دلیل مقام حضرت علی اصغر چیست ؟؟

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلیل مقام حضرت علی اصغر چیست ؟؟

سلام
آیا حضرت علی اصغر فرزند امام حسین (علیهما السلام) دارای مقام خاصی است؟؟
چرا؟

با سلام
اهل بيت عصمت و طهارت , منابع نور و كانون معرفت و شهوداند و اولاد و فرزندان آن بزرگواران به خاطر قرب وجودي به خورشيد عصمت , تابش و درخشش خاصي دارند كه در بعضي روايات به رفعت مقام آنها اشاره شده است.

از حضرت محسن فرزند حضرت امير(ع ) كه قبل از ولادت قرباني راه حقيقت گشت تا طفل شيرخوار حضرت سيدالشهدا(ع) تا جناب قاسم بن الحسن (ع ) و حضرت رقيه و سكينه و حضرت علي اكبر و حضرت اباالفضل (ع ) و حضرت زينب كبري (س ) تا اولاد حضرت موسي بن جعفر(ع ) كه مرقد مطهرشان در جاي جاي خاك كشور اسلاميان دارالشفاي مردم دلسوخته است.

در باب مقام و منزلت اغلب آن عزيزان اين نكته حايز اهميت است كه اساس مقام و موقعيت وجودي را قبل از ولادت دارا مي باشند و گذر عمر نمايشگر آن حقيقت رفيع و آن منزلت گران قدر است و لذا كمي سن و سال صرفا" فرصت بروز حقايق نوراني آنها را در عالم جسماني و ظاهر سلب مي نمايد نه اين كه نقصي در اصل سرمايه وجودي آنها در عالم باطن و غيب ايجاد كند و شاهد بر شأن نوراني آنها فرمايش حضرت زين العابدين (ع ) در وصف حضرت زينب كبري (س ) كه فرمودند: ((انت بحمدالله عالمه غير معلمه و فهيمه غير مفهمه ; عمه جان شما بحمدالله عالمي هستي كه تعليم نديده اي و انسان با معرفتي مي باشي كه كسي چيزي را به شما تفهيم نكرده است , (ر.ك : نفس المهموم , ص 248).

و نقطه اتصال ميان معصومين (ع ) و مردم بعضي از فرزندان بزرگوار معصومين (ع )می باشند. البته همه فرزندان شجره مبارك عصمت را نمي توان در تحت اين حكم قرار داد. اما درباره اغلب آنها يا بياناتي از معصومين در عظمت وجودي ايشان وارد شده است يا كلام و فعل آن عزيزان (فرزندان ائمه (ع )) در زمان حيات دنيوي ايشان گواه صادقي است بر منزلت رفيع آنها و يا دستگيري و گره گشايي شان بعد از مرگ نسبت به عامه مردم خود حجتي است بليغ بر قرب وجودي آنها به آستان قدس الهي و خصوصا" بخش اخير يعني كرامات و شفاي مريضان و گره گشايي از مشكلات مردم از ناحيه فرزندان ائمه اطهار(ع ) آن قدر زياد است كه اين مختصر تحمل تفصيل آن را ندارد.

اما در باب حضرت علي اصغر(ع ) به خاطر كمي سن ما گفتار و بياني از دوران زندگي ايشان در دست نداريم اما توجه حضرات معصومين (ع ) به آن وجود تابناك و كرامات آن طفل با شوكت بعد از شهادت نسبت به عموم مردم ارادتمند و عرفا و بزرگان بسيار زياد و غيرقابل بيان است و ما صرفا" به چند مورد آن اشاره مي كنيم .

بعد از اين كه حضرت علي اصغر(ع ) را با لب تشنه شهيد كردند, ندايي در آسمان پيچيد كه اي حسين او را واگذار كه در بهشت به او شير مي دهيم ((فنودي في الهواء, دعه يا حسين فان له مرضعا" في الجنه )), (نفس المهوم , ص 350).
پس ندا آمد بدو كاي شهريار اين رضيع خويش بر ما واگذار
تا دهيمش شير از پستان حور خوش بخوابانيمش اندر مهد نور
(مرحوم نير تبريزي , آتشكده , ص 39)

مرحوم آيت الله آخوند همداني مي فرمود: مرحوم مهاجراني (ميرزا حسن مهاجراني همداني , شاعر اهل بيت ) را در خواب ديدم در محل بسيار عالي و باغستان مفصلي به سر مي برد و به من گفت : اين مقام را حضرت علي اصغر(ع ) به من عنايت فرموده است , (ثارالله , حسين عندليب , پاورقي ص 257).

مرحوم شيخ جعفر مجتهدي آن عارف بالله و عاشق اهل بيت مي فرمود: هر چه كه دارم و به هر كجا كه رسيده ام از ناحيه حضرت علي اصغر(ع ) و توسل به ايشان بوده است , (لاله اي از ملكوت , شرح حال مرحوم مجتهدي , ص 173).

در واقعه عاشورا بعد از شهادت حضرت علي اصغر(ع ) حضرت اباعبدالله الحسين (ع ) گريست و نظر به آسمان كرد و فرمود: ((خدايا تو شاهد باش اين قوم كسي را كشتند كه شبيه ترين انسان ها بود به پيامبر تو و حبيب تو و رسول تو)), (موسوعه كلمات امام حسين (ع ), ص 478)
وه چه طفلي ممكنات او را طفيل دست يكسر كاينات او را به ذيل
ظاهرا" از تشنگي بي تاب بود باطنا" سرچشمه هر آب بود
(عمان ساماني , گنجينه اسرار, ص 85)

موفق باشید.

سلام
بسیار بسیار متشکرم که با این سرعت به پرسشم پاسخ دادید...
اما باید خدمتتان عرض کنم که نمیتوانم درک کنم کسی که کاری ارادی انجام نداده است مقام ویژه ای داشته باشد...طفل های زیادی در جنگ ایران و عراق ،در فلسطین و لبنان کشته شدند...چرا آنها نباید دارای این مقام رفیع باشند...
این را هم که فرمودید به علت نزدیکی به خورشید و اینکه آنان قبل از تولد به مقامی رسیدهاند که آن را در مدت عمر خویش نمایان میکنند را هم نمیتوانم بپذیرم چرا که همه ی فرزندان امامان معصوم (علیهم السلام) مقام بالایی نداشتند و ختی بعضی اشخاص خوبی هم نبوده اند
باز هم سپاس
یا علی ع

نان شب;77533 نوشت:
سلام
بسیار بسیار متشکرم که با این سرعت به پرسشم پاسخ دادید...
اما باید خدمتتان عرض کنم که نمیتوانم درک کنم کسی که کاری ارادی انجام نداده است مقام ویژه ای داشته باشد...طفل های زیادی در جنگ ایران و عراق ،در فلسطین و لبنان کشته شدند...چرا آنها نباید دارای این مقام رفیع باشند...
این را هم که فرمودید به علت نزدیکی به خورشید و اینکه آنان قبل از تولد به مقامی رسیدهاند که آن را در مدت عمر خویش نمایان میکنند را هم نمیتوانم بپذیرم چرا که همه ی فرزندان امامان معصوم (علیهم السلام) مقام بالایی نداشتند و ختی بعضی اشخاص خوبی هم نبوده اند
باز هم سپاس
یا علی ع


با سلام
دوست گرامی منبع سخنان خودتان را ارائه دهید !
به بخصوص در مورد قسمتی که با رنگ قرمز مشخص کردم !
قيام عاشورا رمز ماندگاری دين اسلام و مظلوميت حضرت علی‌اصغر(ع)، طفل شيرخواره امام حسين(ع)، نيز رمز ماندگاری قيام عاشوراست.

نان شب;77533 نوشت:
اما باید خدمتتان عرض کنم که نمیتوانم درک کنم کسی که کاری ارادی انجام نداده است مقام ویژه ای داشته باشد...طفل های زیادی در جنگ ایران و عراق ،در فلسطین و لبنان کشته شدند...چرا آنها نباید دارای این مقام رفیع باشند...


سلام
دوست عزیز جواب همین سوالتون هم در بالا عرض کردم با دقت مطالعه بفرمایید و به جواب خوب فکر بکنید به حقیقت می رسید.

نان شب;77533 نوشت:
نمیتوانم درک کنم کسی که کاری ارادی انجام نداده است مقام ویژه ای داشته باشد...طفل های زیادی در جنگ ایران و عراق ،در فلسطین و لبنان کشته شدند...چرا آنها نباید دارای این مقام رفیع باشند...

1- تفاوت بین آقا علی اصغر (ع) و طفل هایی که در جنگ ایران و عراق ،در فلسطین و لبنان کشته شدند ، به تفاوت بین « قیام عاشورا » و « سایر جنگها » برمی گردد. قیام عاشورا ، حادثه خاصی بود که با شرایطی بسیار خاص و استثنایی صورت پذیرفت به گونه ای که این شرایط نه قبل از آن حادثه و نه بعد از آن حادثه ، ایجاد نشد: از یک طرف انحرافی بسیار بزرگ در دین پیامبر خاتم (ص) وقوع یافته بود، از طرف دیگر بهترین فرزندان آدم و نسل بلافصل پیامبر خاتم (ص) به مسلخ میرفت... حادثه عاشورا بزرگترین مصیبت اسلام و بلکه تاریخ بشریت است و همه انبیاء و اولیاء از حضرت آدم (ع) تا ... و از اهل زمین گرفته تا اهل آسمان ، و از انسان گرفته تا حیوانات و ....، برای این مصیبت عظمی گریسته اند. بنابراین ، این حادثه ، قابل قیاس با جنگهای دیگر ولو در آن جنگها افراد بسیاری مظلومانه کشته شده باشند نیست. افرادی که در این حادثه شهید شدند ، پاکترین و با اخلاصترین مسلمانان و حتی فرزندان بشر بودند و بالاترین مقام شهدای طول تاریخ را دارا هستند. آقا علی اصغر (ع) در چنین حادثه ممتازی شرکت داشت و در میان چنین افرادی بود.

2- به طور خلاصه ، کمال انسان در این است که به خداوند نزدیک شود (قرب الهی ). انسان چطور می تواند به خداوند نزدیک شود؟ جز اینکه باید از توانایی ها و امکاناتی که در اختیار دارد در این راه استفاده نماید؟ حال هر چه انسان به مقدار بیشتری از توانایی ها و امکاناتی که خداوند به او عطا فرموده است ، در این راه استفاده کند ، به مقام بالاتری خواهد رسید و بالاترین درجه این مسیر این است که انسان تمام وجود خود را در راه دفاع از دین خدا بدهد (شهادت). حال باید دید انسان در سن ششماهگی چه توانایی و امکاناتی دارد تا از او انتظار داشته باشیم که آنها را در راه خداوند به کار ببرد؟ آیا قادر به راه رفتن است؟ آیا قادر به سخن گفتن است؟ ... یک طفل ششماهه قادر به انجام چه کاری است؟ او خودش نمی تواند هیچ کار فیزیکی انجام بدهد. اما می تواند نقش ایفا کند. (توجه کنید: انسان بدون اینکه کاری فیزیکی انجام دهد ، می تواند در جریانات نقش ایفا کند. حتی اشیاء بی جان هم میتوانند نقش ایفاء کنند. مثال « پیراهن عثمان » را در خاطر داشته باشید). نقشی که آقایمان علی اصغر (ع) ایفاء نمود چه بود؟
امام حسین (ع) با به میدان آوردن آقا علی اصغر (ع) و نشان دادن او به لشکر دشمن و تقاضای آب برای او، اوج مظلومیت خودش را نه تنها به دشمن حاضر در میدان ، بلکه به همه تاریخ به طور واضح و غیر قابل تردیدی نشان داد. و لشکر دشمن نیز با پرهیز از سیراب نمودن این طفل ششماهه تشنه لب ، و حتی به شهادت رساندن وی ، ماهیت ضد انسانی خود را به طور بسیار واضحی بر همگان آشکار ساخت. چه بسیار افرادی که هیچگاه نفهمیدند که کدام جبهه حق بود و کدام جبهه باطل؟ اما با توجه به ماجرای شهادت آقا علی اصغر (ع) ، متوجه مظلومیت یک جبهه و شقاوت جبهه مقابل می شدند و اشک میریختند. و این نقشی بود که آقا علی اصغر (ع) ایفا نمود. آیا بدون وجود آقا علی اصغر (ع) و حضور وی در میدان ، این دو نقش به این درجه از روشنی ، ایفا می شد؟

3- انسان هر چه در راه خداوند ، از خودگذشتگی بزرگتری انجام دهد ، به کمال بالاتری خواهد رسید. ابتدایی ترین و ضروری ترین نیاز هر موجود زنده ای ، آب است. لذا محرومیت از آب (تشنگی - درجات بالای آن) بزرگترین ذجر برای هر موجود زنده ای است تا جایی که مستقیماً حیات وی را تهدید می کند. هر انسانی هر چه کم سن و سال تر باشد ، تحمل تشنگی برای او مشکلتر و ذجر بی آبی برای او شدیدتر خواهد بود. آقا علی اصغر (ع) در جریان عظیمترین مصیبت تاریخ ، بالاترین ذجرها را کشید تا دو نقش مهمی را که در بالا گفتیم ، ایفاء نماید. آیا این موجب مقامی ممتاز برای ایشان نمی شود؟

عمار;77610 نوشت:

سلام
دوست عزیز جواب همین سوالتون هم در بالا عرض کردم با دقت مطالعه بفرمایید و به جواب خوب فکر بکنید به حقیقت می رسید.

شما میفرمایید چشم.ولی به جوابی که میخواستم نرسیدم...با کمال احترامی که برای شما قایلم و نهایت سپاسی که از شما دارم.

رضا;77578 نوشت:

با سلام
دوست گرامی منبع سخنان خودتان را ارائه دهید !
به بخصوص در مورد قسمتی که با رنگ قرمز مشخص کردم !
قيام عاشورا رمز ماندگاری دين اسلام و مظلوميت حضرت علی‌اصغر(ع)، طفل شيرخواره امام حسين(ع)، نيز رمز ماندگاری قيام عاشوراست.

سلام
ببخشید رضای عزیز ...حالا فرض بر اینکه من واسه اون بخش قرمز سندی ندارم..دیگه واسه کدوم بخشش سند میخواید؟
اما راجع به اینکه همگی افراد ویژه ای نبوده اند که در پاسخ استاد عمار هم اشاره ای به آن شده است...
ضمنا احساس میکنم کمی به اپیدمی در سایت تبدیل شده که زود گفته میشه سندت چیه...من با این سبک به هیچ وجه موافق نیستم...خود دانید.
شما هر چیزی رو که خوندید یادتونه تو چه کتابی و چه صفحه ای و از چه کسی بوده؟البته این رو نمیگم که فکر کنید من اینها رو از جایی خوندم و یادم نیست..منظورم اینه که زود به جای دادن پاسخ نگید سند بیار...
چون من چیزی نگفته بودم.

یاقوت احمر;77624 نوشت:
1- تفاوت بین آقا علی اصغر (ع) و طفل هایی که در جنگ ایران و عراق ،در فلسطین و لبنان کشته شدند ، به تفاوت بین « قیام عاشورا » و « سایر جنگها » برمی گردد. قیام عاشورا ، حادثه خاصی بود که با شرایطی بسیار خاص و استثنایی صورت پذیرفت به گونه ای که این شرایط نه قبل از آن حادثه و نه بعد از آن حادثه ، ایجاد نشد: از یک طرف انحرافی بسیار بزرگ در دین پیامبر خاتم (ص) وقوع یافته بود، از طرف دیگر بهترین فرزندان آدم و نسل بلافصل پیامبر خاتم (ص) به مسلخ میرفت... حادثه عاشورا بزرگترین مصیبت اسلام و بلکه تاریخ بشریت است و همه انبیاء و اولیاء از حضرت آدم (ع) تا ... و از اهل زمین گرفته تا اهل آسمان ، و از انسان گرفته تا حیوانات و ....، برای این مصیبت عظمی گریسته اند. بنابراین ، این حادثه ، قابل قیاس با جنگهای دیگر ولو در آن جنگها افراد بسیاری مظلومانه کشته شده باشند نیست. افرادی که در این حادثه شهید شدند ، پاکترین و با اخلاصترین مسلمانان و حتی فرزندان بشر بودند و بالاترین مقام شهدای طول تاریخ را دارا هستند. آقا علی اصغر (ع) در چنین حادثه ممتازی شرکت داشت و در میان چنین افرادی بود.

2- به طور خلاصه ، کمال انسان در این است که به خداوند نزدیک شود (قرب الهی ). انسان چطور می تواند به خداوند نزدیک شود؟ جز اینکه باید از توانایی ها و امکاناتی که در اختیار دارد در این راه استفاده نماید؟ حال هر چه انسان به مقدار بیشتری از توانایی ها و امکاناتی که خداوند به او عطا فرموده است ، در این راه استفاده کند ، به مقام بالاتری خواهد رسید و بالاترین درجه این مسیر این است که انسان تمام وجود خود را در راه دفاع از دین خدا بدهد (شهادت). حال باید دید انسان در سن ششماهگی چه توانایی و امکاناتی دارد تا از او انتظار داشته باشیم که آنها را در راه خداوند به کار ببرد؟ آیا قادر به راه رفتن است؟ آیا قادر به سخن گفتن است؟ ... یک طفل ششماهه قادر به انجام چه کاری است؟ او خودش نمی تواند هیچ کار فیزیکی انجام بدهد. اما می تواند نقش ایفا کند. (توجه کنید: انسان بدون اینکه کاری فیزیکی انجام دهد ، می تواند در جریانات نقش ایفا کند. حتی اشیاء بی جان هم میتوانند نقش ایفاء کنند. مثال « پیراهن عثمان » را در خاطر داشته باشید). نقشی که آقایمان علی اصغر (ع) ایفاء نمود چه بود؟
امام حسین (ع) با به میدان آوردن آقا علی اصغر (ع) و نشان دادن او به لشکر دشمن و تقاضای آب برای او، اوج مظلومیت خودش را نه تنها به دشمن حاضر در میدان ، بلکه به همه تاریخ به طور واضح و غیر قابل تردیدی نشان داد. و لشکر دشمن نیز با پرهیز از سیراب نمودن این طفل ششماهه تشنه لب ، و حتی به شهادت رساندن وی ، ماهیت ضد انسانی خود را به طور بسیار واضحی بر همگان آشکار ساخت. چه بسیار افرادی که هیچگاه نفهمیدند که کدام جبهه حق بود و کدام جبهه باطل؟ اما با توجه به ماجرای شهادت آقا علی اصغر (ع) ، متوجه مظلومیت یک جبهه و شقاوت جبهه مقابل می شدند و اشک میریختند. و این نقشی بود که آقا علی اصغر (ع) ایفا نمود. آیا بدون وجود آقا علی اصغر (ع) و حضور وی در میدان ، این دو نقش به این درجه از روشنی ، ایفا می شد؟

3- انسان هر چه در راه خداوند ، از خودگذشتگی بزرگتری انجام دهد ، به کمال بالاتری خواهد رسید. ابتدایی ترین و ضروری ترین نیاز هر موجود زنده ای ، آب است. لذا محرومیت از آب (تشنگی - درجات بالای آن) بزرگترین ذجر برای هر موجود زنده ای است تا جایی که مستقیماً حیات وی را تهدید می کند. هر انسانی هر چه کم سن و سال تر باشد ، تحمل تشنگی برای او مشکلتر و ذجر بی آبی برای او شدیدتر خواهد بود. آقا علی اصغر (ع) در جریان عظیمترین مصیبت تاریخ ، بالاترین ذجرها را کشید تا دو نقش مهمی را که در بالا گفتیم ، ایفاء نماید. آیا این موجب مقامی ممتاز برای ایشان نمی شود؟


1- اینکه میان قیام عاشورا و سایر جنگ ها تفاوتی بس عمیق است تردیدی نیست...اما اینکه طفلی که کاری رو بدون اختیار انجام داده رو جایگاهی متفاوت بهش بدیم رو من نمیفهمم...اگر هم ارادی بوده کار اون بزرگوار که حتما در پست های بعدی کارشناسان اشاره خواهند کرد...انشاءالله.

2-با شما موافقم...اما آیا آن حضرت با اراده ی خویش این نقش را ایفا کرده اند یا اینکه امام حسین ع و دشمنان ملعون امام این نقش را برای ایشان رقم زده اند؟

3-باز هم اراده...آیا کشیدن آن رنج ها ارادی بوده است؟؟
-----------------------------------------------------------------------------------
لازم است که عرض کنم خدمت همه ی شما عزیزان...امیدوارم در ادامه به حرفهایم عکس العمل تندی نشون داده نشه.که من واسه بحث و جدل نیومدم...

نان شب;77657 نوشت:
1- اینکه میان قیام عاشورا و سایر جنگ ها تفاوتی بس عمیق است تردیدی نیست...اما اینکه طفلی که کاری رو بدون اختیار انجام داده رو جایگاهی متفاوت بهش بدیم رو من نمیفهمم...اگر هم ارادی بوده کار اون بزرگوار که حتما در پست های بعدی کارشناسان اشاره خواهند کرد...انشاءالله. 2-با شما موافقم...اما آیا آن حضرت با اراده ی خویش این نقش را ایفا کرده اند یا اینکه امام حسین ع و دشمنان ملعون امام این نقش را برای ایشان رقم زده اند؟ 3-باز هم اراده...آیا کشیدن آن رنج ها ارادی بوده است؟؟

سلام علیکم
اولاً مطمئن باشید بنده قضاوت سوئی درباره شما به خاطر درج این مطلب ندارم. « سئوال » و « پرسش » امر مبارکی است و الحمدلله اسلام عزیز چیزی از حقانیت کم ندارد.

سئوال شما حول مفهوم « اراده » و « اختیار » دور میزند. توجه بفرمائید که طفل ششماهه ، اختیار و اراده ندارد تا اینکه بودن یا نبودن آن را دلیل بر ارزش یا عدم ارزش بدانیم.
ضمناً به عرض بنده توجه بفرمائید که گاهی انسان بدون اینکه کاری انجام بدهد ، می تواند نقش ایفا کند. و ایفای « نفشهای مبارک » خصوصاً که در جریانات مهم و تأثیر گذار تاریخی باشد ، به انسان ارزش می دهد.

مثالی میزنم: در اینکه « مسجد » ، ارزش دارد شکی هست؟ (مردم در و دیوار آن را می بوسند) حال آیا مسجد با « اراده و اختیار » خود ، به صورت مسجد درآمده است؟ به این معنی که ابتدا بنای دیگری بوده بعد تصمیم گرفته باشد که به « مسجد » تبدیل بشود.

اینرا هم عرض بکنم که بنده اهل علم نیستم و فقط نظر شخصی خود را بیان می کنم. حتماً علمای دینی پاسخهای متینی برای این قبیل سئوالات دارند.

ممنون از نان شب به خاطر سوال خوبشون، برای من هم همیشه این سوال بوده
از جواب جناب عمار:

عمار;77530 نوشت:
اساس مقام و موقعيت وجودي را قبل از ولادت دارا مي باشند و گذر عمر نمايشگر آن حقيقت رفيع و آن منزلت گران قدر است و لذا كمي سن و سال صرفا" فرصت بروز حقايق نوراني آنها را در عالم جسماني و ظاهر سلب مي نمايد

من به این نتیجه رسیدم که حضرت علی اصغر اگر در دنیا می بود به کمالات بالایی( با توجه به ظرفیت وجودی) می رسید، همانطور که حضرت علی اکبر رسید. پس با عدالت خدا سازگار نیست که به خاطر مرگ زودهنگامش مقامات بالا به ایشون داده نشه. وگرنه بعضی از ائمه باید از بعضی دیگر مانند حضرت فاطمه و امام جواد که عمر کوتاهتری داشتند مقام بالاتری دریافت کنند چون مدت بیشتری در طاعت خدا کوشیدند.
درست فهمیدم؟

یاقوت احمر;77667 نوشت:
سلام علیکم
اولاً مطمئن باشید بنده قضاوت سوئی درباره شما به خاطر درج این مطلب ندارم. « سئوال » و « پرسش » امر مبارکی است و الحمدلله اسلام عزیز چیزی از حقانیت کم ندارد.

سئوال شما حول مفهوم « اراده » و « اختیار » دور میزند. توجه بفرمائید که طفل ششماهه ، اختیار و اراده ندارد تا اینکه بودن یا نبودن آن را دلیل بر ارزش یا عدم ارزش بدانیم.
ضمناً به عرض بنده توجه بفرمائید که گاهی انسان بدون اینکه کاری انجام بدهد ، می تواند نقش ایفا کند. و ایفای « نفشهای مبارک » خصوصاً که در جریانات مهم و تأثیر گذار تاریخی باشد ، به انسان ارزش می دهد.

مثالی میزنم: در اینکه « مسجد » ، ارزش دارد شکی هست؟ (مردم در و دیوار آن را می بوسند) حال آیا مسجد با « اراده و اختیار » خود ، به صورت مسجد درآمده است؟ به این معنی که ابتدا بنای دیگری بوده بعد تصمیم گرفته باشد که به « مسجد » تبدیل بشود.

اینرا هم عرض بکنم که بنده اهل علم نیستم و فقط نظر شخصی خود را بیان می کنم. حتماً علمای دینی پاسخهای متینی برای این قبیل سئوالات دارند.


سلام و درود
اون جمله ی آخری که گفتم منظورم شما نبودبد...واسه پیش گیری عرض کردم.
این قیاس بین چوب و سنگ و یک انسان درست نیست به نظر من...
تا جایی که من شنیدم نیت اعمال خیلی مهم است و ختی اگر صورت عمل نیک باشد ولی نیتی الهی نداشته باشد فاقد ارزش است...اگه اشتباه میکنم بفرمایید/

زیتون;77672 نوشت:
ممنون از نان شب به خاطر سوال خوبشون، برای من هم همیشه این سوال بوده
از جواب جناب عمار:

من به این نتیجه رسیدم که حضرت علی اصغر اگر در دنیا می بود به کمالات بالایی( با توجه به ظرفیت وجودی) می رسید، همانطور که حضرت علی اکبر رسید. پس با عدالت خدا سازگار نیست که به خاطر مرگ زودهنگامش مقامات بالا به ایشون داده نشه. وگرنه بعضی از ائمه باید از بعضی دیگر مانند حضرت فاطمه و امام جواد که عمر کوتاهتری داشتند مقام بالاتری دریافت کنند چون مدت بیشتری در طاعت خدا کوشیدند.
درست فهمیدم؟


سلام و درود
ببینید اگر اینطور باشد معنیش این است که اگر شخصی 20 سال عمر میکند و با کارنامه ای سیاه میمیرد میتواند به خدا شکایت کند که اگر بیشتر عمر میکرد توبه میکرد...همچنین سایر افراد که کارنامه ی اعمال نیکی دارند میتوانند همواره ادعای جایی بهتر در بهشت را کننند چرا که فرصت زیادی برای عبادت نداشته اند.

نان شب;77533 نوشت:
سلام
بسیار بسیار متشکرم که با این سرعت به پرسشم پاسخ دادید...
اما باید خدمتتان عرض کنم که نمیتوانم درک کنم کسی که کاری ارادی انجام نداده است مقام ویژه ای داشته باشد...طفل های زیادی در جنگ ایران و عراق ،در فلسطین و لبنان کشته شدند...چرا آنها نباید دارای این مقام رفیع باشند...
این را هم که فرمودید به علت نزدیکی به خورشید و اینکه آنان قبل از تولد به مقامی رسیدهاند که آن را در مدت عمر خویش نمایان میکنند را هم نمیتوانم بپذیرم چرا که همه ی فرزندان امامان معصوم (علیهم السلام) مقام بالایی نداشتند و ختی بعضی اشخاص خوبی هم نبوده اند
باز هم سپاس

با سلام
دوست گرامی شما سخنی را عنوان کردید که بنده با مشکل روبرو شدم در مورد این سخن!که منبع ان کجاست؟!!؟
آیا توضیح خواستن از این مطلبتان درست نمیباشد ؟
شما فرزندان امامان را متهم کردید !(
و ختی بعضی اشخاص خوبی هم نبوده اند)با چه سندی ؟:Sokhan:
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
احذروااللسان فانه سهم يخطى

از زبان بترسيد به درستى كه آن تيرى است بسيار خطا رونده .

آیا برای من شیعه این سوال برانگیز نیست که این شبهه از کجا میاید و منبع سخنتان از کجاست؟!!

نان شب;77653 نوشت:
سلام
ببخشید رضای عزیز ...حالا فرض بر اینکه من واسه اون بخش قرمز سندی ندارم..دیگه واسه کدوم بخشش سند میخواید؟
اما راجع به اینکه همگی افراد ویژه ای نبوده اند که در پاسخ استاد عمار هم اشاره ای به آن شده است...
ضمنا احساس میکنم کمی به اپیدمی در سایت تبدیل شده که زود گفته میشه سندت چیه...من با این سبک به هیچ وجه موافق نیستم...خود دانید.
شما هر چیزی رو که خوندید یادتونه تو چه کتابی و چه صفحه ای و از چه کسی بوده؟البته این رو نمیگم که فکر کنید من اینها رو از جایی خوندم و یادم نیست..منظورم اینه که زود به جای دادن پاسخ نگید سند بیار...
چون من چیزی نگفته بودم.

اولا دوست گرامی شما که سندی ندارید پس قصد شما از مطرح کردن این جملات چیست؟
ببینید دوست عزیز اینکه به شما گفته میشود منبع سخنتان از کجاست !بنده بی راه نگفتم !چرا که زمانی خودتان شبهه ای داریدو ان را مطرح میکنید !که مشکلی نیست !:Gol:
اما زمانی کوردلان و اعده ای از خدا بی خبران دست به طرح شبهه میزنند !اینجاست که باید دید از کجا و به کجاست!!
زمانی که بنده سوالی را مطرح میکنم نیاز به جواب دارم!
اما زمانی که بر کرسی جواب مینشینم و تاکید میکنم (
همه ی فرزندان امامان معصوم (علیهم السلام) مقام بالایی نداشتند و ختی بعضی اشخاص خوبی هم نبوده اند)ان موقع باید جوابگو باشید !!
و امیدوارم که شما دوست گرامی قبل از نوشتار خودتان دقت لازم را بکنید تا در حق اسلام و شیعه ظلمی نکرده باشی
د

«وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولاَ» (اسراء / ٣٦)

سخن را نسنجيده و ندانسته بر زبان نياوريد و اگر شك داريد كه غيبت است يا نه، دروغ است يا راست، جاي اجتناب و سكوت مي باشد. اگر خوردن غذاي پاك و حلال يقيني امكان ندارد، سخن پاك كه مي توان گفت.
شيخ انصاري رضوان الله عليه در فرائد، آنجا كه سخن از برائت است شايد بيش از ده روايت از امام صادق عليه السلام و ديگر ائمه طاهرين نقل مي كند كه اگر نفس شخصي مرتكب شبهه شود به تدريج جري شده و وقتي نفس جري گردد كم كم گناه مي كند.
یا علی ع

زیتون;77672 نوشت:
من به این نتیجه رسیدم که حضرت علی اصغر اگر در دنیا می بود به کمالات بالایی( با توجه به ظرفیت وجودی) می رسید، همانطور که حضرت علی اکبر رسید. پس با عدالت خدا سازگار نیست که به خاطر مرگ زودهنگامش مقامات بالا به ایشون داده نشه. وگرنه بعضی از ائمه باید از بعضی دیگر مانند حضرت فاطمه و امام جواد که عمر کوتاهتری داشتند مقام بالاتری دریافت کنند چون مدت بیشتری در طاعت خدا کوشیدند. درست فهمیدم؟

با سلام
حضرت علی اصغر دارای مقامات بالا بوده و این مرگ زود هنگام آن مقامات رو ضایع نمی کند و بلکه ممکن است باعث ارتقاع آن مقام شود.داشتن مقام بالا و کمال فقط به سن و سال و عبادت بیشتر نیست چه بسا کسی مثل حضرت زهرا(س)سن کمی داشته باشد و مقامش بیشتر از دیگران باشد.
فهمیدن مقام واقعی اینها و مقامشان نسبت به همدیگر برای ما مشخص نیست و خدا عالم است.
موفق باشید.

رضا;77686 نوشت:
با سلام
دوست گرامی شما سخنی را عنوان کردید که بنده با مشکل روبرو شدم در مورد این سخن!که منبع ان کجاست؟!!؟
آیا توضیح خواستن از این مطلبتان درست نمیباشد ؟
شما فرزندان امامان را متهم کردید !(و ختی بعضی اشخاص خوبی هم نبوده اند)با چه سندی ؟:sokhan:
قال اميرالمؤ منين عليه السلام :
احذروااللسان فانه سهم يخطى
از زبان بترسيد به درستى كه آن تيرى است بسيار خطا رونده .

آیا برای من شیعه این سوال برانگیز نیست که این شبهه از کجا میاید و منبع سخنتان از کجاست؟!!

اولا دوست گرامی شما که سندی ندارید پس قصد شما از مطرح کردن این جملات چیست؟
ببینید دوست عزیز اینکه به شما گفته میشود منبع سخنتان از کجاست !بنده بی راه نگفتم !چرا که زمانی خودتان شبهه ای داریدو ان را مطرح میکنید !که مشکلی نیست !:gol:
اما زمانی کوردلان و اعده ای از خدا بی خبران دست به طرح شبهه میزنند !اینجاست که باید دید از کجا و به کجاست!!
زمانی که بنده سوالی را مطرح میکنم نیاز به جواب دارم!
اما زمانی که بر کرسی جواب مینشینم و تاکید میکنم ( همه ی فرزندان امامان معصوم (علیهم السلام) مقام بالایی نداشتند و ختی بعضی اشخاص خوبی هم نبوده اند)ان موقع باید جوابگو باشید !!
و امیدوارم که شما دوست گرامی قبل از نوشتار خودتان دقت لازم را بکنید تا در حق اسلام و شیعه ظلمی نکرده باشید

«وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئُولاَ» (اسراء / ٣٦)

سخن را نسنجيده و ندانسته بر زبان نياوريد و اگر شك داريد كه غيبت است يا نه، دروغ است يا راست، جاي اجتناب و سكوت مي باشد. اگر خوردن غذاي پاك و حلال يقيني امكان ندارد، سخن پاك كه مي توان گفت.
شيخ انصاري رضوان الله عليه در فرائد، آنجا كه سخن از برائت است شايد بيش از ده روايت از امام صادق عليه السلام و ديگر ائمه طاهرين نقل مي كند كه اگر نفس شخصي مرتكب شبهه شود به تدريج جري شده و وقتي نفس جري گردد كم كم گناه مي كند.
یا علی ع


باشه...
من سخن رو نسنجیده گفتم....و همچنین ندانسته.
استغفار میکنم...
و از شما استاد عالیقدر و عالم عذر میخواهم که شما را رنجاندم.
سوالم رو هم تمام و کمال پس میگیرم...و دیگه از این کارها(بخوانید غلط) مرتکب نمیشوم.
یا حق

خدمت کارشناسان محترم:
به احتمال زیاد ، منظور جناب نان شب از اینکه فرزندان برخی از ائمه (ع) ، افراد خوبی نبوده اند ، اشاره به مسأله جعفر کذاب و مانند آن است.

جناب نان شب ،
توجه بفرمائید که ما در عالم مکان و زمان زندگی می کنیم و هر چیزی را از دریچه زمان می بینیم. در حالیکه از حیث فلسفی ، عالم ، « حقیقت » واحدی دارد که مافوق زمان است. اصولاً توجه کنید که عالم ، دارای سطوح مختلفی است که به طور عمودی قرار گرفته اند. « حقایق » موجود در عالم ، مربوط به سطوح بالای عالم هستند در حالیکه « زمان و مکان » مربوط به پائین ترین سطح عالم یعنی عالم طبیعت است. لذا حقایق ، « زمان بردار » نیستند. حال اگر یکی از حقایق ، بخواهد خودش را در عالم طبیعت نشان بدهد ،نمی تواند خودش را آنگونه که هست (به صورت کامل ) نشان بدهد بلکه ناچاراً باید خودش را در قالب زمان در آورد. زمان یعنی « حرکت تدریجی ». لذا یک حقیقت اگر از عالم بالا به عالم طبیعت تنزل کند ، به صورت یک حرکت تدریجی خودش را نشان می دهد و تدریجاً به شکل نهایی و کامل خودش در می آید. در حالیکه افرادی که به سطوح بالای عالم دسترسی دارند (عرفا و فرشتگان ... ) از همان ابتدا می دانند که این امری که دارد تدریجاً حرکت می کند ، صورت نهایی و کاملش چیست. علم خداوند نیز همینگونه است. خداوند از همان ابتدا همه چیز را در مورد آینده یک نوزاد کوچک می داند. چرا؟ چون به حقیقت وجودی آن نوزاد ، در عالم بالا احاطه دارد. به عبارت دیگر ، چون زمان ، امری است مربوط به عالم پائین ؛ لذا در عوالم بالا که زمان وجود ندارد ، همه وجود یک حقیقت ، به صورت یکجا قابل درک و مشاهده است. و نیازی به حرکت تدریجی نیست.

شواهد زیادی این امر را تأئید میکنند. مانند خبر دادن ائمه (ع) از زمان آینده و خبر دادنشان از آینده افراد ، و اینکه ائمه (ع) همه علوم گذشته و علوم آینده را می دانستند. مثلاً در خبر است که ابن ملجم مرادی ملعون ، یک روز برای گرفتن سهمش از بیت المال ، مراجعه نمود. حضرت علی (ع) به او نگاه کرد و فرمود: زمانی که تو کودک بودی ، یک دایه یهودی نداشتی که هر وقت تو گریه می کردی ، به تو می گفت: ساکت شو که تو از کشنده ناقه ثمود هم بدتری؟ ابن ملجم عرض کرد بلی. (می بینید؟ حتی آن دایه یهودی هم از آینده ابن ملجم مطلع بوده در حالیکه آن ملعون هنوز هیچ کاری نکرده بود و هنوز اتفاقات خوارج و اینها حتی بستر سازی هم نشده بود).
مثال دیگرش این فرمایش حضرت رسول (ص) که فرمود: کنت نبیاً و اآدم بین الماء و الطین: یعنی زمانی که هنوز حضرت آدم ابوالبشر خلق نشده بود ، من پیامبر بودم. در حالیکه شاید بیش از هزار سال بعد حضرت رسول (ص) به دنیا آمدند و در سن چهل سالگی به پیامبری رسیدند. اما « حقیقت » پیامبری ایشان ، در عالم بالا از همان ابتدا به صورت کامل وجود داشت. گرچه این حقیقت در عالم طبیعت ، با سیر تدریجی ( تولد پدران آن حضرت ، یکی بعد از دیگری ، تا زمان تولد خود حضرت و بعد بزرگ شدن ایشان و ... ) روی داد.

حقیقت وجودی آقایمان حضرت علی اصغر (ع) در عالم بالا ، یک حقیقت ارجمند و بسیار شامخ است. گر چه لشکریان یزید علیهم اللعنة ، نگذاشتند این حقیقت شامخ که مراحل ابتدایی حرکت تدریجی خود در عالم طبیعت را شروع کرده بود ، ادامه بدهد و به طور کامل در این عالم جلوه کند.

بنابر مطالب موجود در برخی کتب ، آقایمان علی اصغر علیه السلام ، در جهان آخرت ، دستگاه سلطنت بسیار مجللی دارند و به یک اشاره آن بزرگوار ، کارهای بزرگی صورت می گیرد و امید است که گره های بزرگی از مشکلات دوستانشان را با دستان کوچک خود بگشایند... ما نبغی؟ هذه بضاعتنا ردت الینا و نمیر اهلنا و نحفظ اخانا و نزداد کیل بعیر ذلک کیل یسیر!

آفرین و درود بر یاقوت احمر عزیز
فقط تشکر میکنم و دیگر چیزی نمیگویم که این تهمت به من زده نشود که به دنبال جواب نبود و فقط میخواست شبهه افکنی کند.

نان شب;77523 نوشت:
سلام
آیا حضرت علی اصغر فرزند امام حسین (علیهما السلام) دارای مقام خاصی است؟؟
چرا؟

سلام. میشه منظورتونو از طرح این سوال بفرمایید؟ چون اگه منظورتون این باشه که حضرت علی اصغر نباید در نزد خداوند دارای مقام و منزلتی باشند که اینو ما بنده ها نمیتونیم تعیین کنیم. همونطور که نمیتونیم بگیم اون بچه های خردسالی که تو جنگهای دیگه کشته شدند در نزد خداوند دقیقا در چه جایگاهی هستند.
اگه هم منظورتون اینه که نزد ما آدما نباید مقامی داشته باشند که این هم صحیح نیست به همان دلایلی که دوستان اشاره کردند.

rahavard;78790 نوشت:
سلام. میشه منظورتونو از طرح این سوال بفرمایید؟ چون اگه منظورتون این باشه که حضرت علی اصغر نباید در نزد خداوند دارای مقام و منزلتی باشند که اینو ما بنده ها نمیتونیم تعیین کنیم. همونطور که نمیتونیم بگیم اون بچه های خردسالی که تو جنگهای دیگه کشته شدند در نزد خداوند دقیقا در چه جایگاهی هستند.
اگه هم منظورتون اینه که نزد ما آدما نباید مقامی داشته باشند که این هم صحیح نیست به همان دلایلی که دوستان اشاره کردند.

ببینید من پرسیدم آیا مقام خاصی دارد؟جوابش یا بله است یا خیر...که در هر حالت چرایی آن را پرسیده بودم..که برخورد عزیزان جالب نبود...ایم از منظور من.من با مقام ایشان در اذهان مردم کاری ندارم...آنچیز که به انسان ارزش و اعتبار میدهد مقام در نزد پروردگار است...
دوست عزیز شما اگر نظری به جز نظر دوستان دارید بیان بفرمایید و گرنه نیازی به تکرار نیست.
متشکرم

نان شب;78793 نوشت:
ببینید من پرسیدم آیا مقام خاصی دارد؟جوابش یا بله است یا خیر...که در هر حالت چرایی آن را پرسیده بودم..که برخورد عزیزان جالب نبود...ایم از منظور من.من با مقام ایشان در اذهان مردم کاری ندارم...آنچیز که به انسان ارزش و اعتبار میدهد مقام در نزد پروردگار است...
دوست عزیز شما اگر نظری به جز نظر دوستان دارید بیان بفرمایید و گرنه نیازی به تکرار نیست.
متشکرم

دوست عزیز من حرف بدی زدم؟

فرض کنیم شمای نوعی با چشمان خودت هم شاهد مقام آن حضرت در نزد پروردگار بودی وقتی اصلا چنین مقامی را برای ایشان روا ندانی حالا دانستن یا ندانستنش چه فرقی میکنه؟
در ضمن پایین آوردن شان و منزلت حضرت علی اصغر فقط به نفع مخالفین اسلامه نه ما و شما. امیدوارم این بار دیگه به خودتون برندارید.

سلام
خیر شما حرف بدی نزدید ..من هم چیزی نگفتم که شما این برداشت را بکنید.
اگر شما احساس میکنید که من شان ایشان را پایین آورده ام بفرمایید کجا؟
من در قلب خودم اطمینان دارم که در صورت رسیدن به جواب سوال هایم،خیلی بیشتر و بهتر از کسانی که ادعای آشنایی دارند ایشان را خواهم شناخت.کسانی که در دادن جواب ناتوان باشند برای من این معنا را میدهد که خود نیز در شناخت ایشان مشکل دارند..
این رو هم عرض کنم که من تا جایی که ممکن باشه پیشداوری نمیکنم...همانطور که دیده اید فقط سوال پرسیدهام ...و چیزی که در ذهن داشته ام رو نگفته ام ومنتظر جواب ماندهام.
از جناب عمار هم که آمدند ولی زود رفتند هم سپاسگزارم.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شما منظور بنده رو پرسیدید که خدمتتان عرض کردم و باز هم منظورم را به طور خلاصه در قالب چند سوال مطرح میکنم:
1-اینکه عملی اختیاری باشد یا نباشد در ارزش آن عمل موثر است یا خیر؟
2-کودکانی که در سنین پایین از دنیا میروند تکلیفشان چیست؟
3-آیا اشخاص به جز ایامی که عمر کرده اند آیا میتوانند نزد پروردگار ادعایی راجع به سال های پس از عمر خویش داشته باشند؟
4-آیا فرزند امام معصوم ع بودن ،برای خوب بودن کافیست؟
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگر عزیزی از عزیزان قصد پاسخ به سوالات بالا را داشت لطفا هر 4 تا با هم..نه به تنهایی.

اعتبارويژه حضرت علي اصغر عليه السلام به چند چيز بر مي گردد
1.فرمايش قران که مي فرمايد: قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی
پس يکي از دلايل مقام حضرت علي اصغر عليه السلام اين است که ازفرزندان رسول اکرم صلي الله عليه وآله وسلم است که اين به اراده نياز ندارد،اشکالي که شما درجواب دوست عزيزمان درباره اولاد نااهل ائمه واردکرديدنيز اينجا به علت کمي سن حضرت علي اصغر عليه السلام واردنيست
2.هرکودکي بميردپيش خداوند جايگاهي پيدا مي کندومي تواند پدر ومادر خود راشفيع قراردهد،چون حق زندگي از او گرفته شده خداوندازآن بهتر رابه کودک مي دهد،پيامبراسلام صلي الله عليه وآله وسلم موقعي که براي تسلاي دل پدري که داغ فرزند خردسال ديده بودو ناراحتي بيش از حد مي کرد،فرمودند:آيا تو شادمان نمى گردى ، آن گاه كه فرزندت را در قيامت جلوى خود ببينى و به او بگويند: داخل بهشت برو.
فرزندت بگويد: پروردگارا! من پدر و مادرم را مى خواهم و آن قدر به محضر ربوبى حقّ التماس كند تا آن كه خداوند شفاعت فرزند كوچك و بى گناه را در حقّ پدر و مادر مى پذيرد و با يكديگر وارد بهشت مى شويد؟!

مستدرك الوسائل : ج 2، ص 393، ح 20
و ديگر احاديث دنباله اش .

يک کودک عادي که اينقدر مقام داشته باشد فرزند پيامبرخدا که قرآن درمورد ايشان سفارش محبت کرده قطعا بيشترين جايگاه راپيش خداوند داراخواهد بود آنکه اگر خداوند به آن فرزند درعوض حق زندگي که ازاوگرفته شده بود آن مقام رابه او داده بود دراينجا به خاطر حق اولياي الهي شدن که از علي اصغر امام حسين عليه السلام گرفته شد، مقامي در خور شان ايشان خداوند به ايشان عطاخواهد کرد
پس مقام ايشان درمقابل کار ارادي ايشان نيست که اشکال شما واردباشد بلکه درمقابل آن چيزي است که از دست داده است (وآن اوليا الهي شدن مثل حضرت عباس است )که ازحضرت علي اصغر عليه السلام گرفتند وخداوند بهتر از آن رابه ايشان عطا کردند

زیتون;79228 نوشت:
ببخشید این سایت برای این سوالهاست!
پس کجا باید سوالاتمونو ب‍رسیم؟
تازه من می خواستم درباره خود امام زمان ب‍پرسم
شانس آوردم نپرسیدم!

دوست عزیز ظاهرا شما متوجه حرف من نشدید. ایشان اصرار دارن که حضرت علی اصغر چون کار ارادی انجام نداده پس شایستگی چنان مقامی را هم ندارد.

من هم در پاسخشون گفتم:

فرض کنیم شمای نوعی (یعنی همون شبهه افکن اصلی) با چشمان خودت هم شاهد مقام آن حضرت در نزد پروردگار بودی وقتی اصلا چنین مقامی را برای ایشان روا ندانی حالا دانستن یا ندانستنش چه فرقی میکنه؟

خوب است اینجا آیه شریفه را هم یاداوری کنیم که خداوند در مورد اینگونه افراد میفرماید:

أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ

آیا حسادت میکنند به آن مردمیکه خداوند چیزی (مساله ولایت) از روی فضل و رحمتش به آنها عطا کرده است؟
‌ اتفاقا تفسیر این آیه برمیگرده به پیامبر اسلام و خاندان ایشان

از این آیه این را هم میتوان دریافت که مقامات معنویی را خداوند به هر کسی که لایقش باشه ارزانی میفرماید. فرقی هم نمیکند در چه سنی باشند. از طرفی هم نباید این مساله را هم نادیده گرفت که از بایت همین مقام بالای حضرت علی اصغر هست که خیلیها به خیلی مقامات یا خواسته هاشون رسیدند پس نباید در وجودش شکی کرد.

اما حرف من این بود که هر کسی که شبهه ای را مطرح میکنه قصدش رسیدن به پاسخ نیست.
اون شبهه افکنهای اصلی که از روی عناد این شبهات را در اذهان میاندازن هر چند هم که بهشون پاسخ داده بشه و پیش خودشون هم اعتراف کنن باز هم همچنان بر مخالفتهای خود پافشاری میکنن. البته بازم میگم منظور من کاربر (نان شب ) نبود. ایشان ظاهرا هنوز به پاسخشون نرسیدن.

rahavard;79442 نوشت:
دوست عزیز ظاهرا شما متوجه حرف من نشدید. ایشان اصرار دارن که حضرت علی اصغر چون کار ارادی انجام نداده پس شایستگی چنان مقامی را هم ندارد.
من هم در پاسخشون گفتم:
فرض کنیم شمای نوعی (یعنی همون شبهه افکن اصلی) با چشمان خودت هم شاهد مقام آن حضرت در نزد پروردگار بودی وقتی اصلا چنین مقامی را برای ایشان روا ندانی حالا دانستن یا ندانستنش چه فرقی میکنه؟
خوب است اینجا آیه شریفه را هم یاداوری کنیم که خداوند در مورد اینگونه افراد میفرماید:
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
آیا حسادت میکنند به آن مردمیکه خداوند چیزی (مساله ولایت) از روی فضل و رحمتش به آنها عطا کرده است؟
اتفاقا تفسیر این آیه برمیگرده به پیامبر اسلام و خاندان ایشان
از این آیه این را هم میتوان دریافت که مقامات معنویی را خداوند به هر کسی که لایقش باشه ارزانی میفرماید. فرقی هم نمیکند در چه سنی باشند. از طرفی هم نباید این مساله را هم نادیده گرفت که از بایت همین مقام بالای حضرت علی اصغر هست که خیلیها به خیلی مقامات یا خواسته هاشون رسیدند پس نباید در وجودش شکی کرد.
اما حرف من این بود که هر کسی که شبهه ای را مطرح میکنه قصدش رسیدن به پاسخ نیست.
اون شبهه افکنهای اصلی که از روی عناد این شبهات را در اذهان میاندازن هر چند هم که بهشون پاسخ داده بشه و پیش خودشون هم اعتراف کنن باز هم همچنان بر مخالفتهای خود پافشاری میکنن. البته بازم میگم منظور من کاربر (نان شب ) نبود. ایشان ظاهرا هنوز به پاسخشون نرسیدن.

سلام
ببینید مثل اینکه شما هرچه که دوست دارید میگید...اولا اون شمای نوعی وجود خارجی نداره...یعنی این سوال رو من از کسی نشنیده ام که بخوام دنبال جوابش باشم...پس این حرف شما که این معنی رو میده که بنده این سوال رو از جایی آوردم تهمتی بیش نیست.
خودتان تا حالا به این جمله تان فکر کردید: فرض کنیم شمای نوعی (یعنی همون شبهه افکن اصلی) با چشمان خودت هم شاهد مقام آن حضرت در نزد پروردگار بودی وقتی اصلا چنین مقامی را برای ایشان روا ندانی حالا دانستن یا ندانستنش چه فرقی میکنه؟
یعنی چی؟؟بحث الان روی این قضیه است که آیا ایشان این مقام را دارند یا خیر؟؟مگر شما ایشان را نزد خدا دیده اید؟شما اگر میتوانی ثابت کن ایشان این مقام را دارند تا بنده بپذیرم.
کوته فکری افرادی همچون شمای نوعی زمانی معلوم میشود که که همچین سوالی را با حسادت و امثال آن قاطی میکنند ..وقتی حیران و سردرگم در پاسخ دادنند سعی در حمله به شخصی میکنند که سوال را پرسیده است!!
اینکه خداوند از فضلش به کسی چیزی عطا کند حتما دلیل دارد..و سوال بنده دلیل آن را میخواهد...
به جای تهمت زدن کمی تدبر کنید...

rahavard;78790 نوشت:
سلام. میشه منظورتونو از طرح این سوال بفرمایید؟ چون اگه منظورتون این باشه که حضرت علی اصغر نباید در نزد خداوند دارای مقام و منزلتی باشند که اینو ما بنده ها نمیتونیم تعیین کنیم. همونطور که نمیتونیم بگیم اون بچه های خردسالی که تو جنگهای دیگه کشته شدند در نزد خداوند دقیقا در چه جایگاهی هستند.
اگه هم منظورتون اینه که نزد ما آدما نباید مقامی داشته باشند که این هم صحیح نیست به همان دلایلی که دوستان اشاره کردند.

سلام
یه باره دیگه به این پستتون برمیگردم.
اولش پرسیدید منظورتون چی بود که بارهای بار عرض کرده ام.
گفتید اگه منظورتون اینه که ایشان نباید این مقام را داشته باشند ما نمیتوانیم تعیین کنیم...بعد در پست های بعدی خود شما آمدید و میگویید ایشان این مقام را دارند..چطور؟
در ادامه به جای جواب فرمودید به همان دلایلی که دوستان گفته اند...برادر من تایید نظرات دیگران دردی را دوا نمیکند...
حالا شما خودتان قضاوت کنید که کجای این پست شما به پاسخ سوال من مربوط میشد؟

rahavard;78914 نوشت:
دوست عزیز من حرف بدی زدم؟

فرض کنیم شمای نوعی با چشمان خودت هم شاهد مقام آن حضرت در نزد پروردگار بودی وقتی اصلا چنین مقامی را برای ایشان روا ندانی حالا دانستن یا ندانستنش چه فرقی میکنه؟
در ضمن پایین آوردن شان و منزلت حضرت علی اصغر فقط به نفع مخالفین اسلامه نه ما و شما. امیدوارم این بار دیگه به خودتون برندارید.


آیا این پاک کردن صورت مساله نیست...؟
اینکه بپرسید دانستن پاسخ سوالتان چه سودی به حالتان دارد به جای پاسخ دادن.
ببینید من این مقام را نمیتوانم بپذیرم و اینجا امدم که بحث کنیم تا نهایتا به جواب برسیم...اینکه من الان نظرم با نظر اساتید فرق میکند نه مانع گفت و گو است و نه مانع اینکه من در آینده ی بحث نظرم ثابت بماند.
شما میگویید من شان حضرت علی اصغر را پایین آورده ام...راستش نمیدانم چظور چنین نتیجه گیری کرده اید..بماند.
عزیزم ما که دنبال بالا بردن بدون دلیل و یا پایین آوردن شان افراد نیستیم...بحث استدلالی بشود و ما بفهمیم ایشان دارای مقامات والایی نزد حضرت حقند بهتر است یا اینکه از روی احساسات سخن گوییم/از طرفی اگر کسی مقامی ندارد چرا گوییم دارد وقتی برایمان اثبات نشده است؟؟

rahavard;79442 نوشت:

فرض کنیم شمای نوعی (یعنی همون شبهه افکن اصلی) با چشمان خودت هم شاهد مقام آن حضرت در نزد پروردگار بودی وقتی اصلا چنین مقامی را برای ایشان روا ندانی حالا دانستن یا ندانستنش چه فرقی میکنه؟


این را هم عرض کردم که شبهه افکن اصلی در کار نیست...
شما جواب سوال را نمیدهید و سوالی هم مطرح میکنید؟!!!
منفعت آن برای من ایمان واقعی است.ایمانی با دلایل عقلی که استوار باشد.
rahavard;79442 نوشت:

خوب است اینجا آیه شریفه را هم یاداوری کنیم که خداوند در مورد اینگونه افراد میفرماید:

أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ

آیا حسادت میکنند به آن مردمیکه خداوند چیزی (مساله ولایت) از روی فضل و رحمتش به آنها عطا کرده است؟


اینجا هم که ما را به حسادت متهم کردید ان هم به فرزند حسین ع...
rahavard;79442 نوشت:
‌ اتفاقا تفسیر این آیه برمیگرده به پیامبر اسلام و خاندان ایشان

از این آیه این را هم میتوان دریافت که مقامات معنویی را خداوند به هر کسی که لایقش باشه ارزانی میفرماید. فرقی هم نمیکند در چه سنی باشند. از طرفی هم نباید این مساله را هم نادیده گرفت که از بایت همین مقام بالای حضرت علی اصغر هست که خیلیها به خیلی مقامات یا خواسته هاشون رسیدند پس نباید در وجودش شکی کرد.


به چه کسی خداوند مقام و منزلت میدهد؟!!
اینکه خداوند به هر کس بخواهد مقام میدهد درست..اما کجای آن حضرت علی اصغر ع آمده؟
اون بخش قرمز را میشود بشکافید تا بیشتر متوجه شوم منظورتان چیست؟

rahavard;79442 نوشت:
اما حرف من این بود که هر کسی که شبهه ای را مطرح میکنه قصدش رسیدن به پاسخ نیست.
اون شبهه افکنهای اصلی که از روی عناد این شبهات را در اذهان میاندازن هر چند هم که بهشون پاسخ داده بشه و پیش خودشون هم اعتراف کنن باز هم همچنان بر مخالفتهای خود پافشاری میکنن. البته بازم میگم منظور من کاربر (نان شب ) نبود. ایشان ظاهرا هنوز به پاسخشون نرسیدن.

به قول شما شبهه افکن اصلی اینجا خود بنده ام.به هر حال منظورتان هم که بنده نبوده باشه ،حرفهایتان تماما به خودم برمیگره چرا که این سوال برای من پیش اومده نه فرد دیگری.


ببین دوست عزیز مساله تهمت و شبهه افکنی را قبل از اینکه من وارد بحث بشم خود شما مطرح کردی. در پست 19

نان شب;77838 نوشت:
آفرین و درود بر یاقوت احمر عزیز
فقط تشکر میکنم و دیگر چیزی نمیگویم که این تهمت به من زده نشود که به دنبال جواب نبود و فقط میخواست شبهه افکنی کند.

و من قصدم این بود که طوری صحبت کنم که چنین احساسی پیدا نکنید. البته من به شما حق میدم که در هر صورت بخوای از خودت دفاع کنی . ولی حالا که اصرار دارید که سوال خودتان هست بازم خیلی دوستانه و خیر خواهانه پاسختونو میدم

خداوند به واسطه خونهای شهدای کربلاست که اسلام را تا قیام قیامت زنده نگهداشته و ما بخواهیم یا نخواهیم حضرت علی اصغر هم یکی از ایشان هستند و این مقامیه که به ایشان داده شده.

و چه بسا دلهایی که به هیچ نحوی رام نشده اما باشنیدن مصیبتهای آن حضرت به رحم آمده و اشکی ریخته و مورد عنایت حضرت حق واقع گشته و عاقبت به خیر شده.

پس ایشان واسطه رحمت خداوند هستند.

در مورد اصرارتون به اینکه "باید مقام ایشان را ثابت کنید وگرنه ادعای بی مورد نکنید" باید بگم در روایات آمده هر کسی که پایه گذار بدعتی باشد تا قیام قیامت هر کس از او پیروی کند گناهش به پای او هم نوشته خواهد شد. حالا چرا ما باید ناخواسته از کسانی باشیم که درکمرنگ کردن مقام ایشان نقشی داشته باشیم؟ بازم میگم این مطلب را از روی خیرخواهی گفتم پس توقع ندارم دوباره همون برخوردها را ببینم.

اما در مورد جایگاه و مقام انسانها که مطرح کردید مثالی میزنم تا مساله بهتر باز بشه:

شما اجتماع انسانها را مانند یک پیکر انسان در نظر بگیر که برای رسیدن به هدفی خاص (یعنی وجود یک انسان بدون نقص) باید اعضای این پیکر دست به دست هم بدهند و هر عضوی در سر جای خودش درست عمل کنه. حال اگر یک عضو مریض بشه به کل بدن لطمه میزنه و چه بسا باعث از پا در آمدن اون بدن میشه.

در اجتماع انسانها هم ( برای رسیدن به سعادت ابدی) هر کسی عهده دار امری هست. یک نفر گوش یک نفر چشم یک نفر دست یک نفر پا و هر کس باید در جای خودش باشه و به وظیفه خودش خوب عمل کنه تا اون جامعه به سعادت برسه و از طرفی هیچ عضوی بر عضو دیگر برتری نداره مگر اینکه نسبت به اعضای دیگه کارشو بهتر انجام بده.

بعنوان مثال امام چشم جامعه هست. پس طبیعیه که نسبت به سایر اعضا تمایز داشته باشه. حالا ما میتوانیم بگوییم چرا دست چشم نشد؟ چرا دستگاه گوارش گوش نشد؟ چرا به دستگاه تناسلی جایگاه مغز داده نشد؟ این اعضا اگر در جای خودشون درست عمل کنند و مریضی یا صدمه ای بهشون وارد نشده باشه هیچ کمبودی نسبت به مغز و چشم پیدا نمیکنند اما اگه آلوده به انواع مریضیها بشن به کل اجتماع لطمه وارد میشه...

پس مقام هر کسی در نزد خداوند به میزانیه که در جای خودش درست عمل کرده باشه ولی اینکه هر کس در کجا قرار داشته باشه جبره حتی مرگ جبره و خالق بعنوان آفریدگار باید در آن دخیل باشه و ما در مقامی نیستیم که براش تصمیم بگیریم. اما اگر اختیار انتخاب به خود انسان داده شد آنگاه سرنوشتش به دست خودش رقم زده میشه و در هر صورت جبر یا اختیار خداوند به احدی ظلم نمیکنه.

امیدوارم پاسختونو گرفته باشید.

سلام
متشکرم از rahavard عزیز که تاپیک را دنبال میکنند و پاسخ میگویند...
دوست عزیز متشکرم از شما ،اما با عرض معذرت باید خدمتتان عرض کنم که پاسخم را نگرفته ام..
راجع به اینکه فرمودید بدعت گذار میشوم...باید بگویم که خداوند خود میداند که چه کسی و با چه هدفی سوالی را مطرح میکند.اگر من نیتی برای ایجاد شبهه داشته باشم یقینا خودم را هم مستحق کیفر میدانم...اما از انجایی که نیتی جز کشف حقیقت نداشته ام نگران نیستم.شبهه ها را هم باید مطرح کرد و نباید از ترس اینکه شاید جوابی پیدا نشود از مطرح کردن انان چشم پوشید..ولی باید در گرفتن جواب فکری منطقی داشته باشیم و همه چیز را انکار نکنیم...که البته این زمانی ممکن میشود که منفعلانه با سوال و شبهه برخورد نشود
من تمام سعی خود را در جهت اینکه هر چه بیشتر خودم را از شبهه افکنان بی مغزی که سوال را میپرسند و بعد دیگر پیدایشان نمیشود جدا کنم، میکنم...امیدوارم که این را درک کنید و با نگاهی متفاوت پاسخ دهید..
========================================
باز هم از همه عزیزان سپاسگزاری میکنم.:Gol::Gol::Gol:
یا علی ع

سلام علیکم
سوال شما درباره جایگاه حضرت علی اصغر علیه سلام گرچه سوالی کلامی- حدیثی است نه تاریخی اما انشاء الله پاسخش را عرض می کنیم.
دقت بفرمایید که ایشان برخلاف امامزاده هایی که دچار مشکل رفتاری و یا اعتقادی شدند، بسیار انسان ارزشمندی بودند. با انکه کودک بودند اما همین کودک فردی بود که سرباز امام شد. اینکه این اختیار نداشت و کاری کرد که دیگران برایش کردند نیاز به یک دقت دارد. ببینید در داستان حضرت یوسف وقتی مورد تهمت قرار گرفت چه کسی از او بهترین دفاع را کرد؟ همان کودکی به در آغوش مادرش بود و در حالی که نوزاد بود به سخن آمد و از او دفاع کرد که یوسف بی گناه است. پس از کودکان هم علی رغم اینکه ما انتظار نداریم کارهایی بر می آید که دین خدا را پیش می برند. چرا به جای او پرنده و یا حیوانی به صدا در نیامد تا از یوسف دفاع کند؟؟؟ آیا از خداوند ساخته نبود؟ نه بلکه خداوند می خواست تا عظمت یوسف و بزرگی این کودک را همزمان به رخ بکشد.
در جای دیگر می بینیم که حضرت خضر یک کودک را سر می برد. به نظر شما دلیل این کار چه می تواندباشد؟ اگر این کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده چطور می شود که باید سر بریده شود؟ قصاص قبل از جنایت مگر داریم؟ این جا معلوم می شود که این کودک در آیند کافر می بوده پس بنابر این علم حضرت خضر عمل می کند و کودک را می کشد. این نشان می دهد که کودکان نیز باید پاسخگوی رفتارشان باشند و کودکانی که می میرند درواقع مورد سوال و جوابند. پس رفتارهای آنها و یا رفتاری که با آنها می شود، در واقع برایند آینده آنان است و رفتار پیشوایان دینی با ایشان می تواند به خوبی آینده ایشان را به ما نشان بدهد. اینکه علی اصغر (همان عبدالله رضیع) در نوزادی کشته می شود نشان می دهد که اگر او بزرگسال هم بود، خودش در کربلا حضور پیدا می کرد و کشته می شود. بنابر همان سنت الاهی که عرض شد.
از سوی دیگر احترامی که امام حسین به این کودک می گذارد جایگاه او را نشان می دهد. امام حسین خون عبدالله بن حسن را که کودک سال بود در آغوش امام کشته شد را به آسمان نپاشید، مگر هر دو شهید راه خدا نبودند؟ اما درباره علی اصغر این رفتار را انجام داد که نشان از ویژگی این کودک است. همینطور امام سجاد آن گونه که پیگیر قاتل علی اصغر بود به دنبال قاتل عبدالله و دیگر کودکانی که در کربلا کشته شدند نبود. این هم نشان می دهد که علی اصغر یک امتیاز خاص داشت.
درباره رسول الله گفته شده است که وقتی کودک بود، بسیار مورد احترام بود، و حتی دشمنانش نیز می دانستند که او پیامبر خواهد شد و به وی احترام می کردند. این احترام ها در کودکی جایگاه او را در بزرگسالی نشان می داد. علی اصغر نیز احترامی که پدرش با پاشیدن خونش به آسمان به عنوان یک نشانه از یاران امام حسین، به وی گذاشت، عظمتش را نشان داد.

سلام و عرض ادب

من تقریبا بیشتر مطالب دوستان را مطالعه کردم و این به نظرم اومد :

جواب این سوال در واقع از دو مطلب شکل گرفته :

1. آیا کودکان هم میتوانند دارای مقامات والا باشند؟
2. چگونه بدانیم که کودکی دارای مقامی والا هست یا؟

حقیقت انسانی به روح اوست و امکان رشد و تعالی متناسب با شرایطی که در آن قرار میگیرد برای او وجود دارد. مانند حضرت عیسی که قران به آن اشاره کرده است. (البته تحلیل اینکه چگونه چنین امکان رشد و تعالی برای یک کودک فراهم میشود بحث دیگری است) به گواهی آیات شریفه قران میدانیم که یک کودک هم میتواند دارای مقامی خاص و ویژه باشد.

و از طرفی چون علم ما انسانها محدود است خصوصا در مورد اینده کودکی از جنس انسان که دارای قدرت اختیار است و ممکن است در اینده هر مسیری را طی کند؛ بنابر تنها از طریق علمی که به اینده راه دارد میتوان مصادیق را شناسایی کرد.
در مورد حضرت علی اصغر نیز ما به گواهی شواهد و قرائن میتوانیم به چنین علمی دست پیدا کنیم. مانند برخی تعابیری که در فرمایشات معصومین بیان شده است.

موضوع قفل شده است