زود رنجی

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زود رنجی

سلام.یکم زودرنجم.نه خوبی های کسی یادم میره نه بدی هاشو ولی بعضی وقتا میشه که بخاطر بدی کسی خوبیهاشم فراموش می کنم.اگه کسی از روی قصد مثلا بهم متلک بندازه هرگز فراموش نمیکنم.اگه کسی بهم بدی کرد هرچند معذرت خواهی کنه باز ناخوداگاه یادمه.دیپرس شدم کمکم کنین

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

Kooh;519579 نوشت:
سلام.یکم زودرنجم.نه خوبی های کسی یادم میره نه بدی هاشو ولی بعضی وقتا میشه که بخاطر بدی کسی خوبیهاشم فراموش می کنم.اگه کسی از روی قصد مثلا بهم متلک بندازه هرگز فراموش نمیکنم.اگه کسی بهم بدی کرد هرچند معذرت خواهی کنه باز ناخوداگاه یادمه.دیپرس شدم کمکم کنین

بسمه تعالی
با تقدیم سلام و تحیت و نیز عرض خوش آمد خدمت شما کوه عزیز
زودرنجی به نحوی به سطح توقعات بالا از خود و دیگران و فاجعه سازی از رخدادها برمی گردد. به این معنا که نه اشتباه خود را برمی تابیم و نه دیگران را...
بر این مبنا لازم است که بپذیریم هم ما انسان هستیم و هم افراد پیرامون! انسان یعنی موجودی که همواره نقص و کاستی را همراه خود دارد. باید پذیرفت که گل بی خار خداست ونه بنده خدا!
لازم است بپذیرید همانگونه که شما مانند دیگران فکر و رفتار نمی کنید دیگران نیز قرار نیست مانند شما فکر یا رفتار کنند. پس همیشه باید تفاوتهای فردی را به رسمیت شناخت!
ما صاحب اختیار رفتار دیگران نیستیم بلکه مسوول افکار و احساسات خویش هستیم.
با توجه به این مطالب پیشنهاد می شود؛

_ از خود و دیگران توقع اشتباه نکردن را نداشته باشید
_ خود را مسئول اشتباه دیگران ندانید، اگر فردی به شما توهین کرد، توهین وی را متوجه شخصیت خود ندانید، بلکه این اشتباهی است که او مرتکب شده است
_ ذهن خود را معطوف به نقاط مثبت و برجسته افراد نمایید
_ در صورت امکان اشتباه دیگران را با جملاتی نظیر؛ " شاید حواسش نبود..."، " احتمالا از قضیه خبر ندارد..." ، " از این رفتار قصدی نداشت"، " این رفتار در مقابل خوبیهای او کم است.." توجیه کنید.
_ از سرکوب احساساتتان خودداری کنید. بنابراین در صورتی که فردی به ناحق شما را آزرده کرد لازم است این حق را برای خود قائل شوید و ناراحتی خود را به وی ابراز نمایید تا ذهن شما بعدا با این مسئله درگیر نشود.

در پناه خدای متعال موفق باشید

Kooh;519579 نوشت:
سلام.یکم زودرنجم.نه خوبی های کسی یادم میره نه بدی هاشو ولی بعضی وقتا میشه که بخاطر بدی کسی خوبیهاشم فراموش می کنم.اگه کسی از روی قصد مثلا بهم متلک بندازه هرگز فراموش نمیکنم.اگه کسی بهم بدی کرد هرچند معذرت خواهی کنه باز ناخوداگاه یادمه.دیپرس شدم کمکم کنین


سلام علیکم
...

همچنین خواندن کتاب قلب سلیم شهید بزرگوار آیة الله دستغیب دعوای درد زودرنجی است. حتما بخوانید

در مورد حمل به صحت هم احادیث زیر خیلی کمک می‌کند:

۱. حمل بر صحت به مثابه اصلي عام
امام صادق عليه السلام از حضرت اميرمؤمنان عليه السلام نقل مي‌‌کند که فرمود:
ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَي أَحْسَنِهِ حَتَّي يَأْتِيَك مَا يَغْلِبُك مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيك سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلاً؛۱
کار برادرت را به نيکوترين حال حمل کن تا آن چه نظرت را از آن دگرگون کند به تو برسد و به سخني که از برادرت برون آمده است و برايش محملي نيک داري، گمان بد مبر.

۲. نهي از بدگماني به ديگران
احاديث متعددي مسلمانان را از بدگماني و گمانه‌زني ناصواب در باب ديگران منع کرده و خوش‌بيني را نشانه ايمان معرفي مي‌‌کنند؛ براي مثال، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله از بدگماني پرهيز داده مي‌‌گويد:
اياكمْ وَ الظَّنَّ فَإِنَّهُ أَكذَبُ الْحَدِيثِ؛۲
از گمان بپرهيزيد که دروغ‌ترين سخن است.
در روايت ديگري ايشان بدترين مردمان را کساني مي‌‌داند که به ديگران بدبين هستند و بدتر از آنان کساني که براي اثبات درستي بدبيني خويش دست به تجسس مي‌‌زنند.۳ گاه اين توصيه تا جايي پيش مي‌‌رود که امام حسن عسکري عليه السلام حتي به خوش‌بيني به سنگ‌ها فرا مي‌‌خواند

1.. الکافي، ج۴، ص۹۴؛ نيز، ر.ک: الاختصاص، ج۱۲، ص۲۲۶.
2.. مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۴۷.
3.. همان.


و مي‌‌فرمايد:
احْسِنْ ظَنَّك وَ لَوْ بِحَجَرٍ يَطْرَحُ اللَّهُ فِيهِ سِرَّهُ فَتََنَاوَل نَصِيبَك مِنْهُ؛۱
گمانت را حتي به سنگي که خداوند رازش را در آن مي‌‌نهد نيکو کن، پس بهره‌ات را از آن بر‌گير.


۳. ناديده گرفتن شواهد خلاف

در برخي از روايات بر اين نکته تأکيد شده است که حتي وجود شواهد خلاف نيز نبايد اصل حمل بر صحت را مخدوش کند؛ براي مثال، در جايي که از کسي رفتاري ناخوش به ما گزارش شده است و خودش منکر آن است، از ما خواسته شده است تا چشم و گوش خويش را تکذيب کنيم و سخن او را مقدم بداريم، هرچند پنجاه تن بر ضد او گزارش داده باشند:
كذِّبْ سَمْعَك وَ بَصَرَك عَنْ أَخِيك فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَك خَمْسُونَ قَسَامَهً وَ قَالَ لَك قَوْلاً فَصَدِّقْهُ وَ كذِّبْهُم؛۲
گوش و چشمت را نسبت به بردارت تکذيب کن. پس اگر پنجاه سوگندخور نزدت شهادتي دادند و او سخني گفت، او را تصديق نما و آنان را تکذيب کن.


۴. توجيه رفتار ديگران

در برخي احاديث توصيه شده است که اگر رفتاري ناپسند از کسي مشاهده کرديم، نه تنها از بدبيني نسبت به او بپرهيزيم. افزون بر آن، لازم است بکوشيم توجيهي پذيرفتني براي آن رفتار به دست دهيم؛ براي مثال، از امير مؤمنان نقل شده است که فرمود:
اطْلُبْ لِأَخِيك عُذْراً فَإِنْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذْراً فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْراً؛ ۳
براي برادرت عذري بجوي، پس اگر عذري برايش نيافتي، عذري برايش دست و پا کن.
در اين حديث، تعبير «التمس له عذراً» به کار رفته است که درست معادل عذرتراشي است. ۴



۵. ستايش دارندگان اين صفت

در حديث معروفي از امام علي - که کليني آن را به امام حسن عليه السلام نسبت مي‌‌دهد۵ - حضرت يکي از ياران خود را به نيکي مي‌‌ستايد و اوصاف برجسته او را بر مي‌‌شمارد؛ از جمله آن که:
وَ كانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَي مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّي يَسْمَعَ اعْتِذَارَه؛۱

کسي را در باب آن چه که مي‌‌شد برايش عذري يافت، نکوهش نمي‌کرد تا آن که عذرش را بشنود.

1.. عوالي اللآلي، ج۱، ۲۵؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۹۷؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۴۶-۱۴۷.
2.. الکافي، ج۱۵، ص۳۵۵ [چاپ دار صعب، بيروت، ج۸، ص۱۴۷].
3.الخصال، ج۲، ص۶۲۲.اين حديث از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله نيز نقل شده است (بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۹۷).
4.«التمس له عذراً: اوجده له» (المنجد في اللغه العربيه المعاصرة، ص۱۳۰۰).
5.. الکافي، ج۳، ص۶۶۰ [چاپ دار صعب، بيروت، ج۲، ۲۳۸]، با اندک تفاوتي در عبارات.


[/HR]

منبع:
http://lib.qhu.ac.ir/n2019-e25530.html

سلام علیکم

Kooh;519579 نوشت:
سلام.یکم زودرنجم.نه خوبی های کسی یادم میره نه بدی هاشو ولی بعضی وقتا میشه که بخاطر بدی کسی خوبیهاشم فراموش می کنم.اگه کسی از روی قصد مثلا بهم متلک بندازه هرگز فراموش نمیکنم.اگه کسی بهم بدی کرد هرچند معذرت خواهی کنه باز ناخوداگاه یادمه.دیپرس شدم کمکم کنین

کارشناس محترم و دوستان گرامی که حق مطلب را ادا کردند..فقط یه مورد هم اشاره کنم:
فرق یه فنجان آب و یک دریا در چیست؟
وقتی یک سنگ ریزه داخل فنجان بیندازیم همه جای اون متلاطم میشه ولی یک سخره هم داخل دریا بیفته فقط بخش کوچکی را تکانی خفیف میده و زود از بین میره.
میدونم که منظورم را گرفتید ولی قبل از توضیح یه داستان هم عرض کنم:
داستان خوش خلقی و سعه صدر و صبر پیامبر اکرم را در مورد ان شخص دشمنی که هر روز در مسیر گذر نبی اکرم بی احترامی می کرده و حتی زباله بر سر نبی اکرم میریخته و .......را شنیده اید
همیشه برام سوال بود که چگونه یک انسان اینقدر میتواند خودش را کنترل کند؟! اگر من بودم منفجر میشدم....
استاد رائفی پور در یکی از سخنرانیهایش خیلی جالب این موضع را توضیح دادند که خیلی برام قابل فهم بود:
فرض کنیم شما یک پسر بچه 4 ساله هستید و در همسایگی شما هم یک پسر بچه 4 ساله زندگی میکنه ولی ایشان کلا مشکل داره و هر وقت که شما را می بینه شروع میکنه به اذیت و دعوا کردن و طبیعی هستش که شما هم با اون بچه گلاویز بشید یا هر چی میگه شما هم جوابشو بدید.(البته ممکنه حالت استثنا هم وجود داشته باشه ولی من حالت عمومی را عرض می کنم )
حالا فرض کنید شما مدرسه رفتید و 8-9 سالتون شده و در همسایگی شما باز یه بچه 4 ساله هستش با همون خصوصیات,هر بار که شما را می بینه حمله میکنه به طرفتون یا میخواد ناسزا بگه, شما دیگه سعی می کنید جلوش آفتابی نشید و از یک مسیر دیگه عبور کنید.
حالا فرض کنید شما 18 سالتون شده و در همسایگیتون باز یه بچه 4 ساله با همون خصوصیات باشه, هر وقت که دارید رد میشید با اینکه می بینید داره میاد به طرفتون احتمالا از قبل یه شکلات تو جیب دارید و وقتی نزدیکتون میشه در برابر بی احترامیهاش بغلش می کنید و ضمن اینکه شکلات را بهش میدید سعی می کنید دوستانه راهنمائیش کنید و به روش مناسبی ادبش کنید ولی قدر مسلم مثل سابق که 4 ساله بودید , ناراحت نمیشید.
و حتی اگه 2-3 روز هم از اونجا رد بشید و خبری از اون بچه نباشه پیگیرش میشید که فلانی کجاست و یا حتی اگر مثلا پدرشو ببینید میگید , یه بچه شیطون داشتید که با من رفیق بود و دیگه نیست و اگر پدره بگه مثلا مریض شده قطعا شما با یک اسباب بازی به دیدنش میرید تا تیر خلاصی رو بهش بزنید و اون بچه را تا ابد مرید خودتون بکنید!
داستان دل ما و آدما و قلب نبی اکرم و دشمنان و ....از همین نوع هستش.
خلاصه کلام اینکه اگر ما نمیتونیم سنگریزه یا سخره را بزرگ و کوچیک کنیم و فقط اختیار دلمون دست خودمونه باید دلمون رو به جای اینکه اندازه یه فنجون کنیم باید اونو اندازه یه دریا کنیم.
در واقع تفاوت بین انسان کوچک و انسان بزرگ به همینه یعنی قدر و منزلت هر کسی به اندازه دلشه وگرنه نه به سنه نه به پول و مقامه و ...
حالا اینکه چطوری دریا دل بشیم رو باید از اهلش پرسید ولی خیلی کلی بخوام عرض کنم باید خدائی بشیم تا دیگه از نسیم یا طوفان , تعریف و تمجید یا حتی بی احترامی از طرف دیگران بالا و پائین نشیم.
1- مثلا شما به خاطر رضای خدا با دیگران صله رحم میکنی و یا حتی کادو هم میدی...ولی طرف نه درست تشکر میکنه و نه درست تلافی....خوب شما اگر قلبا با خدا معامله کرده باشی ,شاید به جای ناراحتی حتی خوشحال هم بشه.و یا اگر به این حدیث که صله رحم رزق و روزی و عمر انسان را زیاد میکنه ایمان قلبی داشته باشی پیش خودت میگی ما که سهم خودمونو بردیم (هم رزق و روزی شما زیاد میشه و هم عمرتون) حالا فلانی خودشو از این مواهب الهی محروم کرده به خودش مربوطه!
2- شما به خاطر سفارش دین و تبعیت از سیره نبی اکرم همیشه سعی می کنید در جمع دوستان که ظاهر میشد, اول سلام کنید ولی یه بار که حواستون نیست یا فلانی رو ندید, آنها هم سلام نکردند و منتظر سلام شما هستند.اینجا هم اگر قلبا به خدا و سیره نبی اکرم ایمان داشته باشید ضمن اینکه از بالاتر بودن ایمان خود نسبت به آنها خوشحال میشید ممکنه از ثواب بیشتری هم که بابت اول سلام کردن نصیب شما میشه خوشحال باشید.
3- شما به ملاقات بیماری رفته اید که براتون زحمت داشته و آبمیوه هم بردیدو.....ولی وقتی شما بیمار بودید,حتی یک تلفن هم به شما نکردند!:Ghamgin:
اینجا حدیثی داریم که نبی اکرم فرمودند هر کس به ملاقات بیماری برود انگار به عیادت خدا رفته است!
خوب کسی که به این احادیث ایمان قلبی و عملی داشته باشد ضمن اینکه چون اقیانوس یا مثل کوه (چه جالب اسم شما هم کوهه:Cheshmak:) محکمه و از اشکالات دیگران ناراحت نمیشه و در واقع انسان بزرگی شده!
امیدوارم مفید بوده باشه عرایضم:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم

اميدوار;521909 نوشت:
فاجعه سازی

سلام و عرض ادب

و کسب اجازه از استاد امیدوار

در کنار توضیحات استاد و بزرگواران ، بنده بعنوان کمکی عارضم به حضورتون که ، فاجعه سازی یک اصطلاح مهمه روانشناختیه ، که در اصل یک انحراف شناختی یا افکار هست !

آدم بنا به دلایلی که ممکنه خاطرات بد باشن یا نوع تربیت یا نوع تلقی وی از مسائل باشن ممکنه دچار این انحرافات فکری بشه ، همونطور که استاد فرمودند فاجعه سازی یعنی بشدت

بد جلوه دادن یک موضوع !

یک اتفاق =طرز تفکر (از جمله فاجعه سازی) = زودرنجی

یا حتی ذهن خوانی که بازم یه خطای شناختی یا فکری دیگه هست که منجر به زود رنجی یا افسردگی یا اضطراب میشه ، مثل فکر می کنید طرف اینجور برخورد کرد با من حتما درموردم فکر بدی

میکنه!

مهمترین کار واسه تغییر رفتارتون تغییر افکارتون هست یعنی:

اتفاق= افکار متعادل = رفتار متعادل

ممکنه بگیید من نمیتونم افکارم رو تغییر بدم ؟! در جواب باید گفت که تغییر افکار نیاز به تمرین و تکرار داره !

یه نمونه از کارایی که میتونید انجام بدید در مرحله اول مزایا و مضرات افکاری که زمان ناراحتی از شخص موردنظرتون به ذهنتون میرسه بنویسید.

مرحله دوم شواهد دال بر صحت همین افکار رو بررسی کنید هم از دیدگاه خودتون و هم افراد دیگه.

تمرین رفتاری که میتونید انجام بدید اینه که عمدا خودتون رو تو همچین موقعیتی های ناراحتی قرار بدید و با افکار خودتون بازی کنید...و تمرین عادی رفتار کردن رو داشته باشید.

سئوالی بود در خدمتم:Gol:

Kooh;519579 نوشت:
سلام.یکم زودرنجم.نه خوبی های کسی یادم میره نه بدی هاشو ولی بعضی وقتا میشه که بخاطر بدی کسی خوبیهاشم فراموش می کنم.اگه کسی از روی قصد مثلا بهم متلک بندازه هرگز فراموش نمیکنم.اگه کسی بهم بدی کرد هرچند معذرت خواهی کنه باز ناخوداگاه یادمه.دیپرس شدم کمکم کنین

با سلام
******
یه مثال بزنم بهتر بفهمین
باید شبیه رم کامپیوتر باشی ...یعنی هر لحظه در حال انفعال باشید نه سکون!

[=verdana]سلام....
جدی می گم واقعا حافظه تون خوبه...:ok::Kaf:
سعی کنین بی خیال باشین کسی که متلک میندازه سکوت و سردی براش از هر جوابی بدتره ....:Nishkhand:
اونی که خوبی می کنه هم خوبی شو دو برابر جواب بدین ....:khandeh!:
به همین راحتی
....:Nishkhand:

Kooh;519579 نوشت:
سلام.یکم زودرنجم.نه خوبی های کسی یادم میره نه بدی هاشو ولی بعضی وقتا میشه که بخاطر بدی کسی خوبیهاشم فراموش می کنم.اگه کسی از روی قصد مثلا بهم متلک بندازه هرگز فراموش نمیکنم.اگه کسی بهم بدی کرد هرچند معذرت خواهی کنه باز ناخوداگاه یادمه.دیپرس شدم کمکم کنین

سلام جناب کوه:Gol:
تقریباً 3 ماه پیش این تاپیک رو زدید اگر اشکال نداره یک فیدبکی به تاپیک بدبد که آیا ایجاد این تاپیک و نقطه نظرات اساتید و دوستان آیا تاثیری بر مشکل زودرنجی شما داشت؟
دوستان دیگر هم که از این دست تاپیکها ایجاد می کنند به نظرم بهتره که بعد از یک مدت یک انعکاس از روند مشکلشون به تاپیکها بدهند تا اثر این اوقاتی که بچه ها در اینگونه تاپیکها صرف میکنن معلوم بشه که مفید بوده یا نه!

سلام. ب نظر من فکر کنم یکی از راه های درمانش اینه ک آدم ب عیوب خودش یه نگاه بندازه وقتی دوست داره یکی راحت از خطایی ک کردیم بگذره پس طبیعتا باید با بقیه همین رفتار رو داشته باشیم تا بقیه هم با ما این رفتار رو داشته باشن و حتی میتونیم با خدا هم معامله کنیم ک حتما جواب اش زودتر بهمون میرسه ... موفق باشین

مردم و نظراتشون رو زیاد مهم تلقی نکنید همه چی درست میشه. به هدف های مهم زندگیتون فکر کنید!

جزیره مجنون;564521 نوشت:
سلام. ب نظر من فکر کنم یکی از راه های درمانش اینه ک آدم ب عیوب خودش یه نگاه بندازه وقتی دوست داره یکی راحت از خطایی ک کردیم بگذره پس طبیعتا باید با بقیه همین رفتار رو داشته باشیم تا بقیه هم با ما این رفتار رو داشته باشن و حتی میتونیم با خدا هم معامله کنیم ک حتما جواب اش زودتر بهمون میرسه ... موفق باشین

من حرف شما روقبول دارم ولی فک میکنم باید به خودمونم احترام بزاریم من معمولا دوستام رو زود میبخشم ولی اگه کسی به خودش این اجازه رو میده که همش شما رو اذیت کنه بهتر نیس بیخیال ارتباط باهاش باشین و یا حداقل ارتباطتون رو کم کنید و یا سرد تر برخورد کنین؟ فک نمیکنید این که همیشه ما به سادگی میبخشیم باعث پررو تر شدن مخاطب هامون میشه؟ درسته که باید به ما بخشش رو یاد میدادند ولی نباید به اونا هم ادب رو یاد بدن؟

سیر;564551 نوشت:
من حرف شما روقبول دارم ولی فک میکنم باید به خودمونم احترام بزاریم من معمولا دوستام رو زود میبخشم ولی اگه کسی به خودش این اجازه رو میده که همش شما رو اذیت کنه بهتر نیس بیخیال ارتباط باهاش باشین و یا حداقل ارتباطتون رو کم کنید و یا سرد تر برخورد کنین؟ فک نمیکنید این که همیشه ما به سادگی میبخشیم باعث پررو تر شدن مخاطب هامون میشه؟ درسته که باید به ما بخشش رو یاد میدادند ولی نباید به اونا هم ادب رو یاد بدن؟
سلام دوست گرامی.من در عرایض ام گفتم ک با خدا معامله کنید نه با بنده خدا. من وقتی مهربونی میکنم میگذرم یا هرکاری میکنم ک با خدا معامله میکنم دیگه ب برخورد طرف مقابل کاری ندارم چون یکی دیگه طرف حسابمه. شما یه نگاه ب زندگی ائمه بکنین زیاد نامردی مردم رو ب ائمه میبینین ولی هیچ وقت باعث نشده ائمه راه دیگه رو انتخاب کنن.
موضوع قفل شده است