ياد خدا در دل( کارشناس: سینا )
تبهای اولیه
1- وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلينَ[1].
ترجمه: پروردگارت را در دل خود، از روى تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، ياد كن و از غافلان مباش!
نکته ها:
1- یاد خدای تعالی درهر جایی خوش است حتی در نهانخانه دل.
2- یاد خدا در دل یکی از سفارشهای جدی خدای تعالی است آن هم یادی که همرا گریه وترس از خدای تعالی باشد.
3- گریه وخوف در صورتی بروز می کند که واقعا نسبت به خدای تعالی معرفت کامل پدید آمده باشد.
4- آهسته وآرام ذکر گفتن باعث دوری انسان از ریا است وتنها خدای تعالی می داند که بنده اش چه می گوید ودیگر ی درتوجه به این حالت دل دخیل نیست.
5- صبح وشام یاد خدا کردن حداقل از زمان یاد کردن خدای تعالی است به علاوه که مشغله انسان در این ساعت به اسباب غفلت کم است.
6- هدف از اجرا ی این برنامه خروج از حالت غفلت می باشد.
با سلام و تشکر از تاپیک خوبتون:Gol:
چطور میتونیم هر لحظه بیاد خدا باشیم و لحظه ای ازش غافل نشیم؟:Gol:
به نظر من محیط می تونه خیلی تاثیر گذار باشه
ولی امکانش وجود نداره که مثلا همه در قم زندگی کنند
محیط خانواده هم مهمه
محیط کاری هم تاثیر گذاره
با سلام و تشکر از تاپیک خوبتون:Gol:چطور میتونیم هر لحظه بیاد خدا باشیم و لحظه ای ازش غافل نشیم؟:Gol:
با سلام:Gol:
وقتي مي خواهيد بشينيد يا بلند شويد مداومت كنيد به ذكر يا الله.
با سلام و تشکر از تاپیک خوبتون:gol:چطور میتونیم هر لحظه بیاد خدا باشیم و لحظه ای ازش غافل نشیم؟:gol:
ما دو نوع ذکر داریم :
یک ذکر لفظی و زبانی مانند گفتن الله اکبر، گفتن سبحان الله، لااله الا الله گفتن و...
دیگری ذکر قلبی، و آن به این معناست که آدمی با تمام وجودش به یاد خدا باشد ،چه در ظاهر و چه در باطن، و در همه اعمال و رفتارش، رضای خدا را مدنظر داشته باشد و او را ناظر بر اعمال خویش ببیند و از انجام اعمالی که میداند مورد رضایت خداوند نیست، دوری کند. که ذکرقلبی به مراتب بهتر وپربارتر از ذکر زبانی و لفظی است.
خداوند در قرآن می فرماید:
«ومن یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین » (زخرف/36) و هر کس از یاد (خدای) رحمان دل بگرداند، بر او شیطانی می گماریم تا برای وی دم سازی باشد .
تا زمانی که وجودمان مملواز ذکر خدا باشد،از شیطان به دور خواهیم بود اما همین که لحظه ای غافل شویم به همان اندازه با شیطان همسفر شده ایم.
قال الله-عز و جل- لعیسى علیه السلام: یا عیسى! اذکرنى فی نفسک، اذکرک فى نفسى; و اذکرنى فی ملاک، اذکرک فی ملا خیر من ملاء الآدمیین ; اى عیسى! مرا در نهانخانه دل یاد کن تا تو را در باطن خویش یاد کنم. مرا آشکارا در میان آدمیان به یاد آور تا تو را آشکارا در میان گروهى که بهتر از آدمیان هستند، یاد آورم.»
«کلینى،اصول کافى،ج ۲،ص ۳۶۴»
نتیجه و اثر یاد خداوند و نعمت های او سبب می شود تا خدا نیز ما را در زندگی و هنگام بروز مشکلات فراموش نکند و به ما یاری رساند.
یکی از دلایل غفلت ما انسان ها از یاد خدا ،انجام گناه و سرگرم شدن در این دنیای فانی است . به همین خاطر خداوند ، خود را به عنوان ذکر و یادآور معرفی می کند و می فرماید : ای بنده ی من ! حواست به من خالق هم باشد ، نکند که ظواهر دنیای فریبنده تو را فریب دهد و همه چیز را فراموش کنی ؟!
« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ ؛همانا من ذكر ویادآوری برای شما هستم.»1(حجر/9)
رسیدن به هیچ مطلوبی به انسان آرامش حقیقی نمی دهد، یک آرامش موقت می دهد ، خیال می کند به مطلوب حقیقی رسیده است، ولی یک مدتی که می گذرد او یک نوع عدم سنخیت میان خودش و آن مطلوب درک می کند و حالت بیزاری در او پیدا می شود. تنها حقیقتی که اگر به او برسد دیگر محال است نسبت به او بیزاری پیدا کند خداوند متعال است، و این، زمانی است که قلب انسان به " حقیقت "، به " او "، به " توحید " رسیده باشد.واین رسیدن تنها از راه ذکر ویاد خدا (اعم از ذکر لفظی وقلبی وعملی)می باشد.
با سلام و تشکر از تاپیک خوبتون:gol:چطور میتونیم هر لحظه بیاد خدا باشیم و لحظه ای ازش غافل نشیم؟:gol:
ذكر حقيقى آن است كه بهصورت دايم و با علم و معرفت و اشتياق و حضور قلب و فراقت دل از غير خدا و توجه تام به خداوند باشد.
البته ذکر مصادیق فراوان دارد، از آن جمله: ذکر نعمتهای خداوند، ذکر کمکها و توفیقات الهی، ذکر آیات الهی، ذکر دستورهای الهی در هنگام عمل و رعایت فرمانهای خداوند، ذکر معاد و مرگ و از همه مهمتر ذکر ذات خداوندی. بدین معنا که او را در همه حال حاضر و ناظر بدانیم و توجه داشته باشیم که معبود مطلق اوست، رشته تمام امور به دست اوست و تنها باید از او کمک خواست و بر او توکل کرد. به همین سبب «ذکر کثیر خداوند» از شدیدترین و مهمترین وظایف انسان دانسته شده است وذکر زباني هم در صورتي موثر است که به معناي وسيع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعي حق تعالي و مطيع او باشد.
مهمترین اثری که یاد خدا در زندگی ما دارد پرهیز از معاصی است؛ زیرا وقتی که انسان تن به معصیت دهد خدا را فراموش کرده است، و اگر توجه به خدا کند و او را شاهد و ناظر اعمالش بداند، چگونه میتواند تن به نافرمانی او دهد و از اطاعت امرش سرباز زند. قرآن کریم می فرماید: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر؛ همانا نماز انسان را از زشتیها و منکرات باز میدارد و یاد خدا بزرگتر است»(عنکبوت/45)
در اینجا نماز به عنوان یکی از مصادیق ذکر بیان شده است.
ياد خدا بركات بسيار دارد از جمله ياد نعمتهای او، عامل شكر اوست، ياد قدرت او، سبب توكل بر اوست، ياد الطاف او، مايه محبت اوست، ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست
کلمه الله روشن شود همه یاد اومیشود به دریابنگرم دریات وینم اصل دین را پرده فرع دین پوشانده است....
کلمه الله روشن شود همه یاد اومیشود به دریابنگرم دریات وینم اصل دین را پرده فرع دین پوشانده است....
اگر بحث امامت و شفاعت است
این اصل است
چرا که شفاعت و غیب ذانی
ابزار انبیا و اولیای خدا است
و این جزء اصول دین است
توحید اصل است الله اصل است اما فروع الدین برا مردم اصل شده است حوزه های دین پژوهی ما هیچ کلاس توحید ندارد
این نوشته ها وگفته هاهم که کورکورانه باید پذیرفت چون تاحال ندیدم درتوحید همایشی حتی نمادین باشد
توحید اصل است
اصل از نظر 5 تا هستند
توحید
عدل
نبوت
امامت
معاد
که توحید بخش اول و مهم است
تاتوحید روشن نشود ان اصول بکارنایدمیرزالغتی نشوید به اصل بچسبید
به نظر شما اصلا اهل تحقیق نیستید چرا که ما امامت و بقیه اصول را تحت توحید میدانیم و تاکید داریم و اعلام نمودیم و بحث ها شده اما شما خبر ندارید.
لطفا بحث را علمی کنید.
تاتوحید روشن نشود ان اصول بکارنایدمیرزالغتی نشوید به اصل بچسبید
توحید مشخص است
یعنی یگانگی خدا و قرار ندادن شریک در افعال خداوندی
(فکر کنم درست گفته باشم این معنی را می دهد دیگر؟)
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]خدای متعال به موسی کلیم الله فرمود: ای موسی من مریض شدم چرا به عیادت من نیامدی؟ حضرت موسی عرض کرد خدایا مگر تو هم مریض می شوی؟ خطاب رسید بنده ی مومن من مریض بشود مثل این است که من مریض شده ام، او را عیادت کنی مرا عیادت کرده ای. فلان بنده ی مومن من مریض شد چرا به عیادت او نرفتی؟ اگر می رفتی کنار بستر او من خدا را میافتی . (وقتی هدف تو خدا باشد ملاقاتت می شود ملاقات خدا).
فراموش كردن خدا آثار زیانبارى در پى دارد. قرآن و روایات با برشمردن این آثار، مؤمنان را از غفلت و فراموشى خدا برحذر مىدارند. از جمله پیامدهاى آن كه در قرآن آمده است عبارتاند از:
1. خودفراموشى
فراموشى حق، فقر و بیچارگى انسان را از یادش مىبرد. او خود را در وجود و كمالات وجودى بىنیاز و مستقل مىبیند و به خود و دیگران دل مىبندد و آرام مىگیرد، و از پوییدن راه كمال و سعادت باز مىماند. قرآن درباره آن مىگوید:
وَلا تَكُونُوا كَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. (حشر: 19)
از آنان مباشید كه خدا را فراموش كردند و خدا نیز چنان كرد كه خود را فراموش كنند، ایشان نافرمانند.
با یاد خداى متعال علم حضورى نفس به خود گسترش مىیابد و با ادامه ذكر و مراقبت، حقیقت نفس- كه عین فقر و نیاز به خداى متعال است- آشكار مىگردد و سالك خدا را به چشم دل در جانش به شهود مىبیند. از این گذر خسارتبارترین پیامد فراموشى حق خودفراموشى و محرومیّت از شهود و لقاى حق، براى همگان به ویژه سالكان است؛
2. همنشینى با شیطان
بنده با یاد خدا به افتخار همنشینى با او تشرّف مىیابد. امام باقر (ع) از توراتى كه در آن تحریف نشده حكایت مىكند كه خداى متعال به حضرت موسى (ع) گفت:
یا موسى انَا جَلیسُ مَنْ ذَكَرَنى.
اى موسى! من همنشین كسى هستم كه مرا یاد كند.
روى تافتن از یاد خداى متعال جز آنكه آدمى را از چنین شرافتى محروم مىسازد، او را به همنشینى با شیطان سقوط مىدهد.
وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ. (زخرف: 36 و 37)
هر كه از یاد خداى رحمن روى گرداند، شیطانى بر او مىگماریم كه همواره همراهش باشد.
عرفان اسلامى، ص: 182
نام مؤلف:سید قوام الدین حسینى
خداوند در قرآن می فرماید:
و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیمه اعمى ;
هر که از یاد من روى گرداند بی شک برایش زندگانى سختى خواهد بود و در روز رستاخیز، او را کور محشور خواهیم کرد.» طه،آیه ۱۲۴
برای این که بتونیم یاد خدا را دل زنده کنیم چکار کنیم ؟؟؟؟؟؟
چه چیزهایی در زنده شدن یاد خدا در دل ما تأثیر گذاره؟؟؟؟؟؟؟؟
ویا چه اموری ما را از خدا ودلمون را از یادش دور میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟
شما هم شرکت کنید
یکی از روشهای زنده نگهداشتن یاد خدا در دل ،یاد آوری نعمتهای خداست.
يا بَني إِسْرائيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمينَ (بقرة/47)
اى بنى اسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم و اينكه شما را بر جهانيانِ [زمانِ خودتان] برترى دادم، ياد كنيد،
مستی نعمت نیز انسان را در گرداب غفلت می افکند.خیلی مواقع مستی نعمت وغرق شدن در نعمتها بدون توجه به صاحب نعمت انسان را دنیاگرا می کند.
هنگامی که افراد کم ظرفیت خود را در ناز و نعمت دیدند،گویی مست می شوند ومستی آنها را در«غفلت »از واقعیت هایی که اطراف او را گرفته است،فرو می برد و این بی خبری و غفلت همچنان ادامه می یابد تا سر انجام سیلی اجل در صورت او نواخته شودو بیدارش کند.
علی علیه السلام می فرماید: «فاتقوا سکرات النعمه و احذروا بوائق النقمه»؛
پس از مستی نعمت زدگی و رفاه بپرهیزید و از عواقب شوم کیفر الهی حذر کنید.
(نهج البلاغه، خطبه 151)
مَن أَطاعَ اللّه عَزَّوَجَلَّ فَقَد ذَكَرَ اللّه وَإِن قَلَّت صَلاتُهُ وَصيامُهُ وَتِلاوَتُهُ لِلقُرآنِ
هر كس خداى عزوجل را اطاعت كند خدا را ياد كرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندك باشد.
شما هم شرکت کنید
با سلام،
والا جناب سینا ما سواد (بخونید سوات) مون به حد شما نیست اما در همین حد خودم ، به این حقیقت رسیدم که هروقت خودمو به خوشی عادت میدم، نفس عنان اختیار رو ازم میگیره و دیگه زورم بهش نمیرسه که حتی خدا رو اطاعت کنم ولی همین که توی مشکل و گرفتاری میفتم رام میشه و فرصت میکنم یه دل سیر با خدام حرف بزنم واسه همین تصمیم گرفتم خودمو به سختی بندازم تا ارباب نفسم باشم و به یاد خدا خیلی بهتر از اینه که تو خوشی باشم ولی اختیار خودمم دست خودم نباشه و غافل از خدام، هرچند اینجور زندگی تو این دوره و زمونه که همه اطرافیانت میگن باید از زندگیت لذت ببری خودش یه سختیه مضاعفی هم داره
خداوند در قرآن می فرماید:
ذکر، به معنای یادآوری با زبان و قلب و به یاد خداوند متعال بودن در تمام شرایط میباشد و نماز وقتی با تمام شرایط و اجزایش انجام میشود، میتواند بهترین ذکر و یادآوری خداوند متعال میباشدنماز برای تداوم یاد خدا و ارتباط عمیق و پیوسته با معبود است که از جانب خداوند پنج مرتبه در شبانه روز واجب شده و این خود، توفیق الهی برای تقرب بیشتر معنوی به خدا و آراستگی به یاد و ذکر اوست.
((به راستى نماز از فحشا و منكر باز مى دارد)).
یاد خدا، مهمترین سلاح تو در مقابل شیطان و وسوسه اوست. تلاش کن از یاد خدا غافل نشوی. میتوانی مدام اسمهای خدا را به بهانههای گوناگون بر زبانت ببری... یا مدام در دلت به خدا و مهربانیهایش فکر کنی.
مهمترین ذکر خدا، نماز است. یادت باشد که شیطان به خاطر سجده نکردن به آدم، از درگاه خدا رانده شد و بنابراین، به عبادتی که سجده داشته باشد، حسّاس است و بیش از هر جا، هنگام نماز، سراغت میآید تا هر طور که میتواند، ذکرت را نابود کند... برای همین است که در نماز، همه فکرهای دنیا به ذهنت میرسند!
آدمها در مقابل خدا تکلیف دارند و به خاطر درستی اجرای تکلیف، پاداش و به خاطر اجرای نادرست آن، تنبیه میشوند. انسان، اختیار خیالش را ندارد و خدا، او را به خاطر خیالی که اختیارش را ندارد، سرزنش نمیکند... اما اگر کسی در خیالش خود را سرزنش کند که چرا در گناهی که رخ داده سهیم نبوده، در مجازات الهی آن گناه، سهیم خواهد بود
اگر میخواهی به معنای درستش ذکر خدا را بگویی؛ بدان که باید چهار مرحله را بگذرانی:
اول همان واژههایند که بر زبانت جاری میشوند: یا الله!... یا رحمان!... یا...!
دوم مرحلهای است که ذکر را بیش از یک بار میگویی و متوجه میشوی که تک و توک، بخشی از ذکر را با درک بهتر میگویی و این بخش، همان است که ذکر، دارد تلاش میکند به قلبت وارد شود.
سوم، در این بخش، قلب را عادت میدهی به ذکر و دیگر با یاد خدا آشناست و آشناییاش پیوسته است.
مرحله آخر، جالب است. تا اینجا، «تو» بودی که به قلبت الهام میکردی ذکر بگوید... از اینجا به بعد، قلب تو (بیدار باشی یا خواب)، کار خود را میداند و ذکر را میگوید.
در این مرحله، بی آنکه تصمیم بگیری، یاد خدا از تو جدا نخواهد شد.
خدا مهربان است.
یعنی حتی برای خطاها و گناهان تو نیز پاداش مقرر
کرده است .
پیش از آنکه تو او را بخوانی،
او به تو لبیک گفته است .
پیش از آنکه از او بخواهی،
او به تو داده است .
تو نیز نسبت به خود مهربان و بخشنده باش .
فراموش کردن خدا بهعنوان ولی نعمت و مؤثر حقیقی یکی از عوامل کمرنگ شدن یاد خد ا در دل انسان است.برای این که بتوانیم همواره به یاد خدا باشیم باید شکر گزار نعمتهای او بوده واز طریق زبان وقلب شکرش را بجا آوریم.
یکی ازاین راهها شکر زبانی است که انسان همیشه برای دریافت نعمت ها«الحمدلله» گفته و با زبانش شکر نماید.همچنین ،شکر قلبی که قلبا از خدای متعال تشکر نماید.در ضمن بجا آوردن سجده شکرنیز روشی برای تشکر از خداست واز همه مهمترشکر عملی یعنی استفاده صحیح از نعمت
شکر عملی از مهم ترین راههای شکر گزاری است که بنا به فرمایش حضرت علی علیه السلام شکر نعمت آن است که انسان نعمت را در راهی که خدا دوست دارد استفاده نماید. لذا مصرف صحیح و استفاده بهینه از نعمتها شکر نعمت است.
تمايلات مختلف داشتن و پُربودن دل از غير خدا و امور فانى باعث تفرق و پريشانى دل است، دلى كه هر قسمتاش به كسى و ميلى وابسته است از هم پاشيده و ويران است، ديگر آن دل نيست، ويرانه است لذا نيروى قوى لازم است تا تفرق و ويرانى را تحت الشعاع قرار دهد و به آنها جهت واحد بخشد تا ويرانى تبديل به آبادانى شود. اين نيرو همان ذكر و ياد خداوند است.
ذکر حضرت حق دل را صیقل داده، انسان خاکی وملکی را به ملکوت متصل می سازد . او با کمال مطلق ارتباط پیدا می کند و این ارتباط آرامشی بسیار لذت بخش به او عنایت می کند . در پرتو چنین ارتباطی احساس می کند به غیر خدا پناه بردن جز فرومایگی چیزی بر او نمی افزاید . دریچه ی دل چون با یاد پروردگار باز شد، انسان احساس می کند خدا هم او را یاد کرده است، که خود می فرماید:
«فاذکرونی اذکرکم واشکروا لی ولا تکفرون » (بقره/152)
مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم، و شکر مرا به جا آورید و کفران نعمت های من نکنید .
شما از طریق بندگی خداوند و با تمام وجود و دل وجان به یاد او باشید، تا خداوند هم به یاد شما باشد و نعمت هایش را بر شما افزون کند .
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
یاد خداوند در دل انسان چند ویزگی به او میدهد
اول دل اوبا نور الهی روشن میشود آنجنان که آرام آرام دیده در افقی از این نور خدارا وحضور خدا را حس میکند
دوم در اتفاقات روزمره پشتوانه وپناهگاهی مستحکم را برای خود در می یابد که هیچ پشتوانه وپناهگاهی را با آن نمی تواند مقایسه کند
سوم لب از سخن بیهوده (به احترام ذکر او ) می بندد وبه این سبب از مضرات انواع آفات زبان محفوظ می ماند
........................................................................... حق یارتان :roz:.......................................................................................
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
یادخدا در ظاهر ذاکر چند نشانه به جا میگذارد :
اول دیدگان او از دیدن محرمات حیا میکند . واز خوف ازدست دادن دلدار همیشه نمناک است.
دوم زبان او درکام ارام گرفته و از گفتن هراسناک ؛ که مبادا کلامی گوید و دلدار را ناخوش اید
سوم دستهای او یا مشغول کسب دسترنج است ویا بریده از خلق ، سوی دلدار است تا در طلب وصلش به سوی درگاهش پر کشد .
......................................................................... حق یارتان :roz:..............................................................................................
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]خداوند در آيهي بيست و هشت سورهي رعد مهمترين عامل آرامش را ياد خود ميداند:
[=+0]
[=Microsoft Sans Serif]الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد/28)
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] كساني كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام ميگيرد، آگاه باش كه (تنها) با ياد خدا دلها آرامش مييابد.
[=Microsoft Sans Serif] یاد خدای سبحان، دو اثر مُثْبَت خواهد داشت؛ یکی آنکه مانع پدیده سهو و غفلت است و به اصطلاح جنبه دَفْع خطر دارد، و دیگر آنکه نسیان را به توجّه و التفات تبدیل میکند، و به اصطلاح، جنبه رفع خطر را به همراه دارد.
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] رسول خدا (ص) در باره ذكر خدا در همه حال مى فرماید:
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] «یاد خدا تنها سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله و الله اكبر نیست، بلكه یاد خدا آن است كه هنگامى كه انسان در برابر حرام خدا قرار مى گیرد، از خدا بترسد و آن را انجام ندهد».
[=Microsoft Sans Serif]
(وسائل الشیعه، ج 15، ص 254)
این تاپیک هم در راستای این موضوع قرار داره بد نیست اینجا هم یه سر بزنید
غفلت از یاد خدا
الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(28 رعد)
آنان كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرامش مىيابد. آگاه باشيد كه دلها به ياد خدا آرامش مىيابد
هميشه آرامش يكى از گمشدههاى مهم بشر بوده، و به هر درى مىزند تا آن را پيدا كند، و اگر تلاش و كوشش انسانها را در طول تاريخ براى پيدا كردن آرامش از طرق" صحيح" و" كاذب" جمع آورى كنيم خود كتاب بسيار قطورى را تشكيل مىدهد.
سلام بنظرم تقوا بهترين راه براي نزديك شدن و به ياد خدا افتادن است يعني بنده با تقوا از هر چه كه خدا به ان اكراه دارد پرهيز ميكند خدا هم شيريني ايمان را ميچشاند
ذكر لفظى تنها نُمود خارجى همان حقيقت درونى است كه مى گذرد.
ذكر خدا تنها تكرار كلمات نيست بدون آن كه آن كوچك ترين نقش و تأثيرى در زندگى انسان داشته باشد، و بدون اين كه گوينده به معنا و مفهوم والاى آنها توجه كند. ياد كردن زبانى بدون هيچ مرتبه اى از توجّه قلبى ميسور نيست. ذكر لفظى تنها در صورتى ارزش مطلوب را خواهد داشت كه برخاسته از دل يا راهى براى رسيدن به ذكر قلبى باشد و در اين صورت است كه در عمل نيز مؤثر خواهد بود. كسى كه سعى مىكند به ياد خدا باشد، طبعاً در عمل نيز با ديگران متفاوت خواهد بود.
امام صادق(عليه السلام) در اين باره مىفرمايند:
مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلى خَلْقِهِ ذِكْرُ اللَّهِ كَثِيراً. ثُمَّ قَالَ: لاَ أَعْنى سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ، وَ إِنْ كَانَ مِنْهُ، وَ لَكِنْ ذِكْرُ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّمَ، فَإِنْ كَانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ مَعْصِيَةً تَرَكَهَا؛
از زمره مهم ترين و والاترين چيزهايى كه خداوند بر بندگانش فرض كرده اين است كه فراوان ذكر خدا كنند. سپس حضرت فرمودند: مقصود من تنها گفتن «سبحان اللّه» و «الحمدللّه» و «لا اله الا اللّه» و «اللّه اكبر» نيست، اگرچه اينها نيز ذكرند؛ بلكه مقصود من ياد خدا در رويارويى با چيزى است كه خداوند حلال و يا حرام كرده است. پس اگر آن كار طاعت خداوند بود، بنده آن را انجام دهد و اگر معصيت و نافرمانى بود، رهايش كند.
.
سوال اول :
اگر خواستگار شما دروغگو باشد - اگر همسفر و یا دوست شما دروغگو باشد آیا میتوانید متصور شوید که با او صمیمی شوید ؟
خوب است که همسر - همسفر و یا دوست شما چنان صادق با شما باشند که او را محرم خود بدانید .
پس بعد از توحید
اخلاص است
و بعد از اخلاص
تزکیه و تقوی است.
در این مسیر
ذکر یار بر قلوب مومنین آرامش بخش و شادی آفرین و تطهیر کننده افکار - پندار آنها و نتیجتا اقوال و کردار آنها میشود.
تا همینجایش را شاید قریب به اکثر مردم دنیا در طول تاریخ نتوانسته اند باشند و این توفیقی بزرگ است برای قرب الهی که در دین ما و کتاب خدا نوشته و سفارش شده است.
یاحق
الف- ياد نعمت هاي او، عامل شكر اوست.
ب- ياد قدرت او، سبب توكل بر اوست.
ج- ياد الطاف او، مايه محبت اوست.
د- ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.
ه- ياد عظمت و بزرگي او، سبب خشيت در مقابل اوست.
و- ياد علم او به پنهان و آشكار، مايه حياء و پاكدامني ماست.
ز- ياد عفو و كرم او، مايه اميد و توبه است.
ح- ياد عدل او عامل تقوي و پرهيزكاري است.
[=Microsoft Sans Serif]از آنجا كه عوامل غفلت در زندگى مادى بسيار فراوان و تيرهاى وسوسه شياطين از هر سو به طرف انسان پرتاب مى گردد، براى مبارزه با آن راهى جز «ذكر كثير» نيست.
«ذكر كثير» به معنى واقعى كلمه، يعنى توجه با تمام وجود به خداوند، نه تنها به واسطه زبان و لقلقه لسان. تداوم بر ذكر خدا در همه شئون زندگى و توجه به دستورات الهى، انسان را چنان مجذوب حق تعالى مىكند كه وى را تسليم محض كرده و تمام جاذبه هاى مادى و غيرخدايى را از دلش بيرون مى كند و به اعلى عليين متصل مى سازد و گرد و غبار گناه را از دلش مى نشاند و دلش را حرم امن خدا قرار مى دهد.
«جبرئيل به نزد رسول (ص) آمد و گفت: حق تعالى سلام مى گويد و مى فرمايد كه: «امت ترا عطايى دادم كه هيچ امتى را نداده ام،
گفت: اين چيست؟
گفت: ذكر حق تعالى در همه اوقات و در همه احوال.»
و باز در قرآن فرمود: نام پروردگارت را صبح و شام ياد كن.[=Microsoft Sans Serif]
[=Arial Black]معانى ذكر [=Microsoft Sans Serif]در مفردات آمده است «ذكر يعنى ياد كردن، خواه با زبان باشد يا با قلب يا هر دو؛ خواه بعد از نسيان باشد يا از ادامه ذكر» .
البته گاهى كلمه ذكر در مقابل غفلت نيز قرار مى گيرد، مانند آيه :
«ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا»
از كسى كه ما دلش را از ياد خدا غافل كرده ايم، اطاعت مكن (كهف/ 28)
غفلت عبارت است از بى خبرى از علم به علم؛ يعنى اينكه ندانم كه مى دانم. پس ذكر در مقابل غفلت، عبارت است از اينكه بدانم كه مى دانم.
گاهى هم مى شود كه ذكر در مقابل نسيان استعمال مى شود و نسيان عبارت است از اين كه صورت علم به كلى از خزانه ذهن زايل شده باشد.
لذا ذكر بر خلاف نسيان، عبارت است از اينكه آن صورت همچنان در ذهن باقى باشد و ذكر در آيه «واذكر ربك اذا نسيت» به همين معنا آمده است.
بنابراين، در چنين استعمالى، ذكر مانند نسيان معنايى است داراى آثار و خواصى كه آن آثار بر وجود ذكر مترتب مى شود و به همين جهت كلمه ذكر مانند نسيان در مواردى كه خودش نيست، ولى آثارش هست استعمال مى شود.
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]ذكر داراى مراتبى است كه از ذكر لفظى شروع مى شود تا انقطاع كامل و مشهور و فناء ذكر لفظى و لسانى، يعنى آن چه از اذكار كه بر زبان انسان جارى شود. [=Microsoft Sans Serif]دومين مرحله، ذكر معنوى است كه علاوه بر بيان لفظى، انسان به معناى ذكر توجه دارد. [=Microsoft Sans Serif]مرتبه ديگر، ذكر قلبى است كه توجه به خدا از دل و قلب انسان بجوشد كه در خيلى از موارد ثمرات اين رويكرد، جارى شدن ذكر به زبان است و مرتبه عالى ذكر آن است كه بندگان خاص و خالص خدا دارند كه تمام وجودشان و تمام لحظات زندگيشان در حضور پروردگارند و حتى لحظهاى غفلت از خدا برايشان گناه محسوب مى شود.
در اين حالت، بنده مراتب كمال را يكى پس از ديگرى طى مىكند و چون به منبع عظمت و نور الهى وصل شده است، ديگر مشغله هاى دنيايى و پديده هاى مادى برايش ارزشمند نيست، قلبش از انوار جمال خدايى پر مى شود و از اسرار پنهانى عالم، چيزهايى را درمى يابد، وجودش لبريز از عشق حق شده و چنان به بارگاه ربوبى انس مى گيرد كه سرانجام، به انقطاع كامل و لقاء و فناء برسد.
[=Microsoft Sans Serif]حضرت موسى (ع) در مناجات خويش با خدا عرضه داشت:پاداش كسى كه با زبان و قلبش ذكر تو را گويد چيست؟
فرمود:
اى موسى، به وسيله سايه عرشم بر او سايه مىافكنم و او را در پناه خود قرار مىدهم.
که ان شاءالله مفید واقع بشه.
[=Microsoft Sans Serif]برای مشاهده تصاویر در سایز اصلی برروی آنها کلیک کنید .
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]