و آرامش آنها را برهم نزند. روایات دیگری نیز در مورد نحوه حضور زن در اجتماع وجود دارد که آنان را به رعایت عفت و تقوا و عدم اختلاط با مردان دعوت می‌کند. در زمینة روابط کلامی نیز که زمینه‌ای برای برقراری روابط عاطفی عمیق است، در روایات و قرآن توصیه‌هایی به زنان شده است؛ مانند اینکه با لحن نازک و تحریک‌آمیز سخن نگویند. (احزاب/ 33)

مصالح اساسی‌تر



هر‌چند اسلام حق کار برای زنان را به رسمیت شناخته و در کنار آن استقلال مالی و دستمزد عادلانه را نیز مورد تأکید قرار داده است، اما با توجه به ضرورت حفظ بنیاد خانواده، اهمیت کار زنان در خانه و سازگاری طبیعت و ویژگی‌های زیستی زنان با آن، ترجیح می‌دهد در تقسیم کار، زنان کارهای خانه و تربیت اولاد را به عهده گیرند، و در صورت تزاحم بین کار زنان در بیرون از خانه و مصالح مهم‌تر، مصالح اساسی‌تر مقدم خواهند بود. اسلام خواستار آن است که زن زندگی‌ساز و هنرمند باشد. هم عامل آرامش و سکون باشد و هم بهشت را زیر قدم خود داشته باشد. که اولی را در سایه خوب شوهرداری و دومی را در سایة تربیت نسل و مادری به دست خواهد ‌آورد.در یک نگاه کلی، اسلام با کار زنان با شرایطی که برای آن مقرر شده، مخالف نیست؛ اما در تعارض میان کار زنان و ارزش‌های مهم و بنیادی‌تر، نگاه اسلام به کار زنان متفاوت خواهد بود. سعی بر آن است که در کنار کار زنان، ارزش‌های بنیادین و اساسی صیانت و حمایت شود. البته این موضوع در مورد مردان نیز صادق بوده و منحصر به زنان نیست. اساس قاعده «تزاحم» و «اهم و مهم» اگر میان اهم و مهم تزاحم پیدا شود، از نظر شرعی، عقلی و نقلی، اهم مقدم بر مهم است. در همین زمینه، ارزش‌ها و نهادهایی مثل خانواده، که در اسلام دارای اهمیت بنیادین هستند، صیانت می‌شوند و حفظ آنها در درجة اول اهمیت قرار دارد.


نظر فقهای شیعه



علمای شیعه برخلاف اکثریت علما و فقهای سنی، حضور زن در فعالیت‌های اقتصادی را نفی ننموده‌اند. آنها استقلال مالی را برای زن مورد تأکید قرار داده‌اند؛ هر‌چند که اولویت را بحث خانواده و همسرداری عنوان کرده‌اند.سید یزدی در عروه‌الوثقی و سید حکیم در مستمسک گفته‌اند: «اگر زن برای خدمت در مدت معینی، [تعهد و توان خود را] اجاره دهد و پیش از انقضای این مدت، ازدواج کند، اجاره [و تعهد] باطل نمی‌شود، حتی اگر خدمت منافی بهره‌جویی شوهر و حقوق زناشویی باشد. در این حکم تفاوتی نیست شوهر در هنگام ازدواج، تعهد زن را بداند یا نداند، زیرا دو حق اینجا هست: حق خدمت و حق شوهر. اگر زن بتواند هر دو را انجام دهد، که خوب، و اگر جمع میان آن دو ممکن نباشد و تزاحم کنند، حق پیش‌تر که تعهد خدمت است، مقدم است، چون اگر حقوق شرعی مزاحم هم شوند، ترجیح با حق سابق است. بنابراین شوهر حق اعتراض یا فسخ تعهد زن را ندارد و همسر ناشزه محسوب نمی‌شود. اما اگر پس از ازدواج تعهد خدمت دهد و با حق شوهر منافات داشته باشد، بدون اذن و اجازه شوهر، تعهد خدمت درست نیست. اگر تعهد، با حق شوهر مطلقاً منافات ندارد؛ مثلاً تعهد قرائت قرآن یا بافتن پیراهن با نخ کاموا یا پشم را بدهد، اجاره [و تعهد] صحیح است حتی اگر شوهر اذن ندهد».
از نظر آیت‌الله جوادی آملی تفاوت حقوقی زن و مرد و مسئله اشتغال آن دو هیچ‌گونه ارتباطی با مسئله برتری آنها ندارند. کمال انسانی و مناصب اجرایی دو موضوع جدا از هم هستند. اصل تحصیل علم و معرفت و اصل اجتهاد و فقاهت و اصل عرفان و فلسفه و … کمال است که زن و مرد در آن مساوی هستند. امّا شغل ها و مناصب و فعالیت‌های اجتماعی، که به هیچ وجه نمی توانند نمایانگر کمال باشند، بر حسب ساختار بدن و شرایط و نیاز تقسیم می‌شود.
از دیدگاه علامه طباطبایی، اسلام مرد و زن را از لحاظ تدبیر شئون زندگی در اراده و کار مساوی می‌داند؛ یعنی این دو در مسئله برآوردن نیازهای زندگی خود مساوی هستند. «بنابراین زن می‌تواند مانند مرد، مستقلاً اراده کند، مستقلاً کار کند و مالک نتیجه کار و کوشش خود شود و نفع و ضرر کارش مربوط به خودش می‌باشد».

امام‌خمینی(ره) از‌آنجا‌که اقتصاد را به عنوان ابزاری می‌داند که با استفاده از آن می‌توان در راه تعالی اسلام گام برداشت، اشتغال زنان را در کنار مردان بدین قصد مورد تأیید و تشویق قرار می‌دهد.ایشان در وصیت‌نامة سیاسی الهی خویش می‌فرماید:
«ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خُرد و کلان در صحنه‌‌های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند».
ایشان داشتن شغل برای زن را کاملاً بدون مانع ارزیابی می‌کنند اما مدام این نکته را یادآوری می‌نمایند که هدف زن و مرد از هرگونه فعالیتی رسیدن به مرحله کمال و قرب الهی است بنابراین لازم است که نحوة حضور زنان در فعالیت‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خویش به گونه‌ای باشد که سد راه به دست آوردن کمال نشوند.
«البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن، هیچ مانعی ندارد. لکن نه آنطوری که آنها (رژیم پهلوی) می‌خواستند. آنها نظرشان این نبود که زن یک اشتغالی پیدا بکند. نظرشان این بود که زن مثل مردها هم، زن‌ها را و مردها را از آن مقامی که دارند منحط کنند، نگذارند یک رشد طبیعی از برای قشر زن پیدا شود یا یک رشد طبیعی از برای قشر مرد».
اما با وجود این امام بزرگوار نقش اصلی زن را مربی بودن او برای رشد و کمال انسان‌ها معرفی می‌نماید که با تعلیم و تربیت خود سعادت یا شقاوت جامعه را رقم می‌زند و این مسئله کمال ویژه‌ای است که خداوند با توجه به خلقت و توانایی پیامبرگونه زن برای او مقدر نموده‌است.
«زن مربی جامعه است. از دامن زن انسان‌ها پیدا می‌شوند. مرحلة اول مرد و زن صحیح از دامن زن است. مربی انسان‌ها زن است، سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می‌کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می‌کند. مبدأ همة سعادت‌ها از دامن زن بلند می‌شود. زن مبدأ همه سعادت‌ها باید باشد».

مقام معظم رهبری مشارکت فعال زن در عرصه‌های اجتماعی اقتصادی و سیاسی را نه تنها جایز می‌داند، بلکه کمال یک جامعه را در این می‌داند که زن‌ها به عنوان نیمی از جامعه در آن مشارکت جدی داشته باشند.
«عرصة دوم، عرصة فعالیت‌های اجتماعی است، اعم از فعالیت اقتصادی، فعالیت سیاسی، فعالیت اجتماعی به معنای خاص، فعالیت علمی، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همه میدان‌های زندگی در صحن جامعه. در اینجا هم میان مرد و زن در اجازه فعالیت‌های متنوع در همه میدان‌ها هیچ تفاتی از نظر اسلام نیست. اگر کسی بگوید مرد می‌تواند درس بخواند، زن نمی‌تواند، مرد می‌تواند فعالیت اقتصادی داشته باشد، زن نمی‌تواند، مرد می‌تواند فعالیت سیاسی کند، زن نمی‌تواند، منطق اسلام را بیان نکرده و برخلاف سخن اسلام حرف زده‌است».

هر چند که از نظر ایشان مهم‌ترین وظیفة زن جامعه اسلامی تربیت و هدایت انسان در مسیر قرب الهی است. اما حضور اجتماعی زن از دیدگاه ایشان در حقیقت یک حق و تکلیف به حساب می‌آید.

«اسلام با کار کردن زن موافق است. نه تنها موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهم‌ترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد شاید لازم هم می‌داند. یک کشور که نمی‌تواند از نیروی کار زنان در عرصه‌های مختلف بی نیاز باشد!».
در صورتی که این حضور، شکلی بی‌قاعده و بی‌منطق نیست. بلکه باید با قواعد و قوانین جامعه اسلامی جهت برقراری روابط بین زنان و مردان همراه باشد.
«اسلام معتقد است مرد و زن باید یک مرز بندی میان خودشان در همه جا ــ در خیابان، در اداره، در تجارت‌خانه ــ داشته باشند. این را باید رعایت کنند. هم مرد باید رعایت کند هم زن باید رعایت کند. اگر این حساسیت اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن رعایت شود، همه کارهایی که مردان می‌توانند در عرصة اجتماعی انجام دهند، زنان هم اگر قدرت جسمانی و شوق و فرصتش را داشته باشند می‌توانند انجام دهند».

رهبر معظم انقلاب در کنار عنایات خود نسبت به فعالیت‌های اجتماعی بانوان و تأکید بر این نکته که «یک کشور نمی‌تواند از نیروی کار زنان بی‌نیاز باشد» می‌فرمایند: «در همه طرح‌هایی که ما داریم خانواده باید مبنا باشد».
بنابراین در برنامه‌های توسعة نظام اسلامی، اشتغال زنان نیز باید در وجه اسلامی خود و با در نظرگرفتن تسهیلاتی که ایشان را از وظایف خطیرشان نسبت به خانواده و تربیت فرزندان دور نسازد، مطرح باشد.

بنت‌الهدی تاجیک کارشناس ارشد فلسفه دین


گزیده ای از فرمایشات حضرت آقا درجمع بانوان نخبه(93/1/30) در رابطه با همین موضوع:

1ـ «برابری جنسی زن و مرد» از جمله حرفهای کاملاً غلط غرب است و برابری همیشه به معنای عدالت نیست، عدالت همیشه حق است، اما برابری گاه «حق» است و گاه «باطل».
رهبر انقلاب این سؤال را مطرح کردند که با کدام منطق باید زنان، که خداوند آنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژه ای از زندگی آفریده است در عرصه هایی وارد کنیم که آنها را دچار رنج و سختی می کند؟

2ـ در بسیاری از مسائل از جمله سیر مقامات معنوی هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد اما قالبها متفاوت است و این واقعیت در کنار عرصه های مشترک، منطقاً عرصه های متفاوتی را نیز به همراه می آورد.

3ـ برخلاف برخی دیدگاهها، اشتغال از مسائل اصلی مربوط به زنان نیست البته اشتغال و مدیریت مادام که با مسئله اصلی یعنی خانواده منافاتی پیدا نکند، ایرادی ندارد.
ایشان با اشاره به مسائلی که درباره تحصیل زنان در برخی رشته های تحصیلی دانشگاهی مطرح شد افزودند: اگر در این مسئله تفاوتی هم باشد ضدعدالت نیست چرا که نباید رشته های تحصیلی و مشاغلی که متناسب با طبیعت زنان نیست به آنان تحمیل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اینکه زنان برخی مشاغل را برعهده نگیرند هیچ ننگ و نقصی نیست بلکه آن چیزی غلط است که متناسب با طبیعت الهی زن نباشد
گله از صداوسیما:
1-چرا در شب میلاد بهترین بانو ی دوعالم میهمانان شبکه هابیشتربازیگران واهالی سینما بودندوخبری از مادر ان شهدا نبود؟!!؟
2-دوروز پس از صحبت های حضرت آقا ، برنامه ای از شبکه ی2 با خانم مهندسی مصاحبه کرد که در معدن کار می کردند!! ایشان در قسمتی از مصاحبه فرمودند:هیچ کاری برای زنان سخت نیست و متاسفم که بعضی رشته های تحصیلی صنعت ومعدن برای خانم هاحذف شده است!!!

بنام خداوند مهربان
سلام و دورد خدا بر دوستان عزیز
:Gol:
قسمت اول
مشارکت و حضور زنان در عرصه فعالیت های اقتصادی اعم از تولیدی و یا خدماتی، عمری به قدمت زندگی اجتماعی انسان دارد. زنان به عنوان نیمی از جامعه نقش مؤثری در ایجاد تمدن های بشری داشته اند؛ هر چند در برهه هایی از تاریخ نقش آن ها در کنار مردان کمرنگ، نامرئی و یا در قالب کارهای خانگی بوده است، اما همواره اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه امری عادی تلقی می شد. یکی از مهم ترین و پذیرفته ترین نقش های زن نیز، نقشی است که در خانواده ایفا می کند. خانواده یکی از ارکان مهم جامعه انسانی است و زنان به عنوان همسر و مادر عضو کلیدی آن به شمار می روند.
امروز در فرهنگ غرب، نقش مادری و همسری زن در خانواده تحت الشعاع دیگر ارزش ها قرار گرفته است و در برخی موارد یکی از موانع و مشکلات زنان در برابر اشتغال محسوب می شود، اما در فرهنگ اسلامی با توجه به جایگاه زن در جامعه اسلامی و نگاه و جهان بینی خاص اسلام به انسان، این سؤال مطرح می شود که آیا اسلام اشتغال و فعالیت اقتصادی را برای زنان جایز می داند؟ در صورت جواز، آیا این امر در برابر انجام وظایف مادری و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه ارجحیت دارد و ما می توانیم الگوی اشتغال زنان در غرب را بپذیریم؟
در پاسخ به سؤالات مطرح شده باید گفت؛ اسلام اصول مشخصی را برای شخصیت زن ترسیم نموده است که بررسی حقوق زنان در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باید بر پایه این اصول باشد.
تساوی زن و مرد در اسلام
از دیدگاه قرآن، زن و مرد در ارزش های انسانی یکسان هستند، هر چند در یک نگرش غایت مدارانه، زن و مرد به تناسب خصوصیات و ویژگی های خاص خود در راستای آن غایت تفسیر می شوند؛ ولی در اصول کلی اسلام تفاوتی میان زن و مرد نیست.
1. تساوی در اصل آفرینش؛ در داستان آفرینش که خداوند از جانشینی، سجده فرشتگان، دمیدن روح، تعلیم اسماء، وسوسه شیطان، دریافت کلمات الهی و توبه سخن گفته است، زن و مرد را یکسان دانسته و در آیات مربوطه از واژه هایی مثل «انسان» و «بشر» و «بنی آدم» استفاده کرده است.1
2. غایتمندی حیات و آفرینش؛ خداوند هدف آفرینش آدمیان را که عبودیت،2 امتحان الهی3 و شناخت قدرت الهی4 است، به صورت عام مطرح کرده است.
3. تساوی زنان و مردان در وصول به بالاترین مراتب کمال و معنویت؛ آنجا که قرآن کریم می فرماید: (مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکرٍ أوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینّهُ حَیاه طَیبَه)5؛ «هر مرد و زن مؤمنی که عمل شایسته انجام می دهد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای حیات می دهیم»، بیانگر تساوی زن و مرد در رسیدن به بالاترین مرتبه کمال و معنویت است.
4. تساوی در استعدادها و امکانات؛ خداوند استعدادهای درونی مانند برخورداری از روح الهی،6 تسویه و تعدیل در خلقت،7 داشتن فطرت الهی،8 وجدان اخلاقی9 و امانت10 را به هر دو متعلق دانسته و در امکانات بیرونی مانند وجود راهنما و پیامبر11و تنزیل کتاب12 نیز به زن و مرد یکسان نگریسته است.
5. استقلال اقتصادی زنان و مردان؛ آیه شریفه: (لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبْنَ)13 نشان از اهمیت و ارزشمندی استقلال اقتصادی زن و مرد در آیین اسلام دارد. البته باید توجه داشت که اولویت و ارزشمندی حضور زنان در امور خانواده است و اشتغال به طور کلی در مرتبه دوم قرار می گیرد که پس از انجام مسئولیت های خانوادگی مطلوبیت می یابد.
جایگاه اقتصادی زن در اسلام
قبل از ظهور اسلام، زنان به طور معمول از نظر اقتصادی سهمی در جامعه و در میان خاندان خود نداشتند و از حق ارث محروم بودند. در زمان جاهلیت نه تنها به زنان ارث نمی دادند؛ بلکه با توجه به آیه (یا أیهَا الّذینَ آمَنُوا لا یحِلُّ لَکمْ أنْ تَرِثُوا النِّساءَ کرْهًا)14؛ خود آن ها را هم مانند سایر اموال متوفی به ارث می بردند.
این سنت جاهلی حتی امروز هم در قانون مدنی برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه که قانون اساسی اش جزء کامل ترین قوانین اروپایی است، دیده می شود که اداره کلیه اموال زن اعم از اینکه قبل از پیمان زناشویی تحصیل شده یا پس از آن، به مرد محول گردیده است.15 در مبانی اسلامی اصل استقلال مالی زن و اختیار اداره و تصرف او در اموال خود از اصول مسلم فقه شیعه است که بر ادله ذیل استوار شده است:
الف) آیات قرآن
(لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبْنَ)16
(لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَک الْوالِدانِ وَ اْلأقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَک الْوالِدانِ وَ اْلأقْرَبُونَ)17
شأن نزول آیات فوق مربوط به مسائل مالی زنان و مردان است. پس از نزول آیه ارث، زمزمه هایی به وجود آمد و زنان آرزو می کردند که مثل مردان سهم بیشتری می بردند. از این رو خواست خود را نزد پیامبر(ص) بیان نمودند و در همین زمان این آیه نازل شد و خداوند ضمن نهی از چنین درخواست هایی، فرمود: «مردان و زنان هر کدام از کوشش و تلاش و موقعیت خود بهره ای دارند. خواه موقعیت طبیعی باشد (مانند تفاوت دو جنس با یکدیگر) یا تفاوت به خاطر تلاش و کوشش های اختیاری باشد».18
ب) قاعده تسلیط
قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» که به قاعده تسلیط معروف گشته است، از قواعد پذیرفته شده نزد فقهای شیعه می باشد. کلمه «الناس» به معنای همه مردم، اعم از زن و مرد است؛ زیرا «ال» آن از نوع استغراقی است و افاده عموم می کند. از این قاعده چنین استفاده می شود که همه مردم اعم از زن و مرد نسبت به اموال خود، حق هر گونه تصرفی را دارند و در این حال هیچ تمایزی بین زن و مرد نیست.
علاوه بر این قاعده، روایاتی نیز وجود دارد که بر استقلال اقتصادی زنان دلالت می کند؛ مانند «لایحِلُ مالُ امرءٍ مُسلمٍ إلا بِطیبٍ مِن نَفسِهِ19؛ تصرف در مال شخص مسلمان بدون رضایت او جایز نیست». این روایت دلالت بر یک قاعده عام دارد و آن، اینکه در اموال هیچ کس ـ اعم از مرد یا زن ـ نمی توان بدون رضایت او تصرف کرد؛ بنابراین تا وقتی که تخصیصی وارد نشده است که به شوهر اجازه تصرف در اموال زن را بدهد، طبق این قاعده مرد حق هیچ گونه دخالتی در اموال زن را ندارد. همچنین اسلام با تشریع سهم الارث، مهر و نفقه و حق مطالبه اجرت در مقابل کارهای خانگی، بر استقلال اقتصادی زن نیز تأکید کرده و مردان را موظف به رسمیت شناختن این حقوق نموده است؛ حتی در روایات ادا نکردن حقوق زنان از جمله مهریه، نوعی دزدی به شمار رفته است.20
در انواع مختلف حقوق، مالکیت و استقلال در تصرف اموال منقول و غیر منقول سایر شئون تابعه آن از تجارت، عطیه و بخشش، رهن، قرض، صلح، شرکت، مضاربه و سرمایه گذاری، حواله، کفالت، وقف، قوانین افلاس و محجوریت، اجاره، کشاورزی و مزارعه، باغداری، مساقات، ضمان، عاریه، وصیت و واگذاری اموال به اشخاص، شفعه، قراردادهای بازرگانی و غیر آن، جعاله و احیای اموات، برای زنان و مردان تبعیضی وجود ندارد و آنان در این حقوق مساوی اند.21
ادله جواز اشتغال زنان
به دنبال اثبات استقلال اقتصادی زن در اسلام و بررسی دیدگاه اسلام در زمینه اشتغال زنان و حضور آنان در اجتماع که بستر شکل گیری اشتغال آن ها می باشد به ذکر برخی از آیات و روایات مربوط به آن می پردازیم که از آن ها می توان به جواز فعالیت های اقتصادی زنان و شرایط و ویژگی های آن پی برد.
الف) قرآن کریم
خداوند، در سوره قصص از دختران حضرت شعیب(ع) نام می برد که به کار چوپانی اشتغال داشته اند. آن ها به علت کهولت سن پدر، جایگزین او در کار نگهداری از گوسفندان شده بودند که برای سیراب نمودن گوسفندان خود نیز همیشه تا پایان کار دیگر چوپانان صبر می کردند و سپس به گوسفندان خود آب می دادند: (قالَتا لا نَسْقی حَتّی یصْدِرَ الرِّعاءُ)22؛ «گفتند ما آن ها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند». دختران حضرت شعیب(ع) به دلیل عفاف و تحجب خود تا پس از رفتن چوپانان مرد، از سیراب نمودن گوسفندان خودداری می کردند تا اینکه حضرت موسی(ع) گوسفندان آن ها را سیراب نمود. آن دو این داستان را برای پدرشان بازگو کردند و حضرت شعیب(ع) تصمیم گرفت برای جبران خدمت موسی(ع) او را به خانه اش دعوت کند؛ به همین منظور یکی از دختران خود را به نزد موسی(ع) فرستاد: (فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَی اسْتِحْیاءٍ)23؛ «پس یکی از آن دو به سراغ او آمد، در حالی که در نهایت حیا گام بر می داشت».
خداوند در بیان این آیات، به خوبی کیفیت حضور زنان در اجتماع و برخورد با مردان بیگانه را تشریح کرده است.
در آیه دیگری نیز آمده است:
(فَلا جُناحَ عَلَیکمْ فیما فَعَلْنَ فی أنْفُسِهِنّ بِالْمَعْرُوفِ)24؛ «باکی بر شما نیست، در آن اموری که زنان در رابطه با خود و از روی معروف انجام می دهند».
اطلاق و عموم این آیه، شامل اتخاذ شغل نیز می شود؛ یعنی اگر زنان بخواهند در بخشی از زندگی خود که فارغ از انجام حقوق دیگران است، به فعالیت های اقتصادی و یا اجتماعی بپردازند، مانعی ندارد؛ به شرطی که طبق فرموده قرآن بر اساس معروف یعنی اصول عقلانی و انسانی و عرف جامعه باشد. برای مثال شغلی که منافاتی با حیثیت خانوادگی و وظایف زندگی مشترک نداشته باشد.
ب) روایات
در بررسی روایاتی که به حضور زنان در اجتماع پرداخته اند، با دو دسته از روایات مواجه می شویم: اول روایاتی که به طور مستقیم از اشتغال و سرپرستی زنان نهی کرده اند و دسته دوم که به طور مستقیم از حضور زنان در خارج منزل نهی ننموده اند؛ بلکه بیشتر به نحوه حضور پرداخته اند. در اینجا به برخی از روایات اشاره می کنیم.
دسته اول روایاتی است که به طور مستقیم در آن از اشتغال و سرپرستی زنان نهی شده است: «عن ابی عبدالله(ع) قال فی رساله امیرالمومنین(ع) إلی الحسن(ع): لاَتُمَلِّکِ الْمَرْأَه مِنَ الأمْرِ مَا یُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإنَّ ذَلِکَ أنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أرْخَی لِبَالِهَا وَ أدْوَمُ لِجَمَالِهَا فَإِنَّ المَرْأه ریحانَه وَ لَیْسَتْ بِقَهْرِمَانَه25؛ به زن بیش از حد و توانش کار واگذار مکن و این، برای حال او بهتر است و برای زندگی او مناسب تر است؛ زیرا زن ریحانه است و قهرمانه نیست».
این روایت که نهی ارشادی است، به وضع روحی و جسمی زنان اشاره دارد و بیانگر آن است که آن ها باید وظایفی را بر عهده گیرند که با وضعیت جسمانی و عاطفی شان متناسب باشد و آسایش و آرامش آن ها را برهم نزند. پس اگر امروزه با استفاده از دانش و تکنولوژی، بسیاری از مشاغل سختی و مشقت گذشته را از دست داده اند؛ به طوری که حتی معلولان جسمی نیز به حدی از توان دست یافته اند که به مشاغل و فعالیت های گوناگون بپردازند، زنان نیز می توانند با تحصیل دانش، توان علمی و عملی خود را برای پرداختن به مشاغل گوناگون افزایش دهند؛ زیرا بسیاری از حرفه ها و مشاغل امروزی از مصادیق «ما یجاوز نفسه» نیستند و با لطافت جسمی و روحی زنان منافاتی ندارند.
روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) به این مضمون وارد شده است که می فرماید: «ان یفلح قوم ولّوا أمرهم امرأه»26؛ قومی که زنان امورشان را سرپرستی کنند، رستگار نمی گردد». سند این حدیث به ابی بکره می رسد. نقل شده است هنگام خروج عایشه و دعوت او از مردم برای مخالفت و شورش علیه امام علی(ع)، ابی بکره نیز به این طغیان دعوت شد و برای امتناع از این دعوت به این سخن پیامبر(ص) استناد کرد.
اما به یقین می توان گفت که واژه «ولایت» در این روایت، به معنای حکومت داری و سلطنت است؛ پس نمی توان آن را بر تمام امور اجتماعی و سرپرستی بر حیطه های محدودتر حمل نمود. در نهایت می توان گفت آنچه این روایت در صدد نفی از آن است، سلطنت و حکومت مطلقه است، نه مطلق سرپرستی یا اشتغال.
شهید مطهری(ره) در شرح همین روایت، ضمن نقل آن و برداشتی که از منع شارع نسبت به تصدی زنان بر منصب حکومت در سطح کلان دارد، می نویسد: «وضعیت حکومت امروز با حکومت های گذشته فرق دارد. شایستگی هایی که امروز است با شایستگی هایی که در گذشته بوده، فرق دارد. در گذشته حکومت ها استبدادی بود، همین قدر که حکومت را به دست یک کسی می دادند؛ معنایش این بود که همه افراد در یک کشتی نشسته باشند [که] یک کشتیبان داشته باشد، تمام مقررات هم دست او باشد. در این جور کارها بود که هر گونه مردی صلاحیت رهبری نداشت. اگر احیاناً مردی هم صلاحیت می داشت، مردی بود که می بایست نبوغ فراوانی داشته باشد. این یک چیزی است که دنیای امروز، همچون حق حکومتی، نه برای مرد قائل است نه برای زن که تمام اختیارات یک کشور را از اول تا به آخر به قانون هم نگذارند، به اداره یک فرد بسپارند».27
با توجه به مطالب بیان شده، می توان گفت این روایت غیر از ضعیف بودن سندش، به نفی حکومت و مدیریت زنان در سطح کلان جامعه پرداخته است و هیچ دلالتی بر منع زنان از اشتغال و مدیریت در دیگر موارد ندارد.
در دسته دوم روایات نیز به طور مستقیم منعی برای فعالیت های اجتماعی و اقتصادی زنان وجود ندارد؛ بلکه این روایات بیشتر ناظر بر نحوه حضور زنان در جامعه است، برای مثال آن ها را از اختلاط با مردان بیگانه باز می دارد و به رعایت عفاف و پوشیدگی دعوت می کند؛ مانند این روایت که می فرماید: «أمَا تَسْتَحْیُونَ وَ لاتَغَارُونَ نِسَاءُکُمْ یَخْرُجْنَ إلَی الأسْوَاقِ وَ یُزَاحِمْنَ العُلُوج»28.
در زمینه روابط کلامی نیز که زمینه ای برای برقراری روابط عاطفی عمیق است، توصیه هایی به زنان شده است، مانند اینکه با لحن نازک و تحریک آمیز سخن نگویند.29
به طور کلی این دسته از روایات، به رعایت حد و مرزها سفارش می کنند؛ بنابراین اگر اشتغال زنان موجبی برای مفسده نباشد، با حفظ عفت و اخلاق عمومی جامعه بلامانع است.
ج) سیره پیامبر اکرم(ص)
تاریخ بیانگر آن است که در زمان رسول خدا(ص) زنان زیادی به فعالیت های اقتصادی و اجتماعی می پرداختند و نه تنها پیامبر(ص) آن ها را منع نمی کرد؛ بلکه در مواردی آن ها را نیز راهنمایی می نمود. حضرت خدیجه(س) که از زنان بزرگوار و برگزیده است، خود تاجری ثروتمند بود که به تجارت می پرداخت و پیامبر(ص) نیز برای مدتی از جانب ایشان به تجارت مشغول بود.
در روایتی آمده است که رسول خدا(ص) به زنان جوان اجازه می داد تا در مراسم عید فطر و قربان از منازل خود خارج شوند و برای تهیه روزی بساط بگسترانند.30
«حولاء»، زنی عطر فروش بود که پیامبر(ص) او را موعظه می کرد و می فرمود: «هرگاه عطر می فروشی، جنس سالم و با قیمت مناسب تحویل مردم بده و هرگز در جنس خود تقلب روا مدار؛ زیرا معامله سالم پاک تر است و سبب خیر و برکت می شود».31
«سمراء»، دختر نهیک، هم از کسانی بود که متصدی امر به معروف و نهی از منکر در بازار بود و جزء محتسبین (مأموران انتظامی) به حساب می آمد32. همچنین در جنگ های پیامبر(ص) همیشه عده ای از زنان حاضر بودند که به آب رسانی و پرستاری از زخمی ها می پرداختند؛ مانند «لیلی غفاری» که بارها در میدان های نبرد حضور یافت و از بیماران و مجروحان جنگی پرستاری و آنان را مداوا و معالجه کرد.33 «ام عطیه» و «ام سلمه» نیز در غزوات متعددی شرکت داشتند و از مجروحان پرستاری می کردند.34
___________________
[1]. نساء (4): 1؛ اعراف (7): 27- 10.
2. ذاریات (51): 56.
3. ملک (67): 2.
4. طلاق (65): 12.
5. نحل (16): 97.
6. حجر (15): 29 ـ 28.
7. انفطار (82): 6 و 7.
8. روم (30): 30.
9. شمس (91): 7 و 8.
10. احزاب (33): 72.
11. سبأ (34): 28.
12. انعام (6): 91 و 92.
13. نساء (4): 32.
14. همان: 19.
15. بررسی فقهی حقوق خانواده، مصطفی محقق داماد، ص 317.
16. نساء (4): 32.
17. همان: 7.
18. تفسیر نمونه، ج 3، ص 364.
19. عوالی اللآلی، ج 1، ص 222.
20. بحارالانوار، ج 103، ص 349.
21. حقوق زن در اسلام و جهان، یحیی نوری، ص 64.
22. قصص (28): 23.
23. همان: 25.
24. بقره (2): 234.
25. اصول کافی، ج 5، ص 510.
26. سنن نسایی، ج 8، ص 227.
27. مجله پیام زن، شماره 4، تیر1371، ص17.
28. وسائل الشیعه، ج 20، ص 235، باب کراهه خروج النساء؛ اصول کافی، ج 5، ص 536.
29. احزاب (33): 32.
30. التهذیب، ج 3، ص 287.
31. فروع کافی، ج 5، ص 151.
32. معجم الکبیر طبرانی، ج 24، ص 311.
33. ریاحین الشریعه، ج 5، ص 595.
34. المیزان، ج 4، ص 69.

با عرض سلام و احترام
استاد اولا از بحث مفصلتان استفاده کردم
ثانیا به بحث پیش آمده در تاپیک زیرهم سر بزنید
http://www.askdin.com/thread38706-2.html#post505583
ثالثا سوال آیا اسلام با حضور زنان در مشاغلی همچون کار در معدن وجوشکاری و غیره موافق است؟

احمدمنتظرالمهدی;505596 نوشت:
ثالثا سوال آیا اسلام با حضور زنان در مشاغلی همچون کار در معدن وجوشکاری و غیره موافق است؟


جناب منتظر زن ریحانه ست....
من نمیگم اسلام میگه!!
به نظر خودتون جواب سوالتون چی میتونه باشه؟؟

مهجبین;505739 نوشت:
جناب منتظر زن ریحانه ست....
من نمیگم اسلام میگه!! به نظر خودتون جواب سوالتون چی میتونه باشه؟؟

با عرض سلام
بنده با ذکر صحبت های حضرت آقا وگله از صدا و سیما نظرخودم رو تلویحا اعلام کردم( با حضور زنان در مشاغل خشن که آن ها راازجایگاه واقعیشون دور می کنه مخالفم) اما خواستم کارشناس محترم که مسلما از بنده خبره ترهستند به این مساله بپردازند و فصل الخطاب باشند هم در اینجا و هم در تاپیک:کتاب تلخی که رهبر انقلاب در دیدار با بانوان به آن اشاره کردند
یا علی

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی


جمع بندي
پرسش
معيار اشتغال زنان از نظر اسلام چيست؟ آیا اسلام با حضور زنان در مشاغلی همچون کار در معدن و جوشکاری و غیره موافق است؟

پاسخ
معيارهاي اشتغال زنان
براي اشتغال زنان محورها و معيارهاي ذيل را مي‌توان از منظر آموزه‌هاي اسلام بيان نمود:

1- تناسب شغل با ويژگي‌هاي زنانگي
با توجه به تفاوت‌هاي زيستي و رواني زن و مرد و لطافت و ظرافت ويژگي‌هاي زنانه، اشتغال زنان بايد از جهت نوع، کميت و کيفيت به گونه‌اي باشد که طبيعت زنانه را دستخوش تغيير و تخريب نکند. امام علي (ع) مي­فرمايند: «لاَتُمَلِّکِ الْمَرْأَه مِنَ الأمْرِ مَا جَاوِز نَفْسَهَا فَإِنَّ المَرْأه ریحانَه وَ لَیْسَتْ بِقَهْرِمَانَه»،1(زن را در کاري که با وي سازگار نيست (بيش از حد و طاقت آن) بر او تحميل مکن؛ زيرا زن همچون گل بهاري است نه پهلوان يا فرمانروايي خشن). تعبير قرآني معاشرت به معروف: «و عاشروهنّ بالمعروف فإن كرهتموهنَّ فعسى‏ أَن تكرهوا شيئا و يجعل اللّه فيه خيراً كثيراً».2 اين يکي از بهترين تعابير است (البته اگر اختصاصي به مسايل خانوادگي نداشته باشد) که رعايت تناسب و سازگاري را بيان مي‌کند.3 علامه طباطبايي در تفسير آيه مي‌فرمايد: «خداي متعال در کتابش بيان کرده که همه مردم از زن و مرد فروع اصل انساني واحدي و اجزاي طبيعت يگانه بشري‌اند که براي تحقق جامعه به همه آنان نياز است و اين امر مخالفتي ندارد با اينکه هر يک از اين‌دو گروه را با ويژگي‌هايي اختصاص داده است مانند: اختصاص نوع مردان به شدت و قوت و اختصاص طبيعت زنان به نرمي و عواطف؛ زيرا طبيعت انسان در حيات تکويني و اجتماعي‌اش همانگونه که نيازمند بروز شدت و قوت است، به جريان مهرورزي و رحمت نيز محتاج است ...» .4بنابراين مشاغلي که با طبيعت زنانه سازگاري ندارد، قابل قبول نيست.

2-رعايت حجاب، عفاف و عدم اختلاط

رعايت حجاب و پوشش براي زنان از ضروريات اسلام است.5 افزون بر مراعات حجاب در هنگام حضور در اجتماع لازم است، مراتب عفاف از جهت نگاه، گفتار و رفتار را نيز رعايت نمايد.6 همچنين از اختلاط و برخورد با مردان نامحرم بپزهيزند: «
أمَا تَسْتَحْیُونَ وَ لاتَغَارُونَ نِسَاءُکُمْ یَخْرُجْنَ إلَی الأسْوَاقِ وَ یُزَاحِمْنَ العُلُوج»7 ، (آيا حيا نمي­کنيد، آيا غيرت نداريد که زنان شمابه بازار مي­روند و با بيگانگان برخورد مي­کنند!)؛ به ويژه از مکان‌هاي خلوت با مرد بيگانه بپرهيزند.8 بنابراين مشاغلي که مستلزم نقض حجاب يا عفاف باشد يا به گونه‌اي آميزش با مردان يا خلوت با نامحرمان را موجب شود، از ديدگاه اسلام پذيرفته نيست. تعابير: «قالَتا لا نَسْقی حَتّی یصْدِرَ الرِّعاءُ»9 ، «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَی اسْتِحْیاءٍ».10
در داستان دختران شعيب و ملاقات آنان با حضرت موسي(ع) نيز به‌طور ظريف پرهيز از اختلاط با مردان و رعايت عفاف در رفتار را دلالت مي‌کند، زيرا دختران شعيب اقدام به آب دادن گوسفندان نمي­کردند تا وقتي که مردان کارشان تمام گردد و نيز پشت سر حضرت موسي حرکت ميکردند.

3-عدم تعارض شغل زن با حقوق همسر

اين معيار اختصاص به زنان متأهل دارد و در مورد دختران مجرد يا زنان بيوه مطرح نمي‌شود. رياست شوهر بر خانواده، لزوم تمکين جنسي زن در مقابل مرد، اطاعت از شوهر و عدم خروج از منزل بدون اجازه همسر از جمله حقوق شوهر است، به همين جهت در روايات همسرداري نيکو در حد جهاد براي زنان آمده: «جهاد المرأة حسن التبعل».11 از اين‌رو اشتغال زن در خارج از خانه و حتي در داخل خانه نبايد منافات با اين حقوق داشته باشد: «الرّجال قوّامون على النّساء ... فالصّالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه ...»12 ، (مردان سرپرست زنانند به دليل آنکه خدا برخي از ايشان را بر برخي برتري داده و نيز به دليل آنکه از اموالشان خرج مي‌کنند، پس زنان درستکار فرمانبر دارند و به پاس آنچه خدا براي آنان حفظ کرده اسرار شوهران خود را حفظ مي‌کنند).امام باقر (ع) درباره حقوق شوهر بر زن مي‌فرمايد: «زني نزد رسول اکرم‌(ص) آمد و پرسيد: اي رسول خدا حق مرد بر همسرش چيست؟ حضرت فرمود: اينکه زن از او اطاعت کند و نافرماني او نکند و از خانه بدون اجازه‌اش صدقه ندهد و بدون اذن او روزه مستحبي نگيرد و او را از خود منع نکند اگرچه بر پشت شتري سوار باشد و از خانه‌اش بدون اجازه او خارج نشود و اگر بدون اذن خارج شود فرشتگان آسمان و زمين و فرشتگان غضب و رحمت او را لعنت مي‌کنند تا به خانه‌اش باز گردد».13 به اين مضمون روايات متعددي وجود دارد.14با توجه به آنکه آرامش‌بخشي از اهداف مهم ازدواج در ديدگاه اسلام است: «و من آياته أَن خلق لكم من أنفسكم أَزواجا لتسكنوا إليها و جعل بينكم مودّة و رحمة».15 شايد بتوان از جمله حقوق شوهر يا خانواده را عدم مغايرت شغل زن با آرامش‌بخشي در خانواده بر شمرد؛ هر چند آرامش‌بخشي به عنوان يک حق يا تکليف فقهي به حساب نيامده، اما به نظر مي­رسد براساس فلسفه ازدواج در اسلام حتماً بايد در الگوي مطلوب خانواده با نگاه اجتماعي حساب شود.

4-عدم تعارض شغل زن با وظيفه مادري
اين ملاک براي دختران مجرد قابل طرح نيست؛ اما در ساير موارد قابل بحث است. از آنجا که يکي از اهداف مهم ازدواج و تشکيل خانواده بقاي نسل و توليدمثل است16، همچنين يکي از رموز خوشبختي انسان داشتن فرزند است.17 به نظر مي­رسد اصلي‌ترين بخش اين مسئوليت در دوران بارداري، شيرخوارگي و سال‌هاي اوليه مراقبت و تربيت بر عهده زن مي‌باشد؛ اشتغال زن نبايد مغايرت با وظيفه مادري داشته باشد. امروزه نه تنها در قوانين داخلي، بلکه در کنوانسيون‌هاي بين‌المللي نيز اموري چون مرخصي زايمان، نگهداري اطفال و ممنوعيت اخراج از کار به دليل بارداري به رسميت شناخته شده است. بنابراين وظيفه مادري قابل اغماض يا تقليل نيست و بايد شرايط شغلي زنان و مادران تعديل و با وظايف مادري هماهنگ شود. از منظر اسلام وظيفه مادري جايگاه والايي دارد؛ لذا (دل مادر موسي از هر چيز جز فکر فرزند تهي گشته بود) «و أصبح فؤاد أمِّ موسى‏ فارغا ...» 18، دوري او را تحمل نمي‌کرد تا خداوند او را به مادرش باز گرداند تا چشمش به او روشن شود.19 مادر حضرت مريم چنان دخترش را شايسته تربيت مي‌کند: «فتقبلها ربها بقبول حسن و أنبَتها نباتا حسنا»،.20 که به نيکويي مورد پذيرش الهي قرار مي‌گيرد و شايستگي مادري براي حضرت مسيح (ع) مي‌شود.21 پيامبر اکرم (ص) مي­فرمايند «الجنّة تحت أقدام الأمّهات».22 در روايات افزون بر ترغيب به حق‌شناسي و قدرداني فرزندان نسبت به مادران، جايگاه بلند مادري را توصيف مي‌کند که بهشت از زيرپاي مادران مي‌رويد و مي‌بالد. همچنين در آموزه‌هاي اسلام ارزشگذاري در مورد نقش و کارکردهاي مادري چنان متعالي است که برخلاف رويکرد فمينيست‌ها قابل جايگزيني نمي‌باشد.«امام صادق (ع) مي‌فرمايند: امّ‌سلمه ،همسر پيامبر(ص)، به حضرت عرضه داشت: اي رسول خدا مردان همه نيکي‌ها را به چنگ آوردند پس براي زنان بيچاره چه سهمي است؟ حضرت فرمود: چنين نيست زن در هنگام بارداري به منزله کسي است که روزها روزه‌دار و شب‌ها در حال عبادت است و با مال و جان خود در راه خدا جهاد مي‌کند، پس زماني که وضع حمل مي‌کند مستحق پاداش مي‌گردد که به سبب بزرگي آن هيچ کس توان درکش را ندارد و آنگاه که فرزندش را شير مي‌دهد در ازاي هر مکيدني پاداشي معادل آزاد کردن يکي از نوادگان حضرت اسماعيل (ع) به وي تعلق مي‌گيرد، پس هنگامي که از شير دادن فارغ گشته فرشته بزرگواري بر پهلوي او زده مي‌گويد: اعمال خود را از سر بگيرد که تمامي گناهانت آمرزيده شدند»23 با توجه به اولويت «حضانت فرزندان براي مادر تا هفت سال»24 نيز اين مطلب روشن مي‌گردد که مادر بايد فرصت و فراغت لازم براي مراقبت و تربيت کودک داشته باشد و اشتغال مادر نبايد به اين امر خطير آسيب برساند؛ همچنين چون از منظر اسلام، «برتري تغذية کودک با شير مادر»،25 برتري «عاطفة مادر»26 بر ساير موارد به‌طور رسمي پذيرفته شده، در مواردي که مصالح فرزند ايجاب مي‌کند، پس از رضايت و مشورت والدين، آنان مي‌توانند او را زودتر از شير بگيرند يا براي او دايه قرار دهند.

نمودار اشتغال زنان

http://www.askdin.com/index.php?n=6675


...........................................................
1- نهج البلاغه، نامه 31؛ حرعاملي، بي­تا: ج14، ص120
2- نساء، 19
3- طباطبايي، بي­تا: ج4، ص255؛ جوادي آملي، 1387: صص369-270
4- طباطبايي، بي­تا: ج4، ص256.
5- نور،31؛ احزاب 59، 53.
6- نور، 31؛ احزاب، 35-30.
7- حرعاملي، بي­تا: ج14، ص174.
8- همان، صص175، 133.
9- قصص،23
10- قصص، 25.
11- مجلسي، 1404ق: ج10، ص99؛ ج18، ص107
12- نساء،34.
13- حرعاملي، بي­تا: ج14، ص112.
14- حرعاملي، بي­تا: ج14، ص112
15- روم،21؛ اعراف، 189؛ ر.ک. زمخشري، 1407ق: ج3، ص472؛ رشيد رضا، 1303: ج9، ص518؛ طباطبايي، بي­تا: ج16، ص166؛ حرعاملي، بي­تا: ج14، ص2.
16- حرعاملي، بي­تا: ج14، صص33،3.
17- همان، ج15، صص96-95.
18- قصص،10
19- قصص،13-11
20- آل‌عمران، 37
21- آل عمران، 45-42
22- محمدي ري‌شهري، 1363: ج10، ص712
23- حرعاملي، بي­تا: ج15، ص175.
24- همان، ص192
25- حرعاملي، بي­تا: ج15، صص188، 175،
26- همان، صص192-191

منبع: فصلنامه زنان، عدالت جنسيتي و اشتغال زنان، مسعود آذربايجاني، ص 81، ش 46، زمستان 88

[="Tahoma"][="DarkGreen"]


[/]

موضوع قفل شده است