جمع بندی تفاوت حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی
تبهای اولیه
سلام
در تایپیکی که یکی از عزیزان بحث در باره چگونگی وقوع انقلاب اسلامی را طرح نمودند موضوعی فراگیر مطرح گردید که جا دارد جداگانه پیگیری شود .
این حقیر به سفارش استاد بزرگوارم جناب محراب این بخش را باز کردم .
ضمن اینکه به نظرم بهتر است موارد مطرح در آن قسمت را نیز به اینجا منتقل نمود .
موضوع بحث :
حکومت اسلامی به لحاظ مفهومی و اجرای قوانین چه تفاوتی با جمهوری اسلامی دارد ؟
مقبولیت و مشروعیت کدامیک از این دو را تحقق می بخشد ؟ و آیا در هر کدام ضرورت دارند ؟ در کدامیک لازم نیست ؟
این دو عنصر چگونه میتوانند تشکیل دهنده ی هر کدام از انواع فوق الاشاره باشند ؟ یا یکی از آنها ؟
لطفاً با دلائل خوب وارد بحث شوید .
سلام
در تایپیکی که یکی از عزیزان بحث در باره چگونگی وقوع انقلاب اسلامی را طرح نمودند موضوعی فراگیر مطرح گردید که جا دارد جداگانه پیگیری شود .
این حقیر به سفارش استاد بزرگوارم جناب محراب این بخش را باز کردم .
ضمن اینکه به نظرم بهتر است موارد مطرح در آن قسمت را نیز به اینجا منتقل نمود .
موضوع بحث :
1-حکومت اسلامی به لحاظ مفهومی و اجرای قوانین چه تفاوتی با جمهوری اسلامی دارد ؟
2-مقبولیت و مشروعیت کدامیک از این دو را تحقق می بخشد ؟ و آیا در هر کدام ضرورت دارند ؟ در کدامیک لازم نیست ؟
3-این دو عنصر چگونه میتوانند تشکیل دهنده ی هر کدام از انواع فوق الاشاره باشند ؟ یا یکی از آنها ؟
لطفاً با دلائل خوب وارد بحث شوید .
با سلام....اتفاقا خودم یه سوالی که میخواستم براش تایپک جدید بزنم این بود که اگر حکومت اسلامی مقبولیتش را در بین مردم از دست دهد .....آیا باید از مسند حکومت پایین بیاید ....یا نه باید با مردم مقابله کند؟؟؟؟
ولی من نظر خودم را میدهم.....
1- اطلاع خواصی ندارم....
2- به نظر من حکومت اسلامی فقط با مقبولیت مردم میتواند روی کار بیاید....مثل ائمه.....مثل امام علی.... و حتی پیامبر.....مردم راضی بودند به حکومت پیامبر.....
و وقتی مقبولیتش را از دست داد .....باید پایین بیاید......
و جمهوری اسلامی نیز همین گونه باید باشد..... چون هم اسلامش گفته .....و هم جمهوریت و دمکراسیتش گفته..... پس باید به خواست مردم احترام بگذارد....
3- در مورد حکومت اسلامی.....:
ما در اسلام داریم که زمین هیچ گاه از حجت خدا خالی نمیماند........پس حجت همیشه وجود دارد......ولی این مردم هستند که باید انتخاب کنند...... و بعدش...مشروعیت یعنی چیزی مطابق با حرف خدا باشد.....و ..این حجت همیشه دارای مشروعیت میباشد.....ولی این مشروعیت به تنهای فایده ای ندارد....مثل امام علی....مشروع ترین حکومت ...حکومت اوست....ولی باز خانه نشین میشود.....ولی این مقبولیت است که با مردم تغغیر میکند.... وزمانی هست و زمانی نیست.....پس اگر مقبولیت نباشد حکومت اسلامی شکل نمیگیرد.....
و در مورد جمهوری اسلامی هم همین گونه است.....یعنی اسلام جزء جدایی ناپذیر ان میباشد......
و به نظر بنده در جمهوری اسلامی......اسلام همان کادر و جاده . اصل و اساس حکومت است......و جمهوریت همان روش اداره کردن این حکومت میباشد......
پس در جمهوری اسلامی نیز برای تشکیل شدن نیاز به مقبولیت دارد..... چون این از اصول و اساس تشکیل حکومت اسلامی حال چه به صورت جمهوری یا اسم دیگری.... است....
در کل به نظر من در هر دو مورد مقبولیت حرف اول را میزند و اگر وجود نداشته باشد تشکیل حکومت امکان پذیر نیست....
سلام
می بخشید که آغاز کننده شدم .
بنده قبل از هر چیز آنچه بطور لغوی به این دو کلمه اختصاص داده اند خدمتتان عرض کنم :
حکومت یک عنوان است نه بطور مستقل یک تشکل . حکومت یعنی یک نظام که تحت آن یک کشور اداره میشود .
حکومت در بحث علوم سیاسی : ساز و کاری قاعده مند متشکل از نهادها و قوانین برای حکمرانی در سطح محلی و منطقه ای و ملی است .
حکومت انواع دارد :
برخی پادشاهی هستند که انواع آنها یکی موروثی اداره میشوند .و اعلب پادشاه قبل حکومت را به فرزندش میسپارد .دیگری استبدادی و انتخابی و مشروعه .
برخی جمهوری هستند . یعنی نوعی از حکومت که ریاست کشور با رأی مستقیم یا غیر مستقیم مردم برگزیده شود . و انواع دارد : مانند حکومت جمهوری دمکراتیک غربی ، دمکراتیک توده ای ، اسلامی و ... (البته در شکل آنها دو شیوه وجود دارد : ریاستی و پارلمانی ) .
با توجه به توصیف بالا سئوالاتی که در ذهن بنده است :
تفاوت میان حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی را چگونه میشود توجیه نمود ؟ چگونه میشود این دو را منفک از هم خواند ؟
در تعریف ساختار حکومت جمهوری نهاد هایی که بعنوان ریاست آن مطرح است با رأی مردم برگزیده میشود . اما آیا « ولایت مطلقه فقیه » را باید رأس دانست یا « رئیس جمهور » را ؟ در اصل هردو با رأی مردم گمارده میشون اما با این تفاوت که رهبر با رأی غیر مستقیم و رییس جمهور با رأی مستقیم . این شکل از جمهوری باید بیشتر تفسیر شود .
حکومت اسلامی در دو زمان نوع تشکیل و اداره آن متفاوت است
اول حکومت اسلامی در زمان حضور معصوم و دیگری حکومت در زمان غیبت .
آیا در هر دو شکل نوع ریاست امت یکی است ؟ آیا در زمان معصوم هم شکل حکومت اسلامی اینگونه بوده که خودشان نظارت کننده و کنترل کننده بوده و کسی دیگر ریاست بر مردم را داشته ؟ مثل الآن حکومت ما ؟
یا اینکه نوع آن حکومت که حضور معصوم را داشته با نوعی که در زمان غیبت او ایجاد میشود متفاوت است ؟
و جمهوری اسلامی نیز همین گونه باید باشد..... چون هم اسلامش گفته .....و هم جمهوریت و دمکراسیتش گفته..... پس باید به خواست مردم احترام بگذارد....
منظورتون جمهوری اسلامی ایرانه ؟
اگر منظورتون ایرانه که همینطور هست دیگه . مردم انقلاب کردند و 98 در صد در رفراندوم شرکت کردند و رأی آری دادند و مردم همه ی مدیران و رهبران را تعیین می کنند . غیر از اینه ؟
این حجت همیشه دارای مشروعیت میباشد.....ولی این مشروعیت به تنهای فایده ای ندارد.
یعنی اگر مردم آخر الزمان حجت خدا را قبول نداشتند آن حکومت وعده داده شده از جانب خدا ایجاد نمی شود ؟
منظورتون جمهوری اسلامی ایرانه ؟
اگر منظورتون ایرانه که همینطور هست دیگه . مردم انقلاب کردند و 98 در صد در رفراندوم شرکت کردند و رأی آری دادند و مردم همه ی مدیران و رهبران را تعیین می کنند . غیر از اینه ؟
این سخن خود حضرت امام(ره): "اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشتهاست و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشتهاست که یک سلطانی را بر ما مسلط کند."
کاش الان هم یک رفراندمی برگزار بشه ببینیم باز هم 98 درضد رای مثبت میدن؟
بعدم اینکه فرمودین مردم همه ی مدیران و رهبران را تعیین می کنند. بله اما از بین چه کسانی؟؟ وقتی یک نهادی فراتر از مردم فقط به عده خاصی اجازه نامزدی در انتخابات رو میده آیا باز هم میشه گفت مردم انتخاب میکنند؟ اگه اینطوره چرا نمیذارن هرکسی که که میخواد شرکت کنه و مردم خودشون تصمیم بگیرن؟
این سخن خود حضرت امام(ره): "اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشتهاست و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشتهاست که یک سلطانی را بر ما مسلط کند."
کاش الان هم یک رفراندمی برگزار بشه ببینیم باز هم 98 درضد رای مثبت میدن؟
باهات موافقم....آخه یه آدمی که الان به دنیا میاد....توی این مملکت...شاید نخواد این نظام را....چرا باید زوری قبول کنه....حکومت اسلامی زوری نیست....آقا بابای من یه انتخابی کرده.....شاید من نخوام انتخاب اون را.......زوره؟؟ حکومت اسلامی زوره؟؟
البته برداشت بد نکنید که من فلان و بحمان هستم....ولی سواله دیگه....میاد و مثل خوره به آدم گیر میده...
منظورتون جمهوری اسلامی ایرانه ؟
اگر منظورتون ایرانه که همینطور هست دیگه . مردم انقلاب کردند و 98 در صد در رفراندوم شرکت کردند و رأی آری دادند و مردم همه ی مدیران و رهبران را تعیین می کنند . غیر از اینه ؟
چه فرقی میکنه.... اصل اسلامی بودنش و جمهوری بودنش مهمه....... و این اصل مشترک در بین این دو و مهمتر در اسلام رای مردمه......مهم اینه که به رای مردم عمل بشه....حالا چه ایران ...چه عراق...چه آمریکا...
یعنی اگر مردم آخر الزمان حجت خدا را قبول نداشتند آن حکومت وعده داده شده از جانب خدا ایجاد نمی شود ؟
نه که نمیشه.....آقا برای مردمی میاد که بخوانش.......این همه میگن نشنیدی؟؟؟؟
.....آقا که نمیاد بگه زوره ....باید من بهتون حکومت کنم....وقتش رسیده....و بگه هرکی نپذیره میکشمش....
این سخن خود حضرت امام(ره): "اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشتهاست و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشتهاست که یک سلطانی را بر ما مسلط کند."
کاش الان هم یک رفراندمی برگزار بشه ببینیم باز هم 98 درضد رای مثبت میدن؟
در مقایسه با انتخاب گذشتگان که به قاجار رأی دادند و نسلی که به اسلام رأی دادند و از کسی که منادی اجرای مقررات قرآن بود گوش نمودند - هیچ تفاوتی قائل نیستید ؟ مگر شما چه میخواستید ؟ حکومتی غیر دینی ؟
اما اکثریت مردم ایران این چیزی که میگید نمی خواهند . شما در هر حماسه حضور مردم چیزی جز نفرت از کشورهایی که قصدشان براندازی حکومت خدا هست نمیبینید .
درسته که مشکلات هست . درسته که نفرت عمومی از غارتگران بیت المال هست . درسته که مردم رفتار عوامفریبانه ی عده ای را نمی پسندند اما همین مردم در رفراندومهای مختلف مثل موج می آیند و دنیا را شگفت زده می کنند . مگر اینهمه شرکت فعال حداکثری رفراندوم نیست ؟
مردم همه برای این مرز و بوم فدا کاری کردند . چه خانواده ای شهید نداده ؟ در کدام خانواده جانباز نیست ؟ اسارت رفته نیست ؟ اگر این خانواده ها به اسلام رأی نمی دهند پس چرا در راه تحققش قربانی دادند ؟ مگر مغز خر خورده اند که خودشان باز بیایند بگویند اسلام نمیخواهیم ؟
همین ملت در زمان کشف حجاب رضاخان چه زندگی نکبت باری را برای زن و دخترشان تجربه کردند ؟ آیا خنده دار نیست همان ملت از داشتن حجاب و رعایت موازین اسلام ناراضی باشند ؟
بعدم اینکه فرمودین مردم همه ی مدیران و رهبران را تعیین می کنند. بله اما از بین چه کسانی؟؟ وقتی یک نهادی فراتر از مردم فقط به عده خاصی اجازه نامزدی در انتخابات رو میده آیا باز هم میشه گفت مردم انتخاب میکنند؟ اگه اینطوره چرا نمیذارن هرکسی که که میخواد شرکت کنه و مردم خودشون تصمیم بگیرن؟
هر کسی بیاد و شرکت کنه را در ثبت نام اولیه میبینید . چه افرادی می آیند ؟ خیلی هاشان خنده دارند و برای تمسخر می آیند .
اما این را قبول دارم که چهره های مختلف سیاسی باید باشند . اینکه چرا برخی چهره های سرشناس را رد صلاحیت می کنند را نمیدانم . البته مصلحتهایی هست ولی شاید این عامل نتواند همه ی سلایق را قانع سازد .
چه فرقی میکنه.... اصل اسلامی بودنش و جمهوری بودنش مهمه....... و این اصل مشترک در بین این دو و مهمتر در اسلام رای مردمه......مهم اینه که به رای مردم عمل بشه....حالا چه ایران ...چه عراق...چه آمریکا...
من درست متوجه منظورتان نمیشم . من هم گفتم مهم رأی مردمه . آیا این موضوع در مملکت ما وجود ندارد ؟ به چه دلیل ؟ آیا قابل مقایسه با کشورهایی است که نام بردی ؟
نه که نمیشه.....آقا برای مردمی میاد که بخوانش.......این همه میگن نشنیدی؟؟؟؟
.....آقا که نمیاد بگه زوره ....باید من بهتون حکومت کنم....وقتش رسیده....و بگه هرکی نپذیره میکشمش....
چی را نشنیدم ؟ من میگم اگر اکثریت او را نپسندند چه میشه ؟ چه فرق می کنه چیزی که ایشان بگویند همان اسلامی است که اجرای موازین آن را الآن همه نمی پذیرند . ندیدی جناب سلام میفرمایند پدران ما حق نداشتند قیام کنند و به حکومت اسلام رأی دهند .
پس اگر قائلید که همه او را صدا می زنند باید از خود بپرسید چرا ؟ مگر نه اینکه ایشان محقق کننده ی دین خدا هستند ؟ پس بدانید که رأی همه ستمکشیدگان را دارد . پس مقبولیت نزد ملتها را دارد . و در آن طرف هم منتقم خون امامان و همه ی احرار جهان است . آیا حق دارند در انقلابشون خون بریزند و انتقام بگیرند ؟ به نظرتان مذموم نیست ؟
اما اکثریت مردم ایران این چیزی که میگید نمی خواهند
شما از کجا میدونی؟ من نمیدونم شاید رفراندوم برگزار بشه ئ 100% مردم رای مثبت بدن. ولی تا زمانی که برگزار نشه فقط یکی احتماله و شما نمیتونین همچین ادعایی بکنین که اکثریت چی میخوان
مردم همه برای این مرز و بوم فدا کاری کردند . چه خانواده ای شهید نداده ؟ در کدام خانواده جانباز نیست ؟ اسارت رفته نیست ؟ اگر این خانواده ها به اسلام رأی نمی دهند پس چرا در راه تحققش قربانی دادند ؟ مگر مغز خر خورده اند که خودشان باز بیایند بگویند اسلام نمیخواهیم ؟
مشکل همینجاست که فکر میکنید هرکسی که به نظام اعتراضی داره حتما مخالف اسلامه، سر در آخور بیگانگان داره، وطن فروشه . فکر میکنید شهدا برای شما هستند و هرطور که میخوایید ازشون بهره برداری میکنید
دوست عزیز منم اگه کشورم مورد تعرض قرار بگیره میرم میجنگم و شهید میشم منم دوس ندارم بیگانکان بیان در کشورم مسلط بشم اما...این وضعیتی هم که در کشور هست قبول ندارم و یک معترضم.
حکومت اسلامی به لحاظ مفهومی و اجرای قوانین چه تفاوتی با جمهوری اسلامی دارد ؟
سلام عليكم
ما معتقد به توحید در حاکمیت هستیم یعنی حاکمیت فقط مال خداست وهیچ بنده ای نسبت به بنده ای دیگر حاکمیت ندارد. به دلیل آیه زیر که می فرماید:
إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه(انعام/57)، فرمان جز به دست خدا نيست،
پس اصل حاکمیت بالذات برای خداست. وکسانی می توانند بر بندگان حاکم باشند که خداوند به آنها اذن داده باشد.
وا زنظر دینی این حاکمیت را خداوند به حجج خود بر روی زمین که عبارت از انبیاء الهی وائمه علیهم السلام باشند اعطاء کرده است.
پس حکومت اسلامی ذاتا برای خداست وخداوند این شان وحق خود را به حجج خود بر بندگانش اعطاء کرده است. از باب نمونه می فرماید:
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (مائده/55)،ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند: همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند.
از نظر لغوی ولی به معنای اولی به تصرف ورهبر وسرپرست است که به تعبیری همان حاکم می شودوطبق این آیه شریفه ولایت برای خدا ودر مرحله بعد رسول الهی(ص) وبعد از ایشان ائمه علیهم السلام می باشد.
اما جمهوری لغتی است که در قرن هفدهم وبعد از شکست حکومت کلیسا وناراحتی مردم ودانشمندان از حکومت دینی با توجه به اشتباهات آنها وکنار گذاشتن دین از عرصه سیاسی مزرح شد واولین بار جان لاک این مطلب را بیان که حکوکت مردم بر مردم باشد ومردم خود حاکمان خود را تعیین کنند.
والا از نظر اسلام با توجه به آیاتی که نقل شد حاکم از جانب خداوند تعیین می شود. ولی با توجه به اینکه این نوع حکومت که عبارت از دموکراسی باشد در تمام جوامع پیشرفته جا افتاد وبا توجه به ادله دینی ما در عصر غیبت امور مسلمانان باید به دست فقیه جامع الشرایط باشد. در تلفیق این دو مساله بعد از پیروزی انقلا ب اسلامی جمهوری اسلامی تشکیل شد که طبق آن مسئولان اجرایی کشور ونمایندگان با رای مردم انتخاب می شوند ولی اگر تایید وتنفیذ رهبری نباشد مشروعیت ندارد که این نوع در غرب وجود ندارد وانتخاب مردم مستقیم مجری امور می شود.
جمهوریت که ابتناء مسائل بر رای مردم باشد با تایید ولی فقیه مشروعیت پیدا می کند واین می شود حکومت جمهوری اسلامی.
مقبولیت و مشروعیت کدامیک از این دو را تحقق می بخشد ؟ و آیا در هر کدام ضرورت دارند ؟ در کدامیک لازم نیست ؟
این دو عنصر چگونه میتوانند تشکیل دهنده ی هر کدام از انواع فوق الاشاره باشند ؟ یا یکی از آنها ؟
مشروعیت حاکم اسلامی از جانب خداوند است نه مردم ولی مقبولیت از جانب مردم یعنی زمانی که حجت اله یمقبول نباشد ومردم طبق منویات او حرکت نکنند زمینه تشکیل حکومت نخواهد بود. در عین حال که حجت وحاکم حقیقی این حجت الهی است تا مقبولیت وحمایت مردمی نباشد زمینه تصرف در امور و حکومت داری فراهم نخواهد بود.
آنچه در حکومت اسلامی ضرورت دارد مشروعیت دینی است. ولی برای تصرف ودخالت در امور مقبولیت هم لازم است.
البته لازم به ذکر است که این جمهوریت ومراجعه به مردم در اصل خلاف شرع نیست. وخود نوع ینظام داری است بر اساس آراء مردم ونظارت ولی فقیه.
البته ولی فقیه با رای مردم یا انتخاب خبرگان روی کار نمی آید چون کسی که شاخصه ها وشرایط این ولایت را داشته باشد در خانه هم نشسته باشد ولی فقیه است بالقوه ولی وظیفه خبرگان است که این را کشف کنند وبر مسند امور بنشیند. لذا مقایسه انتخاب ولی فقیه با رئیس جمهور تفاوت دارد لذا رئیس جمهور را همه مردم انتخاب می کنند ولی رهبر توسط خبرگانی که خود اجتهاد داشته وتوان تشخیص شخص ولی فقیه را دارند انجام می گیرد.
مسلم شخص اول مملکت رهبر است چون کسی که با توجه به ادله چون منتب ومعرفی شده عام از جانب معصوم است، مشروعیت دینی والهی دارد ورئیس جمهوری که توسط مردم از هر قشر وسطح وعلمی انتخاب می شود وهمه رای مساوی دارند. آیا انتخاب ورای اهل بیت که برگرفته از رای الهی است وعلمشان به علم الهی برمی گردد بالاتر است یا انتخاب مردم؟ مسلم گفته اهل بیت بالات رومقدم است. لذا رهبر برتر وبالاتر از هر مرجع وارگان ومسئولی است در نظام حکومت اسلامی.
در تعریف ساختار حکومت جمهوری نهاد هایی که بعنوان ریاست آن مطرح است با رأی مردم برگزیده میشود . اما آیا « ولایت مطلقه فقیه » را باید رأس دانست یا « رئیس جمهور » را ؟ در اصل هردو با رأی مردم گمارده میشون اما با این تفاوت که رهبر با رأی غیر مستقیم و رییس جمهور با رأی مستقیم . این شکل از جمهوری باید بیشتر تفسیر شود .
اول حکومت اسلامی در زمان حضور معصوم و دیگری حکومت در زمان غیبت .
آیا در هر دو شکل نوع ریاست امت یکی است ؟ آیا در زمان معصوم هم شکل حکومت اسلامی اینگونه بوده که خودشان نظارت کننده و کنترل کننده بوده و کسی دیگر ریاست بر مردم را داشته ؟ مثل الآن حکومت ما ؟
یا اینکه نوع آن حکومت که حضور معصوم را داشته با نوعی که در زمان غیبت او ایجاد میشود متفاوت است ؟
در زمان پیامبر(ص) حضرت موقع خروج از مدینه برای خود نماینده ای تعیین می کرد، یا رد جنگی که شرکت نمی کرد فرماندهی را با دیگری می سپرد. واینطور نبود که همه مسئولیتها را به تنهایی تصمیم گرفته واجرا کند بلکه بازوهای اجرایی ونظارتی داشته است.
در زمان حکومت امیرالمومنین (ع) هم ایشان در شهرهای مختلف نماینده داشتند. در حکومت ائمه هم نمایندگانی دارند ولی کسی که در راس است معصوم می باشدو امور تحت مدیریت ونظارت ایشان اداره می شود.
اهات موافقم....آخه یه آدمی که الان به دنیا میاد....توی این مملکت...شاید نخواد این نظام را....چرا باید زوری قبول کنه....حکومت اسلامی زوری نیست....آقا بابای من یه انتخابی کرده.....شاید من نخوام انتخاب اون را.......زوره؟؟ حکومت اسلامی زوره؟؟
کسی هم زوری نکرده ولی در کشوری که انتخابات برگزار می شود واکثریت مردم در انتخابات شرکت می کنند خود نشان دهنده این است که اکثریت یم خواهند ودر نظام جمهوری بر اساس اکثریت برنامه ریزی می کنند ونتیجه می گیرند.
نه که نمیشه.....آقا برای مردمی میاد که بخوانش.......این همه میگن نشنیدی؟؟؟؟
.....آقا که نمیاد بگه زوره ....باید من بهتون حکومت کنم....وقتش رسیده....و بگه هرکی نپذیره میکشمش....
اگر ائمه قصد حکومت با هر شرایطی را داشتند که توانش داشتند انجام دهند بلکه آنها حجج الهی برای هدایت انسانها هستند ودوست دارند خود انسان به این کمال برسند وطالب باشند. خداوند هم اتمام حجت می کند ولی زور نمی کند چون انسان را مختار آفریده است ودر این صورت نقض غرض می شد. ولی اکثریت مردم فطرت سالمی دارند وبه سمت وحقیقت حرکت می کنند وروزی خود در خواهند یافت که نیار به این حکومت الهی دارند.
شما از کجا میدونی؟ من نمیدونم شاید رفراندوم برگزار بشه ئ 100% مردم رای مثبت بدن. ولی تا زمانی که برگزار نشه فقط یکی احتماله و شما نمیتونین همچین ادعایی بکنین که اکثریت چی میخوان
مشکل شما اینه که نمیدانید رفراندوم چیست ؟ و اشکال مختلف آن را نمی دانید . و الاًّ اینهمه رفراندومهای میلیونی را می دیدید .
مشکل همینجاست که فکر میکنید هرکسی که به نظام اعتراضی داره حتما مخالف اسلامه، سر در آخور بیگانگان داره، وطن فروشه . فکر میکنید شهدا برای شما هستند و هرطور که میخوایید ازشون بهره برداری میکنید
دوست عزیز منم اگه کشورم مورد تعرض قرار بگیره میرم میجنگم و شهید میشم منم دوس ندارم بیگانکان بیان در کشورم مسلط بشم اما...این وضعیتی هم که در کشور هست قبول ندارم و یک معترضم.
نه خیر . مشکل اینجاست که فکر شما اشتباهه . و این را درک نکردید که آنها که فداکاری کردند برای چشمداشت نبوده و نیست .
بسیار خوبه که شما هم عرق ملی و مذهبی دارید و جای تحسین دارد . ولی کاش آن تفکرات را هم نداشتید و به ایثارگران و خانواده معظم آنان با این دید نگاه نمیکردید .
اعتراض هم حق همه است . من هم معترضم و در اعتراض به معضلات و فساد جاری هم فکر و هم سخن شما هستم . اما من به اصل نظام و ارزشهای آن اعتراض ندارم .
از نظر لغوی ولی به معنای اولی به تصرف ورهبر وسرپرست است که به تعبیری همان حاکم می شودوطبق این آیه شریفه ولایت برای خدا ودر مرحله بعد رسول الهی(ص) وبعد از ایشان ائمه علیهم السلام می باشد.
احسنت .
آیا « اولی الامر » میتوانند مصداق سرپرست و ولی باشند ؟ برابر آیه شریفه « اطیعوا الله و .... اولی الامر منکم» مگر نه اینکه ولی فقیه هم میتواند شامل شود ( بنابر حکم سرپرستی زمان غیبت ) ؟ اگر چنین است پس حکومت فعلی ما هم میتواند حکومت تفویضی از جانب ائمه و پیامبر و سپس خداوند باشد ؟
ا توجه به ادله دینی ما در عصر غیبت امور مسلمانان باید به دست فقیه جامع الشرایط باشد. در تلفیق این دو مساله بعد از پیروزی انقلا ب اسلامی جمهوری اسلامی تشکیل شد که طبق آن مسئولان اجرایی کشور ونمایندگان با رای مردم انتخاب می شوند ولی اگر تایید وتنفیذ رهبری نباشد مشروعیت ندارد که این نوع در غرب وجود ندارد وانتخاب مردم مستقیم مجری امور می شود.
ظاهراً شکل جمهوری غربی با جمهوری اسلامی تفاوت فاحش دارد (به لحاظ تنفیذ احکام مدیران منتخب مردم از سوی رهبر ) پس چرا از عنوان دیگری استفاده نشد ؟
آنچه در حکومت اسلامی ضرورت دارد مشروعیت دینی است. ولی برای تصرف ودخالت در امور مقبولیت هم لازم است.
در جایی بحث داغ بود و برخی مدیران از انحراف ملت و گوش ندادن به اوامر رهبری در سطح اکثریتی آن تأکید دارند . در بحث فساد در جامعه و اینکه مردم خود مسبب این پدیده هستند . زیرا در انتخابهایشان اشتباه نموده و بر آن پامیفشارند . و در کل تمام این مصائب را از آن می دانند که مردم در پذیرش مواعظ رهبری کوتاهی کرده اند . آیا مفهوم این حرفها « عدم پذیرش فرمان و عدم مقبولیت » نیست ؟ البته من علیه این ایده بودم . و اکثریت گوش بفرمان را از اقلیت سرگردان منفک میدانستم .
در زمان پیامبر(ص) حضرت موقع خروج از مدینه برای خود نماینده ای تعیین می کرد، یا رد جنگی که شرکت نمی کرد فرماندهی را با دیگری می سپرد. واینطور نبود که همه مسئولیتها را به تنهایی تصمیم گرفته واجرا کند بلکه بازوهای اجرایی ونظارتی داشته است.
در زمان حکومت امیرالمومنین (ع) هم ایشان در شهرهای مختلف نماینده داشتند. در حکومت ائمه هم نمایندگانی دارند ولی کسی که در راس است معصوم می باشدو امور تحت مدیریت ونظارت ایشان اداره می شود.
ولی باید پذیرفت که شکل آن زمان با این زمان تفاوت اساسی داشت .
نماینده در شهر ها بعنوان والیان و فرمانداران بودند . منظور من این بود که مانند حکومت ما ریاست مملکت در دست یکنفر باشد و ائمه مانند رهبر ما نظارت کنند و تنفیذ اختیار نمایند .
پس شکل حکومتی ائمه یک مقوله جدا است . و به نظرم چنین نوع حکومتی به همان دلیلی که از جانب خداست در طول حیات بشری استثنا بوده .
ویک سئوال دیگر اینکه آیا حکومت حضرت صاحب الزمان (عج) با توجه به اینکه در زمان فعلی تحقق می یابد ( منظورم زمانی است که بشر در اوج تمدن و پیشرفت است ) آیا از نوع حکومت ائمه است یا جمهوری اسلامی ؟( در شکل حکومت گفتم نه در محتوی ) .
من درست متوجه منظورتان نمیشم . من هم گفتم مهم رأی مردمه . آیا این موضوع در مملکت ما وجود ندارد ؟ به چه دلیل ؟ آیا قابل مقایسه با کشورهایی است که نام بردی ؟
شما اشتباه متوجه منظور من شدید....
من میگم حکومت اسلامی در جایی بخواهد شکل بگیرد ...با هر نامی....مثلا جمهوری اسلامی........در هرجایی چه فرقی داره....ایران باشه یا آمریکا ...یا چین ........باید دارای 2 شرط اساسی که یکی از دیگری مهمتر است باشد....1 - مشروعیت.....2- مقبولیت.......
من نگفتم داخل ایران چگونه است.....مثلا مشروعیت یا مقبولیت دارد یا نه......
چی را نشنیدم ؟ من میگم اگر اکثریت او را نپسندند چه میشه ؟ چه فرق می کنه چیزی که ایشان بگویند همان اسلامی است که اجرای موازین آن را الآن همه نمی پذیرند . ندیدی جناب سلام میفرمایند پدران ما حق نداشتند قیام کنند و به حکومت اسلام رأی دهند .
پس اگر قائلید که همه او را صدا می زنند باید از خود بپرسید چرا ؟ مگر نه اینکه ایشان محقق کننده ی دین خدا هستند ؟ پس بدانید که رأی همه ستمکشیدگان را دارد . پس مقبولیت نزد ملتها را دارد . و در آن طرف هم منتقم خون امامان و همه ی احرار جهان است . آیا حق دارند در انقلابشون خون بریزند و انتقام بگیرند ؟ به نظرتان مذموم نیست ؟
من میگم آقا زمانی میاد که تمام دنیا ایشان را بخواهد.....نه چند تا جوون شیعه مذهبی........آقا که فقط برای شیعیان نمیاد......آقا میاد حکومت جهانی تشکیل بده......و باید این حکومت مقبولیت جهانی داشته باشه......نه فقط برای شیعیان.......آقا زمانی میاد که دنیا از خودش خسته شده باشه....تمام راه ها . ایدئولوژی ها را رفته باشه و به بمب بست رسیده باشه.......دنیا پر از نا عدالتی باشه.....آقا میاد......آقا زمانی میاد که تمام دنیا ایشون را بشناسند......چون تا زمانی که ندونند یکی هست که منجی میباشد.....اصلا نه امید دارند و نه انتظار آمدنش را.....پس مردم دنیا باید ایشون را بشناسند.......
آقا این موقع ها میاد......
نه زمانی که هیچ کس آقا را نه میشناسد....و نه قبول دارد ......و نه میخواهد.......
بشریت باید از روی نیاز به ایشان پناه ببرد.......چون خود بشریت نتوانست نیاز خود را رفع کند .......برای همین در آخرالزمان خدا این قدر بلا و بدبختی میفرسته ......تا مردم بگن غلط کردیم.....و برگردن......
شما از کجا میدونی؟ من نمیدونم شاید رفراندوم برگزار بشه ئ 100% مردم رای مثبت بدن. ولی تا زمانی که برگزار نشه فقط یکی احتماله و شما نمیتونین همچین ادعایی بکنین که اکثریت چی میخوان
موافقم...
مشکل همینجاست که فکر میکنید هرکسی که به نظام اعتراضی داره حتما مخالف اسلامه، سر در آخور بیگانگان داره، وطن فروشه . فکر میکنید شهدا برای شما هستند و هرطور که میخوایید ازشون بهره برداری میکنید
دوست عزیز منم اگه کشورم مورد تعرض قرار بگیره میرم میجنگم و شهید میشم منم دوس ندارم بیگانکان بیان در کشورم مسلط بشم اما...این وضعیتی هم که در کشور هست قبول ندارم و یک معترضم.
دقیقا با هات موافقم.....از این جهت که در مملکت ما اگر کسی اعتراضی به نظام کنه .....او را خائن....کافر....منافق.....ملهد.....مرتد.....خائن به خون شهدا....دشمن اسلام و خدا .....و هزار انگ و تهمت دیگه بهش میچسبونند.......دقیقا وجود داره و بسیار هم زیاده........بسیار زیاده........به نظر من مردم مملکت ما مخالف اسلام نیستند.........مردم ما مخالف بعضی از افراد و راه ها و روش ها هستند......مخالف بعضی سیاست ها ......هستند......مخالف بعضی رویکرد ها هستند......و این حق این مردم است که نسبت به نظامشان معترض باشند.....
کسی هم زوری نکرده ولی در کشوری که انتخابات برگزار می شود واکثریت مردم در انتخابات شرکت می کنند خود نشان دهنده این است که اکثریت یم خواهند ودر نظام جمهوری بر اساس اکثریت برنامه ریزی می کنند ونتیجه می گیرند.
اولا ....ببخشید.....انتخابات برای ریاست جمهوری برگزار میشود .......یا نه برای این که مردم حکومت و نظام را میخواهند یا نه؟؟؟؟
اگر برای مورد اولی میباشد......شما چگونه این دو را به هم ربط میدهید؟؟؟؟
دوما...ببخشید پس چرا اسلام در این مملکت زوریه؟؟؟؟ چرا اگه یکی نخواد به اسلام عمل کنه ....باید شلاق بخوره؟؟؟؟ اگه یکی اسلام را نپذیره ....چرا حق نداره بیاد نظر بده....بیاد تبلیغ دین و آیین خودش را بکنه؟؟؟؟؟ چرا دسگیر میشه؟؟؟
چرا ؟؟ آیا اسلام در زمان حکومت پیامبر و ائمه نیز این گونه بوده ؟؟؟ اجباری بوده؟؟؟؟ اگه کسی عمل نمیکرد بایستی شلاق میخورد.....بایستی طرد میشد؟؟؟؟
اگر ائمه قصد حکومت با هر شرایطی را داشتند که توانش داشتند انجام دهند بلکه آنها حجج الهی برای هدایت انسانها هستند ودوست دارند خود انسان به این کمال برسند وطالب باشند. خداوند هم اتمام حجت می کند ولی زور نمی کند چون انسان را مختار آفریده است ودر این صورت نقض غرض می شد. ولی اکثریت مردم فطرت سالمی دارند وبه سمت وحقیقت حرکت می کنند وروزی خود در خواهند یافت که نیار به این حکومت الهی دارند.
من هم همین را گفتم....که آقا برای دنیایی میاد...که اون دنیا تشنه او شده باشند....
مشکل شما اینه که نمیدانید رفراندوم چیست ؟ و اشکال مختلف آن را نمی دانید . و الاًّ اینهمه رفراندومهای میلیونی را می دیدید .
جناب مریدالحسین....میشه برای من اشکال رفراندم را بگید....من نمیدونم....
ه خیر . مشکل اینجاست که فکر شما اشتباهه . و این را درک نکردید که آنها که فداکاری کردند برای چشمداشت نبوده و نیست .
بسیار خوبه که شما هم عرق ملی و مذهبی دارید و جای تحسین دارد . ولی کاش آن تفکرات را هم نداشتید و به ایثارگران و خانواده معظم آنان با این دید نگاه نمیکردید .
اعتراض هم حق همه است . من هم معترضم و در اعتراض به معضلات و فساد جاری هم فکر و هم سخن شما هستم . اما من به اصل نظام و ارزشهای آن اعتراض ندارم
حرف شما نیز کاملا درسته......
ولی جناب salam1990.....چیز دیگری میفرمایند....
شما در باره اعتراض به مشکلات در داخل نظام و حکومت بحث میکنید......و
ایشون اصلا بحثش سر خود اصل و نظامه.....بحثش سر اینه که اگه ییه جوون الان توی این مملکت بدنیا بیاد....و این حکومت را نخواد .....حق این آدم چی میشه؟؟؟ .....بعد اگه این آدم یه نفر نبود.....اکثریت بود.....مثلا 70 درصد مردم بود.....و این مردم اصلا این نظام و حکومت را نخواستند......آیا باز حقی دارند؟؟؟ آیا باید حکومت به حرف این افراد گوش کنه؟؟؟ یا نه....مقابله کند؟؟؟
ظاهراً شکل جمهوری غربی با جمهوری اسلامی تفاوت فاحش دارد (به لحاظ تنفیذ احکام مدیران منتخب مردم از سوی رهبر ) پس چرا از عنوان دیگری استفاده نشد ؟
راست میگی.....برا من هم سواله....آخه چرا اول انقلاب.....نیومدن یک چیز جدید بسازن.....اومدن از غرب ...همون فرانسه امروز که دشمن خود میدونیمش ......کپی برداری کردیم........چرا خودم تولید نکردیم؟؟؟؟
در جایی بحث داغ بود و برخی مدیران از انحراف ملت و گوش ندادن به اوامر رهبری در سطح اکثریتی آن تأکید دارند . در بحث فساد در جامعه و اینکه مردم خود مسبب این پدیده هستند . زیرا در انتخابهایشان اشتباه نموده و بر آن پامیفشارند . و در کل تمام این مصائب را از آن می دانند که مردم در پذیرش مواعظ رهبری کوتاهی کرده اند . آیا مفهوم این حرفها « عدم پذیرش فرمان و عدم مقبولیت » نیست ؟ البته من علیه این ایده بودم . و اکثریت گوش بفرمان را از اقلیت سرگردان منفک میدانستم .
جناب مرید الحسین عریز....اگه میشه یکم ادبیاتت را ساده تر بکن.....تا من بچه هم بتونم بفهمم.....البته ببخشید.....مقصر منم با این سواد کم....مثلا این منفک ...نفهمیدم چیه....در کل شرمنده.........
ولی حرفتان نیز برای من نیز سوال شد.....واقعا این همه مغایرت عمل مردم با حرف رهبری.....که دوستان در تایپک قبلی بیان کردند....آیا نشانه عدم مقبولیت نیست؟؟؟؟ مردم حتما چیزی را قبول ندارند که به آن عمل نمیکنند......
ولی باید پذیرفت که شکل آن زمان با این زمان تفاوت اساسی داشت .
نماینده در شهر ها بعنوان والیان و فرمانداران بودند . منظور من این بود که مانند حکومت ما ریاست مملکت در دست یکنفر باشد و ائمه مانند رهبر ما نظارت کنند و تنفیذ اختیار نمایند .
پس شکل حکومتی ائمه یک مقوله جدا است . و به نظرم چنین نوع حکومتی به همان دلیلی که از جانب خداست در طول حیات بشری استثنا بوده .
باهات موافقم.....
ویک سئوال دیگر اینکه آیا حکومت حضرت صاحب الزمان (عج) با توجه به اینکه در زمان فعلی تحقق می یابد ( منظورم زمانی است که بشر در اوج تمدن و پیشرفت است ) آیا از نوع حکومت ائمه است یا جمهوری اسلامی ؟( در شکل حکومت گفتم نه در محتوی ) .
جناب مرید الحسین عزیز......من نمیدونم.......آخه چرا هر چی من سوال دارم......تو هم همون را میپرسی؟؟؟؟؟؟ آخه چرا؟؟؟؟ من هم همین سوال ذهنم را مشغول کرده بود که حکومت حضرت مهدی(عج) چگونه است؟؟؟
شما اشتباه متوجه منظور من شدید....
من میگم حکومت اسلامی در جایی بخواهد شکل بگیرد ...با هر نامی....مثلا جمهوری اسلامی........در هرجایی چه فرقی داره....ایران باشه یا آمریکا ...یا چین ........باید دارای 2 شرط اساسی که یکی از دیگری مهمتر است باشد....1 - مشروعیت.....2- مقبولیت.......
من نگفتم داخل ایران چگونه است.....مثلا مشروعیت یا مقبولیت دارد یا نه......
درسته عزیزم .
من میگم آقا زمانی میاد که تمام دنیا ایشان را بخواهد.....نه چند تا جوون شیعه مذهبی........آقا که فقط برای شیعیان نمیاد......آقا میاد حکومت جهانی تشکیل بده......و باید این حکومت مقبولیت جهانی داشته باشه......نه فقط برای شیعیان.......
اینهم درسته . حرف منم همینه .
دقیقا با هات موافقم.....از این جهت که در مملکت ما اگر کسی اعتراضی به نظام کنه .....او را خائن....کافر....منافق.....ملهد... ..مرتد.....خائن به خون شهدا....دشمن اسلام و خدا .....و هزار انگ و تهمت دیگه بهش میچسبونند.......
شاید شما مثالهایی را داشته باشید . نظرتون محترمه . اما اون آدما مقبول اکثریت نیستند . شاید کسانی برای سرپوش نهادن بر فسادشان این کار را بکنند . متأسفم .
جناب مریدالحسین....میشه برای من اشکال رفراندم را بگید....من نمیدونم....
هر حضور حداکثری که برای هر کدام از مقاصد حکومت باشد یک رفراندوم است . تو که از من بیشتر میدونی شیطون .
ایشون اصلا بحثش سر خود اصل و نظامه.....بحثش سر اینه که اگه ییه جوون الان توی این مملکت بدنیا بیاد....و این حکومت را نخواد .....حق این آدم چی میشه؟؟؟ .....بعد اگه این آدم یه نفر نبود.....اکثریت بود.....مثلا 70 درصد مردم بود.....و این مردم اصلا این نظام و حکومت را نخواستند......آیا باز حقی دارند؟؟؟ آیا باید حکومت به حرف این افراد گوش کنه؟؟؟ یا نه....مقابله کند؟؟؟
خُب عزیز دلم همه ی حرفها متفق القول همینه . اگه مقبولیت نباشه نمیشه .
اصلاً در زمان ائمه هم که حکومت از سوی خداوند که تنها حق اوست بر بندگانش به ائمه تفویض میگردد اگر مقبولیت نبود حکومت آنان شکل نگرفت .
اما سخن اینجاست که وقتی امام قیام نمودند تا در نزد مردم علنی نشد و پذیرش عمومی صورت نگرفت جمهوری اسلامی شکل نگرفت . مگر غیر از اینه ؟
جناب مرید الحسین عریز....اگه میشه یکم ادبیاتت را ساده تر بکن.....تا من بچه هم بتونم بفهمم..
خیلی لوسی . چرا اینقدر منو مسخره میکنی ؟ شوخی کردم .
منفک یعنی جدا ساختن دو چیز از هم .
جناب مرید الحسین عزیز......من نمیدونم.......آخه چرا هر چی من سوال دارم......تو هم همون را میپرسی؟؟؟؟؟؟ آخه چرا؟؟؟؟
مگه نشنیدی میگن دل به دل راه داره ؟ از بس دوستت دارم تو دلتو میخونم .:ok:
درسته عزیزم .
ok:Lat:
اینهم درسته . حرف منم همینه .
ok:kafkaf:
شاید شما مثالهایی را داشته باشید . نظرتون محترمه . اما اون آدما مقبول اکثریت نیستند . شاید کسانی برای سرپوش نهادن بر فسادشان این کار را بکنند . متأسفم .
یه مقدار متوجه نشدم....
ولی تا اون جایی که دیدم.....افراد معترض 2 دسته میشن....یک دسته که برای اصلاح و پیشرفت اعتراض میکنند و انتقاد میکنند....و دسته دیگر برای ضربه زدن و خالی کردن حرص خود........مشکل این جاست که فرقی بین این دو نمیگذارند ...و با این دو به یک گونه برخورد میشود....مشکل این جاست....
هر حضور حداکثری که برای هر کدام از مقاصد حکومت باشد یک رفراندوم است . تو که از من بیشتر میدونی شیطون .
خوب...این حرف شما یه احتماله......100 در 100 درست نمیتونه باشه........شما بیشتر بازش کن....یه مقدار مثال بزن....
بعدش من بچه که هنوز دهنم بو شیر میده.....از شما بیشتر میدونم.....؟؟؟؟؟؟؟
بعدش من واقعا شیطونم؟؟؟؟؟
شما از کجا به این نتایج ارزنده نسبت به من رسیدید؟؟
خُب عزیز دلم همه ی حرفها متفق القول همینه . اگه مقبولیت نباشه نمیشه .
اصلاً در زمان ائمه هم که حکومت از سوی خداوند که تنها حق اوست بر بندگانش به ائمه تفویض میگردد اگر مقبولیت نبود حکومت آنان شکل نگرفت .
اما سخن اینجاست که وقتی امام قیام نمودند تا در نزد مردم علنی نشد و پذیرش عمومی صورت نگرفت جمهوری اسلامی شکل نگرفت . مگر غیر از اینه ؟
چرا به حرف من گوش نمیدی؟؟؟ :grye:
بابا من هنوز بچم.:koodak:....سوادم کمه....آخه چرا از کلمات و جملات سخت استفاده میکنی؟؟؟؟:reading:
میخوای من مثل!!!!!!!!:khoshgel:! تو گل گیر کنم.....و 5 بار جملتو بخونم؟؟؟؟ بعدش بفهمم چی نوشتی؟؟؟
آخه چرا به من رحم نمیکنی؟؟؟؟ زورت به کوچیکترت میرسه؟؟؟؟ :gholdor:
بعدش....
درسته.....همه ی حرف سر مقبولیته......
حالا میگیم اگه این مقبولیت طی زمان ازش کاسته بشه چی؟؟؟؟
اگه نسل جوان امروز.......مثل نسل گذشته....این نظام را نخوان .......اون وقت چی؟؟؟؟
به قول دوستان.....یا خودتون در پست قبلی.....یا خودم....آیا این همه خروج از دین.....این همه خلاف توصیه های رهبری عمل کردن......این همه کم اعتمادی نسل جوان به اسلام...مراجع.....ولایت فقیه...و غیره.....این همه خلاف اسلام عمل کردن در جامعه.....این همه غرب گرایی در جامعه.......آیا نشانه این نیست که حکومت اسلامی در بین مردم مخصوصا نسل جوان ...مقبولیت خود را از دست داده است؟؟؟....به طوری که جامعه ی ما فقط اسمش اسلامی میباشد.....وگرنه اصلا اسلام در ان عمل نمیشود.......آیا این نشانه عدم مقبولیت نیست؟؟؟؟
بعدش 100 در 100 در جامعه ما افرادی وجود دارند که مخالف حکومت اسلامی هستند.....حالا من سر این که چقدر هستند کاری ندارم.....سوالم اینه که حق اینه چی هست؟؟؟؟ آیا باید با آن ها برخورد شود ؟؟؟ یا نه ؟؟؟ روش دیگری دارد؟؟؟
خیلی لوسی . چرا اینقدر منو مسخره میکنی ؟ شوخی کردم .
منفک یعنی جدا ساختن دو چیز از هم .
مسخرت نکردم...:Ghamgin:......میگم من سوادم زیاد نیست..:ok:...یه خورده ساده تر بنویس تا من و امثال من هم بفهمن.....:Nishkhand:
مگه نشنیدی میگن دل به دل راه داره ؟ از بس دوستت دارم تو دلتو میخونم .
این که میگی دل به دل راه داره....را خیلی شنیدم.....مخصوصا از مادرم.....ولی هیچ وقت نفهمیدم یعنی چی؟؟؟؟ الان هم هنوز نمیدونم یعنی چی؟؟؟؟ و چجوری دل به دل راه داره؟؟؟؟:Gig:
بعدش شما چرا من را دوست داری؟؟؟:Khandidan!:؟ مگه من چه خوبی به تو کردم که به من علاقه مند شدی؟؟؟؟؟؟؟ :doosti::soal:
بعدش چجوری تو دلم رفتی؟؟؟ ....چجوری داخلش را میبینی؟؟؟؟ :aks:
راستی توی دلم چجوری بود؟؟ آخه خودم هم هنوز نمیدونم تو دلم چه خبره.....
به من هم یاد میدی؟؟؟؟:khandan:
آیا « اولی الامر » میتوانند مصداق سرپرست و ولی باشند ؟ برابر آیه شریفه « اطیعوا الله و .... اولی الامر منکم» مگر نه اینکه ولی فقیه هم میتواند شامل شود ( بنابر حکم سرپرستی زمان غیبت ) ؟ اگر چنین است پس حکومت فعلی ما هم میتواند حکومت تفویضی از جانب ائمه و پیامبر و سپس خداوند باشد ؟
با توجه به اینکه ما اعتقاد داریم که مشروعیت ولی فقیه از جانب ائمه علیهم السلام تایید شده است واز طرف دیگر امام معصوم هم طبق همین آیه اولی الامر وولایت وسایر ادله از جانب خداوند تعیین شده اند لذا با این سیر طولی مشروعیت نظام در اصل به اجازه اله یبر می گردد. اما با این تفاوت که امام معصوم بشخصه تعیین شده از جانب خداوند است با اوصافی که دارد اما ولی فقیه در نبود امام معصوم(ع) برای آواره نماندن مسلمانان در عصر غیبت ودانستن وظایف وحفظ حدود ارزشهای اسلامی با اذن عام حضرات معصومین مثل حدیث عمر بن حنظله یا واما الحوادث الواقعة وسایر احادیث انتخاب شده اند.
ظاهراً شکل جمهوری غربی با جمهوری اسلامی تفاوت فاحش دارد (به لحاظ تنفیذ احکام مدیران منتخب مردم از سوی رهبر ) پس چرا از عنوان دیگری استفاده نشد ؟
مثلا چه لفظی؟
و در کل تمام این مصائب را از آن می دانند که مردم در پذیرش مواعظ رهبری کوتاهی کرده اند . آیا مفهوم این حرفها « عدم پذیرش فرمان و عدم مقبولیت » نیست ؟ البته من علیه این ایده بودم . و اکثریت گوش بفرمان را از اقلیت سرگردان منفک میدانستم .
نه، اینطور نیست که مردم رهبری را نپذیرند وکلا گوش به فرمان ایشان نباشند بلکه اینجا متاسفانه خواص ما که مراد بنده فعالان فرهنگی واهل دغدغه است واینها پل ارتباطی برای تبیین دیدگاه ومنویات رهبری در بین مردم هستند خوب نتوانسته اند جایگاه رهبری ونقش ایشان را جا بیندازند.
سخن دیگر اینکه مراد از مقبولیت نوع نظام است ونظام اسلامی طبق برآورد انتخابات مورد قبول اکثریت مردم است وخوب در راس این نظام رهبری قرار دارند.مردم در انتخابات خبرگانی که موظف به کشف ولی فقیه ودقت در حفظ اوصاف ولی فقیه دارند شرکت می کنند واین خود دلیل بر مقبولیت نظام است. اما د رپیاده کردن تمام منویات رهبری کوتاهی وجود دارد.
نماینده در شهر ها بعنوان والیان و فرمانداران بودند . منظور من این بود که مانند حکومت ما ریاست مملکت در دست یکنفر باشد و ائمه مانند رهبر ما نظارت کنند و تنفیذ اختیار نمایند .
پس شکل حکومتی ائمه یک مقوله جدا است . و به نظرم چنین نوع حکومتی به همان دلیلی که از جانب خداست در طول حیات بشری استثنا بوده
به هر حال وقتی قالبی مخالف با دین نباشد اجرای آن ایرادی ندارد. شکل جمهوری فعلی هم از ثمرات عقلانیت جدید است. لذا نظام اسلامی ایرانی قالبش را در اداره جامعه از همین عقلانیت فعلی گرفته است ولی بر اساس ارزشها ومعارف دینی. هر چند به نظر شخصی بنده اگر مسئولان مملکت توسط خود ولی فقیه انتخاب می شدند به مراتب در پیاده کردن ارزشهای دینی موفق تر بودیم. البته با شرط اینکه افراد قوی وکاردان متعهد در صحنه ها وامور مختلف وجود داشته باشند. چون اصل این است که امام بر اساس شایسته سالاری عمل می کند. ولی فقیه هم اصولا باید تمام تلاش خود را به کار بندد که شایسته ترین شخص در یک زمینه انتخاب شود.
از باب مثال بنده می توانم فی الجمله در بخش هایی که امور به دست ولی فقیه است مثل نیروهای نظامی وافراد کاردان ومتعهد خوبی وجود دارند پیشرفت ما خیلی چشمگیر بوده است.
ویک سئوال دیگر اینکه آیا حکومت حضرت صاحب الزمان (عج) با توجه به اینکه در زمان فعلی تحقق می یابد ( منظورم زمانی است که بشر در اوج تمدن و پیشرفت است ) آیا از نوع حکومت ائمه است یا جمهوری اسلامی ؟( در شکل حکومت گفتم نه در محتوی ) .
آنچه ما رد احادیث داریم حضرت صاحب الامر اسلام ناب را احیاء خواهند کرد وبر اساس سیره رسول خدا(ص) عمل خواهند کرد چنانچه سایر ائمه هم همینطور بودند.
ولی تا اون جایی که دیدم.....افراد معترض 2 دسته میشن....یک دسته که برای اصلاح و پیشرفت اعتراض میکنند و انتقاد میکنند....و دسته دیگر برای ضربه زدن و خالی کردن حرص خود........مشکل این جاست که فرقی بین این دو نمیگذارند ...و با این دو به یک گونه برخورد میشود....مشکل این جاست....
کاملا درسته .ولی برخورد مانند هم را نمیپذیرم . باید شعور سیاسی و معرفت و فرهنگ بالا باشد تا بتوان از هم جدایشان نمود (منفک نمود :khaneh:) و رفتار متناسب اتخاذ نمود .
خوب...این حرف شما یه احتماله......100 در 100 درست نمیتونه باشه........شما بیشتر بازش کن....یه مقدار مثال بزن....
چرا نمیتونه درست باشه ؟ گفتم رفراندوم یعنی اعلام حمایت . مگر ریختن در خیابانها و حمایت آنچنانی کردن چه تفاوتی داره با اینکه آن مردم بیایند و بعنوان موافق رأی بدهند ؟
بعدش من بچه که هنوز دهنم بو شیر میده.....از شما بیشتر میدونم.....؟؟؟؟؟؟؟
بعدش من واقعا شیطونم؟؟؟؟؟
شما از کجا به این نتایج ارزنده نسبت به من رسیدید؟؟
اول اینکه دانستن و شعور بالا تر به سن نیست . چه بسا کم سن هایی هستند که باندازه ی یک عالم میدانند و برعکس مسن هایی که باندازه ی یک بچه راه را تشخیص نمی دن . تازه تو که طفل صغیر نیستی :ok:
شیطون نه بعنوان ابلیس بلکه مورد کاربردش شیطنتهای شیرینی که اطرافیان را به وجد می آورد .:Nishkhand:
من با ارتباط خودمونی که بین من و تو رد و بدل شده تو را شیرین و دوست داشتنی و کمی با رفتار شیطنت آمیز میبینم .
آخه چرا به من رحم نمیکنی؟؟؟؟ زورت به کوچیکترت میرسه؟؟؟؟
باور کن عزیزم خیلی سعی می کنم ساده بنویسم . تعجب می کنم میگی کلمات سخت ...
سوالم اینه که حق اینه چی هست؟؟؟؟ آیا باید با آن ها برخورد شود ؟؟؟ یا نه ؟؟؟ روش دیگری دارد؟؟؟
منطقاً و قانوناً برخورد با کسی که ایده مخالف دارد جائز نیست . مگر اینکه اعلان جنگ کند و قصد براندازی داشته باشد .
حالا میگیم اگه این مقبولیت طی زمان ازش کاسته بشه چی؟؟؟؟
اگه نسل جوان امروز.......مثل نسل گذشته....این نظام را نخوان .......اون وقت چی؟؟؟؟
خُب واضحه که نمیتواند حکومت بدون مقبولیت اکثریت پا برجا بماند .
اما دقت کن من چه میگم . با کدام ادله شما میگید که الآن مقبولیت نیست ؟ از روی حرفهای دوستان و اطرافیون نمیشه تشخیص داد . من میگم باید یک اعتراض عمومی که دارای تعداد اکثریتی باشد را بعنوان دلیل نشان بدهید . ومن تأیید های چند میلیونی را مثال زدم که شما آن را بعنوان تأییدیه ( یا همان رفراندوم ) نمی پذیرید . به نظرت من چه خاکی برسرم کنم ؟:Ghamgin:
میگم من سوادم زیاد نیست..
مگه کلاس چندمی ؟ پیش دبستانی را گذروندی که ؟ :Nishkhand:
این که میگی دل به دل راه داره....را خیلی شنیدم.....مخصوصا از مادرم.....ولی هیچ وقت نفهمیدم یعنی چی؟؟؟؟ الان هم هنوز نمیدونم یعنی چی؟؟؟؟ و چجوری دل به دل راه داره؟؟؟؟
بعدش شما چرا من را دوست داری؟؟؟؟ مگه من چه خوبی به تو کردم که به من علاقه مند شدی؟؟؟؟؟؟؟
یعنی اونقدر دلها به هم نزدیک میشن که می تونن نوع رفتار متقابل را احساس کنند .
نمیدونم چرا دوستت دارم . یک راز مرموز در رابطه من و توست .
بعدش چجوری تو دلم رفتی؟؟؟ ....چجوری داخلش را میبینی؟؟؟؟
راستی توی دلم چجوری بود؟؟ آخه خودم هم هنوز نمیدونم تو دلم چه خبره.....
به من هم یاد میدی؟؟؟؟
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حل معما نه تو خوانی و نه من
هست در پس پرده گفتگوی من و تو
گر پرده بیفتد نه تو مانی و نه من
اولا ....ببخشید.....انتخابات برای ریاست جمهوری برگزار میشود .......یا نه برای این که مردم حکومت و نظام را میخواهند یا نه؟؟؟؟
اگر برای مورد اولی میباشد......شما چگونه این دو را به هم ربط میدهید؟؟؟؟
مگر می شود انسان نظام یرا که قبول ندارد 36سال در انتخابات آن شرکت کند. الان جایی که مردم نظامی را قبول نداشته باشند انتخاباتش را تحریم می کنند. شما برای ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان، شورای شهر که شاکله ساختاری نظام هستند انتخابات دارید ودر همه اینا مردم شرکت می کنند وهمچنین در راهپیمایی هایی که برای حمایت از نظام است بالاخص 22بهمن حضور چشمگیر دارند.
همه اینها نشانگر قبول این نظام وسیستم اداره است.
دوما...ببخشید پس چرا اسلام در این مملکت زوریه؟؟؟؟ چرا اگه یکی نخواد به اسلام عمل کنه ....باید شلاق بخوره؟؟؟؟ اگه یکی اسلام را نپذیره ....چرا حق نداره بیاد نظر بده....بیاد تبلیغ دین و آیین خودش را بکنه؟؟؟؟؟ چرا دسگیر میشه؟؟؟
چرا ؟؟ آیا اسلام در زمان حکومت پیامبر و ائمه نیز این گونه بوده ؟؟؟ اجباری بوده؟؟؟؟ اگه کسی عمل نمیکرد بایستی شلاق میخورد.....بایستی طرد میشد؟؟؟؟
بله اگر کسی در ملا عام شراب می خورد یا خودش اعتراف به زنا داشت با شرایطش یا چهار نفر عادل شهادت می دادند که این خود نشانگر این است که این عمل شنیع در برابر دید مردم بوده که چها رنفر عادل دیده اند. حد می زنند. ولی کسی که در خانه خود شراب خورده ویا در پنهانی معصیتی انجام داده اسلام اجازه تفتیش وسرکشی نداده که حتما بر او شلاق بزنند. واگ رقرار باشد کسی که در ملا عام گناه می کند تادیب نشود ومجازات نگردد سنگ روی سنگ نمی ایستد.
مثلا چه لفظی؟
همان لفظ حکومت اسلامی ایران .
مگر با ادله نفرمودید حکومت ما تفویض ائمه میتواند باشد ؟
لذا نظام اسلامی ایرانی قالبش را در اداره جامعه از همین عقلانیت فعلی گرفته است ولی بر اساس ارزشها ومعارف دینی
این همان اختلاط دینی نیست که اول انقلاب زیاد به چشم می خورد ؟
به نظر شخصی بنده اگر مسئولان مملکت توسط خود ولی فقیه انتخاب می شدند به مراتب در پیاده کردن ارزشهای دینی موفق تر بودیم.
این نظر و ایده در راستای همان حکومت اسلامی بدون در نظر گرفتن جمهوریت آن صادق است . اینطور نیست ؟
همان لفظ حکومت اسلامی ایران .
مگر با ادله نفرمودید حکومت ما تفویض ائمه میتواند باشد ؟
اول انقلاب جریاناتی در کا ربودند که تعابیر دیگری به لفظ اسلامی اضافه کنند که البته الان در خاطرم نیست. ولی حضرت امام فرمودند: جمهوری اسلامی ایران نه یک کلمه بیشتر ونه یک کلمه کمتر، واین لفظ با ارزشها ومفاهیم دینی سازگارتر بود. وچون انتخاب جمهور مقید به تایید ولی فقیه است. دیگر ضدیتی با ارزشها وباورهای دینی ایجاد نمی کند واینکه رای مردم در عرض رای کسی باشد که موید از جانب شرع است. بلکه رای او در بالاترین سطح قرار دارد واین آراء بدون تایید ایشان ارزشی ندارد.
این همان اختلاط دینی نیست که اول انقلاب زیاد به چشم می خورد ؟
ما چیزی را که خلاف شرع وعقل ومنطق نیست ایرادی ندارد استفاده کنیم.
این نظر و ایده در راستای همان حکومت اسلامی بدون در نظر گرفتن جمهوریت آن صادق است . اینطور نیست ؟
در شکل بحثی ما بله، چون نقش مردم وجمهور در اسلام منحصر در رای دادن نیست ویا انتخاب مسئولان. ودر واقع باید گفت نظامی به جمهوریت اسلام نیست. زیرا اولا اسلام توصیه ای که به خدمت به خلق دارد نسبت به مسائل دیگر ندارد، واین مساله را عبادت می شمارد واز حقوق الناس کاملا حمایت می کند وهمه اینها نشان می دهد که ولی امر مسلمانان هیچوقت براساس میل شخصی وحب ریاست ودنیا جلو نمی رود چون او این صفات وارزشها را بیشتر از دیگران دارد.
د رعین حال که حاکم اسلامی باید با تحقیق وتلاش از شایسته ترین افراد استفاده کند. واینها همه احترام به مردم وحقوق آنهاست. وهدف از جمهوری بودن انتخابها هم برآورده شدن بهتر احتیاجات مردم است. که این هدف رد ظل عمل به اسلام بیشتر از هر جایی محقق می شود.
جمع بندی: تفاوت حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی
سوال: حکومت اسلامی چه تفاوتی با جمهوری اسلامی دارد؟
جواب:
وا زنظر دینی این حاکمیت را خداوند به حجج خود بر روی زمین که عبارت از انبیاء الهی وائمه علیهم السلام باشند اعطاء کرده است.
اما جمهوری لغتی است که در قرن هفدهم وبعد از شکست حکومت کلیسا وناراحتی مردم ودانشمندان از حکومت دینی با توجه به اشتباهات آنها وکنار گذاشتن دین از عرصه سیاسی مطرح شد واولین بار جان لاک این مطلب را بیان که حکومت مردم بر مردم باشد ومردم خود حاکمان خود را تعیین کنند.
جمهوریت که ابتناء مسائل بر رای مردم باشد با تایید ولی فقیه مشروعیت پیدا می کند واین می شود حکومت جمهوری اسلامی.(مردم سالاری دینی)
جواب:
آنچه در حکومت اسلامی ضرورت دارد مشروعیت دینی است. ولی برای تصرف ودخالت در امور مقبولیت هم لازم است.
البته لازم به ذکر است که این جمهوریت ومراجعه به مردم در اصل خلاف شرع نیست. وخود نوعی نظام داری است بر اساس آراء مردم ونظارت ولی فقیه.
جواب:
لذاولی فقیه با رای مردم یا انتخاب خبرگان روی کار نمی آید چون کسی که شاخصه ها وشرایط این ولایت را داشته باشد در خانه هم نشسته باشد ولی فقیه است بالقوه ولی وظیفه خبرگان است که این را کشف کنند وبر مسند امور بنشیند.
سوال: آیا نظام جمهوری ودموکراسی خلاف نظام حکومت اسلامی نیست؟
جواب: شکل جمهوری فعلی از ثمرات عقلانیت جدید است. لذا نظام اسلامی ایرانی قالبش را در اداره جامعه از همین عقلانیت فعلی گرفته است ولی بر اساس ارزشها ومعارف دینی. هر چند به نظر شخصی بنده اگر مسئولان مملکت توسط خود ولی فقیه انتخاب می شدند به مراتب در پیاده کردن ارزشهای دینی موفق تر بودیم. البته با شرط اینکه افراد قوی وکاردان متعهد در صحنه ها وامور مختلف وجود داشته باشند. چون اصل این است که امام بر اساس شایسته سالاری عمل می کند. ولی فقیه هم اصولا باید تمام تلاش خود را به کار بندد که شایسته ترین شخص در یک زمینه انتخاب شود.