کمک به فرد معتاد

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کمک به فرد معتاد

به نام خدا
سلام به همه ی دوستان و اساتید محترم.

دختری 19 ساله رو می شناسم که به واسطه ی خانواده ی معتادش، به دام اعتیاد افتاده. پدرش معتاد بوده و الان فوت کرده و اون در کنار مادرش و خانواده ی عموش زندگی میکنه که همه شون اعتیاد دارن و توی یه خانه ی مخروبه زندگی می کنن. به نظر شما چطوری میشه به این دختر کمک کرد تا از دام اعتیاد آزاد بشه. چون همه ی خانوادش درگیر اعتیادن،نمی شه راحت کمکش کرد که ترک کنه، مطمئنا دوباره گرفتارش می شه و از ترس اینکه به دام های دیگه از جمله تن فروشی برای تامین موادش بیافته (چون همان طور که گفتم خانواده ی فقیری داره) در مقابلش احساس مسئولیت می کنم و دلم میخواد از این منجلاب بیرونش بیارم. سنش کمه و حیفه که اینجوری از بین بره.
خیلی روی این قضیه فکر کردم. گفتم توی انجمن سوالم رو مطرح کنم شاید شما راهکارهای مفیدی داشته باشین.
از همراهی تون ممنونم.

برچسب: 


با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: امیدوار


یا زهرا(س);343902 نوشت:
به نام خدا
سلام به همه ی دوستان و اساتید محترم.

دختری 19 ساله رو می شناسم که به واسطه ی خانواده ی معتادش، به دام اعتیاد افتاده. پدرش معتاد بوده و الان فوت کرده و اون در کنار مادرش و خانواده ی عموش زندگی میکنه که همه شون اعتیاد دارن و توی یه خانه ی مخروبه زندگی می کنن. به نظر شما چطوری میشه به این دختر کمک کرد تا از دام اعتیاد آزاد بشه. چون همه ی خانوادش درگیر اعتیادن،نمی شه راحت کمکش کرد که ترک کنه، مطمئنا دوباره گرفتارش می شه و از ترس اینکه به دام های دیگه از جمله تن فروشی برای تامین موادش بیافته (چون همان طور که گفتم خانواده ی فقیری داره) در مقابلش احساس مسئولیت می کنم و دلم میخواد از این منجلاب بیرونش بیارم. سنش کمه و حیفه که اینجوری از بین بره.
خیلی روی این قضیه فکر کردم. گفتم توی انجمن سوالم رو مطرح کنم شاید شما راهکارهای مفیدی داشته باشین.
از همراهی تون ممنونم.


یا زهرا(س);343902 نوشت:

بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت.
احساس مسوليت حضرتعالي ستودني است و ناخودآگاه روايت شريف كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته را به ذهن متبادر مي‌كند. جزاي حضرتعالي با خالق خوبيها.
اما در ارتباط با موضوع مطرح شده، ضمن اظهار تاسف، مستحضريد كه گام نخست براي غلبه بر اعتياد، اراده و خواست خود شخص است چرا كه در غير اينصورت، زحمات شما يا ديگران به بار نخواهد نشست.
از اينرو براي دستيابي به چنين انگيزه‌اي لازم است شخص معتاد از يكسو بيش از پيش به زندگي اميدوار شود و از سوي ديگر تحت محدوديت قرار گيرد. به اين منظور لازم است:
الف) همواره كسي را به عنوان حامي در كنار خود ببيند.
ب) لذت زندگي در دنياي بدون مواد براي او ترسيم گردد.
ج) در اسرع وقت به پزشك و يا كمپينهاي بازپروي ارجاع داده شود.
د) از محيط آلوده به افراد معتاد، فاصله بگيرد.

با آرزوي ريشه‌كن شدن اين بلاي خانمانسوز
در پناه خداي متعال موفق باشيد

با سلام وکسب اجازه از جناب امیدوار

دوست عزیز در تکمیل عرایض جناب امیدوار، اگر بتونید مرکز مشاوره رایگان و تخصصی خوبی پیدا کنید و ایشون رو به اونجا ارجاع بدید میتونن بسیار به ایشون کمک کنه چون با توجه به شرایطشون بسیار احتیاج به امیدواری و یادگرفتن مهارت جهت دوری از گرایش به مواد داره که با مشاوره های تخصصی میتونه ان شاءالله نجات پیدا کنه.

ممکنه اگه بصورت غیر تخصصی وارد عمل بشید منجر به یاس بیشتر ایشون بشه و اونوقت بیرون اومدن از منجلاب اعتیاد خیلی سخت تر میشه.

*بسم ألله...*
سلام علیکم
[="blue"]با کسب اجازه از محضر جناب استاد "امیدوار"[/]
"یازهرا س" عزیز
[="green"]از دیدگاه طب سنتی؛[/]
به یکباره ترک کردن مواد منجر به مرگ فرد معتاد
میشود!!
برای پیشگیری از این اتفاق در کمپ هایی که[="blue"] استاد بزرگوار توصیه فرمودند [/]ابتدا سم زدایی با روشهای مختلف انجام میشه.
[="red"]مواد مخدر و دخانیات[/]،خون آدمی رو میسوزاند و خون خشک شده در بدن را [="red"]"سودا"[/] میگویند!
[spoiler]و اینکه پزشکان مصرف هرگونه مواد رو ممنوع و زمینه ساز ابتلاء به انواع سرطان میدونن به این دلیل هست که سرطان نیز از سودا بوجود میاد![/spoiler]
هر زمان [="magenta"][="darkorchid"]خواهر عزیز نوزده ساله[/][/] ما موفق به دفع خلط سودای حاکم بر بدن بشه و به [="blue"]راهکارهای ارائه شده از سوی روان درمانگرش[/] عمل کنه و [="green"]غباری که بر باورهای دینی نشسته بزداید[/] انشاءالله پاک و پیروز خواهد شد!
[="green"][spoiler]وتنها اوست شفادهنده روح،روان و جان[/spoiler][/]

اميدوار;344612 نوشت:
الف) همواره كسي را به عنوان حامي در كنار خود ببيند.
ب) لذت زندگي در دنياي بدون مواد براي او ترسيم گردد.
ج) در اسرع وقت به پزشك و يا كمپينهاي بازپروي ارجاع داده شود.
د) از محيط آلوده به افراد معتاد، فاصله بگيرد.

با سلام خدمت کارشناس محترم.
متاسفانه از بین مواردی که عنوان کردین فقط مورد سومش رو می شه عملی کرد.قبول کنین که یک فرد سالم حاضر نیست با یه دختر معتاد ازدواج کنه و ازش حمایت کنه و من کسی دیگر رو هم نمی بینم که توی این دور وزمون بخواد خودش رو درگیر یه دختر معتاد کنه و حامی اون باشه. بیشتر مردم فقط به خودشون فکر می کنن نه به خلق خدا.
اینکه لذت زندگی براش ترسیم بشه، آخه زندگی کردن حتی بدون اعتیاد در چنین خانواده ای که لذت نداره و همینا باعث ناامیدی فرد می شه که به خودش میگه وقتی ترک کردم چکار کنم؟!!!!
و اینکه از افراد معتاد فاصله بگیره، یه دختر نوزده ساله با شرایط اون کجا رو داره بره؟!!
همینا هست که من رو گیج و سردرگم کرده و گرنه معرفی و بستری کردن اون توی یک مرکز درمان که کاری نداره.
از پاسخ خوب و همراهی تون ممنونم.

[="times new roman"]سلام علیکم و رحمه الله

ظاهرا گره کوری است.
آفت اول این خانواده در این است که همه آنها مصرف کننده هستند و هرکدام محرک دیگری.
و آفت دوم مصرف مواد مخدر است در تک تک این افراد .

یعنی وابستگی به مواد مخدر در فرد توامان شده با
تاثیر محیطی (تحریک توسط دیگران)

و بقول استاد امیدوار اول نیاز است که فرد خودش تصمیم قطعی بگیرد و خودش اعلام کند که دیگر از مصرف کردن خسته شده و بدنبال راه حل باشد
و الا نه پول و نه دارو و درمان و نه هیچ چیز دیگری راه حل این مشکل نیست.
چون لذت و وهم مصرف مواد مخدر با این موضوعات از بین نمی رود.
و تنها
بعد از خواستن آنها توانستن شان به حول و قوه الهی ممکن میشود

یکی از اساتید برای چند مبتلا به اعتیاد و خواهان ترک موضوعی را تعریف کرد که برایتان نقل میکنم

ایشان فرمودند که در آسیای جنوب شرقی مردم به طب سنتی اعتقاد زیادی دارند و یکی از راه های تقویب قوه باء و قوای جنسی را در خوردن مغز میمون زنده میدانند.

بدین صورت که سر میمون زنده را در سوراخی که در میز غذا خوری تعبیه شده میگذارند و آشپز با ضربه ساطوری
کاسه سر حیوان را جدا کرده و در حالیکه چشمان حیوان باز است کسانی که دور میز نشسته اند با قاشق مغز حیوان را میخورند تا به خیالشان قوه جوانی و نیروی جنسی خود را تقویت کنند.

اما مطلب اصلی که به معتادین مربوط میشود در جای دیگری از این داستان روزمره است...[/]

[="Times New Roman"]داستان وقتی به معتادین مربوط میشود که نحوه شکار کردن میمون در آن مناطق را استاد روانشناس تشریح فرمود

1- شکارچیان سوراخ دوکی شکلی را در درخت توخالی ایجاد میکنند بشکلی که دهانه بزرگ این دوک به سمت بیرون ( پوست درخت )
و دهانه تنگ ( کمی کوچک تر از دست میمون ) بسمت داخل یعنی همان قسمت پوک درخت ایجاد میشود.

2- میوه درشتی همچون موز را داخل قسمت پوک درخت میگذارند بشکلی که از بیرون قابل مشاهده است.

3- پوست یا مقداری از موز را به پوست درخت میمالند.
و تمام

میمونها با استشمام بوی موز به سمت درخت میروند و میوه را داخل سوراخ میبینند بعد دستشان را داخل سوراخ برده و میوه را میگیرند ولی چون دهانه داخلی دوک تنگ است دست و میوه آنجا گیر میکند.

کار تمام شد . میمون ها بندرت دستشان را باز میکنند واز خیر میوه میگذرند تا شکار شکارچیان نشوند ولی اکثر قریب به اتفاقشان
به همین راحتی شکار میشوند و سر خود را از دست میدهند.

حکایت یک معتاد حکایت این میمونهاست. اگر فکری به حال خودشان نکنند و دست از مصرف بر ندارند و چشم طمع به لذت کاذب و وهم مربوط بر ندارند شکار مرگ خواهند شد.

البته این موضوع یا ویلتا است که باید بعد از لاتنقطوا گفته شود.

موفق باشید

یا زهرا(س);345037 نوشت:
با سلام خدمت کارشناس محترم.
متاسفانه از بین مواردی که عنوان کردین فقط مورد سومش رو می شه عملی کرد.قبول کنین که یک فرد سالم حاضر نیست با یه دختر معتاد ازدواج کنه و ازش حمایت کنه و من کسی دیگر رو هم نمی بینم که توی این دور وزمون بخواد خودش رو درگیر یه دختر معتاد کنه و حامی اون باشه. بیشتر مردم فقط به خودشون فکر می کنن نه به خلق خدا.
اینکه لذت زندگی براش ترسیم بشه، آخه زندگی کردن حتی بدون اعتیاد در چنین خانواده ای که لذت نداره و همینا باعث ناامیدی فرد می شه که به خودش میگه وقتی ترک کردم چکار کنم؟!!!!
و اینکه از افراد معتاد فاصله بگیره، یه دختر نوزده ساله با شرایط اون کجا رو داره بره؟!!
همینا هست که من رو گیج و سردرگم کرده و گرنه معرفی و بستری کردن اون توی یک مرکز درمان که کاری نداره.
از پاسخ خوب و همراهی تون ممنونم.

با سلام مجدد و کسب اجازه از جناب امیدوار

دوست عزیز متاسفانه چون اون محیط الوده هست و علاوه بر جسم اون خانم ، از لحاظ روانی هم اعتیاد پیدا کرده اونجا موندنش در حین ترک و پس از ترک مساوی اعتیاد دوباره هست.

البته که خیلی کم هست افرادی که به اون کمک کنه اما اون خودش میتونه به خودش کمک کنه ،( خانمی بود در خانواده الوده که برای نجات خودش به طلبگی رو اورد و اونجا از خوابگاهش برا اقامت استفاده میکرد...)

حالا برای ترک علاوه بر استفاده از مشاوره های تخصصی و دارو درمانی و...
باید مکانی رایگان برای اقامت پیدا کنه و خودش رو با فعالیتهای مختلف سرگرم کنه،
اون مکان هرجای مناسبی حالا برای تحصیل یا هر جایی که زیر نظر بهزیستی یا ...میتونه باشه ، البته با افراد منطقی و دلسوز خانواده اون فرد هم باید صحبت بشه و اطمینان کسب کنن که دخترشون رو نمیخان ازشون بگیرن بلکه برا سلامتیش میخاد مدتی نقل مکان کنه.

کلاس na ببرش خیلی خوب جواب میده

موضوع قفل شده است